شکل­ گیری حوزه عمومی در فضای مجازی با بهره گرفتن از تکنولوژی های جدید اطلاعاتی و ارتباطی توسط محققان زیادی مورد بحث قرار گرفته است. رینگولد (۱۹۹۳) ضمن طرح دیدگاه های مختلف درباره انواع تأثیرات متقابل ارتباطات رایانه­ای و سیاست دموکراتیک با کاربرد مدل حوزه عمومی هابرماس چنین نتیجه می­گیرد که فن­آوری نوین ارتباطی در صورتی که به درستی از جانب شهروندان شناخته و به کار برده شود، دارای پتانسیل دموکراتیک زیادی است. او از ایده حوزه عمومی به عنوان مدلی برای تبیین ارتباط بین این دو پدیده سود برده است و عملا همانند برخی دیگر از نویسندگان مناسب بودن این مدل را مفروض گرفته است. اما در مقابل، بسیاری معتقدند با وجود اینکه فضای مجازی بسیاری از معیارهای مورد نظر هابرماس برای شکل­ گیری حوزه عمومی را دارد، اما در این فضا هیچ تضمینی برای تحقق بسیاری از معیارهای آن از جمله گفتگوی عقلانی وجود ندارد. (ویلهلم، ۲۰۰۰) این در حالی است که فعالیت­های شهروندان در فضای مجازی در چهارچوب دیپلماسی شهروندی تنها در صورتی می ­تواند موفقیت­آمیز قلمداد گردد که این فعالیت به صورتی کاملا عقلایی و در راستای اهداف دیپلماسی شهروندی باشد. شهروندان فعال در دیپلماسی شهروندی ناگزیرند برای برقراری رابطه تعاملی موثر در پیام­های خود از استدلال استفاده نمایند. جنبه عقلایی-انتقادی از جمله معیارهای موفقیت کنش ارتباطی در فضای مجازی به شمار می­رود که باعث می­گردد تعاملات میان شهروندان به طور موثرتری بر فرایند سیاسی تأثیر بگذارند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

از سویی، حوزه عمومی مجازی علی­رغم همه کاستی­ها، از ویژگی­هایی برخوردار است که شرایط را برای حضور فعال­تر شهروندان به ویژه در عرصه مسائل سیاسی فراهم می­ کند. حوزه عمومی مجازی، امکان شکل­ گیری اجتماعات مجازی را فراهم ساخته است. در این حوزه، شهروندان با علایق متفاوت و متنوع می­توانند در مورد موضوعاتی خاص و مورد علاقه­شان با هم به بحث و گفتگو بپردازند. به گفته سیدعلوی (۱۳۹۰) حوزه ­های عمومی متکثر به خصوص وبلاگ­ها و شبکه ­های اجتماعی، بسته به میزان توجه و مشارکت کاربران اندازه متفاوتی می­یابند ضمن آنکه کاربران را قادر می­سازند بر حسب علائقشان حوزه ­های عمومی متفاوتی را تجربه نمایند و در آن مشارکت داشته باشند. از جمله مسائلی که اغلب در این حوزه مورد توجه شهروندان واقع می­گردد، آشنایی با ملتها و سرزمین­ها و همچنین معرفی و ارائه سرزمین و ملت خود به دیگر مردم جهان است؛ به طوری که روزانه میلیونها مطلب در قالب­های مختلف متن و عکس و فیلم در این فضا تولید و به مصرف می­رسد. هدف از انجام این کار، چه سرگرمی باشد و چه کسب آگاهی، نتیجه؛ اما یکسان است. ایجاد شناخت بیشتر، برقراری تعامل، درک متقابل و رفع تنش­ها و خصومت­های موجود میان ملتها.
عمده­ترین فعالیتهای شهروندان در چهارچوب دیپلماسی شهروندی چهار شامل ارائه تصویر مثبت و مطلوب از کشور مشارکت در فعالیتهای صلح­طلبانه و حل تعارضات حسن­تفاهم و دستیابی به دیدگاه ها و ارزشهای مشترک تبادل و تسهیم اطلاعات می­گردد. تولید، انتشار و دریافت اطلاعات مرتبط با فعالیت­های دیپلماسی شهروندی، شهروندان را قادر می­سازد مشارکت بیشتری در سیاست خارجی داشته باشند. آنها اقدامات مختلفی را در سطح گسترده بسیج می­ کنند و مقامات دولتی را مجبور می­سازند به خواسته­هایشان در خصوص بسیاری از مسائل حوزه سیاست خارجی توجه بیشتری داشته باشند. بکارگیری دیپلماسی شهروندی، فضای مساعدی به وجود می ­آورد که در آن تصمیمات رسمی میان دولتها منجر به پیامدها و نتایج مثبتی می­گردد. با برقراری ارتباط مردم با مردم، بسیاری از تعصبات و سوگیری­های هر دو ملت نسبت به یکدیگر کمتر می­ شود و از بی ­اعتمادی­ها و بدگمانی­های موجود میان کشورها کاسته می­ شود. روندی که در نهایت منجر به برقراری روابط صلح­آمیز میان کشورها، افزایش منزلت و جایگاه آنها در عرصه بین­الملل و همچنین دستیابی به صلح جهانی خواهد شد.
