بارزترین نشانه عدم نگرش های یکسان نقض اولویت هایی است که به استناد گزارش های سالانه برنامه ریزی راهبردی، اعضای کمیته به موانع مختلف موجود اختصاص داده بودند و پیش تر به آن ها اشاره شد. یعنی علیرغم اینکه کارشناسان معتقد بودند موانع در سال های اخیر تغییر جایگاه یافته و نقش برخی نظیر مشکلات مالی کم رنگ تر شده است هنوز مدیران ارشد معتقدند که کمبود منابع مالی و نیروی انسانی مشکلات عمده را تشکیل می دهند. همچنان که برخی از واحدها نظیر مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی تاکید زیاد بر کمبود و نبود نیروی انسانی متخصص و آموزش دیده داشتند و خواستار تامین هر چه سریعتر منابع مورد نیاز بودند.
با نگاهی وسیع تر می توان دریافت که موانعی نظیر عدم هماهنگی درون بخشی خود به تنهایی می تواند در تمامی جوانب برنامه راهبردی تاثیر گذار باشد و توجیح کننده بسیاری از اختلاف نظر های موجود بین مدیران ارشد و کارشناسان در خصوص اثربخشی برنامه و حتی موانع اجرایی آن باشد. بنابراین ریاست محترم دانشگاه نیز در خصوص رفع موانع تحقق اهداف اظهار داشتند هماهنگی درون و برون بخشی واحدهای مختلف دانشگاهی در راستای هدفگذاری صحیح و نیز اجرای کارآمد برنامه راهبردی باید مورد توجه دست اندرکاران برنامه قرار گیرد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در عین حال ماتریس مقایسه هماهنگی ۱۴ واحد دانشگاه نیز در تایید نقطه نظرات موجود نشان داد که تنها حدود ۵۸ درصد حوزه های دانشگاهی با یکدیگر تعامل نزدیک داشته و هماهنگی آن ها مناسب می باشد. این در حالی است که هنوز در ۲۹ درصد حوزه ها عدم هماهنگی با سایر واحد های دانشگاهی وجود دارد. بنابر این کمیته راهبردی دانشگاه موظف خواهد بود با توجه به تاکید ریاست دانشگاه و در پی اولویت های موجود ، جهت هم راستا کردن هدف ها و اقدامات راهبردی واحدهای مختلف قدم برداشته و ماتریس هماهنگی حوزه های دانشگاهی را با تقویت ارتباطات و تعاملات، بهبود بخشد. همچنان که در تدوین برنامه راهبردی آموزش رشته تخصصی پوست در کشور نیز که مرکز تحقیقات پوست دانشگاه شهید بهشتی عهده دار آن بود، طی بحث های گروهی متمرکز و طولانی مدت، پس از شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها در سه حیطه آموزشی، پژوهشی و خدماتی ، نقش تاثیرگذار هماهنگی واحدهای مختلف دانشگاهی در موفقیت و اثربخشی برنامه راهبردی مورد تاکید قرار گرفت.
در عین حال تفکر حاکم بر سازمان می تواند در هماهنگی واحدهای ذیربط بسیار تاثیرگذار باشد، بنابراین در تدوین برنامه راهبردی مناسب و ضمانت اجرایی آن توسعه تفکر استراتژیک در سطح دانشگاه بسیار موثر واقع خواهد شد همچنان که طبیبی و همکاران نیز طی پژوهش خود آگاهی افراد درگیر در برنامه ریزی را نسبت به اصول پایه و راهکارها، الزامی دانسته و تصریح نمودند که عوامل دخیل در برنامه راهبردی تنها در سایه تفکر استراتژیک قابلیت اجرایی دارند (Tabibi، ۲۰۰۴).
