• سیجان[۱۱۱] (۲۰۱۲) در پایان نامه ای با عنوان “بقای شرکت های کوچک و متوسط در رکود جهانی” به پیدا کردن تغییرات در استراتژی کسب و کار است که در طول دوره رکود ایجاد شده و چگونگی غلبه آنها بر وضعیت رکود می پردازد. این پژوهش یک مطالعه کیفی برای پیدا کردن تغییرات در استراتژی کسب و کار می باشد که یک مصاحبه مستقیم با آقای مارکو[۱۱۲] ، مدیر عامل شرکتCEO انجام شده و به تمام سوالات رو در رو پاسخ داده است. این فرایند یک تحقیق کیفی است که شرکت های کوچک و متوسط مورد بررسی قرار گرفته اند. روش تجزیه و تحلیل ماتریس نقاط قوت و ضعف[۱۱۳] می باشد. پژوهش می خواهد نقاط قدرت، ضعف، فرصت و تهدید را در طول دوره رکود و دوره غیر رکود مقایسه کند. نتیجه نشان می دهد که تغییراتی که در طول دوره رکود اقتصادی ایجاد شده تصمیم گیری بسیار عاقلانه ای بوده است. تغییرات آنها در استراتژی یک و تنها یک دلیل داشته است که حمایت از رشد شرکتشان بوده است.
    • (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

  • کیتچینگ و همکاران[۱۱۴] (۲۰۱۲) در مقاله ای با عنوان “تطبیق با بازیابی شکننده: پاسخ شرکت های کوچک و متوسط به رکود اقتصادی و عملکرد پس از رکود اقتصادی” به بررسی مفاهیم پاسخ شرکت کوچک و متوسط به رکود اقتصادی در سال ۲۰۰۸-۲۰۰۹ و عملکرد پس از رکود اقتصادی در سال ۲۰۱۰- ۲۰۱۱ پرداختند. این مطالعه از داده های تجربی اولیه کمی و کیفی، از یک مطالعه ۲مرحله ای از کسب و کارهای کوچک و متوسط مستقر در لندن: که به صورت آنلاین / ایمیل به بررسی ۲۲۱ صاحبان کسب و کار کوچک و متوسط، و مصاحبه چهره به چهره / تلفنی با ۲۸ تا از صاحبان کسب و کار می باشد.یافته های آن اول، طیف گسترده ای از ارتباط بین اعمال مدیریت که در طی رکود اقتصادی ۲۰۰۸- ۲۰۰۹ و عملکرد بعد از آن امکان پذیر است. دوم، میزان موفقیت آن ها در سازگاری با شرایط رکود اقتصادی متنوع است، هیچ تضمینی وجود ندارد که سازگاری موفق خواهد بود. سوم، سازگاری کسب و کار کوچک و متوسط و عملکرد پس از رکود اقتصادی ۲۰۰۸ -۲۰۰۹ منوط بر پاسخ شرکت ها در طول رکود اقتصادی هستند و همچنین اقدامات فعلی و نفوذ خارجی، از جمله محصول، نیروی کار و شرایط بازار سرمایه. چهارم، بازار و تنوع محصولات، به تنهایی یا در ترکیب با شیوه های دیگر، به نظر می رسد موفق ترین شکل از سازگاری است ، هر چند تنها تحت شرایط خاصی است. پنجم، پروژه های صاحبان کسب و کار، شیوه و عملکرد هر یک در طول زمان متفاوت است. حتی در طی یک دوره کوتاه مدت ۲ ساله ، شرکت ها فعالیت هایشان را در پاسخ به تغییر شرایط سازگار می کنند، عملکرد ضعیف شرکت را برای تنظیم محصولات و فرآیندها تشویق می کند.
