استرس حاد
استرس حاد، معروفترین شکل استرسهاست. در وضعیت استرس حاد، شخص در مدت زمان مشخصی زیر فشارهای طاقت فرسایی قرار میگیرد که باید به سرعت آن را کنترل کند. البته اگر فشار استرسهای حاد کم باشد، شرایط فرد هیجانآور بوده و ایجاد تحرک میکند. اما مقدار زیاد آن، فلج کننده است. مثل انجام دوی سرعت که اگر هر روز به مدت کوتاه انجام شود، میتواند نشاط آور باشد. اما اگر مدت انجام آن طولانی باشد، خستهکننده و رنجآور خواهد بود. دویدن بیش از حد توانایی منجر به شکست و خستگی طاقتفرسا میشود. به بیان مشابه، استرسهای کوتاه مدت شدید، میتواند منجر به آشفتگیهای روان شناختی، سردردهای تنشی، مشکلات گوارشی و سایر نشانه های بیماری شود.
خوشبختانه استرسهای حاد را بیشتر مردم میشناسند. فهرستی از این استرسهای کوتاه مدت عبارتند از: تصادف اتومیبل، از دست دادن یک قرار داد مهم، نرسیدن به یک قرار ملاقات حیاتی، مشکلات ناگهانی فرزند در مدرسه و غیره.
از آن جا که این شرایط کوتاه مدت هستند، استرسهای حاد فرصت کافی برای ایجاد آسیب جدی همانند استرسهای درازمدت، پیدا نمیکنند. نشانه های شایع آن عبارتند از:
آشفتگی هیجانی، ترکیبی از خشم یا بی قراری خراب و افسردگی که سه هیجان همراه با استرس هستند.
اختلالات عضلانی شامل سر دردهای تنشی، کمر درد و تنشهای عضلانی که منجر به مشکلات مربوط به کشیدگی عضلات و رباطها و تاندونها میشود.
اختلال در ناحیه سینه، مشکلات در شکم و روده، سوزش قلب، اسید معده، نفخ شکم، تکرار ادرار، یبوست و سایر مشکلات مربوط دفع، برانگیختگی بالا و گذرا منجر به افزایش فشار خون، افزایش ضربان قلب، نمناک بودن کف دستها، گیجی، سردردهای میگرنی، دستها یا پاهای سرد، تنفس سطحی و دردهای قفسه سینه میشود.
فراموش نکنید استرسهای حاد در زندگی هر کسی حضور دارند و به میزان زیادی قابل کنترل و تدبیر میباشند.
استرسهای حاد دورهای
افرادی هستند که بیشتر اوقات از استرسهای حاد رنج میبرند و زندگی آن ها از آشفتگی و بحران مختل شده است. آن ها همیشه در وضعیت هجومی هستند، اما همیشه دیر میرسند. در انجام کارها زیاد اشتباه میکنند. به نظر میرسد که همواره در چنگال استرسهای حاد اسیرند.
واکنش افراد به استرسهای حاد عموماً عبارت است از: برانگیختگی زیاد، احساس خشم، بی قراری، اضطراب و تنش، اغلب، خود را به عنوان کسی توصیف میکنند که «انرژی زیادی برای عصبانی شدن» دارد.
همیشه در حال عجله اند. ارتباط کلامی را قطع میکنند و اغلب بیقراری آن ها شکایت خصمانه به خود میگیرد. روابط بین فردی آن ها، هنگامی که پاسخ دیگران خصمانه باشد، به سرعت خراب میشود. برای آن ها محیط کار یک موقعیت بسیار پر استرس است.
شخصیت نوع «A» که مستعد به بیماری قلبی است و به وسیله قلب شناسان معروف، متر فریدمن و روزن من تشریح شده است، شباهت بسیار زیادی به مورد استرسهای حاد دورهای دارد. شخصیتهای نوع «A» گرایش شدیدی به رقابت کردن، پرخاشگری، ناشکیبایی و شتابزدگی به هنگام فوریتها دارند. علاوه بر آن به طور گستردهای احساس ناامنی نیز میکنند. که البته شکل احساس خصومت به خود نمیگیرد. این ویژگیهای شخصیتی به طور متناوب، دوره هایی از استرس حاد را برای شخصیتهای نوع «A» ایجاد میکنند. فرید من و روزن من دریافتند که احتمال ابتلای افراد نوع «A» به بیماریهای قلبی، بیشتر از افراد نوع «B» است که الگوهای رفتاری آن ها متضاد با گروه اول میباشد.
