کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



شــو بــها بــر نــه و شــکر بـــرکـــش
واژگان: بها بر نهادن: قیمت گذاشتن، بها تعیین کردن. (فرهنگ لغات)
معنی و مفهوم: من زر ندارم که به بهای بوسه به تو بپردازم؛ امّا جانم نقد و حاضر است، آن را به عوض بوسه می‌دهم، بیا و به اندازه‌ی جان، به من بوسه‌ی شیرین همچون شکر بده.
آرایه‌های ادبی: شکر استعاره از بوسه است.
۷۸ – گــر بــدان کفـــه، زر همــی سنــجی
جــان بــدیــن کفــه ی دگر بـــرکـــش
معنی و مفهوم: اگر در آن کفه‌ی ترازویت زر می‌گذاری، جان من را نیز در کفه‌ی دیگر قرار بده که جانم در ارزش با زر برابر است.
۷۹ – دامـــن دوســت گیــر، خــاقـــانــی
وز گــریبــان عشــق، ســر بــــرکــش
معنی و مفهوم: ای خاقانی، به دوست چنگ بزن و همراه او باش. عشق را مانند لباسی بر تن کن و سر از گریبان آن در بیاور.
آرایه‌های ادبی: دامن و گریبان با هم تناسب دارند. عشق به لباسی تشبیه شده است که خاقانی می‌خواهد آن را بپوشد. دامن گرفتن کنایه از به کسی چنگ زدن و پناه آوردن است.
۸۰ – رایــــت نطــــق را عــــرابــــی‌وار
بـــر در کعبـــه ی ظفـــر بــــرکـــش
معنی و مفهوم: همان‌گونه که اعراب بر در کعبه، اشعار خود(سبعه‌ی معلقه) نصب می‌کنند تو نیز سخنان و اشعارت را بر در خانه‌ی پیروزی و ظفر برافراز (در مورد پیروزی و ظفر سخن بگوی).
آرایه‌های ادبی: رایت نطق و کعبه‌ی ظفر اضافه‌ی تشبیهی است. رایت نطق بر کعبه‌ی ظفر کشیدن کنایه از سخن گفتن و شعر سرودن در باره پیروزی است.
۸۱ – از پـــی مُحــرمـــان کعــبه‌ی شـــاه
آبـــی از زمـــزم هنــــر بـــرکـــــش
واژگان: مُحرم: کسی که در حج احرام می‌بندد. (معین) زمزم: چاهی است نزدیک خانه‌ی کعبه شرفها الله. (دهخدا)
معنی و مفهوم: ای خاقانی، برای عاشقان شاه که همچون مُحرمان کعبه، به قصد زیارت او احرام بسته‌اند، سخنان ارزشمند و شافی مانند آب زمزم بیان کن.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

آرایه‌های ادبی: کعبه‌ی شاه و زمزم هنر اضافه‌ی تشبیهی است. آب استعاره از سخنان با ارزش است. مُحرم کعبه و زمزم با هم مراعات نظیر دارند.
۸۲ – صلتـش بــزم هشــت خــوان بهشــت
صــولتــش رزم هفــت خــوان ملــوک
واژگان: صلت: بخشش، انعام. (معین) هفت خوان: هفت مرحله، هفت حادثه. (فرهنگ لغات) توضیحات. هشت خوان بهشت: هشت سفره و هشت جایگاه پذیرایی بهشت. (فرهنگ لغات)
معنی و مفهوم: صله و بخشش شاه اخستان، همچون باغ بهشت بزرگ است و شکوه و دلیری او به گونه‌ای است که در جنگ با پادشاهان می‌تواند مانند رستم، هفت خوان را طی کند و همه‌ی شاهان را شکست دهد.
آرایه‌های ادبی: صلت و صولت جناس زاید دارند. هفت و هشت با هم سیاقه‌‌الاعداد ساخته‌اند. بخشش شاه را به اندازه‌ی هشت بهشت بزرگ دانسته است و او را در دلاوری مانند رستم دانسته که می‌تواند هفت خوان را طی کند.
توضیحات:
هفت خوان: هفت موضع یا هفت مرحله میان ایران و توران بود که رستم و اسفندیار در آن مواضع به مخاطرات بزرگ دچار شدند، هفت خان را در فارسی اغلب « هفت خوان » نویسند . وجه تسمیّه‌ی این کلمه را آن دانسته‌اند که رستم و اسفندیار بعد از هر کامیابی، خوانی از اغذیه‌ی لذیذ می‌گستردند که این وجه تسمیّه صحیح نمی‌باشد. هفت خوان اصلاً به سرنوشت رستم مربوط می‌شود، بدین شرح که هنگامی که جهان پهلوان ایرانی، برای نجات کیکاوس به مازندران می‌شتافت، وی را هفت آفت بزرگ پدید آمد که همه را به نیروی مردی و توکل بر یزدان از پیش پا برداشت … هفت خان رستم که صحنه‌ی پیکارهای گوناگون او را نشان می‌دهد، با دوازده شاهکار هرکول که در میتولوژی یونان آمده برابر است. (یاحقی، ۱۳۷۵: ۴۵۰)
بند هشتم:
کلمات قافیه: دلستان، جان، گمان و …
حروف اصلی قافیه: ا ن
حرف روی: ن
حروف الحاقی: ندارد
ردیف: برگیر
۸۳ – جـو بــه جـو جـور دلســتان بــرگیــر
دلِ جـــو جــو شــده ز جـان بــرگیــــر
معنی و مفهوم: ذرّه ذرّه‌ی جور و ستم دلبر خویش را پذیرا باش و دل پاره پاره شده را از جان بردار و به جان امیدی نداشته باش.
آرایه‌های ادبی: دل از جان برگرفتن کنایه از نا امید شدن از زندگی است. حرف « ج » در بیت واج آرایی دارد. جو و جور جناس زاید دارند.
۸۴ – بــه گمـان یـوسفیـت گــم شـده بــود
یـوسفــت گــرگ شــد، گمـان بــرگیـــر
معنی و مفهوم: تو گمان کردی که یوسفی (معشوق) در این جهان گم کرده‌ای، یوسف تو به گرگ تبدیل شده است، این وهم و گمان خویش را کنار بگذار و به هوش باش.
آرایه‌های ادبی: تکرار گمان آرایه‌ی صدر الی العجز ساخته است. یوسف و گرگ تلمیح به ماجرای حضرت یوسف دارد.
توضیحات:
یوسف و گرگ: برادران یوسف با خود گفتند: یوسف و برادرش بنیامین پیش پدر ما، بیش از برادران دیگر محبوبند و پدر ما گرفتار اشتباهی عجیب شده است، یکی از آنان گفت: یوسف را بکشید یا او را از این سرزمین دور سازید تا توجه پدر، به شما معطوف گردد … یکی از آنان گفت: یوسف را نکشید، او را به چاه افکنید تا کاروانیان او را بردارند و برده‌ی خود سازند. برادران یوسف پیش پدر آمدند و گفتند: چرا به ما سوءظن داری و چرا نمی‌گذاری یوسف با ما به گردش و بازی پردازد ؟ ما با او مهربان هستیم و او را از هر گزندی حفظ خواهیم کرد. فردا او را با ما جهت تفریح و بازی به صحرا بفرست. یعقوب گفت: می‌ترسم او را همراه ببرید و در صحرا از او غافل مانید و او طعمه‌ی گرگ شود … برادران گفتند: اگر وی طعمه‌ی گرگ گردید همه‌ی ما در برابر چنین حادثه‌ای مسؤلیت مشترک خواهیم داشت … برادران یوسف را بردند و او را به چاه افکندند… شامگاهان پسران پیش پدر بازگشتند و پیراهن یوسف را که به خون آلوده بود در حضور پدر نهادند و گریان و نالان گفتند: ما برای بازی و مسابقه رفتیم، یوسف را برای حفظ امتعه‌ی خود به جا گذاشتیم، چون بازگشتیم دیدیم که او را گرگ دریده است. این پیراهن اوست و ما می‌دانیم که سخن ما را هر چند راست باشد باور نخواهی کرد. (خزائلی، ۱۳۷۱: ۶۷۲)
۸۵ – بـر ســر خــوان زنـدگـی، خــورشــت
چـون جـگر گـوشـه‌ای اسـت، خوان برگــیر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 04:07:00 ب.ظ ]




از نقل ابن ابی الحدید، این‌گونه برداشت می‌شود که این مسئله در میان مفسران مورد اتفاق یا لااقل مشهور است.
آیه‌ی تبلیغ
«یا ایها الرسول ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس ان الله لا یهدی القوم الکافرین؛ ای رسول آنچه از طرف پروردگارت به‌سوی تو نازل‌شده است، برسان و اگر انجام ندهی رسالت او را نرسانده‌ای و خدا تو را از معصومان مصون می‌دارد راستی که خدا قوم کافر را هدایت نمی‌کند»[۱۹۵].
کلام میبدی
وی در نوبت اول، این آیه‌ی کریمه را که آیه‌ی ۶۷ سوره‌ی مائده است در ضمن آیات ۶۵ تا ۷۱ سوره‌ی مزبور ذکر نموده و آن را چنین ترجمه کرده است:
«ای پیامبر فرستاده آمد به تو از خداوند تو و اگر نرسانی [و چیزی باز گذاری] همچنان است که هیچ از پیغام‌های وی نرسانده باشی والله نگه دارد تو را از مردمان که الله راهنمای ایشان نیست که در علم وی کفر رانند».
و در نوبت دوم ابتدا در شأن نزول قسمت اول آیه‌ی کریمه (یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک) چنین می‌گوید: مفسران گفتند که رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) از قائله‌ی مشرکان و جهودان ایمن نبود و از کرد بد و مکر ایشان می‌اندیشید و به این سبب عیب دین ایشان و سبّ بتان و لعن کردن در ایشان مجاهره نمی‌کرد و نیز آیت آمده بود «ولاتسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا عدواً بغیر علمٍ» و این پیش از فتح مکه و بسط اسلام بود، پس چون فتح مکه برآمد و اسلام قوی گشت و مسلمانان انبوه گشتند، رب‌العالمین جل جلاله بفرمود تا اظهار تبلیغ رسالت کند و معایب بتان هیچ بازنگیرد و از کافران نترسد. گفت: «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک» ای اظهر تبلیغه لقوله تعالی «فاصدع بما تؤمر».
و پس‌ازآن در وجه نزول قسمت دوم آیه‌ی کریمه «و ان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس» چنین اظهار می‌دارد: پس رسول (صلی‌الله علیه و آله) گفت: چگونه انجام دهم حال‌آنکه من یک نفر هستم، می‌ترسم بر من اجتماع کنند. خدای تعالی: «و ان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس» را نازل نمود.
