آموزش به عنوان عاملی اثرگذار بر سرمایه ی انسانی، کالایی عمومی محسوب می شود که آثار خارجی آن قوی بوده و محروم ناپذیر[۱۲۳] می باشد.
در سال های اخیر، آمورش به عنوان یکی از تولیدکنندگان قدرتمند سرمایه ی اجتماعی مطرح شده است. آموزش باعث می شود که حداقل توانایی لازم را برای اداره ی زندگی فراگیریم که این توانایی ها شامل خواندن، نوشتن و کارهای مربوط به کسب و کار می شود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

دانش آموزان در مدرسه فعالیت های مشترک زیادی مانند کلاس های ورزش، فعالیت های موسیقی و غیره انجام می دهند که از این طریق آگاهی شان از خودشان بیشتر می شود و توانایی کار کردن به صورت گروهی را می آموزند.
بنابراین مدرسه رفتن با انتشار دانش باعث پیشرفت سرمایه ی انسانی و با ترویج هنجارهای اجتماعی باعث پیشرفت سرمایه ی اجتماعی می گردد و سرمایه گذاری در آموزش، سرمایه گذاری در سرمایه ی اجتماعی محسوب می شود(هوانگ و همکاران، ۲۰۰۹: ۴۵۵).
آموزش غیر رسمی[۱۲۴] نیز (که شامل دانش ها و مهارت هایی که افراد به صورت ضمنی توسط تجربیات روزمره خود کسب می کنند) یکی از ابزارهایی است که دولت ها از آن برای از بین بردن فقر توسط خود افراد جامعه استفاده می کنند. این نوع آموزش می تواند راهی هموار کننده برای افراد بیکار، اقلیت های قومی و نژادی جامعه و اکثر جوامع جهت کسب مهارت ها، اعتماد، اعتبار و توسعه ی پتانسیل های مورد نیاز جهت رهبری کسب و کارهای سود آور باشد. بنابراین آموزش غیررسمی، جوامعی را که از لحاظ اجتماعی و اقتصادی مزیتی در آن ها وجود ندارد، فعال می کند و با مشارکت بیشتر در امور بازسازی جامعه و تشویق بیشتر در یادگیری بیشتر، به ساختن سرمایه ی اجتماعی فرهنگی کمک می کند.[۱۲۵]
مطابق عقیده فوکویاما، بخشی که دولت می تواند بیشترین نقش مستقیم را در ایجاد سرمایه ی اجتماعی اعمال کند، آموزش می باشد. مدرسه می تواند استانداردهای رفتار خوب را در افراد ایجاد کند و به اجتماعی کردن افراد جوان کمک کند تا بتوانند به واسطه ی آگاهی بهتر و بیشتر در یک جامعه جذب شوند.
در واقع، مدرسه به عنوان اولین نهاد بیرونی که فرد به آن وارد می شود، دانش (اطلاعات) را که منبع اصلی سرمایه ی انسانی می باشد، تقویت می بخشد و فعالیت های درون گروهی، هنجارهای عمده ی اجتماعی و مسؤلیت های جامعه را که عناصر اصلی سرمایه ی اجتماعی هستند، وسعت می دهد.
“آموزش در ایجاد سرمایه ی اجتماعی مؤثر است و فرایند آموزش حاصل نوعی جامعه پذیری جدید است. تحصیل در یک محیط علمی با خرده فرهنگ خاص، خود انتقال دهنده ی هنجارها و فرهنگ خاص خود است و پیوندها و شبکه های جدیدی را به ارمغان می آورد”(ذاکر صالحی، ۱۳۸۷: ۲۶).
استیگر[۱۲۶](۲۰۰۲ ) بیان کرده است که بخشی از مصرف می تواند برای توسعه سرمایه ی انسانی از طریق بهداشت و آموزش {که باعث افزایش بهره وری نیروی کار می شوند} اختصاص داده شود. بعدها دیندا (۲۰۰۷)، مدل استیگر (۲۰۰۲) را با اضافه نمودن سرمایه ی اجتماعی به آن، توسعه داده است. همانطور که اشاره شد مبنای نظری این الگو توسط لوکاس در سال ۱۹۸۸ ارائه شده است و در قالب الگوی رمزی-کاس-کوپمن[۱۲۷] تدوین شده است. در این الگو فرض شده است که سرمایه ی انسانی از لحاظ کیفی و کمّی باید به اندازه ی کافی وجود داشته باشد تا بتواند هنجارها و قوانین اجتماعی را برای توسعه ی سرمایه اجتماعی و همکاری منتقل کند.
دیندا (۲۰۰۷)، الگوی خود را بر اساس مبانی نظری این مباحث به این شکل تدوین کرده است که یک کارگزار نماینده، تولید خود را با توجه به اینکه، تولید تابعی از سرمایه {ترکیبی از سرمایه ی فیزیکی، سرمایه ی انسانی و اجتماعی} است حداکثر می کند.
فروضی که برای این الگو در نظر گرفته شده است به شرح زیر می باشد:

    • اقتصاد توسعه یافته باشد.
    • نرخ پس انداز درون زا می باشد و در الگو تعیین می شود.
    • تعداد زیادی بنگاه و خانوار با مقدار ثابت وجود دارد که همگن و شبیه هم می باشند.
    • بازار محصول و عوامل تولید رقابتی است.
    • سرمایه گذاری بر سرمایه ی انسانی به مقدار کافی می باشد.
    • تکنولو‍ژی تولید از نوعAK می باشد.
    • بازدهی ثابت نسبت به مقیاس می باشد (جهت رسیدن به رشد پایدار ضروری می باشد).
    • قسمتی از تولید جهت مصرف و قسمتی از آن جهت سرمایه گذاری می باشد.
    • ویژگیهای تابع تولید متمرکز[۱۲۸] در رابطه (۶) به این شرح است که در آن شیب تابع تولید متمرکز ثابت است و از مبدأ شروع می شود و تعقر ندارد:

y=f(k) , f=Constant , f=۰ and f(0)=0 (۳-۶)

    • یک بخش مصرف برای توسعه ی سرمایه ی انسانی (ازطریق بهداشت و آموزش که خود آنها باعث افزایش بهره وری نیروی کار می شوند) به کارگرفته می شود. این نوع از مصرف مولد[۱۲۹] باعث پیشرفت سرمایه ی انسانی یک منطقه یا کشور می شود.
    • کلیه ی متغیرها به صورت سرانه هستند.
    • این الگو سعی می کند آثار خارجی مثبت سرمایه ی انسانی را با عنوان سرمایه ی اجتماعی، درونی[۱۳۰] کند.

معادله های حرکت[۱۳۱] سرمایه ی فیزیکی، سرمایه ی انسانی و سرمایه ی اجتماعی در ادامه آورده شده است (معادله های۳-۷ تا ۳-۱۱)[۱۳۲]:

(۳-۷)
(۳-۸)
(۳-۹)
(۳-۱۰)
(۳-۱۱)
η۱ = αk/kp و η۲ = βk/kh, , η۳ = (۱αβ)k/ks

Ψ(c) = η۱cη۱h(c)
که در آن متغیرها عبارتند از:
k: انباشت سرمایه؛
kp: سرمایه ی فیزیکی؛
kh: سرمایه ی انسانی؛
Ks: سرمایه ی اجتماعی؛
c: مصرف؛
α و β: به ترتیب کشش تولید سرمایه ی فیزیکی و سرمایه ی انسانی؛
pδ: نرخ استهلاک سرمایه ی فیزیکی؛
sδ: نرخ استهلات سرمایه ی اجتماعی می باشد و فرض می شود که سرمایه ی انسانی استهلاک ندارد.
مانند دیگر انواع سرمایه، سرمایه ی اجتماعی با هزینه های حفظ و نگهداری[۱۳۳]همراه است. اعتماد و صداقت که همیشه به عنوان پایه های سرمایه ی اجتماعی شناخته می شوند، همیشه ثابت باقی نمی مانند. اما سرمایه ی اجتماعی در صورت استفاده کاهش پیدا نمی کند و بالعکس می تواند درنتیجه ی استفاده از آن، انباشته شود؛
h©: مقداری از مصرف که موجب تولید سرمایه ی انسانی می شود (مصرف مولد) و تابعی اکیداً مقعر است؛ بنابراین ویژگیهای تابع مقعر را دارد؛
(kh) : مقدار سرمایه ی اجتماعی تولید شده، تابعی از میزان سرمایه ی انسانی می باشد و تابعی صعودی و اکیداً مقعر است و

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...