دانلود فایل های پایان نامه در مورد عوامل مؤثر … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
مضمون مشارکت: بیشتر شرکت کنندگان بیان کردند که در امور مذهبی هیئت محلهی خود مشارکت دارند و دستههای عزاداری محلی شکل می دهند، به گونه ای که هشترودیها، سرابیها، یزدیها و… هر کدام برای خود دستههای جداگانه تشکیل داده و در مراسم عزاداری شرکت می کنند. اکثر شرکت کنندگان تاکید داشتند که در امور مذهبی، حضور و مشارکت در هیئتهای مذهبی محلی هنگام مراسم خاص، بیشتر از مشارکت در مساجد است. یکی از شرکت کنندگان بیان داشت که در مراسم عزاداری(ایام محرم) یا شادی (نیمه شعبان) با کمک همسایهها، کوچههای محل را تزئین می کنند. آنها بیان کردند که از نظر مالی توان چندانی برای کمکهای خیریه ندارند، اما به صورت جزئی سعی می کنند به افراد بیبضائت محله خود کمک کنند. یکی از شرکت کنندگان بیان داشت که در مراسم عروسی دختر یکی از هممحلهایها که مشکل مالی داشته، با سایر اهالی محل قرار گذاشتهاند که به عنوان هدیه عروسی هر کدام بخشی از لوازم آشپزخانه را به عنوان جهیزیه به وی هدیه دهند، تا به نحوی به او کمک کرده باشند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۳) نگرش به ویژگیهای فضایی- کالبدی
– آیا شکل و شمایل ظاهری شهر(نمای ساختمانها/ شکل کوچهها و خیابانها/ پارکها/ پاکیزگی معابر) و امکانات و خدمات شهری(خدمات آموزشی/ درمانی/ ورزشی/ فرهنگی/ تفریحی/ حمل و نقل) در ادامه زندگیتان در اینجا تاثیری دارد؟
بیشتر شرکت کنندگان بیان داشتند که در نسیمشهر ظاهر اکثر ساختمانها فرسوده و قدیمی، شکل کوچه و خیابانها نامناسب، تعداد پارکهای محلی ناکافی و خیلی از محلهها(جویها، کوچههای تنگ، بازارچهها و…) نیز از نظافت و پاکیزگی لازم برخوردار نیستند. از نظر بیشتر آنها، نسیمشهر از لحاظ خدمات(درمانی، آموزشی، تفریحی و فرهنگی) با کمبود مواجه است، اما خدمات تجاری و حمل و نقل عمومی نسبتاً کافی و متناسب با نیاز ساکنین میباشد. بیشتر شرکت کنندگان بیان داشتند گرچه به نظر آنها نسیمشهر از لحاظ این ویژگیها چندان وضعیت مطلوبی ندارد، اما عوامل دیگری چون(ساختن تدریجی نسیمشهر به دست خودشان، نزدیکی به اقوام و خانواده، شناخت هممحلهایها و اعتماد میان آنها، ترس از ترک نسیمشهر و تجربه مکان دیگر برای زندگی و…) تاثیر بسیاری بر ماندگاری آنان در این شهر دارد. یکی از شرکت کنندگان بیان داشت که وضعیت درمانگاهها، کوچهها و خیابانها، ساختمانها و … بالاخره درست می شود، اما مهم این است که تنها نیستیم و اگر مشکلی پیش بیاید، دلمان به بقیه گرم است.
– با توجه به مضامین استخراج شده از بحثهای گروهی متمرکز انجام گرفته در نسیمشهر، میتوان بیان کرد که عامل سرمایه اجتماعی، مهمترین عامل در ایجاد حس تعلق به مکان در نسیمشهر است. شکل گیری نسیمشهر به عنوان یک اسکان غیررسمی به دست خود ساکنین؛ وجود روابط قوی و گسترده ساکنین نسیمشهر با خانواده، اقوام، آشنایان، هممحلهای و همسایهها؛ قرارگیری در شبکه های اجتماعی وابسته به قومیت و مبدا مهاجرت؛ همزبانی بخش عمدهای از ساکنین و… به عنوان عناصر شکلدهنده سرمایه اجتماعی نسبت به سایر عوامل بررسی شده در پژوهش حاضر، تاثیر بیشتری بر شکل گیری تعلق مکانی ساکنین داشته است. با توجه به نتایج حاصل از پیمایش نیز میتوان گفت که در کنار طولانی بودن مدت زمان سکونت، عامل تعیینکننده و اصلی در شکل گیری حس تعلق مکانی ساکنین نسیمشهر، سرمایه اجتماعی است و تاثیر آن نسبت به سایر عوامل بررسی شده در تحقیق حاضر بر حس تعلق مکانی ساکنین نسیمشهر، بسیار بیشتر میباشد.
