مطابق با نظریه­ های آنتونوچی[۱۱] (۱۹۹۸) برون­سپاری عبارت است از فروش یک بخش از واحد تجاری به همراه پرسنل و تجهیزات تولیدی که واحد تجاری قبلاً از یک شرکت خارجی تحصیل کرده و سپس انعقاد قرارداد ساخت تجهیزات و یا انجام خدمات با ویژگی­هایی که خود تعیین می­ کند، با شرکت دیگر.
برون­سپاری با مزیت­های زیادی همراه است و در مقابل معایبی را نیز به همراه دارد. برون­سپاری نوعی تأمین مالی منصوب می­ شود. زیرا، در صورت عدم استفاده از این شیوه، تجهیزات یا خدمات مذکور می­بایست به صورت داخلی فراهم گردد. ویژگی اصلی تأمین مالی از طریق برون­سپاری واگذاری مسئولیت تهیه تجهیزات و خدمات یه سایر شرکت­ها است.
برون‌سپاری به واگذاری انجام فرایندها یا فعالیت‌های داخلی یک کسب و کار به یک تأمین کننده خارجی تحت قرارداد مشخص اطلاق می‌شود. هنگامی که یک سازمان برخی از فعالیت‌ها یا فرایندهای کسب و کار خود را به عرضه‌کننده‌ای در بیرون از شرکت یا سازمان خود بسپارد این عمل را برون‌سپاری می‌نامند. در بسیاری موارد در برون‌سپاری، حق تصمیم‌گیری و عوامل تولید هم به سازمان دیگر واگذار می‌شود. تعاریف بسیاری برای برون سپاری وجود دارد. اما یکی از اساسی ترین آنها، واگذاری خدمات به شخص ثالث است. با توجه به فناوری اطلاعات، برون سپاری می‌تواند شامل هر چیزی از برون سپاری فناوری اطلاعات، مدیریت فناوری اطلاعات(IBM) یا HP گرفته تا برون سپاری خدمات بسیار کوچک و ساده مانند بهبود مقابله با سوانح و یا ذخیره­سازی داده‌ها، و همه چیز در این میان را شامل شود. رایج­ترین دلیل برای تصمیم به برون­ سپاری صرفه­جویی در هزینه‌ها است. دستیابی به هزینه پایین­تر ناشی از صرفه­جویی به مقیاس در کسب و کارهای دیگر است. به دلیل آن­که سازمان امکان ایجاد صرفه­جویی به مقیاس در همه فرایندهای کسب و کار خود را ندارد، اقدام به برون سپاری می‌کند تا از مزیت‌های موجود در کسب و کارهای دیگر استفاده کند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در انتها بد نیست که به روند بعضی از بانک‌های ایران نیز توجه نماییم. بانک ملی، تقریباً در تمام زمینه‌های فن­آوری اطلاعات خود، کارها را به شرکت سداد واگذار کرده و فقط چند مدیر و کارشناس برای نظارت بر پیمان­ها دارد. بانک صادرات، سخت افزار و نرم افزار سامانه‌های متمرکز و کارت پرداخت خود را به شرکت خدمات انفورماتیک و نگهداری سخت افزار و موارد دیگر را به شرکت ماشین­های اداری خوارزمی، شرکت داده­پردازی خوارزمی و دیگران واگذار کرده و مقداری را نزد خود نگهداشته است. بانک ملت، تولید و توسعه نرم افزارهای خود را به شرکت بهسازان ملت و پیمانکاران دیگر واگذار کرده و خود نگهداری مقداری از سامانه‌های قدیمی را انجام می‌دهد. نگهداری سخت افزار نیز بر عهده دیگر فروشندگان مانند ایران ارقام و پویا است. بانک سامان، عمده کارهای خود را به شرکت کیش‌ور محول کرده است. ذکر این نکته نیز خالی از فایده نمی‌باشد که مدیران متفکر آمریکایی، برون سپاری در حد ملی و جهانی را در درازمدت به نفع اقتصاد آمریکا و سردمداری آن می­دانند، حتی اگر در کوتاه­مدت و به ظاهر چنین نباشد. واقعیت این است که صنعت نرم افزار در سال ۲۰۰۰، مانند صنعت خودرو سازی در سال ۱۹۶۰ است. تخصصی و ماجولار کردن پروژه‌ها برای کاهش هزینه، ازدیاد کیفیت، رشد تولید و زنده ماندن در رقابت، اجتناب­ناپذیر است.
۲-۲-۱-۱-۵ تبدیل دارایی­ ها به اوراق بهادار[۱۲]
نوآوری مالی عمده‌ای که در دهه ۱۹۸۰ پای گرفت و بر نقش واسطه‌های مالی در بازار سرمایه عمیقاً اثر گذاشت، پدیده تبدیل به اوراق بهادار کردن دارایی­ ها بود. تبدیل به اوراق بهادار کردن دارایی­ ها، فرایندی است که در آن واسطه‌های مالی مانند بانک­های تجاری، اوراق بهادار قابل خرید و فروش را مستقیماً به سرمایه‌گذاران می‌فروشند. در این فرایند، دارایی­ های مؤسسه وام­دهنده به طریقی از ترازنامه آن مؤسسه جدا می‌شود، در عوض تأمین وجوه توسط سرمایه­ گذارانی انجام می‌شود که یک ابزار مالی قابل مبادله را می‌خرند و این ابزار نمایانگر بدهکاری مزبور است، بدون این که به وام­دهنده اولیه مراجعه‌ای صورت پذیرد.
