راهنمای نگارش مقاله با موضوع بررسی و سنجش میزان توسعه یافتگی استان فارس- فایل ۲ – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
مقدمه:
تغییرات اجتماعی – اقتصادی دهه های اخیر عدم تعادل منطقهای و تمرکز بیش از حد امکانات در برخی نقاط و محرومیت دیگر نقاط را در پی داشته است. در نتیجه برخی مناطق درمقایسه با سا یر مناطق یک کشور عملکرد بهتری داشته در نتیجه از رشد و توسعه مطلوبتری برخوردار بوده اند برنامهریزی ناحیهای (منطقهای) سعی در ایجاد تعادلها یی بین و درون ناحیهای دارد؛ بنابراین در فرایند برنامهریزی ناحیهای باید کل ناحیه را به طور جامع در نظر گرفت (حسین زاده دلیر ۱۴۴:۱۳۸۳). در افکار صاحب نظران توسعه، تعابیر گوناگونی از واژه توسعه وجود دارد که از آن جمله میتوان به افزایش تولید، افزابش بازدهی، ارتقای سطح کمی و کیفی زندگی، رفع فقر و محرومیت، ارتقای سطح خدمات بهداشتی و درمانی، برطرف کردن مشکلات بیکاری و تورم، تأمین نیازهای اقتصادی واجتماعی، برخورداری از آموزش و فرهنگ و مشارکت فعال در عرصه ها گوناگون اشاره کرد(تودارو،۲۳:۱۳۸۷). در فصل کنونی پژوهش سعی بر آن شده است تا مبانی نظری پژوهش و پیشینه تحقیق شرح داده شود تا درک تعاریف، مفاهیم و نظریات ذکر شده در فصول بعدی برای خواننده بهتر شود .
۲-۱-تعاریف و مفاهیم:
۲-۱-۱-توسعه:
کلمه توسعه به معنی گسترش و بهبود است. توسعه اگر چه دارای بعد کمی است، و در پاره ای موارد حتی ممکن است مترادف با کلمه رشد تلقی شود، اما در اصل دارای ابعاد کیفی است (قائد، رحمتی، ۴:۱۳۸۹).
در رابطه با توسعه به ۴ دسته تعریف مشخص می رسیم :
آشکار سازی تدریجی به معنی کار کامل در جزئیات یک امر یا پدیده
تکامل تدریجی به معنی تولید یک فرم یا مصالح و روش جدید
رشد مایه یک پدیده
رشد از درون
هر ۴ مورد فوق از توسعه متضمن پاره ای بسط و افزایش سطح و فضا و یا به هر حال رشد می گردد (شیعه :۱۳۸۵) مفهوم توسعه در هزاره سوم، توسعهای است که به حقوق منزلت انسان و مکان زتدگی او توجه می کند . تفکر برنامهریزی منطقهای رسانیدن انسان به مرحله ای است که وی از زندگی خود اضهار رضایت کند (مسعود و همکاران ،۴۴:۱۳۹۰). دسترسی به توسعه ملی و منطقهای آرمان بزرگ هر ملتی است و تحقق این مهم مستلزم آن است که برنامه ریزان با شناخت دقیق از و ضعیت کشور و منطقه ، بهترین الگو ها را برای تعیین مسیر توسعه انتخاب می کند (پور محمدی و زالی ،۳۳:۱۳۸۹). توسعه معنی ثابتی نداشته و در دهه های اخیرمتحمل تغییراتی شده است(زیاری ،۹۴:۱۳۷۹). امروزه توسعه همپای زندگی بهتر تلقی میشود و جوامع نسبت به گذشته از آن بیشتر منتفع می گردند(پاپلی یزدی و ابراهیمی ،۳۲:۱۳۸۱) توسعه عبارت است از ارتقاء ظرفیت های اجتماعی در جهت رفع نیازهای محسوس جامعه، افزایش بهره برداری از امکانات و قابلیتهای اجتماعی در جهت رشد وتعالی جامعه(آسایش ،۹:۱۳۸۳).
