• امید به زندگی ابدی (تیطس۱: ۲؛ ۳: ۷)؛ این زندگی برای همه آنانی که به خداوند عیسی مسیح اعتماد دارند و از او اطاعت می­ کنند تضمین شده است (یوحنا۳: ۱۶، ۳۶؛ ۶: ۴۷؛ اول یوحنا۵: ۱۱-۱۳). با وجود چنین وعده­هایی برای آنان که به خدا و پسر او عیسی اعتماد دارند پطرس اصرار می­ورزد که پیوسته مستعد باشید تا هر که سبب امیدی را که دارید از شما بپرسد او را جواب دهید (اول پطرس۳: ۱۵) (محمدیان، ۱۳۸۱: ۶۴۵).
  • امید به ظهور ثانوی مسیح: «آن امید مبارک و تجلی جلال خدای عظیم و نجات دهنده خود ما عیسی مسیح را انتظار کشیم که خود را در راه ما فدا ساخت تا ما را از هر ناراستی برهاند و امّتی برای خود ظاهر سازد که ملک خاصّ او و غیور در اعمال نیکو باشند» (تیطس۲: ۱۳)، «که خدا اراده نمود تا بشناساند که چیست دولت جلال این سر‌ّ در میان امتها که آن مسیح در شما و امید جلال است. » (کولسیان۱: ۲۷).

مسیحیت بر اساس رستاخیز و بازگشت حضرت عیسی (ع)، شکل گرفت. مسیحیان از عصر رسولان، پیوسته در شوق بازگشت دوباره آن حضرت روزگار را سپری کرده‌اند. بازگشت عیسی‌در عهد جدید بسیار اهمیت دارد و در کتاب‌های آن بیش از سیصد بار به این موضوع اشاره‌شده است. انتظار و شوق بازگشت مسیح در بخش‌هایی از عهد جدید مانند رساله­ اول و دوم به تسّالونیکیان و مکاشفه­ی یوحنا بیشتر منعکس‌شده است و مسیحیان به کتاب مکاشفه یوحنّا در پایان عهد جدید بسیار اهمیت می‌دهند (رسول­زاده، ۱۳۸۹: ۶۷). بی‌شک یک مسیحی مؤمن همواره در انتظار بازگشت شکوه‌مند او خواهد بود تا با مسیح در ملکوت الهی بزید. عهد جدید به عنوان مانیفست باورهای مسیحی، نمودار روشنی از این رجعت برای مسیحیان ارائه می‌کند. این آموزه در بخش‌های قدیمی‌تر عهد جدید مانند رساله اوّل و دوم پولس به تسالونیکیان به خوبی منعکس شده است (قاسمی قمی، ۱۳۸۸: ۱۳۵).
۱۰-امید و انتظارِ ملکوت خداوند: «و چون فریسیان از او پرسیدند که ملکوت خدا کی می‌آید او در جواب ایشان گفت: ملکوت خدا با مراقبت نمی‌آید و نخواهند گفت که در فلان یا فلان جاست. زیرا اکنون ملکوت خدا در میان شما است. و به شاگردان خود گفت: ایامی می‌آید که آرزو خواهید داشت که روزی از روزهای پسر انسان را بینید و نخواهید دید. و به شما خواهند گفت اکنون در فلان یا فلان جاست مروید و تعاقب آن مکنید. زیرا چون برق که از یک جانب زیر آسمان لامع شده تا جانب دیگر زیر آسمان درخشان میشود پسر انسان در یوم خود همچنین خواهد بود. لیکن او‌ّل لازم است که او زحمت بسیار بیند و از این فرقه مطرود شود. » (لوقا۱۷: ۲۴).
۱۰- منتظر رسیدن زمانی هستند که رنج­ها و فساد و تباهی زمین خاتمه یابد و بدن­ها متبدل شود (رومیان۸: ۱۸-۲۵؛ دوم پطرس۳: ۱۲؛ اعمال رسولان۲۴: ۱۵).