شاو[۱۳] (۱۹۹۱) تبدیل دارایی­ ها به اوراق بهادار عبارت از دسته­بندی کردن مجموعه از دارایی­ ها از قبیل وام­ها و حساب­های دریافتنی و واگذاری این مجموعه از دارایی ها به یک امین (مانند بانک) به عنوان وثیقه می­داند. سپس (امین) بانک مذکور با پشتوانه دارایی­ های وثیقه گذاشته شده، می ­تواند اوراق بهادار در انواع مختلف منتشر و به عموم عرضه نماید. وجوه حاصل از انتشار اوراق مذکور به صورت وام به شرکت پرداخت می­ شود. بنابراین، تبدیل دارایی­ ها به اوراق بهادار را می­توان به این صورت تعریف کرد: فرایندی که در طول آن دارایی­ های غیر نقد شونده با یک شیوه مدیریتی بهتر به دارایی­ های زود نقد شونده تبدیل می­ شود. در اینجا اغلب تبدیل دارایی­ ها به اوراق بهادار باعث می­ شود که اوراق بهادار با صرف منتشر شود. زیرا، مخاطره آن در سطح پایین قرار دارد. این امر باعث می­ شود که هزینه تأمین مالی شرکت کاهش پیدا کند. در این شیوه، از تأمین مالی با توجه به اینکه هیچ­گونه بدهی شناسایی نمی­ شود (زیرا همانند فروش دارایی­ ها از ترازنامه حذف و به جای آن­ها وجه نقد دریافت می­
شود) عمل مذکور نوعی تأمین مالی خارج از ترازنامه محسوب شده و نسبت­های کلیدی بهبود پیدا می­ کند. در ضمن، این امکان نیز برای شرکت فراهم می­ شود که از وجه نقد بی­نیاز شده و حجم فعالیت­های تجاری خود را بدون افزایش سرمایه، گسترش دهد.
تبدیل دارایی­ ها به اوراق بهادار دارای ویژگی­های زیر می­باشد:
الف) یک کاسه کردن دارایی­ های مشابه
ب) کاهش ریسک اعتباری از طریق افزایش اعتبار
پ) سرمایه ­گذاران بر روی دارایی شرکت سرمایه ­گذاری می­ کنند؛ نه بر روی شرکت. با توجه به اینکه ساختارهای اقتصادی و نیز قوانین و مقررات آمره، امکان بکارگیری از کلیه ابزارهای مذکور را در ایران ممکن نمی­سازد(مرادزاده فرد و فرامرز، ۱۳۸۸: ۶).
منافع و مزیت تبدیل دارایی‌ها به اوراق بهادار:
– مطالبات از ترازنامه خارج شده و با معادل‌های نقدی جابجا می‌شود. لذا ترازنامه صادرکننده اوراق توسعه ­یافته و منجر به سود و یا ضررهایی می‌شود که نهایتاً سودآور است.
– ناشر اوراق بهادار منتظر بازپرداخت مطالبات برای جمع‌ آوری وجوه و ادامه فعالیت اقتصادی نمی‌ماند و مطالبات جدید ایجاد می‌کند.
– اوراق بهادار منتشره در فرایند تبدیل، دارای رتبه بالایی از طرف آژانس­های رتبه‌بندی هستند. بنابراین هزینه‌های سرمایه‌گذاری برای ناشر در مقایسه با روش­های سنتی تأمین مالی کاهش می‌یابد. به عنوان مثال، وقتی مطالبات دربر دارنده بهره می‌باشد، معمولاً اختلاف قابل توجهی بین بهره پرداختی به اوراق بهادار به اوراق بهادار و بهره دریافتی از مطالبات وجود دارد.
– در نتیجه این فرایند، دارایی‌ها دارای قدرت نقدشوندگی بالاتر و منابع درآمدی، کاراتر خواهند بود.
با وجود این مزایا، هزینه ساختار تبدیل به روش سنتی تأمین مالی بیشتر است، ولی این عدم مزیت به واسطه وجود مزیت­های دیگر جبران می‌شود. هزینه بیشتر به این معنی است که ارزش مجموع مطالبات باید به حدی بالا باشد که فرایند تبدیل به اوراق بهادار کردن دارایی‌ها توجیه‌پذیر باشد. تبدیل به اوراق بهادار کردن دارایی‌ها یکی از روش‌هایی است که به نظر می‌رسد با توجه به مجموعهء امتیازات و منافع آن و با عنایت به این‌که موجب آزادسازی بخش قابل توجهی از منابع درگیر در وام‌های رهنی می‌شود، می‌تواند نقش مؤثر‌ی را در سامان‌دهی بازارهای مالی و سرمایهء کشور ایفا کند.