در توضیح این آیه‌ی کریمه می‌نویسد:
این سخن نوعی تهدید است، می‌گوید: مراقبت ایشان بکن و ازآنچه به تو فرو فرستادیم هیچ‌چیز بازمگیر، نرسانیده که اگر بعضی نرسانی همچنان است که هیچ نرساندی مانند قول خدای تعالی نومن ببعض که خبر می‌دهد کفر آنان به بعضی (از احکام دین) تباه‌کننده ایمان به بعض (دیگر) است و بعد از آیه‌ی کریمه چنین برداشت می‌کند: «در این آیت ابطال مذهب گروهی است که گفتند: رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) در بعضی وحی کتمان کرد از جهت تقیّت و عایشه گفت: هرکس تو را حدیث نمود که محمّد (صلی‌الله علیه و آله) چیزی از وحی را کتمان کرده است، تحقیقاً دروغ گفته است، خدای عزّوجلّ که می‌فرماید: «یا ایها الرسول ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته» توهّم اینکه پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) چیزی از وحی را به خاطر تقیّه کتمان کرده باشد، از بین برده است». این آیه‌ی کریمه به لحاظ آنکه واژه «بلغ» در آن به‌کاررفته است «آیه تبلیغ» نامیده می‌شود و یکی از آیاتی است که در روز عید غدیر نازل‌شده و بر اهمیت واقعه‌ی غدیر خم و تبلیغ ولایت حضرت علی (علیه‌السلام) دلالت دارد.
همان‌طور که ملاحظه شد در ذیل آیه‌ی کریمه بیشتر به نقل اقوال و ذکر آثار پرداخته است و مطالبی را که آورده است متفرّق و احیاناً متهافت است. به‌عنوان‌مثال مطلبی را که ابتدا در وجه نزول قسمت دوم آیه‌ی کریمه «و ان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس» بیان کرده است، مفید آن است که این دو جمله به‌صورت پیوسته پس از نزول قسمت اول آیه و اظهار تنهایی و ترس نمودن رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) نازل‌شده است و از دو روایتی که در بیان شأن نزول «والله یعصمک من الناس» نقل کرده است استفاده می‌شود که این فراز از آیه، جدای ازجمله‌ی قبل و بدون ارتباط با قسمت اول آیه‌ی کریمه نازل‌شده است. این دو روایت خود نیز از جهتی با یکدیگر تهافت و ناسازگاری دارند زیرا از روایت اَنَس استفاده می‌شود که قبل از نزول این جمله‌ی کریمه، پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) دارای محافظ و پاسبان بوده‌اند و حتی در خانه‌ی خود و در نزد خانواده خویش نیز بدون پاسبان حضرت را خواب فرا‌نمی‌گرفته است و روایت ابوهریره گویای آن است که قبل از نزول این آیه هم حتی در بیابان حضرت بدون محافظ و پاسدار بوده‌اند و در آن حالت خواب هم می‌رفته‌اند، گذشته از اینکه این مطلب و ظأن دو روایت در بیان وجه نزول این قسمت از آیه‌ی کریمه نیز مختلف هستند. وی در باب جمع بین این مطالب و رفع تفاوتی که در مورد آنان به نظر می‌رسد و یا تقدیم و ترجیح بعضی از آن‌ها بر دیگری سخنی به میان نیاورده است؛ و همچنین در شأن نزول آیه‌ی کریمه اقوال متعددی را نقل نموده است ولی آنان را موردتحقیق قرار نداده و از خودرأی صحیحی بروز نداده است، هرچند ممکن است از اینکه قول اول را با تعبیر «مفسران گفته‌اند» با تفصیل بیشتر ذکر نموده و اقوال دیگر را به‌اختصار پس از بیان مفادی از قسمت‌هایی از آیه‌ی کریمه نقل کرده است استفاده شود که قول اول در نظر وی ترجیح داشته و مورد اختیار وی بوده است.
آیه‌ی ولایت
«انما ولیکم الله و رسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یؤتون الزکاه و هم راکعون؛ ولی شما، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده‌اند؛ همان کسانی که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند»[۱۹۶].
کلام میبدی
عبدالله سلام برخاست و اصحاب وی به مسجد آمدند، وقت نماز پیشین و آن قصه بازگفتند و…
گفته‌اند که: آن ساعت که این آیت فرود آمد، یاران همه در نماز بودند، قومی نماز تمام کرده بودند، قومی در رکوع بودند، قومی در مسجد و در میانه درویشی را دید که در مسجد طواف می‌کرد و سؤال می‌کرد. رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) او را بخواند، گفت: «هل أعطاک احد شیئاً» هیچ‌کس به تو چیزی داد؟ گفت: آری! آن جوانمرد که در نماز است، انگشتری سیمین به من داد. گفت: در چه حال بود آنکه به تو داد. گفت: در رکوع بود، اندر نماز اشارت کرد با انگشت و انگشتری از انگشت وی بیرون کردم. چون بنگریستند علی مرتضی (علیه‌السلام) بود. رسول خدا آیت بر خواند و اشارت به وی کرد: «و یؤتون الزّکوه و هم راکعون»
در کتاب شریف «الغدیر» علامه امینی (رحمت‌الله علیه) نام بخشی از بزرگان اهل سنّت را که شأن نزول این آیه را درباره‌ی علی بن ابیطالب (علیه‌السلام) دانسته‌اند ذکر کرده است. و همه‌ی علمای شیعه، شأن نزول این آیه را درباره‌ی علی بن ابیطالب (علیه‌السلام) می‌دانند.
سیوطی در «الدر المنثور» در ذیل این آیه از ابن عباس نقل می‌کند که علی (علیه‌السلام) در رکوع نماز بود که سائلی تقاضای کمک کرد و آن حضرت انگشترش را به او صدقه داد. پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) از او پرسید: چه کسی این انگشتر را به تو صدقه داد؟ اشاره به علی (علیه‌السلام) کرد و گفت: آن مرد که در حال رکوع است! در این هنگام آیه‌ی «انما ولیکم الله و رسوله...» نازل شد. آیه‌ی «أفمن کان مؤمناً کمن کان فاسقاً لا یَسًتوُون؛ بااین‌حال آیا کسانی که مؤمن‌اند مانند کسانی هستند که فاسق‌اند؟ [نه هرگز این دو گروه] مساوی و یکسان نیستند»[۱۹۷].
کلام میبدی
قوله: نزلّت فی علی بن ابیطالب (علیه‌السلام) و عقبه بن ابی معیط و… «أفمن کان مؤمنا» یعنی علیاً. «کمن کان فاسقا» یعنی الولید بن عقبه. ولید به علی (علیه‌السلام) گفت: بچه ساکت شو، سوگند به خدا شمشیر من از شمشیر تو تیزتر است و زبان من از زبان تو رساتر و در میان سپاهیان از تو پایدارتر می‌باشم. علی (علیه‌السلام) بدو گفت: ساکت باش تو فاسق هستی. پس این آیه نازل شد؛ که مراد از مؤمن علی (علیه‌السلام) و مراد از فاسق ولید است[۱۹۸]. سخن میبدی در این منبع به‌صورت عربی می‌باشد و معنی فارسی آن این است: «آیا حال مؤمنان یعنی حضرت علی (علیه‌السلام) [که مأوای او بهشت است] مانند حال فاسقان یعنی عقبه بن ابی معیط [که سزایش آتش جهنم است] یکسان است؟!» همان‌طور که می‌بینیم میبدی شأن نزول آیه را علی بن ابیطالب (علیه‌السلام) و عقبه بن ابی معیط می‌داند و نمونه‌ی مؤمن واقعی را حضرت علی (علیه‌السلام) معرفی می‌کند.
آیه‌ی لیله المبیت
«و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله والله رئوف بالعباد؛ بعضی از مردم جان خود را به خاطر خشنودی خدا می‌فروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است»[۱۹۹].
کلام میبدی
و گفته‌اند که این آیت در شأن امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) آمد، آن گه که مصطفی (صلی‌الله علیه و آله) هجرت کرد و علی (علیه‌السلام) را برجای خود خوابانید. توضیح آن چنین است که خداوند به جبرئیل و میکائیل وحی کرد که من میان شما برادری قراردادم و عمر یکی از شمارا از عمر دیگری بیشتر کردم، حال کدام‌یک از شما حاضر است فداکاری کند و عمر خود را به دیگری ببخشد. هیچ‌کدام حاضر نشدند و هر دوزندگی را برگزیدند. خداوند به آن دو وحی کرد چرا شما مانند علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) نیستید. بین او و محمد (صلی‌الله علیه و آله) برادری قراردادم. امشب به‌جای محمد (صلی‌الله علیه و آله) در رختخواب او می‌خوابد و جان خود را فدای محمد (صلی‌الله علیه و آله) می‌کند. به زمین بروید و علی (علیه‌السلام) را از دشمنانش نگهداری کنید. فروآمدند و جبرئیل بالای سر علی (علیه‌السلام) و میکائیل پایین پای علی (علیه‌السلام) ایستادند. جبرئیل ندا می‌زد آفرین آفرین بر تو ای علی. خداوند به تو برفرشتگان فخر می‌فروشد. در این حال خداوند این آیت در شأن علی (علیه‌السلام) بر رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) فرو فرستاد درحالی‌که پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) به‌طرف مدینه می‌رفت[۲۰۰].
در شأن نزول این آیه، روایات زیادی در منابع معروف اسلامی آمده است; ازجمله ثعلبی در تفسیرش و حاکم حسکانی در شواهد التنزیل از دو طریق (ابوسعید خدری و ابن عباس) حدیثی را نقل می‌کنند که ما کلام ثعلبی را به خاطر کامل بودن آن نقل می‌کنیم.
ثعلبی می‌گوید: پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) هنگامی‌که تصمیم به هجرت به‌سوی مدینه گرفت، علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) را در مکه برای ادای دیون و امانت‌های مردم که نزد او بود گذارد و آن شب که به‌سوی غار حرکت می‌کرد، درحالی‌که مشرکین اطراف خانه‌ی او را گرفته بودند، دستور داد علی (علیه‌السلام) در بستر او بخوابد و به او فرمود: پارچه‌ی سبزرنگی که من دارم (و به هنگام خواب روی خود می‌کشم)، به روی خود بینداز و در بستر من بخواب! انشاء الله هیچ مکروهی به تو نمی‌رسد!

