۲٫ بیان مسأله و اهمیت آن

در عصر دانش بنیان این دانش های فردی و سازمانی است که می‌تواند یک مزیت رقابتی ایجاد کند، لذا مدیریت کردن دانش برای شرکت ها بسیار با اهمیت می‌باشد. از این رو امروزه برای استفاده صحیح از این منبع پر ارزش، موضوع مدیریت دانش در دستور کار سازمان های پیشرو قرار گرفته است.

از یک دهه پیش تا کنون صنعت نفت و گاز در جهان از پیشرفت های مدیریت دانش بهره گرفته و هم اکنون به عنوان مبحثی علمی با انواع رویکردهای انسانی، سازمانی و فناوری مورد توجه نهادها و سازمان های گوناگون قرار گرفته است. هنگامی که شرکت های صنعت نفت و گاز به فناوری جدید، استفاده از منابع خارجی، گرفتن شرکای جدید، ارزیابی مدیریت، مقررات دولتی، مدیریت ظرفیت ها، کاهش هزینه ها و مسائل محیطی تأکید می‌کنند، تیم های مدیریت دانش می‌توانند آن ها را با بهره گرفتن از فناوری و انتقال دانش در پیش‌بینی، برنامه ریزی و فرایند و نوآوری های فنی بسیار یاری دهند.

تعریف شرکت شورون[۳] به عنوان یکی از بزرگترین شرکت های نفتی جهان از مدیریت دانش در بیشتر بخش های صنعت کاربرد دارد : “فرایند ها، ابزارها و رفتارهایی که محتوا و مفهوم درست را به افراد درست در زمان درست و در وضعیت های درست می‌دهد”. بنابرین آن ها می‌توانند بهترین تصمیمات را بگیرند و از فرصت های موجود بهره برداری کنند و ایده های نوآور را ترویج دهند.

سابقه دیرپای صنعت نفت نیز در میهن اسلامی ایران و پویایی این صنعت به خصوص در دوران ۳۰ سال پس از انقلاب اسلامی مملو از دانش ها، تجربیات و نوآوری های بیشمار بوده است و حفظ و نگهداری و اشاعه ی این گنجینه گران بها کاری ارزشمند و ماندگار می‌باشد. به منظور رقابت در محیط پویا و پیچیده اقتصاد جهانی در عصر دانش محور؛ دانش و اطلاعات به عامل تعیین کننده ای در موفقیت پایدار سازمان ها تبدیل شده است. خصوصاًً با افزایش تأکید دولت بر ایجاد جامعه دانشی و اولویت حرکت به سوی اقتصاد های دانش محور در سند چشم انداز ۲۰ ساله کشور و برنامه های چهارم و پنجم توسعه، مسأله مهمی که به وجود آمده درک این موضوع است که چگونه می توان از دانش، تجارب و مهارت‌های موجود در سازمان به عنوان یک منبع مهم مزیت رقابتی استفاده کارآمد؛ مؤثر و بهینه نمود.

وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران و شرکت های تابعه ی آن، با بهره گیری از دانش، تخصص و تجربه طیف گسترده ای از متخصصان رشته‌های مختلف اعم از نفت، گاز، پتروشیمی، پالایش و پخش فرآورده های نفتی، حفاری، مدیریت، فناوری اطلاعات و غیره، و در بخش های مختلف اکتشاف، استخراج، انتقال و بهره برداری مشغول به انجام پروژه های متعددی با موضوعات بسیار متنوع در ارتباط با صنعت نفت کشور می‌باشند. در این شرکت ها (به ویژه به دلیل گستردگی فعالیت ها)، حجم عظیمی از دانش با اجرای پروژه های مختلف تولید می شود که قسمتی از این دانش در قالب اسناد و مدارک، گزارش ها، نرم افزارها، دستورالعمل ها و غیره ثبت می‌گردد و قسمتی از آن نیز به صورت نا ملموس بوده و در قالب تجربیات، روابط، مهارت ها، بینش ها و غیره در ذهن افراد پنهان مانده و احتمال اندکی برای انتقال و به کار گیری مجدد می‌یابند. عدم تسهیم و به کارگیری مجدد دانش تولید شده در فعالیت ها و سرمایه های دانشی موجود در صنعت نفت (شامل سرمایه های انسانی؛ سرمایه های ساختاری و سرمایه های ارتباطی)، در حقیقت هدر دادن هزینه ها و نشان دهنده ی عدم بهره وری در این صنعت می‌باشد. از سوی دیگر، از آنجا که بخش مهمی از دانش موجود در صنعت نفت نا ملموس بوده و به صورت سرمایه فکری در ذهن افراد پنهان است، با خروج این افراد از صنعت (به دلیل بازنشستگی، انتقال، تعدیل و…) عملاً این دانش ها نیز از این صنعت خارج می شود. لذا از جمله مقولاتی که هم اکنون نگرانی هایی را برای صنعت نفت ایجاد نموده است از دست رفتن تجربه و دانش مدیران و کارشناسان خبره این صنعت با خروج آنان و عدم به اشتراک گذاری دانش های تولید شده در فعالیت های خود می‌باشد.