البته، با وجود این که در رابطه با تأثیرگذاری فعالیت­های سیاسی شهروندان در فضای مجازی بر فرایند سیاسی خوشبینی­های زیادی وجود دارد، اما هنوز تحقیقات زیادی نیاز است تا معلوم شود تا چه حد این فعالیت­ها بر فرایند سیاست خارجی تأثیرگذار هستند. هلیکر معتقد است استراتژی تأثیرگذاری شهروندان بر سیاست خارجی باید به وسیله تولید وفاق عمومی میان شهروندان به کار گرفته شود؛ لذا نیاز به مشارکت شهروندان به طور گسترده برای موفقیت این استراتژی و ارتقاء نتایج آن وجود دارد. هلیکر (۱۹۹۰) مجموعه روش­هایی که استفاده از قدرت شهروندی، برای تأثیرگذاری بر سیاست خارجی را امکان­ پذیر می­سازد، مجموعه روش­های متعارف رسمی و روش­های ابتکاری، معرفی می­ کند. وی در مقاله خود با نام «قدرت شهروندی و سیاست خارجی»، روش دیپلماسی شهروندی را از جمله روش­های غیرابتکاری غیررسمی تعریف می­ کند که اگر چنانچه بتواند بهره کاملی از وفاق عمومی ببرد، بر سیاست خارجی تأثیرگذار خواهد بود. بهره­ گیری کامل از وفاق عمومی در فضای مجازی منوط به دسترسی همه اقشار جامعه به تکنولوژی­های ارتباطی و اطلاعاتی دارد لذا تردید هلیکر در مورد ایجاد وفاق عمومی میان شهروندان در زمان نگارش مقاله در سال ۱۹۹۰، کاملا قابل قبول می­باشد چرا که هنوز بسیاری از تکنولوژی­های نوین ارتباطی توسعه و گسترش نیافته و در دسترس تعداد زیادی از شهروندان قرار نداشت. تورنتون نیز (۱۹۹۶) پس از بررسی دستاوردهای مطالعات تجربی خود درباره نحوه و انواع شیوه ­های برقراری ارتباط در اینترنت اظهار می­دارد که این شبکه فرصت­هایی برای احیای حوزه عمومی دارد. به نظر تورنتون این فرصت­های تازه، محدود به گروه ­های برگزیده و برخوردار اجتماعی است، ولی حداقل افزایشی در فعالیت­های مشابه حوزه عمومی در اینترنت قابل مشاهده است. او تأکید می­ کند اگر کاربردهای اینترنت به گروه ­های اجتماعی حاشیه­نشین، کم­درآمد و زنان نیز تسری یابد، آن گاه می­توان گفت که این شبکه امکانی واقعی برای مشارکت وسیع­تر شهروندی، ارتباطات سیاسی موثر و احیای واقعی حوزه عمومی پدید آورده است.
۵-۳ نتیجه ­گیری
در دیپلماسی شهروندی، شهروندان کشورهای مختلف در شرایطی کاملا مشابه با شرایط حوزه عمومی باید به ایفای نقش بپردازند. به گفته هابرماس، حوزه عمومی، فضایی است که در آن افراد در شرایط مساوی با یکدیگر به گفتگو می­پردازند. آنان از طریق مفاهمه، ارتباط و استدلال مبتنی بر تعقل و در شرایطی عاری از هر گونه فشار، اضطرار یا اجبار و بر مبنای آزادی و آگاهی با یکدیگر به تعامل می­پردازند تا از این طریق بتوانند با اتخاذ مجموعه ­ای از رفتارها، مواضع و جهت­گیری­های ارزشی، یک اجتماع را تشکیل دهند. شهروندان فعال در دیپلماسی شهروندی عمدتا افرادی هستند که به منظور تاثیرگذاری بر سیاست خارجی کشور خود و یا سایر کشورها با یکدیگر ارتباط برقرار نموده و مسائل مختلفی به ویژه مسائل مورد اختلاف را با یکدیگر مورد بحث و گفتگو قرار می­ دهند. رفتار شهروندان در جریان گفتگوها عمدتا بر مبنای کنش ارتباطی است. شهروندان دیپلمات برای بدست­آوردن تفاهم و توافق تنها باید از استدلال منطقی و قانع­کننده استفاده نمایند. در کنش ارتباطی میان شهروندان کشورهای مختلف، آنان سعی می­ کنند از طریق گفتگوی مستدل، راههایی برای رسیدن به توافق و رفع تعارض انتخاب کنند. همچنین شهروندان باید بتوانند در فضایی عاری از هر گونه اجبار، فشار و سلطه، به صورت «آزادانه» و «آگاهانه» به انجام فعالیت­های خود در چهارچوب دیپلماسی شهروندی بپردازند؛ یعنی در درون وضعیتی که هابرماس از آن به عنوان «وضعیت کلامی ایده­آل» یاد می­ کند. از نظر هابرماس، وضعیت کلامی ایده­آل تنها می ­تواند در حوزه عمومی یافت شود. به عبارتی دیگر، هابرماس «گسترش­یافته­ترین و کاملترین تجلی حوزه عمومی را در وضعیت کلامی ایده­آل می­خواند که از لحاظ شرایط و هنجارهای گفتگو، ایده­آل­ترین شکل ممکن است»؛ لذا هر گونه کنترل دولتی بر فعالیت­های شهروندان در چهارچوب دیپلماسی شهروندی و یا اعمال هر گونه قوانین و مقرراتی که فعالیت شهروندان در این زمینه را تحت­تاثیر قرار دهد، وضعیت ایده­آل کنش ارتباطی میان شهروندان را از بین برده و تحقق حوزه عمومی امکان­ پذیر نخواهد بود؛ چرا که تحقق حوزه عمومی زمانی امکان­ پذیر است که شهروندان بتوانند آزادانه از طریق گردهمایی و تعامل به بحث درباره مسائل روز به ویژه موضوعات سیاسی بپردازند.