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

علی (علیه‌السلام) این کار را انجام داد؛ در این موقع خداوند به جبرئیل و میکائیل وحی فرستاد که من در میان شما پیمان برادری ایجاد کردم و عمر یکی را طولانی‌تر از دیگری قراردادم. کدام‌یک از شما زندگی دیگری را بر خود مقدم می‌شمارید؟ هر یک از آن دو، حیات خویش را برگزیدند. در این هنگام خداوند به آن‌ها وحی فرستاد: چرا شما همانند علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) نبودید؟ من میان او و محمد (صلی‌الله علیه و آله) برادری برقرار ساختم و او در بستر پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) خوابید و جان او را بر جان خویش مقدم شمرد! به زمین فرود آیید و او را از دشمنان حفظ کنید. آن‌ها فرود آمدند، جبرئیل بالای سرش و میکائیل پایین پایش بود و جبرئیل صدا می‌زد: آفرین، آفرین! چه کسی همانند تو است ای علی؟! خداوند به تو نزد فرشتگان مباهات کرد. در این هنگام که پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) به‌سوی مدینه درحرکت بود، این آیه در شأن علی (علیه‌السلام) نازل شد: «و من الناس من یشری»
ابن ابی الحدید در شرح نهج‌البلاغه از ابوجعفر اسکافی نقل می‌کند: «حدیث الفراش قد ثبت بالتواتر فلایجحده الا مجنون او… و قد روی المفسرون کلهم، ان قول الله تعالی: و من الناس من یشری الآیه نزلت فی علی لیله المبیت علی الفراش؛ داستان خوابیدن علی (علیه‌السلام) در رختخواب پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) به تواتر اثبات‌شده است، لذا کسی جز دیوانه یا… منکر آن نیست و تمام مفسران نقل کرده‌اند که آیه «من یشری» در شأن علی بن ابیطالب (علیه‌السلام)، در شبی که در رختخواب پیامبر خوابید، نازل‌شده است.» (۴۱) حاکم نیشابوری در کتاب «مستدرک الصحیحین»، داستان لیله المبیت را به نقل از ابن عباس نقل می‌کند و تصریح می‌کند که «هذا حدیث صحیح الاسناد و لم یخرجاه؛ این حدیث معتبری است، هرچند بخاری و مسلم در کتاب خود آن را نیاورده‌اند».
۸-۲-۱-۴- ازدواج حضرت علی (علیه‌السلام)
کلام میبدی
… و قصه‌ی تزویج فاطمه (سلام‌الله علیها) آن است که مصطفی (صلی‌الله علیه و آله) روزی در مسجد آمد شاخی ریحان به دست گرفته. سلمان را گفت: یا سلمان رو علی (علیه‌السلام) را بخوان. رفت و گفت: یا علی، اجب رسول‌الله. علی گفت: یا سلمان، رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) را این ساعت چون دیدی و چون او را گذاشتی؟ گفت: یا علی (علیه‌السلام) سخت شادمان و خندان چون ماه تابان و شمع درخشان. علی آمد به نزدیک مصطفی (صلی‌الله علیه و آله) و مصطفی (صلی‌الله علیه و آله) آن شاخ ریحان فرادست علی (علیه‌السلام) داد عظیم خوش بوی بود. گفت: یا رسول‌الله، این چه بوی است بدین خوشی؟ گفت: یا علی از آن نثارهاست که حوریان بهشت کرده‌اند بر تزویج دخترم (فاطمه). (سلام‌الله علیها) گفت: با که یا رسول‌الله؟ گفت: با تو یا علی. در مسجد نشسته بودم فرشته‌ای درآمد بر صفتی که هرگز ندیده بودم. گفت نام من محمود است و مقام من در آسمان دنیا. در مقام معلوم خود بودم. ثلثی از شب گذشته که ندایی شنیدم از طبقات آسمان که‌ای فرشتگان مقربان و روحانیان و کروبیان! همه جمع شوید در آسمان چهارم. همه جمع شدند و همچنین سکّان مقعد صدق و اهل فرادیس اعلی در جنات عدن حاضر گشتند. فرمان آمد که‌ای مقربان درگاه و ای خاصگیان پادشاه! سوره «هل اتی علی الانسان» برخوانید. ایشان همه به آواز دلربای و الحان طرب‌افزای سوره «هل اتی» خواندن گرفتند. آن گه درخت طوبی را فرمان آمد که تو نثار کن بر بهشت‌ها بر تزویج فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله علیها) با علی مرتضی (علیه‌السلام). پس طوبی بر خود بلرزید و در بهشت گوهر و مروارید و حله ها باریدن گرفت. پس فرمان آمد تا منبری از یک‌دانه مروارید سپید در زیر درخت طوبی بنهادند. فرشته‌ای که نام وی راحیل است و در هفت‌طبقه آسمان فرشته‌ای ازو فصیح‌تر و گویاتر نیست به آن منبر برآمد و خدای را جل‌جلاله ثنا گفت و بر پیغامبران درود داده آن گه جبّار کائنات خداوند ذوالجلال قادر بر کمال بی‌واسطه ندا کرد که: ای جبرئیل و ای میکائیل شماها دو گواه معرفت فاطمه باشید و من که خداوندم ولی فاطمه‌ام و ای کروبیان و ای روحانیان آسمان شما همه گواه باشید که من فاطمۀ زهرا را به زنی به علی مرتضی دادم. آن ساعت که رب العزه این ندا کرد ابری برآمد ز بر جنات عدن، ابری روشن و خوش که در آن تیرگی و گرفتگی نه- و بوی خوش و جواهر نثار کرد و رضوان و ولدان و حوران بهشت برین نمط نثار کردند. پس رب العزه مرا بدین بشارت به تو فرستاد یا محمد (صلی‌الله علیه و آله) و گفت: حبیب مرا بشارت‌ده و با وی بگو که ما این عقد در آسمان بستیم تو نیز در زمین ببند. پس مصطفی (صلی‌الله علیه و آله) مهاجر و انصار را حاضر کرد، آن گه روی فرا علی (علیه‌السلام) کرد گفت: یا علی (علیه‌السلام) چنین حکمی در آسمان رفت، اکنون من فاطمه دخترم را به چهارصد درهم کاوین (کابین و مهریه) به زنی به تو دادم پذیرفتی؟ علی (علیه‌السلام) گفت: یا رسول‌الله من پذیرفتم نکاح وی، رسول گفت: خداوند این پیوند را بر شما مبارک و میمون گرداند[۲۰۱]. عبدالله بن عمر گفت: علی بن ابی‌طالب کرّم الله وجهه سه ویژگی داشت که اگر یکی از آن‌ها را می‌داشتم برایم از هر چیزی بهتر بود، پیوند همسری با فاطمه، علمداری پرچم اسلام در جنگ خیبر و آیه‌ی نجوا (مجادله/۱۲)[۲۰۲].
میبدی با ذکر روایتی خاطرنشان کرده است که این مسئله فراتر از مسائل عادی طبیعی است که برای نوع انسان‌ها رخ می کند. این امری است که بر اساس خواست و مشیت الی واقع‌شده است که ملائکه را به وجد و شادی و شعف انداخته است.
۹-۲-۱-۴- علی (علیه‌السلام) در قیامت
کلام میبدی
«وروی الرضا عن آبائه عن علی (علیه‌السلام)، قال: قال لی رسول‌الله (صلی‌الله علیه و آله): لَیْسَ فِی الْقِیَامَهِ رَاکِبٌ غَیْرُنَا وَ نَحْنُ أَرْبَعَهٌ فَقَامَ إِلَیْهِ رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ فَقَالَ فِدَاکَ أَبِی وَ أُمِّی وَ مَنْ هُمْ قَالَ أَنَا عَلَی دَابَّهِ اللَّهِ الْبُرَاقِ وَ أَخِی صَالِحٌ عَلَی نَاقَهِ اللَّهِ الَّتِی عُقِرَتْ وَ عَمِّی حَمْزَهُ عَلَی نَاقَتِیَ الْعَضْبَاءِ وَ أَخِی عَلِیٌّ عَلَی نَاقَهٍ مِنْ نُوقِ الْجَنَّهِ وَ بِیَدِهِ لِوَاءُ الْحَمْدِ یُنَادِی لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ فَیَقُولُ الْآدَمِیُّونَ مَا هَذَا إِلَّا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ حَامِلُ الْعَرْشِ فَیُجِیبُهُمْ مَلَکٌ مِنْ تَحْتِ بُطْنَانِ الْعَرْشِ یَا مَعَاشِرَ الْآدَمِیِّینَ لَیْسَ هَذَا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ وَ لَا حَامِلُ عَرْشٍ هَذَا الصِّدِّیقُ الْأَکْبَرُ هَذَا عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ (علیه‌السلام)؛ حضرت رضا (علیه‌السلام) به نقل از پدرانش حضرت علی (علیه‌السلام) روایت می‌کند که رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) به من فرمود: «یا علیّ روز قیامت فقط ما چهار نفر سواره‌ایم. مردی از گروه انصار برخاست و گفت پدر و مادرم به فدایت! آن چهار تن چه کسانی هستند؟ رسول خدا؟(صلی‌الله علیه و آله) فرمود: من یکی از آنان هستم که بر استر خدا «براق» سوارم و دیگری برادرم صالح است که بر ناقه‌ی خدا که او را پی کرده‌اند سوار است و سوم عمویم حمزه سیّد الشهداء است که بر ناقه‌ی غضباء (ظاهراً دارای علامت مخصوص در گوش بوده یا کوتاه‌دست است.) و برادرم علی است که سوار بر ناقه‌ای از ناقه‌های بهشت است. در حالتی که لواء حمد (پرچم عبودیّت) به دوش دارد و به آواز بلند می‌گوید: لا اله الا الله محمّد رسول‌الله» مردم می‌گویند: این ندا کننده حتماً فرشته‌ای مقرّب در درگاه خداوند، یا پیامبری فرستاده‌شده، یا یکی از حاملان عرش است. فرشته‌ای از درون عرش پاسخ می‌دهد که‌ای انسان‌ها! این ندا کننده، فرشته مقرّب و یا نبّی مرسل نیست و نیز از حاملان عرش نیز نیست، بلکه او صدّیق اکبر است و او علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) می‌باشد».
مطالب بالا خود گویای مجد و عظمت علی مرتضی (علیه‌السلام) و مقام والای آن حضرت در سرای اخری است، بنابراین با ذکر روایتی این مطلب را پایان می‌بریم. از ابوسعید خدری نقل می‌کند: «نظر رسول‌الله (صلی‌الله علیه و آله) فی وجه علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) فقال: کذب من یزعم انه یحبنی و هو یبغضک؛ یعنی رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) نگاه به چهره‌ی علی (علیه‌السلام) انداخت و فرمود: دروغ می‌گوید کسی که می‌پندارد مرا دوست می‌دارد درحالی‌که دشمنی تو را دل داشته باشد».