در همین زمینه مسأله اساسی که هم اکنون در صنعت نفت کشور وجود دارد، عدم وجود ارتباطات اطلاعاتی و دانشی مناسب و به اشتراک گذاری دانش بین بخش های مختلف و حتی شرکت های تابعه با مأموریت‌ مشابه می‌باشد. این در حالیست که ساختارهای رسمی صنعت نفت که در نمودارهای سازمانی نمود می‌یابد، قطعاً کل جریان های واقعی دانش در صنعت را نشان نمی دهد و شبکه های غیررسمی در انجام فعالیت ها و انتقال دانش ها نقش حیاتی دارند. در سال های اخیر شبکه های غیررسمی در سازمان ها توجه بسیاری از مدیران ارشد را به خود جلب کرده‌اند. سازمان ها آگاه شده اند که بسیاری از فعالیت ها به صورت همکارانه و از طریق این شبکه های غیر رسمی انجام می شود. با وجود این، بسیاری از سازمان ها از نحوه مدیریت این شبکه های غیررسمی اطلاع ندارند، زیرا آن ها را غیرقابل مشاهده و غیرقابل کنترل یافته اند.

ارزش دانش به کاربرد آن است و سیستم ها و استراتژی های مدیریت دانش باید جریان دانش را به محل کاربرد آن، تسهیل کنند. با این وجود مهمترین چالش و مسأله ای که در مدیریت دانش وجود دارد ترغیب افراد سازمان به عضویت در سیستم مدیریت دانش و به اشتراک گذاشتن دانش هایشان می‌باشد. مطالعات انجام شده در سازمان های ایرانی نیز بر این موضوع در کشور صحه می‌گذارد و تأکید می شود که بزرگترین چالش موفقیت سیستم های مدیریت دانش عوامل زمینه ای فرهنگی و تمایل پایین اغلب افراد سازمان ها برای مستندکردن و به اشتراک گذاری دانش هایشان می‌باشد. بر اساس تحقیقات پیشین محقق (تولایی و دیگران، ۱۳۸۸) این مسأله در صنعت نفت کشور نیز مهم و حیاتی می‌باشد. در این میان شبکه های دانشی کارآمدترین و اثربخش ترین راهکار برای مدیریت دانش است که به منظور به اشتراک گذاری دانش میان افراد و پایگاه های دانشی مختلف طراحی می شود.

در این مرحله از تحقیق می‏توان مهمترین مسائل موجود صنعت نفت در زمینه مدیریت کردن دانش و توسعه شبکه های دانش را به صورت مختصر به شرح ذیل عنوان نمود:

۱) رقابت جهانی: صنعت نفت در کشور ایران یک صنعت ملّی است اما سطح فعالیت و بازار رقابتی آن بین‌المللی می‌باشد. به همین منظور جهت حضور در بازار رقابت جهانی باید از تمامی پتانسیل‏های صنعت نفت و همچنین تجارب و دانش خبرگان این صنعت استفاده لازم را نمود. اما هم اکنون متاسفانه به دلیل عدم اولویت دادن به کاربرد و تاثیر ابزارهای نوین مدیریتی در افزایش کارایی و بهره ‏وری، این توانایی سلب شده است. جایگاه صنعت نفت به عنوان یکی از صنایع پیشرو در جهانی سازی صنایع و سازمان‌های ایرانی، موجب گردیده است که این سازمان، به عنوان یکی از اولین سازمان های ایرانی، موضوع ایجار راه کارهایی برای مدیریت کردن دانش و ایجاد شبکه های دانش را مورد توجه قرار دهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...