به اعتقاد هابرماس، در صورت گسترده بودن حوزه عمومی، «ارتباط و مفاهمه میان افراد یا اشخاصی که حوزه عمومی یا اجتماعی را تشکیل می دهند، مستلزم ابزار معینی برای پراکنش و انتشار عقیده و تاثیرگذاری است». زیرا با توجه به گستردگی حوزه عمومی و افزایش تعداد افراد خصوصی که در کنار هم گرد آمده، اصلی ترین و اساسی ترین چیزی که به آن نیاز دارند، گسترش و پراکنش مفاهمه در میان آنان است، به گونه ­ای که میزان تاثیرگذاری و نفوذ ارتباطات و مفاهمه در میان آنان به نحو احسن افزایش یابد. در عصر اطلاعات، شهروندان بدون استفاده از رسانه­های نوین توان برقراری ارتباط موثر با دیگران را نخواهند داشت. از آنجا که عوامل بسیاری از جمله بعد مسافت، هزینه­ های دیدارها و تجمعات حضوری، زمان، قوانین و مقررات امنیتی و غیره، امکان حضور فیزیکی شهروندان کشورهای مختلف را در یک مکان امکان­ پذیر نمی­سازد، رسانه­های نوین به عنوان مهمترین ابزار دیپلماسی شهروندی اهمیت می­یابند. دیپلماسی شهروندی از رسانه­های نوین به عنوان کانال ارتباطی خود بهره می­برد و به برقراری ارتباط مردم با مردم می ­پردازد. این رسانه ­ها در اختیار تعداد زیادی از شهروندان کشورهای مختلف می­باشد که با بهره­ گیری از آن و شرکت در فعالیتها و برنامه ­های مختلف، دسترسی به اهداف دیپلماسی شهروندی میسر می­گردد. لذا رسانه­های نوین را می­توان مهمترین ابزار دیپلماسی شهروندی دانست، به ویژه آن دسته از رسانه­های نوین که مشارکت و تعامل افراد در فضاهای مجازی را امکان­ پذیر می­سازند. بدیهی است دیپلماسی شهروندی به مدد استفاده از رسانه­های نوین که هزینه کمتر و کارآیی بیشتری نسبت به سایر انواع رسانه ­ها دارند، می ­تواند جایگاه بهتری در میان انواع دیگر دیپلماسی در قرن بیست­ویکم داشته باشد. کستلز نیز عقیده دارد «یکی از ویژگی­های رسانه­های نوین، آوردن مردم به صحنه فعالیت­های سیاسی است»؛ یعنی همان چیزی که با گردهم آمدن مردم در کافه­ها و گالری­ها باعث شکل­ گیری حوزه عمومی سنتی در قرن هیجدهم شد. اکنون نیز شهروندان می­توانند با بهره­ گیری از چنین امکاناتی، موضوعات سیاسی مورد علاقه خود را دنبال کنند، اقدامات سیاسی معنی­دار انجام دهند و به منابع جدیدی برای تصمیم ­گیری سیاسی تبدیل شوند؛ آنهم در فضایی که ارزش­ها و دیدگاه های حاکم بر آن از سوی دولت و یا اقلیتی از افراد ارائه نشده، بلکه شهروندان خود در شکل­ گیری و ایجاد آنها نقش داشته اند. بر اساس یافته­های تحقیق، نیز ۷۰ درصد از پاسخگویان، به این سوال که رسانه­های نوین (وبلاگ­ها، تالارهای گفتگو و شبکه ­های اجتماعی و …) چه نقشی در دیپلماسی شهروندی دارند، پاسخ داده­اند این رسانه ­ها دارای «نقش کلیدی» هستند و معتقدند رسانه­های نوین برای برقراری ارتباط میان شهروندان کشورهای مختلف، کم­هزینه­تر و کارآمدتر هستند.
شهروندان فعال در دیپلماسی شهروندی، اعضای شبکه ­های شهروندی در یک جامعه شبکه­ ای به شمار می­روند که هر کدام با اتصال به نقاط دیگر (شهروندان سایر کشورها) از قدرت در شبکه برخوردار شوند. شهروندان در جامعه شبکه­ ای می­توانند با بهره گرفتن از اقدامات سیاسی معنی­داری که انجام می­ دهند، قدرت بدست آورند. بر همین اساس وی قدرت ناشی از متصل شدن به شبکه­ ها را قدرت شبکه­بندی می­نامد. مشارکت در شبکه­ ها، به طور فزاینده منافع قابل لمسی برای شهروندان خواهد داشت. به عبارت دیگر، شهروندان می­توانند با بهره گرفتن از رسانه­های نوین برای رسیدن به اشکال جدیدی از تعامل و همکاری دست یابند و ساختارهای جدید سیاسی و اجتماعی به وجود آورند. تولید، انتشار و دریافت اطلاعات (سیاسی)، مرتبط با فعالیت­های دیپلماسی شهروندی، شهروندان را قادر می­سازد مشارکت بیشتری در سیاست خارجی داشته باشند. آنها اقدامات مختلفی را در سطح گسترده بسیج می­ کنند و مقامات دولتی را مجبور می­سازند به خواسته­هایشان در خصوص بسیاری از مسائل حوزه سیاست خارجی توجه بیشتری داشته باشند. این اقدامات به ویژه در ارتباط با مسائلی از جمله حقوق بشر، جنگها و اقدامات نظامی کشورها علیه یکدیگر، محیط­زیست و غیره در سالهای اخیر، همانگونه که شرح آن در بخش­های پیشین رفت، بسیار موثر واقع شده ­اند. انجام این اقدامات تنها در صورتی امکان­ پذیر است که شهروندان در شبکه­ ای از پیوند­های تعاملی، به تعبیر کستلز مانند گره­هایی به هم متصل شوند تا بتوانند بر جامعه تأثیرگذار بوده و باعث ایجاد تغییرات گردند. بهرحال دیپلماسی شهروندی، با هر نامی که شناخته شود و هر واژه­ای که برای اطلاق به آن استفاده گردد، به گونه­ های مختلفی فضای اقدام در عرصه دیپلماسی رسمی را محدود می­ کند و می ­تواند به آن جهت دهد و این واقعیتی غیر قابل انکار است. بر اساس نتایج به دست آمده از بررسی دیدگاه پاسخگویان درباره تاثیرگذاری دیپلماسی شهروندی بر سیاست خارجی، بیشترین نسبت پاسخگویان یعنی ۷/۴۸ درصد، معتقدند تاثیرگذاری فعالیت­های دیپلماسی شهروندی بر سیاست خارجی، «زیاد» است و تنها ۸/۷ درصد معتقدند فعالیت­های دیپلماسی شهروندی تاثیر کمی بر سیاست خارجی دارد.
