اولین تعریف قانونی از بودجه در کشور ایران مربوط به ماده ۱ قانون محاسبات عمومی مصوب ۲۱ صفر سال ۱۳۲۹(ه.ق) به شرح ذیل است.
«بودجه دولت، سندی است که معاملات دخل و خرج مملکتی برای مدت معینی در آن پیش بینی و تصویب می گردد. مدت مزبور را سنه مالی می گویند که عبارت از یک سال شمسی است».
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
دومین تعریف مربوط می شود به ماده یکم قانون محاسبات عمومی مصوب ۱۶ اسفند سال ۱۳۱۲ خورشیدی که بودجه را این گونه تعریف می کند.
«بودجه لایحه پیش بینی عواید و مخارج مملکتی است و برای مدت یک سال شمسی که به تصویب مجلس شورای ملی رسیده باشد».
تعریف سوم برابر ماده ۱ قانون محاسبات عمومی کشور، مصوب دی ماه ۱۳۴۹ خورشیدی به این صورت است :
«بودجه کل کشور برنامه مالی دولت است که برای یک سال مالی تهیه و حاوی پیش بینی درآمد و سایر منابع تامین اعتبار و برآورد هزینه ها برای انجام عملیاتی که منجر به وصول به هدفهای دولت می شود».
و بالاخره آخرین تعریف قانونی بودجه مربوط به ماده یک قانون محاسبات عمومی کشور مصوب اول شهریور ماه ۱۳۶۶ از بودجه به شرح ذیل است۱ :
«بودجه کل کشور برنامه مالی دولت است که برای یک سال مالی تهیه و حاوی پیش بینی درآمدها و سایر منابع تامین اعتبار و برآورد هزینه ها برای انجام عملیاتی که منجر به نیل سیاست ها و هدف های قانونی می شود و از سه قسمت زیر تشکیل می شود» :
بودجه عمومی دولت که شامل :
الف) پیش بینی دریافت ها و منابع تامین اعتبار که به طور مستقیم یا غیرمستقیم در سال مالی قانون بودجه به وسیله دستگاه ها از طریق حساب های خزانه داری کل اخذ می گردد.
ب) پیش بینی پرداختهایی که از محل درآمد عمومی و اختصاصی برای اعتبارات جاری و عمرانی و اختصاصی دستگاه های اجرائی می تواند در سال مالی مربوط انجام دهند.
۲) بودجه شرکت های دولتی و بانکها شامل پیش بینی درآمدها و سایر منابع تامین اعتبار.
۳) بودجه موسساتی که تحت عنوانی غیر از عناوین فوق در بودجه کل کشور منظور می شود.
دقت در تعاریف بودجه برابر قوانین محاسباتی ایران، بیانگر این مطلب است که این تعاریف از بودجه با توجه به شرایط مختلف مالی، اقتصادی و … دولت در زمان های مختلف صورت گرفته است. مثلا در سال ۱۳۴۹ بودجه بانکها جزء بودجه دولتی نبوده، در حالیکه در سال ۱۳۶۶ بانکها نیز در شمار دستگاه های دولتی قرار گرفته و بودجه آنها در بودجه کل کشور منظور شده است(علوی طبری، ۱۳۸۶، ص ۱۳-۱۱).
عوامل مشترک در تعاریف بودجه
عوامل مشترک در تعاریف بودجه عبارتند از :
۱٫عامل درآمد
-
- عامل هزینه
-
- عامل برنامه کار
-
- عامل مدت زمان
-
- عامل هدف
پنج عامل مشترک در تعاریف بودجه، در بعضی از تعاریف روشن و در بعضی دیگر از تعاریف ضرورت دارد که به منظور رسیدن به عوامل مزبور آن را با دقت و دید وسیعتری مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داد (الماسی، ۱۳۸۷، ص ۴۷).
