بررسی نشانه شناسی آثار سینمایی ابراهیم حاتمی کیا- … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
وسایل صحنه :
صحنه آرایی و وسایل و آرایش صحنه، رنگ و تاثیر عاطفی آن که فیلم ها برای انتقال معنای مد نظر خود شدیداً وابسته به آن هستند. وسایل صحنه یک منبع اطلاعاتی نمادین در فیلمها به شمار می روند و از معانی ضمنی و اسطوره ای برخوردارند. بنابراین، وسایل و ابزارآلات مختلفی که توسط شخصیتهای مختلف فیلم بکار گرفته شده اند از اهمیت زیادی برخوردارند.وسایل و آرایش صحنه در این فیلم قابل توجه است. نظیر قطار بازی یوناس، جانماز، پلاک سعید که یوناس با آن بازی می کند. و وسایلی که در خانه لیلا وجود دارد از معانی ضمنی و اسطوره ای برخوردارند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
بازیگران
پیشتر مطرح شد که در بحث از بازیگران به عنوان یکی از رمزهای مهم در تحلیل فیلم ها، چهار موضوع: انتخاب بازیگران، لباس بازیگران، چهره پردازی و اجرا یا شیوه رفتار، مطرح است. در زیر هر یک از این ابعاد تحلیل، بر روی فیلم « از کرخه تا راین» پیاده می شود.
انتخاب بازیگران؛ بازیگر نقش اول و قهرمان فیلم بازیگری بنام علی دهکردی قرار دارد که نقش سعید را بازی می کند. که با توجه به کاراکترهای قبلی در نقش های مثبت و بازی شایسته و تاثیر گذاری که در این فیلم دارد انتخاب کاملا درستی می باشد. بازیگر دوم این فیلم هما روستا که چهره ای سرشناس و محبوب دهه ۶۰ و ۷۰ می باشد. و خانم روستا نیز در ایفای نقش لیلا موفق و تاثیر گذار عمل کرده است. همچنین سید ابراهیم اصغر زاده در نقش یکی از همرزمان سعید که وی نیز تجربه موفقی در نقشهای رزمنده در سایر فیلم ها در ژانر جنگی دارد. بنابراین شیوه گزینش بازیگران برای کاراکترها با توجه به ویژگی بینامتنی آنان به ایجاد همدلی و همذات پنداری بیشتر بینندگان منجر میگردد.
لباس بازیگران؛لباس بازیگران نیز همانگونه که اشاره شد متناسب با شخصیت هر یک نقش ها انتخاب شده است. مثلا سعید با لباس ساده و متناسب با هر سکانس مشاهده می شود. لباس لیلا امروزی تر است و غربی به نظر میرسد و از یک حجاب بسیار معمولی و حداقلی استفاده می کند.
چهره پردازی؛ چهره پردازی کاراکترهای فیلم به این صورت مشاهده میشود که سعید با سیمایی متین و آرام با ریش و موهای کوتاه شانه زده مشاهده می کنیم. چهره همرزمان و اکثر مجروحان دیگر نیز از این ویژگی برخوردار است. چهره لیلا نیز دارای معصومیت خاصی است و هم چنین در نمایش چهره یوناس خواهر زاده سعید و خواهر شوهرش از بازیگران خارجی بهره گرفته شده که چهره متناسب با نقش نمایان می شود. استفاده از بازیگران خارجی در این فیلم حائز است.