بر اساس نظرات کستلز در خصوص قدرت در جامعه شبکه­ ای، مشارکت در این حوزه می ­تواند دسترسی به قدرت در جامعه اطلاعاتی را برای شهروندان در پی داشته باشد و قدرت آنان ناشی از اقدامات سیاسی معنی­داری است که در این حوزه انجام می­ دهند. جدا ماندن از شبکه­ ها در جامعه شبکه­ ای، افراد را منزوی­تر و سلطه­پذیرتر می­سازد. شهروندان جامعه شبکه­ ای امروزه می­توانند با بهره­ گیری از رسانه­های نوین، بخشی از قدرت در جوامع شبکه­ ای از آن خود سازند.
آنچه که باعث تمایز کارکردی اساسی میان رسانه­های جمعی و رسانه­های نوین به ویژه در ارتباط با انجام فعالیت­های مربوط به دیپلماسی شهروندی می­گردد، کنترل و دستکاری رسانه­های جمعی توسط دولت و یا مالکان این صنایع است. هابرماس معتقد است دخالت دولت، حوزه عمومی را تضعیف می­ کند و باعث افول آن می­گردد. همچنین دخالت دولت در کنترل رسانه­های نوین نیز (تا آن حد که دولتها قادرند) فعالیت­های شهروندان در چهارچوب دیپلماسی شهروندی را مختل می­سازد و دسترسی به اهداف مورد نظر آن را ناممکن می­سازد. بر اساس یافته­های این تحقیق، در خصوص محدودیتهای فعالیت در چهارچوب دیپلماسی شهروندی، پاسخگویان معتقدند «محدودیتهای سیاسی-اجتماعی»، مهمترین مانع برقراری ارتباط میان شهروندان کشورهای مختلف است و «عدم آشنایی با زبانهای بین ­المللی» و «عدم آشنایی با شبکه ­های تسهیل­کننده ارتباط» از نظر آنان در درجه دوم و سوم اهمیت واقع شده ­اند.
هابرماس با طرح مفهوم عقلانیت ارتباطی بیان می­ کند «نیروی رهایی­بخش عقل، به استدلال منجر شده و ارتباط و مفاهمه را شکل می­بخشد». در واقع «مباحثه­ عقلانی» همان نوع عملی است که مناسب حوزه­ عمومی است. بنابراین، فعالیت­های شهروندان در فضای مجازی در چهارچوب دیپلماسی شهروندی تنها در صورتی می ­تواند موفقیت­آمیز قلمداد گردد که این فعالیت به صورتی کاملا عقلایی و در راستای اهداف دیپلماسی شهروندی باشد. شهروندان فعال در دیپلماسی شهروندی ناگزیرند برای برقراری رابطه تعاملی موثر در پیام­های خود از استدلال استفاده نمایند. جنبه عقلایی-انتقادی از جمله معیارهای موفقیت کنش ارتباطی در فضای مجازی به شمار می­رود که باعث می­گردد تعاملات میان شهروندان به طور موثرتری بر فرایند سیاسی تأثیر بگذارند. به گفته هابرماس، انسان­ها با شرکت در یک مباحثه است که از دیدگاه­ های هم آگاهی می­یابند، مباحثات تضمین­کننده­ مشارکت برابر و آزاد است؛ برای جستجوی جمعی حقیقت.
از منظری دیگر، فعالیت­های برنامه­ ریزی شده شهروندان جهت دسترسی به اهداف مورد نظر آنها در چهارچوب دیپلماسی شهروندی قطعا نمی­تواند عاری از عقلانیت باشد. برای پیش­برد دیپلماسی شهروندی، شهروندان باید بتوانند مجموعه اقداماتی را با فکر و برنامه­ای دقیق و روشن در فضای مجازی به انجام رسانند؛ گر چه فعالیت­های شهروندان تنها به فضای مجازی محدود نمی­گردد و حتی در فضاهای واقعی نیز می­توانند جهت یافتن راه­ حل­های مناسب برای موضوعات مورد نظرشان با یکدیگر دیدار و گفتگو نمایند. انجام این اقدامات به زمان قابل توجهی نیاز دارد و فعالیت­های کوتاه­مدت مقطعی نمی­تواند تأثیرات قابل توجهی بدنبال داشته باشد؛ لذا برنامه­ ریزی­های دقیق برای برقراری ارتباط، تولید محتوای ارتباط، استفاده از ابزارهای مناسب برای انتشار و ارائه محتوای تولید شده (اطلاعات) همگی جزو فعالیت­هایی است که در طولانی­مدت و با بذل توجه ویژه اهداف و نتایج حاصله می­بایست توسط شهروندان به انجام رسد.