              1. اقسام امید در عهد جدید (ممدوح و مذموم)

از دیدگاه عهد جدید امید نهایی و اعتماد ایمانداران باید بر خدا، پسر او عیسی مسیح و کلامش قرار گیرد، و این نوع امید، امیدی ممدوح و پسندیده است ولی اگر امید آدمی به انسان­های دیگر یا ثروت و مادیات باشد، امیدی ناپسند قلمداد می­ شود «دولتمندان این جهان را امر فرما که بلندپروازی نکنند و به دولت ناپایدار امید ندارند، بلکه به خدای زنده که همه‌چیز را دولتمندانه برای تمتّع به ما عطا می‌کند» (اول تیموتائوس۶: ۱۷).
۴-۴-۳-۳- امید در عهد جدید و آثار آن
در عهد جدید، دو نظام الهیاتی کاملاً متفاوت را می­توان برداشت کرد، که به فراخور آن مفهوم «امید» نیز تغییر می­یابد؛ الهیات سه انجیل متی، مرقس و لوقا، که اناجیل همنوا خوانده می­شوند و نیز برخی از نوشته­ های دیگر، همگی همسو با تعالیم یهودیت و عهد عتیق است. در این بخش، عیسی، مخلوق خدا و بنده او و یک انسان صرف است که از سوی خداوند به پیامبری مبعوث شده است. مطابق این بخش، ازآنجاکه سقوطی رخ نداده، آدمی به هدایت و راهنمایی نیاز دارد، نه منجی آسمانی. اما در بخش دیگر از عهد جدید، وضعیت آدمی به گونه ­ای است که حتماً به موجودی آسمانی نیاز دارد که به زمین بیاید و خود را فدا کند تا نجات را برای او تسهیل نماید. بنابراین، در این بخش، عیسی موجودی الهی و غیرمخلوق و ازلی است که، جسم گرفته تا با رنج خود، انسان را از وضعیت اسفبار خود نجات دهد و امید را در او ایجاد نماید (استید، ۱۳۸۰: ۱۹۲).
الف) امید در اناجیل سه­گانه همسو و آثار آن
اناجیل سه­گانه یا همسو، حاوی تعالیم عیسی پیرامون القای روح امید در مردم است. اساسی ترین محور امیدبخش یا متعلق اصلی امید در این تعالیم، که در راستای تکمیل امید شریعت یهود نیز می­باشد، وعده فرارسیدن ملکوت است که مرتبط با هدفمندی حیات بشر و در راستای زندگانی اخروی اوست. در انجیل متی آمده است: «هرگاه به خاطر من، شما را ناسزا گفته و آزار رسانند و به شما تهمت زنند، شاد باشید. بلی، خوشی و شادی نمایید؛ زیرا ملکوت نزدیک است. » (متی۵: ۱۱-۱۲). در جایی دیگر، علاوه بر آنکه سختی­ها، آزمایش ایمان شمرده می­ شود، امیدداشتن، نوعی شرکت در رنج و زحمت مسیح تلقی می­گردد: «ای عزیزان! از آزمایشها و سختیهایی که گریبانگیر شماست، حیران و متعجب نباشید و فکر نکنید که امری غریب بر شما واقع شده است؛ زیرا این مصائب برای آزمایش ایمان شماست. امیدوار باشید که به این طریق می­توانید در رنج و زحمت مسیح، شریک شوید و در روز بازگشت پرجلال او (ملکوت)، امید شما کامل خواهد شد» (پطرس۴: ۱۳). به همین دلیل، عیسی یکی از اهداف رسالت خود را بشارت به قرب ملکوت اعلام می­دارد و از مردم می­خواهد که برای وارد شدن به ملکوت و دستیابی بدین امید والا تلاش کنند.
