دانلود فایل ها با موضوع : بررسی کارایی درونی … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
هال[۲۲] و همکاران( ۱۹۶۸)، نیز سیستم را مجموعهای از اجزاء و روابط میان آنها میدانند که توسط ویژگیهایی معین، به هم وابسته یا مرتبط میشوند و این اجزاء با محیط شان یک کل را تشکیل میدهند (رضائیان، ۱۳۸۸).
آموزش و پرورش به مثابه یک سیستم یا نظام:
در صورتی که نظام آموزش و پرورش رسمی را به عنوان سیستمی اجتماعی در نظر بگیریم، میتوان آن را با مفاهیم سه گانهی درون دادها، فراگرد و برون دادها تصور کرد:
نظام آموزش و پرورش، برای انجام دادن مأموریت رسمی خود (تحقق هدفهای آموزش و پرورش رسمی در جامعه)، منابع مورد نیاز خود را به صورت درون دادها (دانش و معرفت موجود در جامعه، ارزشهای معتبر و مورد اعتقاد، هدفهای مطلوب، منابع مالی و مادی) از جامعه میگیرد، سپس، از طریق فراگردهای پیچیدهای که مستلزم استفاده از ساختار سازمانی، افراد انسانی و تکنولوژی، و ایفای وظایف معینی است، دانش آموزان را تحت آموزش و پرورش قرار میدهد، و سرانجام نتیجهی کار(برون دادهای) خود را به صورت افرادی که از جهات مختلف تغییر یافته و صلاحیت و شایستگی پیدا کردهاند، به جامعه تحویل میدهد (علاقه بند، ۱۳۸۸).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
با مواردی که گذشت مشخص شد که آموزش و پرورش نیز یک سیستم است. و از طرفی چون موضوع تحقیق بررسی کارایی درونی نظام آموزشی است و بحث کارایی در معیت درون داد و برون داد معنی و مفهوم مییابد، لذا جهت تبیین موضوع کارایی، نظام آموزشی را به مانند یک سیستم در نظر گرفته، تا درون دادها، فرآیندها و برون دادهای آن مورد بررسی قرار گیرند و در نهایت با توجه به رابطه بین درون داد و برون داد، کارایی نظام مشخص گردد.
برون دادها → فراگرد آموزش و پرورش → دروندادها
دانش و معرفت
ارزشها
هدف ها
منابع مالی و مادی
ساختار? کلاسها، مدارس، واحدهای اداری، سلسله مراتب سازمانی)
افراد? مدیران، معلمان، مربیان، کارکنان اداری، راهنمایان و مشاوران و….)
تکنولوژی? ساختمان ها، کتابخانه، آزمایشگاه، برنامه ی درسی، برنامه تحصیلی، کتاب درسی، وسایل سمعی و بصری و…)
وظایف? مدیریت آموزشی، تدریس، راهنمایی و مشاوره، امور مالی، امور اداری، فعالیت های فوق برنامه و…)
افرادی که در زمینه های زیر شایستگی کسب کرده اند:
مهارتهای ذهنی و عملی
قدرت استدلال و تجزیه و تحلیل
ارزشها، نگرشها و انگیزش
خلاقیت و نوآوری
مهارت های ارتباطی
آگاهی فرهنگی
جهان بینی
احساس مسئولیت اجتماعی
شکل۲-۱: نظام آموزش و پرورش رسمی(علاقه بند، ۱۳۸۸)
اهمیت آموزش و پرورش:
شکوهی(۱۳۶۶)، آموزش و پرورش را یکی از سازمانهای مهم و مؤثر در جهان امروز و آینده میداند، سازمانی که الگوی کلیه نهادها و مؤسسات و سازمانهای رسمی جامعه بوده و موضوع و محور اصلی آن انسان است و نیز مهمترین و دشوارترین مسأله متلابه انسان تعلیم و تربیت اوست. زیرا با تعلیم و تربیت انسانها برای همگام شدن با تحولات اجتماعی آماده میشوند لذا ثمر بخشی این سازمان از یک سو، تبدیل انسانهای خام و مستعد به انسانهای سالم، خلاق، بالنده، متعادل و رشد یافته، از سوی دیگر تأمین کنندهی نیازهای نیروی انسانی جامعه در سطوح مختلف و همچنین ایجاد توسعه همه جانبه در بخشهای متفاوت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است. در این سازمان گسترده و عظیم، میلیونها کودک، نوجوان، جوان و حتی بزرگ سال بهترین زمان حیات خود را در فضای مدارس و دانشگاهها به یادگیری و یاد دهی میگذرانند. آموزش و پرورش، بخش لاینفک زندگی فردی و اجتماعی بشر است و به عنوان فرایند کمک کننده به جریان رشد انسانها مطرح بوده و هدف نهایی آن نیز رسیدن به حیات طیبه است (سند تحول بنیادین،۱۳۹۰).
بنا براین بر مسئولان، مدیران و کارگزاران است که با متحول ساختن کوششهای برنامه ریزی آموزشی- که ضرورت این تحول در قرن بیست و یکم بیش از پیش احساس میشود- زمینهی تحولی بزرگ در نظام آموزشی کشور را فراهم آورند.
