چنین رویکردی، برای آنکه با توفیق قرین باشد، وجود برنامه‌های درسی و شیوه‌های تعلیم و تربیتی را ایجاد می‌کند که در آنها عامل هایی چون جنسیت زبان و فرهنگ اختلافهای اقتصادی و معلولیت‌های جسمی و ذهنی در نظر گرفته شده باشند.و به کودکان امکان دهند که با روشی مثبت با این عوامل روبرو شوند این رویکرد کودکان را آماده می‌سازد که قدر حقوق خویش را بشناسند و به حقوق دیگران احترام گذارند.(همان مأخذ، ص ۱۴۴)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ج) توانمند ساختن معلمان و مربیان:
معلمان در قلب انقلاب آموزشی هستند، بی وجود آنان کیفیت نا ممکن است. برای متوقف ساختن چرخه باطل، تضعیف روحیه و انحطاط دهه‌ های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ لازم است که شرایط تدریس، از جمله وضع حقوقی، در سراسر جهان بهبود یابد. در عین حال معلمان باید شیوه‌های آموزشی خود را اصلاح کنند تا به جای همگام بودن با کلامی که زیر حاکمیت معلم است خود را با کلامی کودک مدار هماهنگ سازد.
ه) دولت به عنوان یاور اصلی:
در گزارش یونیسف تأکید شده است که دولت نقش حیاتی در انقلاب آموزشی به عهده دارد. اما نقش آن به سرعت تغییر می‌پذیرد. دولت به جای آنکه در مقام یک مرجع قدرتمند اصلی وارد میدان عمل شود، متوجه می‌گردد که باید با بخش‌های چندگانه جامعه به همکاری بپردازد تا برای رسیدن به هدف «‌آموزش برای همگان » فرصت بهتر و بیشتری داشته باشد . دولت کوششهای دیگران را یکپارچه هماهنگ می‌سازد ونیز قدرتش را به سطوح پائین تر نظام انتقال می‌دهد تا کارایی و روح مسئولیت شناسی آن را بهبود بخشد. (آبروشن، ۱۳۸۴، ص ۱۴۵)
و) بسیج و مشارکت :
اندیشه « آموزش برای همگان » به صورت شعاری وحدت بخش با این هدف مطرح شد که جامعه بین المللی- از سطح حکومت‌ها و مؤسسه‌های جهانی، با واسطه شرکت‌های خصوصی و رسانه‌های گروهی، تا یکایک مدارس و روستاها را به عرصه عمل بکشاند و بنا بر نوشته گزارش، قدرت این اندیشه به اثبات هم رسیده است. همچنین ایجاد پیوندهای همکاری و مشارکت، بنابر گفته‌ مقام های یونیسف، به صورت یکی از مفاهیم اصلی برنامه‌ریزی و مدیریت درآمده و و نتایج شورانگیزی به بار آورده است. دولت همچنان مسئولیت دارد که هدف های کلی را تعیین کند، منابع را بسیج نماید،‌و مراقب حفظ معیارهای آموزشی باشد. اما در جائی که تعداد زیادی از کودکان از آموزش و پرورش محرومند،‌دولتها باید شرایطی بوجودآورند که در آنها سازمان‌های غیردولتی( NGO)، گروه‌های اجتماعی، هیأت‌های دینی و موسسه های بازرگانی همگی بتوانند خدمتی انجام دهند. ( همان مأخذ،ص۱۴۶)
ز) توجه به خردسالان:
بنا به مقاله وضعیت کودکان در سال ۱۹۹۹ منتشره از یونیسف، یادگیری از هنگام تولد آغاز می‌شود و پژوهش‌های جدید بر درک ما در مورد نحوه رشد و پیشرفت کودکان می‌افزایند. شواهد بیش از پیش نشان می‌دهند که کیفیت تجربه‌های کودک- از جمله نحوه مراقبت از او و ایجاد انگیزش درونی و نیز بهداشت و تغذیه- تأثیری دیر پا در رشد و پرورش مغز دارد. در شش سالگی، که معمولاً کودکان رفتن به مدرسه را آغاز می‌کنند،‌اکثر پیوندهای عصبی مغز برقرار شده‌اند. توانایی کودکان برای کسب توفیق در نظام ‌آموزشی، تا حدی مشخص و معین شده است.