مقاصد و اهداف بودجه ریزی
طرح ریزی دوره ای : کلیه فعالیت های واحد تجاری برای استفاده کارآمد و اثربخش از منابع کمیابی که در اختیار دارد، مستلزم نوعی طرح ریزی است.
هماهنگی، همکاری و ارتباط : فرایند بودجه ریزی، وسیله ای برای تبادل نظر و ایجاد هماهنگی بین هدفهای مدیران سطوح مختلف واحد فراهم می سازد. در مرحله بررسی و تجدید نظر بودجه معمولا برنامه های تکراری، غیر ضروری یا حتی مضر قبل از تصویب نهائی بودجه حذف می شود یا به حداقل می رسد.
به مقدار درآوردن پیشنهادها : نظر باینکه منابعی که در اختیار واحد تجاری یا سایر ارگانهاست معمولا محدود است، لذا این واحد ها ناچارند منابع خود را به نحوی سهمیه بندی کنند. اندازه گیری منافع و مخارج پروژه ها (فعالیتها) مستلزم به مقدار درآوردن آنهاست.
ارزیابی فعالیتهای انجام شده : چون بودجه، برآوردی از فعالیتهای آینده است، لذا از آن می توان به عنوان معیاری برای ارزیابی فعالیتهای گذشته واحد تجاری استفاده کرد. به عبارت دیگر، کارائی و اثربخشی مدیریت را در هر یک از بخشهای واحد تجاری می توان از مقایسه عملکرد واقعی آن با پیش بینی های بودجه مورد ارزیابی قرار داد.
آگاهی از اقلام بهای تمام شده : در هنگام تنظیم بودجه، همه مدیرانی که مسئول برآورد بودجه را دارند، ناگزیر مخارج و منافع حاصل از اجرای پروژ ها و فعالیتها را مقایسه می کنند. آگاهی از بهای تمام شده، مبنای مشترکی را برای تفاهم و برقراری ارتباط بین مدیران مختلف فراهم می سازد.
تامین الزامات قانونی : بسیاری از سازمانها، از لحاظ قانونی ملزم به تهیه بودجه می باشند زیرا در غیراینصورت وجوهی برای اجرای عملیات خود در اختیار نخواهند داشت.
هدایت فعالیتها به سمت هدفها : تصمیم گیری در مورد تخصیص منابع معمولا با توجه به آثار اجرای فعالیتها بر دستیابی به هدفها، انجام می گیرد(شباهنگ، ۱۳۸۳، ص ۱۹۵).
وظایف بودجه ریزی
به طور کلی دو وظیفه اصلی را می توان برای بودجه ریزی بیان نمود :
الف) طرح ریزی
ب) کنترل
الف) طرحریزی : برای اغلب مدیران همزمان با واژه بودجه بندی مفهوم طرحریزی نیز تداعی می شود. طرحریزی کلیه مراحل بودجه بندی را از نقطه شروع فکر تا مرحله برآورد بودجه شامل می شود و بالطبع زمان نسبتا طولانی نیز به آن اختصاص می یابد. ضمنا طرحریزی چارچوبی برای وظیفه دوم بودجه بندی، یعنی کنترل فراهم می کند.
ب) کنترل : وظیفه کنترل بودجه بندی عبارت است از مقایسه بین نتایج واقعی و پیش بینی های بودجه است. این مقایسه بعد از فراهم شدن ارقام و اطلاعات حسابداری انجام پذیر است. مقایسه نتایج واقعی با ارقام مورد انتظار بودجه را غالبا گزارش عملیات می نامند. وظیفه کنترل تنها به حداقل کردن بهای تمام شده محدود نمی شود بلکه درصورت وجود اختلاف بین نتایج واقعی و ارقام بودجه موجب اعمال نظارت بر عملیات و اتخاذ تدابیر اصلاحی نیز می گردد. به عبارت دیگر بودجه معیاری است که مدیران به کمک آن درآمدها و اقلام بهای تمام شده واقعی را ارزیابی می کنند(فرزیب، ۱۳۷۶، ص ۹۸).
