اوتا(۲۰۰۶) به بررسی عوامل تعیین کننده سوگیری در پیشبینی های مدیران پرداخت.بررسی خطای پیشبینی ها نشان داد که بحران مالی، رشد شرکت،اندازه شرکت و خطای پیشبینی در دوره قبل با سوگیری در پیشبینی ها مرتبط میباشند.
هوتون و همکاران (۲۰۰۷) به بررسی تأثیر شهرت مدیران در ارائۀ پیشبینی بر واکنش سرمایه گذاران به پیشبینی های مدیران پرداختند. آن ها معیاری برای اندازه گیری سابقۀ مدیران در ارائۀ پیشبینی تعریف کردند که بیانگر دقت و فراوانی پیشبینی های قبلی بود. تحقیق آن ها نشان داد هنگامی که شرکت برای خود سابقۀ مناسبی در ارائۀ پیشبینی ایجاد میکند، سهامداران به اخبار موجود در پیشبینی های مدیران واکنش بیشتری نشان میدهند.
کامران احمد و دیگران(۲۰۰۷) ، به بررسی عوامل مؤثر بر خطای پیشبینی سود شرکت های دارای عرضه اولیه ی سهام در بازار بورس داکا (پایتخت بنگلادش) پرداخته است. نمونه ی مورد بررسی وی شامل ۲۰۲ شرکت پذیرفته شده در بورس داکا برای سال های ۱۹۹۰-۲۰۰۶ بود. متغیر های مورد بررسی این پژوهش که به نظر می رسید بر خطای پیشبینی سود مؤثر باشند، شامل نسبت سود خالص به فروش، اهرم مالی، افق زمانی پیشبینی، سهام تحت تملک مدیران، اعتبار حسابرس و عمر شرکت بوده است. نتایج وی بیان کننده این بود که بین شرایط رونق اقتصادی و خطای پیشبینی سود رابطه معکوس و بین عمر شرکت و خطای پیشبینی رابطه مثبت وجود داشت. سایر متغیر های مورد بررسی معنادار نبودند. افشای فصلی اطلاعات به بهبود کیفیت اطلاعات از جنبه مربوط بودن آن منجر می شود.
هیرتس و همکاران(۲۰۰۸)اظهار کرد که پیشبینی سود توسط مدیریت (به صورت اختیاری و یا اجباری) یکی از مکانیزم ها یی است که مدیریت از طریق آن اطلاعاتی را درباره ی وضعیت سودآوری آتی شرکت ارائه میکند. ارائه این اطلاعات یکی از ابزارهایی است که از طریق آن مدیران، انتظارات بازار نسبت به سودآوری شرکت، اعتبار شرکت درخصوص شفافیت اطلاعاتی و نیز دقت اطلاعات ارائه شده را مدیریت میکنند.انتشار سود پیشبینی شده مدیریت باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیریت شرکت و سرمایه گذاران می شود. همچنین پژوهش ها نشان داده است که میزان دقت(خطا) سود پیشبینی شده توسط مدیریت عامل مهم و تعیین کننده ای برای تأثیرگذاری آن در بازار سهام است. نتایج پژوهش ها نشان میدهد، فقط چنانچه دقت(خطای) سودهای پیشبینی شده قبلی بالا (کم) باشد، این پیشبینی ها مورد توجه سهامداران و سرمایه گذاران قرار گرفته و در صورت وجود خطا در سودهای پیشبینی شده قبلی، اعلام سود پیشبینی شده مدیریت مورد توجه بازار قرار نخواهد گرفت .نتایج پژوهش ها نشان میدهد، وجود منافع شخصی مدیران میتواند بر رفتار آن ها در تعیین سود های پیشبینی شده تأثیر گذار باشد.
نتایج تحقیق کاتو و همکاران (۲۰۰۹) نشان داد پیشبینی های اولیه مدیران به طور متوسط دارای خوش بینی هستند. این پدیده برای شرکت هایی که دارای عملکرد ضعیف قبلی بوده اند و شرکت های دارای سطوح بالای مالکیت داخلی/مدیریتی و شرکت های کوچکتر بیشتر اتفاق می افتد.آن ها همچنین دریافتند که خوش بینی در پیشبینی های مدیران از سالی به سال دیگر تکرار می شود. نیروهای بازار نقشی در نظم بخشیدن به صحت پیشبینی ها ندارند.
گانگ و همکاران(۲۰۰۹) به بررسی این موضوع پرداختند که پیشبینی های مدیران دارای خطاهایی هستند که از ارزیابی های ناکافی آنان از دورنمای تجاری شرکت ها ناشی می شود علاوه بر این، عدم اطمینان در محیط تجاری میتواند القا کننده یا تشدید کننده سوگیری مدیران در پردازش اطلاعات شود که خود منجر به خطا در برآوردهای مدیران از دورنماهای تجاری شرکت ها می شود. نتایج تحقیق فرضیات مطرح شده را تأیید کرد.