در همین راستا کهن و همکاران طی بررسی باورهای شناختی مدیران دانشگاه های شمال شرق کشور در زمینه برنامه راهبردی اظهار داشتند با توجه به اینکه باورهای معرفت شناختی عامل تعین کننده در استقرار تفکر استراتژیک در نظام آموزش عالی ایران هستند، آموزش مدیران و برنامه ریزان می تواند زمینه را برای توسعه برنامه استراتژیک دانشگاه ها فراهم سازد چرا که تفکر منعطف، جامع نگر و ژرف را در آن ها فرهنگ سازی خواهد کرد (کهن، ۱۳۸۸). بدین ترتیب کمیته راهبردی دانشگاه نیز با آگاهی رسانی و اقدامات آموزشی لازم برای اعتلای فرهنگ سازمانی دانشگاه و استقرار تفکر منطقی در حوزه های دانشگاهی ، اثربخشی برنامه را ارتقا خواهد بخشید همچنانکه وفایی زاده نیز تفکر منطقی حاکم بر سازمان را عاملی معرفی می کند که به واسطه آن مدیران و کارکنان خود را موظف به رعایت استانداردهای از پیش تعیین شده دانسته و اجرای استراتژی ها را به جد پیگیر خواهند بود (وفایی، ۱۳۸۹)
بنابراین با توجه به اینکه حاکمیت تفکر منطقی بر سازمان، تامین منابع مالی و انسانی لازم برای برنامه ریزی ، ارزیابی مداوم و اصلاح راهبردها همگی در سایه نگرش ها و باورهای برنامه ریزان و مدیران انجام می پذیرد، مطالعه نگرش ها و رویکردهای موجود می تواند در تحلیل وضعیت استراتژیک سازمان بسیار کمک کننده باشد. لذا پژوهش حاضر نیز در راستای اهداف ۶-۴ به صورت کیفی نگرش های کارشناسان برنامه ریزی راهبردی و مدیران ارشد دانشگاه را در خصوص اثربخشی برنامه راهبردی مورد مطالعه قرار داده است تا با مقایسه نتایج حاصل، اختلاف دیدگاه گروه های مطالعه را بررسی نماید. در واقع یافته های مطالعه عدم همبستگی دیدگاه های مدیران و کارشناسان دانشگاه علوم پزشکی قزوین را در زمینه اثربخشی برنامه راهبردی نشان داد. در عین حال دیدگاه هر یک از گروه های مطالعه مورد بررسی قرار گرفت تا مشخص شود هر گروه، کدام یک از عوامل ۱۱ گانه ای که تیم تحقیق در حیطه اثربخشی برنامه تعریف کرده بودند را با اثربخشی آن مربوط تر معرفی کرده اند . نتایج تحلیل ها در دو مدل مفهومی ارائه شده است:
مدل اول نگرش کارشناسان برنامه ریزی راهبردی را نشان می دهد که بر اساس ضرایب همبستگی، اولویت های تاثیرگذاری هر یک از ۱۱عامل مذکور مشخص شده است. کارشناسان برنامه به ترتیب نگرش مثبت به برنامه راهبردی(K)، بازخور نتایج فعالیت های راهبردی به مدیران ارشد (F) و میزان تبعیت اهداف از سیاست های کلان دانشگاه (E) را سه عامل مهم و تاثیرگذار در اثربخشی برنامه راهبردی دانستند و موثر بودن برنامه در قرآیند تصمیم گیری (B) را به عنوان کم تاثیرترین عامل شناسایی شد.
ادامه توضیحات مدل اول

در حالیکه مطابق مدل مفهومی دوم که نظرات مدیران ارشد دانشگاه را در خصوص اثربخشی برنامه راهبردی نشان می دهد تاثیر برنامه راهبردی بر ارتقای کارایی واحد (H)، آشنایی با SWOT جهت تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها (J) و میزان آشنایی و تعهد نسبت به برنامه راهبردی سه عامل مهم و تاثیرگذار بر اثربخشی برنامه شناخته شدند. در عین حال میزان تبعیت اهداف از سیاست های کلان دانشگاه (E) که از اولویت های اول کارشناسان برنامه ریزی معرفی شده بود، مدیران ارشد دانشگاه در آخرین اولویت قرار دادند و همبستگی آن را با اثربخشی برنامه بسیار ضعیف دانستند. در نهایت جدولی که پس از مدل های مفهومی ارائه شده است اختلاف بین اولویت های دو گروه مطالعه را به خوبی نشان می دهد.
ادامه توضیحات مدل ۲


توضیحات جدول بالا
بنابراین همان طور که پیش تر در خصوص موانع تحقق اهداف راهبردی دانشگاه مشاهده شد، در زمینه عوامل تاثیرگذار بر اثربخشی برنامه راهبردی نیز نگرش مدیران دانشگاه با اعضای کمیته راهبردی هم خوانی ندارد. این در حالی است که تاکید صاحب نظران و محققان برای اجرای برنامه راهبردی نگرش و دیدگاه های افرادی است که در آن مشارکت دارند. همچنانکه مهی پاک و کهن در تحقیقات خود نگرش مدیران ارشد را در طراحی و اجرای برنامه راهبردی بسیار کلیدی قلمداد کرده اند. از طرفی فیشانی اظهار داشته است که نگرش مثبت به کاربرد برنامه راهبردی بقای سازمان را تضمین کرده و مخاطرات تصمیم گیری را کاهش می دهد( مهی پاک ۱۳۷۸). بنابر این دانشگاه علوم پزشکی قزوین که در تدوین و پیشبرد اهداف راهبردی خود تا حدود زیادی موفق عمل کرده است جهت سازماندهی بهتر فعالیت های راهبردی خود باید مرتبا برنامه راهبردی را مورد ارزیابی قرار دهد تا مدیریت استراتژیک را بتواند به بهترین نحو در سطح دانشگاه پیاده نماید. همچنان که Gordon نیز برنامه راهبردی را عامل اصلی زمان بندی و سازماندهی فعالیت ها و ارتقای کیفیت خدمات می داند (Gordon، ۲۰۰۰).