گرچه ممکن است به نظر رسد طرح این مفهوم با توجه به فضای سیاسی و اجتماعی حاکم بر ایران، به ویژه با وجود شرایط به جامانده از هشت سال گذشته، کمی زودهنگام باشد، اما با روی کار آمدن محمدجواد ظریف و تغییرات به وجود آمده در وزارت امور خارجه و شناختی که وی نسبت به ادبیات دیپلماتیک رایج در جهان و همچنین کاربرد رسانه­های نوین در این حوزه دارد، روزنه امیدی را به وجود آورده است که از این پس، به کارگیری انواع دیپلماسی در سیاست خارجی با جدیت و تخصص بیشتری نسبت به گذشته دنبال شود. دیپلماسی شهروندی گر چه باید از کنترل دولت مصون باشد، اما دولت می ­تواند به عنوان عامل تسهیل­کننده در این خصوص ایفای نقش نماید، یعنی تسهیلاتی را برای برقراری ارتباط فراهم آورد و ابتکاراتی را نیز به کار بندد؛ البته بر اساس نتایج بدست آمده از این تحقیق، دانشجویان و دانش­آموختگان تهرانی در این زمینه از دولت پیشی گرفته­اند و به صورت عالمانه و عامدانه و بر اساس حس وطن­پرستی، فعالیت­های خود را در حوزه دیپلماسی شهروندی آغاز نموده ­اند. گرچه ممکن است از اینکه چنین فعالیتهایی در چهارچوب «دیپلماسی شهروندی» جای می­گیرد، بی­خبر بوده باشند. بر اساس نتایج بدست آمده از این تحقیق، ۵/۴۴ درصد شهروندان، میزان فعالیت خود را در چهارچوب دیپلماسی شهروندی، «زیاد» توصیف کرده ­اند. ۵/۳۷ درصد از آنان فعالیت «متوسط» و بالاخره کمترین نسبت، یعنی۱۸ درصد نیز در این ارتباط، فعالیت «کمی» دارند. میان زنان و مردان از نظر میزان انجام این فعالیتها تفاوتی یافت نشد اما دو متغیر مستقل سن و تحصیلات با متغیر وابسته یعنی میزان انجام فعالیتهای مربوط به دیپلماسی شهروندی، رابطه­ای معکوس دارند، به طوریکه با افزایش سن و تحصیلات، از میزان فعالیت پاسخگویان در چهارچوب دیپلماسی شهروندی کاسته می­ شود.
دنیا به سمت جهانی شدن در حال حرکت است. در فضای جهانی شدن، گر چه دولتها همچنان محور بسیاری از کنش­های سیاسی و غیرسیاسی هستند، ولی بازیگران متعدد دیگری نیز در کنارشان قرار گرفته­اند که باعث شده است، دولتها دیگر آن نقش منحصر به فرد و یگانه سابق را نداشته باشند». به عبارت دیگر، دولتها در شبکه­ ای از کنشگران مختلف قرار دارند و در محیطی می­توانند فعالیت کنند که این کنشگران جهانی نیز حضور داشته و آن را ایجاد می­ کنند؛ لذا دولتها بیش از این قادر نیستند در چنین محیطی فعال مایشاء باشند و هر اقدامی را در هر زمینه­ای و به هر شیوه­ای به انجام برسانند. الگوی حاکم بر روابط بازیگران در جهان، در قرن گذشته، به ‌طور طبیعی شامل کشمکش سیاسی، درگیری نظامی، برخورد‌های امنیتی و جنگ بوده است؛ اما امروزه، به هر اندازه که تعریف و تامین منافع ملی کشور در چهارچوب تفاهم و درک متقابل و به طور مسالمت­آمیز یعنی از طریق دیپلماسی شهروندی دنبال شود، جهان به صلح نزدیکتر خواهد شد؛ جهانی که در آن الگوی حاکم بر روابط بازیگران، مبتنی بر همکاری و تعامل خواهد بود. انتخاب این مسیر قطعاً نه تنها در سرنوشت یک کشور بلکه بر کل جهان تاثیر خواهد گذاشت.
در خاتمه، لازم به ذکر است تعیین دقیق آثار و پیامدهای فعالیت شهروندان در چهارچوب دیپلماسی شهروندی بر سیاست خارجی به طور کامل امکان­ پذیر نیست. موسسه آموزش بین ­المللی با بررسی فعالیت­های شهروندان در قالب برنامه ­های مختلف دیپلماسی شهروندی، به این نتیجه دست یافته است که تاکنون ارزیابی­های انجام شده در این خصوص، محدود به ارائه آمار شرکت­ کنندگان در این فعالیت­ها و میزان رضایت­مندی آنان از مشارکت پروژه­ های دیپلماسی شهروندی است و برای تعیین آثار و پیامدهای فعالیت­های مربوط به دیپلماسی شهروندی، به انجام تحقیقات طولی در زمان های مختلف نیاز است و نیز به دلیل تنوع موجود در فعالیتها، باید از روش های آماری مختلفی برای ارزیابی دقیق تاثیرات استفاده نمود. هایدی برگس، معتقد است ارزیابی نقش دیپلماسی شهروندی بدلیل تاثیرگذاری آن بر عوامل غیرعینی نظیر نگرش­ها و روابط، کار مشکلی است. لذا در این تحقیق با توجه به تازگی موضوع مورد پژوهش و فقدان تحقیقات مشابه پیشین، همچنین نبود منابع داخلی و خارجی، محقق به بررسی نظری این مفهوم و ابعاد آن و نیز تاثیر عواملی همچون جنس، سن و تحصیلات بر فعالیتهای انجام یافته در این چهارچوب پرداخت چرا که در هر حوزه­ای، به مطالعاتی مقدماتی نیاز است تا سنگ­بنای اولیه آن، بنیان نهاده شود. به این امید که تحقیقات بعدی، با در اختیار داشتن نتایج این پژوهش، در جهت توسعه و گسترش هر چه بیشتر دیپلماسی شهروندی انجام گیرد.
