استراتژیهای رد کردن در زبان فارسی در جامعه زبانی شیراز … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
بررسی کند. وی با در نظر گرفتن عامل اجتماعی جنسیت، نقش جنسیت در انتخاب استراتژیهای مورد نظر را بررسی میکند. هدف از این پژوهش در مجموع بررسی لایه دیگری از زبان فارسی که کشف و استخراج یکی ازعوامل کاربرد شناختی زبان است، میباشد.
۱-۴- روش تحقیق
این پژوهش از نوع پژوهشهای پرسشنامهای است. در این پژوهش ابتدا پرسشنامهای با سوالات باز طراحی و در میان اقشار مختلف توزیع گردیدهاست. سپس بر اساس نتایج به دست آمده، پرسش نامهای چندگزینهای طراحی و در دو گروه زنان و مردان به منظور تعیین تاثیر جنسیت توزیع و دادههای بدست آمده مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتهاست. برای نیل به این منظور، ۱۲ موقعیت متفاوت در خصوص موقعیتهایی که فرد لازم است در خصوص تقاضا، دعوت، پیشنهاد و یا تعارف تصمیم گیری و اظهار نظر کند، در چهار دستهی تقاضا، دعوت، پیشنهاد و تعارف، طراحی شد و به صورت پرسشنامه باز در اختیار ۱۰۰ نفر اقشار مختلف مردم قرار گرفت. پس از جمع آوری پرسشنامهها و بررسی پاسخهای تشریحی، استراتژیهای ردکردن مربوط به هر موقعیت، کشف و استخراج شد و سپس پرسشنامه چندگزینهای برمبنای آنها برای توزیع در میان دوگروه ۵۰ نفری زن و مرد تهیه شد. نتایج پاسخهای بدست آمده در جداول مستقل برای هر موقعیت نشان داده شده و میزان استفاده از استراتژیها در میان زنان و مردان، به طور مفصل مقایسه و بررسی شدهاست.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۱-۵-سؤالات تحقیق
-
- استراتژیهای ردکردن موجود در زبان فارسی، با توجه به جامعه زبانی شیراز کدام ها هستند؟
-
- میزان و نسبت استفاده هریک از استراتژیهای ردکردن در زنان به چه صورت است؟
-
- میزان و نسبت استفاده هریک از استراتژیهای ردکردن در مردان به چه صورت است؟
-
- آیا عامل جنسیت در به کار بردن نوع و میزان هریک از استراتژیها مؤثر است؟
فصل دوم
مبانی نظری تحقیق
۲-۱- مقدمه
در این فصل، مبانی نظری که تحلیل دادههای این پژوهش برآن استواراست، معرفی میگردد. از مهمترین مباحثی که در این خصوص معرفی خواهد شد، نظریه ادب براون ولوینسون (۱۹۸۹) است. در این نظریه تعاملات گفتاری افراد مدنظر قرار گرفتهاست. این نظریه نشان میدهد که چگونه افراد در تعامل اجتماعی، از رفتار کلامی، یا آنچه که وی از آن به کنشهای گفتاری نام میبرد، با حفظ احترام متقابل کمک میگیرند. وی دراین تحلیل با اشاره به آنچه که وی از آن به عنوان وجهه مثبت یا منفی یاد میکند، نشان میدهد که افراد در هر موقعیت، از راهبردهای کم و بیش یکسانی استفاده میکنند. یکی از مواردی که راهبردهای زبانی در ارزیابی تعاملات اجتماعی افراد مؤثر است، استراتژیهایی میباشد که افراد هنگام رد کردن یک دعوت، تقاضا، تعارف و پیشنهاد به کار میبرند.
