گاهی شرکت‌ها با عرضه محصول به قیمت پایین تر برای مشتری ارزشی ایجاد می‌کنند که مشتری، شرکت مد نظر را بر سایر رقبا ترجیح می‌دهد و از این طریق شرکت مزیت رقابتی کسب می‌کند. هزینه به مثابه مزیت رقابتی نیز بر قیمت محصول تأثیر می‌گذارد و موجب می شود که شرکت به مزیت رقابتی دست یابد.هزینه، مصرف منابع برای تولید محصول است که ارزشی را برای مشتری ایجاد می‌کند.در این میان شرکتی که بتواند با کمترین هزینه این محصول ارزشمند را تولید کند، می‌تواند با کمترین قیمت آن را در اختیار مشتری قرار دهد ، از این رو هزینه نیز مزیت رقابتی محسوب می شود. از سوی دیگر، برخی از شرکت‌ها مانند شرکت های کامپیوتری و گوشی همراه، مشتریانی دارند که متقاضی محصولات به روز و نوآورانه اند ، اگر شرکت بتواند با عرضه محصولات نوآورانه خواسته مشتری خود را برآورده کند، ضمن آنکه از این طریق برای مشتریانش ارزش ایجاد می‌کند، وفاداری آنان را هم افزایش می‌دهد.ارائه خدمات نیز یکی دیگر از مزیت‌های رقابتی است که به مشتری اطمینان می‌دهد در صورتی که از محصولات شرکت استفاده کند، شرکت با خدمات بسیار مطلوب از او پشتیبانی خواهد کرد.سایر مزیت ها نیز به همین ترتیب به ایجاد ارزش برای مشتری و درنهایت ایجاد مزیت رقابتی برای شرکت منجر می شود(رمضانیان و دیگران، ۱۳۹۳).

مدیریت هزینه به عنوان یک سیستم اطلاعاتی برای ایجاد مزیت رقابتی در قسمت هزینه مورد استفاده قرار می‌گیرد.هدف کلی نظام مدیریت هزینه، شناسایی تأثیر هزینه بر تصمیمات مدیریت و بالا بردن توان رقابتی شرکت است(رهنمای رودپشتی، ۱۳۸۷).

در دنیای امروز تنها در سایه استراتژیهای بلند مدت، مفصل و همه جانبه می توان به اهداف کاهش هزینه ها ضمن ارتقاء کیفیت و کارایی عملیاتی دست یافت(گرگانلی دوجی و فاضلی، ۱۳۸۸).

فرایند هزینه یابی هدف به عنوان روشی آینده نگر و ابزاری سودمند برای مدیریت هزینه استراتژیک به منظور کاهش مجموع هزینه ها در مراحل طراحی و برنامه ریزی محصول به کار گرفته می شود. این روش با روش های سنتی متفاوت است، زیرا نقطه آغازی و محور اصلی آن اطلاعات تاریخی نیست بلکه مشتریان و قیمت محصول، محوریت اصلی این فرایند را تشکیل می‌دهد(گرگانلی دوجی و فاضلی، ۱۳۸۸).

سیستم هزینه یابی کایزن[۳۰] ابزار دیگری است که مدیران در حین تولید برای رسیدن به بهای تمام شده هدف می‌توانند استفاده کنند. کایزن به مفهوم بهبود مستمر یک فعالیت با مشارکت همگانی کارکنان اعم از کارگران و مدیران به منظور ارزش آفرینی است. بر این فلسفه استوار است که برای ایجاد بهبود در سازمان نیاز به تغییرات انفجاری نیست، بلکه هر نوع خلاقیت و نوآوری هر چند کوچک به شرط مستمر و پیوسته بودن ارتقا بهره وری در سازمان را به ارمغان خواهد آورد(گرگانلی دوجی و فاضلی، ۱۳۸۸).

۲- کیفیت: کیفیت یکی از مکانیسم های مؤثر برای جذب و حفظ مشتریان است.کیفیت به معنی ویژگی های برتر محصول یا خدمت است.عوامل کیفیت معمولا شامل کیفیت طراحی محصول ،کیفیت تولید، و عملکرد قابل اعتماد محصول در نظر گرفته می شود.کیفیت را می توان برای افزایش بهره وری،سازگاری با بازار رقابت و حفظ عملکرد محصول قابل اعتماد ،مورد استفاده قرار داد.کیفیت به عنوان یکی از ابعاد مزیت رقابتی در نظر گرفته می شود و سایر ابعاد مزیت رقابتی از جمله هزینه کم و یا زمان مبتنی بر عملیات نیز می‌توانند از کیفیت بالاتر بهره مند شوند (لی و ژائو، ۲۰۰۶).