  • فاپوهوندا[۱۱۵] (۲۰۱۲) در مقاله ای با عنوان “رکود اقتصادی جهان: تاثیرات و استراتژی برای مدیریت منابع انسانی در نیجریه” به بررسی ارتباط میان رکود اقتصادی و برنامه ریزی منابع انسانی می پردازد. رکود اقتصادی و عوامل تشدید آن، رابطه بین رکود اقتصادی و مدیریت منابع انسانی، و چالش های مختلف برای مدیریت موثر منابع انسانی ناشی از رکود اقتصادی را بررسی میکند. همچنین استراتژی برای مقابله و گزینه های سیاست پیشنهاد می دهد، بنابراین این کار ابزار و استراتژی مبارزه با مشکلات غیر قابل اجتناب پذیر از کوچک سازی و نو سنگر سازی موثر بر منابع انسانی در یک بحران اقتصادی جهانی تقویت می کند.نتیجه این پژوهش این است که رکود اخیر در اقتصاد اثرات منفی بر روی سطح تعامل داشته و این چیزی است که هر کسب و کار باید نگران آن باشد. در حالی که کارکنان متعهد نمی خواهند در رکود اقتصادی ناپدید شوند، آنها قطعا کمک خواهند کرد که شرکت از طریق آن ها به موفقیت هایی به مراتب بیشتر از گذشته دست یابد. برای غلبه بر این بحران، متخصصان منابع انسانی نیاز به استراتژی بیشتر و نیاز به حمایت کارکنان متعهد خود دارند این پژوهش پذیرش و نگرش مثبت سازمان ها و به ویژه دولت و همه ذینفعان را برای رسیدن به اهداف مدیریت منابع انسانی موثر تشویق می کند. دخالت دولت در مبارزه با مشکلات رکود اقتصادی جهانی ضروری است.
  • میچیل اسکات [۱۱۶](۲۰۱۱) در پایان نامه ای با عنوان “استراتژی های بقا در شرکت های خدماتی پیمانکاری در رکود اقتصادی” به بررسی استراتژی ها مورد استفاده توسط پیمانکاران فرعی نیوزلند ، به خصوص تجارت خدمات، برای زنده ماندن در این زمان پرداختند . روش مورد استفاده پرسشنامه ای نیمه ساخت یافته از هشت شرکت کننده که مدیران ارشد شرکت های پیمانکاری از بازارهای خدماتی بودند می باشد در ابتدا از شرکت کنندگان خواسته شد که به سوالات دموگرافیک راجع به خود و شرکت خود و سپس به سوالات مطرح شده در بکارگیری و اهمیت یک لیست از استراتژی پاسخ دهند. فهرست استراتژی مدنظر نتیجه بررسی ادبیات تحقیق می باشد. نتیجه این پژوهش این بود که استراتژی های مختلفی وجود دارد که مهم ترین آن ها برای بقای این شرکت ها افزایش تمرکز بر ایجاد روابط با پیمانکاران اصلی ”اجرای مدیریت مالی سختگیرانه تر در جریان نقدی شرکت “و ” اجرای مدیریت سایت سختگیرانه تر برای کاهش اتلاف مواد و زمان” می باشد.
  • رسولی[۱۱۷](۲۰۱۱) در پایان نامه ای با عنوان “بازاریابی در رکود” به بررسی اینکه چگونه رکود اقتصادی بر مصرف کننده بخش اختیاری در کشور سوئد تاثیر می گذارد و چه نوع استراتژی را شرکت ها برای زنده ماندن ، و یا شاید حتی برای به دست آوردن سود از این شرایط انتخاب کرده اند و به بررسی اینکه آیا رکود اقتصادی برای شرکت های سوئدی به عنوان یک فرصت برای گرفتن سهم بازار از رقبای خود و برای افزایش فروش و سودشان می باشد یا نه می پردازد. محقق با سه شرکت فروش لوازم خانگی برای پیدا کردن استراتژی آن ها در طول رکود اقتصادی ۲۰۰۷-۲۰۱۲ و نتیجه رکود برای آنها مصاحبه کرد. چگونه باید شرکت های سوئدی در بخش مصرف کنندگان احتیاطی نسبت به رکود فعلی واکنش نشان دهند؟ “هدف تحقیق فهمیدن این است که این شرکت ها چه واکنشی به رکود نشان می دهند و آن را در طول رکود اقتصادی برای زنده ماندن و قوی تر بیرون آمدن توصیه می کنند. نتیجه این تحقیق از این سه مصاحبه نشان می دهد که این شرکت ها همه عملکرد نسبتا خوبی در این رکود اقتصادی دارند و روشی که آنها انجام داده اند از هر دو طریق استراتژی ها از نظریه های موجود و ایجاد استراتژی های اصلاحی توسط خودشان می باشد.
