گفتار سوم- تفاوت ایجاب با پیشنهاد در حقوق ایران

دعوت به مذاکره با ایجاب تفاوت دارد. در ایجاب شخص قصد قطعی بر انجام معامله دارد و درصورتی که طرفِ معامله، ایجاب را قبول نماید قرارداد منعقد می‎گردد در حالی‎ که در دعوت به مذاکره، شخص تنها پیشنهاد گفت ‎و‎ گو و مذاکره ‌در مورد قرارداد را به طرف دیگر می‎دهد و هیچ الزامی برای انجام معامله وجود ندارد.در مواردی تشخیص این‎که یک پیشنهاد، ایجاب بوده یا دعوت به مذاکره دشوار است. در این موارد و در صورت ایجاد اختلاف، دادگاه با توجه به اوضاع و احوال تشخیص می‎دهد که پیشنهاد ارائه‎شده ایجاب بوده یا منظور از پیشنهاد، تنها دعوت به مذاکره در خصوص معامله بوده است.[۹۶]

برای درک بهتر تفاوت ایجاب و دعوت به مذاکره باید به اراده افراد در خصوص ایجاب و قبول نظر داشت . معنی لغوی اراده،طلب،قصدوبرگزیدن میباشدودراصطلاح نیزدارای تعاریفی است.دانشمندان علم کلام درتعریف اراده می‌گویند”اراده صفتی است که رجحان یکی ازدوامرمقدوربردیگری رااقتضاکند.”بعضی ازحکما اراده راحالتی می دانند که به دنبال شوق می‌آید.ولی بیشترفلاسفه برآنند که اراده ازمقوله کیف نفسانی وعزم راسخ یاشوق موکدی است که ازادراک امر ملایم ‌و سازگار باطبع وسرشت درنفس انسان پدیدار می شود.این شوق موکد یاعزم راسخ در پی تصدیق و پذیرش سودی که درانجام یاترک کاری درنفس انسان پدید می آیدوحصول ان موجب می شود تافعل یاترک فعل که درمقایسه با علم وقدرت فاعل، درمرحله امکان است مرجحی یابدومرحله ضرورت برسد[۹۷]

به هر حال اراده کیفی نفسانی است که اگر همراه باابراز خارجی باشددرعالم حقوق منشا اثر خواهدبود.دراصطلاح حقوق،اراده راحرکت نفس به طرف کاری معین پس از تصوروتصدیق منفعت آن تعریف کرده‌اند.برخی ازحقوقدانان اراده را خواستن امری دانسته وآن رادوقسم کرده‌اند:اراده حقیقی وانشایی.[۹۸]

مبحث دوم- شرایط محتوا و انواع ایجاب

در این مبحث شرایط محتوی و انواع ایجاب در گفتارهای جداگانه بررسی می‌شوند.

گفتار اول- شرایط ایجاب

پیشنهاد انجام معامله ، در صورتی از نظر حقوقی ایجاب محسوب می شود که شرایط خاصی را داشته باشد.[۹۹] یعنی تأثیر حقوقی ایجاب منوط به وجود خصوصیات و اوصافی است که ذیلاً به بررسی آن ها می پردازیم.

الف- ایجاب باید کامل باشد: کامل بودن ایجاب بدین معنی است که ایجاب باید دارای تمامی عناصر اصلی قرارداد باشد. تشخیص اینکه ارکان اساسی هرقرارداد چه اموری است، کارساده ای نیست و این امر در نظام های حقوقی مختلف، متفاوت است. برای آسان تر کردن معاملات تجارتی امروز حقوق ‌به این سو تمایل دارد ه، با گسترش قوانین تکمیلی و بویژه فراهم آوردن صورت های نمونه و یکسان، از هریک از پیمان ها، قالب پیش ساخته ای برای قرارداد بسازد. تا طرفین بتوانند با توافق درباره پاره ای از مسایل مهم و اساسی به آن قالب ها بپیوندند و دیگر زحمت اندیشیدن درباره تمام نتایج دور و نزدیک عقد را تحمل نکنند[۱۰۰] ولی با این همه، باز هم مطالبی وجود دارد که طرفین معامله باید در هنگام توافق به آن ها توجه کرده و موضوع انشاء خود قرار دهند. مثلاً در عقد بیع از جمله ارکان اساسی عقد بیع تعیین مبیع و ثمن و علم به موضوع قرار داد است و ایجاب باید حاوی این عناصر باشد.[۱۰۱] و طرفین خودشان تصمیم بگیرند و بدانند که چه چیزهای را مبادله می‌کنند. ایجاب باید حاوی این عناصر مبادله باشد، و گرنه پذیرفتن آن هیچ التزامی ببار نمی آورد و در واقع دعوت به مذاکره درباره خرید و فروش است.[۱۰۲] تاجری که بدون ذکر قیمت کالای را در معرض فروش قرار می‌دهد، یا حق تجدید نظر در قیمت را برای خود محفوظ می‌دارد، می‌تواند از پیمان بستن با هر خریداری امتناع کند و پذیرفتن چنین دعوتی نیز عقد بیع را واقع نمی سازد. و همین طور کسی که برای آگاه ساختن عموم اعلامی می‌کند که خانه خود را می فروشد. از کامل بودن ایجاب در کنوانسیون بحثی نشده است. اینکه گفتیم ایجاب کامل باشد ‌به این علت است که در غیر این صورت قابلیت الحاق قبول به آن منتفی می شود. و طوری که گفته شد منظور از کامل بودن ایجاب آن است که عناصر سازنده ایجاب به اندازه کافی مشخص باشد و در غیر این صورت ایجاب مؤثری به وجود نمی آید. عناصر اصلی ایجاب عبارت از عوض و معوض می‌باشند.

