۱-۷) محدودیت­های پژوهش
محدودیت­های قابل کنترلاین مطالعه محدود به پسران کلاس اول تا چهارم دبستان (۷ تا ۱۰) سال بود.کلیه پسرانی که از نظر پزشکی قادر به شرکت در کلاس­های تربیت بدنی نبودند از مطالعه حذف شدند.این مطالعه تنها به یکی از مدارس شهر شیراز محدود بوده است.۱-۷-۲) محدودیت­های غیرقابل کنترلاغلب کودکان در اجرای مهارت­ های حرکتی بنیادی ثبات ندارند. چراکه عملکرد آنها ممکن است از عواملی چون سطح انگیزش، احساس خستگی یا کسالت، و دامنه توجه تاثیر پذیرد. همچنین در این پژوهش چگونگی وضعیت تغذیه کودکان قابل کنترل نبود.۱-۸) تعاریف مفهومی و عملیاتی واژه ­هادوران کودکیدامنه سنی ۲ تا ۱۰سال دوران کودکی محسوب می شود. این دوران به کودکی اولیه (۲ تا۵ سال) و میانی-پایانی (۶ تا ۱۰ سال) تقسیم می شود (۸). در این پژوهش پسران ۷ تا ۱۰ سال مورد مطالعه قرار گرفتند.
۱-۹) ناحیه مرکزی بدن
قسمتی از بدن که شامل مجموعه عضلات و مفاصل شکمی، کمری، لگنی و رانی است، این ناحیه مسئول حفظ پایداری (ثبات) کمر و لگن برای تولید و انتقال نیرو از قسمتهای بزرگ به قسمتهای کوچک بدن در بسیاری از فعالیتهای ورزشی می باشد. عضلات این ناحیه دارای وظایف دوگانه هستند. نقش اول، تثبیت[۳] ستون فقرات و نقش دوم، تولید و انتقال نیرو (۳). در این پژوهش منظور از ناحیه مرکزی بدن کلیه عضلات موجود در ناحیه شکمی، کمری، لگنی و رانی است از طریق تمرین مورد تقویت قرار خواهند گرفت.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱-۱۰) ثبات مرکزیثبات مرکزی بعنوان توانایی جهت کنترل وضعیت و حرکت تنه روی لگن، به منظور تولید، انتقال و کنترل مطلوب نیرو و حرکت به بخش انتهایی در فعالیتهای منسجم ورزشی (یا زنجیره حرکتی) تعریف می شود. (۲, ۳). در این پژوهش تمرینات به مدت ۸ هفته و در سه سطح ارائه خواهد شدکه از سطح ۱ شروع شده و به تدریج به تمرینات سطح ۳ پیشرفت خواهد کرد. تمرینات سطح ۱ شامل انقباضات ایستا در یک وضعیت با ثبات خواهد بود. تمرینات سطح ۲ حرکات پویا در یک محیط باثبات را شامل می شود و تمرینات سطح ۳ که شامل حرکات پویا در یک محیط بی ثبات خواهند بود (۳۰).۱-۱۱) مهارتهای حرکتی بنیادیترکیبی از مهارتهای جابجایی و مهارتهای کنترل شی است. مهارتهای جابجایی شامل مهارتهایی مانند دویدن، یورتمه رفتن، پریدن ، لی لی کردن، سر خوردن و جهیدن می شوند. مهارتهای کنترل شی شامل دستکاری و پرتاب شئ مانند پرتاب کردن، گرفتن، ضربه زدن با پا، ضربه زدن با دست و غلتاندن می باشند (۹). مهارتهای حرکتی بنیادی پژوهش حاضر شامل ۶ مهارت جابجایی و ۶ مهارت کنترل شی خواهد بود. مهارتهای جابجایی شامل دویدن، پریدن، لی لی کردن، سرخوردن، یورتمه رفتن و جهیدن خواهند بود. مهارتهای کنترل شی عبارت خواهند بود از پرتاب کردن، گرفتن، ضربه با پا، ضربه از پهلو ، دریافت کردن و دریبل درجا.۱-۱۲) تاخیر در مهارتهای حرکتی بنیادی
عدم دستیابی به سطوح تبحر در مهارتهای حرکتی بنیادی به منظور استفاده از این مهارتها در ورزشها و بازیهای دوران کودکی و نوجوانی (۱۲). به منظور غربالگری افراد از آزمون رشد مهارتهای حرکتی درشت (الریخ ۱۹۸۵) استفاده شد. ۳۰ نفر از کودکانی که کمترین نمرات را در این آزمون بدست آورند به منظور شرکت در این پژوهش انتخاب شدند.