۲-۲-۱-۲ عوامل مؤثر در اجرای تأمین مالی برون ترازنامه­ای
۲-۲-۱-۲-۱ تأثیر بر نسبت­های اهرمی
عدم انعکاس برخی از اقلام بدهی در ترازنامه­ای شرکت­ها، نسبت­های اهرمی (نسبت­های بدهی) را کمتر نشان می­دهد. از دید سرمایه ­گذاران، شرکت­های با نسبت اهرمی بالا، شرکت­های با ریسک بالا تلقی می­شوند و به نظر می­رسد، مدیران شرکت­ها سعی دارند؛ نسبت­های اهرمی را در محدوده­ای قابل اطمینان حفظ کنند.
۲-۲-۱-۲-۲ تأثیر بر سود (زیان) و نسبت سودآوری
برخی شیوه ­های تأمین مالی برون ترازنامه­ای، علاوه بر تأثیر روی ترازنامه، اثر مثبتی نیز روی عدد سود گزارش شده دارند. این شیوه تأمین مالی به خصوص هنگامی بیشتر استفاده می­گردد که پاداش مدیران بر اساس سود گزارش شده سالانه بوده و میزان آن با سود رابطه مستقیم داشته باشد. از طرفی، نشان ندادن دارایی­ ها در ترازنامه، به دلیل انجام تأمین مالی برون ترازنامه­ای و منظور نکردن استهلاک این دارایی­ ها در سود و زیان، موجب افزایش سود و از سوی دیگر، موجب نرخ بازده دارایی­ ها می­ شود.
برخی شیوه ­های تأمین مالی برون ترازنامه­ای، منافعی از نقطه نظر مالیاتی دارند. بنا به نوع عامل به وجود آورنده این شیوه تأمین مالی، موارد مذکور می ­تواند مورد توجه واقع شود. در صورتی که ساختار تأمین مالی برون ترازنامه­ای اثر مالیاتی داشته باشد؛ تأثیر مستقیمی بر جریان­های نقدی و در نهایت ثروت سهامداران دارد. البته ممکن است که به صورت غیر مستقیم یا منفی بر ثروت سهامداران تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، می­توان به هنگامی اشاره کرد که سهامداران متأثر از تغییرات ظاهری به وجود آمده از حسابداری ساختگی، سهام خود را بفروشد(دستگیر و سلیمانیان، ۱۳۸۶: ۲).
از ابزارهای تأمین مالی برون ترازنامه­ای در ایران، امکان استفاده از ابزار اجاره­های عملیاتی وجود دارد؛ که این مسأله ناشی از تاثیر این ابزار بر نسبت­های اهرمی و نسبت­های سودآوری (بازده دارایی­ ها، بازده سرمایه ­گذاری­ها و بازده حقوق صاحبان سهام) می­باشد که بازده حقوق صاحبان سهام اثر مالیاتی ان در ایران مورد توجه اکثر مدیران شرکت­ها می­باشد و باید این مسأله هم ذکر کرد که در سایر کشورها اگر چه امکان استفاده از سایر ابزارهای تامین مالی برون ترازنامه­ای وجود دارد ولی باز مهم­ترین ابزار، اجاره­های عملیاتی می­باشد که این شاید ناشی از همان تاثیر آن که در بالا ذکر شد، می­باشد. می­توان به این نکته اشاره کرد که همیشه استفاده از این نوع تامین مالی، نمی­تواند نتیجه مطلوبی برای شرکت داشته باشد، حداقل در ایران که به این صورت است که این ممکن است ناشی از استفاده نادرست شرکت­ها باشد و همچنین ممکن است ناشی از محدودیت استفاده از این ابزارها باشد و همچنین شرایط تورمی که در ایران حاکم می­باشد.
با توجه به موضوع­های مطرح شده ارتباط تأمین مالی خارج از ترازنامه را با نسبت­های مالی به شکل جدول زیر آورده شده:
جدول (۲-۱) ارتباط تأمین مالی خارج از ترازنامه با نسبت­های مالی (دستگیر و سلیمانیان، ۱۳۸۶)

نسبت مالی

تاثیرتأمین مالی خارج از ترازنامه

مطلوبیت سازمان­ها

نسبت جاری:
دارایی جاری
بدهی جاری

تأمین مالی خارج از ترازنامه باعث حذف بدهی از ترازنامه می­ شود، بنابراین بدهی جاری کاهش یافته در نتیجه مخرج کسر کوچک­تر می­ شود. پس کل کسر بزرگ­تر خواهد بود.

نسبت جاری بزرگ­تر را ترجیح می­ دهند. این نسبت معیاری از نقدینگی می­باشد.

نسبت بازده دارایی­ ها :
درآمد (سود) خالص
کل دارایی ها

در تأمین مالی خارج از ترازنامه دارایی مورد اجاره ثبت نمی­ شود. بنابراین کل دارایی­ ها کاهش یافته، در نتیجه مخرج کسر کوچک­تر شده پس کل کسر بزرگ­تر خواهد بود.

ROA بزرگ­تر را ترجیح می­دهد این نسبت معیاری از سودآوری می­باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...