این آموزه، که در اناجیل سه­گانه، بسیار تکرار شده، گاه به خداوند اسناد داده می شود و از آن خداست (متی۴: ۱۷)، گاه ملکوت آسمان (متی۵: ۳) و گاه نیز ملکوت خود عیسی مسیح است (متی۱۶: ۲۸). (البته ملکوت، معانی گوناگونی دارد: «آسمان یعنی ارتباط با عرش و ملأ اعلی» (متی۵: ۱۷-۱۹)، رجعت ثانوی مسیح (متی۱۶: ۲۷) و … . اما ازآنجاکه حقیقتی روحانی است و تنها به واسطه ایمان می­توان بدان رسید (لیون دوفر الیسوعی، ۱۹۸۶: ۳۷۱)، بخش عمده معنای آن، در اناجیل سه گانه، واقع در عالم غیب است و تنها با بصیرت قابل مشاهده است (استید، ۱۳۸۰: ۱۹۳).
اما مسئله مهم در شناخت امید، توجه به وقایع ملکوت در اناجیل است که بیشتر به زبان تمثیل بیان گردیده­اند و شامل جدایی خوبان از بدان در آخرالزمان (متی۱۳: ۲۴-۳۰؛ ۱۳: ۳۶-۴۳) و دادن جزای انسان­ها مطابق با اعمال ایشان (متی۱۸: ۲۳-۳۵) می­ شود. از نشانه­ های وقوع ملکوت در وجود عیسی (لوقا۱۱: ۲۹-۳۲)، معجزاتی بود که توسط او همراه بیان آن نشانه­ها، رخ می­داد؛ زیرا به دنبال آن، تسلط ابلیس از بین می­رفته و ارواح ناپاک خارج می­شده ­اند (متی۱۲: ۲۷-۲۸). پس، وظیفه یک شخص مسیحی است که بدان امید و ایمان داشته باشد تا هدایت شود (مرقس۱۵: ۱).
اما در بیان چگونگی رسیدن به این امید (ملکوت) و در جریان آماده سازی مردم برای وقوع آن، حضرت عیسی اولین چیزی که از مردم می­خواهد این است که از گناهان گذشته توبه و به سوی خدا بازگردند: «از گناهان خود توبه کنید و نزد خدا بازگشت کنید، زیرا ملکوت خدا نزدیک شده است» (متی۴: ۱۷). دیگر آثار چنین امیدی عبارتند از: پاک سازی خویشتن (پطرس۴: ۷)، خویشتنداری و پرهیز از گناهان (متی۱۸: ۸؛ پطرس۱: ۱۳-۱۴)، تواضع و فروتنی (متی۱۸: ۴)، عدم دلبستگی به مظاهر زندگی دنیوی (متی۱۹: ۲۳)، رهایی از شهوات و خوشگذرانی­های گناه­آلود (تیطس۲: ۱۲)، بهره مندی از صفات و مظاهر الهی حضرت عیسی (پطرس۱: ۴) و … . همچنین این امید، آدمی را به سوی صبر (یعقوب۵: ۷-۹؛ متی ۵: ۱۲)، ارتباط با خالق (دعا) (یعقوب۵: ۱۶) و نیز ارتباط با خلق (محبت) سوق می­دهد (پطرس۴: ۷-۹؛ لوقا۶: ۳۵). از این رو، برای آدمی همچون لنگری است که به هنگام هجوم طوفان­های سهمگین زندگی، او را ثابت و استوار نگه می­دارد و در پرتو ایجاد و تقویت روح امید در نهاد انسان، نشاط و طراوتی عمیق و راستین، سراسر زندگانی آدمی را دربر می­گیرد: «خداوند به ما وعده کمک داده و در مورد آن، قسم نیز خورده است. پس ما می­توانیم در مورد این دو عامل، وعده و قسم، امید داشته باشیم… امید کاملی که ما به نجات خود داریم، برای جان ما همچون لنگری است نیرومند که به هنگام طوفان­ها ما را ثابت نگه می­دارد و رابطه ما را با خدا حفظ می کند … مسیح جلوتر از ما وارد این جایگاه شده تا در مقام کاهن اعظم، همپایه ملک صادق، برای ما شفاعت کند» (عبرانیان۷: ۱۸-۲۰).