ب- ایجاب باید قاطع باشد: قاطع بودن ایجاب بدین معنی است که موجب باید قصد التزام در صورت قبول ایجاب از جانب مخاطب را داشته باشد. یعنی اعلام اراده به منظور انعقاد قرارداد و ایجاد تعهد بر اجرای مفاد آن باشد؛ بگونه ای که با قبول آن از طرف دیگر، پیمان معهود بسته شود و دیگر اختیاری برای گوینده ایجاب باقی نماند. بدین ترتیب، هرگاه شخصی به شوخی یا با این قصد که تنها دین اخلاقی یا شرافتی برعهده گیرد پیشنهادی کند، نباید آن را ایجاب واقعی دانست.[۱۰۳] ‌بنابرین‏ اگر تاجری پیشنهاد فروش کالای را به بای معین کند ولی حق تغییر قیمت را برای خود محفوظ دارد، یا اعلام کند که در قبول پیشنهادها آزاد است، چنین گفته ای او را پای بند نمی سازد.[۱۰۴] برعکس، در موردی که کالای به مقدار محدود برای فروش به عموم عرضه می شود، در ایجاب این شرط ضمنی وجود دارد که هرکس زودتر اعلام قبول کند بر دیگران مقدم است، و این گونه شروط ضمنی با قاطع بودن ایجاب منافات ندارد، زیرا همین اندازه کافی است که پیشنهاد کننده به مجموع شرایط صریح و ضمنی گفته های خود پای بند باشد و به دلخواه خود نتواند آن را تغییر دهد. بهر صورت برای تفریق ایجاب از مذاکرات، قصد ملتزم بودن موجب در صورت قبول طرف ایجاب می‌باشد. و از آنجای که چنین قصدی بندرت صراحتاً اعلام یم شود، اغلب آن را باید از اوضاع و احوال هر قضیه برداشت کرد. بناءً هرچه پیشنهاد ‌مفصل‌تر و قطعی تر باشد، احتمال تلقی آن به عنوان پیشنهاد بیشتر است. پیشنهادی که به یک یا چند نفر مشخص خطاب شده، در مقایسه به پیشنهادی که به عموم مردم است، با احتمال بیشتر به عنوان ایجاب در نظر گرفته می شود.[۱۰۵] ‌به این معنا که با قبول آن توسط طرف مقابل، قرار داد بسته می شود و اختیاری برای گوینده ایجاب باقی نماند. ‌بنابرین‏، تاجری که فروس کالایی را به بهای معبن پیشنهاد می‌کند و حق تعقیر قیمت را برای خود حفظ می‌کند، این گفته او را پای بند نمی­سازد. مشهور فقهای امامیه تعلیق در ایجاب را منافی با جازم بودن موجب برای انعقاد عقد می دانند. در حالی که نظر غالب در میان فقیهان معاصر محال بودن تعلیق در انشاء و ممکن بودن تعلیق در منشاء است .

و همین قاطع بودن ایجاب است که آن را از پیشنهاد ساده انعقاد قرارداد تفکیک می‌کند. یا می توان گفت ایجاب پیشنهادی است که به مخاطب اختیار انعقاد قرارداد یا قبول را اعطا می‌کند.[۱۰۶]

این مورد داشتن قصد التزام در واقع اساس و رکن اصلی ایجاب است. همانطوریکه در بند اول در خصوص مفهوم ایجاب، به آن اشاره شد. ‌بنابرین‏ پیشنهادی که همراه با قصد التزام نباشد ایجاب به شمار نمی آید و دعوت به معامله یا ایجابی است که مرحله پیش از قرارداد محسوب می‌گردد.[۱۰۷]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...