۲-۱-۲-۱-مدیریت کیفیت فراگیر در آمریکا:

در طی چند سال گذشته، کشور آمریکا در بازار جهانی با رقابت شدیدی روبرو بوده است. از یک طرف کشورهای اتحادیه اروپایی و از طرف دیگر کشورهای جنوب شرقی آسیا و جدیداً کشور چین از رقبای عمده ایالات متحده آمریکا در عرضه تولیدات و تجارت و اقتصاد هستند و انقلاب بین‌المللی در کیفیت و بهره وری، فشار سنگینی را به اقتصاد آمریکا وارد نموده است.

نقطه نظرات دمینگ آمریکایی جان تازه ای به حیات اقتصادی ژاپن در دهه ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۰ بخشید. ‌آمریکاییان به طور شتابزده ای دریافتند که از قافله کیفیت عقب مانده اند. ‌بنابرین‏ با گسیل داشتن کارشنان خود با ژاپن و ورود مشاوران ژاپنی به آمریکا نشان دهنده این امر بود که در دهه ۱۹۸۰ آمریکا شعار ملی خود را در سطح کشور شکار کیفیت بود. ‌آمریکاییان توانستند نسخه مدیریت کیفیت فراگیر آمریکایی را با بهره گرفتن از دستاوردهای جدید مدیریت کیفیت فراگیر ژاپن به روز کنند و تا حدی از عقب ماندگی خود در کیفیت نسبت به ژاپن بکاهند. (جعفری و دیگران، ۱۳۷۹)

۲-۱-۲-۲-کاربرد مدیریت کیفیت در تایوان:

درمطالعه ای از ۵۰۰ شرکت عالی کشور تایوان, با توجه به اینکه به طور مداوم،کشورهای منطقه اقیانوس آرام (جنوب شرقی آسیا)از رکود اقتصادی به دلیل بحران های مالی زیان دیده بودند. برعکس کشور تایوان، البته جدا از رقبای منطقه ایش توانسته است این بحران ها را به فرصت تبدیل کند. در کنار عوامل مالی که توسط اقتصاددانان بحث می شود. مدیریت کیفیت هم باید به ‌عنوان عامل عمده ای در این بهبود نگریسته شود این تحقیق چگونگی به کارگیری موضوعات کیفیت مخصوصاً مدیریت کیفیت جامع در دهه گذشته در صنعت تایوان را بررسی می‌کند پرسشنامه هایی برای جمع اطلاعات از ۵۰۰ شرکت عالی تایوان طراحی شده اند. تجزیه و تحلیل آماری برای ارزیابی اثرات مدیریت کیفیت جامع و همچنین پیشنهاداتی برای بهبود ارائه می‌کند. در این بررسی نرخ پاسخ گویی به تحقیق ۲۵% بود (از ۳۰۰ پرسشنامه ۷۵ پرسشنامه). دو پرسشنامه به دلیل اینکه به دلیل نامناسب بودن جوابها معتبر نبودند البته، نهایتاًً ۷۳ پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.در میان ۷۳ شرکتی، که به طور معتبر به پرسشنامه‌ها پاسخ داده بودند ۳۹ شرکت از آن ها قبلاًَ ازمدیریت کیفیت جامع استفاده کرده بودند. این مطالعه بیان می‌کند که بیشتر از نصف شرکت‌ها به طور عادی خود را با روش مدیریت کیفیت جامع برای بهبود عملکردشان در کیفیت سازگارکرده اند. البته ۱۵ شرکت از ۳۴ شرکت هنوز استفاده نکرده اند, نشان داده‌اند که آن شرکت‌ها ‌با مدیریت کیفیت جامع درآینده نزدیکی سازگار خواهند شد.‌به این باوردست یافته اند که مدیریت کیفیت جامعآنها را بهبود عالی در کیفیت و سهم بازار رهنمون می‌سازد. از آنجایی که زمان کاربردمدیریت کیفیت جامع برای شرکتهایی که ازمدیریت کیفیت جامع استفاده کرده اند۱۸%از ۱۰ سال بیشتر و ۳۳% بین ۵ سال تا ۱۰ سال و ۳۶% از ۱ سال تا ۵ سال و ۱۳% کمتر از ۱سال است. (شینگ هانگ: دانشگاه تامکانگ، تایپه، تایوان)

بعضی از ایده های فلسفه مدیریت کیفیت جامع را برای آزمون موضوعاتی ‌در مورد درک ازمدیریت کیفیت جامع ارائه شده است (در قسمت پرسشنامه) نتایج دلگرم کننده هستند ،از آنجا که بعضی از شرکت‌های پاسخگو بخوبی و به طور نوید بخشی این قسمت را جواب دادند در حدود ۸۵%از شرکت‌های پاسخگو با شاخص سه اصل مدیریت کیفیت جامع آشنا هستند. (جعفری و دیگران، ۱۳۷۹)

اندکی ابهام در موردمدیریت کیفیت جامع وجود دارد( به طور مثال مدیریت کیفیت جامع نیاز به انجام کار زیادی یا جمع‌ آوری داده ها و تیم های سازمان یافته دارد.) که ممکن است شرکت‌های پاسخگو گیج شوند.

