• مشهور معتقدند که اگر وطی به شبهه سابق بر نکاح باشد، حرمت به نکاح، نشر خواهد نمود و در صورتی که بعد از نکاح باشد، موجب حرمت و ابطال نکاح موجود نمی باشد و این نظر در قانون مدنی ایران، پذیرفته شده است. علامه حلی نیز در تذکره الفقها، چنین می نویسد : «اگر وطی به شبهه، قبل از نکاح باشد، موجب حرمت است. به دلیل اینکه وطی به شبهه، باعث الحاق نسب است چراکه در اثر این عمل، مهر ثابت می شود، پس تحریم نیز ایجاد می‌گردد. ‌بنابرین‏، همان‌ طور که در اثر این عمل، نسب و مهر حاصل می‌گردد، حرمت نیز به دنبال آن به وجود می‌آید.»[۴۹] فخر المحققین نیز از طرفداران همین نظر می‌باشد.[۵۰] صاحب جواهر با قبول نتیجۀ این نظر، استدلالات فوق را قبول ندارد و دلیل خود را اجماع و اصل استصحاب نکاح صحیح، بیان می کند و همچنین قاعدۀ فقهی عمل حرام، حلال را حرام نمی کند، از دیگر استدلالات وی می‌باشد.[۵۱]

در خصوص فرض سوم، زنای قبل از نکاح نیز فقها، در خصوص نشر حرمت، اختلاف نظر دارند :

    • مشهور فقهای امامیه، معتقدند که به دلیل زنا، نکاح حرام می شود. زنای سابق بر عقد، حکم عقد نکاح صحیح را دارد که ایجاد حرمت می کند.[۵۲]

    • برخی دیگر ازروایات، استدلال مخالف این موضوع را استنتاج می نمایند. مرحوم شیخ مفید و سید مرتضی و ابن ادریس، معتقدند که زنای سابق بر عقد، مانند نکاح صحیح نبوده و نشر حرمت نمی نماید.[۵۳]

  • یکی از حقوق ‌دانان نیز معتقد است که اگر در وجود یا عدم تحقق زنا، شک کنیم، باید اصل را بر عدم گذاشته و و گفته شود که زنا، محقق نگردیده است ولی اگر شک در این باشد که آیا زنا، قبل از نکاح بوده یا بعد آن، باید به اقتضای اصل استصحاب، بنا را بر بعد از نکاح گذاشت. همچنین در وقوع زنا، از حیث اینکه اختیاری یا اجباری باشد و از روی عمد باشد یا غیر عمد، فرقی نمی نماید. حتی اگر مردی با زنی به عنف یا در خواب ، زنا نماید، در این حالت هم نشر حرمت می‌کند.[۵۴]

در خصوص فرض چهارم که زنای بعد از نکاح است و موجب حرمت و بطلان نکاح نمی شود، مشهور، عقیده بر صحت این ادعا دارند. به دو دلیل: ۱- حدیث منقول« الحرام لا یحرم الحلال» و ۲- استصحاب حالت سابق. تنها نظر مخالفی که وجود دارد، نظریۀ اسکافی بوده که مستند آن، روایت معروف کنانی از حضرت امام صادق می‌باشد. وی معتقد است که زنای بعد نکاح، در صورتی موجب نشر حرمت نمی شود که پس از نکاح سابق ، نزدیکی هم صورت گرفته باشد و الا با عدم نزدیکی، زنای لاحق، ایجاد حرمت می‌کند.[۵۵] البته در خصوص قرابت نسبی، صرفا ً یک مورد به بحث پایان نامه، مرتبط می‌باشد و آن در این قسمت می‌باشد که قرابت ناشی از زنا را نیز در حکم قرابت نسبی دانسته و ازدواج با این دسته از محارم را نیز صحیح نداسته است.

از نظر حقوق ‌دانان، مقصود مادۀ ۱۰۵۵ قانون مدنی، آن است که در اثر شبهه یا زنا، رابطه ای به وجود می‌آید که از جهت ایجاد حرمت و مانعیت در حکم خویشاوندی مشروع است و فرزندی که از این رابطه، متولد گردیده است از باب حرمت نکاح، در حکم فرزند مشروع این زن و مرد می‌باشد.[۵۶]

بند دوم : شوهر داشتن زن

مادۀ ۱۰۵۰ قانون مدنی چنین مقرر می‌دارد : « هر کس زن شوهردار را با علم به وجود علقۀ زوجیت و حرمت نکاح و یا زنی را که در عدۀ طلاق یا در عدۀ وفات است با علم به عده و حرمت نکاح، برای خود عقد کند، عقد باطل و آن زن، مطلقا ً بر آن شخص حرام مؤبد می شود ». در ادامه مادۀ ۱۰۵۱ همین قانون، بیان می‌دارد :« حکم مذکور در مادۀ فوق، در موردی نیز جاری است که عقد از روی جهل به تمام یا یکی از امور مذکورۀ فوق بوده و نزدیکی هم واقع شده باشد. در صورت جهل و عدم وقوع نزدیکی، عقد باطل ولی حرمت ابدی حاصل نمی شود.»