  • لاتام و براون [۱۱۸](۲۰۱۱) در مقاله ای تحت عنوان رکود اقتصادی، استراتژی ها و عملکردها بیان می کنند که عملکرد شرکت در دروه رکود و بعد آن تا حد زیادی تحت تاثیر شرایط آن ها در ابتدای رکود قرار می گیرد. شرایط آغازین هر شرکت بر حسب منابع و ظرفیت های آن در آغاز رکود، تعیین کننده نوع واکنش شرکت خواهد بود و درک مدیریت از تهدیدات و فرصت های دوره رکود که در کوتاه مدت شکل می گیرد می تواند ماهیت اقدامات استراتژیک را تعدیل نماید. انتخاب استراتژی تثبیت در مقابل استراتژی تغییر جایگاه در بازار بستگی به عملکرد کوتاه مدت شرکت در دوره رکود دارد. استراتژی شرکت به ویژه اقدام برای تغییر جایگاه در بازار، تعیین کننده اقدامات بلندمدت بعد از دوره رکود خواهد بود. توانایی شرکت برای مقاومت در برابر رکود فعلی، روی توانایی آن ها برای ادامه فعالیت در رکودهای بعدی تا حد زیادی تاثیر دارد.
  • مانیمالا و پانیکار[۱۱۹] (۲۰۱۱) در مقاله ای با عنوان احیا موفق: نقش استراتژی های مناسب برای شرکت ها، به مقایسه ۶۸ شرکت موفق در احیا و ۳۴ شرکت ناموفق در رکود از لحاظ راهبردهای بقا و دلایل وقوع بحران پرداختند که در فاصله سال های ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۰ دچار بحران شده بودند. علل وقوع بحران در این شرکت ها شامل رشد بدون پشتوانه منابع و تقاضای بازار، شرایط رکودی، کارای عملیاتی پایین، ناکافی بودن به کارگیری منابع، توجه کم به تغییرات بازار و فناوری، انطباق پذیری ضعیف بوده است. شرکت های موفق در رکود بیشتر دلیل وقوع بحران را رشد بدون پشتوانه منابع و تقاضای بازار تلقی کرده اند. شرکت هایی که در رکود موفق بوده اند راهبردهایی چون درگیرسازی و متعهد کردن کارکنان، مدیریت هزینه، مدیریت ناب، تصویر سازی مثبت را نسبت به شرکت هایی که در رکود ناموفق بوده اند بیشتر به کار برده اند.
  • تی کی سی[۱۲۰] و همکاران (۲۰۱۱) در پژوهشی با عنوان بررسی استراتژی های احیا در طول دوره رکود: یک تحقیق روی شرکت های تولیدی، به بررسی تاثیر راهبردهای عملیاتی احیا و بهبود عملکرد در ۹۳ شرکت تولیدی مالزیایی در دوره بحران پرداختند. نتایج تحقیقات آن ها نشان می دهد که بین اجرای راهبردهای عملیاتی کاهش هزینه، تولید درآمد، فروش دارایی و بهبود عملکرد شرکت های بحران زده رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد.
  • هو[۱۲۱] و همکاران (۲۰۱۰) در مقاله ای با عنوان بررسی استراتژی کارا در رکود اقتصادی، به بررسی رابطه بین راهبردهای اتخاذ شده و شاخص های عملکردی در ۱۴۴ شرکت کوچک و متوسط در هنگ گنگ بعد از سونامی اقتصادی آسیا پرداختند. این تحقیق به شیوه پیمایشی و با روش رگرسیون چند متغیره انجام شده است. محققان تلاش کرده اند رابطه بین ابعاد راهبردهای بقا در رکود شامل کاهش هزینه، راهبرد رقابتی، قابلیت ها و عوامل کلیدی موفقیت با عملکرد مالی را بررسی کنند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که استراتژی کاهش هزینه شامل کاهش نیروی انسانی و تقلیل روش های کاری و اجتناب از برون سپاری و عملیات داخلی رابطه مثبتی با شاخص های عملکردی مجموع سالانه فروش و بازده سرمایه گذاری دارد. همچنین افزایش کارای عملیاتی در بهبود شاخص های عملکردی شرکت های مذکور موثر بوده است. این محققان دریافتند که کاهش هزینه از طریق تعدیل دلخواهانه نیروی انسانی و بدون در نظر گرفتن عواقب و پیامدهای آن، نتیجه عکس داده و زیان های زیادی به دنبال دارد. اما اجرای استراتژی کاهش هزینه از طریق مهندسی مجدد فرآیندهای کسب و کار و حذف فرآیندهای کاری زائد و ترکیب بهینه آن ها منجر به آزاد شدن منابع و امکان تخصیص آن ها در مواقع مورد نیاز را می دهد. توجه زیاد به عوامل برون سازمانی و غفلت از عوامل درون سازمانی شامل بهبود فرآیندها، نوآوری در محصول، انگیزش نیروی انسانی مانع از بقای شرکت های بحران زده در این تحقیق بوده است.