با توجه به این درک اهمیت سال‌های آغازین عمر کودک، هرگونه مفهوم و طرح معنی‌دارد درباره آموزش پایه باید برنامه‌هایی باشد که به بهبود مراقبت‌های اولیه برای رشد و تحول کودک کمک کنند. نظر همگانی بر این است که توجه به کودک و آموزش او در سالهای اولیه اموری هستند اجتناب‌ناپذیر. از کودک نمی‌توان به خوبی مراقبت کرد مگر آنکه آموزش ببیند و کودک را نمی‌توان به خوبی آموزش داد مگر آنکه به او توجه داشت. سال‌های آغازین عمر را هرگز نمی‌توان از آنچه در جهان به معنی « آموزش و پرورش» به کار برده می‌شود جدا دانست.(همان مأخذ)
م) سرمایه‌گذاری در حقوق انسانی:
در سال‌های پس از برگزاری کنفرانس جومتین، امکانات قابل توجهی برای ارتقاء رفاه و بهزیستی انسان پدید آمده است. در عین حال، اختلاف‌های میان ثروتمندان و فقرا و در کنار اینها،‌خطر بی ثباتی اجتماعی و درگیری‌های داخلی ،‌افزایش یافته‌اند، و اینها دلایلی هستند برای اثبات این واقعیت که انقلاب آموزشی به عنوان سرمایه‌گذاری در راه ترویج صلح،‌خوشبختی و پیشرفت حقوق انسانی،‌امروزه بیشتر از یک دهه پیش ضرورت دارد.
اما هر گاه در شیوه عرضه خدمات تحصیلی و تأمین دانش تغیر عمده‌ای صورت نپذیرد، برای ا کثر کشورهای فقیر تأمین ‌آموزش برای همگان امکان پذیر نخواهد بود. نمونه‌های پیشتازی که در گزارش ذکر شده‌اند آشکارا نشان می‌دهد که حرکت همواره رو به جلو بوده است. اکنون جهانیان بمراتب بهتر می‌دانند که کودکان چگونه یاد می‌گیرند،‌چه نوع تحصیلاتی بیشتر موجب پیشرفت یادگیری می‌شوند و نیز چگونه باید این خدمات تحصیلی را با کارآیی بیشتری عرضه کرد.
الگوهای موفقیت آمیزی که مقرون به صرفه باشند اکنون فراوانند، و بسیاری از آنها فقط انتظار منابع لازم را می‌کشند و برای متحقق ساختن آنها باید اصول یکسانی را در سراسر کشور بکار بست. به عبارت دیگر انقلاب آموزشی در جریان است، اما اگر قرار باشد که همه مدارس در کشورهای غنی و فقیر به طور یکسان را در بر گیرد، لازم است که با منابع کافی و اراده سیاسی مناسب و شایسته، هم در سطح ملی وهم در سطح بین‌المللی مورد حمایت قرار گیرد.(همان مأخذ، ص ۱۴۷)
که در این رابطه به موادی که در معاهده های بین المللی اشاره شده است وبه عنوان ابزار وسازو کار در این مورد می توان به آن ها پرداخت اشاره می کنیم:
کودک وحمایت عام ازآموزش