۵ – ۴ پیشنهادها
۵-۴- ۱ پیشنهادهای مرتبط با نتایج بدست آمده از تحقیق
پیشنهاد می­ شود با توجه به اهمیت دیپلماسی شهروندی و نقشی که می ­تواند به ویژه، در کاهش تضادها و رفع تنشها داشته باشد، ساختار مناسبی برای پیش­برد برنامه ­های دیپلماسی شهروندی، تقویت و هدایت آن، طراحی و اجرا گردد. همان طور که تجربه دیگر کشورها (از جمله آمریکا) نشان می­د­هد، این ساختار می ­تواند در دستگاه دیپلماسی کشور، جایگاه بهتری داشته باشد. (در واقع نوع فعالیت­های وزارت خارجه در هر کشوری، به لحاظ گستردگی و امکان ارتباط با دامنه وسیعی از کشورها و نهادهای خارجی، مناسب­ترین عرصه فعالیت دیپلماسی تلقی می­ شود.) ساختار تعریف­شده در این قالب باید بتواند فعالیت­های دیپلماسی شهروندی را هدایت و سرپرستی کند. در صورت انجام چنین کاری، می­توان فعالیت پراکنده افراد را در چهارچوب معینی جای داد، آنها را دسته­بندی نمود و بدانها جهت بخشید.
تقویت توانایی­های مربوط به برقراری ارتباط با دیگران، یکی از پیشنهاداتی است که محقق با توجه به نتایج برگرفته از این تحقیق حائز اهمیت می­داند. در برخی کشورها که تعامل با جهان و بین ­المللی شدن را ضرورت بقا و تامین منافع خود تعریف می­ کنند، برنامه­هایی برای آشنایی شهروندان در سطوح و طبقات مختلف به منظور آموزش زبان­های خارجی و نحوه برخورد با مردم دیگر کشورها تعریف می­ کنند تا ناآگاهی­ها به تلاش­ افراد در جهت برقراری ارتباط با جهان صدمه نزند. در ایران نیز می­توان با توجه به توانایی­های کشور، برنامه ­های مختلفی در نظر گرفت که شامل آموزش زبان، نحوه برخورد و آداب معاشرت صحیح در سطح بین ­المللی باشد. به ویژه آنکه بر اساس نتایج به دست آمده از تحقیق، شهروندان تهرانی، عدم­آشنایی با زبانهای بین ­المللی را، در اولویت دوم محدودیتهای مربوط به فعالیتهای خود در دیپلماسی شهروندی معرفی­کرده ­اند.
بر اساس نتایج این تحقیق، شهروندان تهرانی، در چهارچوب دیپلماسی شهروندی، به مقدار زیادی فعالیت می­ کنند. حتی اگر پاسخهای شهروندان را «تاحدی» واقعی درنظر گرفته شود، این بدان معناست، که شهروندان تهرانی به مشارکت در این حوزه علاقمند هستند. به همین دلیل پیشنهاد می­ شود سمینار و کارگاههای آموزشی به منظور مطلع ساختن شهروندان از تحولات عرصه روابط بین­الملل و دیپلماسی، به ویژه دیپلماسی شهروندی برگزار گردد. حتی اگر این عنوان (دیپلماسی شهروندی) مورد تردید باشد، در روند تحولات فعالیت­های دیپلماتیک در جهت مشارکت هر چه بیشتر شهروندان تردیدی نیست. این آموزش­ها می ­تواند افراد مستعد جامعه را برای ورود به صحنه دیپلماسی، از طریق استفاده از رسانه­های نوین آماده نموده و یا حداقل از مقاومت­های مبتنی بر ناآگاهی در این حوزه بکاهد و همچنین مشارکت سازمانهای خصوصی فعال در این زمینه، جلب و عدم همکاری­های آنان را کاهش داد. این آموزشها در داخل وزارت امور خارجه نیز باعث آگاهی و انگیزه مطالعات جدیدتری در همین ارتباط خواهد شد.
از جمله نتایجی که در این تحقیق بدست آمد، عدم آشنایی شهروندان تهرانی با وبسایتها و مراکز تسهیل­کننده ارتباط بوده است. بر اساس پاسخ شهروندان، ۸۲ درصد از آنان با هیچکدام از وبسایتها و مراکز تسهیل­کننده ارتباط آشنایی نداشته­اند. به منظور فعالیت هر چه موثر شهروندان در این حوزه، پیشنهاد می­ شود شبکه­ ها و سایتهایی که در حوزه دیپلماسی شهروندی فعال­اند و همچنین نحوه مشارکت و فعالیت در این مراکز و شبکه­ ها به شهروندان آموزش داده شود. انجام اینکار از الزامات حرکت به سمت سیاست­های غیرمتمرکز و شهروندمحور است.
همچنین پیشنهاد می­گردد وزارت امور خارجه بسته­های اطلاعاتی جامعی راجع به ایران، فرهنگ ایرانی، تاریخ ایران، زندگی در ایران، اماکن تاریخی، جذابیتهای توریستی تهیه و در اختیار فعالان دیپلماسی شهروندی در فضای مجازی قرار دهد. این اقدام می ­تواند کمک قابل توجهی برای دستیابی به یکی از اهداف دیپلماسی شهروندی در ارائه تصویری مثبت و عمیق از ایران باشد. اقدام هامیلتون از عکسبرداری از زندگی واقعی در ایران و ارائه تصاویر آن به مردم دنیا به ویژه مردم آمریکا، اقدام یکی شهروند ایرانی در صفحه فیس­بوکی به نام «بیایید ایران واقعی را به دنیا نشان دهیم»[۳۹۵] و دهها نمونه دیگر در این زمینه، قطعا می ­تواند در وضعیت و شرایط بین ­المللی ایران تاثیرگذار باشد. درصدی از این تاثیرگذاری را می­توان در نظرات مخاطبان وبلاگ هامیلتون مشاهده نمود.