ب) تعالیم یوحنا پیرامون امید و آثار آن
امید به خداوند و انتظار بازگشت به سوی او، یکی از مهمترین تعالیم یوحنا برای القای روح امید در میان مردم است: «خاطرتان آسوده باشد. شما که به خدا امید دارید، به من نیز امید داشته باشید. نزد پدر من خدا، جا بسیار است. من می­روم تا آنجا را برای شما آماده کنم، وقتی همه چیز آماده شد، بازخواهم گشت و شما را خواهم برد تا جایی که من هستم، شما نیز باشید» (یوحنا۱۴: ۳). بنابراین، یوحنا همواره می­ کوشد تا از طریق تقویت روح امید در میان مردم، ایشان را به زندگی جاوید و برخورداری از مزایای آن رهنمون سازد. اما نکته حایز اهمیت در تعالیم یوحنا این است که مسیح، عامل ایجاد امید است و هرکس به خداوند امید دارد، باید به مسیح نیز امید داشته باشد. در بخشی از انجیل چنین آمده: «خواست خداوند چنین است که هرکس فرزند او را دید و به او ایمان آورد و امید بست، از همان وقت زندگی جاوید بیابد و من در روز قیامت او را زنده کنم» (یوحنا۴: ۳۹-۴۰). این عبارت یوحنا می­رساند که مسیح، سرچشمه امید برای تمام موجودات زنده است؛ چراکه با امید داشتن به او، زندگی جاوید و آرامش ابدی از همان لحظه برای آدمی هویدا می­گردد: «شهادت خداوند این است که او به ما حیات و زندگی جاوید عطا کرده و این حیات در فرزند او، عیسی مسیح است. پس روشن است که هرکس، مسیح را دارد به این حیات، از هم اکنون دسترسی دارد، اما هرکه مسیح را ندارد، از این حیات بی بهره خواهد ماند» (یوحنا۵: ۱۱-۱۳؛ میلر، ۱۳۱۹: ۳). در حقیقت، حیات بخشی مسیح به تمام موجودات به مفهوم فدا و واقعه رستاخیز او از مردگان اتکا دارد که برای نجات مردم، به صلیب آویخته شد و مجازات گناهان بشر را تحمل نمود (اول یوحنا۹: ۴؛ رومیان۸: ۵ ؛ اول قرنتیان ۷: ۵). این فداکاری او، نوعی تقارن و توازن با حیات بخشیدن به ایمان داران و ایجاد امید دوباره در ایشان دارد (والوورد، بی تا: ۱۶۷).
اما از آثار و کارکردهای چنین امیدی، تقویت روح محبت و احسان به سایرین است: «اگر به خداوند امید داریم و او را دوست می­داریم، باید حکم او را نیز اطاعت کنیم و حکم او از ابتدا این بوده که به یکدیگر محبت نماییم» (یوحنا: ۶). به همین دلیل، کسی که به مسیح امید دارد، محبت او به سایرین نیز بیشتر و کاملتر می­ شود (یوحنا۳: ۱۹) و در روز داوری، نه تنها ناامید و شرمنده نخواهد بود، بلکه با روحی سرشار از امید در پیشگاه او حاضر خواهد شد (یوحنا۱۸: ۴-۱۷). درحالی که کسانی که به او امید ندارند، چون به خداوند که فرستاننده اوست امید ندارند، از هم اکنون در محکومیت و تاریکی به سرمی­برند و فرجامی جز تباهی و ناامیدی نخواهند داشت (یوحنا۱۴: ۳).
ج) تعالیم پولس پیرامون امید و آثار آن
در تعالیم پولس، محور اساسی تمامی تعالیم و نیز متعلق اصلی امید، فرارسیدن ملکوت و دستیابی به آرامش ابدی و حیات جاودان است با این تفاوت که در کلام پولس، مالکیت ملکوت تنها از آنِ خداوند نیست، چنانکه از آنِ مسیح هم نمی ­باشد، بلکه ملکوت برای هر دو، یعنی خداوند و مسیح است (محمدیاسین، بی تا: ۱۴۸). به همین دلیل، امید به آن، تنها راه نجات آدمی محسوب می­گردد.