از طرفی دانشگاه علوم پزشکی قزوین با در نظر گرفتن قانون برنامه پنجم توسعه، سند چشم انداز ایران ۱۴۰۴، نقشه جامع علمی کشور و نقشه جامع علمی سلامت، نقشه جامع علمی خود را برای ۱۴۰۴- ۱۳۹۰ با چشم انداز ” تربیت برترین دانش آموختگان و دستیابی به بالاترین حد شاخص های سلامت و داشتن سهم مناسب در تولید و توسعه علم، فناوری و نوآوری در کشور تا سال ۱۴۰۴” تدوین نموده است که در آن اصلاح مسیر برنامه ریزی راهبردی در راستای اهداف نقشه جامع علمی سلامت برای تداوم فعالیت ها در مسیر نیل به اهداف را ضروری می داند. بنابراین بازبینی برنامه بر اساس نقشه جامع علمی دانشگاه و ارزیابی مداوم آن در راستای رسالت و چشم انداز مورد نظر اولویت بندی، هدف گزاری و تصمیم گیری را در راستای بهبود فرآیندهای راهبردی به بهترین نحو هدایت خواهد کرد.
بنجامین و کارول نیز در همین راستا و پس از انجام تحلیل های استراتژیک در دانشگاه کالیفرنیا، بازبینی رسالت دانشگاه را در پاسخگویی بهتر به نیازهای متغیر و نامحدود جمعیت مهم ترین عامل موفقیت برنامه راهبردی دانشگاه معرفی کردند (Benjamin1، ۱۹۹۸). این در حالی است که سیمون و پل در مطالعه دانشگاه دیسکانس مادیسون ، لوینسون و همکارانش نیز بازبینی چشم انداز و رسالت موجود و شفاف سازی آن ها را ولو با کمک مشاورین خارج از سازمان بهترین رویکرد عنوان می کنند ( Namara، ۲۰۰۰).
بنابراین بازبینی مولفه های اصلی و ابزارهای برنامه ریزی راهبردی می تواند نقش مهمی در ارتقای اثربخشی برنامه داشته باشد. همچنان که توحیدی نیز با مطالعه اثربخشی و کارایی مترهای مختلف برنامه راهبردی روش هایی نظیر کارت امتیازی متوازن (BSC) را مناسب معرفی کرده است (Tohidi، ۲۰۱۰).
مطلب از مقاله غفاری
در عین حال با توجه به اینکه قلی زاده در ارزیابی استراتژی های وظیفه ای دانشگاه علوم پزشکی قزوین نشان داد که استراتژیهای کلان واستراتژیهای وظیفهای دانشگاه، هم در راستای ارتقاءکیفی منابع و هم در راستای ارتقاء کیفی وکمی خدمات آموزشی و بهداشتی عملکرد موفقیداشته است(قلی زاده، ۱۳۸۸) کمیته راهبردی باید با استقرار تفکر استراتژیک در دانشگاه و نزدیک تر کردن استراتژی های کلان و و ظیفه ای به ارتقا کلیه کارکردهای دانشگاه بپردازد و از طریق آموزش و توانمند سازی دست اندرکاران برنامه راهبردی، دانش راهبردی در سطح دانشگاه را مدیریت نموده و با یکسان سازی هرچه بیشتر دیدگاه های مدیران ارشد و کارشناسان ضمانت اجرای استراتژی ها و ارتقای اثربخشی برنامه را به عهده بگیرد.