۵ -۴ -۲ پیشنهادهایی برای دستگاه سیاست خارجی
مسئولان سیاست خارجی باید به اهمیت و ضرورت تقویت و کاربرد دیپلماسی شهروندی اعتقاد داشته باشند و آن را به صورت یک برنامه کاربردی در دستور کار رسمی سیاست خارجی کشور در نظر گیرند. مهم­ترین هدف از چنین اقدامی نیز، ارائه تصویر مثبت از ایران در منطقه و جهان است که نیازمند طرحی مشخص و صرف هزینه است. از طرف دیگر باید پذیرفت چنین طرحی زمانی موفق می­ شود که ایران با جهان تعاملی گسترده داشته باشد. بر اساس مفهوم دیپلماسی شهروندی، این تعامل تنها در قالب تعاملات رسمی و دولتی نیست؛ بلکه تعاملات بخش خصوصی، افراد، سازمان­ها و نهادهای غیردولتی را نیز دربر می­گیرد.
توجه به سایت وزارت امور خارجه به خصوص برای برقراری ارتباط شهروندان با آن وزارتخانه، جهت دریافت اطلاعات و آموزشهای لازم، باید از اولویت­های وزارت امور خارجه باشد. سایت وزارت امور خارجه، باید بتواند نیازهای شهروندان را در عرصه مجازی پاسخگو باشد. سایت وزارت امور خارجه آمریکا ۱۰ میلیون صفحه اطلاعات دارد و سایت مرکز دیپلماسی شهروندی وزارت امورخارجه آمریکا دسترسی به اطلاعات مربوط به دیپلماسی شهروندی، خط مشی، اهداف، برنامه­ ها، نحوه مشارکت موثر شهروندان و بسیاری اطلاعات دیگر را به مخاطبان عرضه می­دارد. در حالی که سایت وزارت امور خارجه ایران به شکل یک تابلو اعلانات است و بسیاری از پست­های الکترونیکی سفرا و نمایندگان خارجی با دامنه ir. بسته است!
وزارت امور خارجه باید با سازمانها و گروه ­های غیردولتی ارتباط مستقیم داشته باشد. بررسی جامعه، شناخت گروه ها و طبقات مختلف مردم به لحاظ گرایشهای سیاسی و فعالیتهای اینترنتی، می ­تواند راهبرد بسیار مناسبی در استفاده از پتانسیل شهروندان در جهت تامین اهداف سیاست خارجی باشد. همچنین باید به سازمان­های غیردولتی و نهادهای خصوصی در عرصه ­های بین ­المللی، اجازه فعالیت داده شود و حتی برنامه­هایی برای توانمندسازی آنها اجرا شود. در واقع بخش خصوصی می ­تواند دامنه وسیع­تری از فعالیت­های یک کشور در قالب دیپلماسی شهروندی را بر عهده داشته باشد و ضمنا می ­تواند با فعالیت­های خود تاثیر بیشتری بر مخاطبان داخلی بگذارد.
وزارت امور خارجه می ­تواند با ایجاد موسسات آنلاین آموزش زبان فارسی یا دانشگاههای آنلاین با رشته­ های گوناگون زبان فارسی، ایران­شناسی و غیره، طیف وسیعی از افراد را در سراسر جهان با هزینه­ های کم و حتی به نحو سودآوری مخاطب خویش قرار دهد. ایجاد پایگاه ها اطلاعاتی قوی و معتبر ایران­شناسی، به ویژه به زبانهای انگلیسی و عربی می ­تواند اطلاعات مفیدی از ایران در اختیار کاربران قرار دهد. دیجیتالی کردن محتویات، سرعت و سهولت دسترسی به مطالب را برای استفاده در رسانه ­ها افزایش می­دهد و باید پایه کارهای رسانه­ای قرار گیرد.
همچنین در پایان، بر اساس نظر متخصصان و صاحبنظران حوزه روابط بین­الملل که نظرات ارزشمندشان را در مصاحبه های متعدد در اختیار محقق گذاشتند، پیشنهاد می­ شود، تشکیلات و گردش کار در وزارت امور خارجه و سفارتخانه­ها به منظور استفاده از دیپلماسی شهروندی اصلاح گردد. درک جایگاه و نقش شهروندان در تاثیرگذاری بر دسترسی به اهداف سیاست خارجی باید از اولویت بیشتری برخوردار گردد. همچنین بررسی و نظارت بر محتوای سایتهای فعال در حوزه دیپلماسی شهروندی، نه به منظور پرونده­سازی و پیگردهای قانونی، بلکه به منظور تشویق و تقویت آن­دسته از سایتها و مراکزی که فعالیت موثر و مستمر در این حوزه دارند، برای پیشبرد دیپلماسی شهروندی از سوی وزارت امور خارجه ضروری به نظر می ­آید.
۵ – ۵ توصیه به محققان آینده
به محققان آینده توصیه می­ شود تاثیر کلیه عوامل تاثیرگذار بر اجرا و پیشبرد دیپلماسی شهروندی را بررسی نمایند. نقش عوامل دیگر از جمله ساختار سیاسی حکومت­ها، گرایشهای سیاسی شهروندان، پایگاه اجتماعی و اقتصادی آنان و جایگاه فعالیتهای دیپلماتیک در دستگاه سیاست خارجی قابل توجه است و چه بسا در بررسی نقش این عوامل، بتوان به وجود عوامل تاثیرگذار دیگری نیز پی برد. همچنین به محققان آینده توصیه می­ شود، در پژوهشی کاملاً مستقل، نقش تکنولوژی­های ارتباطی را در این خصوص بررسی نمایند.
