میسرا وکاستیو[۶۷] (۲۰۰۴) خاطر نشان ساختند که دانشجویان در مقاطعی از هر نیمسال تحصیلی، مثل امتحان و در هنگام رقابت با دوستان خود برای دستیابی به نمرات بالاتر ، استرس بیشتری را گزارش می‌کنند.

فشردگی دوره های تحصیلی

د‏ر جامعه پر شتاب امروزی بیشتر افراد ‏می‌خواهند که از حداقل زمان، حداکثر استفاده ‏را ببرند. پیامد و نتیجه چنین شتابی ممکن است که همراه با دستیابی به اهداف متعددی باشد، لیکن فرد از روند رسیدن به چنین اهدافی لذتی نبرد. دوره های تحصیلی فشرده، دوره هایی هستند که طاقت فرسا بوده و بایستی درسی را در طول آن دوره بتوان به خوبی به پایان رساند. انتظارات فراغت از تحصیل درکمترین زمان، ممکن است به گونه‌ای باشدکه دانشجویان دوره های تحصیلی فشرده‌ای را تحمل کنند و از لحاظ جسمانی، روانی، اجتماعی و آموزشی در تنگنا قرار گیرند. آنان ممکن است دچار بیماری‌های جسمانی یا اختلالات هیجانی شوند (گرین برگ.۱۹۹۰‏).

رقابت

امروز در جهانی زیست می‌کنیم که بر پیشرفت و توانایی برای موفقیت در زمینه‌های مختلف زندگی تأکید می‌شود. چنین پیشرفتی جزء از راه کار و تلاش جدی و خستگی ناپذیر به دست نمی‌آید. در هر حال موفقیت و پیشرفت در ابعاد مختلف زندگی با رقابت با دیگران همراه است. موفقیت در فعالیت‌ها و تلاش‌ها باعث رشد عزت نفس می‌شود و شکست موجب بیماری و ناامیدی و حرمان می‌گردد. روانشناسان اظهار می‌دارند که رقابت منبعی از اضطراب و افسردگی به شمار می‌آید. آنان در این زمینه به اضطراب پیشرفت اشاره می‌کنند. اضطرابی که به دنبال ترس از شکست همه جانبه در فرد به وجود می‌آید.

در تحقیقی ۲۵ ‏دانشجوی دانشکده حقوق دانشگاه پنسلوانیا که۸۰ درصد ‏آنان دانشجوی سال اول بودند مورد بررسی قرارگرفتند. آنان خود را نیازمند به خدمات مشاوره‌ای معرفی کردند و عنوان ‌داشتند که سطح بالایی از استرس را تجربه کرده و دارای اضطراب و افسردگی هستند. همه این دانشجویان در دوره دبیرستان، دانش‌آموزانی ممتاز بودند لیکن در دانشگاه نسبت بالائی از دانشجویان مشروطی و دچار افت تحصیلی را در بر می‌گرفتند. اینان به هنگام ورود به دانشکده حقوق خود را در رقابت با کسانی ‌یافتند که بهتر و یا حتی باهوشتر از آنان بودند. پذیرش چنین موضوعی برای آنان مشکل بودکه به عنوان افرادی در حد متوسط پذیرفته شوند و عملکردشان در حد متوسط از میان گروهی از افراد سرآمد ارزیابی گردد. در نتیجه چنین حالتی به کاهش عزت نفس در این افراد انجامید و آنان را به اجتناب از موقعیتهای تهدید کننده رهنمون کرد (دابسن،۱۹۸۲).

کمرویی

از آنجا که ورود به دانشگاه تجربه جدیدی به حساب می‌آید افراد و محیط اطراف نیز اموری تازه و جدید بنظر می‌رسند. پس دور از انتظار نیست که بسیاری از دانشجویان احساس ‌کم‌رویی و خجالت نمایند. ‌کم‌رویی عامل فشارزای مهمی برای برخی از دانشجویان دانشگاه قلمداد می‌شود. فرد خجالتی از برخورد با افراد ترس دارد و بیشتر مردم گریز است، بویژه هنگامی که با افرادی که از لحاظ عاطفی یا هیجانی (همچون غریبه‌ها، صاحبان قدرت و اعضای جنسی مخالف) تهدید کننده محسوب می‌شوند برخورد نمایند. ‌کم‌رویی را می‌توان یک معلولیت روانی قلمداد کرد. گاهی اوقات شکلی شدیدتر از معلولیتهای جسمانی یافته و آثار مخرب و زیانباری می‌تواند درپی‌داشته باشد.‌کم‌رویی ممکن است باعث شودکه فرد قادر به برقراری ارتباط با افراد ناآشنا نداشته باشد و نتواندکه با آن دوست شود و به طور بالقوه از تجربیات مفید و خوشایند لذت ببرد.

