جدول ۲-۱٫ سیر تاریخی توانمندسازی در روان‏شناسی. منبع (عبداللهی، ۱۳۸۵)

نظریه پرداز
مفهوم
سال
آدلر(Adler)
انگیزش تسلط
۱۹۲۷
وایت(White)
انگیزش اثر گذاری
۱۹۵۹
بریهم(Brehm)
واکنش روان‌شناختی
۱۹۶۶
هاتر(Hatter)
انگیزش شایستگی
۱۹۷۸

علاوه بر رشته‌های روان‏شناسی، جامعه‏شناسی و علوم دینی این اصطلاح در علوم سیاسی و نظریه‌های فمنیستی و همچنین در قالب کمک‌های اعطایی به کشورهای جهان سوم مورد استفاده قرار می‏گرفت. نویسندگان این رشته‌ها اصطلاح توانمندسازی را به معنای فراهم‏آوردن منابع و ابزار لازم برای افراد به گونه‏ای که برای آنها قابل رویت بوده و از آنها در جهت مصالح خود استفاده کنند، بکار می‏گرفتند ( محمدی، ۱۳۸۰).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در جامعه‏شناسی نیز اندیشه‌های توانمندسازی بیشتر به جنبه‌های حق طلبی[۱۶] بر می‏گردد. یعنی در این نگاه افراد به منظور تغییر اجتماعی تلاش می‏کنند که دسترسی‏های خود را به یک وضعیت توانمندشده افزایش دهند. در طول قرن‏ها در علوم دینی بحث‌های زیادی درباره جبر و اختیار، خودرایی[۱۷] و تسلیم، قضا و قدر و انسانگرایی[۱۸] شده است. ریشه همه این موضوعات، اشکال تغییر یافته موضوع توانمندی در مقابل ناتوانی و درماندگی است (عبدالهی و نوه ابراهیم، ۲۱:۱۳۸۵).
مفهوم توانمندسازی همچنین به صور مختلف در سرتاسر ادبیات مدیریت نیز آمده است. در متون مدیریت، سابقه استفاده از اصطلاح توانمندی به دموکراسی صنعتی و دخیل نمودن کارکنان در تصمیم‏ گیری‏های سازمانی تحت عناوین تیم‏سازی، مدیریت مشارکت و مدیریت کیفیت جامع بر می‏گردد (هاردی و لبیائوسولیوان[۱۹]، ۲۱۴:۱۹۹۸).
تمرکز مدیریت در دهه‌ های مختلف جهت توانمندکردن افراد در جدول شماره ۲-۲ نمایش داده شده است:

جدول ۲-۲٫سیر تاریخی مفهوم توانمندسازی در علم مدیریت. منبع:(عبداللهی، ۲۲:۱۳۸۵)

دهه
مفاهیم مرتبط با توانمندسازی
توضیح
۱۹۵۰
روابط انسانی
مدیران در قبال کارکنان خود رفتار دوستانه داشتند.
۱۹۶۰
آموزش حساسیت
مدیران نسبت به نیازها و انگیزه‌های کارکنان خود حساس بودند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...