پایان نامه -تحقیق-مقاله – مراحل درماندگی مالی – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
عدم صلاحیت مدیریت، کاهش سودآوری تحمیل بدهی سنگین میتواند تفسیر روشنی از احتمال بحران مالی بر مبنای یک تئوری باشد. به هر حال اگر شخصی جهت جلوگیری از بحران مالی و اضمحلال شرکتها کوشش کند، ضروری است دلایل اساسی اضمحلال شرکتها را شناسایی کند. بررسی ادبیات بحران مالی شرکتها موضوعاتی را روشن کردهاست:
اول- فقدان یک تئوری اساسی
دوم- فقدان مبانی در انتخاب نسبتها
مبانی نسبتهای پیشبینی مشکل است و در نسبتهای حسابداری انتخابی اختلافنظر وجود دارد.
۲-۱-۴ تئوری جدید ورشکستگی
تئوری ورشکستگی یعنی شکستی در شرکت اتفاق افتاده که به دلیل نبودن کنترل توسط یک و یا گروهی از ذی نفعان بوده است.
صاحبان سهام، طلبکاران، مدیران، کارکنان، مشتریان، فروشندگان و نمایندگان دولت از جمله عوامل ورشکستگی تلقی میشوند، نبودن کنترل در شرکت مدرکی علیه شرکت است که احتمالاً هر ذینفعی میتواند مدعی آن باشد.
مراحل درماندگی مالی
بدیهی است که اگر شرکت دچار بحران مالی گردد ، نمیتواند تا ابد در این حالت به تداوم فعالیت، ادامه دهد. زمانی فرا خواهد رسید که شرکت با درماندگی مالی روبرو می شود، یعنی وضعیتی که در آن وجوه نقد موجود برای پرداخت به عرضهکنندگان، کارکنان، و اعتباردهندگان کافی نیست.
نیوتن[۲۰] (۱۹۹۸) مراحل نامطلوب شدن وضع مالی شرکت را به دوره های نهفتگی، کسری وجه نقد، نبود قدرت پرداخت دیون مالی یا تجاری، نبود قدرت پرداخت دیون کامل ودرنهایت ورشکستگی تقسیم کرد (شکل شماره۱-۲) گرچه اغلب ورشکستگیها ازاین مراحل پیروی میکنند، اما برخی شرکتها ممکن است بدون طی همه مراحل به ورشکستگی کامل برسند. وضعیت واحد تجاری به طورناگهانی وغیرمنتظره منجر به ورشکستگی نمی شود. درمرحله نهفتگی ممکن است یک یا چند وضعیت نامطلوب به طور پنهانی برای واحد تجاری وجود داشته باشد بدون اینکه فوراً قابل شناسایی باشد. مثلاً تغییر درتقاضای تولید، استمرارافزایش در هزینه های سربار، منسوخ شدن روش های تولید و… ازاین عوامل هستند.
اغلب در دوره نهفتگی است که زیان اقتصادی رخ میدهد وبازده دارائیها سقوط میکند. بهترین وضع برای شرکت این است که مشکل درهمین مرحله کشف شود. مسئله دوم اینکه راه حلهای آسانتری که در این مرحله موثراست درمراحل بعد پاسخگو نخواهد بود و نکته سوم، اعتماد عمومی دستخوش تزلزل نخواهد شد اگر مشکل درهمین مرحله کشف و رفع شود. برطرف ساختن مشکل درمراحل بعدی باعث کاهش اعتماد عمومی به شرکت می شود و در نتیجه دسترسی به وجوه دشوارتر میگردد و شاید شرکت ناچار به رد پروژه های سودآور شود. مرحله کسری نقد وقتی شروع می شود که یک واحد تجاری برای ایفای تعهدات جاری یا نیاز فوری، دسترسی به وجه نقد نداشته باشد گرچه چند برابرنیازش ممکن است دارائیهای فیزیکی داشته وسابقه سودآوری کافی نیز داشته باشد. مسئله اینجا است که دارائیها به قدر کافی قابل نقد شدن نیستند وسرمایه حبس شده است. در مرحله نبود قدرت پرداخت دیون مالی یا تجاری، شرکت هنوز قادربه تحصیل وجه کافی از کانالهای مصرف هست. مدیریت ابزارهای مناسب دارد؛ مثلاً استفاده ازافراد حرفه ای مالی یاتجاری، کمیته اعتباردهنده وتجدید ساختار درتکنیکهای تامین مالی و … ازطریق این روشها هنوز هم می توان مشکل را در این مرحله شناسایی و برطرف کرد. درمرحله نبود قدرت پرداخت دیون کامل است که دیگر شرکت روبه نابودی رفته است. کل بدهیها از ارزش دارائیهای شرکت فزونی دارد وشرکت دیگر نمی تواند از ورشکستگی کامل خود اجتناب کند(حاجیها،۶۴:۱۳۸۴).