اجرا یا شیوه رفتار؛هنگامی که سعید در حال ادای نماز است، خواهر زاده شش ساله اش در کنار او مشغول بازی با ریل قطار اسباب بازی خود است و ریل را به صورت بیضی دور تا دور سعید می چیند، به طوری که فضایی که سعید در آن قرار گرفته کاملا از سایر قسمت ها جدا می شود. در این هنگام که سعید نماز اول را تمام کرده است، خواهرش گوشی تلفن را به او می دهد تا با همسرش در ایران گفتگو کند، و خود به اتاق دیگر رفته آیفون تلفن را می زند تا بتواند مکالمه آن دو را گوش دهد. در حین گفتگو سعید به نام بیماری خود که معنای آن را نمی داند اشاره می کند و همسرش نیز بی خبر می گوید که اشتباه می کند چون این نام به معنای سرطان خون است. شوکی که از شنیدن این خبر به سعید دست می دهد، در تصویر به این ترتیب نشانه گذاری شده است که همزمان با گفتگوی او با همسرش، یونس، خواهر زاده سعید، قطار اسباب بازی خود را روشن کرده و آن را روی ریلی که در اطراف وی چیده بود به حرکت در می آورد. اندکی بعد جانماز سعید را برمیدارد و روی قطار پر سر و صدا قرار می دهد. سعید بلافاصله پس از شنیدن خبر بیماری خود دست دراز کرده و پلاکش را از بیرون ریل بر می دارد که روی پیشانی قطار گیر کرده و با آن حرکت می کند.
صدا
در مورد سینما دو نوع صدا مطرح است یک نوع صدا شامل صداهایی می شود که از داخل صحنه برمیخیزد ماند صدای دیالوگ یا صدای طبیعی محیط؛ نوع دوم شامل صداهای که بر روی فیلم گذاشته می شود مانند موسیقی و غیره. میزان و محتوای هر یک از این نوع صداها چه دیالوگ و چه موسیقی به نوبه خود می تواند در جهت کسب همدلی مخاطبان با کاراکترهای فیلم موثر واقع شوند.
۱-دیالوگ؛ یکی از راه های تاثیر گذاری بر همدلی بیننده با شخصیت های قهرمان فیلم، استفاده از گفتگوی شخصیتها با یکدیگر است. این امر هم از طریق میزان محبت و حرف های رد و بدل شده بین کاراکترهای مختلف و هم محتوای صحبت های آنها محقق می گردد. در رابطه با میزان مکالمات و دیالوگ های رد و بدل شده میان کاراکترهای قهرمان در جهت نشان دادن چهرهای قهرمان قسمتی از دیالوگ فیلم ذکر میگردد.
رودخانه راین – نیمه شب
سعید پس از آنکه از بیماری خود مطلع می شود. مقابل رودخانه راین می ایستد. ساحل خلوت است، جز مستی که در دور عربده می کشد. سعید تکیه بر نرده می دهد. یک کشتی باربری در حال عبور. چهره سعید خیره به عبور آن است، ناگهان زمزمه وار صحبت می کند.
سعیدخدا، خدا(آرام)خدا…خدا.
(بافریاد) چرااینجا؟
سرفهاش می گیرد و بعد می گرید. با فشار فریاد میزند.
سعید تو زمین دنبالت اومدم،
نبودی. تودریادنبالت اومدم،
نکشتی. تو جزیرهها دنبالت
گشتم،چشماموگرفتی،ولی
این تن رو نبردی…پس
چرااینجا؟اینجا؟اینجا!؟
مرد مست تلوتلو خوران به سعید نزدیک می شود. او نیز با خود نجوا می کند. سعید حضورش را متوجه نمی شود و همچنان فریاد میزند.کشتی دیگری در حال عبور.
سعید من شکایت دارم…من
شکایت میکنم.پس کو
رحمانت…پس کو رحیمت؟
قرارمون این نبود؟آخه چرا؟
حالا؟چرا اینطوری؟
می خوای آزارم بدی؟پس چرا
چشمامو پس دادی؟دِ جواب
بده.آخه من شکایتمو پیش کی
ببرم.به کی بگم؟
مرد مست نیز فریاد میزند.چیزی شبیه و هموزن صدای سعید.
۲- موسیقی ؛همانطوری که پیش تر در فصل سوم گفته شد یکی از کاربردهای مهم موسیقی در فیلم این است که از آن عمدتا برای آگاهی مخاطب از پاسخ های عاطفی مناسب و یا برای تقویت واکنش های عاطفی مخاطب به کار می رود. در این فیلم موسیقی بیشتر در تشدید حس همدلی مخاطبان با قهرمانان فیلم عمل می کند. موسیقی متن فیلم از کرخه تا راین یکی از تأثیرگذارترین موسیقی متن فیلم هاست. بارعاطفی این موسیقی به حدی زیاد است که واکنش عاطفی مخاطب را ازهمان ابتدای فیلم برمیانگیزد. در کل میتوان گفت که موسیقی متن این فیلم در بین سایر آثار حاتمی کیا یکی از تأثیرگذارترین هاست.
