– محصول خریداری شده درصد زیادی از هزینه های خریدار را تشکیل بدهد ‌بنابرین‏ خریدار برای پیدا کردن همان محصول یا محصول مشابه با قیمت کمتر تلاش بیشتری می کند.



– خریدار سود اندکی به دست آورده ، لذا نسبت به تفاوت در هزینه ها و خدمات بسیار حساس باشد.

– محصول خریداری شده در کیفیت نهایی یا قیمت کالا ها یا خدمات خریداری شده توسط خریدار ،تاثیر چندانی نداشته باشد و براحتی بتوان آن را جایگزین کرد.

۱-۸-۱-۴)قدرت چانه زنی تامین کنندگان:

در یک صنعت رقابتی عرضه کنندگان نیز مانند خریداران می‌توانند قدرت چانه زنی داشته باشند عرضه کنندگان زمانی که ببینند خریدار از قدرت انتخاب کمتری بر خوردار است می‌توانند با بهره گیری از توان خود در افزایش قیمت یا کاهش کیفیت کالا و خدمات خریداری شده بر یک صنعت تاثیر بگذارند.

قدرت عرضه کنندگان نیز به عوامل زیر بستگی دارد:

– صنعتی که عرضه کننده در آن فعالیت می‌کند تحت سیطره تعداد محدودی شرکت باشد، اما عرضه کننده محصول خود را به خریداران بسیاری بفروشد.

– کالاها یا خدمات عرضه کننده بی نظیر باشد یا کنار گذاشتن و تعویض آن ها برای مشتری پر هزینه باشد.

– محصولات جایگزین،به طور آماده در دسترس نباشد.

– عرضه کنندگان بتوانند مستقیماً با مشتریان خود رقابت کنند.

– خریدار بخش کوچکی از محصولات عرضه کننده را خریداری کند لذا نبودن آن خریدار برای عرضه کننده چندان محسوس نباشد.

۱-۸-۱-۵)میزان رقابت میان رقبای فعلی: واکنش‌های متقابل بین رقبا نسبت به اقدامات هم صورت می‌گیرد تا سهم بازارشان را حفظ کنند. پورتر معتقد است رقابت شدید به دلیل عوامل زیر می‌باشد:

۱- تعداد رقبا

۲- نرخ رشد صنعت

۳- مشخصات و ویژگی‌های کالا ها و خدمات

۴- میزان هزینه ههای ثابت

۵- ظرفیت

۶- دشوار بودن خروج از صنعت

۷- تنوع رقبا

۱-۸-۲)مفهوم رقابت‌پذیری

مطالعه نظریات صاحب نظران و پژوهشگران مختلف نشان می‌دهد که از رقابت‌پذیری تعریف و تعبیر واحدی وجود ندارد. اما به طور کلی می‌توان رقابت‌پذیری را قابلیت‌ها و توانمندیهایی دانست که یک کسب و کار، صنعت، منطقه، کشور دارا هستند و می‌توانند آن ها را حفظ کنند تا در عرصه رقابت بین‌المللی نرخ بازگشت بالایی را در فاکتورهای تولید ایجاد کرده و نیروی انسانی خود را در وضعیت نسبتاً بالایی قرار دهند. به عبارت دیگر، رقابت‌پذیری توانایی افزایش سهم بازار، سوددهی، رشد ارزش افزوده و ماندن در صحنه رقابت عادلانه و بین‌المللی برای یک دوره طولانی است.

رقابت‌پذیری در اثر ترکیبی از داراییها و فرایندها به وجود می‌آید. داراییها یا به صورت موهبتی است (مثل منابع طبیعی) و یا ساخته شده به وسیله انسان است (مثل زیر ساختها) و ‌فرآیندها که داراییها را به منافع اقتصادی حاصل از فروش به مشتریان تبدیل می‌کند و در نهایت موجب ایجاد رقابت‌پذیری می‌گردند.

در بررسی رقابت‌پذیری می‌توان از زاویه دیگری نیز به مسئله نگریست و آن منابع ایجاد رقابت‌پذیری است. منابع ایجاد رقابت‌پذیری را می‌توان در سه دسته فناوری، سازمان و نیروی انسانی تقسیم‌بندی کرد. مزیت رقابتی حاصل از نیروی انسانی دوام و پایداری بیشتری نسبت به سایر مزیت‌های رقابتی دارند و مدت زمان بیشتری لازم است تا رقبا بتوانند این مزیت‌های رقابتی را تقلید کنند.

