ممکن است افراد بزرگسال مبتلا دیگر به اینسو و آنسو ندوند و یا دیگر از در و دیوار بالا نروند، اما هنوز هم نمیتوانند آرام بنشینند و آرام نشستن برایشان مشکل است. بعضی فقط وقتی احساس راحتی میکنند که برنامه خود را طوری تنظیم کنند که دائم فعالیت جسمانی زیادی داشته باشند. آن ها بهجای نشستن ترجیح میدهند بایستند، مرتباً در حین انجام یک کار سراغ کار دیگری میروند.
هر وقت این حرکت بیپایان یا بیقراری دائم وجود داشته باشد، احساس ناراحتی وجود ندارد، اما اگر بهزور وادار به کمحرکتی و آرامش شوند، ممکن است دچار اضطراب بشوند. وول خوردن و حرکات پا علامتهای بسیار شایعی در بیماران بزرگسال هستند. این علامت به حدی است که یک منشی آگاه در اتاق انتظار میتواند این بیماران را تشخیص دهد. دو حرکت از شایعترین حرکات پا عبارتاند از: حرکت زانو به صورت حرکت رفت و برگشتی سریع و حرکت رفت و برگشتی کف پا (وندر، ۱۹۹۸).
آخرین دسته از علائم که سیر آن از کودکی تا بزرگسالی مورد بررسی واقع می شود زود انگیختگی است که در ادامه شرح داده شده است.
دوران کودکی
از برجستهترین خصوصیات بچه های مبتلا، فقدان خویشتنداری است که در کلاس درس، زمین بازی و خانه ظاهر میشود. این کودکان نمیتوانند دستیابی به خواستهشان را به تأخیر بی اندازند یا اینکه تواناییشان برای تحمل ناکامی کم است. آن ها اینگونه توصیف میشوند: صبر و طاقت ندارند و هر وقت که افراد یا مسائل مطابق میل آن ها نباشد، بهسرعت آشفته میشوند. در کلاس درس دائم حرف میزنند، صحبت سایرین را قطع میکنند و اعمال مخرب دیگری را مرتکب میشوند. خارج از کلاس درس بچه های مبتلا، غالباً بیاحتیاطاند و بهسلامت و امنیت خودشان هیچ توجهی نمیکنند. ممکن است از یک چتر به عنوان چتر نجات استفاده کنند و از پشتبام به پایین بپرند، بدون فکر دنبال توپشان به وسط خیابان بدوند و یا قبل از اینکه نگاه کنند، درون یک استخر بدون آب شیرجه بزنند. ازاینجاکه بدون فکر عمل میکنند ف از سایر بچه های همسنشان بیشتر دچار حادثه میشوند.
دوران بزرگسالی
متأسفانه در بزرگسالان، رفتارهای ناشی از زودانگیختگی میتواند طیف وسیعتری داشته باشد و در نتیجه احتمال خیلی بیشتری وجود دارد که بزرگسالان به خود صدمه بزنند. بزرگسالان مبتلا، هنوز هم مثل دوران کودکی به طور آنی و فوری کاری را انجام میدهند و بعد از انجام دادن به آن فکر میکنند. زودانگیختگی در کار، روابط بین فردی و در توانایی برای حل مشکلات، خودنمایی میکند. افراد بزرگسال مبتلا شغلشان را کنار میگذارند بدون اینکه به آثار سوء احتمالی این کارشان فکر کنند (وندر، ۱۹۹۸).
ملاکهای DSM 5 برای ADHD
A. الگوی مداوم بیتوجهی و یا فزونکنشی/زودانگیختگی که با کارکرد و تحول فرد تداخل میکند و به یکی از دو شکل زیر مشخص میشود:
- بیتوجهی: ۶ نشانه از نشانگان زیر که حداقل به مدت ۶ ماه ادامه داشته باشند و با کارکرد و تحول فرد ناسازگار باشد و به طور مستقیم بر فعالیتهای اجتماعی و تحصیلی/شغلی فرد تأثیر منفی بگذارد:
توجه: برای نوجوانان سنین بالاتر و بزرگسالان (۱۷ سال به بالا) حداقل ۵ نشانه لازم است.
-
- شکست خوردن در توجه دقیق به جزئیات
-
- دشواری در حفظ توجه در بازی یا تکالیف
-
- اغلب به نظر میرسد هنگامی که مستقیم با آن ها حرف میزنند گوش نمیدهند.
