دانلود پروژه و پایان نامه | قسمت 9 – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
-
-
- تحصیلات: با افزایش سن، تحصیلات، آگاهی و دانش افراد و نحوه مقابله آنها با مشکلات، به طور گسترده ای متفاوت شده و عملکرد آنها بهتر خواهد شد. اما گاهی اختلاف سطح تحصیلات در بین زن و مرد ممکن است موجب اختلاف زناشویی شود. چنین به نظر می آید که در صورت اختلاف در مدارج تحصیلی، تفاوتهایی در نحوه تفکر و ارزشها و حتی علائق افراد به وجود می آید. از طرفی بالاتر بودن تحصیلات زن از شوهر نسبت به زمانی که سطح تحصیلات مرد از همسرش بالاتر است، مشکلات بیشتری را می تواند در بر داشته باشد. البته، این امر بدین معنی نیست که اصلا نباید زن و مردی که سطح تحصیلات متفاوتی دارند، با هم ازدواج کنند (نظری، ۱۳۸۸). بسیاری از اختلافات و درگیریهای زناشویی ابتدا از چیزهای به ظاهر بیاهمیت شروع می شود. به این معنی که عادتها و مسائل کوچک و به ظاهر ناچیز ممکن است زمینه ساز عصبانیتها و درگیریهای زوجین شود. این درگیریها و اختلافنظرها زمانیکه از نظر سطح و میزان سواد، زوجین در یک سطح نباشند اوج بیشتری گرفته و ریشهدارتر می شود. هامیلتون[۵۵] معتقد است که میان سعادت خانوادگی و همگونگی در تحصیلات زوجین ارتباط و بستگی مستقیمی وجود دارد و توافق میان زن و شوهر را زیاد می کند. در بیشتر مواقع دیدگاه و و بینش فرد تحصیلکرده نسبت به محیط خانوادگی و مسائل و مشکلات، واقعبینانهتر و منطقیتر میباشد. اختلاف سطح تحصیل بین زن و شوهر درک متقابل بین آنها را کم می کند و این زمینه مناسبی برای اختلاف و درگیری زناشویی است (نجاتی، ۱۳۸۹).
-
-
- اعتقادات مذهبی: ازدواج با افراد ناهمسان از لحاظ مذهبی را میتوان نشانه ضعف کنترلهای اجتماعی دانست. بر اساس مطالعاتی که بر روی ازدواجهای همسان و ناهمسان از لحاظ مذهبی صورت گرفته، معلوم شده است که اکثر ازدواجهای ناهمسان از نظر مذهب با شکست روبرو شدهاند. پایبندیهای مذهبی زوج می تواند باعث ایجاد اعتماد و احترام متقابل شده و رضایت زناشویی را افزایش دهد (نظری، ۱۳۸۸). هرکس بر اساس باورهای ذهنی خویش رفتار می کند و متناسب با آن شخصیتها شکل میگیرد. ارزشها و ضدارزشها همه ناشی از اعتقادات فرد است و طبیعی است که اینگونه اختلافات بسیار ویرانگر است. ناباوریهای دینی یکی از طرفین، دشواریهای فراوانی برای آنها فراهم می کند و باعث بگومگوهای همیشگی می شود. تأثیر شگرف مذهب بر گزینش همسر مخصوصا از این جهت است که با نوع اعتقاد، جهانبینی انسانها مشخص می شود (نجاتی، ۱۳۸۹).
-
- رابطه جنسی: هماهنگی جنسی از معیارهای اساسی در انتخاب همسر است. اگر رفتارها و معیارهای جنسی در زن و مرد خیلی با هم متفاوت باشد، می تواند مشکلات زیادی ایجاد کند. اما اگر تمایلات جنسی زوج، نیاز دو طرف را ارضا کند، احساس سعادت در روابط زندگی خانوادگی به وجود می آید (نظری، ۱۳۸۸). از نظر روانشناسی، تمایلات جنسی هر شخص به سه عامل وابسته به هم مربوط است. این سه عامل عبارتند از: جنسیت شخص، رفتار جنسی شخص و هویت جنسی. این عوامل که در رشد و پیشرفت شخصیت تأثیر میگذارند، مجموعا عوامل روانی – جنسی نام دارند. تمایلات جنسی شخص آنچنان با کلیت شخصیت او در هم آمیخته و بر بینش او از خود، روابطش با دیگران و الگوهای کلی رفتار او تأثیر می کند که صحبت از تمایلات جنسی بهعنوان یک پدیده مستقل در واقع غیر ممکن به نظر می آید. ارضاء صحیح غریزه جنسی طرفین، مسأله مهم و پیچیدهای است که هیچگاه نباید از کنار آن بیتفاوت گذشت، زیرا در استحکام و تزلزل خانواده نقش مهمی دارد. در جوامع مختلف شاهد سرکوبی امور جنسی در میان جوانان هستیم و از آنها خواسته می شود که قبل از ازدواج از ارضاء تمایلات و ارضاء خواسته های جنسی خود، خودداری کنند. تناسب و تعادل در میزان تمایلات جنسی زوجین از عوامل مهمی است که در موفقیت زندگی زناشویی تأثیر دارد و هرچه این تناسب بیشتر باشد به همان نسبت نیز رابطه جنسی لذتبخشتر و اختلاف زناشویی کمتر می شود (نجاتی، ۱۳۸۹).
