۳- هدف‌گذاری
۴- تعیین و تدوین استراتژی‌ها
۵- بسترسازی و اجرای استراتژی‌ها
۶- کنترل استراتژی‌ها
۵-۵-۱- تعریف محیط خارجی
الف-فرصت ها: ویژگی هایی از محیط خارجی که به سازمان این توان و امکان را می دهد تا به اهداف استراتژیک خود نایل شود و یا آن را پیش ببرد.
ب-تهدیدها: ویژگی هایی از محیط خارجی که ممکن است مانعی برای سازمان در نیل به اهداف استراتژیک آن شوند.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مجموعه عوامل محیط خارجی در شش محور قابل ارائه است:
۱ ـ عوامل اجتماعی و فرهنگی
۲ ـ عوامل فن آوری
۳ ـ عوامل قانونی
۴ ـ عوامل رقابتی نظیر، سیستم آموزشی رقبا، اهداف و استراتژی های آنان.
۵ ـ عوامل اقتصادی
۶ ـ عوامل جهانی و بین المللی
۶-۵-۱- تعریف محیط داخلی
الف- قوت ها: ویژگی های مثبت و درون سازمانی که سازمان با بهره گیری از آنها می تواند بر اهداف استراتژیک خود فائق آید.
ب- ضعف ها: ویژگی های درون سازمانی که ممکن است بازدارنده یا محدودکننده عملکرد سیستم باشند. مجموعه عوامل محیط داخلی در محورهای زیر ارائه میگردد.
۱ ـ عوامل مدیریتی
۲ ـ مالی
۳ ـ جذب و ترویج
۴ ـ تحقیق و توسعه
۵ ـ تعلیم و تربیت
۶ ـ سیستم های اطلاعاتی
۶-۱-مدیریت علمی
مدیریت علمی عبارت است از مهندسی کارایی سیستم که با نگرش مکانیکی و فیزیولوژیکی سیستمی، استاندارد کردن و تحلیل عملیات در پی حداکثر بهره وری با حداقل هزینه، زمان و نیروی کار همراه است. در مفهوم مدیریت علمی نکته اصلی رویکرد مکانیکی تحلیلی است که بیشتر مدیران اجرایی باید به کار گیرند.
۱-۶-۱- مفهوم علم مدیریت
علم مدیریت عبارت است از کاربرد اصول ریاضی، پژوهش عملیات، تکنولوژی اطلاعات و تکنولوژی علمی در قالب تفکر سیستمی به منظور تصمیم گیری صحیح و برنامه ریزی دقیق و حل منطقی مشکلات به گونه ای که از روایی و پایایی بر خودار باشد. در مفهوم علم مدیریت نکته اصلی رویکرد کمی است که بیشتر در اندیشه مدیران رده بالا برای برنامه ریزی و تصمیم گیری کاربرد دارد.
مدیریت سیستمی عبارت است از فرایند برنامه ریزی، سازماندهی، فرماندهی، هماهنگی و کنترل امور سیستم جهت بهره وری سازمانی و تحقق هدف های آن. در مفهوم مدیریت نکته اصلی رویکرد عملیاتی است که بیشتر در رده مدیران میانی کاربرد دارد.
۲-۶-۱- مفهوم مدیریت بوروکراسی
بوروکراسی نگرشی است جامعه شناختی به تشکیلات رسمی و بزرگ سازمانی منبی بر اقتدار منطقی و قانون با تاکید بر عوامل تخصص گرایی رعایت سلسله مراتب سازمانی عدم جهت گیری شخصی و تامین امنیت شغلی به منظور کارایی و بهره وری سازمان می باشد. در مفهوم مدیریت بوروکراسی نکته اصلی رویکرد قانونی است که در تمام سطوح مدیریت باید در نظر گرفته شود.
۳-۶-۱- مفهوم مدیریت مبتنی بر روابط انسانی
از آنجا که سازمان مخلوق روابط انسانی است. مدیریت همان علم و هنر بر قراری روابط انسانی به منظور بالا بردن جنبه های کیفی سازمان از طریق جایگزینی فرهنگ عاطفی به جای فرهنگ مادی است. بنا براین مدیریت مبتنی بر روابط انسانی عبارت است؛ از ایجاد نگهداری، گسترش تعامل پویا و تفاهم عاطفی میان افراد تا با دلگرمی و رضایت خاطر و روحیه مطلوب در جهت نیل به هدف های سازمان و رشد و توسعه آن همکاری و مشارکت فعال داشته باشند.