فصل ۵
نتیجه گیری و پیشنهادات
۱- ۵ نتیجه گیری
با توجه به اینکه هدف تحقیق حاضر، بررسی و مقایسه عوامل مؤثر بر حس تعلق مکانی میان ساکنین شهر جدید پرند(اسکان رسمی) و ساکنین نسیمشهر(اسکان غیررسمی) عنوان شده است. در مبانی نظری تحقیق، مفهوم حس تعلق مکانی از نقطه نظر افراد مختلف تعریف و نظریه های مرتبط با آن در دو رویکرد روانشناسیمحیطی و پدیدارشناسی مطرح شد. همچنین ابعاد حس تعلق مکانی مشخص و ابعاد عاطفی، شناختی و رفتاری مبنای بررسی و شناخت حس تعلق مکانی در نمونههای موردِ مطالعه قرار گرفت. سپس به منظور بررسی و مقایسه عوامل مؤثر بر ایجاد حس تعلق مکانی در میان ساکنین شهرجدیدپرند و نسیمشهر؛ عوامل سرمایهاجتماعی، سرمایهفرهنگی، نگرش به ویژگیهای فضایی- کالبدی، مدت زمان سکونت، ویژگیهای فردی و تاثیر آنها بر حستعلقمکانی در هر دو نوع اسکان مبنای مطالعه و سنجش با بهره گرفتن از روش ترکیبی(پیمایش در زمره روشهای کمّی و بحث گروهی متمرکز در زمره روشهای کیفی، به عنوان یک روش تکمیلی پس از پیمایش) قرار گرفت.
در ذیل نتایج و تحلیل فرضیات تحقیق در نمونههای مورد مطالعه(شهرجدیدپرند و نسیمشهر) بر اساس جمعبندی یافتههای حاصل از روش پیمایش و بحث گروهی متمرکز با تاکید بر مفاهیم مطرح شده در مبانی و چارچوب نظری، بیان می شود:
فرضیه اول: به نظر میرسد بین سرمایه اجتماعی و حس تعلق مکانی ساکنین شهر جدید پرند/ نسیمشهر رابطه معناداری وجود دارد.
نتایج حاصل از پیمایش نشاندهنده همبستگی بالا و مستقیم بین این دو متغیر در شهر جدید پرند و نسیمشهر است – نتایج حاصل از بحث گروهی متمرکز نیز گویای همین امر است- با این تفاوت که میانگین حس تعلق مکانی(۶۸/۳۳) و سرمایه اجتماعی(۳۷/۲۶) در ساکنین شهر جدید پرند نسبت به میانگین حس تعلق مکانی(۶۷/۴۱) و سرمایه اجتماعی(۳/۳۵) در ساکنین نسیمشهر، پایینتر میباشد.
– پایینتر بودن سرمایه اجتماعی و به تبع آن حس تعلق مکانی در شهر جدید پرند را بر اساس نتایج حاصل از پیمایش و بحث گروهی متمرکز میتوان به شرح زیر تبیین نمود:
به نظر میرسد با توجه به اینکه عمده جمعیت شهر جدید پرند به شکلی یکباره و به خصوص با تکمیل پروژه های انبوهسازی مسکن مهر به این شهر مهاجرت کرده و در روند شکل گیری، ساخت و برنامه ریزی شهر مشارکت داده نشده و نیازهایشان چندان شناسایی و مورد توجه قرار نگرفته است، از حس تعلق مکانی و سرمایه اجتماعی کمتری نیز برخوردار میباشند. از آنجائیکه شکل گیری تدریجی و مستمر شهر در طول زمان سبب ایجاد هستههای اولیه اجتماعی، پیوندها، روابط و شبکه های اجتماعی میگردد؛ مهاجرت تدریجی افراد جدید می تواند زمینه ساز گسترش و عمق این شبکه های اجتماعی شود، درحالیکه ورود دفعی و به یکباره جمعیت در شهر جدید پرند، فرصت ایجاد پیوندها، روابط و شبکه های اجتماعی را تا حد زیادی مخدوش و شکل گیری آن را بسیار مشکل ساخته است.
