داگلاس لوبر[۸۵] از صاحب‌نظران کارآفرینی بر این باور است که سه دسته عوامل باعث توسعه کارآفرینی سازمانی می‌شوند که عبارت‌اند از:

    1. عوامل درون سازمانی[۸۶]

    1. محیط بیرونی[۸۷]

  1. ویژگی‌های فردی[۸۸]

هورنزبی بر این باور است که عوامل درونی سازمانی که مدیریت بر روی آن‌ ها کنترل دارد و به رفتار کارآفرینانه کمک می‌کنند عبارت‌اند از: حمایت مدیریت، آزادی عمل و استقلال کاری، پاداش، تقویت، دسترسی زمانی و مرزهای سازمانی. حمایت مدیریت به ایجاد شرایط حمایتی کارافرینانه اشاره دارد؛ ارزش‌ها و نقش‌هایی که امکانات مالی را فراهم می‌کند و از ایده های کارکنان استقبال می‌نمایند. استقلال کاری و ابتکار عمل نیز بدان معنی است که کارکنان در حوزه کاری خود، توانایی تصمیم گیری داشته باشند. یک ساختار پاداشی مناسب، افراد را برای ادامه فعالیت‌های کارآفرینانه ترغیب می‌کند. دسترسی زمانی به معنی داشتن زمان کافی برای کار بر روی پروژه های کارآفرینانه مورد نیاز است. نهایتاًً، مرزهای سازمانی اشاره به شرایط سازمانی دارد که کارکنان را برای انجام وظایف کاری خود فراتر از شرح وظایف محدودی که برای آن‌ ها تعریف شده، ترغیب می‌کند. کار آفرینی همچنین از طریق محیط بیرونی ارتقا می‌یابد.” کاوین و اسلوین” بر این باورند که محیط کارآفرینانه عبارت است از ترکیب عوامل کلان اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و همچنین دسترسی به کمک و حمایت. “جنیاوالی و فوگل” نیز چارچوبی از عوامل محیطی را که بر کارآفرینی اثر گذارند، در قالب پنج مورد بیان می‌کنند: خط مشی و رویه‌های حکومت( دولت)، شرایط اقتصادی- اجتماعی، مهارت‌های کسب و کار و کارآفرینی، کمک‌های مالی و غیر مالی. ویژگی‌های فردی نیز می‌تواند تأثیر مهمی در ارتقاء کارآفرینی سازمانی داشته باشد این ویژگی‌ها می‌تواند شامل: نیاز به استقلال، مرکز کنترلی، میل به اعمال ریسک، تسلط و برتری، انرژی زیاد، پشتکار و انگیزه دستیابی به هدف باشد( رمضان و مقیمی، ۱۳۹۰).

” توماس بگلی” و ” دیوید بوید”[۸۹] در اواسط دهه ۱۹۸۰ میلادی، ادبیات مربوط به ویژگی‌های روانی کارآفرینی را مورد بررسی قرار دادند، آن‌ ها نهایتاًً پنج بعد را تشخیص دادند که عبارت‌اند از(همان):

    1. نیاز دستیابی به موفقیت: طبق نظر ” مک کللند”[۹۰] در کارآفرینان نیاز به کسب موفقیت شدید است.

    1. مرکز کنترل: عقیده ‌به این که افراد، بدبخت یا خوشبخت نیستند و هر کسی کنترل امور زندگی خود را در دست دارد. مدیران کارآفرین دوست دارند که فکر کنند، خودشان کنترل کارهایشان را در دست دارند.

    1. ریسک پذیری: به نظر می‌رسد، کارآفرینانی که دارای ریسک پذیری متوسطی هستند، از دارایی‌هایشان درآمد بیشتری به دست می‌آورند تا افرادی که اصلاً ریسک پذیر نیستند؛ و یا اینکه ریسک پذیریشان از حد متعارف خارج است.

    1. تحمل ابهام: تا حدی تمام مدیران به پذیرش ابهام نیازمندند، چرا که بسیاری از تصمیمات باید با اطلاعات ناقص یا مبهم گرفته شود. ولی کارآفرینان با ابهام بیشتری روبه رو هستند، چرا که آن‌ ها کارهایی را برای اولین بار انجام می‌دهند و در کسب و کار خود ریسک پذیر هستند.

  1. رفتار نوع A: به معنای انگیزه انجام کارها در زمان کمتری است. بنیانگذاران و مدیران شرکت‌های کوچک به داشتن رفتار نوعA تمایل بیشتری دارند تا دیگر مدیران.

آنچه مسلم است، این است که کارآفرین به سخت کوشی، اعتماد به نفس، بهینه سازی و جرئت و جسارت در آغاز و ادامه یک فعالیت اقتصادی نیاز دارد.

مدل‌های کارآفرینی سازمانی

صاحب نظران مختلف چارچوب‌های علمی و کاربردی متعددی را برای ایجاد سازمان کارآفرینانه ارائه داده‌اند که در ادامه برخی از مدل‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرند:

الف) مدل کارآفرینی اکهلس و نک[۹۱]

این مدل می‌کوشد تا به طور مفهومی تأثیر رفتارهای کارآفرینانه فردی و ساختار سازمانی کارآفرینانه سازمان‌ها را مورد بررسی قرار دهد. به عبارت دیگر این مدل، توانایی سازمان برای بقاء در یک محیط سرشار از نوآوری را نشان می‌دهد.

رفتار کارآفرینانه افراد:

    • کشف فرصت‌ها

    • تسهیل فرصت‌ها

  • انگیزه تعقیب فرصت‌ها

ساختار سازمانی کارآفرینانه

    • ساختار ارگانیک

  • ارزش‌های مشترک فرهنگی کارآفرینانه

موفقیت کارافرینانه سازمان

  • گسترش و تعمیم نوآوری

شکل ۲-۴٫ کارآفرینی سازمانی اکهلس و نک .منبع:( اکهلس و نک، ۱۹۹۸).

ب) مدل سه بعدی بسترهای ‌کارآفرینی در سازمان

از نظر کارین پترز و برونوون پتلزبرگ (۲۰۰۱)، نقشی که مؤلفه‌های ارتباط سازمانی در توسعه کارآفرینی سازمانی ایفا می‌کنند بسیار قابل توجه است و چنانچه رابطه این مؤلفه‌ها در طول فرایند خلق، اجرا و به ثمر رسیدن ایده های جدید و بدیع با شناخت فرصت‌های نو در سازمان به طرز صحیحی تبیین شود، می‌تواند نوید بخش دستیابی به میزان اثر بخشی بالاتر سازمانی باشد.

آنان سه مؤلفه را در سازمان به عنوان بستر مناسب کارآفرینی معرفی می‌کنند:

    1. مؤلفه‌های ارتباطی

    1. مؤلفه‌های ساختار سازمانی

  1. مؤلفه‌های فرهنگ سازمانی

کارین پترز و برونوون پتلزبرگ، تحقق کامل کارآفرینی سازمانی در سه مرحله تولید، اجرا و بهره برداری را مستلزم هماهنگی تمامی مؤلفه‌های سازمانی، بالاخص عوامل ارتباطی و فرهنگی می‌دانند ( ملکیان، ۱۳۸۹).

ج) مدل ارتباطات سازمانی در فرایند کارآفرینی سازمانی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...