ه) روش تحقیق

مطالب موردنیاز از طریق مراجعه به کتابخانه‌ها و مجلات‌، نشریات، سایت‌های اینترنتی، جمع‌ آوری، فیش نویسی و مرتب گردیده است‌، به طور کلی جمع آوری مطالب به روش کتابخانه ای بوده است که به روش توصیفی و تحلیلی مورد تجریه و استنباط قرار گرفته است.

و)پلان کلی

این پایان نامه در سه بخش تنظیم یافته است که بخش اول اختصاص به مفاهیم و مبانی حقوق و آزادی‌های فردی در تحقیقات مقدماتی دارد. این بخش خود متشکل ازدو فصل است که فصل اول شامل مفاهیممقدماتی است که در مبحث نخست مفهوم حق وانواع آن و در مبحث دوم، مفهوم لغوی و اصطلاحی آزادی و محدوده آزادی ودرنهایت در مبحث سوم تحقیقات مقدماتی و مقامات اجراء‌کننده آن از نظر میگذرد. فصلدوم این بخش مبانی نظری، حقوقی و فقهی حقوق و آزادیهای افراد در تحقیقات مقدماتی را مورد بررسی قرار می دهد.
بخش دوم پایان نامه با عنوان، حقوق و آزادی های فردی ناظر به تحقیقات مقدماتی در اماکن خصوصی در دوفصل تنظیم گشته، که فصل نخست، تحت عنوان حق حریم و ضوابط قانونی بازرسی از اماکن خصوصی به بررسی مفهوم و قلمر امکان خصوصی و اصل مصنونیت آن در اسناد بین الملل و حقوق ایران از یک سو و ضوابط و تشریفات قانونی بازرسی امکان خصوصی متهم از دیگر سو می پردازد. فصل دوم نیز اختصاص به ضمانت اجرای نقض حریم امکان خصوصی متهم دارد.
بخش سوم نیز همانند فصل دوم تحت عنوان حقوق و آزادی فردی ناظر به تحقیقات مقدماتی درحوزه ارتباطات خصوصی، به بررسی مفهوم وقلمرو ارتباطات خصوصی و اصل مصونیت آن در حقوق بین المللی و داخلی، و ضوابط قانونی بازرسی ارتباطات خصوصی،اعتبار اقدامات قضایی ناشی از نقض حریم ارتباطات و در نهایت جرم انگاری نقض حریم ارتباطات خصوصی در فضای مجازی و واقعی می‌پردازد.

بخش نخست:

مفاهیم و مبانی حقوق و آزادی های فردی

در تحقیقات مقدماتی

این بخش در دو فصل تنظیم یافته که فصل اول به مفاهیم مقدماتی اختصاص دارد، در این فصل در مبحث نخست مفهوم حق وانواع آن و در مبحث دوم، مفهوم لغوی و اصطلاحی آزادی و محدوده آزادی ودر نهایت درمبحث سوم تحقیقات مقدماتی و مقامات اجرای کننده آن از نظر میگذرد. فصلدوم این بخش مبانی نظری،حقوقی و فقهی حقوق و آزادیهای افراد در تحقیقات مقدماتی را مورد بررسی قرار می دهد
فصل اول: مفاهیم مقدماتی
در این فصل به مفاهیم کلیدی به کار رفته در پایان نامه نظیر حق، آزادی و اقسام آنها و تحقیقات مقدماتی پرداخته می شود.
مبحث اول: حقوق
یکی از مفاهیم کلیدی پزوهش «حق» است که در این مبحث به برسی مفهوم و اقسام آن در چندی گفتار می پردازیم.
گفتار اول‌: تعریف حق
در این گفتار نخست به مفهوم لغوی می پردازیم و در بند دوم مفهوم اصطلاحی حق در فقه و حقوق مورد بررسی قرار میگیرد.بند سوم نیز به اقسام حق می پردازد.
بند اول: تعریف لغوی
لغت‏نامه دهخدا معانى متعددى براى این واژه ذکر مى‏کند که مهم‏ترین آن‏ها از این قرار است: راست کردن سخن، درست کردن وعده، یقین نمودن، ثابت‏شدن، غلبه کردن به حق، موجود ثابت و نامى از اسامى خداوند متعال‌.[۱]
و فرهنگ المنجد نیز براى واژه «حق‏» چند کاربرد و معنا ذکر مى‏کند که برخى از آن از این قرار است: ضد باطل، عدل، مال و ملک، حظ و نصیب، موجود ثابت، امر مقضى، حزم، سزاوار‌.[۲]
گاه معادل حق در زبان فارسى «هستى پایدار» به کار برده مى‏شود; یعنى هر چیزى که از ثبات و پاى‏دارى بهره‏مند باشد، حق است.[۳]
بند دوم‌. مفهوم اصطلاحی حق
پس از بیان معناى لغوى حق، این پرسش مطرح مى‏شود که «حق در اصطلاح‏» داراى چه معنا یا تعریفى است؟ اینک به ذکر چند تعریف اصطلاحى این واژه مى‏پردازیم:

الف‌) حق در اصطلاح فقه

فقهاى شیعه تعاریف گوناگونى از آن بیان داشته‏اند‌. میرزاى نائینى در تعریف آن مى‏گوید: «حق عبارت است از سلطه ضعیف بر مال یا منفعت» [۴] نیز گفته شده است: «حق نوعى سلطنت‏بر چیزى است که گاه به عین تعلق مى‏گیرد مانند: حق تحجیر، حق رهن و حق غرما در ترکه میت و گاهى به غیر عین تعلق مى‏گیردمانند حق خیار متعلق به عقد، گاهى سلطنت متعلق بر شخص است مانند: حق حضانت و حق قصاص‌. بنابراین، حق یک مرتبه ضعیفى از ملک و بلکه نوعى از ملکیت است‌.»‌[۵] ‌همچنین گفته شده است: «حق عبارت است از قدرت یک فرد انسانى مطابق با قانون بر انسان دیگر، یا بر یک مال و یا بر هر دو، اعم از این‏که مال مذکور مادى و محسوس باشد مانند خانه، یا نباشد مانند طلب‌.»[۶]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ب‌) حق در اصطلاح حقوق

در تعریف «حق‏» نظرات گوناگونى وجود دارد‌. براى شناخت «حق‏»‌، اطلاع از این تعاریف ضرورى است‌. تعریف اول: «حق‏» عبارت است از: قدرت یا سلطه ارادى که قانون در اختیار شخص قرار مى‏دهد‌.‌[۷]
این تعریف از سوى ویند شاید و ساوینى ارائه شده است‌. دلیل آنان این است که قانون در تنظیم روابط اجتماعى افراد با یکدیگر، چهارچوب‏هاى خاصى را تعیین مى‏کند و هریک از افراد در این محدوده، اراده خویش را اعمال مى‏کنند و اساسا در این چهارچوب است که «حق‏» ایجاد مى‏شود‌.[۸]
در این تعریف، از قدرت ارادى سخن به میان آمده است، در حالى که افرادى مانند مجنون، اطفال و سفیه فاقد اراده عقلایى هستند. لازمه تعریف مزبور آن است که این افراد از «حق‏» بى‏بهره باشند‌. ممکن است گفته شود که قانون از طریق «ولى‏» یا «نایب‏» این نقیصه را جبران ساخته است، ولى باید گفت: حق آن است که بالاصاله و نه از طریق ولى یا نایب باشد‌. به عبارت دیگر، مجنون و صبى نمى‏توانند مباشرتاً ایفاى حق نمایند.
تعریف دوم: «حق عبارت از قدرت ارادى است که قانون در اختیار شخص قرار داده است و از این طریق، مصلحت معینى را ایجاد مى‏کند‌.»[۹] در این تعریف، سعى شده است‏بین «قدرت ارادى‏» و «مصلحت‏» جمع شود‌. باید گفت: همان‏طور که هیچ‏یک از قدرت ارادى و مصلحت‏به تنهایى جوهر و ذات حق نیستند، جمع بین آن دو نیز بیان‏کننده جوهره حق نیست‌.
تعریف چهارم: «حق عبارت از امتیازى است که قانون در اختیار شخص قرار داده است و آن را از طرق گوناگون تضمین کرده است.‌» این تعریف از سوى یکى از حقوق‏دانان بلژیکى به نام دابین بیان شده است‌. بیان مزبور اشکالات تعاریف سابق را ندارد‌. از این‏رو، مورد قبول عده‏اى دیگر از حقوق‏دانان قرار گرفته است‌.[۱۰]
با این حال، تعریف مزبور کامل نیست و تنها به بخشى از ماهیت‏حق، یعنى «امتیاز» توجه کرده است‌. براى رفع نقیصه مذکور، مى‏توان تعریف ذیل را ارائه داد: «حق عبارت است از: سلطه، توانایى و امتیازى که به موجب قانون یا قواعد حقوقى، به اشخاص نسبت‏به متعلق حق داده مى‏شود که به موجب آن مى‏توانند در روابط اجتماعى خویش، اراده خود را به یکدیگر تحمیل کنند و آنان را به رعایت و احترام آن الزام نمایند‌.»
بند سوم: اقسام حق
پس از بیان تعریف «حق‏»‌، به اقسام حق مى‏پردازیم‌. حق به اعتبار متعلق خود داراى اقسام گوناگونى است که در ذیل به حقوق عمومی و خصوصی اشاره مى‏کنیم:
الف- حقوق خصوصی
ب- حقوق عمومی
الف) حقوق خصوصی
هرچند در اثر دخالت روزافزون دولت در روابط مردم، مفهوم حقوق خصوصی مورد انتقاد پاره‌ای از نویسندگان قرار گرفته است، اما در تعریف آن می‌توان گفت حقوق خصوصی مجموع قواعد حاکم بر روابط افراد است. پس تمام اصولی که بر روابط تجارتی و خانوادگی و تعهدات اشخاص در برابر هم، حکومت می‌کند در زمره قواعد حقوق خصوصی می‌باشد و می‌توان چنین اظهار داشت، که حقوق خصوصی اختیاری است که هر شخص در برابر دیگران دارد، مانند حق مالکیت، حق ابوت و حق انتفاع.