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه پژوهش۲-۱) مقدمه
این بخش به ­ترتیب در دو قسمت مبانی نظری و ادبیات پژوهش ارائه می­گردد. ابتدا مبانی نظری در زمینه­ مهارتهای حرکتی بنیادی، سیستم عضلانی ناحیه مرکزی، ارزیابی مهارتهای حرکتی بنیادی و ابزارهای اندازه گیری ارائه خواهد شد. سپس در بخش ادبیات پژوهش پژوهش های مرتبط با موضوع مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
۲-۲) بخش اول: مبانی نظری
۲-۲-۱) روش های ارزیابی رشد حرکتی
ارزیابی مهارت های حرکتی به منظور برنامه ریزی موثر و کارآمد، و تشخیص نقاط ضعف و قوت این برنامه ها برای کودکان ضروری به نظر می رسد. روش های اندازه گیری درکودکان باید متناسب با نیازها و سطح رشدی کودک باشد، با بهره گرفتن از این روشها می توان تاثیر برنامه های مداخله و عوامل اثر گذار بر آنها را مورد بررسی قرار داد. راه های متفاوتی برای اندازه گیری عملکرد مهارت های بنیادی در کودکان وجود دارد که در ادامه ی مباحث به توضیح آنها خواهیم پرداخت.
۲-۲-۲) فرایند و نتیجه حرکترشد حرکتی تغییرات پیشرونده و پسرونده دررفتار حرکتی در طول عمراست که ممکن است مطالعات آن فرایند مدار و یا نتیجه مدار باشد. در رویکرد نتیجه، یا تکلیف محور (پیو، ۱۹۷۰، ۱۹۷۴) برای اندازه گیری حرکت، بر محصول یا نتیجه و پیامد حرکت تأکید می شود. ولی رویکرد فرایند محور به خود حرکت توجه می شود. در برخی موارد، محصول و فرایند حرکت یکسان هستند. هرچند فرایند یا محصول در حرکتی مانند ضربه زدن به آسانی قابل تشخیص می باشند، فرایند در بسیاری از حرکتهای مربوط به ژیمناستیک نتیجه و محصول حرکت نیز می باشد (۳۱).معمولا فرایند و نتیجه عملکرد حرکتی، به طور مثبت به هم بستگی دارند. اجراکننده هایی که دارای نتیجه خوبی می باشند، در فرایند حرکت نیز دارای تبحر می باشند و برعکس. از قرار معلوم، همانطور که فرایند ها در طول نمو و بالیدگی طبیعی، یا از طریق آموزش و تمرین پیشرفت می کند، نتیجه عملکرد نیز بهبود می یابد.
درسالهای اخیر، فرایند محوری، عمومی تر و رایج تر شده است. زیرا محققان معتقدند این رویکرد در مقایسه با صرف نتیجه فرایند­­های زیرساختی اطلاعات بیشتری را آشکار می­سازد و از این حیث برای درک حرکت انسانی ضروری است. با این وجود نتیجه محوری، که به علت فقدان توجه به فرایند های زیرساختی مورد انتقاد قرار می­گیرد، در پژوهش های حرکتی برای اهداف آموزشی، ارزشمند است (۳۲)، برای مثال، پژوهش های زیادی برای تعیین عواملی که بر نتیجه مهارتهای حرکتی خاصی تأثیر دارند، صورت گرفته است. موفقیت کودکان در پیامد حرکتی عموما به عنوان یک عامل مهم در حفظ انگیزه و علاقه کودکان به فعالیت بدنی پذیرفته شده است، بنابراین به عواملی که رشد مهارت­ های بنیادی در کودکان را تحت تاثیر قرار می دهند باید توجه شود. برنامه های آموزشی که قابلیت اندازه گیری فرایند و محصول حرکت را با هم داشته باشند می تواند تعیین کننده متغیر های موثر بر رشد حرکتی کودکان، و راهی جهت کمک به رشد الگوهای پایه با توجه به سطح رشدی و ویژگی­های شخصی کودکان باشد (۳۳).