شکل شماره(۲-۳-۱) : مراحل ورشکستگی
علائم اولین مرحله از درماندگی مالی، شامل منفی شدن خالص جریانات نقدی عملیاتی و وقوع زیان و همچنین کاهش ارزش بازار سهام شرکت میباشد.
از آنجا که در تئوریهای اقتصادی، ارزش شرکت مبتنی بر ارزش فعلی جریانهای نقدی آتی آن است و از سود به عنوان جانشین جریانهای نقدی استفاده می شود، پیش بینی سود از اهمیت ویژهای برخوردار میگردد. بر این اساس یکی از اهداف گزارشگری مالی کمک به سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان برای پیش بینی جریانهای نقدی آتی است. همچنین کمیته تدوین استانداردهای حسابداری ایران در بخش مفاهیم نظری گزارشگری مالی بیان نموده است که: «اتخاذ تصمیمات اقتصادی توسط استفادهکنندگان صورتهای مالی، مستلزم ارزیابی واحد تجاری جهت ایجاد وجه نقد و قطعیت ایجاد آن است…، ارزیابی توان ایجاد وجه نقد از طریق تمرکز بر وضعیت مالی، عملکرد مالی وجریانهای نقدی واحد تجاری و استفاده از آن ها در پیش بینی جریانهای نقدی مورد انتظار و سنجش انعطافپذیری مالی، تسهیل میگردد» (Auditing Organization, 2002).
پیشبینی جریانهای نقدی و تغییرات آن به عنوان یک رویداد اقتصادی، از دیرباز مورد توجه پژوهشگران، سرمایهگذاران، مدیران، تحلیلگران مالی و اعتباردهندگان بوده است. این توجه ناشی از استفاده از جریانهای نقد در مدلهای ارزشیابی سهام، ارزیابی توان پرداخت (سود سهام، بهره و سایر تعهدات ) ، ارزیابی ریسک، ارزیابی عملکرد واحد اقتصادی و مباشرت مدیریت، ارزیابی نحوه انتخاب روشهای حسابداری توسط مدیریت و استفاده از جریانهای نقدی جهت اتخاذ تصمیمات سودمند و مرتبط با مدلهای تصمیمگیری است. حال اگر بتوان جریانهای نقدی را به نحو مناسبی پیشبینی کرد، بخش درخور توجهی از نیازهای اطلاعاتی مرتبط با جریانهای نقدی تأمین خواهد شد .
هدف اولیه گزارشگری مالی، فراهم آوردن اطلاعاتی است که به سرمایهگذاران در ارزیابی مبلغ، زمانبندی و ریسک جریانهای نقد آتی کمک کند. هرچند، اطلاعاتی که بیشترین سودمندی را در ارزیابی جریانهای نقد آتی دارند، بحث برانگیز است. برخی از تحلیلگران و سرمایهگذاران ادعا میکنند که جریانهای نقد معیار اصلی ارزیابی است. برای مثال، کاپلند و همکاران[۲۱](۱۹۹۰) معتقدند اگرچه معیارهای سنتی حسابداری میتواند ابزار مفیدی برای درک و شناخت بازده جریانهای نقدی باشد، ولی این معیارهای سنتی نمیتواند جایگزین شاخصهای مستقیم نظیر جریانهای نقدی شود. از طرف دیگر، برخی از حسابداران معتقدند که سود، منبع اصلی اطلاعات است. برای مثال، در بیانیه مفهومی شماره یک هیئت تدوین استانداردهای حسابداری مالی([۲۲]FASB) آمده است که اطلاعات مربوط به سود بهتر از اطلاعات جریانهای نقدی، منافع سرمایهگذاران را در پیشبینی جریانهای نقد آتی واحد تجاری تامین میکند.(بارتو و همکاران[۲۳]،۲۰۰۱، ۱۰۳-۱۰۴)
بسیاری از تحلیلگران مالی و سرمایهگذاران معتقدند در هنگام بررسی سلامت مالی و چشم اندازهای شرکت، معیارهای جریان نقدی، از جمله جریانهای نقد آزاد بسیار مفید است. جریان نقد آزاد از این دیدگاه دارای اهمیت است که به مدیران اجازه میدهد فرصتهایی را جستجو کنند که ارزش سهام شرکت را افزایش میدهد. بدون در اختیار داشتن وجه نقد توسعه محصولات جدید، انجام تحصیلهای تجاری، پرداخت سودهای نقدی به سهامداران و کاهش بدهیها امکانپذیر نیست.(جان واچوویز و ارهارت[۲۴]،۲۰۰۷،۱۸-۳۷)
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 05:08:00 ب.ظ ]
|