۲-۱-۲توسعه یافتگی
برای سنجش میزان توسعهیافتگی نواحی مختلف هر کشور، روش های گوناگونی وجود دارد که هر یک معایب و محاسنی دارند. کمبود آمار و اطلاعات و نارسایی آنها و نیز وجود شاخصهای متعدد و پراکنده در موارد بسیاری باعث سردرگمی و تردید در امر شناسایی نواحی و تعیین میزان توسعهیافتگی آنها میشود؛ از این رو ترکیب منطقی آنها برای تسهیل در امر تصمیمگیری، لازم و ضروری است. البته هر گونه ادغام باید براساس ضوابط علمی و رعایت نکات لازم انجام پذیرد تا شاخص ها را به اندازه کافی، گویا و معنادار سازد(حسین زاده دلیر ،۱۳۸۲).
۲-۱-۳-سطحبندی توسعه:
روشی برای سنجش توسعه مناطق است که اختلاف مکانی، فضایی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مناطق را نشان میدهد و وضعیت هر یک از مناطق را نسبت به یکدیگر از نظر سطح توسعه مشخص می کند(جدیدی میاندشتی، ۱۳۸۳: ۱۸).
۲-۱-۴-آمایش سرزمین
اصطلاح آمایش سرزمین را برابر «Land Use» آوردهاند . کارشناسان سازمان مدیریت و برنامه ریزی، آمایش را از ریشه آمودن به معنای آبادکردن گرفتهاند(زیاری، ۱۳۸۳: ۳۷).
آمایش سرزمین عبارت است از تنظیم رابطه بین انسان، سرزمین و فعالیتهای انسان در سرزمین به منظور بهره برداری درخور و پایدار از جمیع امکانات انسانی و فضایی سرزمین در جهت بهبود وضعیت مادی و معنوی اجتماع در طول زمان(مخدوم، ۱۳۷۲: ۹).
مسئله آمایش سرزمین، توزیع جغرافیایی بینه منابع ، فعالیتها و مشاغل است. آمایش سرزمین در واقع مدیریت عقلایی فضاست. یعنی تخصیص عاقلانه زمین به فعالیتهای مختلف اسکان، زراعت، باغداری، مرتع، جنگل و… است. از طرفی هر گونه اقدام عمرانب که اهمیت منطقهای و فضایی داشته باشد، مفهوم آمایش سرزمین است
آمایش سرزمین در سه سطح ملی، منطقهای و محلی انجام می گیرد. به طور کلی مهمترین مسئله در آمایش سرزمین اتخاذ یک سیاست ملی اسکان جمعیت در سطوح مختلف شهر و روستا و جامعه عشایری کشور است (زیاری ،۲۶۲:۱۳۷۸).
۲-۱-۵-توسعه منطقهای
سیاست های توسعه منطقهای نقش مهمی را در تقویت فعالیت های اقتصادی و توسعه مناطق محروم و به دنبال آن، کا هش تفاوتهای منطقهای ایفا می کند .تخصیص منطقهای سرمایه گذاری های عمومی گامی در جهت کاهش نابرابریهای منطقهای و تحقق توسعه متعادل به شمار می رود(ماتسومتو، ۲۰۰۸)[۱]هم گرایی در توسعه مناطق زمانی محقق خواهد شد که مناطق محروم و کم تر توسعهیافته با شتاب بیش تری نسبت به سایر مناطق رشد و توسعهیابند. در غیر این صورت، ادام ه روندهای موجود با تمرکز توسعه اقتصادی در مناطق توسعهیافته، واگرایی و عدم تعادل ملی و منطقهای را در پی خواهد داشت(پروهیت،۲۰۰۸) [۲].
توسعه منطقهای عبارت است از مفهوم گفته شده توسعه برای مردم در محدوده فضایی مورد نظر است. روند توسعه می بایست همراه با افزایش توانایی ها به گسترش انتخاب های ساکنین منطقه در حوزه های اجتماعی – اقتصادی و سیاسی بیانجامد تا توسعهای انسانی باشد (صرافی ).