  • کیتچینگ و همکاران (۲۰۰۹) در پایان نامه ای با عنوان “استراتژی کسب و کار و عملکرد در شرایط دشوار اقتصادی” به بررسی ادبیات موجود به منظور: شناسایی فشار، تهدیدها و فرصتهای کسب و کار در شرایط دشوار اقتصادی با آن مواجه است مانند شرایطی که در حال حاضر در بریتانیا و در سطح جهان تجربه شده پرداختند آنها به شناسایی استراتژی هایی که توسط کسب و کار در چنین شرایطی اتخاذ شده و به ارزیابی استراتژی هایی که ثابت شده میتواند مشکل ساز باشد و آنهایی که که باعث می شوند کسب و کار به صورت پویا به رکود پاسخ دهد و در رکود زنده بماند و قدرتمند ظهور یابد و شرایط اقتصادی را بهبود بخشد پرداختند.آنها همچنین ، استراتژی نمونه کارها (سرمایه گذاری، کسب، اتحاد، توسعه محصول جدید)، استراتژی رشد (به عنوان مثال، تثبیت، خروج، راه اندازی محصولات جدید، ورود به بازارهای جدید)، استراتژی کسب و کار (به عنوان مثال، تمرکز هزینه، تمایز یا ترکیبی) و استراتژی تامین مالی (برای مثال، تغییر زمان بدهی، بالا بردن حقوق صاحبان سهام) مناسب دانستند. نتایج عملکرد شامل خرید و فروش، سود و دستیابی به سهم بازار می باشد. منابع استفاده شده محقق از جستجو از مواد کتابخانه، پایگاه داده های الکترونیکی، گوگل و منابع اینترنتی دیگر می باشد. از جمله مقالات روزنامه ها و مطالعات انجام شده توسط کسب و کار، مدیریت مشاوران و دیگران می باشد. نتیجه این پژوهش این است که رکود اقتصادی فعلی نشان دهنده یک تهدید و یک فرصت برای کسب و کار انگلستان می باشد که بتواند فرصت هایی که برای تامین مزیت رقابتی شرکت های بریتانیا در عرصه جهانی کلیدی است استفاده کند. سیاست می تواند نقش مهمی در حمایت از کسب و کار انگلستان بازی کند، می توان به بهره برداری از فرصت های فعال شده توسط رکود اقتصادی، یا مدیریت تهدید های مطرحه پرداخت.
  • یاوسن[۱۲۲](۲۰۰۹) در پژوهشی باعنوان اثر متقابل تجدید ساختار مالی و سازمان دهی مجدد شرکت بر بهبود عملکرد در بحران به بررسی رابطه بین تجدید ساختار مالی و سازمان دهی مجدد شرکت بر بهبود عملکرد در ۲۶۹ شرکت استرالیایی پرداختند که دچار بحران و رکود در فاصله سال های ۲۰۰۳-۱۹۹۴ شده بودند. نتایج این تحقیق نشان داده است که راهبردهای تجدید ساختار بدهی، کاهش هزینه و افزایش درآمدها از راهبردهای ضروری برای احیای شرکت های بحران زده است. همچنین واگذاری و فروش دارایی ها و تغییر مدیر عامل احتمال بهبود عملکرد و احیا را افزایش می دهد اما رابطه بین راهبرد توسعه دارایی ها و بهبود عملکرد به اثبات نرسید.