اما پولس، ماهیت و چیستی ملکوت را بدینگونه بیان می­ کند: «هدف زندگی ما مسیحیان، خوردن و آشامیدن نیست، بلکه بهره مند شدن از نیکی، آرامش و شادی است که روح القدس عطا می­ کند» (رومیان۱۵: ۱۷). از این رو، ملکوت مکانی است که خدا آن را برای کسانی که ویژگی­ها و صفات وارثان ملکوت را در خود رشد دهند، آماده نموده است. درواقع، آنچه را که پولس از ویژگی های ملکوت به عنوان مکان ذکر می­ کند، همان صفات بهشتی است که خداوند برای بندگان مؤمن خود آماده ساخته است . شاید معنای اصلی ملکوت در کلام پولس، همان مُلک و مملکت باشد که از آن خداوند و عیسی مسیح است و از دیگر معانی ملکوت که در اناجیل ذکر شده، سخنی به میان نمی­آورد.
از سوی دیگر، از منظر پولس، خداوند که سرچشمه تمامی امید هاست (قرنتیان۱۳: ۱۱)، برای نجات انسان گناهکار و دخول او در ملکوت، چاره­ای ندید جز اینکه خود را به صورت عیسی مجسم کند تا بتواند مستقیماً به هدایت و ارشاد انسانها همت گمارد و خانه امید آنها را از نو پایه ریزی کند . البته رسیدن به این هدف، فرایندی است که نظم و روش ویژه ای دارد و باید مراحل زیر طی شود : ۱٫ برگزیدگی: طبق نظر پولس، خداوند به سبب محبت خود، نه نیکی بندگان، برخی از مردم را جدا ساخته و آنها را برای حیات ابدی معین فرموده است (واتسون و دیگران، ۱۲۹۸: ۱۳۷) ؛ زیر ا در پیشگاه او همه فاسد و گناهکارند (رومیان۳: ۲۳-۲۴؛ رومیان۱۱: ۶-۷؛ تیسن، بی تا: ۲۴۵) ۲٫ دعوت: هدف از دعوت الهی این است که ما انسان­ها از گذشته خود توبه کنیم (اعمال رسولان۲: ۳۸) و به خدای یگانه ایمان بیاوریم (رومیان۱۰: ۹) و تنها به او امید داشته باشیم تا در سایه این دو، اصلاح شده، کارهای خوب انجام دهیم و به نجات و رستگاری برسیم. خداوند با عمل پرفیض خود، از مردم می­خواهد نجاتی را که در مسیح است با ایمان قبول کنند. او از همه دعوت می­ کند، اگرچه می­داند که عده­ای آن را نمی­پذیرند (خاچیکی، ۱۹۸۲: ۹۳). ۳٫ تجدید حیات: با قبول دعوت الهی و امید به او، روح القدس در قلب انسان حیات نویی را می­دمد (قرنتیان۱۵: ۵۱) و تجدید حیات رخ میدهد (هورن، ۱۳۶۱: ۸۲)؛ یعنی نفس بعد از آن، به جای تمایل به شرارت و بدی، به قداست متمایل گشته، حیات الهی در او متبلور می گردد (الامیرکانی، ۱۸۸۸، ج۲: ۳۳۰)، و عادل شمرده می­ شود (تیسین، بی تا: ۲۶۱). درنتیجه، شخص عضو جدیدی از اعضای خانواده خدا و فرزند او می­گردد (خاچیکی، ۱۹۸۲: ۹۷؛ فرلای، ۱۳۶۱: ۸۲)، و با جسمی تازه، که فناناپذیر و از بین نرفتنی است، وارد ملکوت الهی می­ شود و شایستگی زندگی جاوید را پیدا می­ کند (قرنتیان ۱۵: ۵۰) و از برکات آن استفاده می­نماید (تیسن، بی تا: ۲۷۳؛ فرلای، ۱۳۶۱: ۸۲). بنابراین، تا انسان ها به واسطه فیض الهی از نو متولد نشوند، نمی ­توانند ملکوت خدا را مشاهده کنند (خاچیکی، ۱۹۸۲: ۶۵-۶۶).