روش های پیش بینی درآمد
پیش بینی درآمد باید قبل از آغاز برآورد هزینه انجام یابد چون نیازمندیهای دولت نامحدود و منابع و امکانات مالی او محدود. از این رو لازم است مقدمتا مجموع عواید حاصل از منابع مختلف درآمد پیش بینی گردد و بعد چگونگی توزیع درآمد پیش بینی شده بین نیازهای گوناگون از طریق برآورد هزینه تعیین شود که در اینجا روش های برآورد هزینه ها به شرح ذیل عنوان می شود(آقائی، ۱۳۸۶، ص ۱۳۳).
روش های برآورد هزینه
در آغاز پیدایش بودجه، توجه خاصی نسبت به بخش هزینه و نحوه برآوردهای آن وجود داشته است. تکیه و تاکید در امر تنظیم بودجه ناظر است بر چگونگی برآورد هزینه ها یا اعتبارات بودجه و اصولا زمانی که بحث تنظیم بودجه مطرح می شود همواره چگونگی برآورد هزینه ها به ذهن متبادر می گردد.
بودجه از لحاظ نحوه برآورد هزینه ها انواع مختلفی دارد که عبارتند از :
بودجه سنتی
بودجه سنتی[۹] قدیمی ترین نوع بودجه و ساده ترین روش بودجه بندی است و هدف از تخصیص منابع مالی در این نوع بودجه بندی کنترل های مالی و تاکید بر صرفه جوئی در مصرف اعتبارات است. به عبارت دیگر، توجه اصلی در این روش معطوف به داده ها می باشد تا ستانده ها و نتایج کار.
در این روش از بودجه بندی هزینه های دستگاه به تفکیک فصول و مواد هزینه برآورد می شود ولی عملیاتی که اجرای آنها مورد نظر است در بودجه منعکس نمی شود و به عبارت دیگر در بودجه متداول ارقام هزینه بر حسب کالا، و خدماتی که خریداری خواهد شد در قالب مواد هزینه نشان داده می شود و به ماحصل و نتیجه اجرای بودجه توجهی نمی شود(آقائی، ۱۳۸۶، ص ۱۳۶).
بودجه ریزی افزایشی(تفاضلی)[۱۰]
در این روش، بودجه سالهای گذشته هر دستگاه اجرائی مبنائی است که بودجه هر سال بر اساس شاخص های تعدیل نامشخص، افزایش فعالیتها و پرسنل جدید بدون توجه به محصول دستگاه اجرائی تدوین می شود. بودجه افزایشی یا تفاضلی عبارت است از افزایش بودجه هر دستگاه اجرائی نسبت به سال قبل با درصدی خاص. در این روش قدرت چانه زنی دستگاه اجرائی اساس تصویب و تخصیص بودجه است. اگر بودجه پیشنهادی دستگاه اجرائی با سقف تعیین شده مطابقت نداشته باشد درصدی از بودجه دستگاه کاهش می یابد و بدین ترتیب اجرای تمام فعالیتهای دستگاه با مشکل مواجه می شود ضمن آنکه امکان نظارت بر اجرای بودجه دستگاه اجرائی میسر نخواهد بود(عباسی، ۱۳۸۷، ص ۳۶).
بودجه ریزی برنامه ای[۱۱]
دولت امریکا در سال ۱۹۴۷ کمیسیونی بنام هوور را مامور تحقیق از عملیات اقتصادی دولت و بازنگری در آن کرد. این کمیسیون در سال ۱۹۴۹ به دولت فدرال پیشنهاد بودجه ریزی را ارائه کرد که در آن وظایف، طرحها و فعالیتهای دولت مشخص شود که آن را بودجه ریزی برنامه ای نام نهادند.
[سه شنبه 1401-04-14] [ 03:47:00 ب.ظ ]
|