در تعریف از ماهیت قواعد حقوق خصوصی معیارهای گوناگونی وجود دارد که می‌توان به آنها اشاره نمود. از جمله اینکه: قواعد حقوق خصوصی بر مبنای اراده اشخاص استوار است و هدف آن تکمیل شرایط قرارداد و تعیین اراده احتمالی طرفین است. بسیاری از قواعد حقوق خصوصی به خاطر ارتباط با نظم عمومی جنبه امری دارد، مانند قواعد مربوط به خانواده و ارث، هیچ تردیدی نیست که رابطه بین زن و شوهر یا پدر و فرزند، به دولت ارتباط ندارد و قواعد حاکم بر آن از مصداق‌های بارز حقوق خصوصی است.
هدف حقوق خصوصی تأمین منافع اشخاص است، ولی باید دانست که در هر قاعده حقوقی کم و بیش منافع عموم مورد نظر است. جز اینکه گاهی راه تأمین این منافع را قانونگذار در حمایت از حقوق خصوصی دیده باشد، اگر قانون از حق مالکیت یا زوجیت حمایت کند، به خاطر این است که بهترین راه حفظ خانواده را در آن می‌بیند و اگر قراردادهای خصوصی را محترم می‌شمارد، از این جهت است که حاکمیت اراده را عادلانه‌ترین وسیله حمایت از آن برمی‌شمرد.
ب) حقوق عمومی
حقوق عمومی قواعدی است که بر روابط دولت و ماموران با مردم، حکومت می‌کند و سازمان‌های دولتی را منظم می‌سازد. پس تمام مقرراتی که مربوط به قوای سه‌گانه و طرز اعمال حاکمیت دولت و سازمان‌های عمومی است از قواعد حقوق عمومی به شمار می‌روند.
در یک تعریف کلی می‌توان بیان نمود: «حق عمومی مربوط به شخصیت انسان و ناظر به روابط دولت و مردم است.»
قواعد حقوق عمومی، امری است. یعنی اشخاص، حتی با تراضی بین خود نیز، نمی‌توانند از آن‌ها سرپیچی کنند. هدف حقوق عمومی، حمایت از منافع جامعه و ایجاد آسایش، امنیت و نظم عمومی است. به همین جهت هیچکس نمی‌تواند حقوقی را که به او اعطا شده بر خلاف هدف اصلی آن بکار برد و در پناه اجرای حق آسایش عمومی را بر هم زند یا آن را وسیله رسیدن به هدف های نامشروع خود قرار دهد.
مبحث دوم: آزادی
این مبحث در سه گفتار تنظیم گشته که در گفتار نخست، تعریف آزادی و در گفتار دوم اقسام آزادی مورد بررسی قرار می گیرد. وگفتارسوم به حدود آزادی اختصاص دارد.
گفتار اول: حق آزادی
بی‌تردید، دلپذیرترین کلمه‌ای که در این چند قرن اخیر گوش انسان را نواخته است، کلمه «آزادی» می‌باشد. در عین حال، این کلمه جنجالی‌ترین وظریف‌ترین بحث‌ها را نسبت به کلمات و مفاهیم اجتماعی مشابه خود از قبیل عدالت و مساوات و غیره در پی داشته است. درباره مفهوم و تعریف آزادی سخنان بسیاری گفته‌اند، تا جایی که به گفته آیزابرلین: «نویسندگان تاریخ عقاید، بیش از دویست معنای گوناگون برای این کلمه ضبط کرده‌اند.»[۱۱]
یکی از مهمترین و شاید اساسی‌ترین موضوع در آیین دادرسی کیفری، تحقیقات مقدماتی می‌باشد که این مرحله مربوط به پیش از رسیدگی و صدور حکم نهایی دادگاه می‌باشد و شامل مرحله کشف جرم و مرحله تحقیق می‌باشد در این مرحله آزادی‌های فردی افراد در معرض خطر قراردارد. مشتکی عنه از طرفی متهم به ارتکاب جرم است و از سوی دیگر مراعات اصل برائت در موردش لازم و حیثیت و شرافت و آزادی و آبرویش محترم است.
«فکر آزادی خواهی و حمایت فرد در برابر جامعه، اندیشمندان را بر آن داشت تا قوانین کیفری را به نفع متهم اصلاح کنند، در حقیقت دریافته‌اند که متهم طرف اصلی و مهم دادرسی‌های جزایی است. تمام ماجراهای غم‌انگیز دادرسی‌های جزایی به خاطر انسان نگون‌بختی است که متهم نامیده می‌شود و به حق یا ناحق مورد تعقیب قرار گرفته وآبرو، شرف، حیثیت، آزادی و حتی حیات او در معرض نابودی است. برای متهم باید حق آزادی کافی و متناسب شناخته شود تمام امکانات در اختیار او قرار گیرد تا بتواند از خود دفاع نماید.»[۱۲]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...