طرح های پژوهشی انجام شده با موضوع بررسی تاثیر پیش تیمار سالسیک اسید بر جوانه زنی، عملکرد و خصوصیات فیزیولوژیک … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
۴۶
۴-۱-۱درصد جوانهزنی
تجزیه رگرسیونی اثرات سطوح مختلف شوری بر درصد جوانهزنی نشان داد که با افزایش شوری درصد جوانهزنی با یک رابطه رگرسیونی چندجملهای کاهش مییابد (شکل ۴-۱). بر اساس این رابطه مشخص میشود که در سطح شاهد درصد جوانهزنی شبدر برسیم برابر با ۶۳/۹۵ درصد است که با سطوح شوری ۳، ۶ و ۹ دسیزیمنس بر متر اختلاف آماری معنیداری نداشت؛ و با افزایش شوری به صورت منحنی درجه دوم کاهش یافت (۸۱%=R2). شیب کاهش برابر با ۰۱/۰ درصد به ازای افزایش هر واحد شوری بود. مقایسه میانگین به روش LSD بیانگر این مطلب بود که تنها اختلاف معنیدار مشاهدهشده بین سطوح مختلف شوری مربوط به بیشترین سطح تنش شوری (۱۲ دسیزیمنس بر متر) با دیگر سطوح شوری است که با ۹۵/۸۸ درصد جوانهزنی کمترین درصد جوانهزنی را داشت.نتایج تحقیق قاسمی فیروزآبادی (۲۰۰۱) تاییدکننده این مطلب است که با افزایش شوری مقدار جوانهزنی کاهش مییابد. به نظر میرسد که شوری با ایجاد سه عامل اصلی شامل کاهش پتانسیل اسمزی محلول، تولید یونهای سمی و تغییر در تعادل عناصر غذایی جوانهزنی را کاهش میدهد. بر اساس نظر اشرف و واحد (۱۹۹۰) کاهش جذب آب توسط بذر در اثر تنش شوری، باعث کاهش فرایندهای فیزیولوژیکی و متابولیکی گردیده و لذا وفور مواد قابل دسترس برای ادامه حیات گیاه با مشکل روبه رو شده و باعث کاهش میزان جوانهزنی میشود. آمور و همکاران (۲۰۰۵) بیان داشتند تنشهای اکسیداتیو القاکننده شوری میتواند دلیل جلوگیری از جوانهزنی باشد.نفوذ سدیم و کلر به درون بافت باعث اختلال در متابولیسمسلولهابهویژهفعالیتغشاهای سلولی و در نتیجهافزایشمیزان نشت مواد درون سلولی به خارج میشود. هر قدر غلظت نمک در محیطبیشتر باشد، خسارت وارده سریعتر و شدیدتر اعمال میشود (کریمی و همکاران، ۱۳۸۳).
۴۷
شکل ۴-۱ تجزیه رگرسیون اثر سطوح شوری بر درصد جوانهزنی
تجزیه رگرسیونی اثر اصلی سالیسیلیکاسید بر درصد جوانهزنی نشان داد که این رابطه یک رابطه درجه دوم است (شکل ۴-۲). بر اساس رابطه رگرسیونی چندجملهای درجه دوم در شرایط عدم استفاده از سالیسیلیکاسید (شاهد) درصد جوانهزنی برابر با ۲۱/۸۹درصد بود (۷۵%=R2). بر اساس این به ازای افزایش هر واحدسالیسیلیکاسید به میزان ۱۱/۰ واحد بر درصد جوانهزنی افزوده شد و شیب کاهشی آن با افزایش هر پیپیام سالیسیلیکاسید بیشتر از مقدار ۱۵۰ پیپیام، برابر با ۰۰۰۴/۰ درصد بود. کمترین مقدار درصد جوانهزنی مربوط به تیمار شاهد با ۱۵/۸۸ درصد بود. بیشترین مقدار آن مربوط به سطح ۱۵۰ پیپیام (۱/۹۷ درصد) بود که با سطح ۵۰ و ۱۵۰ پیپیام (به ترتیب با ۷/۹۶ و ۰۵/۹۶ درصد) اختلاف آماری معنیداری نداشت.
