۳-۶-۲- ابزار

۱-آزمون دسته‌بندی کارت‌های ویسکانسین: آزمون دسته‌بندی کارت‌های ویسکانسین یکی از شناخته‌شده‌ترین آزمون‌های عصب روان‌شناختی است که استدلال انتزاعی، انعطاف‌پذیری شناختی، در جاماندگی، حل مسئله، تشکیل مفاهیم، تغییر مجموعه، توانایی آزمون فرضیه و استفاده از بازخورد خطاها، راهبرد شروع و توقف عمل و نگهداری توجه را می‌سنجد (اونر و مینر[۸۸]، ۲۰۰۵). این آزمون توسط برگ (۱۹۴۸) ساخته‌شده و هیتون و همکاران (۱۹۹۳) در آن تجدیدنظر کرده‌اند (به نقل از اونر و مینر، ۲۰۰۵). با توجه به نظر میاک (۲۰۰۰) آزمون کارت‌های ویسکانسین برای ارزیابی توانایی تغییر آمایه سهم مهمی دارد ‌بنابرین‏ در این پژوهش برای ارزیابی مؤلفه تغییر آمایه از این آزمون استفاده گردید. این آزمون ابتدا توسط گرانت[۸۹] و برگ[۹۰] (۱۹۴۸؛ به نقل از لزاک[۹۱]، ۱۹۹۵) ساخته شد. در مطالعه رفتار انتزاعی و انعطاف پذیری شناختی از این آزمون به طور وسیعی استفاده شده است. آزمون متشکل از ۱۲۸ کارت غیر متشابه و با شکل‌های متفاوت (مثلث، ستاره، صلیب و دایره) و ‌با رنگ‌های مختلف است. برای اجرای آزمون ابتدا ۴ کارت الگو در مقابل آزمودنی قرار داده می‌شود. آزمونگر ابتدا رنگ را به عنوان اصل دسته‌بندی در نظر می‌گیرد. بدون آنکه این اصل را به آزمودنی اطلاع دهد و از وی می‌خواهد بقیه کارت‌ها را یک‌به‌یک در زیر چهار کارت الگو قرار دهد. بعد از هر کوشش به آزمودنی گفته می‌شود که جایگذاری وی صحیح می‌باشد یا خیر. اگر آزمودنی بتواند به طور متوالی ۱۰ دسته‌بندی صحیح انجام دهد، اصل دسته‌بندی تغییر می‌یابد و این اصل دسته‌بندی «شکل» خواهد بود، تغییر اصل فقط با تغییر دادن الگوی بازخورد بلی و خیر انجام می‌شود. بدین ترتیب پاسخ صحیح قبلی در اصل جدید پاسخ غلط تلقی می‌شود. اصل بعدی تعداد می‌باشد و بعد سه اصل به ترتیب تکرار می‌شوند. آزمون وقتی متوقف می‌شود که آزمودنی بتواند با موفقیت ۶ طبقه را به طور صحیح دسته‌بندی کند. در محاسبه چند نمره از این آزمون به دست می‌آید که دو نمره از این آزمون بااهمیت‌تر است:

نمره خطای در جاماندگی: وقتی مشاهده می‌شود که آزمودنی علی‌رغم تغییر اصل، بر اساس اصل قبل به دسته‌بندی خود ادامه می‌دهد و یا اینکه در سری اول بر اساس یک حدس غلط به دسته‌بندی مبادرت ورزد و علی‌رغم دریافت پاسخ بازخورد «نه» به پاسخ غلط خود اصرار می‌ورزد. از آنجائی که تعداد پاسخ‌های همه آزمودنی‌ها یکسان نیست، می‌توان از نسبت پاسخ‌های درجامانده استفاده کرد.

نمره تعداد طبقات به دست‌آمده: طبقات به تعداد دسته‌بندی صحیح اطلاق می‌شود و از ‌صفر تا ۶ در نوسان است. اعتبار این آزمون برای نقایص شناختی به دنبال ‌آسیب‌های مغزی بالای ۸۶/۰ گزارش‌شده است (لزاک، ۱۹۹۵). پایایی این آزمون بر اساس ضریب توافق ارزیابی‌کنندگان ۸۳/۰ (اسپرن و استروس[۹۲]، ۱۹۹۱).