دانشجوی خجالتی در بیان خواسته و تمنیات قلبی خود ناتوان بوده و نمی‌تواند عقاید و ارزش‌های خود را ابراز نماید و بدین سان باعث می‌شود که ار‌زشیابی‌های مثبت دیگران، از اوکاهش یابد. احساسات منفی دیگری همچون افسردگی، اضطراب و تنهایی به طوری با نوعی ‌کم‌رویی همراه می‌شوند. دانشجویان دانشگاه ممکن است استرسی را تجربه کنندکه ناشی ازکمروئی آنان در برخورد با اساتید، مدیریت دانشگاه، جنس مخالف یا حتی دانشجویان دیگر باشد، و چنین استرسی ممکن است در کلاس درس، سلف سرویس(غذا خوری) یا حتی در اتاقهای خوابگاه تجربه شود. به هر حال ‌کم‌رویی حالتی ناخوشایند و نامطلوب است و بایستی با به کارگیری راهبردهای مقابله مفید تأثیر آن را خنثی کرد.

مشکلات مالی، حمایت والدین

انسان در هر مرحله از زندگی خود در معرض حوادث و ناملایمات گوناگون قرار می‌گیرد. چندین تحقیق به نقش فشارزاهای اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی و تأثیرآن بر علایم جسمانی و روانی ‌در کودکان ، نوجوانان و جوانان پرداختند (مک لوید[۶۸] ،۱۹۸۹). حمایت اجتماعی بنظر می‌‌رسد که نقش مهمی در ارتباط بین استرس و بهداشت روانی و جسمانی بازی کند. تحقیقات نشان ‌می‌دهد که حمایت اجتماعی با چگونگی اثرات استرس ارتباط دارد. الدر وکاسپی[۶۹] (۱۹۸۵) متوجه شدندکه پدرانی که از درآمد پایین رنج می‌برند به طور معنی‌داری تحریک پذیرتر و انفجاری‌تر هستند. تحقیقات نشان ‌می‌دهد که فشارهای اقتصادی و خانوادگی میزان پریشانی حالی را در هر دو گروه زن و مرد افزایش می‌دهد. دیگر اینکه حمایت پدرانه و مادرانه اضطراب و پریشان حالی را در هر دو گروه دختر و پسر کاهش می‌دهد. پژوهش‌هایی که در بررسی اثرات حمایت اجتماعی بر بهداشت روانی و جسمانی کودکان و نوجوانان پرداخته‌اند، شواهد محکمی دال بر همبستگی مستقیم، بین حمایت و بهداشت ارائه می‌دهند (کامپوس[۷۰]،۱۹۸۷‏). تحقیقات انجام شده همچنین نشان ‌می‌دهد که فشار اقتصادی با حمایت والدین برای دختران کاهش می‌یابد، لیکن برای پسران چنین نیست. نتایج نشان می‌دهد که فشار اقتصادی میزان تنهایی و افسردگی، بزهکاری و اعتیاد به مواد مخدر را در هر دو جنس افزایش دهد. فشار اقتصادی با کاهش حمایت والدین از دختران همراه است و استرس ایجاد شده در حمایت مادری برای دختران و پسران تأثیری ندارد. همچنین مشخص شده که حمایت هر دو والد(پدر و مادر) افسردگی را در هر دو جنس کاهش می‌دهد. به هر حال تحقیقات نشان می‌دهد بین موقعیتهای فشارزای اقتصادی و ناسازگاری در نوجوانان و جوانان همبستگی وجود دارد. ‏

یافتن دوست جدید

از د‏ست ‏دادن دوستان قدیمی و انتخاب دوستان جدید غالباً رویداها‏ی فشارزا در زندگی دانشجویان محسوب می‌شود. فرد چنین پرسشهایی را ممکن است از خود بپرسد :

ـ آیا افراد دیگر مرا دوست خواهند داشت؟

ـ آیا می‌توانم کسی بیابم که علایقی همانند خودم داشته باشد؟

ـ آیا افراد حاضرندکه با من قرار ملاقات بگذارند؟

معمولاً در برخورد با دوستان قدیمی می‌توان بدون دغدغه خاطر احساسات و افکار خود را با آنان در میان گذاشت حال آنکه دوستان جدید مستلزم یک دوره آزمایش و امتحان است که مشخص گردد تا چه حد می‌توان احساسات و افکار درونی خود ‏را با آنان در میان گذاشت. به هر حال یافتن دوستان جدید عاملی است که در روابط بین فردی نقش فشارزا دارد. با این حال عضویت در باشگاه های، شرکت در مراسم دوستانه، حضور در ‌مهمانی‌ها و همکاری با دانشجویان دیگر از جمله عواملی است که در رشد سلامتی و بهداشت روانی دانشجویان نقش بسزایی دارد.

سنجش فشارزاهای روانی ـ اجتماعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...