۱-۷: متغیرهای تحقیق :

فرضیه اصلی :

  1. خودمدیریتی (متغیر مستقل) : سلامت سازمانی (متغیر وابسته)

فرضیه فرعی:

  1. شاخص‌های بعد روحی روانی (متغیر مستقل) سلامت سازمانی (متغیر وابسته)

مراقبه – عبادت – آرامش درونی – درک فوق حسی – نظم – سختکوشی – نیت و عمل خالص – کنترل امیال – ساده زیستی

  1. شاخص‌های بعد فیزیکی جسمی (متغیر مستقل) سلامنت سازمانی (متغیر وابسته )

ظاهر – ورزش – رژیم غذایی – مدیریت بیماری – تجدید فیزیکی

۱-۸: تعاریف عملیاتی :

مدیریت بسیجی : مدیریت بسیجی ، مدیریتی بالقوه و با ویژگی های نهادی انقلابی ، مبتنی بر ارزش‌ها، بصیر ، حکیمانه ، انعطاف پذیر ، قابلیت ساز ،ظرفیت ساز و چابک و چالاک است . مدیریت بسیجی عامل ایجاد خود انگیزشی درسازمان بوده ، افراد را در جهت انگیزه ای درونی تهییج می‌کند ، مروج خود کنترلی وخود ارزیابی افراد سازمان است و نقش مربی، سخنگو ، جهت دهنده و عامل تغییر درسازمان را ایفا می‌کند. مدیریت بسیجی ، مدیریتی غیر بوروکراتیک است که در سازمان ها و نهادهای فرهنگی، تلاش و ایثار در راستای اهداف ارزشی را ترویج می‌کند.

خود مدیریتی : در پژوهش حاضر خودمدیریتی ، مدیریت بر خود ، مدیریت خویشتن ، خود رهبری ، مدیریت شخصی ، مدیریت توسعه شخصی ، مدیریت بعد داخلی با یکدیگر مترادف فرض شده است . با توجه به محدودیتهای موجود به معنای کنترل رفتار خود در راستای شناخت و استفاده بهینه از تمام نیروها در دو بعد روحی – روانی و فیزیکی – جسمی می‌باشد .

بعد روحی – روانی : منظور از بعد روحی – روانی آن بعد وجودی انسان است که مربوط به جنبه روحی و روانی ، بخش غیر مادی ، ذهنی و شناختی یا معنوی انسان می‌باشد . این بعد وجودی انسان در رفتارهای او در ارتباط با مذهب ، خدا ، مسائل ماورایی و سایر امور نامشهود درونی همچون مراقبه ،ترس، اعجاب و… بروز می‌یابد .

بعد فیزیکی – جسمی : منظور از بعد فیزیکی و جسمی آن بعد وجودی انسان است که مربوط به جنبه جسمی و بخش مادی در برابر چنبه روحی و معنوی انسان می‌باشد . این بعد وجودی در رفتارهایی در ارتباط با تمرینات جسمی ، ورزش ، تغذیه و سایر موارد مشهور بیرونی نظیر ظاهر بروز می کند .

سلامت سازمانی : « کیت دیویس » سازمان سالم را سازمانی می‌داند که در آن کارکنان احساس کنند کاری سودمند و مفید انجام می‌دهند و به احساس رشد و پرورش شخصی دست می‌یابند. آنان بیشتر کاری شوق‌انگیز را که خشنودی درونی فراهم می‌آورد، دوست دارند و می‌پذیرند. بسیاری از کارکنان مسئولیت و فرصت پیشرفت و کامیابی شغلی را جست‌وجو می‌کنند. آنان می‌خواهند که به سخنانشان گوش داده شود و با آنان چنان رفتار شود که گویی هر یک دارای ارزش وجودی فردی هستند. آنان می‌خواهند که اطمینان یابند سازمان به راستی برای نیازها و دشواری‌های آنان دلسوزی می‌کند. ازنظر « لایدن و کلینگل » سلامت سازمانی یک مفهوم تقریباً تازه ای است و شامل توانایی سازمان برای انجام وظایف خود به طور مؤثر و رشد و بهبود سازمان می‌گردد. یک سازمان سالم جایی است که افراد می خواهند در آنجا بمانند و کار کنند و خود افرادی مؤثر و سودمند باشند « ماتیو مایلز » یک سازمان سالم را به عنوان سازمانی تعریف می‌کند که « نه تنها در محیط خود دوام می آورد بلکه در یک برهه زمانی طولانی نیز به طور کافی سازش کرده و توانایی‌های بقاء و سازش خود را به طور مداوم توسعه داده و گسترش می‌دهد ». چیزی که در این تعریف واضح است این است که سازمان سالم با نیروهای مانع بیرونی به طور موفقیت آمیزی برخورد کرده، نیروی آن را به طور اثربخشی در جهت اهداف و مقاصد اصلی سازمان هدایت می‌کند. البته عملکرد سازمان در یک روز مشخص، ممکن است اثربخش و یا غیر اثربخش باشد اما علایم درازمدت در سازمان‌های سالم، مساعد اثربخشی است.