۲-۵) نقش آموزش و پرورش در ابعاد مختلف توسعه:
برنامه ریزیهایی که تاکنون به نام توسعه توسط کارشناسان داخلی و خارجی در طی دهه های اخیر طراحی و در کشورهای معروف به توسعه نیافته پیاده شده عمدتاً کانون توجه خود را رشد اقتصادی و توسعه قرار داده و عوامل اجتماعی و فرهنگی رشد را تا حد زیادی مورد بی توجهی و غفلت قرار دادهاند. عواملی که خود میتواند بنیان یک توسعه درون زا و مولد را موجب شود در صورت بی توجهی، خود جزء عوامل بازدارنده و مانع توسعه مستمر و پویا بوده و جلوی هر گونه توسعه مطلوب را سد خواهد کرد. اقتصاد خود بخشی از فرهنگ است و توسعه اقتصادی جنبهای از توسعه اجتماعی و فرهنگی است”(توسلی، ۱۳۷۳).
آموزش و پرورش نهادی فراگیر، پویا و تأثیر گذار بر رفتارها و هنجارهای آشکار و نهان همه جانبهی اخلاقی، سیاسی، اقتصادی، دینی، حقوقی، اجتماعی و فرهنگی آحاد جامعه است. ماهیت فعالیت و اهداف آن ارتقاء توان روحیه خلاقیت، شکوفایی و بروز استعداد، بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی، تخصصی و تعیین راهبرد در دست یابی به تعالی، توسعه، سعادت، رشد و… میباشد.
بنا براین یکی از ارکان اساسی توسعه یک کشور، بخش آموزش آن است. این بخش از آن جهت دارای اهمیت فوق العادهای است که هم ابزاری مهم برای توسعه بوده و هم یکی از اهداف توسعه محسوب میشود. در نظم نوین جهانی، نقش کهن نیروی رهایی بخش آموزش و پرورش هنوز هم قدرتمند است و دانش، قدرت خود را به عنوان ابزار اصلی جهت پیروی از این عقیده حفظ نموده است. امروزه بیش از هر زمان دیگری دانش پشتیبان و ضامن اصلی توسعه انسانی است .
۲-۵-۱) نقش آموزش و پرورش در رشد و توسعه اجتماعی:
به عقیده صاحب نظران (قرائی مقدم، ۱۳۷۵)، آموزش و پرورش منشاء هر گونه تغییر و تحول اجتماعی است. تا آن جا که آگوست کنت[۲۳] اعتقاد دارد، آن چه موجب تغییر و تحول اجتماعی میگردد تحول فکری بشر است که بر اثر آموزش و پرورش حاصل میآید.
همچنین وی اهمیت نهاد آموزش و پرورش را در نقش اجتماعی آن دانسته است زیرا در آماده نمودن فرد برای زندگی در بین آدمیان اهتمام میورزد. به اعتقاد وی این نقش با دادن یک سری اطلاعات ناشی از فرهنگ عمومی به فرد برآورد میشود بدین طریق آموزش و پرورش ضمن ایجاد آمادگی در فرد به منظور رفع نیازهای مادی و معنویش وی را در برطرف نمودن نیازمندیهای جمعی یاری میرساند. در جوامع در حال رشد تعلیم و تربیت عامل روشنگری و تحرک انگیزی جهت تسریع نهضتهای عمده اجتماعی است و به طور منطقی یک عامل گسترش دهندهی رفاه اجتماعی و هماهنگ کنندهی شخصیتهای جوان اجتماع با تغییرات سریع است(عسکریان، ۱۳۶۶).
۲-۵-۲) نقش آموزش و پرورش در رشد و توسعه فرهنگی:
در تعیین نقش آموزش و پرورش در رشد و توسعه فرهنگی ژاک هلک اعتقاد دارد که آموزش و پرورش در گسترش یا کاهش فاصله فرهنگی متداول در کشورهای در حال توسعه بین طبقه نخبگان تحصیل کرده که به تسهیلات متنوع و نظام ارتباطات بین المللی دسترسی دارند و اکثریت محروم مانده از این گونه امکانات عامل تعیین کنندهای است.
باستانی پور مقدم( ۱۳۷۸)، نیز توسعه فرهنگی را فرایندی پویا دانسته که عبارت از پربارسازی فرهنگ، تحکیم جنبهه ای مختلف تجلیات فرهنگی، فراهمسازی امکانات فرهنگی برای کلیه افراد، از رهگذر فعالیتهای خلاق از طریق ابزارهای مناسب در فضایی از احترام متقابل و امکان ابراز آرا مختلف است. مباحثی مانند ارتقای خلاقیت و نوآوری، توسعه نگرشها، تقویت هویت فرهنگی، ارتقای سطح مبادلات فرهنگی، ایجاد روابط فرهنگی فراملی و…در حوزه توسعه فرهنگی مورد بررسی قرار میگیرد.
