فصل پنجم: در این فصل به نتیجه گیری پرداخته و همچنین پیشنهادها و رهنمودهای لازم با توجه به نتایج بدست آمده و محدودیتهای موجود در اجرای تحقیق بیان شده و در آخر نیز پیشنهاداتی برای پژوهشهای آینده ارائه می گردد.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
فصل دوم:
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
مقدمه
سبز فایل، شاهد انتقال دیدگاه های مدیران به فراسوی سازمان ها بوده است. اگر در زمان تیلور که او را پدر مدیریت علمی لقب داده اند، توصیه به مدیران این بود که کارهای خود را بهره ور نگه دارند و در مکتب روابط انسانی، مدیران به ارضاء نیازهای روحی و روانی کارکنان خود تشویق می شدند، در زمان حاضر مدیران را متوجه محیط های خارج از سازمان هایشان ساخته اند منشور سنتی سازمان ها که تمام توجه مدیران را در بهره برداری و سود آوری سازمان می دید با منشوری جایگزین شده است که مسائل محیطی و اجتماعی را در دستور کار مدیران قرار می دهد (عظیمی، خاک تاریک، شماره ۵۲).
هاپکتیز معتقد است برای آنکه مباحث مسئولیت اجتماعی شرکت موثر واقع شود و صدای آن به گوش شرکتها برسد باید زبان مشترکی اختیار کرد. ” فلیپ کاتلر ” و ” ناشی لی ” معتقد هستند که مسئولیت اجتماعی شرکت به معنای احساس تعهد در برابر افزایش رفاه جامعه به وسیله فعالیت های اقتصادی داوطلبانه و تخصیص منابع شرکت است (صفدری، ۱۳۸۸، ۳۶).
مسئولیت اجتماعی، فراتر رفتن از چارچوب حداقل الزامات قانونی است که سازمان ها در آن فعالیت دارد در واقع مسئولیت اجتماعی رویکرد متعالی به کسب و کار است که تاثیر اجتماعی یک سازمان بر جامعه چه داخلی و چه خارجی را مد نظر قرار می دهد و هدف اصلی آن گردهم آوردن تمامی بخش ها اعم از دولتی، خصوصی و داوطلبان جهت همکاری با یکدیگر است تا از یک سو موجب همسویی منافع اقتصادی با محیط زیست و از سوی دیگر سبب توفیق، رشد و پایداری کسب و کار شود (احمدی زاده، ۱۳۸۷). مسئولیت اجتماعی حاکمیت اخلاق را به دنبال دارد، یعنی در چارچوب مسئولیت اجتماعی سازمان کارهایی را که برای جامعه خوب و مفید و مناسب است انجام داده و از اموری که برای اجتماع می توان زیان آور باشد دوری می کند (عظیمی، خاک تاریک، ۵۲، ۱۳۸۷).
در این فصل مبانی نظری و پیشینه تحقیق در سه بخش به شرح زیر گنجانده می شود:
بخش اول: مبانی نظری مسئولیت پذیری اجتماعی.
بخش دوم: مبانی نظری تمکین مالیاتی.
بخش سوم: پیشینه تحقیق.
بخش اول: مبانی نظری مسئولیت پذیری اجتماعی
تعاریف مسئولیت اجتماعی
پیچیدگی عوامل و متغیرهای تاثیر گذار بر پدیده هایی که به نوعی به اجتماع باز می گردند ارائه تعریف واحدی از آنها را غیر ممکن ساخته است. مسئولیت اجتماعی نیز از این امر مستثنی نمی باشد. اما در اینجا از چند صاحب نظر مدیریت تعاریفی را ارائه می دهیم :
گریفین و بارنی مسئولیت اجتماعی را چنین تعریف می کنند: “مسئولیت اجتماعی، مجموعه وظایف و تعهداتی است که سازمان بایستی در جهت حفظ، مراقبت و کمک به جامعه ای که در آن فعالیت می کند، انجام دهد” (مشبکی، شجاعی، ۱۳۸۹، ۴۲).