حدیث مؤاخاه
کلام میبدی
آخی رسول‌الله (صلی‌الله علیه و آله) بین اصحابه، فجاء علی تدمع عیناه … فقال: آخیت بین اصحابک و لم تؤاخ بینی و بین احد. فقال رسول‌الله (صلی‌الله علیه و آله): أنت أخی فی الدنیا و الاخره؛ رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) بین اصحاب خود عقد برادری بست. علی (علیه‌السلام) با چشمی گریان آمد و فرمود: شما بین اصحاب ویارانتان عقد برادری بستید و کسی را برای من برادر نساختید. رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) فرمود: تو برادر منی در این جهان و آن جهان
یکی از کارهای رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) در مدینه انجام عقد اخوت مابین مهاجران و انصار بود. با دقت و مشاهده در مواردی که تاریخ‌دان آنان را ضبط کرده است، به این نتیجه می‌رسیم که سنخیت افراد در گزینش طرف مقابل تأثیر تام داشته است. ازجمله‌ی آن‌ها انجام این عقد بین ابوبکر و عمر، زبیر و طلحه بوده است. نکته‌ی مهم و قابل‌توجه اینجاست که در این ماجرا رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) کسی را جز علی (علیه‌السلام) برای خود برادر نساخت باآنکه علی (علیه‌السلام) حدود سی سال از آن حضرت کوچک‌تر بود؛ و این مطلب گویای خیلی مسائل است. در تفسیر آیه‌ی «افمن کان علی بینه من ربه و یتلوه شاهد منه»[۲۰۳] می‌نویسد: و گفته‌اند: محمد (صلی‌الله علیه و آله) را شاهد و گواهی از او یعنی علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام)، پیروی می‌کند[۲۰۴].
آیه برائت
«براءه من الله و رسوله الی الذین عاهدتم من المشرکین؛ (این، اعلام) بیزاری از سوی خدا و پیامبر او، به کسانی از مشرکان که با آن‌ها عهد بسته‌اید!»
کلام میبدی
رب‌العالمین در این آیت مصطفی (صلی‌الله علیه و آله) را فرمود تا مشرکان عرب را خبر دهد در روز حج اکبر که خدای از ایشان بیزار است و رسول وی؛ و این آن بود که علی (علیه‌السلام) را بفرستاد به موسم سنه تسع (سال نهم) تا از اول سوره‌ی برائت ده آیت و به قولی هشده (هیجده) و به قولی چهل و به قولی همه سوره برایشان خواند؛ و مصطفی (صلی‌الله علیه و آله) گفت: پیام‌رسان من نیست مگر مردی از تبار من و صاحب موسم آن سال ابوبکر بود. چون علی (علیه‌السلام) در رسید، گفت: به‌عنوان امیر کاروان حج آمدی یا مأموریت داری؟ علی (علیه‌السلام) گفت: آری مأموریت دارم و ماجرا را برای ابوبکر بازگو کرد و ابوهریره با علی (علیه‌السلام) بود[۲۰۵].
برای این حدیث در الغدیر (۶/۳۳۸-۳۴۱)۷۳ مآخذ از اهل سنّت آورده است. نگارنده گوید: عارف نامدار محیی الدین عربی در فتوحات مکیه این ماجرا را بسیار دقیق با تصریح به مقام و منزلت حقیقی امام علی (علیه‌السلام) بازگو کرده که بسیار جالب و خواندنی است وی می‌گوید: سوره‌ی طه اختصاص به یازدهمین قطب دارد که آن‌کسی است که نایب حق است همان‌گونه که علی (علیه‌السلام) نایب محمد (صلی‌الله علیه و آله) در تلاوت سوره‌ی برائت بر اهل مکه بود. پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) نخست آن سوره را به ابوبکر داد و او را روانه‌ی مکه نمود. سپس به او وحی شد که نباید قرآن را از طرف من تبلیغ کند مگر مردی از اهل‌بیت من. این بود که از نظریه اول برگشت؛ بنابراین علی (علیه‌السلام) را فراخواند و به مأموریت تبلیغ سوره‌ی برائت فرستاد تابه ابوبکر ملحق شود و چون علی (علیه‌السلام) به مکه رسید ابوبکر با مردم حج گذارد و علی (علیه‌السلام) سوره‌ی برائت را برایشان خواند و تبلیغ آن را به‌عنوان نیابت از جانب رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) نمود. جریان برگزاری حج توسط ابوبکر در این سال طبق روایات اهل سنّت است، ولی روایات شیعه دلالت می‌کند که ابوبکر به مدینه بازگشت و علی (علیه‌السلام) هم با مردم حج گزارد و هم تبلیغ سوره‌ی برائت نمود.
عالم عارف حاج شیخ محمدجعفر قراگزلو کبودر آهنگی از این مطلب تشیع ابن عربی را استفاده نموده و می‌گوید: و صاحب فتوحات که این دوازده امام (علیهم‌السلام) را تعبیر به قطب نموده، در باب ۴۶۳ بعد از تعریف قطب یازدهم اشاره بلکه تصریح نموده که بیان تبلیغ حکم الهی به نیابت حضرت مصطفی (صلی‌الله علیه و آله) در ابوبکر نبود، اگرچه صاحب مدارج عالیه بود و ما عبارت ایشان را جهت تسلّی عوام و خواص بیاوریم تا شمه‌ای از منزلت امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) معلوم گردد. ابن عربی پس از نقل ماجرا می‌گوید: این مطلب تو را به سمت عدم استدلال بر خلافت ابوبکر راهنمایی نموده و جایگاه و منزلت علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) را به تو نشان می‌دهد. متأسفانه در فتوحات چاپی این عبارت نیز تحریف‌شده و واژه «خلاف حّجه» به «صحه» تبدیل‌شده است. نگارنده وقتی اینجا را مطالعه می‌کرد احتمال دست‌کاری عبارت برایش بسیار روشن بود و هر منصفی که مطلب را با دقت مطالعه کند درمی‌یابد که متن فتوحات چاپی مشکل تهافت و تناقض صدر و ذیل دارد زیرا روایت بالا دلالت بر ناسازگاری نیابت ابوبکر از رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) در زمان حیات پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) دارد پس این باید قرینه بر نادرستی حجت و دلیل خلافت ابوبکر پس از رحلت پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) باشد نه دلیل صحت خلافت. درنتیجه اگر این عبارتی را که عارف کبودرآهنگی از رساله «نور الهدایه» ملاجلال الدین دوانی از فتوحات مکیه نقل نموده قرین صحت باشد، اینجا یگانه جایی است که ابن عربی پیرامون خلافت ابوبکر اظهارنظر صریح کرده و آن را نادرست دانسته و میان ابوبکر و علی مقایسه کرده و علی را به‌طور صریح و هستند بر ابوبکر برتری داده است.
آیه‌ی «نحن اعلم بما یستمعون به؛ ما از آنان آگاه‌تریم به خیالات باطلی که …»[۲۰۶].
کلام میبدی
سبب نزول این آیت آن بود که امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) اشراف قریش را بر طعامی خواند که ایشان را ساخته بود و رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) حاضر بود، آن ساعت برایشان قران خواند و بر توحید دعوت کرد، ایشان با یکدیگر به راز می‌گفتند: این ساحر است، یکی می‌گفت: شاعر، یکی می‌گفت: کاهن، یکی می‌گفت: مجنون، رب‌العالمین آیت فرستاد[۲۰۷].
انبوه روایاتی که در سراسر این تفسیر کبیر ذکرشده، آنچه جالب‌توجه و چشمگیر است، فروغ درخشان تشیع است که به‌صورت فضایل امیر مؤمنان علی (علیه‌السلام) از رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) یا مفسران و مورخان نقل‌شده و در جای‌جای کتاب جلوه گری می‌کند، یا به شکل اخباری از امامان برگزیده‌ی شیعه، روشنگر تفسیر آیات شده است و این نوشته به یادکرد و ارائه‌ آن‌ها اختصاص دارد و بنابراین آنچه در این نوشتار دیده می‌شود شعاعی است باریک از اشعه‌ی ممتد فضیلت و حکمت علی و خاندان پاک او (علیهم‌السلام) که از پرده‌ی قرون، گذشته و به ما می‌تابد تا روشنی و گرمی بخشد، روشنی دانش و گرمی امید و کوشش.
۲-۴- حضرت فاطمه (سلام‌الله علیها)
۱-۲-۴- خلاصه‌ای از زندگانی حضرت فاطمه (سلام‌الله علیها)
حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله علیها) در سال پنجم بعثت در شهر مکه به دنیا آمد. وجود نورانی او قبل از خلقت آسمان‌ها و زمین از نور عظمت خداوند خلق‌شده بود و باعث قبولی توبه‌ی آدم و حوا گردید. پدرش حضرت محمد (صلی‌الله علیه و آله) خاتم‌الانبیا و مادرش خدیجه کبری (سلام‌الله علیها) بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:07:00 ب.ظ ]




مطابق استدلال خواهان اگر تفسیر شود که حل و فصل اختلاف از شمول شرط ملت کامله‌الوداد استثناست، در آن صورت، هدف معاهده با شکست مواجه می شود، به عبارت دیگر، مقررات حل و فصل اختلاف مرتبط با رفتاری است که به یک سرمایه‌گذار خارجی داده می شود. خواهان در حمایت از نظر خود به رویه قضایی استناد می کند.
در قضیه آمباتیلوس، کمیسیون داوری رأی داد که “حمایت از حقوق تجار به طور طبیعی جایی را در بین موضوعاتی که در معاهدات راجع به تجارت و دریانوردی بررسی می شود، باز کرده است.”
همین طور در قضیه مافزینی دیوان داوری به این نتیجه رسید که موضوعات راجع به حل و فصل اختلاف در معاهدات سرمایه‌گذاری به طور گریزناپذیری با موضوع حمایت از سرمایه‌گذاران خارجی ارتباط دارد، همان طور که با حمایت از حقوق تجار در معاهدات بازرگانی مرتبط است.[۱۰۶۸] لذا داوری بین‌المللی و دیگر ترتیبات حل و فصل اختلاف به طور نزدیکی با جنبه‌های مادی رفتار اعطا شده پیوند خورده اند.[۱۰۶۹]
دیوان داوری در قضیه زیمنس نیز به نتیجه مشابهی رسید و دیوان بین‌المللی دادگستری در قضیه حقوق اتباع ایالات متحده در مراکش اعلام نمود که شروط ملت کامله‌الوداد می‌تواند به مقررات راجع به موضوعات صلاحیتی نیز گسترش یابد.[۱۰۷۰]
به نظر خواهان، قضیه سالینی ارتباطی با قضیه فعلی ندارد به این دلیل:

    1. دیوان داوری در سالینی، نگرانی‌هایی را که مدعی بود در بخش‌های متعدد در رابطه با راه حل اتخاذی در قضیه مافزینی باید مورد تصریح قرار می‌گرفتند و این که چه کسی باید این نگرانی‌ها را مطرح می‌کرد، بررسی نکرده است.[۱۰۷۱]
    1. دیوان داوری در قضیه سالینی بیان کرد که اوضاع و احوال این قضیه متفاوت از مافزینی است و تصمیم وی بر اساس عبارت خاص مندرج در شرط ملت کامله‌الوداد معاهده سرمایه‌گذاری اردن- ایتالیا بوده است.
