هنگامی که منابع مالی اولیه تأمین شد، مرحله جستجوی منابع مالی[۱۰] پایان می‌یابد و پروژه به سیستم توسعه بنگاه وارد می‌شود. توسعه، مرحله‌ای است که ممکن است بسیار طولانی باشد. در طول این دوره، تمامی سیستم‌های مدیریت پروژه بنگاه بر پروژه تأثیر می‌گذارند. مدیران ارشد بنگاه نیز ممکن است شخصاً در امور پروژه دخالت کنند. سیستم مدیریت بنگاه نیز می‌تواند تأثیرگذار باشد زیرا اعضای تیم پروژه کماکان جزیی از بنگاه خواهند بود. به علاوه، وقتی تیم پروژه به کمک واحدهای درون سازمانی نیاز داشته باشد، باز هم سیستم مدیریت کسب و کار دخیل خواهد بود. هنگام انتقال دستاورد پروژه به یک واحد بنگاه نیز سیستم مدیریت تأثیر خواهد داشت(تید،۱۹۹۸).

۲ـ۳ـ۳)نگرش سیستمی نوآوری و رویکردهای سیستم نوآوری:

در نگرش های سیستمی، نوآوری به صورت فرآیندی سیستماتیک تحلیل می‌شود که در آن، وابستگی متقابل پیچیده و بالقوه‌ای وجود دارد که در آن ها تعاملات چندگانه‌ای بین عناصر موجود در فرآیندها دیده می‌شود. نگرش‌های سیستماتیک نوآوری، اغلب نگرش­هایی هستند که اهمیت زیادی برای کشش بازار (تقاضا) قائلند ‌و منحصراً به عرضه تأکید نمی­کنند، این نگرش­ها ساختاری غیرخطی دارند و دارای مسیرهای بازخورد مناسبی می‌باشند و ارتباطات متقابل میان عناصر مؤثر بر فرایند نوآوری نقشی مهم را ایفاء می‌کنند.

سیستم‌های نوآوری بر دو جنبه اساسی فرایند نوآوری تأکید می‌کنند و براین اساس آن را تحت یک ساختار سیستماتیک بیان می‌کنند. این ۲ جنبه عبارتند از:

    1. تأکید بر تعاملات و یکپارچگی میان عناصر مختلف موجود در درون فرایند نوآوری. در واقع در این جنبه بر تعاملات میان تحقیقات پایه، R&D، فرایند تولید، نوآوری و بازاریابی آن و همچنین مسیرهای بازخور میان آن ها تأکید می‌شود.

  1. تأکید بر جنبه بیرونی نوآوری و اهمیت ارتباط میان سازمان‌های نوآور و دیگر سازمان‌ها. در واقع نوآوری در فضایی گسترده‌تر دیده می‌شود که در آن ارتباطات میان تأمین‌کنندگان، مشتریان، نهادهای نظم‌دهنده و سازمان‌های آموزشی و تحقیقاتی با شرکت های تولیدی معنا می‌یابد. و می‌توان گفت که زمینه کلی فرایند نوآوری به صورت شبکه‌ای پیچیده از تعاملات به نظر می‌رسد.(محمدی،۱۳۹۰)

به طور کلی سه دسته از رویکردها سیستم نوآوری بر سطوح تحلیلی مختلفی استوار بوده و به عنوان مهم ترین رویکردهای سیستم نوآوری مطرح می‌باشند. سه سطحی که بیشتر در ادبیات مورد بررسی قرار گرفته اند عبارتند از:

    1. سیستم ملی نوآوری: این رویکرد به تحلیل نهادها و تعاملات تاثیرگذار بر توسعه نوآوری در سطح ملی پرداخته و به منظور سیاست گذاری های ملی و ساماندهی فرایند نوآوری در سطح ملی استفاده می شود.

    1. سیستم بخشی نوآوری :این رویکردها به تحلیل نهادها و تعاملات تاثیرگذار بر توسعه نوآوری در سطح یک بخش و یا یک حوزه فناوری پرداخته و به منظور سیاست گذاری های بخشی و ساماندهی فرایند نوآوری در سطح یک بخش صنعتی یا یک حوزه فناوری استفاده می شود.

  1. سیستم منطقه­ای نوآوری: این رویکرد به تحلیل نهادها و تعاملات تاثیرگذار بر توسعه نوآوری در سطح منطقه ای پرداخته و به منظور سیاست گذاری های منطقه ای و ساماندهی فرایند نوآوری در سطح یک منطقه جغرافیایی استفاده می شود.(محمدی،۱۳۹۰)

‌بر اساس تعاریف ارائه شده از سیستم های نوآوری ،رویکرد سیستم بخشی نوآوری، رویکرد مورد استفاده در این تحقیق می‌باشد. ‌به این دلیل که تحقیق حاضر در بخش صنعت هوایی و در حوزه محصولی هواپیماهای تجاری انجام می‌گیرد.در ادامه رویکرد سیستم نوآوری بخشی توصیف می‌گردد.