برنامهریزی توسعه منطقهای در آینده نقشی پویا برای شناخت قابلیتها و محرک های توسعه زا، هدایت توسعه متوازن با هدف های اجرایی در سطح ملی و نیز در انطباق با منابع و مهارت های انسانی و در چارچوب جهانی شدن اقتصاد و رابطه میان کشور ها دارا خواهد بود. در واقع یک گزینه در تعریف توسعه منطقهای اینک تغییر شکل از اقتصاد بسته، دولتی و متمرکز به یک اقتصاد باز، بازاری و غیر متمرکز است. در این مورد سه ایده اصلی مطرح میباشد. نخست آگاهی از محیط جدید در بر گرفته پدیده منطقهای، دوم گاهی از عامل های جدید رشد و توسعه منطقهای که در این محیط جدید مطرح هستند، سوم لزوم طراحی روشهای جدید دخالت در فرایند توسعه منطقهای و تشویق و تحریک رشد و توسعه منطقهای با توجه به شرایط جهانی شدن اقتصاد (بویسر، ۱۹۹۸)[۳].
میحط جدید برای توسعه منطقهای بر سه گزینه مبتنی است :
الف:)باز بودن محیط از نظر خارجی، بر اثر جهانی شدن و توسعه ارتباطات و باز بودن محیط از لحاظ داخلی و در نتیجه برقرار نمودن عدم تمرکز. این دو عامل باز بودن (داخلی و خارجی) تحت تأثیر چهار موقعیت رقابت (بین منطقه ها )، نوسازی (با توجه به بازرگانی بین المللی)، عدالت (ایجاد برابری میان منطقه ها ) و مشارکت (تحرک نهادهای مردمی) قرار دارد .
ب) وجود پیوند سرزمینی در محیز میان منطقه های محوری (مرکزی ) و شریک و حاشیه (پیرامونی). یعنی منطقه به عنوان یک قلمرو سیاسی و اعمال مدیریت سرزمینی بر آن ، به این مفهوم که در دیدگاه مدیریت توسعه، منطقه به عنوان سرزمین قلمروی انجام فعالیتهای توسعه زا میباشد.
ج)نوگرایی در مفهوم ملت – دولت و شکل گیری عملکردهای جدید در ساختار حکومتی مانند ایجاد دولت های محلی (زیر ملی ) (بویسر،۱۹۹۸[۴]).
۲-۱-۶-توسعه انسانی :
بر اساس گزارش توسعه انسانی سال ۱۹۹۵، توسعه انسانی فرایندی است که دامنه حق انتخاب از سوی مردم را گسترده تر میسازد . در واقع این انتخاب ها یا گزینه ها ، پایانی ندارد و میتواند در طول زمان دستخوش تغیر و تحول شود . گزارش مذکور توسعه انسانی را دارای ۲جنبه می داند :۱-شکل گیری توانمدی های انسانی نظیر افزایش سطح سلامت، دانش و مهارت و۲- به کارگیری این توانمندی ها ی اکتسابی در راه مقاصد سازنده کسب آسایش و آرامش یا فعالیت در امر فرهنگی، اجتماعی و سیاسی . این گزارش می افزاید :اگر معیارهای توسعه انسانی نتواند تعادل لازم بین این دو جنبه را برقرار سازد ممکن است انسان سخت دچار احساس ناکامی گردد.
در واقع توسعه انسانی دارای مفهوم مقدسی است که در آن انسآنها با توانای های خاصی پا به دنیا می گذارند(زنگی آبادی ، نسترن،۲۵:۱۳۸۰) . در مفاهیم اولیه توسعه انسانی درآمد و رشد آن به عنوان شاخصهای اصلی مورد نطر بود، ولی به تدریج موضوعات زیر دل مشغولی محور توسعه را تشکیل داد :کیفیت زندگی مردم مبنی بر اینکه توان انجام چه کاری را دارند و در عمل چه کاری را انجام می دهند ، تبعیض های که با آن مواجه اند و تلاش های که جهت برخورداری از انتخاب ها ی بیشتر انجام می دهند (تیروال ،۱۳۷۸).
تنها در سده بیستم برای رفع محدودیتهای استفاده از معیار درآمد و رشد آن به عنوان شاخص توسعه و مشکل آن به عنوان معیار استاندارد زندگی، دو شاخص فقر انسانی (HPI) و توسعه انسانی (HDI)توسط برنامه توسعه سازمان ملل متحد ارائه شد که لزوماًبا معیار های معمول هم خوانی ندارد و برای سنجش سطح توسعه و پیشرفت کشورها به کار گرفته میشود . بر اساس برنامه توسعه سازمان ملل متحد ، توسع انسانی به عنوان “فراگرد گسترش گزینش های مردم “تعریف گردیده است که این نه تنها به در آمد بلکه به عوامل دیگر ی مانند امید به زندگی، آموزش، سواد و بهداشت نیز بستگی دارد (بختیاری و حقی، ۳۰:۱۳۸۲).