    1. دیوان در قضیه سالینی به این موضوع پرداخت که آیا شرط ملت کامله‌الوداد در جایی که معاهده صریحاً حل و فصل اختلافات را از داوری استثنا کرده است، می‌تواند طوری به کار رود که صلاحیت داوری را بر اختلافات قراردادی نیز بگستراند؟ در واقع، به نظر خواهان دیوان هیچ نیازی به تعیبن قلمرو شرط ملت کامله‌الوداد نداشته است زیرا که صریحاً این حق از رفتار ملت کامله‌الوداد استثنا شده بود.[۱۰۷۲]

خواهان نتیجه می‌گیرد که رأی سالینی نمی‌تواند به عنوان یک پیشنهاد کلی در همه جا مورد استناد قرار گیرد.[۱۰۷۳]
به نظر خواهان باید دید که آیا سیاست عمومی آرژانتین اقامه دعوا در محاکم داخلی را قبل از شروع به داوری لازم می‌داند یا خیر؟ خواهان اعلام می کند که از ۵۷ معاهده سرمایه‌گذاری آرژانتین، ۱۰ مورد اقامه دعوای قبلی را لازم دانسته اند. از ۴۱ معاهده منعقده از اکتبر ۹۲ به این طرف، تنها یک مورد لازم دانسته و از ۲۱ مورد معاهده منعقده از سپتامبر ۹۴ به بعد فاقد این الزام است. لذا نتیجه می‌گیرد که نظیر قضیه مافیزینی، آرژانتین از این سیاست خود عدول کرده است.
خواهان اشاره به قضیه زیمنس می کند که در آن دیوان داوری عدم تداوم قید فوق در معاهدات سرمایه‌گذاری را بمعنی خروج آن از شمول سیاست خارجی یا اقتصادی آرژانتین دانسته است.[۱۰۷۴]
لذا شرط ملت کامله‌الوداد مقرر در ماده ۳ معاهده شامل مقررات حل و فصل اختلاف شده و هر تفسیری برخلاف این، منتهی به یک تبعیض آشکار میان خواهان های انگلیسی و دیگر خواهان های خارجی که بر علیه آرژانتین در داوری‌های بین‌المللی مطرح می شود، گردیده و هدف شرط را که همان اجتناب از تبعیض است را زایل می‌سازد.[۱۰۷۵]
از دیدگاه خواهان ظرف زمانی ۱۸ ماه یک موضوع مشکلی است که منجر به ناکارآمدی و بی عدالتی در احقاق حق می شود و لذا موضوع و هدف معاهده را با شکست مواجه می‌سازد. اقامه دعوا کار عبثی است زیرا اختلاف ظرف ۱۸ ماه حل نشده است و مالیاتهای دادگاه گزاف بوده است. همین طور جداول دستمزدهای وکلا و هزینه‌های دادرسی در آرژانتین بسیار بالا بوده است.
خواهان توجه دیوان را به رویه داوری در مواردی که اعمال دقیق و خشک مقررات شکلی معاهده منجر به ناکارآمدی و بی عدالتی شده و یا عبث و بیهوده بوده است، جلب نموده که در چنین مواردی دیوان ها، اعمال آن ها را ضرورتی ندانسته اند.[۱۰۷۶] و از آن جا که رسیدگی به روشی غیر از این منتهی به ناکارآمدی و بی عدالتی می شود، خواهان حق دارد که این موضوعات را بعد از گذشت زمان ناچیزی از مراجعه به دادگاه به دیوان آنسیترال ببرد، به جای این که در خصوص اتخاذ رأی روی موضوعات مورد اختلاف ۱۸ ماه زمان صرف کند.[۱۰۷۷]
خواهان اشاره می کند که آرژانتین به قضیه گاز طبیعی علیه آرژانتین که متعاقب پلاما، مطرح شده اشاره‌ای ننموده است. که در آن دیوان داوری گفت: “به نظر می رسد وقتی طرف های دولتی یک معاهده سرمایه‌گذاری یا طرفین یک موافقتنامه سرمایه‌گذاری خاص اختلافات مستحدثه را به روشی متفاوت از روش حل و فصل اختلافات مقرر شده در معاهده یا موافقتنامه فی ما بین حل می‌کنند، به این معناست که مقررات ملت کامله‌الوداد مندرج در معاهدات سرمایه‌گذاری قابل اعمال به حل و فصل اختلافات است.”[۱۰۷۸]
به عقیده خواهان تحول واقعی که معاهدات سرمایه‌گذاری با خود آورده اند، حمایت از حقوق ماهوی سرمایه‌گذار نیست که این امر به طور گسترده‌ای در حقوق بین المل عمومی مورد پذیرش قرار گرفته است، بلکه دستیابی مستقیم به یک دیوان مستقل و به دستور سرمایه‌گذار است. این یک بخش خاص از حمایت اعطا شده در معاهدات سرمایه‌گذاری است و تفکیک آن از حقوق ماهوی که دیوان به دنبال حمایت از آن است، یک تمایز غلط است.[۱۰۷۹]
در قضیه سالینی خواهان به دنبال این بود که دعوای قراردادی خود را از طریق شرط ملت کامله‌الوداد، مطابق یک معاهده دوجانبه دیگر اقامه نماید، در حالی که معاهده میان ایتالیا و اردن به طور خاص مقرر می‌کرد که چنین دعاوی مطابق آئین پیش بینی شده در موافقتنامه سرمایه‌گذاری باید اقامه شود.
در قضیه پلاما، خواهان به دنبال این بود که از طریق شرط ملت کامله‌الوداد قلمرو مادی آن چه را که به داوری ارجاع می‌شد، شامل همه چیز کرده و… دستیابی به داوری ایکسید را معامله کند، در حالی که مطابق معاهده سرمایه‌گذاری مورد بحث تنها موضوعی که می‌توانست به داوری برود، موضوع مصادره و تعیین غرامت بر طبق قواعد آنسیترال بود.[۱۰۸۰] علاوه بر این در قضیه پلاما، مذاکراتی حول اصلاح معاهده میان طرف های دولتی معاهده مطرح شده بود و ناموفق مانده بود. دیوان به این نتیجه رسید که چون طرف های متعاهد به این موضوع نظر داشتند و آن را رد کرده اند، لذا هیچ قصدی هم بر تسری شروط مربوطه به ترتیبات حل و فصل اختلاف نداشته اند.[۱۰۸۱]
در نهایت خواهان نتیجه می‌گیرد که در قضیه حاضر هیچ اختلافی راجع به دستیابی به دیوان ایکسید بدون رضایت قبلی وجود ندارد، لیکن این رضایت قبلاً داده شده و قید حل و فصل اختلاف قبلاً تمامی اختلافات را پوشش داده است.[۱۰۸۲]
ملاحظات دیوان
دیوان برای تعیین قصد طرفین از متن شرط، از ماده ۳۱ کنوانسیون وین شروع می کند. تا آن جا که به نیت متعاهدین مربوط می شود، روش کنوانسیون وین و دیوان بین‌المللی دادگستری این است که آن چه قصد طرفین را تعیین می کند، همانی است که در متن معاهده به آن تصریح شده است و این بهترین راهنما برای احراز نیت مشترک متعاهدین است.[۱۰۸۳]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

کنوانسیون قاعده متفاوتی را برای تفسیر شروط مختلف ندارد این قاعده تفسیری (ماده ۳۱ کنوانسیون معاهدات) به طور یکسان به کل مقررات معاهده قابل اعمال است، اعم از این که شروط مربوط به حل و فصل اختلاف باشند یا نباشند.
ماده ۳ معاهده: “تحت عنوان رفتار ملّی و مقررات ملت کامله‌الوداد مقرر می دارد:
۱) هیچ یک از طرف های متعاهد نبایستی در سرزمین خود، سرمایه گذاری ها یا درآمدهای سرمایه‌گذاران و یا شرکت‌های طرف دیگر را از رفتاری بهره مند نماید که از حیث مطلوبیت کمتر از رفتار اعطا شده به سرمایه‌گذاران، شرکت‌های داخلی یا هر دولت دیگری باشد.
۲) هیچ یک از طرف های متعاهد نبایستی در سرزمین خود، سرمایه‌گذاران یا شرکت‌های طرف دیگر را در رابطه با مدیریت، حفظ و ابقا، کاربری، بهره برداری یا انتقال سرمایه‌ها از رفتاری بهره مند نماید که از نظر مطلوبیت کمتر از رفتار اعطا شده به سرمایه‌گذاران خود یا هر دولت ثالث دیگری می‌باشد”
دیوان ملاحظه می کند که شرط ملت کامله‌الوداد صراحتاً به حل و فصل اختلاف یا به هر معیار رفتاری دیگری که برای این موضوع به طور خاص در معاهده مقرر شده است، برنمی گردد. از طرف دیگر، ذکری از حل و فصل اختلاف در میان استثنائات شرط آورده نشده است. از دیدگاه تفسیری، ذکر یک عنوان خاص، دیگر عناوین را خارج می کند.[۱۰۸۴]
مروری بر شروط ملت کامله‌الوداد مندرج در معاهدات سرمایه‌گذاری منعقده از سوی اسپانیا، دیوان را در قضیه مافزینی، به این نتیجه رساند که شروط ملت کامله‌الوداد مندرج در معاهدات دیگر فاقد اشاره به “تمامی موضوعات تابع این موافقتنامه” بوده اند.[۱۰۸۵] و صرفاً مقرر کرده بودند که این رفتار” بایستی تابع شرط باشد” بدون این که جزئیات بیشتری را ارائه بدهند. دیوان به این نتیجه می رسد که چنین فرمولی بسیار مضیق است. در قضیه آمباتیلوس کمیسیون داوری لازم بود تعیین کند که آیا اقامه دعوا نزد محاکم داخلی تحت شمول شرط قرار می‌گیرد یا خیر. کمیسیون بعد از بررسی نیت طرفین متعاهد دریافت که تجارت و دریانوردی طرفین در تمامی جنبه‌ها می‌باید تحت شمول شرط ملت کامله‌الوداد قرار گیرد.[۱۰۸۶]
در قضیه سالینی شرط ملت کامله‌الوداد مندرج در معاهده سرمایه‌گذاری ایتالیا و اردن هیچ اشاره‌ای به “کلیه حقوق یا موضوعات تابع این موافقتنامه” نمی‌کرد.[۱۰۸۷]
موضوع مطرح نزد دیوان این بود که آیا اشاره تنها به “مطلوب ترین رفتار” بدون اشاره به همه موضوعات مشمول در معاهده، پیش شرطهای شکلی حل و فصل اختلاف را از قلمرو اعمال شرط ملت کامله‌الوداد استثنا می کند یا خیر.
برای پاسخ دادن به این سؤال دیوان رویه بعدی طرفین معاهده و محتوای مادی و واقعی رفتار را در زمینه حمایت اعطا شده به سرمایه‌گذاران در معاهدات سرمایه‌گذاری بررسی کرد.