فرنچ و ساورد نیز در کتاب “فرهنگ مدیریت” در خصوص مسئولیت اجتماعی می نویسند: “مسئولیت اجتماعی، وظیفه ای است که بر عهده موسسات خصوصیاست، بر این مبنا که تاثیر سوء بر زندگی اجتماعی که در آن کار می کنند، نگذارند. میزان این وظیفه عموما، مشتمل است بر وظایفی چون: آلوده نکردن، تبعیض قائل نشدن در استخدام، نپرداختن به فعالیت های غیر اخلاقی و مطلع کردن مصرف کننده از کیفیت محصولات. همچنین وظیفه ای است مبتنی بر مشارکت در زندگی افراد جامعه” (مشبکی، شجاعی، ۱۳۸۹: ۴۲).
کیت دیویس درباره مسئولیت اجتماعی معتقد است: “مسئولیت اجتماعی یعنی نوعی احساس تعهد به وسیله مدیران سازمان های تجاری بخش خصوصی که به آن گونه تصمیم گیری کنند که در کنار کسب سود برای موسسه، سطح رفاه کل جامعه نیز بهبود یابد.” (عراقی و یقین لو، ۱۳۸۳: ۶۶).
رابینسون می گوید: مسئولیت اجتماعی یکی از وظایف و تعهدات سازمان در جهت منتفع ساختن جامعه است ؛ به نحوی که هدف اولیه سازمان یعنی به حداکثر رساندن سود را صورتی متعالی بخشد (کاوسی و طلوعی، ۱۳۸۶: ۱۸).
ساموئل سترومکس داگلاس در کتاب تجارت می گویند: “مسئولیت اجتماعی از تعهدات مدیریت است که علاوه بر حفظ و گسترش منافع سازمان، در جهت رفاه عمومی جامعه نیز انجام می گیرد” (عزیزی، باقری، ۱۳۸۹: ۹۸).
مهدی ایران نژاد در کتاب مسئولیت های اخلاقی و اجتماعی مدیریت، مسئولیت اجتماعی را این گونه تعریف می نماید: “مسئولیت اجتماعی، تعهد تصمیم گیران برای اقداماتی است که به طور کلی علاوه بر تأمین منافع خودشان، موجبات بهبود رفاه جامعه را فراهم می آورد.” در این تعریف عناصر چندی وجود دارد :
مسئولیت اجتماعی یک تعهد است که موسسات باید در قبال آن پاسخگو باشند.
موسسات مسئول هستند که از آلوده کردن محیط زیست، اعمال تبعیض در امور استخدامی، بی توجهی به تامین نیازهای کارکنان خود، تولید کردن محصولات زیان آور و نظایر آن که به سلامت جامعه لطمه می زند بپرهیزند. سرانجام سازمان ها باید با اختصاص منابع مالی در بهبود رفاه اجتماعی مورد قبول اکثریت جامعه بکوشند. این قبیل عبارتند از: کمک به فرهنگ کشور و موسسات فرهنگی و بهبود کیفیت زندگی (عزیزی، باقری، ۱۳۸۹: ۹۹).
گراهام و کترا معتقدند: “حمایت از محیط خارجی اختیاری نبوده بلکه بخش مهمی از فرایند کسب و کار به حساب می آید” (کاوسی، چاوه باشی، ۱۳۸۸: ۱۲).
استوارت و سالمون، مسئولیت اجتماعی را چنین تعریف می کنند: “شیوه ای از مدیریت که طبق آن، سازمان ها فعالیت هایی را که اثر مثبتی بر جامعه و ترفیع کالاهای عمومی داشته باشد انجام می دهد، در واقع استوارت و سالمون خواهان حذف آثار منفی سازمان بر جامعه بوده و سعی داشتند تا بتوانند در نگرش و رفتار مصرف کنندگان تغییر ایجاد کنند.” (کاوسی، چاوشی باشی، ۱۳۸۸: ۱۲).