نور پردازی
در فصل سوم مطرح شد که از نور پردازی نه تنها برای ایجاد حس نسبت به زمان و مکان استفاده می شود بلکه نور پردازی در القای خلق و خوی بازیگران نیز بسیار موثر عمل می کند. در این فیلم از مایه روشن در صحنه پایانی فیلم آنجا که در فیلم مشاهده می شود که پس از به شهادت رسیدن سعید، پیکر او در همان هواپیمایی به ایران آورده می شود که حامل همسر و فرزند تازه به دنیا آمده اش، خواهر و خانوادهاش و سایر همرزمان اوست،استفاده شده است که حاکی از نیک انجامی، خوشبختی و سرانجامی نیکوست.
در سکانسی که سعید در کنار رودخانه راین مشغول راز و نیاز با خداوند است، از مایه تیره استفاده شده است که نشان دهندۀ ناامیدی، غم واندوه است.
دوربین
در القای معنای مورد نظر کارگردان، دو دسته از امکانات و کاربردهای دوربین نقش اصلی را بازی می کند که عبارتند از نماهای دوربین و زاویه دوربین. در این قسمت از تحلیل به نحوه کاربرد این دو مقوله در فیلم پرداخته می شود.
نماهای دوربین؛
از نماهای دوربین که به عبارت دیگر همان استفاده از فاصله دوربین است برای برگرداندن نظر همدلانه بینندگان به شخصیت های قهرمان فیلم استفاده می شود.
در سکانس ابتدای فیلم هنگام صحبت سعید با همسرش در ایران، نماهای درشت قطار، جانماز، پلاک و همچنین صورت پریشان سعید نشانه های اهمیت موضوع و لحظه حیاتی فیلماند .
زاویه دوربین؛زاویه دوربین از حیث انتقال ارزش های زیبا شناختی و روان شناختی از اهمیت بالایی برخوردار است. همانطوری که در فصل سوم گفته شد سه حالت اصلی برای زاویه دوربین وجود دارد که از طریق این سه حالت معناهای ضمنی خاص انتقال داده می شود، که این سه حالت عبارتند از: زاویه سرازیر، زاویه هم سطح چشم و زاویه سر بالا.
در این فیلم از زاویه دوربین بیشتر برای ایجاد حس همدلی و برابری با کاراکترهای اصلی و مرجح فیلم استفاده شده است.زاویه سرازیر دوربین روی سعید به هنگام دریافت خبر بیماری اش نشان از ضعف سوژه و پریشانی او دارد.
در سکانس بعد، سعید روی نیمکتی رو به روی رود راین نشسته است. در مرکز این تصویر که با لنز واید گرفته شده و حالتی دراماتیک به صحنه داده است، سعید در وسط نیمکت نشسته است. روبروی او، با فاصله کمی، فقط آب دیده می شود که هراز گاهی یک کشتی از راست به چپ در آن حرکت می کند . ترکیب بندی تصویر کاملا متقارن است. ترکیب بندی متقارن نشانه تداوم، ثبات و حس مذهبی است که با ناله های نجواگونه سعید که کم کم اوج می گیرد تا تبدیل به اعتراضی با صدای بلند شود، تضادی را ایجاد می کند که تعلیق فیلم را به نقطه اوج خود می رساند .