۲-۲- نظریه ادب
هرانسانی برای خود، یک تصویری از “خود” میسازد که همواره در زندگی به آن عملاً رجوع میکند. این تصویر به گونهای است که افراد سعی میکنند در شرایط مختلف آن را ثابت نگه دارند و با هرگونه خطری که آن را تهدید میکند به گونهی مناسب برخورد کنند. به عنوان مثال، هرکسی سعی میکند در تعامل اجتماعی با دیگران به گونهای رفتار کند تا ضمن حفظ تصویری که از خود ساخته است، تصویری که دیگران از خود ساختهاند را مورد تهدید قرار ندهد.
طبق گفته ی براون و لوینسون (۱۹۸۹)، تمام افراد بزرگسال یک جامعه، وجهه دارند؛ که همان تصویر شخصی عمومی است که هر فرد برای خودش در نظر دارد. در کل مردم برای حفظ وجهه در تعاملات، باهم همکاری میکنند. این همکاریها بر مبنای آسیب پذیری دو طرفهی وجهه، استوار است. به طور طبیعی وجهه هر کسی بستگی به حفظ وجهه طرف مقابل دارد. از آنجا که اگر وجهه مورد تهدید واقع شود مردم از وجههشان دفاع میکنند، و در دفاع کردن از وجهه خود ممکن است وجهه دیگران را تهدید کنند، این وجهه شامل دو جنبه می شود و اجزای آن به صورت زیر در می آید :
الف ) وجهه منفی: تصویری از فرد که باعث میشود خود را مستقل و آزاد از هرگونه تحمیل بداند. تلاش برای حفاظت از قلمرو شخصی، نیاز به مستقل بودن و آزاد بودن از تحمیل و در واقع میل و درخواست هر عضو بزرگسال برای اینکه اقدام هایش توسط دیگران منع نشده باشد.
ب) وجهه مثبت: تصویر شخصی یا شخصیت پایدار مثبت که شامل خواستهی شخص برای مورد تایید بودن و پذیرفته شدن است و در واقع میل هر عضو به اینکه درخواستهایش از طرف دیگران مطلوب باشد.
وجهه ممکن است حفظ شود، بالا برده شود یا حتی از دست برود و به طور پایدار باید در تعاملات حضور داشته باشد.
با در نظر گرفتن عمومیت وجهه، به طور مستقیم این برداشت میشود که بعضی از اعمال خاص، ذاتاً وجهه را تهدید میکنند. آن اعمال که بنا بر طبیعتشان، بر خلاف میل وجهه مخاطب یا گوینده است، کنش به مخاطره اندازی وجهه خوانده میشود.
عمل ردکردن یک تهدید جدی برای وجهه مثبت مخاطب به شمار می رود. در نتیجه میبایست تلاشی برای کاهش این تهدید به کار برد. گوینده باید استراتژیهایی را به کار ببندد که به استراتژیهای ادب مربوط است. بنا به گفتهی براون و لوینسون، برای کاهش تهدید برای وجهه مثبت و منفی مخاطب، دو نوع ادب مثبت و ادب منفی وجود دارد. ادب مثبت به وجهه مثبت مخاطب مربوط است. ادب مثبت یک عامل شتابدهنده اجتماعی ست که نشان میدهد شخص میخواهد با نشان دادن شباهتها، (در نقطه نظرات و اهداف، هدیه دادن، ابراز علاقه کردن و….) به مخاطب نزدیک شود. (۱۹۸۹:۱۰۱-۱۰۳)
ادب مثبت شامل استراتژیهایی است که به مخاطب اجازه میدهد که بداند او مورد علاقه و تایید است. این استراتژی ها شامل ارزیابی مثبت از اعمال، ظاهر و سایر خواص مخاطب، نشان دادن شباهتها در نقطه نظرات و اهداف، هدیه دادن، نشان دادن علاقه و توجه به دیگران، دوست و همکار بودن می باشد.
در حالیکه ادب منفی به وجهه منفی مخاطب نظر دارد. در ادب منفی گوینده نمیخواهد در آزادی دیگری دخالت کرده و موجبات آزار او را فراهم آورد.