– هر کس حق دارد که از آموزش و پرورش بهره مند شود . آموزش و پرورش لااقل تا حدودی که مربوط به تعلیمات ابتدایی و اساسی است باید مجانی باشد . آموزش ابتدایی اجباری است . آموزش حرفه ای باید عمومیت پیدا کند و آموزش عالی باید با شرایط تساوی کامل ، به روی همه باز باشد تا همه ، بنا به استعداد خود بتواند از آن بهره مند گردند . ( ماده ۲۶، بند ۱- اعلامیه)
– آموزش و پرورش باید به طوری هدایت شود که شخصیت انسانی هر کس را به حد اکمل رشد آن برساند و احترام حقوق و آزادی های بشری را تقویت کند . آموزش و پرورش باید حسن تفاهم ، گذشت و احترام عقاید مخالف و دوستی بین تمام ملل و جمعیت های نژادی یا مذهبی و همچنین توسعه فعالیت های ملل متحد را در راه حفظ صلح ، تسهیل نماید . ( ماده ۲۶، بند ۲- اعلامیه)
– پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش فرزندان خود نسبت به دیگران اولویت دارند .( ماده ۲۶، بند ۳- اعلامیه)
– کشورها حق‌ هر کس‌ را به‌ آموزش‌ و پرورش‌ به‌ رسمیت‌ می‌شناسند.کشورها موافقت‌ دارند که‌ هدف‌ آموزش‌ و پرورش‌ باید نمو کامل‌ شخصیت‌ انسانی‌ و احساس‌ حیثیت‌ آن‌ و تقویت‌ احترام‌ حقوق‌ بشر و آزادی‌های‌ اساسی‌ باشد. علاوه‌ بر این‌ کشورهای‌ موافقت‌ دارند که‌ آموزش‌ و پرورش‌ باید کلیه‌ افراد را برای‌ ایفای‌ نقش‌ سودمند در یک‌ جامعه‌ آزاد آماده‌ سازد و موجبات‌ تفاهم‌ و تساهل‌ و دوستی‌ بین‌ کلیه‌ ملل‌ و کلیه‌ گروه های‌ نژادی‌ ـ قومی‌ یا مذهبی‌ را فراهم‌ آورد و توسعه‌ فعالیتهای‌ سازمان‌ ملل‌ متحد را به‌ منظور حفظ‌ صلح‌ تشویق‌ نماید. ( ماده۱۳،بند۱ – میثاق‌،‌اقتصادی‌ ـ اجتماعی‌ و فرهنگی‌)
– کشورها اذعان‌ دارند که‌ به‌ منظور استیفای‌ این‌ حق‌:
الف‌ ـ آموزش‌ و پرورش‌ ابتدایی‌ باید اجباری‌ باشد و رایگان‌ در دسترس‌ عموم‌ قرار گیرد.
ب‌ ـ آموزش‌ و پرورش‌ متوسطه‌ به‌ اشکال‌ مختلف‌ آن‌ از جمله‌ آموزش‌ و پرورش‌ فنی‌ و حرفه‌ای‌ متوسطه‌ باید تعمیم‌ یابد و به‌ کلیه‌ وسایل‌ مقتضی‌ بویژه‌ به‌ وسیله‌ معمول‌ کردن‌ تدریجی‌ آموزش‌ و پرورش‌ مجانی‌ در دسترس‌ عموم‌ قرار گیرد.
ج‌ ـ آموزش‌ و پرورش‌ عالی‌ باید به‌ کلیه‌ وسایل‌ مقتضی‌ بویژه‌ بوسیله‌ معمول‌ کردن‌ تدریجی‌ آموزش‌ و پرورش‌ مجانی‌ به‌ تساوی‌ کامل‌ براساس‌ استعداد هر کس‌ در دسترس‌ عموم‌ قرار گیرد.
د ـ آموزش‌ و پرورش‌ پایه‌ (اساسی‌) باید حتی‌الامکان‌ برای‌ کسانی‌ که‌ فاقدآموزش‌ و پرورش‌ ابتدائی‌ بوده‌ یا آنرا تکمیل‌ نکرده‌ باشند تشویق‌ و تشدید بشود.