شکل ۴-۲ تجزیه رگرسیون اثر سطوح سالیسیلیکاسیدبر درصد جوانهزنی
۴۸
این میتواند بدلیل تاثیرات هورمونی سالیسیلیکاسید باشد که در غلظتهای مختلف اثرات متفاوتی نشان میدهد و با افزایش آن تا مقدار مشخصی اثرات مثبت و از آن به بعد اثر منفی بر رشد دارد.اجمل و خان (۲۰۰۶) نیز کاربرد سالیسیلیکاسید بر بهبود جوانهزنی از طریق خنثی کردن رادیکالهای آزاد و یا اکسیژن فعال را گزارش کردند. هاس و سانگ (۱۹۹۷) و بالبکی و همکاران (۱۹۹۹) گزارش کردند که پرایمینگ بذر باعث افزایش آنزیمهای آنتیاکسیدانت مانند گلوتامین و آسکوربات در بذر میشود که این آنزیمها فعالیت پراکسیداسیون لیپید را در مرحله جوانهزنی کاهش میدهند و در نتیجه باعث افزایش درصد جوانهزنی میشوند.
چنین به نظر میرسد که سالیسیلیکاسید از طریق تاثیر در سیستم آنتیاکسیدانی سبب کاهش اثر سمی و مخرب تنش شوری شده و جوانهزنی را افزایش میدهد. کاهش درصد جوانهزنی در گیاهان علاوه بر اثر اسمزی که باعث کاهش جذب در اثر سمیت ویژه یونها میگردد. ممکن است به دلیل اختلال در جذب عناصر غذایی نیز باشد (شالهوت، ۱۹۹۳).
۴-۱-۲سرعت جوانهزنی
بر اساس برشدهی اثر متقابل، اختلاف بین سطوح سالیسیلیکاسید در سطوح شوری صفر، ۶ و ۱۲ دسیزیمنس بر متر از نظر آماری معنیدار بود. بر اساس شکل ۴-۳ به طور کلی با افزایش شوری، سرعت جوانه کاهش یافت. در سطح شوری صفر، کمترین مقدار سرعت جوانهزنی مربوط به سطح شاهد سالیسیلیکاسید (۳۸/۰) مربوط بود و بیشترین مقدار آن مربوط به سطح ۱۰۰ سالیسیلیکاسید با سرعت جوانهزنی ۴/۰ بود؛ البته با سطوح دیگر سالیسیلیکاسید در یک سطح آماری قرار گرفت. در سطح شوری ۶ دسیزیمنس بر متر نیز نتایج مشابهی به دست آمد در سطح شاهد سالیسیلیکاسید کمترین سرعت جوانهزنی به دست آمد (۳۸/۰) که با سطوح استعمال سالیسیلیکاسید اختلاف آماری معنیداری داشت. در بین سطوح استفاده از سالیسیلیکاسید (۵۰، ۱۰۰، ۱۵۰ و ۲۰۰ پیپیام) از نظر سرعت جوانهزنی در این سطح شوری اختلاف آماری معنیداری وجود نداشت. در شدیدترین سطوح شوری (۱۲ دسیزیمنس) نیز کمترین سرعت جوانهزنی مربوط به سطح صفر سالیسیلیکاسید به میزان ۳۶/۰ بود که با سطح ۱۰۰ پیپیام اختلاف آماری معنیداری نداشت. در این سطح شوری بیشترین مقدار سرعت جوانهزنی مربوط به سطح ۱۵۰ پیپیام سالیسیلیکاسید (۳۹/۰) بود که با سطوح ۵۰ و ۲۰۰ پیپیام (به ترتیب با ۳۸۰/۰ و ۳۸۴/۰) در یک سطح آماری قرار گرفت.