-
- دشواری در دنبال کردن دستورالعملها
-
- دشواری در سازماندهی وظایف و فعالیتها
-
- بیمیلی و اجتناب از موقعیتهایی که نیازمند حفظ تلاش روانی است.
-
- اغلب لوازم موردنیاز برای کار یا وظیفهاش را گم میکند.
-
- بهراحتی به وسیله محرکهای بیرونی حواسش پرت میشود.
- اغلب در فعالیتهای روزانه فراموشکارند.
۲٫ فزونکنشی و زودانگیختگی:
۶ نشانه از نشانگان زیر که حداقل به مدت ۶ ماه ادامهیابند و با کارکرد و تحول فرد ناسازگار باشد و به طور مستقیم بر فعالیتهای اجتماعی و تحصیلی/شغلی فرد تأثیر منفی بگذارد:
توجه: برای نوجوانان سنین بالاتر و بزرگسالان (۱۷ سال به بالا) حداقل ۵ نشانه لازم است.
-
- اغلب با دست یا پاهایشان به صندلی میزنند یا وول میخورند.
-
- اغلب صندلیشان را در مواقعی که انتظار میرود باید سر جایشان بنشینند، ترک میکنند.
-
- اغلب در موقعیتهای نامناسب میدوند یا بالا و پایین میپرند (در بزرگسالان ممکن است این رفتار محدود به احساس بیقراری شود).
-
- اغلب برای بازی کردن یا شرکت آرام در فعالیتهای لذتبخش ناتواناند.
-
- اغلب در حرکتاند به صورتی که انگار با موتوری رانده میشوند.
-
- اغلب بیشازاندازه صحبت میکنند.
-
- اغلب بیاختیار قبل از اینکه سؤال تمام شود به آن پاسخ میدهند.
-
- اغلب حرف دیگران را قطع میکنند یا بدون اجازه وارد میشوند.
-
- B. چندین نشانه بیتوجهی یا فزونکنشی/زودانگیختگی، قبل از ۱۲ سالگی بروز میکنند.
-
- C. چندین نشانه بیتوجهی یا فزونکنشی/زودانگیختگی در دو موقعیت یا بیشتر دیده میشود (مانند خانه، مدرسه، کار یا در ارتباط با دوستان و بستگان).
-
- D. شواهد آشکاری وجود دارد که نشان میدهد علائم با کارکرد اجتماعی، تحصیلی یا شغلی تداخل میکند یا آن ها را کاهش میدهد.
-
- E. علائم منحصراًً در طی دوره اسکیزوفرنی یا دیگر اختلالها روانپریشی ظاهر نشوند و به وسیله دیگر اختلالها روانی (مانند اختلال خلقی، اختلال اضطرابی، اختلال گسستی، اختلال شخصیت و مسمومیت یا علائم ترک مواد) نتوان آن ها را بهتر تبیین کرد.
-
- تصریح کنید:
-
- نوع ترکیبی: اگر ملاکهای A1 (بیتوجهی) و ملاکهای A2 (فزونکنشی-زودانگیختگی) هر دو باهم در ۶ ماه گذشته وجود داشته باشند.
-
- نوع غالباً بیتوجه: اگر ملاکهای A1 (بیتوجهی) برآورده شوند اما ملاکهای A2 (فزونکنشی-زودانگیختگی) برای ۶ ماه گذشته برآورده نشوند.
-
- نوع غالباً فزونکنش/تکانشگر: اگر اما ملاکهای A2 (فزونکنشی-زودانگیختگی) برآورده شوند اما ملاکهای A1 (بیتوجهی) برای ۶ ماه گذشته برآورده نشوند.
-
- تصریح شود:
-
- در بهبودی نسبی: زمانی که ملاکهای کامل قبلاً برآورده شده باشد اما در ۶ ماه اخیر نشانگان کمتر از ملاکهای کامل برای تشخیص باشند و نشانگان هنوز منجر به مشکلاتی در کارکرد شغلی، تحصیلی یا اجتماعی شوند.
-
- تصریح شدت دوره کنونی:
-
- خفیف: حتی اگر نشانه های معدودی افزون بر آنچه برای تشخیص لازم است وجود داشته باشد، فقط مشکلات کمی را در کارکرد اجتماعی یا شغلی ایجاد میکنند.
-
- متوسط: نشانگان یا مشکلات کارکردی بین خفیف و شدید وجود دارند.
[جمعه 1401-09-25] [ 05:09:00 ب.ظ ]
|