۲-۱-۷- توسعه پایدار
ایده توسعه ابتدا درسال ۱۹۴۹ توسط ترومن رئیس جمهور وقت آمریکا مطرح گردید (وارثی و دیگران،۴۷:۱۳۸۷). واژه توسعه پایدار را برای اولین بار به طور رسمی برانت لند در سال در گزارش۱۹۸۷ آینده مشترک ما مطرح کرد (زیاری ،۳۷۳:۱۳۸۰). یعنی توسعه ای که بتواند نیازهای نسل امروز را بدون به مخاطره انداختن نیازهای نسل آینده تامین نماید (چوزن،۱۳۲:۲۰۰۲)[۵] در سال ۱۹۶۸ (۱۳۷۴شمسی) مجمع سازمان ملل متحد تصمیم به گزارش کنفرانس بین المللی محیط زیست گرفت. به دنبال آن، اولین کنفر انس جهان در ژوئن ۱۹۷۲(مرداد۱۳۵۱) در استکهلم برگزار شد. حاصل کار کنفرانس، صدور بیانیه زیست انسان و برنامه عملی و ۱۰۶ توصیه نامه بود که درتمام آنها وابستگی انسان به محیط زیست و چگونگی شکل دهی آن بیان شده است. در نتیجه این کنفرانس کمیته محیط زیست تاسیس شد. این کمیته به ریاست برانت لند، مسایل و برنامه زیست محیطی جهان را بررسی و در سال ۱۹۸۷(۱۳۶۶شمسی)گزارش آینده مشترک ما را به سازمان ملل ارائه کرد در ژوئن ۱۹۹۲ (خرداد ۱۳۷۱ شمسی ) همزمان با بیستمین سالگرد کنفرانس استکهلم، کنفرانس با حضور سران کشورها در ریو(برزیل) برگزار شد. این کنفرانس که (کنفرانس زمین) نامیده شد، فعالیت های بیست ساله بین المللی و ملی را در زمینه های زیست محیطی ارزیابی کرد که دستاورد این کنفرانس ارائه نظریه توسعه پایدار است (همان منبع :۳۷۴). توسعه فقط حفاظت از محیط زیست نیست بلکه شامل جنبه های اقتصادی و اجتماعی هم میشود و فرایند تغییر در بهره برداری از منابع، هدایت سرمایه گذاری ها، جهت گیری و به کارگیری تکنولوژی مناسب و تغییرات نهادی که از جمله نیازهای نسل امروز و آینده هستند را دارد (کاماگانی و دیگران،۱۰۷:۱۹۹۸[۶]). اما این که آیا توسعه پایدار دارای یک مفهوم ارزش و مفید برای برنامه ریزان می باشد یا نه؟ تاکنون با پاسخ ها ی متضادی همراه بوده است. بعضی از محیط گرایان بر این باورند، که اگر توسعه پایدار امری ضروری است، بنابراین بایستی امکان عملی شدن آن وجود داشته باشد.(کامپوئل و دیگران،۳۰۱:۱۹۹۶[۷]). بنابر این هدف اصلی توسعه پایدار این است که برای هرکس در هر زمان و در همه جا فرصت هایی را برای افراد جامعه فراهم نماید. توسعه پایدار کیفیت زندگی یکپارچگی جامعه، مشارکت و محیط سالم را برای همه فراهم می کند (دیامانتین و زانون،۳۰۵:۲۰۰۰[۸]). تعریف گزارش برانت لند پایه و اساس توسعه پایدار به شمار می رود و بر این اساس پایداری را بیشتر در سه بعد اکولوژی، اقتصادی و اجتماعی مورد بررسی قرار می دهند (بیکر،۸:۲۰۰۶[۹]). البته توسعه پایدار ابعاد دیگری نیز دارد که میتوان به ابعاد کالبدی مکانی، فرهنگی و سیاسی و مواردی دیگر از این قبیل اشاره کرد(موسی کاظمی ،۳۹:۱۳۷۹). توسعه پایدار یک فرایند جامع است که از پایین به بالا، از ساده تا پیچیده و از بی نظم تا منظم را در بر می گیرد. در واقع توسعه پایدار است که میتواند پیشرفت اجتماعی برای برآورده ساختن نیازهای