۲-آزمون برج لندن Tower of London task)): یک آزمون استاندارد برای ارزیابی کارکردهای اجرایی برنامه‌ریزی و سازمان‌دهی می‌باشد. به شرکت‌کننده گفته می‌شود که ‌این یک آزمون حل مسئله می‌باشد و در این آزمون شما می‌بایست با حرکت دادن مهره‌های رنگی (سبز، آبی، قرمز) و قرار دادن آن‌ ها در جای مناسب، با حداقل حرکات لازم شکل نمونه را درست کنید سپس قسمت مثال آزمایش به فرد نشان داده می‌شود. در این مرحله، سه بار به فرد اجازه حل مسئله داده می‌شود و فرد می‌بایست مطابق دستورالعمل با حداقل حرکات لازم مثال را حل نماید. سپس به آزمودنی گفته می‌شود که به شما ۱۲ مسئله همانند مثال داده می‌شود و می‌بایست با حداقل حرکات لازم شکل نمونه را درست کنید. همچنین، به فرد گفته می‌شود که برای حل هر مسئله سه بار به او اجازه داده می‌شود. در هر مرحله پس از موفقیت، مسئله بعدی در اختیار فرد قرار داده می‌شود. موقعیت هدف برای حلقه‌ها متغیر است، اما محل شروع ثابت نگاه داشته می‌شود. تکالیف آزمون با ۲، ۳، ۴، ۵ حرکت حل می‌شود این آزمون دارای روایی سازه خوب در سنجش برنامه‌ریزی و سازمان‌دهی افراد است. اعتبار این آزمون موردقبول و ۷۹% گزارش‌شده است (فیلیپس[۹۳]، ۱۹۷۴).

۳-آزمون استروپ

این آزمون یکی از قدیمی‌ترین و آسان‌ترین انواع آزمون‌های مربوط به استرس و فشار روانی است که بر جنبه‌های شناختی و توجه افراد تأکید دارد. آزمون رنگ- کلمه استروپ ابزاری کلاسیک برای سنجش توجه انتخابی است و سازه‌ای از کارکردهای اجرایی را می‌سنجد که کنترل- بازداری نامیده می‌شود، این آزمون نیازمند پردازش انتخابی محرک‌های ناهمخوان، در حضور عامل منحرف‌کننده توجه و در میان بازداری دفعات پاسخ‌های خودکار هستند (میتروشینا[۹۴] و همکاران، ۲۰۰۵).

آزمون استروپ سرعت نسبی خواندن رنگ‌ها، رنگ کلمات و نام رنگ واژه های رنگ که واژه رنگ ‌با رنگ واژه ناهمخوان است را می‌سنجد، تکلیف آخر نیازمند این است که فرد بر شکل محرک خواندن فائق آید. این موقعیت مداخله‌ای مغایر “اثر استروپ ” نامیده می‌شود، این بخش مداخله‌ای آزمون استروپ به طور سنتی برای سنجش کارکردهای اجرایی که شامل بازداری شناختی، به‌ویژه توانایی بازداری پاسخ خوب یاد گرفته‌شده به نفع پاسخ غیرمعمول و حفظ یک سری اعمال در مواجهه با محرک‌های مزاحم دیگر می‌شود، موردتوجه می‌باشد. تحلیل عاملی مجموعه مقیاس‌های اجرایی نشان می‌دهد اثر مداخله‌ای استروپ با مقیاس‌های اجرایی وابسته بازمان، مانند نمادهای عددی، بیشتر از آزمون‌های اجرایی که شامل تغییر قوانین (آزمون دسته‌بندی کارت‌های ویسکانسین) یا تقسیم توجه/حافظه فعال می‌شود، مشترک می‌باشد، در پژوهش کنونی از آزمون استروپ ویکتوریا استفاده می‌شود. در آزمون آسپیرین و استاس (۱۹۹۱؛ به نقل از میتروشیا و همکاران، ۲۰۰۵) که به عنوان نسخه ویکتوریا شناخته می‌شود، از سه کارت استفاده می‌شود که به ترتیب زیر به آزمودنی داده می‌شود.

کارت (D)، کارت (W) و کارت ©. هر کارت از شش سطر و چهارستون تشکیل‌شده است. کارت (D)، حاوی نقاط رنگی است (قرمز، سبز، آبی و زرد). در این کارت تکلیف آزمودنی نام بردن رنگ نقاط با حداکثر سرعت ممکن می‌باشد. کارت W شامل چند کلمه است: این، آب، به بالا که ‌با رنگ‌های قرمز، سبز، آبی و زرد چاپ‌شده است و آزمودنی باید نام رنگ کلمات را با حداکثر سرعت ممکن بگوید. کارت C، کارت رنگ کلمات است و رنگ کلمات، قرمز، زرد، آبی و سبز است که واژه های مربوط به رنگ، ‌با رنگ ناهمخوان با کلمه چاپ‌شده است (برای مثال، کلمه زرد ‌با رنگ سبز چاپ‌شده است) و آزمودنی باید رنگ کلمات را با حداکثر سرعت ممکن بخواند. ترتیب خواندن رنگ‌ها در هر سه کارت در طول سطرها و از چپ به راست است. زمان تکمیل هر کارت و تعداد خطاها در هر کارت برای آزمودنی ثبت می‌شود و از روی آن زمان اختلافی بین کارت کلمه- رنگ (کارت C) و کارت نقاط (کارت W) به دست می‌آید.

۴-خرده مقیاس فراخنای ارقام

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...