با توجه ‌به این مواد، فروض ذیل قابل استنباط می‌باشد :

۱ – در هیچ صورت و فرضی، امکان صحت این ازدواج وجود ندارد و هیچ شرطی نمی تواند آن را به یک ازدواج صحیح تبدیل نماید.

۲ – روابط این زن و مرد در صورت جهل به حرمت و جهل به موضوع، مشمول روابط وطی به شبهه می‌باشد[۵۷] و موانع ازدواج با اقربای نسبی و سببی و رضاعی برای ایشان و فرزندان ایشان به وجود می‌آید.

۳ – در صورت وقوع نزدیکی میان این زن و مرد، حرمت ابدی به طور مطلق به وجود می‌آید؛ خواه به حرمت این رابطه و موضوع آن جهل داشته باشند یا خیر. حرمت ابدی بدان معنا است که حتی اگر زن از شوهر خویش، به هر دلیل جدا شود یا این نکاح به دلیل فوت شوهر از بین برود، باز هم این زن و مرد، نمی توانند با هم ازدواج نمایند و اگر مرتکب چنین کاری شوند در صورت اطلاع از وجود حرمت، اعمال آن ها در قالب زنا و فرزندان متولد از ایشان ولد الزنا می‌باشند و اگر از روی جهل به حرمت ابدی، با هم ازدواج نمایند، ازدواج آن ها باطل و بر روابط زناشوئی ایشان، احکام وطی به شبهه حکومت نموده ولی فرزندان ایشان، فرزندان مشروع ایشان محسوب می‌شوند.

۴ – تنها در یک مورد میان این زن و مرد، حرمت ابدی حاصل نمی شود و آن در جائی است که عقد در بین این دو واقع و هر دو عالم ‌به این فساد نبوده و شرط مهم، آن است که بین این دو نزدیکی واقع نشده باشد.

مستند ایجاد حرمت در صورت نزدیکی از قرار ذیل است :

* آیۀ ۲۳۵ از سورۀ بقره : «مادامی که مدت عده، سر نیامده، عزم عقد نکاح ننمائید. »

حقوق ‌دانان، معتقدند که وقتی در این آیه، عزم و تصمیم بر نکاح نهی شده است، کاملا ً واضح است که اصل عقد نکاح نیز ممنوع خواهد بود.[۵۸]

* حضرت امام صادق درروایتی می فرمایند : «هرگاه مردی با زنی، ازدواج کند که آن زن در عده است و نزدیکی هم واقع شود، آن زن بر مرد ابدا ًحلال نیست، خواه عالم یا جاهل باشد. ولی اگر مرد به آن زن، دخول ننماید، چنانچه جاهل باشد، حلال است و برای عالم، حلال نیست.»[۵۹]

* عبدالرحمان بن حجاج از حضرت اباابراهیم نقل می کند که : «از او سئوال کردم دربارۀ مردی که ازدواج می‌کند با زنی که در عده است در حالتی که جاهل بوده ، آیا بر مرد حرام ابدی است؟ آن حضرت فرمودند : خیر اگر جاهل بوده بعد از انقضای عده، می‌تواند با همان زن، ازدواج نماید. سپس پرسیدند : سئوال کردم کدام یک از دو جهل، موجب عذر است، جهل به حرام بودن ازدواج یا جهل به اینکه زن در عده می‌باشد؟ حضرت فرمود : یکی از این دو جهل آسانتر از دیگری است. جهل به اینکه زن در عده است، آسانتر است از اینکه جهل به حرمت داشته باشد و نداند که خداوند چنین ازدواجی را حرام نموده است.»[۶۰]

مسألۀ دیگری که در این قسمت مطرح شده است، آن است که مردی با زنی که در عده است، با جهل به موضوع عدۀ زن ویا جهل به حرمت این نکاح، ازدواج نماید، ولی بعد از سپری شدن عده، با آن زن، نزدیکی نماید، حکم این قضیه چیست؟ آیا حرمت ابدی حاصل می شود یا خیر؟

در جواب این موضوع، فقها، دچار اختلاف هستند؛

    • اکثر فقهای امامیه، قایل به ایجاد حرمت ابدی هستند. دلیل ایشان، اطلاق اخبار وفتاوی است[۶۱]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...