۴۹
شکل ۴-۳ برش دهی اثر متقابل سطوح سالیسیلیکاسید در هر سطح شوری بر سرعت جوانهزنی
تمرتاش و همکاران (۱۳۸۹) بیان کردند که سرعت جوانهزنی شبدر برسیم با افزایش شوری از شاهد تا غلظت ۴۰۰ میلیمولار کاهش یافت. بذور برای انجام فعالیتهای حیاتی و شروع جوانهزنی احتیاج به آب کافی دارند. چنانچه جذب آب دچار اختلال شود یا به کندی صورت پذیرد، فعالیتهای داخل بذر نیز به کندی صورت گرفته و مدت زمان خروج ریشهچه از بذر افزایش مییابد و به عبارتی سرعت جوانهزنی کاهش مییابد. بنابراین با منفیتر شدن پتانسیل اسمزی محلول در شرایط شور جذب آب دچار مشکل شده و سرعت جوانهزنی بذور نسبت به شاهد کاهش یافته است. الشما (۱۹۸۵) و سلطانی و همکاران (۲۰۰۱) به ترتیب در مورد گیاهان جو و نخود به نتایج مشابهی دست یافتند. مرادی و رضوانیمقدم (۱۳۸۹) نشان دادن که افزایش درصد شوری سرعت جوانهزنی رازیانه را کاهش معنیداری داد. سرعت جوانهزنی کاهش یکی از مهمترین شاخصهای لرزیابی ارقام در تحمل به تنش است، به گونهای که ارقام با سرعت جوانهزنی بالا در شرایط تنش شوری امکان سبز شدن سریعتری نسبت به سایر ارقام دارند (کافی و همکاران، ۱۳۸۴). تنش شوری با اثر بر روی تنظیمکنندههایی مثل جیبرلیکاسید، اکسین، آبسزیکاسید و تغییر در فعالیت آنزیمهای متابولیسم کربوهیدراتها جوانهزنی را تحت تاثیر قرار میدهد (کایور و همکاران، ۲۰۰۲). شوری بر کارایی و نفوذپذیری غشا سیتوپلاسمی و دیواره سلولی تاثیر منفی گذاشته و ورود و خروج یونها به سلول را مختل میکند (اورکات و نیلسن، ۲۰۰). پرمون و همکاران (۱۳۹۲) نشان دادند که درصد جوانهزنی در یابونه تحت تنش شوری ۱۵۰ میلیمولار ۲۷ درصد کمتر از شاهد بود.
۵۰
۴-۱-۳متوسط زمان جوانهزنی
با توجه به جدول ۱-۴ و ۲-۴ برشدهی اثر متقابل شوری و سالیسیلیکاسید برای متوسط زمان جوانهزنی در سطوح شوری ۰، ۶ و ۱۲ دسیزیمنس انجام شد. برشدهی اثر متقابل سطوح مختلف سالیسیلیکاسید در هر سطح شوری نشان داد که در سطح شاهد شوری بیشترین متوسط جوانهزنی مربوط به شاهد سالیسیلیکاسید به میزان (۶۶/۲) بود. کمترین متوسط زمان جوانهزنی مربوط به شوری ۲۰۰ دسیزیمنس بود که با سطوح دیگر اختلاف معنیداری نداشت. در سطح شوری ۶ دسیزیمنس بر متر نیز رابطه مشابهی به دست آمد و بیشترین متوسط زمان جوانهزنی مربوط به شاهد بود (۶۲/۲) و بین سطوح مختلف استعمال سالیسیلیکاسید اختلاف آماری معنیداری مشاهده نشد. در بیشترین سطح شوری (۱۲دسیزیمنس بر متر) استفاده از سالیسیلیکاسید به میزان ۱۰۰ پیپیام با شاهد اختلاف معنیداری از نظر این صفت نداشت و مابقی سطوح در سطح آماری بعدی قرار گرفتند (شکل ۴-۴). بدین ترتیب میتوان نتیجه گرفت که اولا با افزایش شوری متوسط زمان جوانهزنی افزایش مییابد (جوانهزنی کندتر) و ثانیا با بهره گرفتن از سالیسیلیکاسید متوسط زمان جوانهزنی کاهش مییابد (جوانهزنی سریعتر).
شکل ۴-۴ برش دهی اثر متقابل سطوح سالیسیلیکاسید در هر سطح شوری بر متوسط زمان جوانهزنی
۵۱
تحت تنش شوری به علت کاهش پتانسیل آب محیط اطراف بذر، مدت زمان بیشتری طول میکشد تا بذر بتواند آب مورد نیاز خود را به مقدار کافی به دست آورد بنابراین طمان جوانهزنی را طولانیتر میکند (دانشمند و همکاران، ۱۳۹۱). کاهش مدت زمان جوانهزنی باعث میشود که جوانهزنی بذور پیشتیمارشده نسبت به شاهد زودتر آغاز شده و در نتیجه در شرایط تنش این بذرها زودتر از خاک خارج میشوند و سریعتر استقرار یافته و مدت زمان کمتری در معرض آفات و بیمارگرهای خاکزی قرار میگیرند (سلطانی و همکاران، ۲۰۰۷؛ زارع و همکاران، ۱۳۸۹).
