۵۸۹۴/۱۲۸۷

۰۸/۴

X.2

X.2.2

۲۷۷۶/۴۳۷

۳۸/۱

شکل ۳-۴ نقشه واحد­های اراضی منطقه مورد مطالعه
۳-۱-۵- رژیم­های رطوبتی و حرارتی خاک
۳-۱-۵-۱- رژیم­های رطوبتی خاک (Soil Moisture Regimes)
رطوبت خاک در بسیاری از پدیده ­های خاکسازی نقش داشته و در رده­بندی خاک به صورت رژیم رطوبتی محفوظ می­گردد. رژیم رطوبتی خاک فقط تابعی از اقلیم نیست، خاک­های عمیق و نفوذ­پذیر که توزیع باران بر روی آنها به صورت مطلوب صورت می­گیرد، مخزنی مطمئن برای آب مورد نیاز گیاهان به شمار می­روند ]۲۹[. از طرفی خاک اقالیم خشک لزوماً خشک نیست و بسته به نوع پستی و بلندی می ­تواند خشک و یا مرطوب تلقی شود چنانکه اراضی پست می ­تواند هرز آب اراضی بالا­دست را در خود نگه دارد. به منظور تسهیل در همبستگی بین رطوبت خاک و نوع اقلیم، فقط ضخامت معینی از نیمرخ خاک را که به نام بخش کنترل رطوبتی[۱۸] موسوم است در نظر می­گیرند. مرز فوقانی این بخش عمقی از خاک است که ۵/۲ سانتی­متر آب آبیاری یا باران پس از ۲۴ ساعت در آن نفوذ می­ کند و مرز تحتانی این بخش را نیز ۵/۷ سانتی­متر آب پس از ۴۸ ساعت خیس می­ کند ]۲۹[. با توجه به وضعیت پستی و بلندی اراضی و رطوبت موجود در خاک، رژیم رطوبتی دشت مهران اریدیک[۱۹] یا توریک[۲۰] تعیین می­گردد.در این رژیم بخش کنترل رطوبتی خاک در بیش از نیمی از سال و در عمق ۵۰ سانتی­متری که درجه حرارت ۵ درجه سانتی ­گراد یا بیشتر است، آب قابل جذب گیاه وجود ندارد. در این رژیم رطوبتی بیش از ۹۰ روز متوالی در عمق ۵۰ سانتی­متری که درجه حرارت خاک ۸ درجه سانتی ­گراد و یا بیشتر است، خاک در بخش کنترل رطوبتی خشک نمی ­باشد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۳-۱-۵-۲- رژیم حرارتی خاک (Soil Temperature Regimes)
درجه­حرارت خاک یکی از عوامل مهم در رشد گیاه و جوانه­زدن بذر می­باشد و با افزودن یک واحد به میانگین درجه حرارت سالیانه هوا بدست می ­آید.با توجه به بررسی­های صورت گرفته رژیم حرارتی خاک دشت مهران هایپرترمیک[۲۱] یا فراگرم می­باشد که شامل مناطقی هستند که میانگین سالانه درجه­حرارت خاک آنها بیشتر از ۲۲ درجه سانتی ­گراد و اختلاف بین میانگین تابستانی و زمستانی در عمق ۵۰ سانتی­متری خاک از ۵ درجه سانتی گراد بیشتر است ]۲۹[.
۳-۱-۶ پوشش­گیاهی و کاربری اراضی
شرایط ادافیکی توپوگرافی، ارتفاعی و آب و هوایی از جمله عوامل اصلی در شکل­ گیری تیپ گیاهی در هر منطقه می­باشد و دخالت­های انسانی و تغییرات اقلیمی از جمله عوامل تأثیر­گذاری هستند که می­توانند در کوتاه مدت نسبت به تغییر تیپ­های گیاهی نقش پر­اهمیتی داشته باشند ]۲۹[. منطقه مورد مطالعه دارای شرایط خاص اکولوژیک، رویشگاهی و توپوگرافی و هیدرولوژیکی است با توجه به بازدید و برداشت­های صحرایی ۲ تیپ گیاهی (گراسها­ی یکساله + فوربها­ی یکساله و رملیک + گراسها­ی یکساله) شناسایی گردید.
۳-۱-۷ منابع آب منطقه مورد مطالعه
به طور کلی منابع آب موجود در منطقه، شامل رودخانه­های گاوی و کنجانچم و آبخوان زیرزمینی دشت مهران که هم اکنون دارای یک دهنه چشمه و تعداد ۱۱۹ حلقه چاه می­باشد (شرکت آب منطقه­ای).
۳-۱- ۸- هیدرولوژی آب­های سطحی
منابع آب­های سطحی دشت مهران شامل رودخانه­های کنچانچم، گاوی و مسیل­های موجود در جنوب دشت می­باشند.
۳-۱-۸-۱ رودخانه کنچانچم