البته، این امر بر مطالعه تاثیری ندارد و برای بررسی بیشتر ارزشمند است، البته تمام ۳۹ شرکت ‌پاسخ‌گویی‌ که مدیریت کیفیت جامع را به کار گرفته اند موقعیت به کارگیری از مدیریت کیفیت جامع در تایوان در بررسی مورد استفاده قرار می گیرند.

پاسخ به آمادگی برای به کارگیری مدیریت کیفیت جامع بیشتر از ۷۰% پاسخ‌ها بود که موید کاربرد مدیریت کیفیت جامع به تغییرات سازمانی نیاز دارد،می‌باشد. در حدود ۲۸% از پاسخ دهندگان دانسته اند که فرهنگ سازمانی هم بایستی تغییر یابد همچنین طبقه بندی دراز مدت راهبردها، تعهدات مدیریت عالی ادغام رضایت مشتری ‌با مدیریت کیفیت جامع و تأکید به درگیر نمودن کارکنان و آموزش اکثر شرکت‌های پاسخگو تجارب مثبتی است که آن شرکتهایی را به طور جدی آماده به کارگیری مدیریت کیفیت جامع هستند، آگاه سازد. (شینگ هانگ: دانشگاه تامکانگ، تایپه،تایوان)

بیشتر کار برای انجام درجه ای از ترکیب مدیریت مالی ومدیریت کیفیت جامع مورد نیاز است از آنجا که هنوز در حدود نصفی از شرکت‌های پاسخگو، مدیریت کیفیت جامع را با مدیریت مالی ترکیب نکرده اند و ممکن است باعث شود کاربردمدیریت کیفیت جامع در این شرکت‌ها ناکارآمد باشد.

در تلاشهایی که شرکت‌ها در بکاگیری مدیریت کیفیت جامع کرده‌اند، اکثر این شرکت‌ها تلاش‌های عمده ای در به کارگیری مدیریت کیفیت جامع انجام داده‌اند شکل ۶ خود ارزیابی از تلاش‌های به کارگیری مدیریت کیفیت جامع در شرکت‌های پاسخگو را نشان می‌دهد. همان‌ طور در شکل دیده می شود، مسئولیت کیفیت می‌تواند تلاش قابل ملاحظه ای باشد که شرکت‌های پاسخگو برای به کارگیری مدیریت کیفیت جامع نشان داده‌اند. آن به تمام نیروی کاری برای درک اینکه کیفیت، مسئولیت هر شخصی در سازمان است ، نیاز دارد. البته آموزش بنظر می‌رسد به طور مداوم در شرکت‌های پاسخگو، کمتر قابل توجه باشد، فقط تلاش‌های متوسط دقیق در اجرای مدیریت کیفیت جامع انجام شده اند. (شینگ هانگ: دانشگاه تامکانگ، تایپه، تایوان)

درگیر نمودن مدیریت عالی، مدیریت میانی، نیروی کاری توسط مقیاس لیکرت از یک تا ۵ اندازه گیری می شود.

نتایج نشان می‌دهند که اکثر این شرکت‌ها در حقیقت تعهداتی از مدیریت عالی و مدیریت میانی و نیروی کاری کسب کرده‌اند البته درجه درگیری مدیریت میانی نسبتاً بیشتر از مدیریت عالی و نیروی کاری است.

همچنین تیم‌های هدایت کیفیت، برای به کارگیری (اجرای) مدیریت کیفیت جامع در یک شرکت اساسی اند. اکثر شرکت‌ها (در حدود ۸۵%) تیم‌های هدایت برای برنامه ریزی و رهبری و مدیریت دارند. البته تقریباً همه شرکت‌ها رویه های جزئی و مستنداتی برای اجرای مدیریت کیفیت جامع دارند .

شرکت‌های متفاوت با مشکلات متفاوتی بهنگام اجرای مدیریت کیفیت جامع روبرو خواهند شد. بررسی نشان داده که اکثر مشکلات از دانش و درک ناقص در موردمدیریت کیفیت جامع، مقاومت و عدم توافق کارکنان و عدم تداوم حمایت مدیریت عالی می‌باشند در میان این مشکلات، عدم مداومت حمایت مدیریت عالی مشکل ترین مسئله برای حل است. جدول شماره ۳ تداوم و درجه شدت مشکلات و موانع مدیریت کیفیت جامع را نشان می‌دهد. (شینگ هانگ: دانشگاه تامکانگ، تایپه،تایوان)

زمان ارزیابی عملکرد اجرا (به کارگیری) مدیریت کیفیت جامع، مقیاس های لیکرت هم برای ارائه درجه موفقیت شرکت‌ها استفاده می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...