در رویه معاهداتی انگلستان، از سال ۱۹۹۱ به این طرف شرط ملت کامله‌الوداد در الگوی معاهداتی انگلستان بند سومی را به شروط ملت کامله‌الوداد اضافه کرده بود به این ترتیب که “برای اجتناب از هر گونه تردیدی، شرط ملت کامله‌الوداد به مواد ۱ تا ۱۱ معاهده تسری می‌یابد” و لذا شامل موضوعات حل و فصل اختلاف هم می شود. این بند اضافی تلویحاً می‌رساند که معنای شرط در معاهدات قبلی نیز چنین بوده است.[۱۰۸۸] از طرف دیگر، بعد از رأی صلاحیتی زیمنس، آرژانتین و پاناما یادداشت‌های دیپلماتیک را رد و بدل کردند که همراه با یک اعلامیه تفسیری از شرط ملت کامله‌الوداد در معاهده سرمایه‌گذاری ۱۹۹۶ بود به این مضمون که شرط به ترتیبات حل و فصل اختلاف تسری نمی‌یابد و این قصد همیشگی طرفین بوده است.[۱۰۸۹]
در حالی که در هیچ زمانی، چنین دلیلی به دیوان ارائه نشد و نیز هیچ دلیلی مبنی بر این که آرژانتین چنین تفسیر شکلی از شرط ملت کامله‌الوداد را در بیش از ۵۰ معاهده سرمایه‌گذاری دوجانبه منعقده با دیگر دولت ها اتخاذ نموده باشد، دریافت ننمود، در حالی که از رویه معاهداتی انگلستان امکان چنین نتیجه گیری وجود دارد که هم زمان با انعقاد معاهده مورد بحث نیز هست.
لذا می‌توان گفت که شرط ملت کامله‌الوداد به حل و فصل اختلاف تسری می‌یابد، در حالی که چنین نتیجه گیری را نمی‌توان از وضعیت آرژانتین داشت بنابراین مرور رویه معاهداتی طرف های دولتی در رابطه با نیت مشترک طرفین به بن بست می رسد. لذا دیوان به این موضوع پرداخت که آیا واژه “رفتار” می‌تواند به نظام های حل و فصل اختلاف تسری یابد یا خیر؟[۱۰۹۰]
دیوان در بررسی این امر که آیا اعمال قوانین داخلی مربوط به احقاق حق، یعنی طی مراحل توسل به دادگاه های داخلی، بایستی در دسترس تجار خارجی باشد یا خیر، به رأی کمیسیون داوری در قضیه آمباتیلوس اشاره می کند:
“چنان چه اقامه دعوی به تنهایی نگریسته شود، موضوعی است جدا از موضوع تجارت و دریانوردی. اما الزاماً چنین نخواهد بود، اگر در رابطه با حمایت از حقوق تجار به آن نگریسته شود. حمایت از حقوق تجار جای خود را در میان موضوعاتی که در معاهدات تجاری و دریانوردی بررسی می شود، باز کرده است. لذا با توجه به این که اقامه دعوا الزاماً مرتبط با حمایت از این حقوق است، و شرط نیز شامل تمامی موضوعات راجع به بازرگانی و دریانوردی می شود، نبایستی از اعمال شرط ملت کامله‌الوداد استثنا شود. این مسأله می‌بایست صرفاً در پرتو نیت طرفین معاهده تعیین شود، همان طور که از تفسیر متعارف معاهده نیز قابل استنتاج است.”[۱۰۹۱]
دیوان در قضیه حقوق اتباع امریکایی در مراکش به این نتیجه رسید که مطابق شرط ملت کامله‌الوداد، ایالات متحده حق استناد به مقررات دیگر معاهدات مربوط به نظام کاپیتولاسیونی را داراست.[۱۰۹۲]
در قضیه مافزینی دیوان به این نتیجه رسید که شرط ملت کامله‌الوداد مندرج در معاهده سرمایه‌گذاری اسپانیا و آرژانتین به سرمایه‌گذار آرژانتینی اجازه داده است تا از نظام های حل و فصل اختلاف مندرج در دیگر معاهدات منعقده از سوی اسپانیا که مطلوب تر است منتفع شود.
“… دلایل موجهی وجود دارد که نشان می دهد حل و فصل اختلافات بین‌المللی امروزه به طور اجتناب ناپذیری با حمایت از سرمایه‌گذاران خارجی مرتبط است، تا جایی که به حمایت از حقوق تجار در معاهدات تجاری مربوط می شود.
…. دیوان بین‌المللی و دیگر ترتیبات حل و فصل اختلاف به هر حال برای حمایت از حقوق مشمول در معاهدات مربوطه، اساسی و ضروری هستند و به طور نزدیکی با جنبه‌های مادی رفتار اعطا شده پیوند دارند…”[۱۰۹۳]
از ملاحظات فوق می‌توان نتیجه گرفت که چنان چه معاهده ثالث، دربردارنده مقرراتی برای حل و فصل اختلاف باشد که برای حمایت از حقوق سرمایه‌گذار و منافعش مطلوب تر از معاهده پایه است، چنین مقرراتی به ذی نفع شرط تسری می‌یابد زیرا کاملاً با اصل وحدت موضوع منطبق است. کمیسیون داوری در آمباتیلوس، دیوان بین‌المللی دادگستری و دیوان داوری در قضیه مافزینی همگی موافق بودند در این که موضوع حل و فصل اختلاف بخشی از رفتار حمایت از سرمایه‌گذاران را تشکیل می دهد.
دیوان در قضیه گاز طبیعی در این باره چنین می گوید:
“شرط داوری بین‌المللی میان دولت و سرمایه‌گذار در معاهدات سرمایه‌گذاری بین‌المللی یک انگیزه مهم محسوب و مستلزم حمایت از سرمایه‌گذاران خارجی است. همین طور، دستیابی به داوری بین‌المللی بعد از رجوع به محاکم داخلی و انقضا ۱۸ ماه از زمان مراجعه و عدم اتخاذ تصمیم نهایی، از لحاظ حمایت، مطلوبیت کمتری به نسبت دستیابی مستقیم و بلافاصله به داوری بعد از انقضا مذاکره راجع به اختلاف خواهد داشت.”[۱۰۹۴] دیوان سپس به وضعیت شروط در دو قضیه پلاما و سالینی و تفاوت آن با قضیه حاضر می‌پردازد: در قضیه سالینی، خواهان به دنبال شمول شرط داوری نسبت به حل و فصل اختلافات پیش آمده بود که در معاهده پایه پیش بینی نشده بود. در قضیه پلاما، شرط رجوع به داوری ایکسید در معاهده پایه نیامده بود. لیکن در قضیه فوق، طرفین با اعمال قواعد داوری آنسیترال موافق بودند و این امر قابل اجتناب بود زیرا آرژانتین از ۱۹۹۴ به این طرف از درج این قید در معاهدات سرمایه‌گذاریش صرفتظر کرده بود.
دیوان اخیر با نگرانی دیوان در قضیه مافزینی موافق بود که نباید شرط ملت کامله الوداد به طور نامتناسبی گسترش یابد. کاملاً آشکار است که بعضی از خواهان ها سعی دارند که قلمرو شرط را به ماورا محدودیت‌های مقرر شده بگسترانند. برای مثال، خواهان در قضیه پلاما سعی داشت تا رضایت رجوع به داوری ایکسید را خلق کند، به این دلیل که هیچ قیدی در خصوص استثنا این مورد از عملکرد شرط ملت کامله‌الوداد در قضیه مافزینی نیامده بود.[۱۰۹۵]
اما قضایایی نظیر پلاما، نمی‌توانند شروط ملت کامله‌الوداد را از معنا یا هدف مشروعش در یک قضیه خاص ممنوع و محروم سازند.
شرط عنصر مهمی برای تضمین سرمایه‌گذاران خارجی مبنی برخورداری از رفتاری برابر با دیگر سرمایه‌گذاران خارجی و داخلی است.
دیوان به این نتیجه می رسد که خوانده در همان زمینه‌ای به داوری برای حل و فصل اختلافاتش رضایت داده است که خواهان از آن به عنوان “رفتار” تحت شمول شرط ملت کامله‌الوداد معاهده نام برده است. لذا این امکان برای سرمایه‌گذاران انگلیسی در آرژانتین فراهم شده است که بدون توسل بدوی به محاکم آرژانتینی به داوری توسل جویند، به نحوی که در معاهده ایالات متحده با آرژانتین آمده است.[۱۰۹۶]
در این قضیه دیوان به بررسی نظریه خواهان مبنی بر این که اقامه دعوا نزد محاکم داخلی یک موضوع صرفاً شکلی بوده که منتهی به ناکارآمدی در رسیدگیها و بی عدالتی می شود و موضوع و هدف معاهده را با شکست مواجه می‌سازد نپرداخت.[۱۰۹۷]
بند دوم : شمول شرط نسبت به دعاوی ناشی از میزان غرامت و نه اصل مسئولیت
در قضیه رزاینوست علیه روسیه فدراتیو[۱۰۹۸] اختلافات طرفین بر سر این بود که آیا مقررات ملت کامله‌الوداد مندرج در مواد (۲) و (۱) ۳ معاهده انگلستان و شوروی می‌تواند سبب طرح دعوای سلب مالکیت مطابق ماده ۸ معاهده دانمارک و روسیه نزد مرجع داوری شود؟ به عبارت دیگر آیا می‌توان با استناد به شرط ملت کامله‌الوداد مندرج در ماده ۳ معاهده سرمایه‌گذاری انگلستان و شوروی، صلاحیت مرجع داوری را مطابق معاهده سرمایه‌گذاری دانمارک و روسیه احراز کرد؟
ماده ۸ معاهده دانمارک – روسیه تحت عنوان “اختلافات میان سرمایه‌گذار طرف متعاهد با دیگر طرف متعاهد” چنین مقرر می داشت:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:07:00 ب.ظ ]




معنی و مفهوم: اگر چه ستارگان مؤثر در طالع و حیات انسان، به ناحق تاج سر پادشاهان ضعیف و ناتوان را می‌ربایند و آن‌ها را از حکم‌رانی بر می‌اندازند؛ امّا شاه اخستان پیروز و ظفرمند راستین، صاحب سرای مملکت می‌باشد (ستارگان نمی‌توانند تاج او را بربایند).
آرایه‌‌های ادبی: بیت دارای آرایه‌ی تشخیص است.
۹۶ – مار به ظلم اگـر بـرد خایـه‌ی موش، ناسـزا
جان پلنـگ چون برد، کوسـت سـزای ممـلکت
واژگان: خایه: تخم، بیضه. (دهخدا)
معنی و مفهوم: شاید مار بتواند از موجود ضعیفی مانند موش دزدی کند و ناروا از او تخم بدزدد، امّا نمی‌تواند به جان پلنگ آسیبی برساند، زیرا پلنگ شایسته‌ی فرمانروایی بر مملکت است.