مرکیو(۲۰۰۹) در تحلیل مربوط به پیشبینی مربوط به بازده سهام شرکت های امریکایی به این نکته اشاره می کند که، شرکت های بزرگ از سطح افشای بالاتری برخوردارند. به عبارتی، پیشبینی مربوط به سود شرکت ها تابعی از سیاست های افشا در شرکت است.
هوتون و استوکن (۲۰۰۹) پیشبینی کردند که بین دقت پیشبینی قبلی شرکت با دقت پیشبینی جاری ارتباط مثبتی وجود دارد.همچنین متوجه شدند که عکس العمل سرمایه گذار به پیشبینی شرکت با توجه به دقت سوابق پیشبینی شرکت افزایش مییابد. شواهدی یافتند مبنی بر اینکه سرمایه گذاران دقت پیشبینی قبلی شرکت را بر اساس ارزیابی دقت پیشبینی مدیریت نسبت به دقت پیشبینی تحلیل گران بررسی میکنند.به طور خلاصه اینکه سوابق شرکت در مورد پیشبینی سود قبلی یا اعتبار پیشبینی، قابلیت اعتماد پیشبینی جاری را تحت تاثیر قرار میدهد.
نتایج تحقیق ژانگ(۲۰۱۲ )نشان داد در صورت وجود دقت بالا در پیشبینی های قبلی،پیشبینی های ارائه شده برای دوره فصلی جدید (که همزمان با عملکرد واقعی دوره قبل ارائه می شود)، واکنش کمتر از واقع سهامداران به سودهای اعلامی واقعی را تقلیل میدهند.
۲-۳-۲- تحقیقات انجام شده در داخل کشور
خالقی مقدم(۱۳۷۷) دقت پیشبینی سود شرکتها که توسط مدیریت اعلام می شود را در ۴۵ شرکت بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار دادهاند. ارتباط چهار متغیر قیمت سهام،اندازه،عمر شرکت و درجه اهرم مالی با دقت پیشبینی سود ، با بهره گرفتن از رگرسیون های یک و چند متغیره مورد آزمون قرار گرفت.نتایج آزمون فقط ارتباط بین دقت پیشبینی و متغیر های قیمت سهام و اندازه شرکت را تأیید نمود.
ثابت(۱۳۸۴) به بررسی تاثیر پنج عامل اندازه شرکت،مقدار بحران مالی،نرخ رشد،تامین مالی برون سازمانی و کنترل قیمتها در صنعت بر سوگیری مدیران شرکتها در پیشبینی سود پرداخت. یافته های تحقیق وی نشان داد که به طور میانگین ،پیشبینی سود شرکتها خوش بینانه انجام شده است.تامین مالی برون سازمانی به منظور فرضیه پژوهشی بر پیشبینی سود مؤثر است. وی نتیجه گرفت که شرکتهای کوچکتر در مقایسه با شرکتهای بزرگتر پیشبینی بدبینانه تری انجام میدهند.همچنین با افزایش مقدار بحران مالی نیز سود بدبینانه تر منتشر میگردد. با این حال وی در تحقیق خود، ارتباط معناداری میان نرخ رشد شرکت و کنترل قیمتها در صنعت با سوگیری در پیشبینی سود مشاهده نکرد.
قاسمی(۱۳۸۴) دقت پیشبینی سود مدیران را با پیشبینی بر مبنای روش باکس-جنکیز مورد بررسی قرارداد.بررسی شواهد حاصله از ۴۸ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های ۱۳۸۲-۱۳۶۸ نشان داد؛ دقت پیشبینی مدیریت به مراتب بالاتر از مدل سری زمانی باکس- جنکیز است. ابوالقاسمی(۱۳۸۴) با بررسی ۱۲ شرکت سیمان در سال های ۱۳۸۳-۱۳۷۳ پیشبینی سود توسط مدیریت را با سری زمانی مقایسه کرد.نتایج مقایسه پیشبینی سود مدیران با هر یک از مدل های سری زمانی نشان داد؛ در همه شرکت ها پیشبینی ها بر اساس مدل سری زمانی از پیشبینی سود توسط مدیران دقیق تر است و میانگین قدر مطلق انحرافات در سطح انواع مدل ها نشانگر این است که مدل نمو هموار ساده، کاراتر از سایر مدل های سری زمانی میباشد.
[جمعه 1401-09-25] [ 05:19:00 ب.ظ ]
|