بخش چهارم: علامه طباطبایی ره و نظریات اخلاقی

۲-۴-۱ ‌‌زندگی‌نامه علامه طباطبایی ره

علامه سید محمد حسین طباطبایی در ۲۹ ذی الحجه سال ۱۳۲۱ هجری در تبریز متولد شد و درخانواده ای که از قدیم الایام به فضل و علم مشهور بودند پرورش یافت. سلسله اجداد چهارده گانه وی همگی از علمای معروف و مشهور تبریز بودند. سید محمد حسین بن سید محمدبن سید محمد حسین بن میرزا علی اصغر شیخ الاسلام طباطبایی تبریزی قاضی ، که نسب طباطبایی او به یکی از اجداد علامه یعنی ابراهیم طباطبا فرزند اسماعیل دیباج برمی گردد. اکثر رجال خاندان او از بزرگان و رجال علم بودند. اوّلین کسى که از ایشان به ایران (تبریز) هجرت کرد، سیّد عبد الغفار بود. پس از وى پسرش سراج الدّین عبد الوهّاب در اواخر قرن دهم هجرى، در تبریز رحل اقامت افکند و در آنجا بود که لقب شیخ الاسلام به او داده شد. از رجال پرآوازه آن ها، جدّ نزدیک علّامه یعنى سیّد محمّد حسین معروف به شیخ آقا بود. وى از بارزترین شاگردان صاحب جواهر و شیخ موسى کاشف الغطاء و شیخ جعفر استرآبادى بود و داراى تألیفات زیادى در فقه و اصول و رجال مى‏باشد.(الاوسی،۱۳۸۱) علّامه در پنج سالگى مادر و در نه سالگى پدر خود را از دست داد. نه ساله بود که در کنار برادر، به آموختن قرآن و کتب مقدماتى، مانند« گلستان»،« بوستان»،« نصاب الصبیان»،« اخلاق ناصرى»،« انوار سهیلى»،« تاریخ عجم»،« منشآت امیر نظام» و« ارشاد الحساب»، در نزد ادیبى لایق، به نام شیخ محمد على سرائى پرداخت و همه این ها را در مدت شش سال( از سال ۱۲۹۰ ش، تا سال ۱۲۹۶ ش،) فراگرفت؛ علاوه بر این ها، زیر نظر استاد، میرزا علینقى خطاط، به یادگیرى فنون خوش‏نویسى همت نهاد..علامه، در سال ۱۲۹۷ ش، وارد مدرسه طالبیه تبریز شد. ورود ‌به این مدرسه، آغازى خجسته براى تحصیلات حوزوى وى به شمار مى‏آید. او، پس از مرحله‏اى کوتاه که توفیق چندانى در علم‏اندوزى نداشت، مشمول عنایت ویژه الهى گردید و شور و شوقى دیگر را در وجود خویش احساس کرد و ادبیات عرب، منطق، فقه، اصول، کلام، فلسفه و حکمت را نزد اساتید گران‏قدر آن دیار به‏خوبى فراگرفت. ایشان«پس از تحصیلات مقدماتى در زادگاه خود در سال ۱۳۴۴ ه ق براى ادامه تحصیلات بسوى عراق عزیمت کرده و در حوزه «نجف» مشغول تحصیل می‌شوند. مدّت ده سال در جوار جدّ بزرگوار خود أمیر المؤمنین على علیه السّلام به تکمیل معلومات پرداخته و فقه و اصول، تفسیر، فلسفه، ریاضیات و اخلاق را از اساتید بزرگ چون آقاى سید ابو الحسن اصفهانى، و مرحوم نائینى و کمپانى، و آقاى سید حسین بادکوبه‏اى، و آقاى سید أبو القاسم خوانسارى، و مرحوم حاجى میرزا على آقاى قاضى رضوان اللَّه تعالى علیهم أجمعین فرا گرفته و در سال ۱۳۵۴ ه ق به ( به دلیل مشکلات معیشتی) به ایران مراجعت نموده و در تبریز اقامت مى‏فرمایند. ده سال دیگر در آن سامان (علاوه بر کشاورزی ) مشغول تدریس و تألیف گردیده و چندین کتاب مانند «رسائل سبعه» و «رساله‏ ولایت» و همچنین قسمت مهم از تفسیر «المیزان» را در این مدت برشته تألیف در مى‏آورند. » (طباطبایی،۱۳۷۸: ۱۸) در آغاز سال ۱۳۲۵ ش، پس از سامان‏دهى نسبى به امور معاش خویش، از اقامت در تبریز روى برتافت و پس از تفأل با قرآن کریم و بشارت آیه شریفه‏«هنالک الولایه للهِ الحق هو خیر ثوابا و خیر عقبا»الکهف، ۴۴، راهى قم شد. او، در آغاز ورود به قم، تدریس خارج فقه و اصول را شروع کرد، ولى به زودى احساس وظیفه، او را به مسیر دیگرى کشاند. خود ایشان، در باره ترک تدریس خارج فقه و اصول، مى‏فرماید:« در حوزه علمیه قم، بحمد الله، افرادى هستند که فقه و اصول تدریس مى‏نمایند، ولى استاد فلسفه و تفسیر، به مقدار کافى نیست و در این زمان، حوزه علمیه قم و جامعه اسلامى، نیاز شدیدى به تفسیر و فلسفه دارد. اشتغال من، ‌به این علوم، براى اسلام نافع‏تر مى‏باشد.» بدین ترتیب، ایشان، ابتدا در منزل و سپس در مسجد سلماسى، به تدریس« اسفار» اشتغال ورزید. این موضوع که نشاط علمى طلاب را در این زمینه در پى داشت، واکنش مخالفان فلسفه را برانگیخت و توطئه براى تعطیلى درس ایشان آغاز گشت، ولى اخلاص و پشت‏کار وى و شیوه‏هاى مطلوبى که از طرف آیه الله بروجردى و حضرت امام خمینى رحمه الله علیه‌ ما، در این زمینه ارائه گردید، از تعطیلى آن جلوگیرى نمود و مورد توجه بسیارى از طلاب مستعد و علاقه‏مند قرار گرفت.