آرایه‌های ادبی: مار استعاره از دشمنان پادشاه (ممدوح)، موش استعاره از پادشاهان ضعیف و پلنگ استعاره از شاه اخستان است. مار و موش و پلنگ، با هم مراعات نظیر دارند. این بیت تمثیلی برای بیت پیش است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

توضیح: واژه‌ی خایه در مصراع اوّل نامناسب می کند و مفهوم درستی به دست نمی‌دهد، در نسخه بدل‌ها به جای خایه‌ی موش، خانه‌ی موش آمده که درست تر می کند.
۹۷ – مشتری از پی مـلک، کـرد سـجل خط بـقا
بسـت بنـات نعــش را عـقد بــرای ممــلکت
واژگان: سجل: عهد، ثبت. (معین) بنات نعش: هفت اورنگ. (دهخدا) توضیحات
معنی و مفهوم: مشتری که قاضی و فقیه آسمان‌هاست، برای پادشاه (اخستان) بقا و جاودانگی را ثبت نموده و بنات نعش (دختر آسمان) را برای مملکت (داماد) عقد بست .
آرایه‌های ادبی: بنات النعش به عروسی مانند شده است که او را برای مملکت که همانند داماد است عقد بسته اند. مشتری نیز مانند عاقدی بوده که برای آنان خطبه خوانده است .
توضیحات :
بنات النعش: بنات جمع بنت به معنی دختر، دختران و سه ستاره که بر طول واقع شده، در صورت دب اکبر (هفت اورنگ) به دنبال نعش و سه ستاره به همین شکل در « دب اصغر » اوّلی را بنات النعش کبری و دومی را بنات النعش صغری گفته‌اند. آن‌ها را « سه دختر » و « سه خواهر » و دختر نعش یا دختران نعش هم گفته‌اند. (مصفی، ۱۳۶۶: ۹۲)
۹۸ – بدر ستاره لشـکر است، اوج طراز آسـمان
بحر نهنـگ خنـجر است، ابر سـخای ممــلکت
واژگان: بدر: حالتی از نیم‌کره‌ی روشن ماه. (معین) طراز: نگار، جامه، زیور. (منتهی الارب)
معنی و مفهوم: شاه (ممدوح) به منزله‌ی ماه بدر (کامل) است که ستارگان آسمان لشکر او هستند و او زینت دهنده و زیبایی بخش اوج آسمان‌هاست. او مانند دریایی بزرگ و با عظمت است که خنجرش به منزله‌ی نهنگ این دریاست. سلطان همانند ابر بخشنده‌ای است که بر مملکت عطا و بخشش می‌بارد.
آرایه‌های ادبی: ممدوح به ماه بدر و لشکرش به ستارگان تشبیه شده است، همچنین شاه به دریا و ابر و شمشیرش به نهنگ مانند شده است. ابر سخا، اضافه‌ی تشبیهی است. دریا با نهنگ تناسب دارد. بدر، ستاره و آسمان نیز با هم مراعات نظیر دارند.
۹۹ – بـدر چو شعری دوم، بحر چو کسری سوم
دولـت ظلـم کـاه او، عدل فزای راستـین
واژگان: شعری: نام دو ستاره یکی شعری‌العبور و دیگری شعری‌الغمیصاء. (فرهنگ لغات)توضیحات.
معنی و مفهوم: شاه اخستان، ماهی است که همچون شعرای دوم (شعرای یمانی) درخشان و پر فروغ است و دریایی است که بعد از خسرو انوشیروان و خسرو پرویز کسری سوم می‌باشد. بخت و اقبال او، موجب کاستن ظلم و افزونی عدل و داد می‌شود.
آرایه‌های ادبی: بدر و بحر هر دو استعاره از ممدوح هستند. ممدوح به صورت مجمل به شعری دوم و کسرای سوم مانند شده است.
توضیحات:
شعری دوم: شعرای یمانی، ستاره‌ی شباهنگ است، که او را روز آهنگ نیز گفته‌اند و همان تیشتر یا تیشتره‌ی پهلوی است. شعرای یمانی خواهر شعرای شامی و سهیل است که به دنبال سهیل از مجره گذشت و درین باور خرافی، او را شعرالعبور خواندند. شعرای یمانی نخستین ستاره‌ی درخشان در صورت کلب اکبر است با قدر ۵۸/۱ و فاصله‌ی آن از منظومه‌ی شمسی ۹ سال نوری است. (مصفی، ۱۳۶۶: ۴۴۳)
بند نهم:
کلمات قافیه: نوای ، صفای، قفای و …
حروف اصلی قافیه: ا
حرف روی: ا
حروف الحاقی: ی
ردیف: معرکه
۱۰۰ – چون شه پـیل تن کشـد، پیل برای معـرکـه
غـازی هـند را نهــد، پیـل بـه جـای معـرکــه
واژگان: غازی: لقب یمین الدوله سلطان محمود غزنوی. (معین)
معنی و مفهوم: چون شاه پیل پیکر و درشت اندام، برای میدان جنگ فیل به راه بیندازد، سلطان محمود غزنوی را که فاتح سرزمین هند و نمونه‌ی دلاوری است، در این میدان شکست خواهد داد.
آرایه‌های ادبی: تن پادشاه در درشتی به فیل مانند شده است. غازی هند، استعاره از سلطان محمود غزنوی و پیل نهادن در مصراع دوم کنایه از شکست خوردن است و همچنین اشاره به مات کردن در بازی شطرنج به وسیله‌ی فیل دارد. پیل در بیت تکرار شده است .
۱۰۱ – بینی از اژدها دلان، صـف زدگان چـو مورچه
خـایـه‌ی مـورچـه شـده، چـرخ ورای معـرکـه
واژگان: چرخ: سپهر، آسمان. (ناظم)
معنی و مفهوم: هنگام لشکر کشی شاه در میدان کارزار، سپاهیان شجاع او به تعداد بسیار زیاد صف می‌کشند، به گونه‌ای که گویی جماعت مورچگان هستند که صف کشیده‌اند و آسمان در بالای میدان جنگ، در مقابل این عظمت و گستردگی مانند تخم مورچه‌ای خرد می کند .
آرایه‌های ادبی: اژدها دلان استعاره از سپاهیان شجاع است. صف لشکریان را در انبوهی به صف مورچگان و آسمان را در برابر عظمت سپاهیان، به تخم مورچه‌ای تشبیه کرده است. بیت دارای آرایه‌ی غلو است.
۱۰۲ – تیغ نیام بفـکند، چـون گه حشـر تن کفـن
راست چـو صـور در دمنـد از سـرنای معـرکــه
واژگان: حشر: برانگیختن. (معین) صور: بوق. (دهخدا) سرنا: مخفّف سورنای است که در نقارخانه‌ها و روزهای جشن و سور نوازند و آن را نای رومی نیز گویند. (برهان)
معنی و مفهوم: شمشیر شاه، در روز کارزار، مانند تن که در روز رستاخیز کفن خود را می‌اندازد، غلاف خود را می‌افکند و صدای شیپور جنگ همانند صور در روز رستاخیز، سپاهیان را به جنب و جوش وا می‌دارد.
آرایه‌های ادبی: افتادن غلاف از شمشیر در روز جنگ، به افتادن کفن از تن در روز محشر مانند شده و شیپور جنگ به صوراسرافیل تشبیه شده است.
۱۰۳ – اسـب به چار صولجان، گوی زمین کنـد هبـا
طـاق فلـک بیـا کند هـم بــه هـبای معـرکـه
واژگان: صولجان: چوگان. (منتهی الارب) هبا: گرد و غبار. (ناظم)
معنی و مفهوم: در میدان کارزار، اسب با چهار دست و پای چوگان مانند خویش، زمین را که همانند گوی است به گرد و غبار تبدیل می‌کند و طاق خمیده‌ی آسمان را از این گرد و غبار پر می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:07:00 ب.ظ ]




شکل ۵-۳۰- نمودار آنالایزر غلظت نرمال پنتان برای برج دی پنتانایزر در شرایط پایدار برج ۱۰۳

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

شکل ۵-۳۱- کنترل غلظت پنتان بالای برج به وسیله ی دمای پایین برج ۱۰۴
شکل ۵-۳۲- کنترل غلظت پنتان بالای برج به وسیله ی فشار بالای برج ۱۰۴
شکل ۵-۳۳- استراتژی کنترلی برای آنالایزر غلظت نرمال پنتان ۱۰۵
شکل ۵-۳۴- نمودار آنالایزر غلظت ایزوهگزان برای برج دی ایزوهگزانایزر در شرایط پایدار برج ۱۰۶
شکل ۵-۳۵- کنترل غلظت ایزوهگزان بالای برج به وسیله ی دمای پایین برج ۱۰۶
شکل ۵-۳۶- استراتژی کنترلی برای آنالایزر غلظت ایزوهگزان در برج دی ایزوهگزانایزر ۱۱۸
فهرست جدول ها
عنوان صفحه
جدول ۳-۱- فهرست آلاینده های خوراک و سطح مقاومت انواع کاتالیزور……………………………………………. …….۳۸
جدول ۳-۱- شرایط عملیاتی مربوط به کاتالیزورهای گوناگون فرایند ایزومریزاسیون…………………………….. ………..۳۹
جدول ۳-۳- نام پالایشگاه ها و ظرفیت مربوط به آن ها……………………………………………………………………. ………۴۰
جدول ۳-۴- سموم موجود در خوراک برای کاتالیزور HYSOPAR…………………………………………………….40
جدول ۳-۵- ویژگی های کاتالیزور RISO واحد ایزومریزاسیون…………………………………………………………….. ۴۵
جدول ۴-۱- ویژگی محصول فرایند ایزومریزاسیون…………………………………………………………………………………۵۳ جدول ۴-۲- ویژگی خوراک فرایند ایزومریزاسیون……………………………………………………………………………….. ۵۸
جدول ۴-۳- آنالیز هیدروژن جبرانی فرایند ایزومریزاسیون……………………………………………………………………….. ۵۹
جدول ۴-۴- آنالیز گاز مایع ناپایدار فرایند ایزومریزاسیون……………………………………………………………………….. ۶۰
جدول ۴-۵- مشخصات تقطیری محصول ایزومریت فرایند ایزومریزاسیون…………………………………………………… ۶۲
جدول ۴-۶- مشخصات Off-gas فرایند ایزومریزاسیون……………………………………………………………………….. ۶۲
جدول ۴-۷- آنالیز گاز مایع محصول فرایند ایزومریزاسیون……………………………………………………………………….. ۶۳
جدول ۴-۸- دما و فشار جریان های ورودی……………………………………………………………………………………. ۶۹
جدول ۴-۹- سایزینگ برج های تقطیر واحد ایزومریزاسیون…………………………………………………….. ……………….. ۷۳
جدول ۴-۱۰- سایزینگ ظروف واحد ایزومریزاسیون……………………………………………………………………………….. ۷۴
جدول ۴-۱۱- سایزینگ راکتور……………………………………………………………………………………………………………….. ۷۴
جدول ۴-۱۲- مشخصات مبدلهای پوسته لوله……………………………………………………………………………………………. ۷۵
جدول۴-۱۳- مشخصات کوره و کولرها……………………………………………………………………………………………………. ۷۵
جدول ۴-۱۴- ضرایب شیرهای شبیه سازی شده………………………………………………………………………………………… ۷۶
جدول ۴-۱۵- مقایسه ی داده های شبیه سازی و صنعتی برای نرخ جریان های مهم واحد…………………………. ۷۱
جدول ۴-۱۶- مقایسه ی داده های شبیه سازی و صنعتی برای پارامترهای مهم واحد …………………………………۷۱
جدول ۴-۱۷- مقایسه ی عدد اکتان خوراک و محصول برای داده های پالایشگاه و شبیه سازی…….………….. …۷۲
جدول ۴-۱۸- مقایسه ی بین میزان ترکیب درصد بنزن خوراک و محصول برای داده های پالایشگاه و شبیه سازی ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۷۲
جدول ۵-۱ – لیست کنترلرهای دما، فشار و سطح مایع……………………………………………………………………………… ۸۶
فصل اول
مقدمه
ایزومریزاسیون[۲] یکی از فرآیندهای مهم و مقرون به صرفه جهت ارتقاء کیفیت بنزین به شمار می رود. هدف اصلی در این فرایند افزایش عدد اکتان بنزین و حذف ترکیبات آروماتیکی و اولفین ها است. گرچه عدد اکتان مربوط به این ترکیبات بالاست اما از لحاظ زیست محیطی مضرند و اثرات زیان باری بر سلامتی انسان می گذارند. محصول ایزومریت مقدار بسیار کمی از گوگرد و بنزن را شامل می شود که می تواند به عنوان جزء مخلوط شونده ی ایده آل در مخازن پالایشگاه مورد استفاده قرار بگیرد.