ازاین رو، می­توان فرایند دخول در ملکوت، تحقق امید مسیحی و رسیدن به آرامش ابدی را، طبق عقاید پولس بدین شکل نشان داد: نقشه خدا برای رستگاری- برگزیدگی- تجسد- دعوت- تجدید حیات- عادل شمردگی- فرزندخواندگی و برخوردار شدن از حیات جاودانی (دخول در ملکوت و رسیدن به آرامش ابدی) (آزادیان، ۱۳۸۳). بنابراین در مسیحیت، امید با فیض الهی همراه است که خداوند به اراده خود به انسانها اعطا می­ کند.
همچنین یکی دیگر از اعتقادات پولس در مقابل حواریون، که ایمانِ تنها به مسیح را برای رستگاری و رسیدن به آرامش کافی نمی­دانستند و بیش از حد بر اجرای شریعت تأکید داشتند، این بود که تنها ایمان است که آرامش را به دنبال دارد، نه ایمان به همراه عمل. به همین دلیل، بسیار تلاش نمود تا آنان را از این گمان که از راه اعمال شریعت نجات حاصل می­ شود، درآورد. در حقیقت، پولس به صراحت اعمال شریعت را ناکارآمد توصیف می­ کند؛ زیرا معتقد است آدمی در مقام عمل نمی­تواند به طور کامل حق شریعت را ادا کند. آنچه موجب رسیدن به آرامش ابدی است، عمل کامل به شریعت است، نه ادعای شریعت و ازآنجاکه احکام شریعت نیز به طور کامل اجر ا نمی شود (غلاطیان۳: ۱۰-۱۳). هیچ کس نمی­تواند آنها را به طور کامل اجرا کند. ازاین رو، هیچ کس از راه عمل به آرامش نخواهد رسید و تنها در پرتو ایمان است که آسایش و راحتی فراهم می­گردد: «هرکه به مسیح ایمان داشته باشد، هرگز ناامید نخواهد شد» (رومیان۱۰: ۱۱). اندیشه نجات از راه شریعت از دیدگاه پولس، مذهب را به تجارت و داد و ستد تبدیل می­ کند؛ چون «برای کسی که عمل می­ کند، مزدش نه از راه فیض بلکه از راه طلب محسوب می­ شود» (رومیان۳: ۴؛ هوردن، ۱۳۶۸: ۹-۱۱).
اما مشوّق و محرک این امیدِ پولس و آنچه موجب تحکیم آن در انسان می­گردد، یادآوری محبت مسیح به انسانهاست: «محبت خود را در ما ثابت می­ کند از اینکه هنگامی که ما هنوز گناهکار بودیم، مسیح در راه ما مرد. پس چقدر بیشتر الآن که به خون او عادل شمرده شدیم، به وسیله­ او از غضب نجات خواهیم یافت؛ زیرا اگر در حالتی که دشمن بودیم، به وساطت مرگ پسرش با خدا صلح داده شدیم، پس چقدر بیشتر بعد از صلح یافتن به وساطت حیات او نجات خواهیم یافت و نه همین فقط، بلکه در خدا هم فخر می کنیم به وسیله­ خداوند ما عیسی مسیح که به وساطت او الآن صلح یافته­ایم» (رومیان۵: ۸-۱۱).
با ملاحظه­ی محبت مسیح به انسان­ها، سایر آمال و آرزوهای دنیوی ارزش و اعتبار خود را از دست می­ دهند: «اما آنچه مرا سود می­بود، آن را به خاطر مسیح زیان دانستم، بلکه همه چیز را زیان کردم و فضله شمردم تا مسیح را دریابم» (فیلیپیان۳: ۷-۸) و آرامش مورد انتظار از همین اکنون در نهاد انسان شکل می­گیرد (قرنتیان۳: ۱۸) و با امید دستیابی به زندگی جاوید، تمامی رنج ها فراموش و یا قابل تحمل می­شوند (قرنتیان۴: ۱۸). در کل چنان امید، نشاط و طراوتی در زندگی انسان ایجاد می­گردد که با هیچ چیز قابل مقایسه نیست؛ زیرا آدمی امیدوار است پاداشش را از مسیح دریافت کند. بنابراین «ما با امید نجات یافته ایم و امید یعنی انتظار دریافت چیزی که هنوز نداریم. پس وقتی برای دریافت چیزی که هنوز رخ نداده، به خداوند امیدواریم، باید با صبر و حوصله منتظر آن بمانیم» (رومیان۸: ۲۴-۲۵).
پس طبق تعالیم پولس، متعلق اصلی امید، ملکوت و دستیابی به حیات جاودان است که به واسطه ایمان به مسیح، انتظار صبر و حوصله تحقق می­یابد. مشوق و محرک این امید و آنچه سبب تحکیم آن در درون آدمی می­گردد، یادآوری لطف الهی به انسانها و محبت مسیح به آنهاست.
۴-۴-۳-۴-راه­های کسب امید در عهد جدید

  • ایمان به خدا: در عهدجدید، ایمان نقش بسیار مهمی در حصول امید و اعتماد به خداوند ایفا می­ کند «ما به‌واسطه روح از ایمان مترقّب امید عدالت هستیم» (غلاطیان ۵: ۵)، «ایمان، اعتماد بر چیزهای امیدداشته شده است» (عبرانیان۱۱: ۱). خود عیسی مسیح به خدا ایمان و اعتماد داشت و رسولان خود را سفارش اکید می­کرد که اینگونه باشند (Hatch, 1925, p 5؛ Bousset, 1907, p 91). او هرگز از آنها نمی­خواست که به جای خدا به خود او اعتماد کنند (متی۶: ۱۸). پولس در تعریف ایمان می گوید: «ایمان یعنی اطمینان داشتن به اینکه آنچه امید داریم، واقع خواهد شد؛ ایمان یعنی یقین داشتن به آنچه اعتقاد داریم، هرچند قادر به دیدنش نمی­باشیم» (عبرانیان۱۱: ۱). در این تعریف ایمان همان اعتماد و اطمینان در نظر گرفته شده است. ایمان، الهام بخشِ اعتماد و اطمینانی است که می تواند کوه­ها را به حرکت درآورد و معجزاتی را انجام دهد (اول قرنتیان۱۳: ۲). می­توان گفت ایمان در عهد جدید به طور کلی به معنی متقاعد شدن ذهن به درست بودن و حقیقت داشتن حکمی است. وقتی حکمی درست است پس قابل اعتماد است. بنابراین، معنای اصلی ایمان اعتماد است ( Eastons, 1897, p 422؛ هاکس، ۱۳۸۳: ۱۴۵).

هدف زندگی مسیحی، خشنود ساختن خداوند است و خشنود ساختن خداوند، بدون ایمان و امید محال است (اشرفی، ۱۳۸۷: ۱۷۵). در نامه­ی پولس به عبرانیان آمده است: اما خشنود ساختن خدا بدون ایمان و توکل به او محال است . هر که می خواهد بسوی خدا بیاید، باید ایمان داشته باشد که خدا هست و به آنانی که با دلی پاک در جستجوی او هستند، پاداش می دهد (عبرانیان۱۱: ۶) و نیز در جایی دیگر از این نامه آمده است که: آنانی که از بوسیله ایمان نجات یافته اند، با ایمان نیز به زندگی ادامه دهند و در هر امری به خدا توکل نمایند. زیرا اگر به عقب برگردند، خدا از ایشان خشنود نخواهد شد (عبرانیان۱۰: ۳۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...