انسانی، گسترش عدالت اجتماعی، گسترش سازمانی موثر، به سمت عدالت اجتماعی است را بیان کند. نیازهای انسانی در این زمینه اشاره دارد هم به نیازهای مادی و هم به غیر مادی، نیازهای مادی و یا اساسی شامل نیازهای فیزیکی زندگی مثل غذای کافی، آب و پناهگاه است نیازهای غیرمادی ارتباط بیشتری با مسئله کیفیت زندگی دارد، مانند بهداشت، آزادی سیاسی و معنوی، حقوق انسانی، دسترسی به محیط های سالم و طبیعی است. به دیگر سخن وقتی از توسعه پایدار صحبت میشود، منظور توسعه ای است که بقای بشر و رفاه کامل و همهجانبه آن مینگرد. توسعه پایدار با تمام زنجیرهها، فرایندهای پویا، منابع انسانی، منابع طبیعی و نظام سخت افزاری جامعه در یک شکل تعاملی است، و درصدد ایجاد تعامل بین حال و آینده، انسان و طبیعت و عدالت و رفاه بین و درون نسل هاست (عظیمی ،۱۸:۱۳۸۱). نیل به توسعه پایدار مستلزم هماهنگی و یکپارچگی امور زیست محیطی و برنامهریزی توسعه در جهت عملکرد مطوب زیست اجتماعی، فرهنگی و انسانی است . به گونه ای که جدایی مستمر بین انسان، محیط و توسعه را از میان بردارد. چرا که ناپایداری توسعه جوامع بشری در دو قرن اخیر (پس از انقلاب صنعتی) و پیامدهای زیان بار آن تابعی از متغایرهای جمعیت، سرانه و الگوی مصرف است، که توجه به اصل پایداری هر چه بیشتر را مورد تاکید قرار می دهد. مفهوم پایداری در عنوان توسعه پایدار مفهومی است که هر کسی از آن برداشت متفاوتی دارد اما به طو ر کلی پایداری فرایندی است که مبانی آن توام با تغییر شرایط، ایده ها و قابلیتهای فناوری متحول می گردد(همان :۱۳).
۲-۱-۸- رتبه بندی
رتبه بندی مناطق برحسب میزان توسعهیافتگی اقتصادی اجتماعی اغلب به عنوان یک مسئله تصمیمگیری چندشاخصه( MCDM) مورد ملاحظه قرار می گیرد که برای مواجهه با آن روش های متنوعی وجود دارد (مارتیک و سیویک :۲۰۰۱[۱۰])
با به کارگیری روش های MCDM میتوان جنبه های مختلف مورد مطالعه را به صورت هم زمان و یکپارچه تحلیل نمود (پاپادوپولوس و کاراگیاننیدیس :۲۰۰۸[۱۱]). در این مدل ها، تصمیم گیرنده قصد دارد تا با توجه به هدف مورد نظر و همچنین با در نظر گرفتن شاخص ها و معیارهای مطالعه، بهترین گزینه را انتخاب نماید. این مد ل ها که کاربردهای بسیار وسیعی در مسائل رتبه بندی دارند، به مدل های رتبه بندی نیز معرو فاند(اکبری و زاهدی کیوان ،۱۳۸۷).
۲-۱-۹- برنامه
کلمه «برنامه» معادل واژه های اروپایی Program یا Programme به کار رفته که فعل مرکب برنامه ریزی یاProgramming از آن ساخته شده است(رهنمایی و شاهحسینی، ۱۳۸۳: ۳). برنامه دو بعد دارد؛ بعد فیزیکی که بر طرح و نقشه دلالت می کند و بعدی که در رابطه با برنامه ریزی است یعنی تدبیر اجراء(حسین زاده دلیر، ۱۳۸۳: ۳). برنامه، نمایش منظم و یا رعایت سلسلهمراتب فعالیتهای مربوط به هم و مربوط به یک رشته تصمیمات منظم و بر حسب دوره های زمانی مختلف میباشد و یا به عبارت دیگر برنامه، تصمیمات منظم بر اساس سلسلهمراتب عملیات است (زیاری، ۱۳۸۳: ۱۶).