۲ـ۳ـ۴)سیستم نوآوری بخشی :

همان‌ طور که از نام این مفهوم پیدا‌ است، تمرکز این دیدگاه بر یک بخش است و آن را به عنوان هسته اصلی تحلیل خود در نظر ‌می‌گیرد. در واقع تفاوت­های ماهیتی و ساختاری بخش­های مختلف فناورانه باعث می­ شود که این ایده به ذهن برسد که ارزیابی و تحلیل نوآوری در سطح بخشی بسیار کاراتر خواهد بود. برسچی و مالربا این مفهوم را برای ارزیابی و تحلیل نوآوری در سطح بخشی ارائه دادند و آن را تحت عنوان نظام بخشی نوآوری و تولید، اینگونه تعریف کرده ­اند (بارسچی و مالربا،۱۹۹۷)

“نظام بخشی نوآوری و تولید عبارت است از مجموعه ­ای از محصولات جدید و موجود که برای استفاده در حوزه خاصی می­باشند و مجموعه ­ای از بازیگران که دارای تعاملات بازاری و غیربازاری در زمینه خلق، تولید و فروش آن محصولات می­باشند. یک نظام بخشی، دربرگیرنده پایه دانشی، فناوری­ها، ورودی­ ها و تقاضا (موجود و بالقوه) است. بازیگران تشکیل­دهنده یک نظام بخشی عبارتند از: سازمان­ها و افراد (مصرف­ کنندگان، کارآفرینان و دانشمندان). سازمان­ها ممکن است شرکت­ها باشند (مانند استفاده­کنندگان، تولید­کنندگان و تأمین­کنندگان ورودی­ ها) و یا ممکن است سازمان­ های غیر­شرکتی باشند (دانشگاه­ها، مؤسسات مالی، آژانس­های دولتی، اتحادیه ­های تجاری، مؤسسات فنی و غیره)، علاوه براین ممکن است که زیرمجموعه­هایی از سازمان­ های بزرگ باشند (مانند بخش­های R&D و تولید سازمان­ها) و یا مجموعه ­ای از سازمان­ها باشند (مانند انجمن­های صنعتی). هر کدام از این بازیگران با ویژگی­های خاصی مشخص می­شوند مانند: فرآیندهای یادگیری، توانمندی­ها، اعتقادات، اهداف، ساختار و رفتارهای سازمانی. این بازیگران از طریق فرآیندهای ارتباطی، تبادلی، همکاری، رقابت و فرماندهی با یکدیگر به تعامل می­پردازند و تعاملات آن­ها به وسیله نهادها (قوانین و قواعد) شکل داده می­ شود. در طول زمان، یک نظام بخشی از طریق تکامل همزمان عناصر مختلف آن، دچار فرآیندهای تغییر و تحول می­ شود.”

‌بنابرین‏ مهمترین مزیت­های نظام بخشی نوآوری عبارت است از: درک بهتر ساختار و مرزهای بخشی؛ بازیگران و تعاملات آن ها؛ فرآیندهای یادگیری، نوآوری و تولید؛ نحوه تحول و دگرگونی بخش­ها و فاکتورهای زیربنایی تأثیرگذار بر تفاوت­های عملکردی شرکت­ها و کشورها در یک بخش (بارسچی و مالربا،۱۹۹۷).

این دیدگاه مانند بسیاری از دیدگاه­ های نگرش نظام­مند از نظر مفهومی از نگرش اقتصاد تکاملی و نگرش تئوری سیستم­ها نشأت پیدا ‌کرده‌است. همان‌ طور که در تعریف نظام نوآوری بخشی بیان شد، این نگرش بر بازیگران غیر تجاری و تعاملات غیر تجاری بسیار تأکید می­ کند و برخلاف نگرش­های سنتی اقتصاد صنعتی (مانند نظریه­ های خوشه­های صنعتی، منطقه­های صنعتی و …) تعاملات غیر­تجاری مانند تعاملات دانشی و قانونی از اهمیت فراوانی برخوردار است. علاوه براین، نگرش نظام نوآوری بخشی با توجه به پایه­ های اقتصاد تکاملی، سعی دارد که چگونگی فرایند تحول و تکامل یک بخش را تبیین نماید و آن را به صورت یک نظام پویا می­بیند که دارای مرزها و تعاملات ایستا و ثابت نیست، بلکه در طول زمان دچار تغییر، تحول و تکامل می­ شود(بارسچی و مالربا،۱۹۹۷).

با توجه به مطالب و تعریف ارائه شده در فوق، ‌می‌توان گفت که عناصر پایه­ای یک نظام بخشی نوآوری عبارتند از:

    • محصولات

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...