مسئولیت پذیری یعنی ارزش قائل شدن برای ارتباطات به هم وابسته است که بین سازمان، گروه های ذی نفع، نظام اقتصادی و جوامع مرتبط وجود دارد. مسئولیت پذیری اجتماعی وسیله است برای بحث تعهداتی که یک سازمان باید نسبت به جامعه خود داشته باشد ؛ شیوه ای است برای پیشنهاد ایده های سیاست گذاری در مورد عمل به تعهدات ذکر شده و نیز ابزاری است که به کمک آن وظایف جانبه سازمان و جامعه را در عمل به تعهدات معین نمود. به طور خلاصه، مسئولیت پذیری اجتماعی بر ارتباطات یک سازمان با ذی نفعشان تاکید می کند (chandler, 2006:10).
تعاریف سازمان ها از مسئولیت اجتماعی
بر اساس مطالعات و تعاریف مرکز ابتکارات اجتماعی و توسعه روستایی آدیتیابیرلاهند (ABCCIRD). مسئولیت اجتماعی اصولی را ایجاد می کند که باعث ایجاد سیستم ارزشی می شود و عبارتند از :
“عامل خوب احساسی” در مورد شرکت، که عاملی است جهت دلبستگی کارکنان تخصصی به سازمان .
شناسایی ترجیحات مصرف کننده برای شرکت ها به وسیله وجدان اجتماعی
افزایش انتظار سهامدارانی که شرکت ها آنان را برای برآوردن نیازهای جامعه حساس و ضروری می باشند.پروژه هایی اجتماعی ابزاری هستند که به وسیله آن شرکت ها، ارزش هایی را که بر اساس آن در سطح وسیعی در جامعه قرار می گیرد، تسهیم می کند (کاوسی، چاوشی، ۱۳۸۸: ۱۳).
شورای تجاری جهان برای توسعه پایدار (WBCSD).، تعریف می کند مسئولیت اجتماعی شرکت ها را تعهد تجاری برای مشارکت و همکاری توسعه اقتصادی پایدار، کار با کارگران، خانواده هایشان، جوامع محلی و جامعه در سطح وسیع تر برای بهبود کیفیت زندگی می داند (امیدوار، ۱۳۸۴:۱۷۵).
از نظر دفتر بین المللی تجاری (ICC). مسئولیت اجتماعی شرکت ها عبارت از ” تعهدات داوطلبانه از طریق تجارت برای مدیریت کردن فعالیت شرکت در امر پاسخگویی می باشد ” (امیدوار، ۱۳۸۴:۱۷۵). .
کمیسیون اروپایی ۲۰۰۲، مسئولیت اجتماعی شرکت ها را به عنوان مفهومی که از طریق آن تعامل اجتماعی و اهمیت محیطی در عملیات تجاری و تعاملشان با سهامداران مقایسه می شود تعریف می کند (امیدوار، ۱۳۸۴:۱۷۵).
دیدگاه تاریخی و فلسفی در خصوص مسئولیت اجتماعی
تاریخچه مسئولیت اجتماعی [۳]
طرح بحث مسئولیت اجتماعی به طور ملموس به زمان آدام اسمیت یعنی اواخر قرن هجدهم بر می گردد. وی به موضوع ارتقای رفاه عمومی پرداخت و معتقد بود کوشش کارآفرینان رقیب طبعاً در جهت حمایت منافع عموم آزاد خواهد بود (نجف بیگی، ۱۳۸۳: ۲۶۴).
در سال ۱۸۹۹ آندریوکارنگی در کتاب انجیل ثروت مسئولیت اجتماعی شرکت ها را مشخص نمود، دیدگاه کارنگی بر پایه دو اصل گذارده شده بود: اصل خیرخواهی و اصل قیومت (سرپرستی). اصل خیرخواهی یکی از مسئولیت های افراد به حساب می آید و نه مسئولیت یک سازمان و اصل قیومیت یا سرپرستی بر پایه متن انجیل قرار داد و به موجب آن سازمان و افراد ثروتمند باید خود را قیم و سرپرست افراد فقیر و با سرمایه گذاری در سازمان های بزرگ و سازمان ها به چند برابر کردن ثروت جامعه بپردازند (استونر، ۱۳۷۹: ۶۲-۱۵۹).