سر­چشمه اصلی این رودخانه چشمه سراب میشخاص است که از ارتفاعات شرقی ایلام سر­چشمه می­گیرد. در طول مسیر به این رودخانه شاخه­ های متعدد­ی از جمله گل­گل ملکشاهی، اما و چاویز اضافه می­گردد سپس وارد دشت کوچک امیر آباد در روستا­ی گلان می­ شود. این رودخانه از ضلع شمال­غربی وارد دشت مهران شده و پس از تلاقی با رودخانه گاوی در غرب مهران وارد خاک عراق می­ شود. میانگین آبدهی سرچشمه­های این رودخانه ۵/۱ متر مکعب بر ثانیه می­باشد. میانگین آبدهی درازمدت رودخانه کنچانچم در ایستگاه هیدرومتری کنچانچم حدود ۱۷/۶ متر مکعب بر ثانیه می­باشد. ]۲۹[.
۳-۱-۸-۲ رودخانه گاوی
سر­چشمه اصلی این رودخانه چشمه­سراب ملکشاهی می­باشد که از دامنه­های جنوب­غربی تاقدیس کبیرکوه سرچشمه می­گیرد. به این رودخانه در طول مسیر شاخه­ های فرعی افزوده می­ شود. رودخانه مذکور پس از طی مسیر زیاد­ی از میان سازند­های مختلف از ضلع شمال شرقی منطقه که اغلب از آهک­های ایلام و سروک تشکیل شده، وارد دشت مهران شده و پس از تلاقی با رودخانه کنچانچم در غرب دشت مهران وارد کشور عراق می­ شود. میانگین آبدهی سرچشمه­های این رودخانه حدود۲۷۷/۰ متر مکعب بر ثانیه می­باشد. رودخانه گاوی در محل ورود­ی به دشت به واسطه بافت درشت مصالح رودخانه­ای و بستر عریض، تغذیه­کننده آبخوان دشت مهران می­باشد. به طوری که به علت نفوذ شدید آب رودخانه در بستر آن، در دشت مهران فقط در مواقع سیلابی دارای آبدهی می­باشد. در خروجی دشت مهران به واسطه بالا بودن تراز آب زیر­زمینی نسبت به بستر رودخانه، رودخانه گاوی آبخوان را تخلیه می­نماید. لازم به یادآوری است که در سال­های اخیر به علت افت تراز آب زیر­زمینی میزان زهکشی آبخوان توسط رودخانه گاوی به شدت کاهش یافته است. میانگین آبدهی درازمدت این رودخانه در ایستگاه­های هیدرومتری تنگ باجک و رستم آباد به ترتیب ۷۳/۱ و۳۵/۱ متر مکعب بر ثانیه می­باشد. دلیل اصلی کاهش آبدهی رودخانه گاوی بین ایستگاه­های هیدرومتری مذکور، تغذیه آبخوان آبرفتی مهران می­باشد ]۲۹[.
۳-۱- ۹روش تحقیق
۳-۱-۹- ۱مدل بیابان­زایی مورد استفاده
ارزیابی بیابان­زایی بر اساس تشخیص و تعیین معیار­ها و شاخص­ های مناسب مربوط به بخش­های آب، خاک، اقلیم، پوشش­گیاهی و عوامل مؤثر در شناسایی فرایند­ها و پارامتر­های دخیل در تخریب اراضی عملی می­گردد. با مشخص شدن معیار­ها و شاخص­ های مربوط به هر منطقه و نیز پایش آنها در طی دوره­ های زمانی، امکان تجزیه و تحلیل داده ­های سری زمانی برای پی­بردن به عوامل اصلی بیابان­زایی و اثرات ناشی از آن، برای بیابان­زایی امکان پذیر است. در این تحقیق جهت بررسی وضعیت بیابان­زایی از معیار­ها و شاخص­ های شناسایی شده در طرح کالیبراسیون شاخص ­ها و معیار­های بیابان­زایی استفاده شده است. مدل IMDPA که جدید­ترین روش ارزیابی بیابان­زایی در ایران می­باشد، در سال ۱۳۸۳ ارائه شد ]۱[. مدل MEDALU توسط کمیسیون بین المللی اروپا در سال ۱۹۸۷ با هدف مطالعات بیابان­زایی ارائه شد ]۱۶[.
در مدل IMDPA با توجه به تجربیات و نظرات کارشناسی نه معیار اقلیم، کشاورزی، فرسایش، ژئومورفولوژی و زمین­ شناسی، آب، خاک، پوشش­گیاهی، توسعه تکنولوژی و اقتصادی – اجتماعی به عنوان معیار­های بیابان­زایی شناخته شده ­اند که به جهت کمی نمودن آنها از شاخص­ های مربوط به هر معیار کمک گرفته می­ شود. در ابتدا ۱۳۰ شاخص برای معیار­های نه گانه فوق الذکر شناسایی شدند در مرحله بعد با توجه به اینکه امکان تهیه آمار و اطلاعات از مناطق کشور برای ۱۳۰ شاخص وجود ندارد و از طرفی از نظر هزینه و زمان نیز مقرون به صرفه نیست، حداکثر برای هر معیار ۴ شاخص اصلی شناسایی و ملاک عمل قرار گرفت و تعداد شاخص ­ها به ۳۴ شاخص تقلیل پیدا کرد ]۱۵[. در مدل MEDALUS چهار معیار کلید­ی مورد ارزیابی قرار می­گیرد: کیفیت خاک، کیفیت اقلیم، کیفیت پوشش­گیاهی و کیفیت مدیریت. هر معیار نیز دارای شاخص­ هایی است که در واقع، لایه­ های آن معیار را تشکیل می­ دهند ]۱۶[.
