دانلود فایل های دانشگاهی | ۲-۱۰ نظریه حافظهکاری هماهنگ کننده[۵۳] براون – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
ظرفیت حافظهکاری در میان افراد مختلف، متفاوت است. بعضی افراد ظرفیت بالای حافظهکاری را دارند و بعضی دیگر ظرفیت پایین دارند. همچنین یک فرد معین میتواند در شرایط و حالات مختلف (درونی و بیرونی) ظرفیت حافظهکاری متفاوتی داشته باشد (کین[۴۸]، کانوی[۴۹]، هامبریک[۵۰] و انگل[۵۱]، ۲۰۰۷). یکی از رویکردهایی که به درک ما از ارتباط حافظهکاری و توجه موجب میشود بر تفاوتهای فردی در ظرفیت حافظهکاری و توجه کنترل شده متمرکز است (کین و همکاران، ۲۰۰۳). این پژوهشها به سادگی پیشبینی میکند که ارتباط قوی بین توجه انتخابی و ظرفیت حافظهکاری وجود دارد که موجب همبستگی بین ظرفیت حافظهکاری فرد و تواناییهایش در به کار بردن کنترل نزولی هنگام رمزگشایی اطلاعات جدید میشود. به عنوان مثال، کین و همکارانش (۲۰۰۳) نشان دادند که ظرفیت حافظهکاری افراد پیشبینی کننده عملکرد آن ها در تکالیف ضد آبشاری است. آزمون استروپ از جمله این تکالیف ضد آبشاری است. درآزمون استروپ وقتی که کلمه و رنگ همگرا نیستند بین این دو تداخل ایجاد می شود و تفاوت در ظرفیت حافظهکاری خود را نشان میدهد. (کین و انگل،۲۰۰۳). ظرفیت حافظهکاری در حفظ توجه بسیار مهم است. حافظهکاری میتواند توجه را از موضوعی به موضوع دیگر منحرف کند، و برعکس، توجه میتواند دروازهای برای دستیابی به حافظهکاری باشد ( برادوی به نقل از کوان[۵۲]، ۲۰۱۱).
۲-۱۰ نظریه حافظهکاری هماهنگ کننده[۵۳] براون
براون[۵۴] (۱۹۹۷) پیشنهاد کردند که قضاوت زمانی آیندهنگر، از منابع مرتبط با کنترل اجرایی حافظهکاری استفاده میکند (زاکای و بلاک، ۱۹۹۹). براون (۱۹۹۷) فرض کرد اگر مدل دروازه توجه درست باشد، تداخل بین پردازشهای زمانی و غیرزمانی باید دوجانبه باشد. اگرچه او دریافت که تکالیف غیرزمانی (تکالیف شمارش ذهنی[۵۵]، جستجوی تصاویر[۵۶] و رد گیری چرخان[۵۷]) زمانبندی را مختل میکنند اما عملکرد زمانی تنها در تکالیف مربوط به شمارش ذهنی کاهش مییابد نه در تکالیف دیگر. براون این عدم تقارن را با نظریه حافظهکاری بدلی (۱۹۸۶) تفسیر کرد. همان گونه که قبلا ذکر شد، این مدل دارای سه مؤلفه است؛ مجری مرکزی، و دو زیر ساختار (حلقه واجی و لوح دیداری-فضایی) که تحت کنترل مجری مرکزی هستند. حلقه واجی وظیفهاش حفظ و دستکاری اطلاعات واجی است و لوح دیداری-فضایی وظیفه حفظ و دستکاری اطلاعات بینایی را بر عهده دارد. مجری مرکزی بر سیستم توجه نظارت دارد و پنداشته میشود که مسئول کنترل و هماهنگی عملکرد زیر ساختارها باشد و همچنین فعالیت تکالیف همزمان را هماهنگ کند. براون با مشاهده تمام تکالیف غیرزمانی که موجب اختلال در عملکرد زمانی شدهاند، نتیجه گرفت وقتی که منابع مجری مرکزی بر اثر ایجاد هماهنگی بین تکالیف زمانی و غیرزمانی کاهش مییابد، زمانبندی به طور کلی آسیب میبیند. از طرفی دیگر، کاهش منابع مجری مرکزی که موجب هماهنگی بین تکالیف دوگانه