ارزیابی کمی در مقابل ارزیابی کیفی رشد حرکتیدر مطالعه الگوهای حرکتی بنیادی، می­توان رشد کیفی را از طریق فرایند، و رشد کمی را توسط نتیجه ارزیابی کرد. همچنین می­توان اجرا کننده مهارت را بر اساس مراحل رشدی طبقه بندی، و فاصله پرش یا سرعت پرتاب او را اندازه گیری کرد. استفاده از هرکدام از این روشها به فرد مورد ارزیابی، و علت ارزیابی بستگی دارد. اگر هدف طرح تجربیات آموزشی برای کودکان کم سن و سال است، ارزیابی کیفی روش بهتری است.ارزیابی کیفی به ویژه به عنوان یک روش ارزیابی تکوینی مفید است، زیرا به مربیان کمک می کند تا بتوانند تجربیات مناسب را برای هر یک از کودکان تحت تعلیم مشخص کنند، برای مثال، با بهره گرفتن از این روش ارزیابی، مربی می بیند که کودک در انجام مهارت پرتاب یک گام به جلو بر می دارد یا نه، یا در اجرای مهارت پرش در لحظه کندن بدن از زمین مفصلهای پاها را کاملا باز می کند یا نه، و از این قبیل. امتیازاتی که از طریق ارزیابی کمی به دست می آید، مثل فاصله ای که کودک توپ را پرتاب می­ کند، اطلاعاتی را برای مقایسه رشد حرکتی کودک با کودکان دیگر فراهم می آورد. به هر صورت، رکوردها و امتیازات کمی به تنهایی نشان دهنده چگونگی مهارت پرتاب درافراد نیست. به ویژه در مواردی که توانایی پرتاب افراد ضعیف است.مربیان و معلمان نیاز به ارزیابی کیفی دارند تا تجربیات آموزشی و بازخورد لازم را در مورد الگوهای حرکتی مورداستفاده افراد تعین کنند. در مقابل وقتی افراد شکل نسبتا ماهرانه ای از مهارت را دارا هستند، می­توان از روش کمی برای ارزیابی مهارت در مقاطع زمانی معین استفاده کرد (۳۱).
اکثر ابزارهای اندازه گیری سنتی در دسترس مربیان، کمیت ها را اندازه گیری می­ کند زیرا این روش اندازه گیری روشی مستقیم است. مربیانی که آموزش کافی در علوم حرکتی ندیده اند روش های کمی را برای ارزیابی مهارتهای حرکتی راحتتر می یابند، مربیان باید موظب باشند که روش های کمی را به دلیل راحتی انتخاب نکنند. پیشرفت در کمیت اجرا تنها یک جنبه از پیشرفت های است که کودکان برای رسیدن به اجرای ماهرانه یک مهارت در سالهای نوجوانی دارند. کودکان در این سنین همچنین باید ترکیب مهارتهای بنیادی را به ترتیب و یکپارچگی مشخص به منظور پاسخ دادن به محیط های پویاتر یاد بگیرند (هی وود، ۲۰۰۹). بنابراین شناخت ویژگی­های یادگیرنده و همچنین آگاهی از ماهیت برنامه ­های آموزشی و روش های ارزیابی رشد حرکتی در کودکان برای تدوین برنامه های متناسب رشدی ضروری است.