شکل دیگری از استرسهای حاد دورهای، ناشی از نگرانی دائمی افراد است. این افراد همه زوایای دنیایی اطراف خود را مصیبتبار میبینند و بدبینانه برای هر موقعیتی، فاجعهای پیشبینی میکنند. برای آنان دنیا جایگاهی خطرناک، غیرمنصفانه و تنبیهکننده است که در آن همواره اتفاقهای بسیار ناگواری برای رخ دادن وجود دارد. این افراد آمادگی زیادی به برانگیختگی بالا و تنش دارند، اما بیش از آن که خشمگین شوند، مضطرب و افسرده هستند ونشانههای استرس حاد دوره ای، همان علایم توسعه یافته هیجان و برانگیختگی شدید هستند: سر دردهای تنشی مداوم، میگرن، تنش زیاد، درد قفسهی سینه و اختلالات قلبی. کنترل استرسهای حاد دورهای، مستلزم مداخله در سطوحی متفاوت و به صورت تخصصی است که ممکن است به چند ماه وقت نیاز داشته باشد.
اغلب، سبک زندگی و شخصیت این افراد آن چنان با عادتها و سوابق آنان مخلوط شده است که هیچ گاه احساس نمیکنند در روش برخورد با زندگی خویش اشتباهی دارند. آن ها دیگران و حوادث را به خاطر پریشانی خود سرزنش میکنند.
آنان به شدت در برابر هر تغییری مقاومت میکنند. فقط قول رهایی از درد و ناراحتی مربوط به نشانه های استرس ممکن است آن ها را پیگیری درمان ترغیب نموده و در برنامه های التیامبخشی باقی نگه دارد.
استرس مزمن
در حالی که استرس حاد میتواند لرزهآور و تهیج کننده باشد، استرس مزمن این گونه نیست. فشار فرسایشی است که روز به روز و سال به سال افراد را بیشتر در بر میگیرد. استرسهای مزمن، جسمها، ذهنها و زندگیها را نابود میکند. با فرسایش دراز مدت همه چیز را از بین میبرد. فشار فقر و نداری، خانواده آشفته، ازدواج ناموفق یا شغلی تحقیرآمیز از این جمله است. اینها فشارهایی هستند که مشکلات آن هرگز پایان نمییابد.
استرسهای مزمن زمانی ایجاد میشوند که افراد هیچ راهی برای خروج از موقعیت ناگریز و نامطلوب خود نمی یابد. در این شرایط خواستها و نیازهای سخت و جدی از یک سو و فشار برای تظاهر به نبود استرس در مدت زمان طولانی و پایان ناپذیر از سوی دیگر، به استرس شکلی مزمن میبخشد و افراد با ناامیدی، دست از جستجوی راه حل مشکلات خود بر میدارند.
برخی از استرسهای مزمن، ریشه در تجارب مربوط به ضربههای شدید عاطفی در دوران کودکی دارند که سبب میشوند این ضربهها درونی شده و برای همیشه دردناک و تازه باقی بمانند. برخی از این تجارب، اثر عمیقی بر شخصیت افراد دارند. نوع نگاه این افراد به جهان و نظام باور داشت آنان، میتواند استرس پایان ناپذیری ایجاد کند. مثلاً ( دنیا جایگاهی هولناک است، مردم میفهمند که تو فردی متظاهر هستی، تو همیشه باید فردی کامل و تمام باشی ). برای بازبینی و تعریف مجدد شخصیت یا عقاید و باورهای جزمی و سخت فرد، به کم فرد متخصص نیاز است.
جنبه نادرست استرسهای مزمن این است که مردم به ان عادت میکنند. آن ها فراموش میکنند که استرس وجود دارد. مردم به سرعت نسبت به وجود استرس حاد اگاه میشوند، چون این استرسها نو و تازه هستند اما استرسهای مزمن را فراموش میکنند چون قدیمی و کهنه و آشنا هستند.
استرسهای مزمن میتوانند مردم را از طریق خودکشی، خشونت، حمله قلبی و شاید حتی سرطان از بین ببرند. چون به تدریج به یک سقوط کشنده و نهایی میرسند. از آن جا که منابع جسمی و ذهنی در جریان یک فرسایش درازمدت به انتها میرسند، نشانه های استرس مزمن به سختی کنترل میشوند و ممکن است لازم باشد روشهای کنترل استرس و درمان رفتاری در کنار درمانهای پزشکی به این افراد ارائه شود. (سچینی و گونزالس، ۲۰۰۱)
استرس: چه وقت و چگونه میتوانیم کمک بگیریم؟
[جمعه 1401-09-25] [ 05:42:00 ب.ظ ]
|