گرکه اطفال توبی شامند شب ها باک نیست
گر چراغت را نبخشیده است گردون روشنی
درخور دانش امیرانند و فرزندانشان
مردم آنانند کزحکم و سیاست آگهند
هرکه پوشد جامه نیکو بزرگ و لایق اوست
جامه ات شوخ است و رویت تیره رنگ از گردوخاک
هرچه بنویسند حکام اندرین محضر رواست
ریختن از بهر نان از چهره آب ای زنجبر
چیست مزدت جز نکوهش یا عتاب ای رنجبر
چند می ترسی زهر خان و جناب ای رنجبر
وندرآن خون دست و پایی کن خضاب ای رنجبر
کی دهد عرض فقیران را جواب ای رنجبر
می کند مردارخواری چون غراب ای رنجبر
خواجه تیهو می کند هر شب کباب ای رنجبر
غم مخور می تابد امشب ماهتاب ای رنجبر
توچه خواهی فهم کردن از کتاب ای رنجبر
کارگرکارش غم است و اضطراب ای رنجبر
روتو صدها وصله داری بر ثیاب ای رنجبر
از تو می بایست کردن اجتناب ای رنجبر
کس نخواهد خواستن زیشان حساب ای رنجبر
(دیوان اعتصامی، ۱۳۸۷ : ۱۴۴)
۲-۲-۵- مخالفت با کابینه رضاخان :
رضاخان که از مدتها قبل از طرف انگلیسیها،برای ایجاد حکومت قوی و نیرومندو دیکتاتوری تحت سلطه استعمار انگلستان درنظر گرفته شده بودآهسته آهسته خودرا به پایه های حکومت نزدیک می کرد، مقام وزارت جنگ و بعد نخست وزیری و ریاست کابینه زمینه رسیدن به قدرت نهایی را برای او آماده می کردولی در این راه موانعی بر سر راه او وجود داشت اما وی راه رسیدن به آن را نیز کاملا” می دانست، فشار آوردن بر مطبوعات و مطیع کردن و استفاده از تبلیغات آنان یکی از حربه های اصلی رضاخان بود. ولی به خوبی می دانست که تنها از این طریق می تواند مخالفان خود را بر سر جای خود بنشاندبه همین دلیل هنگامی که به وزارت رسید سانسور شدیدی را بر مطبوعات حاکم ساخت و یکباره روزنامه های موافق، او را ((ناجی ایران)) و ((بانی امنیّت)) می خوانند، اما روشنفکران ساکت نمی نشینند و سریعا” زبان به اعتراض می گشانید از آن جمله فرخی در این مورد می گوید:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
با مشت و لگد معنی امنیّت چیست ؟
با زور مرا مگو که امنیّت هست
با نفی بلد ناجی امنیّت کیست؟
با ناله زمن شنو که امنیّت نیست
(فرخی یزدی،۱۳۸۰: ۱۸۰)
فرخی در غزلی دیگر به شدّت به رضاخان و حامیّان وی اعتراض می کند، رضاخان را((فراعنه)) و حامیّان او را(توصیف گران فراعنه) و (اراجیف گوی)) می نامد :
آنان که از فراعنه توصیف می کنند
بام بلند، همسر نام بلند نیست
تخفیف و مستمریّ و شهریه ه و حقوق
در حیرتم از ملّت ایران که از چه روی
آزادی است و مجلس و هر روزنامه را
گویند لب ببند چو بینی خطا زما
فرش حصیر و نان و پنیر و مقام فقر
[سه شنبه 1401-04-14] [ 03:52:00 ب.ظ ]
|