۲-۲-۳) مدل های رشد حرکتی انسان:
چندین تن از متخصصان رشد حرکتی مدل هایی را برای رشد حرکتی پیشنهاد داده اند که به تبیین رفتار حرکتی ما در طول دوره زندگی می پردازد. یک مدل رشد حرکتی یک ترسیم بصری ساده از یک نظریه، حدس و گمان یا یک تفکر، در رابطه با حرکات ما است. همانند نظریه ­ها، مدل­ها نیز ما را قادر به درک کامل­تر مفاهیم پیچیده می­ کنند و در نهایت آزمون کردن یک نظریه یا مدل می تواند دانش ما را در درک رفتار افزایش دهد. مدل­ها از دامنه کاملاً توصیفی که فقط به توصیف حرکات مورد انتظار یا تغییرات در حرکات در دوره­ های مختلف زندگی می پردازند تا تلاش برای تبیین اینکه چرا رشد حرکتی اتفاق می افتد طبقه بندی می شوند. مدلی می تواند به ما کمک کند که تمام عوامل مرتبط با مشاهدات ما از رفتار حرکتی را شامل شود. این موضوع مخصوصاٌ زمانی مفید است که درباره پیچیدگی مهارت حرکتی و چگونگی تغییر مهارت ­ها در طول عمر می اندیشیم. در این بخش به بررسی مدل­های موجود در رشد حرکتی می­پردازیم.
۲-۲-۳-۱) مدل نیوول:
کارل نیوول (۱۹۸۶) بیان کرد حرکات از تعامل بین ارگانیم، محیطی که حرکت در آن رخ می دهد و تکلیفی که انجام می شود، ناشی می شود. چنانچه هر یک از این سه عامل تغییر کنند، نتیجه حرکت تغییر خواهد کرد. عوامل فوق را می توان به سه راس یک مثلث با یک دایره پیکان دار که تعامل بین آنها را نشان می دهد به تصویر کشید (شکل ۱-۲). به دلیل اینکه هدف ما بررسی حرکات انسان است، لذا از واژه افراد به جای ارگانیسم استفاده می کنیم. برای درک حرکت، بطور خلاصه باید روابط بین ویژگی­های فرد حرکت کننده، محیط، هدف یا دلیل حرکت فرد را بررسی نماییم. حرکات خاص از تعامل بین این ویژگی­ها به وجود می آیند. این مدل بیان می کند برای درک کامل رشد حرکتی باید هر سه راس مثلث را مورد بررسی قرار دهیم. روش های مختلف راه رفتن افراد را تصور کنید، بطور مثال کودک نوپایی که قدم های اولیه را بر می دارد، کودکی که در ساحل شنی راه می­رود، بزرگسالی که از یک مسیر یخی عبور می کند یا سالمندی که می کوشد خود را به اتوبوس برساند.
چرا مدل نیوول به مطالعه رشد حرکتی کمک می کند؟ به این دلیل که پویایی و تغییرات مداوم در تعاملات رشد حرکتی را منعکس می کند.

شکل ۱-۲ مدل محدودیت­های نیوول
این مدل به ما کمک می کند تا افراد با سیستم های بدنی متفاوت را که بطور دائم از نظر سنی در حال تغییرند مورد بررسی قرار دهیم. همچنین این مدل بر تاثیر مکانی که فرد در آن حرکت می کند (محیط) و کاری که او انجام می دهد (تکلیف) نیز تاکید می کند. تغییرات در افراد منجر به تغییر تعامل او با محیط و تکلیف و نحوه راه رفتن او می شود بطور مثال یک کودک در دوره پیش دبستانی از جست و خیز کردن روی تشک لذت خاصی می برد؛ والدینش او را به کلاس ژیمناستیک می برند (تغییر عمل یا تکلیف). بعد از مدتی با افزایش تجربه و یادگیری کودک او نیز بر نحوه استفاده از آنها متمرکز می گردد. بطور مثال در نحوه استفاذه از خرک ماهر می شود. مثال دیگر سالمندی را در نظر بگیرید که به خاطر ورم مفاصل ترجیح می دهد در یک جا ساکن باشد و فقط در مواقع ضروری به پیاده روری می پردازد. تغییرات در محیط اجتماعی منجر به فعالیت بدنی و در نتیجه کاهش قدرت بدنی، انعطاف پذیری، تحرک و در نهایت افزایش درد پاهایش می شود. در هر دوی این مثال ها، فرد، محیط و تکلیف تحت تاثیر قرار گرفته اند، حتی بر یکدیگر نیز تاثیر گذاشته اند.
