۲-۱۹-۲تحقیقات انجام شده در داخل کشور

دکتر ویدا مجتهد زاده و مریم طارمی (بهار۸۵) مدل سه عاملی فاما و فرنچ را جهت پیش‌بینی بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران مورد آزمون قرار دادند. آن ها برای این تحقیق سه فرضیه طراحی کردند که با بهره گرفتن از مدل رگرسیون سری زمانی چند متغیره ارائه شده توسط فاما و فرنچ آزمون می شد. نتایج آزمون فرضیه‌ها رابطه مثبت بین صرف ریسک و میانگین بازده سهام را نشان می‌داد. همچنین میانگین بازده سهام با نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار رابطه معکوس داشته است که در شرکت‌های کوچک این رابطه قویتر و در شرکت‌های بزرگ ضعیف تر بوده است.

آقابیگی (۱۳۸۵) دریافت که مدل سه عاملی فاما و فرنچ نرخ بازده را بهتر از مدل تک عاملی(CAPM) تفسیر می‌کند.

مژگان رباط میل(۱۳۸۶) در مقاله ای در رابطه با مقایسه عملکرد مدل قیمت گذاری سرمایه ای با مدل سه عاملی فاما و فرنچ در پیش‌بینی بازده مورد انتظار بورس تهران را مورد بررسی قرار داد. وی در این راستا سه فرضیه طراحی کرد و به منظور آزمون فرضیه‌ها، بازده مورد انتظار از طریق رگرسیون های دو مدل به صورت ماهیانه طی دوره ۸۰ تا ۸۴ برای ۷۹ شرکت محاسبه شد سپس با بازده واقعی طی دو دوره بلند مدت و کوتاه مدت همچنین در سطح صنایع با بهره گرفتن از آزمون Tو همبستگی پیرسون مقایسه گردید و ‌به این نتیجه رسید که تغییرات میانگین بازده های پیش‌بینی شده نسبت به میانگین بازده های واقعی در مدل CAPM کمتر است و در کوتاه مدت عملکرد مدل سه عامله فاما و فرنچ اندکی بهتر از مدل CAPM می‌باشد.

در تحقیق مکارم ( ۱۳۸۶) رابطه اندازه شرکت، با بازده سهام منفی و رابطه نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام با بازده سهام مثبت بود .

احمدپور و رحمانی (۱۳۸۶) نیز به بررسی تأثیر اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار بر بازده سهام پرداخته‌اند. ایشان ‌به این نتیجه رسیدند که اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام نیز به طورمعنی داری روی بازده پرتفوی سهام مرتب شده بر اساس این دو عامل تأثیرگذار می‌باشند. همچنین ایشان دریافتند که مدل سه عاملی، بازده سهام را بهتر از مدل تک عاملی بازار توضیح می‌دهد. از طرف دیگر بر اساس یافته های تحقیق ایشان، عموماً نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام نسبت به عامل اندازه از قدرت توضیحی بیشتری برخوردار است.

سید علیرضا موسوی‌، مهنوش قایدی ‌(پاییز۸۶) تاثیر اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به‌ ارزش بازار سهام عادی برروی بازده‌ سهام و سودآوری شرکت‌های فعال در صنعت خودروسازی و قطعه‌سازی پذیرفته‌ شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قراردادند. نتایجشان در خصوص نوع رابطه بین متغیرها مشاهده شد که رابطه بین اندازه به عنوان متغیر مستقل و بازده و سودآوری به عنوان‌ متغیرهای وابسته همواره مستقیم بوده است ولی رابطه بین نسبت به عنوان متغیر مستقل و بازده و سودآوری به‌ عنوان متغیرهای وابسته همواره معکوس بوده است که با نتایج تحقیقات فاما و فرنچ (۱۹۹۵) باربر(۱۹۹۷)، گاتچف (۱۹۹۹)، پوراس(۱۹۹۸)، بیلدیگ (۲۰۰۰)، باری (۱۹۹۹) مطابقت دارد.

مهدی اسکندری و غلام رضا اسلامی بیدگلی، علی محمد کیمیاگری (آبان ۸۷) به بررسی رابطه ریسک و بازده بر مبنای مدل سه عاملی فاما و فرنچ در بورس تهران پرداختند و توانایی این مدل را با در تبیین بازدهی سهام با مدل تک عاملی CAPM مقایسه کردند. نتایج پژوهش شان نشان می‌دهد که تغییرات بازده سهام در بورس تهران به وسیله سه متغیر بازده اضافی بازار نسبت به نرخ بازده بدون ریسک، اندازه و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار در حد قابل قبولی (به طور متوسط ۶۰%) تبیین می‌شود. با توجه به نتایج به دست آمده آن ها، از دید کلی مدل سه عاملی فاما و فرنچ در بازار ایران تأیید می‌شود ولی در بررسی جزئیات مواردی برخلاف یافته های فاما و فرنچ در بازارکشورهای توسعه یافته بخصوص بازار امریکا مشاهده کردند که عبارت بودند از: ۱) اندازه و بازده در بازار سرمایه ایران رابطه مستقیم با هم دارند و این برخلاف یافته های فاما و فرنچ است ۲) نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار در بازارهای توسعه یافته قدرت بالایی در تبیین بازدهی دارد، ولی یافته های خودشان نشان داد که این متغیر در بازار سرمایه ایران نقش ضعیف‌تری در تبیین بازدهی ایفاء می‌کند.

رضا تهرانی، میثم بلگوریان و احمد ‌نبی زاده (زمستان ۸۷) در تحقیقی تاثیر چولگی و کشیدگی در توصیف بازده سهام را با بهره گرفتن از مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه ای و رابطه ی بازده ‌و ریسک سیستماتیک را بررسی نمودند. آن ها دوره زمانی تحقیق را به دو دوره صعودی و دو دوره نزولی تقسیم نمودند. رابطه مورد نظر در هریک از این دوره ها به تفکیک مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیقشان نشان داد که ریسک سیستماتیک و چولگی نقش مهمی در توصیف بازده سهام در هر دو دوره ایفا می‌نمایند؛ این در حالیست که در دوره صعودی کشیدگی با بازده رابطه معناداری دارد ولی در دوره نزولی هیچ رابطه معنی داری بین کشیدگی و بازده وجود ندارد.

دکتر امید پورحیدری ومهدی شهبازی (۸۷) به بررسی ارتباط بین بازده بازار، اندازه شرکت و نسبت ارزش‌ دفتری به ارزش بازار سهام یا بازده شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال‌های ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۳ پرداختند. نتایج تحقیق شان بیانگر رابطه معنادار بین بازده بازار و بازده سهام‌ شرکت بود. در فرضیه دوم تحقیقشان ارتباط بین اندازه شرکت و بازده سهام شرکت مورد بررسی قرار گرفت که در سطح اطمینان ۹۵ درصد فرضیه عدم ارتباط بین اندازه‌ شرکت و بازده سهام شرکت تأیید نگردید. عامل اندازه از رابطه مستقیمی با بازده‌ سهام شرکت برخوردار بود. در فرضیه سوم تحقیقشان رابطه معنادار بین نسبت ارزش‌ دفتری به ارزش بازار و بازده سهام شرکت تأیید شد. نتایج تحقیقشان نشان داد که قدرت توضیح‌دهندگی‌ عامل‌ BE/ME به نسبت عامل اندازه و بازده بازار بیشتر است. همچنین، شرکت‌های با اندازه بزرگتر و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار پایینتر، بازده بیشتری داشتند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...