نظرات کارنگی در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ تا حد زیادی مورد قبول سازمان های امریکایی بوده و در زمان کنونی نیز در مورد رعایت این اصول نمونه های زیادی وجود دارد. منتهای مساله اصلی در دیدگاه کارنگی عدم توجه به عمق عبارت و یا مفهوم مسئولیت اجتماعی و نیز عدم توجه به اهرم های فشار برای اعمال آن در شرکت ها بوده است به گونه ای که از این دیدگاه مسئولیت اجتماعی، پوششی است که سازمان یا فرد می تواند بدان وسیله ارزش های شخصی را به نمایش بگذارند (استونر، ۱۳۷۹:۶۲-۱۵۹).
در مقابل این دیدگاه، در دهه ی ۱۹۷۰ و ۸۰ میلادی مجموعه مسایل محیطی منجر به طرح مجدد موضوع مسئولیت اجتماعی شد. میلتون فریدمن، اقتصاددان مشهور، از پیشگامان است که نخستین مسئولیت سازمان های تجاری را به حداکثر رساندن سود در محدوده قانون بدون هر گونه دسیسه یا نیرنگی عنوان می کند و معتقد است مساله های اجتماعی را باید به افراد و نهادهای دولتی واگذار کرد. چرا که تعیین نیازهای نسبی و میزان آنها، در حد مدیران شرکت ها نبوده و در صورت انجام بر درآمد شرکت ها تاثیر گذار است. در این حالت عرضه کنندگان، سهامداران، کارکنان و مشتریان ناچار به پرداخت غرامت سنگینی برای جبران این افت درآمد خواهد بود که غیر منطقی است (استونر، ۱۳۷۹: ۶۲-۱۵۹).
نظرات کارنگی و فریدمن در دو قطب مخالف از یک طیف مسئولیت اجتماعی قراردارد، یکی نگاه درونی به سازمان بوده و دیگری نگاه بیرونی دارد … گذشت زمان دو دیدگاه اقتصادی صرف و دیدگاه اجتماعی را به یکدیگر پیوند زده و دیدگاه اقتصادی ـ اجتماعی را پدید آورده است. این دیدگاه به تعامل سازمان و جامعه توجه دارد (الوانی، ۱۳۷۷: ۱۰-۳).
رویکردهای مسئولیت اجتماعی
در ادبیات نظری مفهوم مسئولیت اجتماعی در قرن حاضر سه دیدگاه قابل بررسی است :
الف. مدیریت مبتنی بر سود: در این دیدگاه که از سال ۱۸۰۰ تا ۱۹۳۰ پا بر جا بود اعتقاد بر این است که سازمان ها مسئول منافع خودشان هستند (کارنامی، ۱۳۸۷: ۳۶).
ب. مدیریت مبتنی بر اعتماد: این دیدگاه از اواخر سال ۱۹۳۰ تا اوایل ۱۹۶۰ رایج شد، اعتقاد بر ایجاد شرایط کاری امن و سالم به عنوان مسئولیت اجتماعی سازمان تلقی می شد و اتحادیه های کارگری فشار می آورند که سازمان ها علاوه بر تامین سود، به منافع کارگران نیز توجه نشان دهند و از مدیران خواسته شد که بین حداکثر سود و انتظاراتی که جامعه از سازمان دارد، تعادل ایجاد کند (کارنامی، ۱۳۸۷: ۳۶).
ج. مدیریت کیفیت زندگی: از اواخر دهه ۱۹۶۰ تا کنون مدیران و سازمان ها تحت تاثیر این دیدگاه از مسئولیت اجتماعی عمل می کنند. این مرحله از این فلسفه ناشی می شود که مدیران و سازمان ها بایستی خود را به طور مستقیم در عملیات درمان بیماری ها و رفع ناهنجاری های اجتماعی دخالت دهند (کارنامی، ۱۳۸۷:۳۶).
مبانی فلسفی دیدگاه های مسئولیت اجتماعی
مطابق هر یک از این سه مرحله تاریخی مسئولیت اجتماعی، سه نوع فلسفه یا دیدگاه اساسی وجود دارد. دیدگاه های فوق عبارتند از :
[سه شنبه 1401-04-14] [ 03:39:00 ب.ظ ]
|