۵-۲ نتیجه گیری
به طور کلی روند پیشرفت برنامه راهبردی طی سال های (۸۹-۸۶) در ۱۰ حوزه از حوزه های ۱۴ گانه دانشگاه صعودی بوده و میزان دستیابی کامل به اهداف راهبردی در آن ها ارتقا یافته و در اغلب واحدها بیش از نیمی از اهداف، ۱۰۰درصد وصول شده اند. سیر دستیابی به اهداف راهبردی ۴ حوزه دیگر نیز در سال های مورد مطالعه منظم نبوده و با نوسان های قابل توجهی طی سال های مختلف روبرو بوده اند. بررسی میانگین دستیابی به اهداف در ۱۴ حوزه دانشگاه نشان داد که تا سال ۸۸ سیر تحقق بیش از نیمی از اهداف راهبردی تدوین شده صعودی بوده و میزان عدم دستیابی به اهداف کاهش داده شده است، در حالی که سال ۸۹ علاوه بر کاهش میانگین تحقق کامل اهداف از پیش تعیین شده، میانگین تاخیر در حصول اهداف نیز به طور قابل توجهی افزایش یافته است. از طرفی با توجه به بررسی های مربوط به الویت بندی موانع تحقق اهداف، هدفگذاری در راستای ارتقای وضعیت استراتژیک دانشگاه باید بر اساس اولویت های موجود انجام گیرد. از طرفی با توجه به متوافر بودن دیدگاه های مدیران و کارشناسان برنامه در خصوص اثربخشی آن بازبینی مولفه های اصلی برنامه راهبردی، تلاش در راستای استقرار تفکر استراتژیک، آموزش و توانمند سازی افراد و مدیریت دانش راهبردی در سطح دانشگاه، به یکسان سازی دیدگاه های موجود کمک خواهد کرد تا ضمانت اجرای برنامه و ارتقای اثربخشی آن را به همراه داشته باشد.
مطلب اضافه شود
پیشنهاد های عملی

– بازنگری مداوم برنامه راهبردی، بازخور نتایج به واحدهای ذیربط و پیگیری اصلاحات
– بازنگری و تطبیق برنامه راهبردی دانشگاه با قانون پنجم توسعه
– استفاده از رویکرد های مدیریتی جدید نظیر مدیریت دانش جهت همسان سازی رویکردها و نگرش های موجود به برنامه راهبردی
– ظرفیت سازی در دانشگاه و ارتقای مهارت های برنامه ریزی
– طراحی سیستماتیک جلسات کمیته راهبردی و ارزشیابی دانشگاه جهت تعامل هرچه بیشتر بیشتر دست اندرکاران برنامه ریزی
– برگزاری دوره های آموزشی هدف نویسی و آشنایی با برنامه راهبردی
پیشنهاد برای پژوهش های آتی

    • بررسی مدل های برنامه ریزی راهبردی مناسب برای موسسات آموزشی نظیر دانشگاه
    • بررسی آگاهی و مهارت های مدیران عالی دانشگاه در زمینه برنامه ریزی راهبردی
    • بررسی میزان آشنایی و مهارت های کارکنان واحد های دانشگاهی در زمینه برنامه ریزی راهبردی
    • انجام مطالعات مربوط به نیازسنجی آموزشی کارکنان جهت مشارکت در فرایند برنامه ریزی راهبردی
    • بررسی الگوهای مختلف توانمندسازی مدیران و کارکنان
    • بررسی رابطه سبک های مدیریتی با اثربخشی برنامه راهبردی

فهرست منابع
REFERENCES
فهرست منابع فارسی

    • آقایی فیشانی ت. بررسی عوامل موثر بر برنامه استراتژیک صنایع تهویه مطبوع. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران ۱۳۷۰
    • آصف زاده س، حسینی م. نگاهی به برنامه راهبردی دانشگاه علوم پزشکی قزوین در سال ۱۳۸۶٫ مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی قزوین، سال دوازدهم، شماره ۳، پاییز ۱۳۸۷
    • آصف زاده س، حسینی م. برنامه راهبردی دانشگاه علوم پزشکی قزوین .دبیرخانه کمیته راهبری و ارزشیابی برنامه راهبردی دانشگاه، ۱۳۸۷، جلد دوم
    • آصف زاده س، حسینی م. برنامه راهبردی دانشگاه علوم پزشکی قزوین .دبیرخانه کمیته راهبری و ارزشیابی برنامه راهبردی دانشگاه، ۱۳۸۸، جلد سوم
    • آصف زاده س، حسینی م. برنامه راهبردی دانشگاه علوم پزشکی قزوین .دبیرخانه کمیته راهبری و ارزشیابی برنامه راهبردی دانشگاه، ۱۳۸۸، جلد چهارم
    • آصف زاده س، رضاپور ع. برنامه ریزی بهداشت و درمان. دانشگاه علوم پزشکی قزوین و حدیث امروز. چاپ دوم . پاییز ۱۳۸۷٫
    • ایران نژاد پاریزی م، ساسان گهر پ. سازمان و مدیریت از تئوری تا عمل .موسسه بانکداری ایران،بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، تهران.پاپ دوم ۱۳۷۳
  • برایسون جان ام. برنامه ریزی استراتژیک برای سازمان های دولتی و غیر انتفاعی.ترجمه منوریان ع.مرکز آموزش مدیریت دولتی چاپ اول ۱۳۸۲
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...