۱-۸-۳)تدوین راهبرد در یک صنعت رقابتی

مفهوم “راهبرد” تا حد زیادی با مفهوم “رقابت” عجین و آمیخته است و رقابت تأثیر زیادی در تعیین اهداف عالی برای یک مجموعه و رشد آن مجموعه دارد. ‌بنابرین‏ نباید رقابت و وجود رقیب را به عنوان بدشانسی تلقی کرد. رقابت در یک صنعت، نه تنها در حوزه کاری آن و در ارتباط با سایر صنایع و شرکت‌ها معنی می‌یابد، بلکه در تقسیم سهام یک صنعت بین سهام‌داران آن نیز وجود دارد. به عبارت دیگر رقابت در زیربنایی‌ترین بخش‌های یک صنعت و یا سازمان نیز به چشم می‌خورد.

۱-۸-۴)مدل تطبیقی صنعت بیمه با با مدل ۵ وجهی پورتر

ما می‌توانیم مدل پورتر را با صنعت بیمــه تطبیق داده و در عرصه صنعت بیمــه از آن استفاده نماییم .

در این تحقیق عامل رقابت بین شرکت های بیمه استان اصفهان با توجه به ابعاد فروش نمایندگان و ارائه تسهیلات مناسب به بیمه گذاران موردبررسی قرار گرفته است.

شکل زیر مدل تطبیقی صنعت بیمه با با مدل ۵ وجهی پورتر را نشان می‌دهد.

شکل ۱-۲

ورود شرکت های جدیدبه صنعت بیمه

(قدرت تهدید تازه واردها)

بیمه گذاران و

خریداران بیمه نامه

(قدرت چانه زنی )

بیمه گران وارائه کنندگان انواع بیمه نامه

(قدرت چانه زنی )

شرکت های موجود

در صنعت بیمه

(شدت رقابت)

خود بیمه گری

جایگزین محصولات شرکت بیمه

(قدرت جایگزینی)

۱-۸-۴-۱)تدوین عوامل رقابتی پورتر درصنعت بیمه :

وقتی به ردیابی تحلیل های مدیران بیمه می پردازیم،‌به این نکته بر می خوریم که این تحلیل ها تنها به رقابت با بازیگران اصلی محدود است و در خوش بینانه ترین حالت،آن ها تنها به یکی از نیروهای مؤثر بر رقابت توجه نشان می‌دهند، بدون اینکه به تمامی نیروهای مؤثر و توان جمعی آن ها توجه لازم را داشته باشند.

ماهیت استراتژی عبارت است از مرتبط کردن یک شرکت به محیط پیرامون آن. جنبه کلیدی محیط ، نوع صنعتی است که شرکت در آن فعالیت و رقابت می‌کند. ساختار صنعت نقش عمده ای در تعیین رقابت و استراتژیهایی دارد که به طور بالقوه در اختیار آن شرکت قرار دارد . اهمیت نیروهای بیرون صنعت اساسا نسبی است،چراکه این نیروها تمام شرکت‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهند.

ساختار یک صنعت ریشه در پنج عامل اساسی رقابت دارد که به لحاظ شکلی قابل شناسایی اند. توان جمعی این پنج عامل است که سودآوری یک صنعت را مشخص می‌کند.از سوی دیگر این پنج عامل هستند که موقعیت رقابتی شرکت را درون آن صنعت مشخص می‌کنند. هدف استراتژی با این وصف،یافتن موقعیتی است که شرکت در آن موقعیت به بهترین وجه در مقابل این عوامل از خود دفاع می‌کند و یا آن ها را در راستای اهداف خود متاثر می‌سازد. شناخت این عوامل نقاط ضعف و قوت شرکت فعال در یک صنعت را نیز نمایان می‌سازد.نکته قابل توجه در این مدل آن است که سطح رقابت در آن فراتر از سطح بازیگران جا افتاده و فعال در آن صنعت است.همه این پنج عامل با هم شدت رقابت در یک صنعت و سودآوری آن را تعیین می‌کنند،پس لازم است تمامی آن ها در تحلیل ها مورد ارزیابی قرار گیرند،اما این پنج نیروبه طور خلاصه کدامند ؟



۱-۸-۴-۱-۱)ورود شرکت های جدیدبه صنعت بیمه :

تحلیل تازه واردها وتهدیدهایی که آن ها متوجه ساختار صنعت می‌سازند،مورد علاقه تحلیل گران استراتژیک است. رقبای تازه وارد معمولا با هدف کسب سهم بازار وارد یک صنعت می‌شوند؛ آن ها به همراه خود ظرفیتها و منابع جدیدی را وارد صنعت می‌کنند .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...