تمام وقت علامه در این دوران که سى و پنج سال به طول انجامید، به تدریس و تحقیق در زمینه تفسیر و فلسفه و نشر معارف اسلامى گذشت و آثار گران‏قدرى از ایشان باقى ماند که مورد استفاده عام و خاص است.

سرانجام ایشان در ۱۸ محرم سال ۱۴۰۲ ق، برابر با ۲۴ آبان ۱۳۶۰ ش، عالم فانى را وداع گفت و در حرم مطهر حضرت معصومه( ع)، در قم، به خاک سپرده شد.

علامه، در طول دوران تحصیل، از محضر عالمان و بزرگان بسیارى بهره گرفت که از آن جمله، مى‏توان به آیات عظام حکیم عارف سید على قاضى طباطبایى، حکیم سید حسین بادکوبه‏اى، سید ابو القاسم خوانسارى، شیخ محمد حسین غروى( کمپانى)، آیه الله نائینى، سید ابو الحسن اصفهانى، سید محمد حجت کوه‏کمرى، آیه الله حاج میرزا على ایروانى( مؤلف حاشیه بر مکاسب و کفایه) و آقا میرزا على اصغر ملکى اشاره کرد.

افراد بسیارى، جرعه‏نوش چشمه جوشان و خوشه‏چین خرمن انبوه معارف عقلى و نقلى علامه بزرگوار بوده ‏اند که اسامى برخى از مشهورترین آن ها عبارت است از: آیات عظام و حجج اسلام، شهید مرتضى مطهرى؛ شهید بهشتى؛ شهید قدوسى؛ دکتر محمد جواد باهنر؛ علامه حسن حسن‏زاده آملى؛ جعفر سبحانى؛ جوادى عاملى؛ حسینى تهرانى؛ سید على خامنه‏اى( رهبر معظم انقلاب)؛ امام موسى صدر؛ عبد الکریم اردبیلى؛ محمدى گیلانى؛ مصباح یزدى؛ حسینعلى منتطرى؛ مهدى روحانى؛ تجلیل تبریزى؛ نورى همدانى و مکارم شیرازى.

۲-۴-۲ آثار علامه طباطبایی ره

حاصل تتبعات و اندیشه‏هاى علامه طباطبایى، در کتاب‏هاى ایشان که برخى به عربى و بعضى به فارسى نوشته شده، بازتاب یافته است.

آثار عربى

۱٫ الرسائل التوحیدیه( شامل هفت رساله با عنوان‏هاى رساله فى التوحید، رساله فى أسماء الله، رساله فى أفعال الله، رساله الوسائط، رساله الانسان قبل الدنیا، رساله الانسان فى الدنیا، رساله الانسان بعد الدنیا)؛

۲٫ رساله الولایه؛

۳٫ رساله النبوه و الامامه؛

۴٫ بدایه الحکمه؛

۵٫ نهایه الحکمه؛

۶٫ المیزان فى تفسیر القرآن؛

۷٫ الاعجاز و التحدى؛

۸٫ الشیعه، نص الحوار مع المستشرق کوربان؛

۹٫ حاشیه الکفایه؛

۱۰٫ تفسیر البیان فى الموافقه بین الحدیث و القرآن؛

۱۱٫ على( ع) و الفلسفه الإلهیّه؛

۱۲٫ حواشى بحار الانوار.

آثار فارسى

۱٫ شیعه در اسلام؛

۲٫ قرآن در اسلام؛

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...