۴-۱-۴طول ریشهچه و ساقهچه
رابطه رگرسیونی منفی معنیداری بین طول ریشهچه و سطوح شوری وجود داشت (۸۸%=R2) و اختلافات از نظر آماری معنیدار بود. بر اساس رابطه خطی به دست آمده در سطح شاهد شوری میانگینطول ریشهچه برابر با ۱۱/۴ سانتیمتر بود و به ازای افزایش هر واحد شوری، میانگین طول ریشهچه ۰۵/۰ سانتیمتر کاهش یافت. بیشترین میانگین طول ریشهچه در سطح شاهد به دست آمد (۱۱/۴ سانتیمتر) که با سطوح شوری ۳، ۶ و ۹ دسیزیمنس (به ترتیب ۹۳/۳، ۸۳/۳ و ۷۷/۳ سانتیمتر) اختلاف معنیداری نداشت. کمترین مقدار رشد ریشهچه مربوط به سطح شوری ۱۲ دسیزیمنس بر متر بود (۳۶/۳ سانتیمتر) که اختلاف آماری معنیداری با سطوح دیگر شوری داشت (شکل ۴-۵).
شکل ۴-۵ تجزیه رگرسیون اثر سطوح شوریبر طول ریشهچه
۵۲
رشد ریشهچه و ساقهچه از مهمترین عوامل موثر در استقرار گیاهان در مزرعه میباشد. بذوری که قادر باشند ریشهچه و ساقهچه قویتری تولید کنند استقرار آنها سریعتر و بهتر صورت گرفته و توان رقابتی آنها بیشتر خواهد بود (پرمون و همکاران، ۱۳۹۲). یکی از دلایل کاهش طول ساقهچه در شرایط تنش، کاهش یا عدم انتقال مواد غذایی از لپه (ها) به جنین است، علاوه بر آن کاهش جذب آب توسط بذر در شرایط تنش باعث کاهش ترشح هورمونها و فعالیت آنزیمها و در نتیجه اختلال در رشد گیاهچهمیشود (کافی و همکاران، ۱۳۸۴). کاهش درصد جوانهزنی و رشد گیاهچه میتواند به دلیل تأثیر مستقیم بر تجزیه کندتر مواد آندوسپرم لپهها یا انتقال کندتر مواد تجزیهشده به گیاهچه باشد (ویز و همکاران، ۱۹۸۵).کاهش طول ریشه با افزایش غلظت شوری در گیاهان مورد مطالعه مشاهده شد. ریشه به دلیل ارتباط مستقیم با شوری بیشتر از سایر اندامها در معرض تنش شوری میباشد و به عنوان یک فیلتر عبور یونها را کنترل میکند و نسبت مطلوبیونهای سدیم و پتاسیم را برای فعالیتهای سلول فراهم میسازد (کافی و همکاران، ۱۳۸۷).یکی از دلایل افزایش طول ریشهچه در شرایط تنش، جذب آب بیشتر جهت جوانهزنی است که این امر خود باعث افزایش فعالیتهای متابولیکی در داخل بذر جهت جوانهزنی میشود. از عوامل دیگر نوسانات طول ریشهچهمیتوان به تفاوت در تجمع ماده خشک در بافتهای ذخیرهای ریشهچه ارقام مقاوم در شرایط تنش اشاره کرد (ال-شارکاوی و همکاران، ۱۹۸۹).آزمایشات مختلف نشاندهنده افزایش طول ریشهچه در تنشهای ملایم است و همچنین تغییرات جهت مقابله با تنش خشکی، افزایش رشد ریشهچه به منظور جذب حداکثر رطوبت گزارش شده است (کافی و همکاران، ۱۳۸۴ و مارچنر، ۱۹۹۵).یکی از علل کاهش طول ساقهچه در شرایط تنش، کاهش یا عدم انتقال مواد غذایی از بذر به جنین ذکر گردیده است (تاکل، ۲۰۰۰).