  • لاتهم(۲۰۰۹) در مقاله ای با عنوان پاسخ استراتژیک شرکت های نرم افزاری تازه تاسیس به رکود اقتصادی، پاسخ استراتژیک ۱۳۷ شرکت نرم افزاری تازه تاسیس (کوچک) و شرکت های پابرجا (بزرگ ) به رکود اقتصادی طی سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ را مورد مقایسه قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که شرکت های نوپا بیشتر تمایل به دنبال کردن راهبرد های تولید درآ مد به عنوان ابزاری برای مقابله با رکود دارند در مقابل شرکت های بزرگ ترجیح می دهند از راهبردهای کاهش هزینه استفاده کنند. شرکت های کوچک سعی می کنند سرمایه گذاری خود را در فروش مستقیم، کانال های توزیع و همکار ی با فعالین بازار بیشتر کنند. این در حالی است که شرکت های بزرگ این گونه هزینه ها را کاهش می دهند.
  • بریتانی کسلر [۱۲۳](۲۰۰۸) به بررسی “استراتژی بازاریابی کارا در دروان رکود اقتصادی” با توجه به ۴ پی بازاریابی می پردازد. وی ابتدا با تحلیل هرکدام از پی های بازاریابی به صورت مجزا به نقش و جایگاه آنها در رکود توجه نموده و با توجه به کارکرد هر کدام، نسخه ای را برای اجرا در دوران رکود تجویز می نماید. او در پایان با توجه به نتایج پژوهش به معرفی برندگان و بازندگان دوران رکود پرداخته و اعلام می نمایدکه بکارگیری استراتژی های قیمت، توزیع، محصول و ترفیع با توجه به موقعیت شرکت در رکود می تواند اثر زیادی بر عملکرد شرکت داشته باشد.
  • سرینیواسان[۱۲۴] و همکاران (۲۰۰۵) در مقاله ای با عنوان” تبدیل شرایط دشوار به مزیت : آیا بازاریابی فعال در دوران رکود عمل می کند؟” به بررسی اثر بازاریابی فعال بر عملکرد شرکت در دوران رکود اقتصادی می پردازد. در این پژوهش نویسندگان با معرفی مولفه هایی چون تاکید استرتژیک بر بازاریابی، فرهنگ کارآفرینی، منابع کمکی و شدت رکود به عنوان پیشایندهای بازاریابی فعال فرضیه هایی را مطرح کردند. جامعه این تحقیق مدیران ارشد بازاریابی ۸ صنعت مختلف می باشند که به عنوان نمونه ۴ صنعت اصلی(مهندسی، رایانه ارتباط از راه دور و تولید نور) انتخاب شدند.که ۱۵۴ نفر از مدیران ارشد بازاریابی پاسخگو بودند. داده های این پژوهش با پرسشنامه ای جمع آوری و با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS و بهره گیری از مدل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، نتیجه این تحقیق این بود که تاکید استراتژیک بر بازاریابی، فرهنگ کارآفرینی و منابع کمکی اثر مثبتی بر بازاریابی فعال داشته اند. در حالیکه شدت رکود تاثیر منفی بر عملکرد شرکت داشته است. در واقع وجود بازاریابی فعال باعث عملکرد برتر کسب وکار و تولید سود در دروان رکود می شود.در ادامه نتایج بیانگر آن است که همه شرکت ها نباید با یک رویکرد فعال دردوران رکود واکنش دهند و خیلی از شرکت ها هم اینگونه واکنش نمی دهند. آن شرکت های دارای تاکید استرتژیک بر بازاریابی پیش از این برنامه هایی ( مثل برندهای شناخته شده، محصولات متنوع، ارتباطات هدفمند، پشتیبانی کالا و خدمات و …)دارند که آنها را قادر می سازند تا از واکنش بازاریابی فعال در رکود بهره ببرند.
  • فرانسیس و دیزایی[۱۲۵](۲۰۰۵) در مقاله ای با عنوان عوامل سازمانی و محیطی موثر در احیا شرکت های بحران زده، عوامل سازمانی و محیطی موثر در احیا شرکت های بحران زده ای که در فاصله سل های ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۷ دچار رکود شده اند را مورد بررسی قرار دادند. جامعه آماری ۹۷ شرکت تولید کننده ماشین آلات صنعتی و تجاری و تجهیزات کامپیوتری بودکه ۴۹ شرکت در احیا موفق و ۴۸ شرکت در احیا ناموفق بوده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که عواملی چون اضطرار و شدت بحران کم، بهره وری بالا شرکت و دسترسی بالا به منابع و کاهش مخارج و فروش دارایی ها در بهبود شاخص های عملکردی و احیا شرکت موثر هستند. همچنین اندازه شرکت رابطه معنی داری با احیای شرکت نداشته است.
