البته همه آن چه مورد اشاره قرار گرفت ‌به این معنا نیست که توانمندی‌ها، مهارت‌ها و موقعیت مالی، خانوادگی، تحصیلی و شغلی افراد بر دیدگاه دیگران نسبت به آن ها و میزان حمایت اجتماعی‌ای که دریافت می‌کنند، اثر نمی‌گذارد؛ برای مثال هنگامی که فرد به نقش اجتماعی خود عمل می‌کند و مسئولیت‌هایش را به درستی انجام می‌دهد، از سوی جامعه و گروه، مورد تأیید بیشتری قرار می‌گیرد اما افرادی که در زندگی دچار کاستی‌ها و نقطه‌ضعف‌هایی هستند نیز باید به خاطر نفس وجودشان از این حمایت اجتماعی برخوردار باشند. حمایت اجتماعی برای یک فرد بالغ فراتر از محیط خانواده است که گاهی از سوی جامعه به وی منتقل می‌شود و گاهی از محیط‌های کوچک‌تری مثل گروه‌های همسالان یا محیط کاری (بهبهانی و همکاران، ۱۳۸۵).

در بحث حمایت اجتماعی باید میان دو حالت تفکیک قائل شد: در حالت نخست برخورداری از یک نوع حمایت اجتماعی حق افراد است. اگر جامعه یا گروه این حق را بپذیرد و اعمال کند، شخص درمی­یابد که دیگران با حقوق او آشنا هستند؛ برای مثال استاد دانشگاهی را تصور کنید که فرزند او در دانشگاه شهر دیگری پذیرفته شده است. قانون به او اجازه می‌دهد در شرایطی فرزندش را به شهر محل زندگی خود منتقل کند. وقتی چنین حمایتی از این استاد دانشگاه صورت می‌گیرد، او رغبت و علاقه بیشتری به ادامه کار خود خواهد داشت (پاشا و همکاران، ۱۳۸۶).

در حالت دوم، حمایت اجتماعی حق شخص نیست، ولی جامعه با توجه به ارزش‌های اخلاقی و انسانی این حمایت را نسبت به ما اعمال می‌کند؛ برای مثال فرد سالمندی را در نظر بگیرید که در اتوبوس جا برای نشستن ندارد. جوانی برمی‌خیزد و جای خود را به او می‌دهد. کار این جوان نوعی حمایت اجتماعی است یا فردی که در شرایط بدی قرار دارد، با عجله وارد بانک می‌شود و از دیگران درخواست می‌کند که نوبت خود را به او بدهند؛ اگر این درخواست مورد موافقت قرار گیرد او از حمایت اجتماعی برخوردار شده است. هم­چنین هنگامی که افراد یک جامعه دچار حادثه‌ای طبیعی مانند زلزله می‌شوند و دیگران به جمع‌ آوری کمک برای آن ها می‌پردازند نوعی دیگر از حمایت اجتماعی است. در این شرایط افراد حادثه‌دیده احساس می‌کنند که تنها نیستند و دیگران شرایط آن ها را درک می‌کنند (پاشا و همکاران، ۱۳۸۶).

۲-۱-۲-۲ دلایل عدم احساس حمایت اجتماعی

از جمله شرایطی که باعث می‌شوند افراد حمایت‌های اجتماعی را نبینند می‌توان به موارد زیر اشاره کرد (تابع­بردبار، ۱۳۸۳):

سطح انتظارات بالا: گاهی انتظارات فرد از دیگران بیش از حد و غیرمنطقی است. ‌به این معنا که جامعه و گروه به حدی که امکان آن وجود دارد از او حمایت می‌کنند ولی او انتظار بیشتر از آن را دارد. انتظارات این فرد ممکن است متناسب با شرایط نباشد. سطح انتظارات و توقعات بعضی افراد به طور کلی بالا است و این نکته جزو ویژگی‌های شخصیتی آن هاست. در بعضی شرایط هم افراد تصور می‌‌کنند به آن چه حق آن هاست نرسیده‌اند و استعدادهای آن ها به هدر رفته است به همین دلیل از دیگران انتظارات بیش از حدی برای حمایت دارند (تابع­بردبار، ۱۳۸۳).

مشکلات روان­شناختی: افسردگی و حالت‌های اضطرابی می‌توانند ‌به این حالت منجر شوند که فرد حمایت اجتماعی را نبیند. او حتی اگر شاهد رفتارهای حمایتی باشد، از نظر روانی آن ها را نمی‌پذیرد؛ به همین دلیل است که گفته می‌شود ساختار روانی این فرد دچار اختلال است (تابع­بردبار، ۱۳۸۳).

مشکلات اقتصادی: گاهی گرفتاری‌ها و کمبودهای اقتصادی به حدی زیاد است که فرد حمایت‌های اجتماعی را ضعیف و ناکارامد می‌بیند. در این حالت مشکل نه انتظارات بالا است و نه مشکلات روانشناختی؛ واقعیت به گونه‌ای است که چنین تصوری را برای فرد به وجود می‌آورد (تابع­بردبار، ۱۳۸۳).

نوع نگرش افراد:‌ بعضی افراد از نظر شخصیتی منفی‌باف هستند و پیام‌های منفی را بیشتر از پیام‌های مثبت دریافت می‌کنند (تابع­بردبار، ۱۳۸۳).

مقایسه موقعیت‌ها: بعضی اوقات افراد شرایط خود را با دیگرانی که موقعیت بهتری دارند مقایسه و از موقعیت خود احساس نارضایتی می‌کنند؛ برای مثال یک کارمند ممکن است تصور کند در اداره‌ها و مجموعه های دیگر حمایت بیشتری از کارمندان و کارکنان صورت می‌گیرد (تابع­بردبار، ۱۳۸۳).

۲-۱-۲-۳ مقایسه­ نقش خانواده ‌و دوستان در احساس حمایت اجتماعی سالمندان

شواهد تجربی موجود حاکی از آن است که خویشاوندان و غیر خویشاوندان کنش متفاوتی را در زندگی سالمندان اعمال ‌می‌کنند. اعضای خانواده همواره به عنوان منبع مهم حمایت ابرازی (مانند دادن پول، هدایا و خدمات) ظاهر می­شوند. در حالی که دوستان کمتر همچین حمایتی را فراهم ‌می‌کنند. در مقابل حمایت عاطفی هم از دوستان و هم از خانواده بروز می­ کند. دوستان افراد مسن در قیاس با فرزندان یا دیگر خویشاوندان در فعالیت­های اجتماعی بیشتر با آن­ها همراهی ‌می‌کنند. مطالعات محدودی در باره­ی کنترل اجتماعی در شبکه­ های اجتماعی بزرگسالان صورت پذیرفته است. اما برخی شواهد حاکی از آن است که اعضای خانواده نسبت به دوستان کنترل اجتماعی بیشتری اعمال ‌می‌کنند. ‌بنابرین‏ به نظر می­رسد که وقتی سالمندان نیازی داشته باشند، از اعضای خانواده انتظار حمایت اجتماعی دارند و ممکن است تلاش­ های اعضای فامیل را برای کنترل اجتماعی، تحمل کنند. در مقابل دوستان افراد مسن به طور معمول اشکال محدودتری را از حمایت اجتماعی فراهم کرده و از آن­ها انتظار نمی­رود که در تلاش­ های کنترل اجتماعی مشارکت نمایند (معتمدی شلمزاری و همکاران، ۱۳۸۱).

۲-۱-۲-۴ نقش حمایت اجتماعی بر زندگی سالمندان

حمایت اجتماعی ممکن است تأثیرات بیشتری بر سالمندانی که سلامت ضعیف­تری دارند داشته باشد. حمایت و کمکی که اعضای شبکه­ های اجتماعی فراهم می­سازند، ممکن است برای سالمندانی که سطح پایین­تری از واکنش بدنی دارند با ارزش­تر باشد، زیرا این افراد به کمک بیشتری نیاز دارند. سالمندانی که سطح بالاتری از کنش اجتماعی دارند بیشتر قادرند که فعالیت­های روزانه خود را اجرا نموده و مجبور نیستند که بر پیامدهای عاطفی بیماری­های حاد و محدودیت­های کنشی غلبه کنند. ‌بنابرین‏ سپر تأثیرات حمایت اجتماعی ممکن است به ویژه برای سالمندانی که نقایص کنشی دارند و کسانی که برای پیامدهای روان­شناختی و محدودیت­های بدنی­شان احتیاج به غلبه دارند مؤثرتر باشد. ترکیب کنش بدنی ضعیف و حمایت اجتماعی کم به طور خاص پیامدهای مضری بر سلامتی دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...