بین سطوح سالیسیلیکاسید و میانگین طول ریشه رابطه رگرسیونی درجه دوم وجود داشت. بر این اساس در شرایط عدم استفاده از سالیسیلیکاسید، طول ریشهچه برابر با ۴۶/۳ سانتیمتر بود و با افزایش سالیسیلیکاسید، طول ریشهچه شبدر برسیم نیز افزایش مییابد (با شیب ۰۰۷/۰ سانتیمتر به ازای افزایش هر واحد سالیسیلیکاسید) که بعد از ۱۰۰ پیپیام سالیسیلیکاسید از میانگین طول ریشهچه کاسته میشود (با شیب ۰۰۰۳/۰ سانتیمتر به ازای افزایش هر واحد سالیسیلیکاسید). اختلاف بین میانگین طول ریشهچه در سطوح مختلف سالیسیلیکاسید از نظر آماری معنیدار بود و بیشترین مقدار آن مربوط به سطح ۱۰۰ پیپیام با میانگین ۰۱/۴ سانتیمتر بود که با سطوح ۵۰ و ۲۰۰ پیپیام ( به ترتیب با میانگین طول ریشهچه ۸۴/۳ و ۹۹/۳ سانتیمتر) اختلاف معنیداری نداشت. کمترین مقدار این صفت مربوط به شاهد (۴۰/۳ سانتیمتر) بود که با سطح ۱۵۰ پیپیام (۶۶/۳ سانتی متر) در یک سطح آماری قرار گرفت(شکل ۴-۶).
۵۳
شکل ۴-۶ تجزیه رگرسیون اثر سطوح سالیسیلیکاسیدبر طول ریشهچه
برشدهی اثر سطوح مختلف سالیسیلیکاسید در هر سطح شوری تنها در سطوح ۳ و ۶ دسیزیمنس انجام شد (شکل ۴-۷). به نظر میرسد اختلاف ایجاد شده در میانگین طول ساقهچه توسط سطوح پرایمینگ در شرایط عدم تنش شوری و یا در سطوح شوری زیاد (۹ و ۱۲ دسیزیمنس) معنیدار نباشد. در سطح شوری ۳ دسیزیمنس بیشترین میانگین طول ساقهچه مربوط به شاهد بود که با سطح ۱۰۰ پیپیام اختلاف آماری نداشت. در شوری ۶ دسیزیمنس نیز اختلاف آماری معنیداری بین شاهد، ۵۰، ۱۰۰۰ و ۱۵۰ پیپیام مشاهده نشد؛ و در بیشترین سطح سالیسیلیکاسید، میانگین طول ساقهچه به طور معنیداری کاهش یافت. به نظر میرسد که طول ریشهچه بیشتر از طول ساقهچه تحت تاثیر شوری و سالیسیلیکاسید قرار میگیرد.
۵۴
شکل ۴-۷ برش دهی اثر متقابل سطوح سالیسیلیکاسید در هر سطح شوری بر میانگین طول ساقهچه
هاشمی و همکاران (۱۳۸۹) گزارش کردند که پیشتیمار بذر شاهی یا سالیسیلیکاسید اثر مثبتی بر رشد ریشه و ساقه گیاهچه داشته است، در حالی که در تحقیق رضایتمند و همکاران (۱۳۹۲) کاربرد سالیسیلیکاسید اثر معنیداری بر رشد گیاه نشان نداد. مظاهری تیرانی و منوچهری کلانتری (۱۳۸۵) نیز گزارش کردند که سطوح بالای سالیسیلیکاسید بر خلاف غلظتهای پایین باعث کاهش طول ساقهچه شدند. آزمایشات مختلف بیانگر این مطلب است که در شرایط تنش میزان تجمع ماده خشک در بافت ساقهچه گیاهچههای متحمل افزایش مییابد و ارقامی که بتوانند در شرایط تنش طول ساقهچه خود را بیشتر افزایش دهند یا افت طول ساقهچه در آنها با افزایش تنش کم باشد، گیاهچههای مقاوم در برابر تنش به شمار میآیند (برومند رضازاده و کوچکی، ۱۳۸۴، کافی و همکاران، ۱۳۸۴).در مطالعه مرادی و رضوانیمقدم (۱۳۸۹) بذوری که که توسط سالیسیلیکاسید پیشتیمار شدند نسبت به عدم پیشتیمار طول ریشهچه بیشتری داشتند با این تفاوت که سطح ۴ میلیمولار سالیسیلیکاسید نسبت به شاهد باعث کاهش میزان طول ریشهچه شد.