فصل دوم:

ادبیات تحقیق

ادبیات تحقیق :

مقدمه :

مدیریت بسیجی ، مدیریتی بالقوه و با ویژگی های نهادی انقلابی ، مبتنی بر ارزش‌ها، بصیر ، حکیمانه ، انعطاف پذیر ، قابلیت ساز ،ظرفیت ساز و چابک و چالاک است . مدیریت بسیجی عامل ایجاد خود انگیزشی درسازمان بوده ، افراد را در جهت انگیزه ای درونی تهییج می‌کند ، مروج خود کنترلی وخود ارزیابی افراد سازمان است و نقش مربی، سخنگو ، جهت دهنده و عامل تغییر درسازمان را ایفا می‌کند. مدیریت بسیجی ، مدیریتی غیر بوروکراتیک است که در سازمان ها و نهادهای فرهنگی، تلاش و ایثار در راستای اهداف ارزشی را ترویج می‌کند.

مدیریت برخود نیز رویکردی جدید در ادبیات مدیریت است که در سه سطح فرد، گروه و سازمان مطرح شده است. فرض اساسی مدیریت سنتی، تقسیم کار بین مدیران و کارکنان یعنی تصمیم گیری و صدور دستور از جانب مدیر و اطاعت و اجرا توسط کارکنان است. این پیش فرض در مدیریت برخود مورد تردید واقع می شود. در این فصل در قالب سه بخش به بررسی موضوعات مرتبط با مدیریت بسیجی ، خودمدیریتی و سلامت سازمانی می پردازیم .

۲-۱ بخش اول : مدیریت بسیجی :

۲-۱-۱: مفهوم شناسی بسیج و مدیریت بسیجی

برای تعریف مفهومی و روشن شدن ابعاد یک واژه ، قبل از هر چیز باید به شناخت ریشه‌های لغوی آن پرداخت و سپس اقدام به تعریف عملیاتی آن نمود زیرا ریشه یابی لغات و زبان شناسی کمک زیادی به محقق در دستیبابی به حقایق می کند و اشارات اولیه را از زبانشناسی می توان به دست آورد ، چرا که زبان یعنی اندیشه انسان و ‌بنابرین‏ مستندترین سند تاریخی ‌در مورد علوم ، از جمله علوم انسانی ، کلمه ای است که برای تسمیه و تلقی آن انتخاب کرده‌اند که آن کلمه دست نخورده و تحریف نشده تاحال باقی مانده است و کوشش ما باید بر آن باشد که روح آن کلمه و بالاخص کهن ترین و دیرینه ترین معنای آن ، تغییرات و نیز ریشه‌های اولیه آن کلمه را پیدا کنیم و ‌به این ترتیب با اولین تلقی های انسانی آن کلمه را در سرچشمه های نخستین پیدا می‌کنیم . (شریعتی ، ۱۳۷۰ ، ص ۷) بدین خاطر قبل از هرچیز به شناخت و ریشه یابی لغت بسیج که نهایتاً” ما را به نتیجه اصلی رهنمون می‌سازد می پردازیم .

بسیج یا بسیچ از مصدر بسیجیدن یا بسیچیدن یک واژه فارسی است که در زبان انگلیسی بجایش از واژه Mobilization و Intention بهره می گیرند .

بسیج در لغت به مفهوم ۱٫ سامان ، جهاز ، اسباب ، وسایل ۲٫ سلاح ، ساز جنگ ، ۳٫ رخت سفر ۴٫ ساختگی ، آمادگی ، آماده سفر شدن ۵٫ قصد ، اراده ، عزم ، عزیمت ۶٫ آماده ساختن نیروی نظامی و تمامی ساز و برگ سفر و جنگ ۷٫ تجهیزات( معین ، ۱۳۸۵۲،ص۵۳۸)

به فرموده مقام معظم رهبری : بسیج یعنی حضور بهترین و بانشاط ترین و ‌با ایمان ترین نیروهای عظیم ملت در میدان هایی که برای منافع ملی، برای اهداف بالا، کشورشان به آن ها نیاز دارد، همیشه بهترین و خالص ترین و شرافتمندترین و پرافتخارترین انسان‌ها این خصوصیات را دارند. بسیج در یک کشور، معنایش آن زمره‌ای است که حاضرند این پرچم افتخار را بر دوش بکشند و برایش سرمایه گذاری کنند(امام خامنه ای ، ۱۳۸۸،ص۲۹۱)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...