  • تان و سی[۱۲۶](۲۰۰۴) در مقاله ای با عنوان راهبردهای احیا و پاسخ به بحران مالی آسیا: تولیدات سنعتی در سنگاپور به بررسی واکنش شرکت های بحران زده سنگاپوری به بحران مالی آسیا در سال های ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۸ پرداختند. جامعه آماری این تحقیق شمامل ۴۶ شرکت تولیدی بود که متاثر از بحران مالی شده بودند. نتایج تحقیقات آن ها نشان می دهد که شرکت های بحران زده ای که از راهبردهای تهاجمی( گسشترش قلمرو فعالیت) استفاده کرده اند که دارای منابع آزاد فراوان بوده، از لحاظ اندازه بزرگتر بوده و میدران ارشد آن ها علت وقوع بحران را به عوامل قابل کنترل نسبت داده است. اما آن دسته از شرکت های بحران زده ای که از راهبردهای تدافعی(کاهش قلمرو فعالیت) استفاده کرده اند که بحران شدیدتری را تجربه کرده، دارای منابع آزاد اندک بوده، از لحاظ اندازه کوچکتر بوده و مدیران ارشد آن ها علت وقوع بحران را به عوامل غیر قابل کنترل نسبت داده است.
  • اسوی هون آنگ [۱۲۷]و همکاران (۲۰۰۰) در مقاله ای با عنوان “بحران بازاریابی برای مصرف کنندگان و کسب و کار” به تجزیه و تحلیل رفتار مصرف کنندگان از کشورهای مختلف آسیایی که بیانگر پایین آمدن اعتماد به نفس و محکم کردن کمربند در طول دوره رکود می باشد می پردازد. همچنین به بررسی بحران آسیایی و پس از آن به توصیف اثرات بحران روی رفتار مشتری و همچنین به اصلاحاتی که مشتریان آسیایی ایجاد کرده اند می پردازد؛ سپس به دنبال توصیف اثر بحران روی تجارت در منطقه و سرانجام به استراتژی های بازاریابی استفاده شده در پاسخ به بحران به وسیله کسب و کار می پردازد. نتیجه این است که استراتژی بازاریابی خاص در سراسر زمینه های مختلف رکود در آسیا موفق بوده است. این ها شامل نیاز به تمرکز بیشتر برای شناسای بخش های هدف دقیق تر، حذف هزینه ای غیر ضروری از طریق حذف خطوط و کانال های محصول حاشیه ای به منظور افزایش بهره وری به وسیله ی اعمال نفوذ در صرفه جویی منابع مانند روابط عمومی و تبلیغات و به درک و ایجاد خلق ارزش بیشتر برای مصرف کننده، هزینه های پایین تر چرخه عمر محصول و دادن اطلاعات بیشتر برای کاهش خطرات اجتماعی و مالی می باشد.
  • لیتنن(۲۰۰۰) در تحقیقی که بر روی ۷۵۰ بنگاه فنلاندی در در رکود ۱۹۹۳-۱۹۸۹ انجام داد به این نتیجه رسید که رابطه معنی داری بین اقدامات تجدید ساختار و موفقیت بلند مدت بنگاه بحران زده وجود دارد. اقدامات کارایی محور چون بهبود کارایی بازاریابی، موفقیت بلند مدت بنگاه بحران زده را به دنبال دارد. اما اقدامات مالی چون تجدید ساختار بدهی، اجاره پس از فروش دارایی های ثابت و انتشار سهام باعث موفقیت بلند مدت شرکت بحران زده نمی شود. او اقدامات احیا را به دو گروه راهبرد های کسب و کار( کارایی محوری) و راهبردهای مالی( توقف بحران) طبقه بندی کرده است. اقدامات مالی به تجدید ساختار بدهی و فروش و واگذاری دارایی ها طبقه بندی می شود.