عدم شکل گیری شبکه های اجتماعی، قومی از یکسو و عدم حضور خانواده، اقوام، دوستان و آشنایان ساکنین در شهر جدید پرند از سویی دیگر، سبب کمرنگ شدن پیوندهای عاطفی، احساسی و به خصوص اجتماعی ساکنین با این شهر شده است. همچنین فقدان اماکن و فضاهای عمومی (فرهنگسرا، سرای محله و…) مبنی بر رویکرد توسعه و تعمیق شبکه های اجتماعی، مشارکت و اعتماد؛ زمینه را برای تعلق عاطفی و احساسی و قرارگیری در شبکه های خانوادگی و اجتماعی خارج از محل سکونت(شهر جدید پرند) ایجاد کرده است که می تواند مانع از شکل گیری حلقههای ارتباطی ساکنین و حس تعلق مکانی آنها شود.
به نظر میرسد جمعیت شهر جدید پرند به شکلی موزائیکی و تکهتکه در کنار هم جای گرفتهاند و افراد بدون شناخت قبلی و یا پرس و جو، بلکه از طریق ثبتنام در طرحها و تعاونیهای مسکن یا به دلیل قیمت مناسبتر زمین و مسکن در پرند نسبت به تهران به آنجا مهاجرت کرده و صاحبخانه شده اند(همانطور که در نتایج حاصل از بحث گروهی متمرکز نیز خانهدار شدن در پرند از جمله مهمترین دلیل شرکت کنندگان برای مهاجرت به این شهر بود) که این مسئله سبب شکل گیری همسایگیهای نامتجانسی گشته که خود زمینه ساز عدم برقراری روابط همسایگی، پیوندها و شبکه های اجتماعی و در نتیجه کاهش حس تعلق به مکان در ساکنین شهر جدید پرند شده است.
– بالاتر بودن سرمایه اجتماعی و به تبع آن حس تعلق مکانی در نسیمشهر را بر اساس نتایج حاصل از پیمایش و بحث گروهی متمرکز میتوان به شرح زیر تبیین نمود:
شکل گیری نسیمشهر در طی زمان و به صورت تدریجی، به دست خود ساکنین و با مشارکت آنها در کنار وجود شبکه های قومی، خانوادگی و زبانی قوی که در طی زمان شکل و گسترش یافته است، بر ایجاد و تقویت حس تعلق مکانی و سرمایه اجتماعی ساکنین نسیمشهر اثرگذار بوده است. همچنین حضور اقوام، خویشان، دوستان و آشنایان ساکنین در نسیمشهر؛ قرارگیری در شبکه های اجتماعی و قومی؛ وجود اعتماد؛ مشارکت در مراسم گروهی و خاطرات مشترک؛ زمینه ساز پیوندهای عاطفی و اجتماعی ساکنین با نسیمشهر شده است. با توجه به این موضوع که شبکه های قوی اجتماعی از ابتدا زمینه مهاجرت افراد را به نسیمشهر پدید آورده و اکثر هممحلهایها و همسایهها نیز از همشهریهای مبدا مهاجرت – غالباً آذری- هستند، میتوان بیان کرد که پیوندها و شبکه های خانوادگی، قومی و زبانی در نسیمشهر بسیار پررنگ بوده و عامل مؤثری در جهت ایجاد و تقویت حس تعلق مکانی میباشد. به عبارتی در نسیمشهر، اغلب افراد به کمک اقوام خود که پیشتر به این شهر آمدهاند به آنجا مهاجرت کرده، در یک محیط آشنا که نیازهایشان را برطرف و از آنها حمایت می کند، قرار میگیرند و همچنین از سوی شبکه های بزرگتر خانوادگی و قومی نیز پشتیبانی میشوند که مجموعه این عوامل می تواند سبب حس تعلق مکانی ساکنین به نسیمشهر و نیز پایداری جمعیت در این شهر باشد.
به نظر میرسد وجود شبکه های قومی، خانوادگی و زبانی در نسیمشهر سبب شکل گیری مجموعه روابط و شرایطی مشابه محدوده سابق زندگی – شهر مبدا مهاجرت- شده است و این شباهت و همگنی خود می تواند زمینه ساز تمایل به حفظ نزدیکی با موضوع مورد تعلق (مکان) و شکل گیری حستعلقمکانی در ساکنین نسیمشهر باشد، که در بُعد رفتاری حستعلقمکانی به آن پرداخته شد.