به محققان آینده توصیه می­ شود چنانچه بودجه مورد نیاز برای انجام پژوهش را در اختیار داشته باشند، دیپلماسی شهروندی را با در نظر گرفتن همه انواع دیپلماسی­ها مورد بررسی قرار دهند. از سویی لازم است که برای بررسی همه­جانبه دیپلماسی شهروندی در ایران، پژوهش در سه سطح یعنی سطح شهروندان، سطح نخبگان و روشنفکران و سطح مسئولان انجام شود تا بتوان راجع به جایگاه این نوع دیپلماسی در ایران اظهارنظر و یا قضاوت نمود. همچنین با توجه به شرایط متفاوت اجتماعی-سیاسی در دولتهای مختلف، این پژوهش باید در دوره­ های مختلف انجام گیرد. چرا که نمی­ توان روند رو به رشدی برای آن در همه دولت­ها متصور شد.
منابع فارسی
– آقایی، سید داود. (۱۳۸۷). آداب دیپلماسی و فنون مذاکره. تهران: موسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران.
– احدی، افسانه. (۱۳۸۹). «جایگاه دیپلماسی عمومی در ایران». در کتاب واعظی، محمود. (تدوین­گر). دیپلماسی عمومی و سیاست خارجی. تهران: مجمع تشخیص مصلحت نظام، مرکز تحقیقات استراتژیک.
– استراس، آنسلم و جولیت کوربین. (۱۹۹۰) اصول روش تحقیق کیفی. (ترجمه بیوک محمدی، ۱۳۸۵). (چاپ سوم). تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
– استریت، جان. رسانه­های فراگیر، سیاست و دموکراسی. (ترجمه و حواشی حبیب الله فقیهی­نژاد، ۱۳۸۴). (چاپ اول). تهران: موسسه انتشاراتی روزنامه ایران.
– استین، یانیک. روزنامه­نگاری پس از اینترنت. (ترجمه مینو خانی، ۱۳۸۹). (چاپ اول). تهران: موسسه جام جم.
– اسلوین، جیمز. اینترنت و جامعه. (ترجمه عباس گیلوری و علی رادباوه، ۱۳۸۰). تهران: نشر کتابدار.
– آکسفورد، بری و ریچارد هاگینز. رسانه­های جدید و سیاست. (ترجمه بابک دربیکی، ۱۳۸۷). (چاپ اول). تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی.
– اسماعیلی، محمد. (۱۳۸۸). دیپلماسی رسانه­ای؛ با تاکید بر نقش صدا و سیما. تهران: انتشارات موسسه جام جم.
– الوندی، پدرام. (۱۳۸۸). روزنامه­نگاری شهروندی. (چاپ اول). تهران: انتشارات همشهری..
– ببی، ارل. روش های تحقیق در علوم اجتماعی. (ترجمه رضا فاضل، ۱۳۸۶). (جلد اول). (چاپ چهارم). تهران: انتشارات سمت.
– ببی، ارل. روش های تحقیق در علوم اجتماعی. (ترجمه رضا فاضل، ۱۳۸۶). (جلد دوم). (چاپ چهارم). تهران: انتشارات سمت.
– بریگز، ایسا و پیتر برک. تاریخ اجتماعی رسانه ­ها. (ترجمه حسن نمکدوست تهرانی، ۱۳۹۱). (چاپ اول). تهران: انتشارات همشهری.
– بنت، دابلیو لنس و رابرت ام انتمن. سیاست رسانه­ای شده، ارتباطات در آینده دموکراسی. (ترجمه مسعود آریایی­نیا، ۱۳۸۹). (چاپ اول). تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی.
– بیات، محمود. (۱۳۸۵). دیپلماسی دیجیتالی: پژوهشی در تحولات دیپلماسی معاصر. تهران: مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه.
– بیکر، ترز ال. نحوه انجام تحقیقات اجتماعی. (ترجمه هوشنگ نایبی، ۱۳۸۶). (چاپ دوم). تهران: نشر نی.
– پاکروان، مولود. (۱۳۷۸). مقدمه­ای بر آثار و پیامدهای فن­آوریهای نوین ارتباطات. (چاپ اول). تهران: مرکز تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامه­ای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.
– پاکزاد، بتول. (۱۳۹۰). تروریسم سایبری. (چاپ اول). تهران: انتشارات معاونت پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی.
– پدرام، مسعود. (۱۳۸۸). سپهر عمومی: بررسی اندیشه هانا آرنت و یورگن هابرماس. تهران: نشر یادآوران.
– پوراحمدی، حسین. (۱۳۸۸). دیپلماسی نوین، جستارهایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی. تهران: وزارت امور خارجه، موسسه چاپ وانتشارات.
– پوراحمدی حسین. (۱۳۸۹). قدرت نرم و سیاست خارجی جمهوری اسلامی. قم: مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
– جاوت، گارث و ویکتوریا ادانل. تبلیغات و اقناع. (نرجمه حسین افخمی، ۱۳۹۰). (چاپ اول). تهران: انتشارات همشهری.
– جعفری هفتخوانی، نادر. (۱۳۸۴). «از دیپلماسی عمومی تا دیپلماسی دیجیتال؛ بررسی موردی سایت فارسی وزارت امور خارجه آمریکا». ماهنامه ارتباطات فرهنگی، ۲۰، ۵۴-۶۴.
– جی­کال، نیکلاس. دیپلماسی عمومی. (ترجمه جمعی از نویسندگان، ۱۳۷۸). تهران: انتشارات دانشکده و پژوهشکده اطلاعات و امنیت ملی.
– خلیل­زاده، سید محمد مهدی. (۱۳۸۹). دیپلماسی رسانه­ای. (چاپ اول). تهران: دفتر مطالعات و نشر رسانه ­ها.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...