ه‌ ـ توسعه‌ شبکه‌ مدارس‌ در کلیه‌ مدارج‌ باید فعالانه‌ دنبال‌ شود و نیز باید یک‌ ترتیب‌ کافی‌ اعطاء بورسها (هزینه‌ تحصیلی‌) برقرار گردد و شرایط‌ مادی‌ معلمان‌ باید پیوسته‌ بهبود یابد. ( ماده۱۳،بند۲ – میثاق‌،‌اقتصادی‌ ـ اجتماعی‌ و فرهنگی‌)
– هیچیک‌ از اجزای‌ این‌ ماده‌ نباید بنحوی‌ تفسیر گردد که‌ با آزادی‌ افراد و اشخاص‌ حقوقی‌ به‌ ایجاد و اداره‌ مؤسسات‌ آموزشی‌ اخلال‌ نماید مشروط‌ بر اینکه‌ اصول‌ مقرر در بند اول‌ این‌ ماده‌ رعایت‌ شود و تعلیماتی‌ که‌ در چنین‌ مؤسساتی‌ آموزش‌ داده‌ می‌شود با موازین‌ حداقل‌ که‌ ممکن‌ است‌ دولت‌ تجویز کرده‌ باشد مطابقت‌ کند. ( ماده۱۳،بند۴ – میثاق‌،‌اقتصادی‌ ـ اجتماعی‌ و فرهنگی‌)
– هر کشور که‌ در زمان‌ امضای‌این میثاق هنوز نتوانسته‌ است‌ در قلمرو اصلی‌ خود یا دیگر سرزمینهای‌ تحت‌ حاکمیت‌ خود آموزش‌ و پرورش‌ ابتدائی‌ اجباری‌ مجانی‌ تأمین‌ نماید متعهد می‌شود ظرف‌ مدت‌ دو سال‌ یک‌ طرح‌ تفصیلی‌ تدابیر لازم‌ برای‌ تحقق‌ بخشیدن‌ تدریجی‌ اجرای‌ کامل‌ اصل‌ آموزش‌ و پرورش‌ اجباری‌ مجانی‌ برای‌ عموم‌ در ظرف‌ مدت‌ چند سالی‌ که‌ در خود طرح‌ تصریح‌ بشود تنظیم‌ و تصویب‌ کند. ( ماده۱۴- میثاق‌،‌اقتصادی‌ ـ اجتماعی‌ و فرهنگی‌)
– دولتها تعهد مینمایند که برابری حقوق مردان و زنان در بهره مند شدن از تمام حقوق سیاسی و مدنی که در این میثاق بیان شده است، تضمین شود. (ماده ۳- میثاق حقوق مدنی و سیاسی )
کودک وحمایت خاص ازآموزش
که در این رابطه می توان گفت:
– کودکان باید از آموزش رایگان واجباری ،حداقل در مدارج ابتدایی بهره مند گردند وامکانات بـازی وتفریح ،تغذیه ،مسکن وخدمات پزشکی حمایت ومراقبت برخوردار گردند . ( اعلامیه ی جهانی حقوق بشر)
– کشورها به عملکرد مهم رسانه‌های گروهی واقف بوده و دسترسی کودک را به اطلاعات و مطالب از منابع گوناگون ملی و‌بین‌المللی خصوصاً مواردی که مربوط به اعتلای رفاه اجتماعی، معنوی یا اخلاقی و بهداشت جسمی و روحی وی می‌شود را تضمین می‌کنند. در این‌راستا، کشورها اقدامات ذیل را به عمل خواهند آورد:
‌الف) تشویق رسانه‌های گروهی به انتشار اطلاعات و مطالبی که برای کودک استفاده‌های اجتماعی و فرهنگی داشته و با روح ماده ۲۹ نیز مطابق است.
ب) تشویق همکاریهای بین‌المللی در جهت تولید، مبادله و انتشار این گونه اطلاعات و مطالب از منابع گوناگون فرهنگی، ملی و بین‌المللی.
ج) تشویق تولید و انتشار کتابهای کودکان.
‌د) تشویق رسانه‌های گروهی جهت توجه خاص به احتیاجات مربوط به آموزش زبان کودکانی که به گروه‌های اقلیت تعلق دارند یا مربی هستند.
ه ) تشویق توسعه خط مشی‌های مناسب در جهت حمایت از کودک در برابر اطلاعات و مطالبی که به سعادت وی آسیب می‌رساند با توجه به مفاد مواد۱۳ و ۱۸. ( ماده ۱۷ – کنوانسیون حقوق کودک)
– کشورها حق کودک را نسبت به آموزش و پرورش به رسمیت می‌شناسند و برای دستیابی تدریجی به این حق و بر اساس ایجاد‌فرصتهای مساوی، اقدامات ذیل را معمول خواهند داشت:
‌الف) اجباری و رایگان نمودن تحصیل ابتدایی برای همگان.
ب) تشویق توسعه اشکال مختلف آموزش متوسطه منجمله آموزش حرفه‌ای و کلی در دسترس قرار دادن این گونه آموزشها برای تمام کودکان و اتخاذ‌اقدامات لازم از قبیل ارائه آموزش و پرورش رایگان و دادن کمکهای مالی در صورت لزوم.
ج – در دسترس قرار دادن آموزش عالی برای همگان بر اساس توانایی‌ها و از هر طریق مناسب.
‌د – در دسترس قرار دادن اطلاعات و راهنمایی‌های آموزشی و حرفه‌ای برای تمام کودکان.
ه ) اتخاذ اقداماتی جهت تشویق حضور مرتب کودکان در مدارس و کاهش غیبت‌ها.
