• گروه اول به فرماندهی سرتیپ فرهادپور در ساعت ۷٫۴۵ به پایگاه اول حمله می‌کند.
    • گروه دو در ساعت ۷٫۵۰ به پایگاه دوم حمله می‌کند.
    • گروه سوم به فرماندهی سرتیپ براتپور به سمت پایگاه سوم (اصلی) حمله می کند در حالی که هنوز گروه سوم به پایگاه اصلی نرسیده بودند، دو گروه دیگر کار خود را تمام کرده بودند. زیرا آنها فاصله کم‌تری نسبت به این پایگاه داشتند.

دود ناشی از انفجار هواپیماها و انبارها، تمامی فضا را پر کرده بود و پدافند و موشک‌های زمین به هوای دشمن از هر طرف برای سرنگونی فانتوم ها شلیک می کردند. سرتیپ براتپور با دیدن این اوضاع، تصمیم می‌گیرد بجای این که از مسیر از پیش تعیین شده به پایگاه سوم حمله کند، با گردش به سمت راست از سمت مخالف به آنها حمله ور شود که بدین ترتیب موفق به غافلگیری آنها می‌شود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

پایگاه دشمن از استتار خیلی خوبی برخواردار بود، به شکلی که حتی رنگ سقف آشیانه‌ها نیز به رنگ زمین بودند و روی ادوات نیز به خوبی پوشانده شده بود. هنگامی که گروه سوم به فرماندهی سرتیپ براتپور به روی پایگاه می رسند، عراقی‌ها که فکر نمی‌کردند خلبانان ایرانی جسارت و توانایی لازم جهت حمله به آن جا را داشته باشند، کاملا غافلگیر شدند.آنها که مشغول کارهای روزمره بودند ابتدا تصور کردند که هواپیمای خودشان است که به سمت آنها می‌آید، همچنین به دلیل تغییر سمتی که داده شده بود لوله‌های توپ‌های ضدهوایی آنها نیز سمت مخالف را نشانه گرفته بود و به اصطلاح دیوار آتش آنها در سمت دیگری بود.
فانتوم‌ها با رسیدن به بالای پایگاه، شیرجه رفته و تمامی بمب های خود را رها می‌کنند و پایگاه را به جهنمی از آتش تبدلیل می‌کنند به طوری که در بعضی از نقاط به دلیل ارتفاع کم فانتوم ها، زبانه آتش به ارتفاع هواپیماها نیز می رسید.
تمامی بمب‌ها روی هواپیماها و آشیانه ها با دقت فرو ریخته شد و تقریبا تمام اهداف از پیش تعیین شده را نابود کردند، سپس با گردشی به سمت مخالف، فانتوم ها از محل دور می شوند.
در این مرحله یکی از هواپیماها به خلبانی سرتیپ خلبان شهید محمود خضرایی آسیب می بیند که سریعا خود را از معرکه دور می‌کند. در همین برگشت، سرتیپ براتپور روی جاده بین المللی عراق – اردن متوجه یک تریلی حامل محموله نظامی می‌شود که گویا از بندر عقبه در خاک اردن بارگیری کرده و به عراق وارد شده بود. بی درنگ با هواپیما به سمت تریلی شیرجه می‌رود و با مسلسل هواپیما آن را هدف قرار داده و منفجر می‌کند. سپس بلافاصله ارتفاع را کم کرده و پس از تماس با فرکانس قراردای با تانکرهای سوخت رسان، به سوی آنها پرواز می‌کنند.
در این لحظه تانکرهای سوخت‌رسان در همان منطقه (قسمت غربی خاک عراق) در ارتفاع پایین و خارج از دید رادار دشمن در حال گشت زنی و منتظر فانتوم ها بودند تا مرحله سوم سوخت گیری انجام شود.
سرتیپ براتپور برای یک لحظه متوجه سوخت هواپیمای خود می‌شود و می‌بیند که به حداقل خود رسیده و تانکرها را نیز نمی‌بیند و این به دلیل آن بود که در راه بازگشت برای انهدام تریلی اقدام کرده بود. از طرفی برای این که سکوت رادیویی را نیز نشکند و دشمن را متوجه خود و دیگر هواپیماها نکند، با توکل بر خداوند مسیری که قرار بود هواپیماهای جنگنده از آن جا به تانکرها برسند را در پیش می‌گیرد و به راه خود ادامه می‌دهد تا این که سرانجام از راه دور یکی از تانکرهای سوخت رسان را می بیند.
در این لحظه سوخت هواپیما به حداقل خود رسیده بود و ایشان برای این که مبادا تانکرها را گم کند، چشم از آنها بر نمی‌دارد.
سرانجام با کمک خداوند تمامی فانتوم‌ها به محل سوختگیری رسیده و با خون‌سردی و احتیاط سوختگیری می‌کنند. پس از این که کار سوختگیری به پایان رسید و تمامی شکاری‌ها سوختگیری کردند، تانکرها بلافاصله وارد خاک ترکیه شدند و از مسیر بین‌المللی آنکارا – تهران به ایران بازگشتند.
هواپیماهای فانتوم نیز از قسمت شمالی عراق، روی نوار مرزی و از همان راه اولیه با تمام سرعت، به سمت وطن بازگشتند.
تعقیب همه جانبه از سوی دشمن:
صدام که تازه متوجه شده بود چه ضربه مهلکی را از خلبانان شجاع ایرانی خورده است به تمام دسته های پروازی اش دستور داده بود هرطور که شده هشت هواپیمای ایرانی را سرنگون کنند.
مسیر بسیار خطرناک شده بود و هواپیماهای عراقی به دنبال هواپیماهای ایرانی بودند و سعی داشتند تا هواپیماهای ایرانی از مرز خارج نشده اند، آنها را سرنگون کنند. غافل از اینکه با مردانی رو در رو شده اند که آوازه مردانگی شان در تمام دنیا پیچیده است.