اولین واحد ایزومریزاسیون توسط شرکت UOPدر سال ۱۹۵۳ ساخته شد. فرایند ایزومریزاسیون از لحاظ خوراک به دو نوع تقسیم می شود :
۱- ایزومریزاسیون بوتان و تبدیل آن به ایزوبوتان به عنوان خوراک واحدهای آلکیلاسیون و متیل ترشیری بوتیل اتر
۲- ایزومریزاسیون C5/C6 جهت افزایش عدد اکتان جریان نفتای سبک
خوراک واحد ایزومریزاسیون معمولا حاوی ترکیبات آروماتیکی و بنزن می باشد که طی فرایند اشباع سازی٬ حذف می گردند. گرچه مقدار گوگرد و آب در خوراک بسیار کم است ولی باید توجه داشت که همین مقدار کم نیز می تواند کاتالیزور را مسموم کند. بعضی از شرکت های دارای لیسانس فرایند ایزومریزاسیون عبارتند از : شرکت یو ا پی با نام تجاری پنکس[۳]٬ شرکت اگزنس[۴] با نام تجاری ایپزورب و هگزورب٬ شرکت بی پی[۵] (شرکت نفتی بریتانیا) شرکت شل[۶] با نام تجاری هایزومر.
واحد ایزومریزاسیون پالایشگاه امام خمینی (ره) شازند تحت لیسانس پژوهشگاه صنعت نفت RIPI می باشد. طراحی پایه ی آن توسط شرکت JGCو جزئیات طراحی و ساختار آن توسط کنسرسیوم SEI و ODCC انجام شده است. فرایند ایزومریزاسیون نفتا برای عملیات رویBPSD 8500 از نفتای سبک واحد NHT2 طراحی شده است. هدف از طراحی واحد ایزومریزاسیون٬ بهبود عدد اکتان نفتای سبک تصفیه شده می باشد که از برج تفکیک کننده ی واحد NHT2دریافت می شود. واحدهای ایزومریزاسیون C5/C6 عمدتا شبیه واحدهای هیدروتریتینگ[۷] هستند. در این واحد واکنش های ایزومریزاسیون پارافینی C5/C6صورت می گیرد که با اضافه کردن هیدروژن در حضور کاتالیست٬ تبدیل نرمال پنتان به ایزوپنتان و نرمال هگزان به متیل پنتان و دی متیل بوتان انجام می شود. این واکنش درون راکتور بستر ثابت انجام می شود. خروجی از راکتور به بخش جداسازی منتقل می شود که در آن جا محصولات اصلی و جانبی از هم جدا می شوند. محصولات واحد شامل ایزومریت و گاز مایع تثبیت شده است.
سیستم کنترلی واحد ایزومریزاسیون به علت وجود راکتور گرمازا، جریان های سرد و گرم و کنار گذر، جریان های برگشتی، تجهیزات زیاد و متنوع ( پمپ ها، کمپرسورها، ظرف های نوسان گیر، جداکننده ها و برج تقطیر) و گستره وسیع از شرایط عملیاتی، بسیار پیچیده می باشد. علاوه بر پیچیدگی، حلقه های کنترلی این سیستم به یکدیگر وابسته بوده و از هم تاثیر می گیرند.
تاکنون تلاش های زیادی جهت طراحی سیستم های کنترلی فرآیندهای پیچیده صورت پذیرفته است و دانشمندان بسیاری در این زمینه به نگارش کتب و مقالات پرداخته اند. لویبن و همکارانش در سال ۱۹۹۷ با جمع آوری نظریه های دانشمندان در زمینه کنترل فرآیندهای پیچیده، و ارائه طرح های خود، نظریه ای را با نام (( کنترل جامع فرایند[۸] )) مطرح کرده اند[۱]. در این نظریه سعی شده که تمامی جنبه های یک فرایند پیچیده مورد تحلیل و بررسی قرار بگیرید و بهترین راه جهت کنترل فرایند پیشنهاد داده شود. نظریه کنترل جامع فرایند برای اولین بار بر روی فرایند هیدروآلکلاسیون تولوئن[۹] اجرا و نتایج رضایت بخش آن سبب گردید که از این نظریه برای طراحی سیستم کنترلی بسیاری از فرآیندها استفاده شود.
فرآیندی که سیستم کنترلی آن مطابق با این نظریه طراحی می شود، فرآیندی پیچیده همراه با تجهیزات زیاد و جریان برگشتی می باشد که به سادگی و با اصول عادی کنترل فرایند نمی توان در مورد حلقه های کنترلی آن اظهار نظر کرد. معمولا طراحی سیستم کنترلی فرآیندهایی که دارای قسمت واکنش و جداسازی باشند و این دو قسمت توسط جریان برگشتی به هم مرتبط شوند، کار دشواری بوده و کنترل آنها معمولا با نوسانات زیادی همراه است.
نظریه کنترل جامع فرایند شامل ۹ گام بوده که در طی آن متغیرهای اساسی فرایند شناسایی شده و جهت کنترل آنها کنترلر مناسب پیشنهاد داده می شود. جهت مشخص شدن بهترین کنترلر برای یک متغیر، نیاز است که عملکرد هر یک از کنترلرها روی فرایند بررسی شده و در نهایت دقیق ترین آنها انتخاب شود. به همین منظور باید از فرایند مورد نظر یک شبیه سازی دینامیکی تهیه شده و نتایج ۹ گام بر روی آن پیاده سازی شود.
هدف از انجام این پروژه این است که با شبیه سازی دقیق دینامیکی واحد ایزومریزاسیون پالایشگاه امام خمینی شازند (ره)، یک سیستم کنترلی مبتنی بر نظریه کنترل جامع فرایند برای این واحد پیشنهاد داده شود که بتواند با کمترین نوسان ممکن، یک کنترل ایمن و اقتصادی برای این واحد فراهم آورد. ضمن اینکه این شبیه سازی، می تواند ما را در بهینه سازی فرایند از نظر کیفیت محصول و افزایش ظرفیت واحد کمک کند. برای این کار کافی است اقدام به تغییرات قابل قبول از نظر فرآیندی در مدل دینامیکی، انجام داد و خروجی های واحد را بررسی نمود. در این جا لازم است به نکاتی پیرامون سیستم کنترلی واحد ایزومریزاسیون اشاره شود.
واحد ایزومریزاسیون پالایشگاه امام خمینی (ره) شازند تقریبا مدت ۳ است که راه اندازی شده است. سیستم کنترلی این واحد در این مدت ایراداتی از خود بروز داده است. یکی از این اشکالات، اغتشاشات دمایی راکتور می باشد که بعضا دمایی خروجی راکتور را به شدت و به میزان زیادی افزایش می دهد و تمهیدات کنترلی برای آن در نظر گرفته نشده است. قطعا این نوسانات دمایی شدید، هم عملکرد راکتور را از لحاظ افت فعالیت کاتالیزور و آسیب رسیدن به بدنه ی راکتور مختل می کند و هم کیفیت محصول ایزومریت را با بحران مواجه می کند و این از نظر اقتصادی برای پالایشگاه مقرون به صرفه نیست.
ایراد دیگر سیستم کنترلی واحد ایزومریزاسیون عدم وجود آنالایزر غلظتی برای برج های مهم واحد ( برج دی ایزوپنتانایزر، دی پنتانایزر و دی ایزوهگزانایزر) می باشد که ممکن است در شرایط نا مطلوب کیفیت محصول را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. منابع کنترل فرایند وجود این آنالایزرها را در برج ها ضروری می شمارند[۱]. خوراک ورودی در فرآیندهای شیمیایی به هر دلیلی می تواند از لحاظ نرخ جریان و غلظت مواد تشکیل دهنده ی آن تغییر نماید. بنابراین باید تمهیدی اندیشیده شود تا در این تغییرات، خلوص مواد با ارزش برج ها که گاها به عنوان محصول فرایند هستند، تحت تاثیر قرار نگیرد. بدیهی است که ایجاد آنالایزر خلوص و کیفیت محصولات برج ها را به بهترین وجه کنترل نموده و این از لحاظ اقتصادی هم به نفع پالایشگاه است.
سیستم کنترلی پیشنهادی که با توجه به اصول نه گانه ی کنترل جامع فرایند استخراج شده است، قطعا با سیستم کنترلی موجود مشترکات زیادی دارد. چون تنها یک راه برای کنترل بسیاری از متغیرها در فرایند وجود دارد. اما به دلیل اینکه فرایند ایزومریزاسیون یک فرایند پیچیده بوده و حلقه های کنترلی روی هم تاثیر می گذارند، می توان کنترلرهای جدیدی برای تعدادی از متغیرها پیشنهاد داد.
فصل های این پایان نامه عبارتند از :
فصل اول مقدمه
در فصل دوم به اصول نظریه کنترل جامع فرایند و گام های اجرای آن می پردازیم. در این فصل نظریه های دانشمندانی را که در زمینه کنترل فرآیندهای پیچیده تلاش کرده اند، آورده ایم و با ذکر مثالهایی، اثرات حلقه های کنترلی روی یکدیگر بیان می شود. سپس ۹ گام نظریه کنترل جامع فرایند شرح داده می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:07:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم