کارآفرینیسازمانی گونهای از کارآفرینی است که جمع یا کل سازمان یا شرکت، بصورت گروهی آن را انجام میدهند(هریس[۲۶]،۲۰۰۹،ص۲۱).
کارآفرینیسازمانی عبارتست از اقدام به ایجاد سازمانهای جدید و یا بازسازی سازمانهای بالغ، بویژه کسب و کار جدید و بطور کلی پاسخ به فرصتها (انوها[۲۷]،۲۰۰۷،ص۲۶).
کارآفرینیسازمانی عبارت است از نوآوری در یک فناوری جدید، دستهای از محصولات و یا یک مدل کسب و کار که منجر به مزیت پایدار برای سازمانهای در حال توسعه می‌شود (کلی[۲۸]، ۲۰۱۱، ص۷۵).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

کارآفرینیسازمانی، بعنوان یک مؤلفه مهم در عملکرد سازمانی است، که نقش بسزایی را در توسعه نوآوریها و فناوریهای شرکتهای با اندازه کوچک و متوسط ایفا مینماید(آنتونسیک و پاردن[۲۹]، ۲۰۰۸).
کارآفرینیسازمانی میتواند باعث بالابردن شایستگی‌های سازمانی و توسعه فرصت‌ها از طریق ایجاد نوآوری داخلی شود. ایجاد نوآوری داخلی نیازمند اقدام در جهت برانگیختن افراد و گروه‌ها است که تحت تأثیر ویژگی‌های سازمانی قرار دارند(راسل،۱۹۹۹، نقل از صالحی و شوقی،۱۳۹۱، ص۶۸). همچنین کارآفرینیسازمانی در بقاء، رشد، سودآوری و نوسازی سازمان، بویژه در سازمانهای بزرگ، نقش بسیار مهمی ایفا میکند(هنیونن و کورولا،۲۰۰۴،ص۱۴). بهمین دلیل کارآفرینیسازمانی برای اطمینان از بقاء از طریق بازسازی عملیات سازمانها، تعریف مجدد مفهوم کسب و کار و افزایش ظرفیتهای نوآوری و کیفیت مورد نیاز در محیط پویا، ضروری است(اکولز و نک[۳۰]،۱۹۹۸،ص۷۷).
۲-۱-۴.انواع کارآفرینی سازمانی از دیدگاه (تورنبری[۳۱]،۲۰۰۳)
۲-۱-۴-۱. ریسکپذیری سازمانی: فرایند شروع سرمایه گذاریهای جدیدی که با کسب و کار اصلی شرکت مرتبط میباشد. در شرکتهایی که از یکپارچگی عمودی استفاده مینمایند، پذیرش ریسک یک استراتژی جذاب میباشد.
۲-۱-۴-۲. تحولسازمانی: بر افزایش کارایی عملیاتی تأکید مینماید. تحولسازمانی همیشه بمعنی کارآفرینی نیست بلکه مختص کارآفرینان صرفهجو میباشد.
۲-۱-۴-۳.کارآفرینیدرونسازمانی: شناسایی کارکنان درون یک سازمان که دارای استعداد کارآفرینی هستند. همه کارکنان نیاز به داشتن مهارتهای کارآفرینی جهت رشد ندارند، بلکه آنچکه ضروری است آن است که باید افرادی که توانایی های ذاتی کارآفرینی دارند شناسایی گردند و پرورش یابند.
۲-۱-۴-۴. شکستن قانون صنعت: این شکل از کارآفرینیسازمانی برای شروع تغییر در پارادایمهای صنعت مناسب میباشد. شرکتهایی که محصولات و فرآیندهای نوآورانهای را شناسایی مینمایند میتوانند به موقعیتهای مناسبی دست یابند و سهمی از بازار را کسب نمایند. شرکت کامپیوتری دل[۳۲] یک شرکت کارآفرینی است که توانسته با تکیه بر این اصل، چشمانداز یک صنعت را بطور کلی تغییر دهد(صالحی و شوقی،۱۳۹۱،ص۹۱).