میلر برنامه را چنین تعریف می کند :”هر فرایند دارای سلسله مراتب در یک ارگانیسم که بتواند نظم و ترادف اجرایی را کنترل کند برنامه نام می گیرد “
کلاً میتوان برنامه را به شکل زیر نیز میتوان تعریف نمود :
“نمایش منظم و با رعایت سلسله مراتب فعالیتهای مربوط به هم و مربوط به یک رشته تصمیمات منظم و مرتبط بر حسب دوره های زمانی مختلف ” به عبارت دیگر، برنامه گاهنامه تصمیمات منظم بر اساس سلسله مراتب عملیات است(معصومی اشکوری ،۳۱:۱۳۸۵).
۲-۱-۱۰- برنامهریزی
برنامه ریزی فعالیتی است که بشر ازآغاز به آن مشغول بوده است. هیچ اقدامی برای رسیدن به هدف(هرچه باشد) به نتیجه نمیرسد، مگر آنکه شامل برنامه ریزی باشد. اقدامات لازم برای رسیدن به هدف به طور اصولی از مراحل زیر میگذرد :
– مشخص کردن اهداف
– انتخاب وسایلی که برای رسیدن به هدفها به کارمیرود
– بهکار بردن این وسایل
این سه مرحله بر روی هم فرایند برنامه ریزی را تشکیل می دهند(آسایش و استعلاجی، ۱۳۸۲: ۴).
با توجه به این توضیحات تعاریفی از برنامه ریزی ارائه میگردد:
برنامه ریزی کوششی است جهت انتخاب بهترین برنامه ها در جهت رسیدن به هدف های مشخص(شیعه،۱۳۸۰: ۸۵).
برنامه ریزی عبارتست از، پویش هدایت عقلایی مکانیزم تصمیم گیری در امور توسعه اقتصادیـاجتماعی در ابعاد زمانی بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت بهمنظور بهره برداری منطقی و هماهنگ از امکانات و منابع در جهت تأمین نیازمندیهای عمومی و اساسی جامعه(حسین زاده دلیر، ۱۳۸۳: ۵).
به طور کلی برنامه ریزی یک جریان آگاهانه است که بهمنظور دستیابی به اهداف معین و مشخص، انجام یک سلسله اقدامات و فعالیتهای مرتبط با یکدیگر را درآینده پیش بینی می کند و از نظر سطوح مکانی به ملی، منطقهای، ناحیهای و محلی تقسیم میگردد(معصومی اشکوری، ۱۳۷۶: ۸۰).
.برنامهریزی فرایندی ذهنی و عملی مجموعه ای از تصمیم گیری های سنجیده ای است که بر اساس قیودات کمی، کیفی، زمانی و مکانی شیوه دخالت انسان را در موضوعی مشخص بیان می کند.
برنامهریزی از این نظر فرایند ذهنی است که پشتوانه ای فکری برای تصمیم گیری دارد و با وجود برخورداری از چنین پشتوانه ای تابع قیودات خاص خود است که میزان دخالت انسان را با در نظر گرفتن خصلت زیاده طلبی وی کنترل می کند (رهنمایی و شاه حسینی ،۶:۱۳۹۰).
۲-۱-۱۱-برنامهریزی منطقهای :
برنامهریزی منطقهای :به طور ساده برنامهریزی منطقهای را میتوان کوششی متشکل و منظم برای انتخاب بهترین راه ها و روشها به منظور رسیدن به هدفهای خاص در یک منطقه دانست ، از دیدگاه دیگر برنامهریزی منطقهای عبارت است از کوشش جهت بالا بردن سطح زندگی مردم یک منطقه و یا کوششی جهت به دست آوردن حداکثر استفاده از منابع کمیاب و به کار گیری استعداد های منطقه و به طور کلی برنامهریزی منطقهای شامل ۳ مرحله است :
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-04-14] [ 03:52:00 ب.ظ ]
|