جنگنده‌های ایران که متوجه این امر شده بودند سرعت خود را چند برابر کردند و خود را به مرز ایران رساندند. در آن سوی مرز، جنگنده‌های ایران که برای حفاظت هواپیماهای اف ۴ مشغول گشتزنی بودند منتظر بودند تا اگر هواپیمایی از دشمن در آسمان ایران اسلامی ظاهر شود آن را سرنگون کنند. خلبانان عراقی که شجاعت تیزپروازان ما را به خوبی درک کرده بودند جرات آمدن به خاک ایران را نداشتند و ناکام و ناامید به پایگاه های خود بازگشتند.
در حالی که خلبان شماره ۲ گروه پروازی شاهین که از درون قیف حاصله از انفجار بمبهای هواپیمای جلویی یعنی لیدر خود عبور کرده بود، در میان ترکش و قطعات پرتاب شده در ۲۴ نقطه از زیر بال و بدنه هواپیما دچار پارگی و سوراخ شد که خوشبختانه گلوله‌ای یا موشکی به او اصابت نکرده بود تا در لحظه برخورد، انفجار ایجاد کند و هواپیما را از پرواز بازدارد.
این هواپیمای آسیب دیده با درایت لیدر دسته پروازی، سرهنگ محمود اسکندری به سوی فرودگاه پالمیرا در خاک کشور سوریه هدایت شد و اجازه فرود اضطراری برای او گرفته شد و خلبان (شهید خضرایی و خلبان باقری) که بسیار عصبی بود در آنجا بدون چرخ، هواپیما را با دماغه نشاند و هر دو لاستیک چرخها ترکیدند و سرانجام هواپیمای بدون چرخ متوقف شد و گروهی از کارکنان فنی ایرانی که برای احتیاط در این فرودگاه به منظور تعمیر و نگهداری موارد اضطراری حضور داشتند آن را به درون یکی از آشیانه های فرودگاه برده و به تعمیر آن پرداختند.
سایر خلبانان این گروه پروازی با جنگ و گریز با هواپیماهای مامور مراقبت مسلحانه عراقی، سرانجام خود را به فضای ارومیه رساندند و پس از سوختگیری نهایی در آسمان وطن، خود را به پایگاه هوایی همدان رساندند و سالم در خانه خود فرود آمدند و با افتخار از انجام یک ماموریت استراتژیک هوایی از هواپیماهای خود پایین آمده و فرمانده پایگاه که خود نیز در هواپیمای شماره ۲ از دسته پروازی الوند به عنوان فرمانده کل گروه پروازی در انجام ماموریت حضور داشت با سرافرازی، گزارش ماموریت موفقیت‌آمیز را به فرمانده نیروی هوایی، سرهنگ خلبان جواد فکوری تقدیم کرد و بی درنگ فرمانده نیرو به خدمت فرماندهی کل قوا رسید و گزارش نهایی راتقدیم کرد.
عقابان بازگشتند:
خوشبختانه فانتوم ها توانستند خود را به مرز رسانده و همه در محل مقرر سوختگیری چهارم را انجام دهند و تلاش عراقی‌ها برای سرنگونی آنها نیز بی نتیجه ماند. فانتوم‌ها بعد از سوختگیری، همگی به پایگاه شهید نوژه همدان برگشتند.پرسنل نگهداری که در آخرین لحظات بازگشت فانتوم ها، از موضوع حمله با اطلاع شده بودند، با هیجان درباره چگونگی این عملیات سخن می‌گفتند و چون چیزی درباره جزئیات آن نمی دانستند، به سراغ جانشین فرمانده پایگاه رفته و نگرانی خود را در مورد سلامتی گروه پروازی ابراز می داشتند.
پرسنل پایگاه که از عملیات شجاعانه خلبانان مبهوت مانده بودند، بی صبرانه در انتظار بازگشت همه خلبانان دقیقه شماری می‌کردند. سرانجام چرخ‌های اولین گروه فانتوم‌ها باند فرودگاه را لمس می‌کند و پرسنل گردان پرواز و نگهداری، با چشمانی اشکبار که حاکی از دیدار دوباره خلبانان بود و با فریاد الله اکبر و قربانی کردن گوسفند، به استقبال آنها می‌روند.
پرواز نتیجه داده بود. خلبانان شجاع بعد از چهار ساعت و چهل دقیقه پرواز با سرعت بالا و طی مسافت ۱۰۰۰ کیلومتر با چهار نوبت سوختگیری در مسیر رفت و برگشت، موفق شده بودند غیرممکن را ممکن کنند و ضربه مهلکی به پیکر نیروی هوایی عراق وارد آورند.
نتایج عملیات:
بعد از عملیات مشخص شد که خسارت‌ها، بیشتر از پیش بینی‌ها بود:
۴۸ فروند هواپیماهای شکاری – بمب افکن (شامل میگ ۲۱ – میگ ۲۳ – سوخو ۲۰ – سوخو ۲۲ – توپولف ۱۶ و میراژ ) منهدم و یا آسیب جدی دیده است.
۳ آشیانه بزرگ هواپیما، ۲ دستگاه رادار و چندین پناهگاه بتونی هواپیما، به طور کلی تخریب شده است.
بعد از این عملیات غرورآفرین، فرمانده پدافند هوایی عراق از سوی صدام برکنار شد. نامبرده بعدا اعدام شد ولی منابع عراقی خبر خودکشی او را اعلام کردند.
این عملیات تاثیر بسزایی در روحیه رزمندگان اسلام داشت، به طوری که چند ماه بعد عملیات موفق ثامن الائمه انجام شد و در پی آن نیز عملیات موفق طریق القدس و بیت المقدس با موفقیت کامل و بازهم با پشتیبانی مناسب نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، انجام شد.
دیدار با امام (ره):
سه روز پس از این عملیات، در تاریخ ۱۸/۱/۱۳۶۰ بدون هیچ تشریفاتی، کلیه خلبانان شرکت کننده در این عملیات به حضور حضرت امام خمینی (ره) رفتند.
نور شادی و رضایتمندی در چهره امام (ره) به وضوح مشاهده می‌شد به طوری که یکی از نزدیکان امام گفتند: تا به حال ایشان را به این خوشحالی ندیده بودند.
پس از موفقیت کامل در این عملیات، سیمای جمهوری اسلامی نیز برای نخستین‌بار سرود خلبانان را پخش کرد تا بدین شکل تقدیری کوچک از این دلاوران شود.
تیزپروازنی که بعدها آسمانی شدند:

    • سرلشکر خلبان شهید حسین خلعتبری مکرم
    • سرتیپ خلبان شهید محمود خضرایی
    • سرگرد خلبان شهید علی خسروی
    • سرگرد خلبان شهید عبدالله رضایی
    • سرگرد خلبان شهید پورسرابی

پایانی موفقیت آمیز:
با توجه به این که در طول دفاع مقدس، آمریکائی‌ها حتی قطعات یدکی هواپیماهایی را که خودشان ساخته بودند در اختیار ایران قرار نمی‌دادند، می‌توان عملیات حمله به اچ ۳ را یکی از بزرگ‌ترین و قاطع‌ترین عملیات هوایی جهان قلمداد کرد که خلبانان شجاع ایران توانستند با چیزی حدود ۵ ساعت پرواز، چهار بار سوختگیری هوایی و طی مسافتی بالغ بر ۱۰۰۰ کیلومتر در سکوت مطلق هوایی، حماسه‌ای خلق کنند که نه تنها سردمداران عراق و همپیمانانش، بلکه هیچ یک ازکارشناسان غربی هم فکر آن را نمی‌کردند.
حمله ایران به پایگاه هوایی الولید، موفقیت‌آمیزترین عملیات علیه یک پایگاه هوایی از سال ۱۹۶۷ است و شاید هیچگاه در تاریخ جنگ‌های هوایی، ۸ فروند هواپیما نتوانند این چنین خسارت سنگینی را به دشمن تحمیل کنند. در جریان این عملیات حدود ۸۰ درصد نیروی هوایی عراق به طور کامل نابود شد و تا یکسال بعد از آن نتوانست ماموریت مهمی انجام دهد.موضوع جالب دیگر این است که در جریان جنگ خلیج فارس (۱۹۹۱) نیروی دریایی ایالات متحده مأمور حمله به الولید شد و در جریان بمباران الولید، سه فروند F-14D نیروی دریایی ایالات متحده، هدف موشک‌های سام ۶ قرار گرفتند و ساقط شدند!

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...