۲-۱-۵. ضرورت و اهمیت کارآفرینی سازمانی
امروزه بسیاری از شرکت‌ها به لزوم کارآفرینیسازمانی پی برده‌اند. در واقع این‌گونه تغییر گرایش در استراتژی، در پاسخ به سه نیازی است که بر شرکت‌ها تحمیل گردیده است، که عبارتند از: افزایش سریع رقبای جدید؛ ایجاد حس بی‌اعتمادی نسبت به شیوه‌های مدیریت سنتی در شرکت‌ها؛ و خروج بهترین نیرو‌های کار از شرکت‌ها و اقدام آنها به کارآفرینی مستقل (احمدپورداریانی،۱۳۸۴،ص۶۳).
بنابراین با توجه به پیشرفت سریع دانش و فناوری، تغییر روندهای جمعیت شناختی[۳۳]، حضور اثربخش بازارهای سرمایه و آشنایی مدیران با پدیده‌ کارآفرینی سبب گردیده تا گرایش به کارآفرینی در استراتژی سازمانها شدیداً مورد تأکید قرار گیرد(کوارتکو و هادجتس[۳۴]،۲۰۰۱،ص۳۶).
۲-۱-۶. رشد و توسعه کارآفرینی سازمانی
تعدادی از عواملی که باعث رشد کارآفرینی سازمانی میشوند عبارتند از: مشخص بودن (واضح بودن) اهداف؛ گروه های کاری به هم پیوسته؛ تصمیمسازی بوسیله پرسنل آموزش دیده و متخصص؛ سیستم پاداش و تنبیه اثربخش و سیاستهای استخدام و ترفیع انعطاف پذیر؛ کاهش فرآیندهای بوروکراتیک؛ گردش شغلی مناسب؛ ساختارسازمانی پویا؛ استقلالسازمانی؛ تصمیمگیری مشارکتی؛ محیط عملیاتی پویا؛ قابلیت استفاده از منابع برای نوآوری کردن؛ توجه به خروجی (ستاده) به جای توجه به ورودی(داده)؛ و اینکه سازمانهای بزرگتر منابع بیشتری برای نوآوری دارند(سادلر[۳۵]،۱۹۹۹، صص۴۱۳-۴۳۳).
۲-۱-۷. موانع و محدودیت‌های کارآفرینیسازمانی
زیلبرمن[۳۶](۱۹۹۹)، عوامل بازدارنده‌ کارآفرینی سازمانی را در چهار عامل اصلی خلاصه کرد که عبارتند از: تأکید بیش از حد بر قوانین و مقررات؛ سلسله مراتب انعطاف‌ناپذیر؛ فقدان آزادی عمل؛ و کنترل بیش از اندازه. بنظر مؤلف مقاله عواملی دیگری چون ارتقاء افراد بدلیل ارتباط با مقامات عالی و نه شایستگی، عدم‌انطباق ارتباطات با ساختارسازمانی و خطر ناپذیری مدیران ارشد نیز از محدودیت و موانع کارآفرینیسازمانی است(پرداختچی و شفیع زاده،۱۳۸۵،ص۱۱۸).
۲-۱-۸. سازمان کارآفرین
هر سازمانی نمیتواند کارآفرین باشد و هر سازمانی که کارآفرین است برای همیشه دارای این ویژگی نخواهد بود. کارآفرینی بخشی از چرخه زندگی یک سازمان و بیانگر وضع بازار و شخصیتهای درون سازمان است. بعبارت دیگر، سازمان کارآفرین سازمانی است که توجه خود را به رشد و اجرای استراتژی تهاجمی معطوف مینماید، نه اینکه فقط نیروی خود را صرف بقا و تثبیت موضع خود در بازار کند. چنین سازمانی با اجرای چهار استراتژی تهاجمی اصلی میتواند مسیر رشد را بپیماید، که این استراتژیها عبارتند از: گسترش بازار کنونی برای محصولات کنونی؛ شناسایی بازار جدید برای محصولات کنونی؛ ارائه محصولات جدید و متنوع؛ خریداری سازمانهای کوچکتر(عزتی و سید تقوی،۱۳۸۸،ص۱۱).
در انتها میتوان خاطر نشان کرد سازمانی که بتواند محیط پویایی در درون خود خلق کند تا کارکنان کارآفرین با علاقه و میل به آرمانهای کارآفرینانه خود به خلاقیت بپردازند و در فرایند خلاقانه کارآفرینی مشارکت کنند، سازمان کارآفرین تلقی می‌شود و البته جذب کارآفرینان و وفاداری آنان به سازمان منعکس‌کننده کارآفرین بودن آن سازمانها نیست، بلکه هم افزایی آنها در اثر تعامل با هم و به کمک راهبردی کردن دانش درون سازمان تبیین‌کننده آن معنا است (وینکر، پیتر، ویم و آندره[۳۷]، ۲۰۰۸، ص۱۷).
۲-۱-۹. ویژگیهای سازمان کارآفرین
۲-۱-۹-۱. ویژگیهای سازمانهای کارآفرین از دیدگاه صمد آقایی (۱۳۸۲)
ویژگیهای سازمانهای کارآفرین عبارتاست از: ساختار غیر متمرکز و غیر رسمی، عمودی و افقی بودن ارتباطات، درانحصار نبودن اطلاعات، گروهی بودن کارها، کنترل آسان و غیر رسمی، داشتن کارکنان توانمند، حمایت مدیریت، قدردانی مدیریت از افراد ریسک پذیر، تحمل کردن انحراف از قواعد کارکنان متولی شدن طرحهای کارآفرینانه، داشتن تنوع در حمایتهای مالی مدیریت، حمایت مدیریت از طرحهای کوچک آزمایشی، بکارگیری ایدههای جدید کارکنان، تغذیه مالی برای شروع و حرکت طرحهای نو و قدرت تصمیمگیری مدیریت (صمدآقایی،۱۳۸۲،ص۹۵).
۲-۱-۹-۲. ویژگیهای سازمانهای کارآفرین از دیدگاه کنی (۲۰۰۷)
ویژگیهای سازمان کارآفرین عبارتست از: توجه به رشد و تعالی و خلق ارزش؛ برخورداری از سیاست‌های نوآورانه در بازار؛ تمرکز بر مشتری و نیازهای ناگفته‌اش؛ ارزیابی ریسک‌ها و مخاطرات مطرح در فعالیت تجاری؛ آمادگی رویارویی با شکست و بحران؛ برخورداری از نیروی انسانی دارای چشم‌انداز، استراتژی و آرمانگرا.
این سازمانها با تکیه بر دانش و خلاقیت نیرویانسانی خود، ضمن اتخاذ سیاست‌های خلاقیت محور، حرکت سازمان در جهت جهش به سوی آینده را تسهیل کرده و از تک‌تک فرصت‌های محیطی و تغییرات پیوسته دنیای پیرامون، در راستای آرمانهای خود، بهترین بهره‌ها را جست‌وجو می‌کنند (کنی و بهودین[۳۸]،۲۰۰۷،ص۸۳).
۲-۱-۱۰. مقایسه‌ ویژگیهای سازمانهای سنتی و سازمانهای کارآفرین
جدول ۲-۱: مقایسه سازمانهای کارآفرین و سنتی (خنیفر، بردبار، فروغی قمی، حسینس فرد و خدایی ،۱۳۸۹)

ویژگیهایسازمانی
سازمانهای سنتی
سازمانهای کارآفرین
استراتژی

دفاعی، حفظ شرایط موجود

فعالانه، در پی سرمایه گذاری‌های جدید

کارایی و کنترل

ارزیابی تغییرات بعنوان تهدید

ارزیابی تغییرات بعنوان فرصت

ارزیابی عملکرد

ارزیابی کوتاه مدت (معیارهای عملکرد سالانه)

تمرکز بلند مدت (انطباق و بقا)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...