نیوول سه عامل موجود در راس های مثلث را محدودیت­ها نامید. این محدودیت ها شبیه یک بازدارنده عمل می کنند – در اینجا موجب محدود شدن عملکرد می گردند اما در عین حال از طریق بسترسازی رفتار حرکتی بعنوان مشوق نیز عمل می کنند. این موضوع به این دلیل اهمیت دارد که محدودیت ها را منفی یا بد در نظر نگیریم. محدودیت ها به سادگی مسیر هایی را ایجاد می کنند که حرکت به آسانترین شکل ممکن انجام گیرد. بستر رودخانه بعنوان یک عامل محدود کننده عمل می کند، یعنی از رفتن جریان آب به هر مکانی جلوگیری کرده و آنرا در یک مسیر ویژه هدایت می کند. محدود کننده ها به حرکت شکل می دهند. آنها حرکت را به زمان و مکان خاص فضایی محدود می کنند و از این طریق به حرکت شکلی ویژه می بخشند (۳۴).
۲-۲-۳-۲) مدل گالاهو: (مدل ساعت شنی):
گالاهو رشد حرکتی در طول عمر را به ساعت شنی تشبیه کرده است این ساعت شنی با دو عامل وراثت و محیط پر می شود.

شکل ۲-۲ مدل ساعت شنی گالاهومراحل رشد حرکتی به این ترتیب می باشد که: دوره اول در رشد حرکتی، مرحله حرکات بازتابی است که این دوره حرکات به صورت غیرارادی انجام می شوند، این دوره تا یک سالگی است. دوره دوم، دوره حرکات ابتدایی است که از ۱ تا ۲ سالگی را شامل می شود.دوره سوم، مرحله رشد مهارت­ های بنیادی است که از حدود ۲سالگی آغاز و تا ۷ سالگی ادامه دارد. این دوره سنی زمانی ایده آل برای پیشرفت کودکان در مهارت­ های استواری، جابجایی و دستکاری بنیادی است. این مرحله خود به سه دوره تقسیم می شود، مرحله ابتدائی از ۲ تا ۳ سالگی که کودکان ابتدا مهارتها را به صورت تلاشهای قابل مشاهده و هدفمند در اجرای تکلیف ارائه می­ کنند. در این مرحله حرکات نسبتا ناشیانه و ناهماهنگ است. مرحله مقدماتی از ۴ تا ۵ سالگی، مرحله ای است که مرحله شروع را به مرحله پیشرفته پیوند می­دهد، در این مرحله اجرا موزون و هماهنگ می­ شود وکودکان کنترل بیشتری بر حرکاتشان دارند. با این وجود، حرکات در این مرحله هنوز ناهماهنگ و زمخت هستند.
دوره پیشرفته از ۶ تا ۷ سالگی است. مرحله پیشرفته رشد مهارتهای حرکتی بنیادی، با تلفیق بخشهای تشکیل دهنده یک الگوی حرکتی در اجرای کارآمد، صحیح و هماهنگ مشخص شده است. در این مرحله اجرا سریعتر بهبود می­یابد. کودکان تا سن ۶ یا ۷ سالگی می­توانند در اکثر مهارتهای حرکتی بنیادی به مرحله پیشرفته برسند. با این همه، اغلب آنها به درجات متفاوتی از مهارتها دست می­یابند.
شکست در رشد الگوهای پیشرفته حرکات بنیادی، کودکان را درکسب مهارتهای ورزشی تخصصی در کودکی ثانویه، نوجوانی و بزرگسالی محدود می سازد. مهارت­ های حرکتی بنیادی بنیان مهارت­ های ورزشی هستند و باید آموخته شوند، زیرا نیاموختن آنها منجر به شکست و ناکامی در مراحل بعدی می­ شود. مرحله چهارم، مرحله تخصصی است که از سن ۷ سالگی شروع می شود. در این مرحله علاقه کودکان به ورزش به شدت افزایش می یابد. و به سه دوره تقسیم می شود:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...