-
- طول مدت ازدواج: لونسون (۱۹۹۲) پیوندهای بلندمدت زناشویی و رضایتمندی زناشویی نسبی را در ۱۵۶ زوج مورد مطالعه قرار داد. یافته های او نشان داد که هر چقدر مدت بیشتری از ازدواج میگذرد، رضایت زناشویی افزایش مییابد (نظری، ۱۳۸۸).
-
- نقش تعاملات والدین در ازدواج فرزندان: تحقیقات نشان میدهد که موفقیت در روابط زناشویی فرزندان تا حد زیادی به کیفیت روابط والدین بستگی دارد. برای مثال در یک تحقیق طولی که حداقل ۲۵ سال ادامه داشت تا به نتایج علمی برسد، روانشناسان دریافتند دخترانی که در سنین نوجوانی و جوانی ارتباطات دوستانه و صمیمی با پدران خود داشته اند و پدر نقش اساسی در تربیت آنان داشته است و وقت مناسبی را به این امر اختصاص داده است، نسبت به گروه دخترانی که چنین ارتباطی نداشتهاند، در روابط زناشویی با همسران خود رضایت بیشتری داشته اند. آمار طلاق و اختلافات زناشویی در این گروه به مراتب کمتر بوده است (یونسی، ۱۳۸۸).
-
- تقابل: یک منبع بسیار با اهمیت رضایتمندی در ازدواج عبارت است از پاداشهایی که طرفین به یکدیگر می دهند. زن و شوهرهای موفق در عوض پاداشهایی که از یکدیگر دریافت میکنند، به همدیگر پاداش می دهند اما رفتارهای تنبیهکننده طرف مقابل را تلافی نمیکنند. برعکس، زوجهای ناراضی رفتار پاداشدهنده یکدیگر را نادیده می گیرند اما دائما با تنبیه کردن رفتار نامطلوب طرف مقابل، دست به مقابلهبهمثل میزنند (هاشمی، ۱۳۹۲).
-
- رشد عاطفی و فکری: رشد عاطفی و فکری، پر واضح است که تنها به سن بستگی ندارد، بلکه عواملی مانند سن روانی، اجتماعی، عاطفی و سن جسمانی مواردی هستند که در رشد عاطفی و فکری تأثیر بسزایی دارند. شخصی که رشد عاطفی دارد در مورد بسیاری از مسائل و مشکلات زندگی نظری واقعبینانه دارد. او دارای فلسفه زندگی مشخصی است که بر اساس آن از به وجود آمدن یا گسترش بحرانهای دائمی در زندگی جلوگیری می کند. او در حال خاضر زندگی می کند و زیاد به گذشته خود هرچند هم باعظمت و باموفقیت بوده متکی نیست (نجاتی، ۱۳۸۹).
-
- همکاری: همکاری عبارت است از اقدام مشترک برای دستیابی به هدفهای مورد نظر یک زوج. در یک ازدواج منطقی، ممکن است علائق و هدفهای زن و شوهر متفاوت باشد، اما راه رسیدن به توافق، مذاکره آنها با هم است. زوجهایی که با هم همکاری میکنند، از رضایت زناشویی بالاتری برخوردار میشوند (نظری، ۱۳۸۸).
-
- مهارت های ارتباطی: ارتباط نقش مرکزی در ازدواج ایفا می کند، بهگونه ای که از لحاظ ویژگیهای زناشویی مشخص شده است که ارتباط مؤثر و کارآمد میان زن و شوهر، مهمترین جنبه خانوادههای دارای عملکرد مطلوب میباشد. رایجترین مشکل در ازدواجهای ناآرام و پردردسر همانا ارتباط ضعیف است. بهعبارت دیگر، موضوعات ارتباطی ممکن است نگرانیها و دلمشغولیهای اولیه برخی زوجهای مراجعهکننده برای درمان باشد (هاشمی، ۱۳۹۲).
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 06:46:00 ب.ظ ]
|