هولند[۱۱] خاطر نشان می‌کند که معمولاً دارایی های نامشهود به خاطر این مشکل که چگونه ارزش دارایی اعلام شود، ناشناخته هستند؛ ‌بنابرین‏ مشکل می شود، این مسأله را که این دارایی های نامشهود[۱۲]، چه قدر سود برای این شرکت ها می آورند را، مورد ارزیابی قرار داد. یک تأثیر بر دارایی های نامشهود بر ارزش شرکت‌ها، مربوط به عدم تقارن اطلاعات[۱۳] است.

بارث[۱۴]،کازنیک[۱۵] ومک نیکولز[۱۶]، پیشنهاد دادند، از آن جایی که فقدان ارزیابی خاص برای ارزیابی دارایی نامشهود وجود دارد و برآورد یک قیمت منصفانه برای آن ها مشکل است، شرکت ها با دارایی های نامشهود بیشتر، دارای عدم تقارن اطلاعات بیشتر بین مدیران و سرمایه گذاران می‌باشند. گارسیا[۱۷]، آیوسو[۱۸] متوجّه می‌شوند که این ریسک عدم تقارن اطلاعات هم؛ به تخصیص مؤثر سهام آسیب می رساند که به خاطر یک سری عوامل، مؤثر می‌باشد. مانند: افزایش هزینه سهام، افزایش در گسترش تقاضا برای مزایده، عدم نقدینگی، بازارهای سرمایه ای و تصمیمات سرمایه گذاری نامناسب(ون چانگ و همکاران،۲۰۱۱) [۱۹].

ابودی[۲۰]و لیو[۲۱] بیان می‌کنند: از طرف دیگر، غالباً سرمایه گذاران ممکن است تصمیم به سرمایه گذاری در شرکت هایی نمایند که ریسک تجاری[۲۲] بالا و هم چنین مشکلات نمایندگی[۲۳] داشته باشند. به منظور حذف عدم تقارن اطلاعات ومشکلات نمایندگی، سرمایه گذاران نیاز به اطلاعاتی راجع به دارایی های نامشهود شرکت ها دارند. ویات[۲۴] تأکید می‌کند که سرمایه گذاران به اطلاعات بیشتری راجع به دارایی های نامشهود شرکت ها و نقشی که آن ها در فرایند ایجاد ارزش ایفا می‌کنند، نیاز دارند. دو منبع وجود دارد که سرمایه گذاران می‌توانند از آن ، این چنین اطلاعاتی مانند گزارشات سالانه و گزارشات کارشناسی(تحلیل گر) را به دست آورند. هلی[۲۵] و پالپو[۲۶] تأکید می‌کنند که گزارشات کارشناسی (تحلیل گر) نقش خیلی مهمی در ارتباط با مدیران و سرمایه گذاران ایفا می‌کنند، آن می‌تواند عدم تقارن اطلاعات را کم کند و هم چنین قابلیت اعتماد[۲۷] را بهبود دهد. بارث، کازنیک ، نیکولز ، لیو و سوگینس امیرا؛ دریافتند که اطلاعات فراهم شده توسط تحلیل گران مالی برای شرکت های دانش محور مهم تر است، چون اطلاعات راجع به دارایی های نامشهود در گزارش های سالانه برای نمونه از شرکت ها، ناکافی است و تحلیل گران مالی باید به نقش کسب اطلاعات بیشتری راجع به دارایی های نامشهود در گزارش های سالانه خود ارائه دهند، ممکن است که عدم تقارن اطلاعات کاهش یافته و ارزش واقعی شرکت ها بهتر مشخص شود. در ضمن سرمایه فکری، فرصت های رشد آتی شرکت ها را مشخص می‌کند که ممکن است به عملکرد بهتر شرکت ها منجر شود(عبداله و سوفیانا،۲۰۱۲)[۲۸]. ‌بنابرین‏ در این تحقیق تلاش شده است تا ارتباط نرخ رشد سرمایه فکری بر عملکرد حسابداری، بازار و مالی؛ شرکت های متوسط و بزرگ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را نشان دهیم. نتایج این تحقیق در قالب پنج فصل و تعدادی پیوست ارائه خواهد شد.