بنابراین میتوان گفت تکوین پیوندهای اجتماعی و حضور در شبکه های اجتماعی در مکانی معین، باعث پدیداری روحجمعی در ساکنان آن مکان می شود(Coleman,1988.Putnam,1993 Bourdiue,1986). بطوریکه مکان خاص یادآور خاطرات جمعی افراد میگردد و همین امر نوعی حس تعلق به مکان را در آنان ایجاد می کند. بر این اساس رابطهای عمیق میان حس تعلق به مکان در ساکنین و سرمایه اجتماعی آنان وجود دارد. تکوین پیوندهای اجتماعی مبتنی بر اعتماد در مکانی خاص تعلقات بینفردی و تعلق فرد به مکان را افزایش میدهد. بدینگونه پیوند محکمی بین روابط اجتماعی و مکان ایجاد این روابط برقرار می شود و فرد با التزام خود به مکان، سعی در حفظ این روابط دارد، زیرا این سرمایه تا اندازه زیادی وابسته به مکان و مکانمند است. همانطور که در ساکنین نسیمشهر به دلیل سرمایه اجتماعی قوی، میزان تعلق مکانی نیز بالاتر است.
فرضیه دوم: به نظر میرسد بین سرمایه فرهنگی و حس تعلق مکانی ساکنین شهر جدید پرند/ نسیمشهر رابطه معناداری وجود دارد.
نتایج حاصل از پیمایش نشاندهنده همبستگی متوسط به پایین و معکوس بین این دو متغیر در شهر جدید پرند و همبستگی متوسط به بالا و معکوس بین این دو متغیر در نسیمشهر است. در شهر جدید پرند میانگین حس تعلق مکانی برابر(۶۸/۳۳) و سرمایه فرهنگی برابر(۵/۱۳) است و در نسیمشهر میانگین حس تعلق مکانی برابر(۶۷/۴۱) و سرمایه فرهنگی برابر(۶۱/۹) میباشد.
– با توجه به اینکه میانگین سرمایه فرهنگی در شهر جدید پرند اندکی بالاتر از نسیمشهر و با اختلافی جزئی بهم نزدیک است و همبستگی متغیر حس تعلق مکانی و سرمایه فرهنگی در هر دو شهر متوسط و معکوس میباشد، نتایج حاصل از پیمایش را میتوان به شرح زیر تبیین نمود:
یکی از عوامل دیگری که به نظر میرسد بر حس تعلق مکانی ساکنین مؤثر باشد، سرمایه فرهنگی است و همانطور که از نتایج حاصل از فرضیات تحقیق و مبانی نظری پژوهش حاضر بر می آید، افراد با سطح سرمایه فرهنگی متفاوت، برداشتهای متفاوتی از مهاجرت و زندگی در مکان دارند. با توجه به اینکه افراد با سرمایه فرهنگی بالاتر، حس تعلق مکانی کمتری به شهر جدید پرند یا نسیمشهر داشتند، میتوان گفت که به نظر میرسد ساکنین دارای سرمایه فرهنگی بالاتر، سکونت در شهر جدید پرند یا نسیمشهر را به نوعی یک تحرک اجتماعی رو به پائین برای خود تلقی می کنند. به عبارتی افرادی که سطح سرمایه فرهنگی بالاتری دارند(مطالعه بیشتر؛ استفاده بیشتر از اینترنت؛ تحصیلات بالاتر؛ اطلاعات گستردهتر؛ و تجربه مکانها و محیطهایی با خدمات و امکانات بیشتر)، از یک سو توقعات و انتظارات متفاوتی را از زندگی در محل سکونت خود دارند، به مقایسه ذهنی مکان زندگی خود با دیگر مکانها میپردازند و مکانی را مطالبه می کنند که بیشتر بتواند پاسخگوی نیازها، خواسته ها و ایدهآلهایشان باشد و از سوی دیگر ارتباط و پیوندهای اجتماعی کمتری با محیط برقرار کرده که مجموعه این عوامل می تواند در عدم شکل گیری حس تعلق مکانی مؤثر باشد.