میشود الزاماً در عملکرد تکالیف جستجوی دیداری و ردگیری چرخان تاثیری ندارد زیرا هر دو این تکالیف به طور عمده در یکی از زیر ساختارها پردازش میشود و منابع مجری مرکزی کمتری به آن ها اختصاص مییابد. در حالی که، تکلیف دوگانه شمارش ذهنی تاثیر بیشتری بر زمانبندی دارد، زیرا پنداشته میشود که حلقه واج شناختی و مجری مرکزی هر دو با هم به آن اختصاص مییابند. براون (۱۹۹۷) از مفهوم واحد نیاز و منابع توجه انتقاد کرد. از نظر او این مفهوم برای توضیح اثرات تداخلی نامتقارن مناسب نیست و به چارچوب بسیار پیچیدهتر از مدل دروازه توجه برای توضیح این امر مورد نیاز است. بر اساس مشاهده عدم تقارن در اثرات تداخلی تکالیف دوگانه، براون فرض میکند که پردازش اطلاعات زمانی به منابع در دسترس مجری مرکزی وابسته است. پنداشته میشود که منابع مجری مرکزی برای ایجاد هماهنگی بین تکالیف زمانی و غیرزمانی مورد نیاز هستند. مدل دروازه توجه برای بررسی بازههای زمانی میلی ثانیه و ثانیه کاربرد دارد، اما تا به حال پژوهشی در حد میلی ثانیه برای ارزیابی این مدل صورت نگرفته است و تنها برای بررسی بازههای زمانی طولانی به کار رفته است (دیوتک، ۲۰۰۴).
۲-۱۱ ادراک زمان در کودکان
زمان بعد اصلی از زندگی روزمره است که کودکان از همان ابتدا آن را تجربه میکنند. پژوهشها نشان میدهد که نوزادان چهار ماهه قادر به تشخیص طول زمان رویدادها هستند. به طور کلی، نتایج پژوهشها نشان میدهد که مکانیسم نرونی (سیستم ساعت) از همان سنین اولیه فعال است و کودکان قادر به ارزیابی زمان هستند. بنابرین، ایده سیستم ساعت نرونی از همان سنین اولیه کاربرد فعال دارد و این ایده سازگار با تغییرات وابسته به سن در پردازش زمان است. در حقیقت قضاوت زمانی تنها ناشی از ساعت درون نیست بلکه حاصل تعامل پیچیده فرآیندهای شناختی متفاوت است (ایوری[۵۸]، شلرف[۵۹]، ۲۰۰۸).
با وجود اینکه کودکان از همان ابتدا حس اولیه از زمان را دارند که بر اساس ویژگیهای عددی و قانون وبر است اما پژوهش ها نشان میدهد که قضاوت زمانی کودکان در طول کودکی بهبود مییابد. تغییرپذیری بین فردی در تمیز زمان در کودکان بالا است در حالی که با افزایش سن این تغییرپذیری کاهش مییابد. وبر کودکان پنج ساله ۳/۰ و ۳۱/۰ است؛ در حالی که در کودکان هشت ساله ۲۱/۰ و ۲۳/۰ میباشد. کاهش عدد وبر با بالا رفتن سن نشان دهنده افزایش حساسیت به زمان است (درویت-ولت، ۲۰۱۲).
چرا حساسیت کودکان به زمان پایین است؟
۱- ناتوانی کودکان از بازداری پاسخهای حرکتی[۶۰] و تکانشگری[۶۱] آن ها.
منظور از تکانشگری، انجام یک عمل بدون فکر و تأمل در مورد نتیجه آن است. گلداستین (۱۹۹۸) تکانشگری را به ۴ نوع طبقهبندی کردهاست: ۱- عمل بدون کنترل، بازداری و یا توقف؛ ۲- عمل بدون تفکر یا ملاحظهگری، ۳- عمل بدون پیشبینی و در نظر گرفتن پیامد؛ ۳- عمل آنی و ناگهانی. تکانشگری از ویژگیهای عمده دوران کودکی محسوب میشود (درویت ولت، ۲۰۱۲).
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 06:13:00 ب.ظ ]
|