در فصل اول کلیات تحقیق ارائه می‌شود. در فصل دوم، مبانی نظری سرمایه فکری و ارزش افزوده اقتصادی و فصل سوم به روش شناسی تحقیق اختصاص دارد .در فصل چهارم، نتایج حاصل از داده های آماری تحقیق ارائه و اطلاعات به دست‌آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد. در فصل پنجم نتیجه‌گیری به همراه پیشنهادات لازم ارائه خواهد شد.

۱-۲ تشریح وبیان مسئله

در جوامع دانش محور کنونی، نقش و اهمّیت سرمایه های مالی در مقایسه با سرمایه های فکری در تعیین قابلیت سودآوری پایدار، کاهش چشم گیری یافته است. به دلیل اهمّیت روزافزون سرمایه های فکری در فرایند برتری راهبرد شرکت ها، اکثر شرکت ها در پی یافتن روش های اندازه گیری سرمایه فکری و بررسی آن با عملکرد شرکت ها می‌باشند. این تحقیق در پی کسب شواهد تجربی در زمینه ارتباط بین نرخ رشد سرمایه فکری و عملکرد شرکت ها می‌باشد. در اقتصاد جهانی امروز، دانش مهم ترین سرمایه؛ جایگزین، سرمایه های مالی و فیزیکی شده است. ‌بنابرین‏؛ در اقتصاد دانش محور، منبع ارزش اقتصادی شرکت ها، تولید کالاهای مادی نیست؛ بلکه ایجاد وحفظ سرمایه فکری(دارایی های نامشهود)است.در بیشترسازمان های دانش محور، دارایی های فکری منبع اصلی مزیت رقابتی و خلق ارزش ثروت شرکت، محسوب می شود. دانش، منبع کلیدی اقتصاد و شاید تنها منبع حکم فرما در تشخیص مزیت رقابتی[۲۹] بنگاه ها شده است. دانش؛ به عنوان دارایی، در مقایسه با دیگر طبقات دارایی ها، دارای یک ماهیت منحصر به فردی است. زیرا هر چه بیشتر استفاده شود به ارزش آن افزوده می شود. بر این اساس، موفقیت حال وآینده در رقابت میان سازمان ها تا حد کمی؛ مبتنی بر تخصیص راهبردی منابع فیزیکی و مالی و تا حد زیادی، مبتنی برمدیریت راهبردی[۳۰] سرمایه فکری خواهد بود. ‌بنابرین‏، مدیران نیاز دارند که بتوانند اثر مدیریت دانش یا سرمایه فکری را با توجه به عملکرد شرکت اندازه گیری کنند.[۳۱] از این رو لازم است؛ همه منابع و ظرفیت های سازمانی و دارایی های برون ترازنامه ای، شناسایی واندازه گیری شوند. سرمایه فکری شامل آن دسته از دارایی های نامشهود؛ مانند: علائم تجاری ، اختراع ها و حق الامتیازها و برتری های انسانی، ساختاری و ارتباطات محیطی است که به روش های حسابداری در صورت های مالی منعکس نمی شود و رشد دارایی های نامشهود شرکت ها، قدرت رقابت و توسعه پایدار را تضمین می‌کند(عباسی و همکاران،۱۳۸۹).

‌بنابرین‏ در این تحقیق تلاش شده است تا ارتباط نرخ رشد سرمایه فکری بر عملکرد حسابداری، بازار و مالی؛ شرکت های متوسط و بزرگ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را نشان دهیم. این تحقیق؛ عملکرد شرکت ها را با توجه به سه جنبه، مد نظر قرار می‌دهد. یکی عملکرد حسابداری که می توان آن را با توجه به تشریح و بیان موضوع ارائه شده فوق؛ بر مبنای ارزش افزوده اقتصادی ارزیابی کرد. دومی، عملکرد بازار است که از طریق بازده سالانه سهام می توان آن را مورد ارزیابی قرار داد؛ و سومی عملکرد مالی می‌باشد که بر اساس نسبت های سودآوری مانند سود هر سهم، بازده حقوق صاحبان سهام و بازده دارایی ها قابل ارزیابی است.

۱-۳ اهمّیت موضوع

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...