( ماده ۲۸ ،بند۱ – کنوانسیون حقوق کودک)
– کشورها تمام اقدامات لازم را جهت تضمین این که نظم و انضباط در مدارس مطابق با حفظ شئون انسانی کودکان بوده و مطابق‌با کنوانسیون حاضر باشد، به عمل خواهند آورد. ( ماده ۲۸،بند۲ – کنوانسیون حقوق کودک)
– کشورها همکاریهای بین‌المللی را در موضوعات مربوط به آموزش و پرورش خصوصاً در زمینه زدودن جهل و بیسوادی در‌سراسر جهان و تسهیل دسترسی به اطلاعات فنی و علمی و روش های مدرن آموزشی، تشویق و افزایش خواهند داد. در این ارتباط، به نیازهای‌کشورهای در حال رشد توجه خاصی خواهد شد. ( ماده ۲۸ ،بند۳ – کنوانسیون حقوق کودک)
– کشورها موافقت می‌نمایند که موارد ذیل باید جزء آموزش و پرورش کودکان باشد:
‌الف) پیشرفت کامل شخصیت، استعدادها و توانایی های ذهنی و جسمی کودکان.
ب) توسعه احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی و اصول مذکور در منشور سازمان ملل.
ج) توسعه احترام به والدین کودک، هویت فرهنگی، زبان و ارزشهای وی و ارزشهای ملی کشوری که در آن زندگی می‌کند، به موطن اصلی وی و به‌تمدنهای متفاوت با تمدن وی.
‌د) آماده نمودن کودک برای داشتن زندگی مسئولانه در جامعه‌ای آزاد و با روحیه‌ای (‌مملو) از تفاهم صلح، صبر، تساوی زن و مرد و دوستی بین تمام‌مردم، گروه‌های قومی، مذهبی و ملی و اشخاص دیگر.
ه) توسعه احترام نسبت به محیط طبیعی.
( ماده ۲۹،بند۱ – کنوانسیون حقوق کودک)
– از هیچ یک از بخشهای این ماده و ماده ۲۸ نباید چنان تعبیر شود که مداخله‌ای در آزادی افراد و ارگانها برای تأسیس و اداره مؤسسات آموزشی‌ای که‌همواره طبق اصول ذکر شده در پاراگراف ۱ ماده حاضر و با شرط ارائه آموزش مطابق با حداقل استاندارد ذکر شده توسط دولت ایجاد می‌شوند، تلقی‌شود. ( ماده ۲۹،بند۲ – کنوانسیون حقوق کودک)
– در کشورهایی که اقلیتهای قومی و مذهبی و یا اشخاص بومی زندگی می‌کنند، کودکی که متعلق به این اقلیت‌ها است باید به همراه سایر‌اعضای گروهش از حق برخورداری از فرهنگ خود و تعلیم و اعمال مذهب خود و یا زبان خود برخوردار باشد. ( ماده ۳۰ – کنوانسیون حقوق کودک)
– کشورها متعهد می‌شوند که‌ آزادی‌ والدین‌ یا سرپرست‌ قانونی‌ کودکان‌ را بر حسب‌ مورد در انتخاب‌ مدرسه‌ برای‌ کودکانش‌ سوای‌ مدارس‌ دولتی‌ محترم‌ بشمارند مشروط‌ بر اینکه‌ مدارس‌ مزبور با حداقل‌ موازین‌ (قواعد) آموزش‌ و پرورش‌ که‌ ممکن‌ است‌ دولت‌ تجویز یا تصویب‌ کرده‌ باشد مطابقت‌ کند و آموزش‌ و پرورش‌ مذهبی‌ و اخلاقی‌ کودکان‌ مطابق‌ معتقدات‌ شخصی‌ والدین‌ یا سرپرستان‌ آنان‌ تأمین‌ گردد. ( ماده۱۳،بند۳ – میثاق‌،‌اقتصادی‌ ـ اجتماعی‌ و فرهنگی‌)
– کشورها ، متعهد میگردند که آزادی والدین و سرپرستان قانونی را در مورد آموزش مذهبی و اخلاقی کودکانشان و مطابق با عقایدشان محترم شمارند. (ماده ۱۸،بند۴- میثاق حقوق مدنی و سیاسی )

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...