سیستم اطلاعات جغرافیایی یا GIS یک سیستم کامپیوتر­ی برای مدیریت و تجزیه وتحلیل اطلاعات مکانی بوده که قابلیت جمع­آوری، ذخیره، تجزیه وتحلیل نمایش اطلاعات جغرافیایی(مکانی) را دارد. داده ­ها در این سیستم براساس موقعیتشان نشان داده می­شوند، GIS در زمینه ­های زمین­ شناسی، مطالعات زیست­محیطی، منابع آب و آبخیز­داری، کشاورزی و … کاربرد فراوانی پیدا نموده است. به منظور تعیین شدت بیابان­زایی یک منطقه و بااستفاده از دو مدل مذکور و نرم­افزار ArcGIS بدین­گونه عمل می­گردد: با وزن­دهی به لایه­ های اطلاعاتی ارزش هر لایه را در شاخص مورد­نظر دخالت داده و تأثیر آن در بیابان­زایی بررسی می­ شود. به هر لایه بر اساس تأثیر آن در بیابان­زایی با توجه به بررسی منابع و استناد به کار سایر محققین و با توجه به شرایط منطقه مورد نظر برای مدل MEDALUS وزنی بین ۱ تا ۲ و برای مدل IMDPA وزنی بین ۱ تا ۴ داده می­ شود و نحوه وزن­دهی به صورت خطی و نسبت برابر است به طوری که ارزش ۱ بهترین(کمتر­ین تأثیر در بیابان­زایی) و ارزش ۲ و ۴ بد­ترین(بیشتر­ین تأثیر در بیابان­زایی) وزن است. در نهایت برای هر شاخص و با توجه به وزن­دهی انجام شده یک نقشه تهیه می­گردد، سپس با تلفیق لایه ­ها در یکدیگر و گرفتن ریشه nام نقشه نهایی شدت بیابان­زایی به دست می ­آید ]۵[.
۳-۱-۹-۲ روش ارزیابی وضعیت بیابان­زایی
۳-۱-۹-۲-۱ انتخاب معیار­ها و شاخص­ های مؤثر بر بیابان­زایی در منطقه مورد مطالعه
جهت استفاده از دو مدل مذکور و ترسیم نقشه بیابان­زایی در منطقه دشت مهران، با توجه به شرایط منطقه چهار معیار به عنوان معیار­های کلیدی بیابان­زایی در نظر گرفته شد. این چهار معیار عبارتند از: معیارآب، معیار خاک، معیار پوشش­گیاهی و معیار اقلیم. جهت رسیدن به این معیار­ها سعی گردید مطالعات نسبتاً کاملی در منطقه صورت گیرد. بنابراین هر یک از این پارامتر­ها که به عنوان معیار­های بیابان­زایی در نظر گرفته شده است، به صورت جداگانه مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند. در نهایت نقشه­های معیار­های آب، خاک، پوشش­گیاهی و اقلیم با توجه به مدل­های مذکور، جهت ارزیابی و تهیه نقشه بیابان­زایی در این تحقیق تهیه گردید و در انتها نقشه بیابان­زایی در هر مدل به کمک این چهار نقشه و با توجه به معادله (۳-۴) ترسیم شد.
به هر شاخص بر اساس تأثیر آن در بیابان­زایی با توجه به شرایط منطقه، مطالعات میدانی و نظر کارشناسان، برای مدل IMDPA وزنی بین ۱ تا ۴ و برای مدل MEDALUS وزنی بین ۱ تا ۲ داده شد؛ به طوری که ارزش ۱ در هر دو مدل بهتر­ین و ارزش ۲ و ۴ بد­ترین وزن به ترتیب در مدل مدیترانه­ای و ایرانی بوده است. برای هر شاخص با توجه به وزن­دهی انجام شده یک نقشه در هر مدل تهیه گردید. در این روش و در دو مدل مذکور هر معیار از میانگین هندسی شاخص­ های خود طبق معادله ۳-۴ بدست می آید:
معادله(۳-۴) Index-X=[(layer-1).(layer-2)…(layer-n)]1/n
که در آن:
: معیار مورد نظرIndex-X
: شاخص هر معیار layer
: تعداد شاخص­ های هر معیارn

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...