مشتریان کسانی هستند که تصمیم می گیرند چه محصول یا خدمتی به بهترین شکل نیازهای آن ها را تأمین می‌کند(آواد و بن تلال، ۲۰۰۸).

محصولات با کیفیت کالا یا خدماتی هستند که قابل اطمینان اند، ‌به این معنی که کاری برای آن طراحی شده اند را به خوبی انجام می‌دهند و ویژگی های متمایزی را برای بالا بردن در نزد مشتری ایجاد می‌کنند، زمانی که مشتریان دریابند ویژگی های محصول یک شرکت (از نظر شکل، خصوصیات، عملکرد، بقا، قابلیت اطمینان، طراحی وسبک و …) نسبت به رقبا برای آن ها ارزش بیشتری برای آن ها فراهم می‌کند، گفته می شود کیفیت بالاتری دارد،اما اثر کیفیت بر مزیت رقابتی بدین صورت خواهد بود: محصولات با کیفیت بالا ، ارزش محصولات را در نظر مشتریان متایز می‌کنند و افزایش می‌دهند. این درک بالا از ارزش به شرکت اجازه می‌دهد قیمت بالاتری برای محصولاتش در نظر بگیرد.کارایی بالاتر و قیمت پایین تر با محصولات با کیفیت به دست می‌آید(مظلومی و دادوند، ۱۳۹۱).

در حوزه تولید و عملیات انطباق مشخصات محصول نهایی با نیاز مشتریان از مسئولیت های مدیران تولید است که با هدف کسب مزیت های رقابتی مبتنی بر کیفیت دنبال می شود.رقابت مبتنی بر کیفیت علاوه بر سرمایه گذاری های مناسب در جهت توسعه تکنولوژی، نیازمند رویکردی جامع است که کیفیت را تنها روشی برای جلوگیری از مشکلات یا کاهش هزینه های دوباره کاری ننگرد، بلکه آن را فرصتی برای جلب رضایت مشتری قلمداد نماید (کریمی دستجردی و دیگران، ۱۳۸۹).

پراجوگو[۳۱] کیفیت را عملکرد راهبردی می‌داند که منعکس کننده راهبرد رقابتی شرکت است(پراجوگو، ۲۰۰۷).

کیفیت از منظر عملیاتی، فعالیتی است که موجب افزایش قابلیت های کارکردی و بعضاً ساختاری در کالاها و خدمات می شود. این فعالیت به عنوان مجموعه ای از اقدامات در قالب وظایف تعریف شده و منابع سازمانی را مصرف می‌کند(رهنمای رودپشتی، ۱۳۸۷).

۳- انعطاف پذیری: انعطاف پذیری توانایی ‌پاسخ‌گویی‌ به تغییرات است.انعطاف پذیری توانایی ‌پاسخ‌گویی‌ به نیاز های منحصر به فرد مشتریان خاص است.تولید انعطاف پذیر یک رویکرد استراتژیک به تولید برای مزیت رقابتی است که در تمرکز استفاده از انعطاف پذیری برای پاسخ به نیاز مشتری و تغییرات بازار می‌باشد (لی، ۲۰۰۰).

می توان انعطاف پذیری را این گونه تعریف کرد: تغییرات سریع ظرفیت در صورت بروز تغییر در تقاضا، توانایی تولید محصولات متنوع، تغییرات سریع در طراحی محصولات، معرفی سریع محصولات جدید، توانایی تولید محصولات مطابق با نیاز مشتریان، توانایی تغییر در آمیخته محصول (رمضانیان و دیگران، ۱۳۹۳).

به باور فاساوات و کانچانا، اصطلاح انعطاف پذیری به توانایی گسترش یافتن یا گسترش نیافتن منابع در ‌پاسخ‌گویی‌ به تغییرات در توافقنامه هایی که توسط مشتریان بسته می شد، اشاره دارد(فاساوات و کانچانا، ۲۰۰۷).

انواع گوناگونی از انعطاف پذیری در ادبیات موضوع بیان شده است که عبارت اند از : انعطاف پذیری محصول، انعطاف پذیری حجم، انعطاف پذیری ترکیب، انعطاف پذیری ماشین آلات، انعطاف پذیری کارکنان، انعطاف پذیری بازار، انعطاف پذیری فرایند، انعطاف پذیری در عرضه محصول جدید و انعطاف پذیری توسعه ظرفیت (آواد و بن تلال، ۲۰۰۸).

انعطاف پذیری نمایانگر توانایی بنگاه در انجام تنظیمات مورد نیاز برای واکنش مناسب دربرابر تغییرات محیطی، بدون ایجاد تأثیرات منفی زیاد بر عملکرد است (هیزر و رندر[۳۲]، ۲۰۰۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...