الف- ۳) سطح سوم: رمزگان ایدئولوژیک
همانطوری که در فصل قبل توضیح داده شد، مهمترین کاربرد رمزهای ایدئولوژیک این است که عناصر دو سطح قبل، یعنی رمزگان اجتماعی و رمزگان فنی، را در مقوله های «انسجام» و «مقبولیت اجتماعی» قرار می دهند. این کار از طریق رمزگان ایدئولوژیکی که در فیلم کار گذاشته شده اند انجام میگیرد. بنابراین ما در این قسمت از تحلیل می بایستی در جستجوی آن دسته از رمزگان ایدئولوژیک باشیم که رمزگان دیگر، یعنی رمزگان اجتماعی و رمزگان فنی را پوشش داده و طبیعی جلوه می دهند. اما نباید فراموش کرد که هر گونه تحلیل فیلم همچنین باید کمتر به راهبردهای متن برای مرحج نمایاندن برخی معانی و یا تحدید حوزه معانی، و بیشتر به آن شکافها و منافذی معطوف باشد که امکان مطرح شدن معانی نامرجح را فراهم می آورند، معانی که از تجربیات اجتماعی خوانندگان سرچشمه می گیرد.
سعید جانباز جنگ برای معالجه چشمان خود که در جنگ نابینا شده است به همراه تعدادی دیگر از مجروحان شیمیایی به آلمان اعزام می شود. در آلمان، با خواهر جلای وطن کرده خود که شوهری آلمانی و فرزند پسری شش ساله دارد در ارتباط قرار می گیرد و خواهر به کمک برادر می شتابد. پس از عمل جراحی و بهبودی چشم های سعید، پزشکان به خواهرش اطلاع می دهند که او مبتلا به سرطان خون است و باید مجدداً مورد معالجه قرار گیرد. از آنجا که خواهر یارای گفتن این خبر را به برادر ندارد، سعید حین صحبت تلفنی با همسرش در ایران که برای زایمان در بیمارستان به سر می برد متوجه بیماری خود می شود.
سکانس مطلع شدن سعید از بیماری اش و بعد از آن، در این قسمت تحلیل نشانه شناختی شده است. علت این انتخاب و همچنین انتخاب سکانس های خاص فیلم های دیگر نیز غلبه تصویر بر کلام در این سکانس هاست.
هنگامی که سعید در حال ادای نماز است، خواهر زاده شش ساله اش در کنار او مشغول بازی با ریل قطار اسباب بازی خود است و ریل را به صورت بیضی دور تا دور سعید می چیند، به طوری که فضایی که سعید در آن قرار گرفته کاملاً از سایر قسمت ها جدا می شود. در این هنگام که سعید نماز اول را تمام کرده است، خواهرش گوشی تلفن را به او می دهد تا با همسرش در ایران گفتگو کند، و خود به اتاق دیگر رفته آیفون تلفن را می زند تا بتواند مکالمه آن دو را گوش دهد. در حین گفتگو سعید به نام بیماری خود که معنای آن را نمیداند اشاره می کند و همسرش نیز بی خبر می گوید که اشتباه می کند چون این نام به معنای سرطان خون است. شوکی که از شنیدن این خبر به سعید دست می دهد، در تصویر به این ترتیب نشانه گذاری شده است که همزمان با گفتگوی او با همسرش، یونس، خواهر زاده سعید، قطار اسباب بازی خود را روشن کرده و آن را روی ریلی که در اطراف وی چیده بود به حرکت در می آورد. اندکی بعد جانماز سعید را بر می دارد و روی قطار پر سر و صدا قرار می دهد. سعید بلافاصله پس از شنیدن خبر بیماری خود دست دراز کرده و پلاکش را از بیرون ریل بر می دارد که روی پیشانی قطار گیر کرده و با آن حرکت می کند.
در این سکانس، نماهای درشت قطار، جانماز، پلاک و همچنین صورت پریشان سعید نشانه های اهمیت موضوع و لحظه حیاتی فیلم اند. زاویه سرازیر دوربین روی سعید به هنگام دریافت خبر نشان از ضعف سوژه و پریشانی او دارد. همچنین، حالت روحی سعید که در این لحظه گویی پایان کار خود و جدایی اش از تعلقات مادی را می بیند، با نقشی که ریل قطار در جدا کردن تصویری وی از محیط دارد تکمیل می شود.
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-04-14] [ 03:48:00 ب.ظ ]
|