یکی از راههای نشان دادن ادب در صحبت کردن است. گاهی گوینده بدون اینکه که احساسات طرف مقابل را درگیر مکالمه کند، به سادگی یک بیان مستقیم یا درخواست را بیان می کند. درست است که خطر نادیده گرفتن وجهه طرف مقابل وجود دارد، ولی گوینده با سادگی و غیر مبهم بودن به هدف خود میرسد.
این نوع از استراتژی مستقیم در مردمی که خیلی هم را میشناسند و باهم راحت هستند مثل دوستان نزدیک و خانواده، اتفاق میافتد. در مقایسه با این استراتژیهای مستقیم، در استراتژیهایی، مخاطب خودش را از هرگونه تحمیل مبری میکند. این استراتژیها همراه با استعاره و طنز، سوالهای بلاغی، حشو و هرگونه ایما و اشاره است که گوینده تلاش میکند بدون هرگونه عمل مستقیمی منظور خود را بیان کند، که در این حالت منظور قابل مذاکره و تفسیر خواهد بود. ( براون و لوینسون ۱۹۸۹-۶۹)
از آنجا که موضوع پژوهش حاضر، عمل ردکردن، یک تهدید جدی برای درخواست وجهه مخاطب به خصوص وجهه مثبت به شمار میرود، میباشد، بیان این نظریه لازم به نظر میرسید. نظریه ذکر شده شامل استراتژیهای ادب میباشد که برای کم کردن تهدید وجهه مخاطب، بسیار مورد استفاده است.
گارسیا [۳](۱۹۹۲) در پژوهشی بر مبنای طرح اسکلن و اسکلن[۴](۱۹۸۳)، استراتژیهای ادب را به دو گروه ادب همکاری[۵] ( برای حفظ وجهه مثبت ) و ادب تسلیم و احترام[۶] ( برای حفظ وجهه منفی) دسته بندی میکند. وی همچنین استراتژیهای ادب براون و لوینسون (۱۹۷۸) را بر همین مبنا، اینگونه طبقهبندی میکند: رک و بیپرده[۷]، ادب مثبت[۸]، ادب منفی[۹]، محرمانه[۱۰] و بیتفاوت[۱۱].
سخنگویان هنگامی از استراتژی رک و بیپرده استفاده میکنند که احتمال تهدید بسیار کمی برای به مخاطره اندازی وجهه مثبت یا منفی وجود دارد. این امر هنگامی اتفاق میافتد که فاصله اجتماعی دوطرف سخن و نزدیکی خویشاوندی، تقریباً برابر باشد. مثالهایی برای این استراتژی شامل توهینها، فرمانها، انتقادها و هشدارهاست.
استراتژی ادب مثبت، برتشکیل همبستگی و صمیمیت تأثیر گذاشته و شامل خودداری از مخالفت، قول، تعارف، عمل متقابل و همدردی میباشد. ادب منفی نیز، شامل غیر مستقیم بودن، بهکاربردن سؤال و احترام به خواسته دیگری، معذرتخواهی، به حداقل رساندن تحمیل و طفره رفتن است. استراتژی محرمانه و خصوصی، استفاده غیرمستقیم از زبان، هنگامی که سخنگو مبهم، دوپهلو یا ناقص صحبت میکند میباشد.
در استراتژی بیتفاوت نیز، سخنگو ترجیح میدهد ساکت بماند. دسته بندی استراتژیهای ادب به صورت ذیل در میآید: ( گارسیا: ۱۹۹۲)
استراتژیهای ادب براون و لوینسون
دسته بندی اسکلن و اسکلن
رک و بی پرده
بیان علاقه/ رغبت
پیشکش/ قول
موافقت/ اجتناب/ مخالفت
دفاع/ افزایش زمینههای مشترک
ادب همکاری
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-04-14] [ 03:23:00 ب.ظ ]
|