در واقع تعلق به مکان رابطه نمادین ایجاد شده توسط افراد با مکان است که معانی احساسی، عاطفی و فرهنگی مشترکی به یک فضای خاص میدهد. تعلق به مکان مبنایی برای درک فرد و گروه نسبت به محیط است و معمولاً در محیطی فرهنگی به وجود می آید. بنابراین تعلق به مکان، چیزی بیش از تجربه عاطفی و شناختی بوده و باورهای فرهنگی مرتبطکننده افراد به مکان را نیز شامل می شود(Altman & Low,1992). بنابراین میتوان گفت ساکنین یک منطقه به طور نسبی از سرمایه فرهنگی، ذائقهها و سبک زندگی مشابهی برخوردارند(Bourdiue,1986) و حضور در مکانی خاص مبین سرمایهفرهنگی حضار آن است که این امر خود بر حس تعلق مکانی ساکنین مؤثر است؛ گرچه باید توجه داشت افرادی که سطح سرمایهفرهنگی متفاوتی نسبت به دیگران دارند، سطح متفاوتی از حستعلقمکانی نیز در آنان دیده می شود، حتی اگر در یک مکان مشترک زندگی کنند.
فرضیه سوم: به نظر میرسد بین نگرش به ویژگیهای فضایی- کالبدی و حس تعلق مکانی ساکنین شهر جدید پرند/ نسیمشهر رابطه معناداری وجود دارد.
نتایج حاصل از پیمایش نشاندهنده همبستگی بالا و مستقیم بین این دو متغیر در شهر جدید پرند و همبستگی متوسط به پایین و مستقیم بین این دو متغیر در نسیمشهر است – نتایج حاصل از بحث گروهی متمرکز نیز گویای همین امر است- در شهر جدید پرند میانگین حس تعلق مکانی برابر(۶۸/۳۳) و نگرش به ویژگیهای فضایی و کالبدی برابر(۰۲/۳۲) است و در نسیمشهر میانگین حس تعلق مکانی برابر(۶۷/۴۱) و نگرش به ویژگیهای فضایی و کالبدی برابر(۳۸/۳۴) میباشد.
– با توجه به همبستگی بالا و مستقیم بین حس تعلق مکانی و نگرش به ویژگیهای فضایی و کالبدی در شهر جدید پرند، نتایج حاصل از پیمایش و بحث گروهی متمرکز را میتوان به شرح زیر تبیین نمود:
همبستگی بالا و مستقیم بیانگر این است که هرچه ساکنین شهر جدید پرند نسبت به ویژگیهای فضایی و کالبدی نظر مساعدتری داشته باشند و این ویژگیها را مطلوبتر ارزیابی کنند، حس تعلق مکانی بالاتری دارند و بالعکس. اما با توجه به اینکه میانگین نمره نگرش به ویژگیهای فضایی- کالبدی در شهر جدید پرند در سطح بالایی قرار ندارد و ساکنین این عناصر را چندان مطلوب ارزیابی نکرده اند و همچنین حس تعلق به مکان نیز در میان ساکنین نسبتاً پایین است، میتوان گفت از آنجائیکه اغلب ساکنین شهر جدید پرند(بر مبنای هدف طرح شهر جدید پرند که لزوم هدایت سرریز جمعیت و فعالیتهای اقتصادی از کلانشهر تهران به سوی این شهر است) قبلاً ساکن تهران بوده اند و از تهران به این شهر مهاجرت نموده اند؛ انتظارات آنان از عناصر کالبدی، خدمات و امکانات شهری چیزی شبیه به شهر تهران است، اما به دلیل عدم تناسب این موضوع با انتظارات افراد و عدم تشابه عناصر کالبدی، خدمات و امکانات شهری با مبداء مهاجرت(شهر تهران) و برآورده نشدن نیازها و خواسته های مهاجرین در این شهر، نگرشی نسبتاً نامطلوب به ویژگیهای فضایی- کالبدی، خدمات و امکانات شهری در میان ساکنین شکل گرفته است که موجب عدم حس تعلق مکانی آنها به شهر جدید پرند شده است.
با توجه به اینکه شهر جدید پرند، یک نوشهر است و باید زمینه ساز حس تعلق مکانی در میان ساکنین خود باشد تا بتواند به هدف تعیین شده در طرح جامع خود مبنی بر هدایت سرریز جمعیت تهران با تاکید بر پایداری و ماندگاری این جمعیت در شهر جدید پرند دست یابد، به نظر میرسد که توجه به عناصر کالبدی، خدمات و امکانات شهری بر مبنای استانداردهای کیفی می تواند نقش مژثری را در ایجاد و تقویت حس تعلق مکانی ساکنین این شهر ایفا کند.
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-04-14] [ 04:14:00 ب.ظ ]
|