۴-۶-۱- مفهوم مدیریت رفتار سازمان
زندگی و رفتار سازمانی عبارت است از رویکردهای مشترک افراد بر مبنای فرهنگ سازمانی ارزش های مشترک احساس هویت جمعی جو سازمانی و ادراکات مشترک که بر خاسته از روابط رسمی و غیر رسمی سازمانی است. بنابراین مدیریت رفتار سازمانی عبارت است از درک پیش بینی و کنترل سلوک انسان در سازمان و تعامل افراد و گروه ها در سازمان به منظور بهره وری سازمانی و تحقق هدف های آن.
۵-۶-۱- مفهوم مدیریت سیستمی
با توجه به اینکه سیستم عبارت است از موجودیتی یک پارچه متشکل از عناصری مرتبط و متعامل که به آن کلیت و تمامیت می دهد. مدیریت سیستی عبارت است از برنامه ریزی، سازماندهی، همخوانی و هماهنگی مفردات کلیت و یگانه سازی عناصر و عملیات سازمانی با توجه به هم افزایی کنترل و هدایت تشکیلات فنی اجتماعی سازمان در جهت نیل به هدف های آن با توجه به کنش متقابل سازمان و محیط.
۶-۶-۱- مفهوم مدیریت اقتضایی
با توسعه نظریه سیستم های باز و رد فرضیه های جهانشمول مدیریت و اینکه هیچ راهی به عنوان بهترین راه برای سازماندهی و مدیریت وجود ندارد. بنابراین نظریه مدیریت اقتضایی عبارت است از برقراری ارتباط اقتضایی و وظیفه ای بین متغیرهای محیطی، زمانی و مکانی با متغیرهای مستقل. و متغیرهای درون سازمانی عوامل انسانی سازمان به عنوان متغیرهای تابع، بنابراین اگر های تابع برای بهره وری سازمانی و تحقق هدف های آن.
۸-۶-۱- مفهوم مدیریت تغییرات استراتژی
توانایی مدیریت تغییر استراتژی یکی از مهارت های اصلی مدیران تحول آفرین محسوب می شود. منظور از مدیریت استراتژیک اعمال تغییرات مداوم با هدف انطباق سیستم با محیط پیرامون خود است. بنابراین مدیران تحول آفرین همواره در پی اداره برنامه های تغییر و تحول در جهت اجرای استراتژی ها و تصمیم گیری های کلیدی سازمان هستند. در مدیریت تغییرات استراتژی دو نکته کلیدی زیر حائز اهمیت است:
۱- ایجاد شرایطی که در آن سطح آگاهی مدیران نسبت به وضعیت سیستم ارتقاء یابد این مسئله سرآغاز اجرای کارآمد و موثر تغییرات است. توجه مدیران به این نکته سطح آگاهی آنان را نسبت به وضعیت سیستم به شکل فزاینده ای ارتقاء خواهد داد و فرایند تغییر نیز به طبع آن هدفمندتر اجرا خواهد شد.
۲- تغییراتی که اجرای آن از جانب مدیران عالی آغاز می شود باید به نوعی به سایر کارکنان سازمان تسری یابد. آگاهی از وجود مقاومت های احتمالی در برابر تغییرات و چگونگی غلبه برمقاومت ها و اینکه شکستن مقاومت ها در چه بخش هایی از سازمان و به چه شکلی باید صورت پذیرد ویژگی مهمی است که مدیران تحول آفرین امروز باید از آن برخودار باشند.
۹-۶-۱- مفاهیم استراتژی های مدیریت تغییر تحول آفرین
با توجه به میزان آمادگی سازمان برای تغییر و تحول و با توجه به میزان اقدامات الهام بخش و ساختاری مورد نیاز می توانیم از چهار نوع استراتژی استفاده نماییم، که روابط بین سطوح آمادگی سازمان و استراتژی های مدیریت تغییر تحول آفرین را نشان داده است.
۱- استراتژی رادیکالی، این استراتژی به معنی تخریب وضعیت موجود و اجرای استراتژی جدید است در این حالت از اقدامات ساختاری در سطح بیشتر و از اقدامات الهام بخش در سطح کمتری استفاده می شود.
۲- استراتژی توانمندساز، این استراتژی در پیترسیم چشمانداز آینده و توسعه نقشها و فعالیتهای مورد نیاز است در این حالت از اقدامات ساختاری در سطح وسیعتر واز اقدامات الهام بخش نیز در سطح بالایی استفاده می شود.
۳- استراتژی حمایتی، در این استراتژی برافزایش تعهد و جلب مشارکت در تصمیم گیری های اثر گذار است در این حالت از اقدامات ساختاری در سطح محدودتر واز اقدامات الهام بخش نیز در سطح بالایی استفاده می شود.
۴- استراتژی تاییدی، در این استراتژی عامل هدایت به عنوان عامل تحول و کنترل کننده پیشرفت مطرح است همچنین در این وضعیت از اقدامات ساختاری و اقدامات الهام بخش در سطح پایینی استفاده می شود.