۴-۱-۵وزن خشک گیاهچه
با توجه به جدول تجزیه واریانس و برشدهی فیزیکی (جداول ۴-۱ و ۴-۲) برشدهی سطوح سالیسیلیکاسید در هر سطح شوری ۰، ۶، ۹ و ۱۲ در شکل (۴-۸) آمده است. به طور کلی با افزایش سطوح شوری وزن خشک گیاهچه کاهش یافت ولی این کاهش در سطوح شاهد پرایم بیشتر بود به طوری که در هر سطح شوری با افزایش سطوح سالیسیلیکاسید، وزن خشک گیاهچه نیز افزایش یافت. در سطح شوری صفر، بیشترین وزن خشک گیاهچه مربوط به سطح ۵۰ پیپیام سالیسیلیکاسید بود (۶۵/۰ گرم) که با ۲۰۰ پیپیام در یک سطح آماری قرار گرفت. در سطح شوری ۶ دسیزیمنس بیشترین ماده خشک گیاهچه مربوط به سطوح پرایمینگ ۵۰ و ۱۵۰ پیپیام بود که با هم اختلاف معنیداری وجود نداشت. در شوری ۹ دسیزیمنس بر متر بیشترین ماده خشک مربوط به سطح ۲۰۰ پیپیام سالیسیلیکاسید بود (۵۳/۰) و مابقی تیمارها اختلاف آماری معنیداری با هم نداشتند. در شوری ۱۲ دسیزیمنس بر متر، سطوح صفر، ۵۰، ۱۰۰ و ۱۵۰ دسیزیمنس از نظر ماده خشک گیاهچه اختلاف آماری کمتری نداشتند و به طور معنیداری نسبت به تیمار ۲۰۰ پیپیام که بیشترین ماده خشک را داشت (۴۹/۰) در سطح پایینتری قرار گرفتند.
۵۵
شکل ۴-۸ تجزیه رگرسیون اثر سطوح سالیسیلیکاسید بر طول ریشهچه
وزن تر و وزن خشک در گونههای مورد مطالعه با افزایش غلظت نمککاهش یافت، اینکاهشممکن است ناشی از هزینهانرژی متابولیکی مربوط به سازگاری به شرایط تنش، کاهش نرخ فتوسنتز در واحد سطح برگ،کاهش جذب کربن، صدمه به بافتها و رسیدن به حداکثر غلظت نمکی باشد کهگیاه آن را تحمل میکند (اشرف، ۱۹۹۴؛ شانون، ۱۹۹۷).سمیتاحتمالی ناشی از تجمع بیش از حد یونها، بهویژهسدیم در اندامهای گیاهی، کاهشتولید ماده خشکگیاه را به دنبال خواهد داشت (فلاورس و یئو، ۱۹۹۵؛ شانون، ۱۹۹۷). همچنین مانس (۲۰۰۲) و نئومان (۱۹۹۷) کاهش وزن خشککل در اثر تنش شوری را گزارش نموده و اظهار داشتهاندکهدلیلاینکاهش، تلفیق اثرات تنش اسمزی با اثر سمیت یونی و تغییر غلظت عناصر غذایی ناشی از نمک موجود در محلول خاک است.دولتآبادیان و همکاران (۱۳۸۷) نشان دادند که بیشترین میزان وزن خشک گیاهچه در تیمارهای سالیسیلیکاسید بدون تنش شوری رخ داد و با افزایش نمک از میزان آن کاشته شد. غلام و همکاران (۲۰۰۱) نیز نتایج مشابهی گرفتند. سالیسیلیکاسید باعث افزایش وزن تر و وزن خشک ریشهچه و ساقهچه گیاهچههای ذرت در شرایط تنش شوری شده است (خوداری، ۲۰۰۴ و سینگ و یوشا، ۲۰۰۳). این امر میتواند به دلیل تاثیر سالیسیلیکاسید به همراه اکسین بر طویل شدن و تقسیم سلولی باشد (شاکیروا و ساهابوتدینوا، ۲۰۰۳). در واقع سالیسیلیک اسید در کاهش اثر مخرب سدیم بر پمپهای پروتونی و اختلال در آنها که باعث کاهش رشد ناشی از کاهش تقسیم و طویل شدن سلولی است نقش دارد (لیو و همکاران، ۲۰۰۳).در برخی از گزارشات افزایش تحمل به شوری در گیاهان ذرت تیمار شده با سالیسیلیکاسید را با افزایش وزن تر و خشک و همچنین افزایش طول ریشه و ساقه مرتبط میدانند (حسین و همکاران، ۲۰۰۷ و خوداری، ۲۰۰۴).پیشنهاد شده که واسطهگری سالیسیلیکاسید در ارتباط با افزایش رشد میتواند به علت اثر القایی سالیسیلیکاسید در افزایش میزان فتوسنتز تحت شرایط تنش شوری باشد (نورین و همکاران، ۲۰۱۰).