دبیری( ۱۳۷۸)، در اثر خود آورده است که نیروی محرکه هر فرهنگی ناشی از میزان آموزشی است که در آن جامعه ارائه میشود. از آن جا که آموزش و پرورش قابلیتهای افراد را افزایش میدهد و استعدادهای آنان را شکوفا میسازد. بنا بر این با افزایش میزان آموزش میتوان سبب تحولات فرهنگی شد که سرانجام باعث رشد، پیشرفت و بهره وری میگردد. از آن جا که در دورههای تحصیلی مختلف غیر از آموزش علم و دانش، انضباط، تقید، تعهد، احساس مسئولیت، وظیفه شناسی و میهن دوستی نیز جزو مطالبی است که به جوانان آموخته میشود، این امید وجود دارد که با رفتن به مؤسسات آموزشی و صرف سالهای تحصیل، در این مراکز، جوانان علاوه بر کسب دانش به زیور ویژگیهای فوق آراسته گردند. از این رو روشن میشود که چگونه آموزش و پرورش از طریق تحول در فرهنگ جامعه، میتواند در بالا بردن کارایی و بهره وری نقش مؤثری ایفا نماید.
۲-۵-۳) نقش آموزش و پرورش در رشد و توسعه اقتصادی:
توسعه اقتصادی فرآیندی هدف دار است که به وسیله انسان آغاز میشود و هدف آن بهبود بخشیدن به شرایط زیستی کلیه افراد یک جامعه است. اگر پذیرفته شود که توسعه یعنی بهبود شرایط زیستی برای همگان، در این صورت توسعه به هر شکل و به هر نوع باید نیازهای اساسی آحاد ملت را برآورده سازد ( مشاوران یونسکو،۱۳۷۹).
اهمیت تأثیر آموزش و پرورش در این بعد از توسعه تا بدانجاست که عماد زاده(۱۳۸۱)، نیز تأکید دارد که امروزه افراد، خانوادهها و دولتها تمایل زیادی به سرمایه گذاری در بخش آموزش از خود نشان میدهند چرا که آموزش و پرورش از یک سو قابلیتهای نیروی انسانی را ارتقاء میبخشد و در شکوفا ساختن استعدادها نقش مؤثری دارد و از سوی دیگر نیروی کار را برای استفاده بهتر از تکنولوژی برتر تولید آماده و مهیا میسازد و این دو نقش آموزش و پرورش در رشد و توسعه اقتصادی سهم مهمی دارد و دقیقاً به همین علت است که کشورهای توسعه یافته هر روز مبالغ بیشتری را به این بخش اختصاص میدهند.
۲-۶)آموزش و پرورش و برابری فرصتهای آموزشی:
همواره در تاریخ کشور ما این نکته که، حق آموزش و یادگیری مختص شاهان، شاهزادگان، فرمانروایان و طبقات مرفه جامعه و فرزندان آنان بوده، و یا این که دختران حق تحصیل ندارند، زیاد نقل شده است. این امر حکایت از آن دارد که از دیر باز برابری و امکان دسترسی به فرصتهای آموزشی برای همگان یک آرزو و محدودیت بوده است. منظور از فرصتهای آموزشی برابر، برخورداری برابر و داشتن شانس مساوی کلیه لازم التعلیمان برای ورود به نظام آموزشی و برخورداری از کلاس و برنامههای آموزشی مطلوب، معلمان متخصص، امکانات و تجهیزات آموزشی و نیز فضای مناسب آموزشی میباشد. برابری فرصتها در بعد کلان نوعی نگاه انسان گرایانه و عدالت خواهانه را با خود همراه دارد که غالباً به عنوان یک شاخص جامعه توسعه یافته در نظر گرفته میشود. جامعهای که در آن مردم در کنار رفاه و آزادی، عدالت و برابری را هم تجربه خواهند کرد. در این تعبیر، برابری فرصتها و عدالت خواهی یک ارزش محسوب میشود و آموزش و پرورش باید بتواند آن را در نظام شخصیتی انسان توسعه یافته تعبیه کند. اما در بعد خرد، برابری فرصتهای آموزشی، ابزار و سازوکاری است که موجب شکوفا شدن اندیشههای خلاق شده و امکان پرورش قابلیت را برای همه به طور مساوی فراهم میسازد. در تعبیری دیگرفرصت مساوی برای آموزش، به موقعیتی اطلاق میشود که در آن، حتی افراد فاقد پایگاه مناسب و ثروت، و یا عضو گروههایی که از امکانات و امتیازات ویژه برخوردار نیستند، امکان تحرک اجتماعی با توسل به تحصیل را داشته باشند. به عبارت دیگر، بدون در نظر گرفتن جنسیت، پایگاه اجتماعی، اقلیت یا اکثریت بودن، نژاد و مانند آن، بتوانند به صورت مساوی از امکان دستیابی به یک پایگاه اقتصادی- اجتماعی بالا در جامعه برخوردار باشند. این امر در وهله اول نیازمند رفع موانع پیشرفت شخصی افراد جامعه است.
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-04-14] [ 03:50:00 ب.ظ ]
|