  • دیدی و وریس[۱۲۸](۱۹۹۸) در پژوهشی به بررسی رابطه بین نوع راهبرد و عملکرد شرکت های تولیدی در دروان رکود اقتصادی پرداختند.بازده حقوق صاحبان سهام و نسبت به جریان وجوه نقد به فروش را به عنوان شاخص های عملکرد در نظر گرفتند. نتایج تحقیقات آن ها نشان می دهد که در دروان رکود اقتصادی شرکت هایی که از راهبرد توسعه محصول و تولید ناب استفاده کرده اند، نرخ بازدهی حقوق صاحبان سهام بیشتری را تجربه کرده اند. همچنین برخی از شرکت های تولیدی با دنبال کردن راهبرد تولید محصول ارزان و گسترش قلمروی جغرافیایی توزیع محصولات توانسته اند خود را احیا کنند. این محققان به مدیران شرکت های بحران زده در اتخاذ راهبردکاهش هزینه هشدار داده اند و به این نتیجه رسیده اند که تاکید زیاد بر کاهش هزینه ها مخصوصا هزینه های تبلیغات و فروش نتیجه عکس داده و بهبود شاخص های عملکردی را دنبال نخواهد داشت.

۲-۳-۲-پژوهش‏های داخلی

  • رحمان سرشت و همکاران(۱۳۹۲) در مقاله ای با عنوان “راهبردهای احیا و عملکرد تجاری در شرایط رکود اقتصادی” به بررسی الگوی رابطه بین راهبردهای احیا و عملکرد تجاری در شرایط رکود اقتصادی پرداختند. این پژوهش تبیینی توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری، مدیران -ارشد بیست شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بودند که طی سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۱ ابتدا حداقل دوسال متوالی افت شاخص های درآمد خالص و بازده دارایی و متعاقب آن حداقل دو سال بهبود عملکرد )احیای موفق ( و یا دو سال متوالی کاهش عملکرد )احیای ناموفق ( را تجربه کرد ه اند . به منظور سنجش میزان پایایی و روایی سازه سوالات به ترتیب از ضریب آلفای کرونباخ[۱۲۹] و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد . برای تحلیل داده های پرسشنامه از ضریب همبستگی اسپیرمن[۱۳۰] و ضریب همبستگی جزیی استفاده شد . نتایج نشان می دهد که بین راهبردهای سازماندهی مجدد بدهی، کاهش هزینه، کاهش دارایی عملیاتی، سرمایه گذاری در مجموعه دارایی ها، تغییر در عرضه محصول، تغییر بازار و عملکرد تجاری شرکتهای بحران زده رابطه معناداری وجود دارد. اما بین راهبرد واگذاری یا فروش مجموعه دارایی ها و عملکرد تجاری رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین تأثیر اندازه شرکت و کمک های دولت بر رابطه میان راهبردهای احیا و عملکرد تجاری مورد تأیید قرار نگرفت.
  • حسینی و همکاران(۱۳۹۰) در مقاله با عنوان “تجزیه و تحلیل استراتژی بازاریابی شرکت های خدماتی در دوران رکود ” به شناسایی عوامل و شاخص های استراتژی بازاریابی در شرکت های کرایه جرثقیل در دوره رکود نسبت به مشخص نمودن تأثیر هر کدام از آنها بر میزان فروش از دید مدیران اقدام نماید. جامعه آماری این تحقیق مدیران شرکت های موفق کرایه جرثقیل در استان تهران می باشند. بر این اساس رابطه عوامل هفت گانه مشهور خدمات)محصول، قیمت، مکان، توزیع، پرسنل، امکانات و دارای یهای فیزیکی و فرایند( با میزان فروش شرکتها، هر کدام در قالب شاخص هایی و با بهره گرفتن از آزمون های تی استیودنت[۱۳۱] و تحلیل واریانس فریدمن[۱۳۲] مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت ارتباط سایر عوامل به جز عوامل پیشبرد فروش و توزیع با میزان فروش شرکت ها تأیید شد نتیجه دیگر اینکه شرکتهای موفق در طی دوره رکود به سمت کاهش فعالیت و کاهش هزینه نرفته اند بلکه از رکود به عنوان فرصت استفاده نموده و استراتژی توسعه و تمایز را مورد استفاده قرار داده اند.
  • معصوم زاده زواره(۱۳۹۰) در مقاله ای علمی ترویجی با عنوان “استراتژی موثر بازاریابی در بحران اقتصادی” ترکیب های مؤثر استراتژی های بازاریابی را برای یک بحران اقتصادی جستجو میکند و دو هدف کلیدی را پوشش میدهد: ۱-بررسی اینکه که سازمانها چگونه با بهره گرفتن از استراتژی های بازاریابی که به کار گرفته اند به فشارهای ناشی از بحران اقتصادی واکنش نشان میدهند.۲-تعیین اینکه که کدام یک از استراتژیهای بازاریابی می توانند بیشترین اثرگذاری را در بحران اقتصادی داشته باشد. همچنین تاکتیک ها و استراتژیهای بازاریابی گوناگونی مورد بررسی قرار داده که همه آنها میتوانند در دوران رکود و بحران اقتصادی مؤثر واقع شوند، البته اگر متناسب با بازار بوده و به طور مناسب توسط شرکتها اجرا شوند. نتیجه این پژوهش این است که با در نظر گرفتن اینکه کدام انتخاب استراتژی باید دنبال شود، بازاریابان باید تعیین کنند که آیا به یک استراتژی با نتیجه فوری ولی با قیمت پایینتر و کم ریسکتر نیاز دارند یا به یک استراتژی بلندمدت که نیازمند سرمایه گذاری بیشتر است ، ولی بازگشت قابل توجهی در طول زمان به همراه خواهد داشت.
  • درگی (۱۳۸۹) در مقاله ای تحت عنوان ” مدیریت بنگاههای اقتصادی ایران در شرایط رکود اقتصادی جهانی ” به بررسی و تبیین اداره شرکت ها در شرایط رکود پرداخته و بازاریابی را به عنوان عامل حیاتی و اساسی برای شرکت ها یاد می کند. وی ابتدا سناریوهای پیش رو در دوران رکود را برمی شمرد که عبارتند از: سناریوی اول: بهبود اوضاع جهانی ؛ سناریوی دوم: فروپاشی اما دارای توان بازسازی ؛ سناریوی سوم: توقف جهانی سازی ؛ سناریوی چهارم: یخ زدگی طولانی. وی سپس اعلام می دارد که صرف نظر از اینکه کدام سناریو را پیش رو خواهیم داشت، تصویری از شرایطی که به طور مشخص شرکتها در اقتصاد واقعی با آن ها روبرو می شوند در برگیرنده یک ،چند یا همه موارد ذیل خواهد بود: دسترسی دشوارتر به سرمایه ؛ بازارهای بورس ضعیف تر؛ کاهش جریان نقدینگی؛ از دست رفتن اعتبارات؛ تغییرات مکرر مواد اولیه؛ محافظه کاری مشتریان در همه ی بخش های زنجیره تامین؛ موج ادغام های سازمانی؛ دخالت بیشتر دولت ها؛ تغییر در رفتار مصرف کننده؛ تاثیر همه گیر بر صنایع. درپایان با توجه به سناریو ها و شرایط پیش روی بنگاههای اقتصادی توصیه هایی را برای عملکرد بهتر در دوران رکود ارائه می نماید و معتقد است که بسیاری از مدیران به دنبال این نکته هستند که تمام این بحث ها و خبر ها چه تاثیری روی شرکتشان دارد و کدام واحد یا بخش ها از شرکت را باید مورد توجه جدی قرار دهند

۲-۳-۳- جدول ۲-۷- نمایانگر خلاصه ای از مجموعه مطالعات داخلی و خارجی صورت گرفته در بازاریابی در رکود اقتصادی می باشد.
جدول ۲-۷-خلاصه­ای از مرور ادبیّات پژوهش

ردیف
محقق
سال
عنوان
شرح مختصر تحقیق

۱
رولاینز و همکاران
۲۰۱۴
تاثیر رکود اقتصادی بر بازاریابی
رکود بزرگ سه اثر طولانی مدت در کسب و کار بازاریابی دارد که عبارتند از: تقاضا برای تجزیه و تحلیل و معیارهای، ادغام بهتر بین توابع فروش و بازاریابی، و افزایش استفاده از رسانه های اجتماعی.

۲
بورل اتیدیس و ترین تافی لوپولوس
۲۰۱۴
بقای شرکت ها ی کوچک و متوسط در زمان بحران
۵ عامل مهم باعث بقای شرکت دردوران رکود می شود: فرایند مهندسی مجدد محصولات – تاکید بر مشتریان جدید- تثبیت قیمت و ادراک از قیمت گذاری در دروان بحران – رویکرد متفاوت به تامین کنندگان و مدیدیت اطلاعات سهامداران.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...