۵۶
با توجه به اینکه یکی اثرات تنش شوری جلوگیری از جذب آب است به همین دلیل پتانسیل آب جهت آماس سلولها کاهش مییابد و در نتیجه وزن گیاه کم میشود. از طرفی در غلظتهای بالای نمک، یونهای سدیم و کلر باعث مسمومیت گیاه شده و فعالیت فتوسنتزی را مختل میکند بدین ترتیب مواد غذایی لازم برای رشد و نمو سلولها فراهم نشده و رشد به کندی صورت میگیرد (هاپکینز، ۱۹۹۵). جریایی و فاتح (۱۳۹۰) نشان دادند که بیشترین وزن خشک ریشهچه و ساقهچه در گندم از تیمار بدون تنش شوری همراه با پیشتیمار سالیسیلیکاسید حاصل شد. آنها مشاده کردند که وزن خشک ساقهچه کاهش شدیدتری را نسبت به ریشهچه نشان میدهد و نتیجه گرفتند که ساقهچه به شوری حساستر است.
۵۷
۴-۲ آزمایش گلدانی
نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر سالیسیلیکاسید بر روی صفات مورد مطالعه به جز وزن تر و تولید ماده خشک، EC و کلروفیل aمعنیدار بود. بنابراین از مقایسه میانگین اثرات سالیسیلیکاسید بر این صفات خودداری شد. اثر شوری تنها بر کلرفیل a معنیدار نبود و بر روی باقی صفات اثر معنیداری داشت. اثر متقابل سالیسیلیکاسید و شوری بر ارتفاع، سطح برگ، سدیم، پتاسیم، کلروفیل b، کارتنوئید و پرولین معنیدار بود (جدول ۴-۳ و ۴-۴). بر همین اساس برای صفات مذکور از بررسی اثرات اصلی خودداری شده و به برشدهی اثر متقابل سطوح مختلف سالیسیلیکاسید در هر سطح شوری پرداخته شد. در مورد باقی صفات هم در صورت معنیداری اثرات اصلی، تجزیه رگرسیونی و مقایسه میانگین اثرات اصلی انجام شد (جدول ۴-۳ و ۴-۴).
نتایج جدول برشدهی اثر سطوح مختلف سالیسیلیکاسید در هر سطح شوری برای صفاتی که در آنها اثر متقابل تیمارها معنیدار شده بود نشان داد که اختلاف بین سطوح مختلف سالیسیلیکاسید در همه سطوح شوری در مورد صفات ارتفاع، کلروفیل b، سطح برگ، سدیم، پتاسیم و کارتنوئید معنیدار بود. اختلافات بین سطوح سالیسیلیکاسید در صفت عدد اسپد فقط در سطح شاهد و برای صفت پرولین تنها در دو سطح آخر شوری (۶ و ۹ دسیزیمنس بر متر) معنیدار بود (جدول ۴-۵ و ۴-۶).
جدول ۴-۳ تجزیه واریانس اثر سالیسیلیکاسید، شوری و اثر متقابل آنها بر صفات مورد مطالعه در آزمایش گلدانی
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-04-14] [ 03:34:00 ب.ظ ]
|