هدف اصلی در تربیت اخلاقی فراهم کردن شرایط و زمینه ای است که فرد بتواند نفس ( امّاره) خود را کنترل کند و منظور از نفس در اینجا همان امیال و خواهش های نفسانی هستند که با عواطف سر وکار دارند . هدف از کنترل نفس این است که فرد به یک تعادل روحی برسد و اگر افراد بتوانند نسبت به عواطف و احساسات خود همانند ترس ، خشم ، شادی ، لذّت ، غرور و حسادت آگاه بشوند بهتر می توانند آنها را کنترل کنند . می توان گفت که عواطف نقش مهمی در کنترل اجتماعی دارند (همان ) .
طباطبایی معتقد است که هدف اصلی شریعت تلاش و توجه انسان به خداوند است و این هدف تنها با شکل گیری ملکات و حالات مناسب نفس تحقق می یابد . ( طباطبایی ، ترجمه حسن زاده ، ۱۳۸۳، ص ۴۲) . وی معتقد است که آنچه که مانع معرفت به خداوند است ، جهل نیست بلکه غفلت است و غفلت هم بر اثر مشغولیت دل به غیر خدا ناشی می شود و خداوند برای هیچ کس دو دل قرار نداده و دل مرکز عشق و عواطف است و راه دستیابی به دل تصفیه آن است و تصفیه آن صورت نمی گیرد مگر اینکه فرد بتواند نفس و امیال خود را کنترل کند و تا فرد نتواند این احساسات و عواطف را بشناسد ، نمی تواند آنها را کنترل کند .

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در بعد عقل و جایگاه آن در تربیت اخلاقی هم باید شرایطی فراهم شود تا فرد بتواند با بهره گیری و تجهیز شدن به قوه قضاوت صحیح ، خوب و بد را از هم تشخیص دهد ( همان ، صص ۴۵ – ۴۳ ).
۲-۶- شرح مختصر زندگانى استاد شهید مطهری
استاد شهید آیه اللّه مطهرى در ۱۳ بهمن ۱۲۹۸ هجرى شمسى مطابق با ۱۲ جمادى الاولاى ۱۳۳۸ هجرى قمرى در قریه فریمان- که اکنون تبدیل به بخش شده است- واقع در ۷۵ کیلومترى شهر مقدّس مشهد در یک خانواده اصیل روحانى چشم به جهان مى‏گشاید. پس از طىّ دوران طفولیّت به مکتبخانه رفته و به فراگیرى دروس ابتدایى مى‏پردازد. در سن دوازده سالگى به حوزه علمیّه مشهد عزیمت نموده و به تحصیل مقدّمات علوم اسلامى اشتغال مى‏ورزد. در سال ۱۳۱۶ علیرغم مبارزه شدید رضاخان با روحانیّت و علیرغم مخالفت دوستان و نزدیکان، براى تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیّه قم مى‏شود در حالى که به تازگى مؤسس گرانقدر آن آیه اللّه العظمى حاج شیخ عبد الکریم حائرى یزدى دیده از جهان فرو بسته و ریاست حوزه را سه تن از مدرّسان بزرگ آن، آیات عظام سید محمّد حجّت، سید صدر الدین صدر و سید محمّد تقى خوانسارى به عهده گرفته‏اند.
در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر مرحوم آیه اللّه العظمى بروجردى (در فقه و اصول) و حضرت امام خمینى (به مدت دوازده سال در فلسفه ملّا صدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و مرحوم علّامه سیّد محمد حسین طباطبائى (در فلسفه: الهیّات شفاى بوعلى و دروس دیگر) بهره مى‏گیرد. قبل از هجرت آیه الله العظمى بروجردى به قم نیز استاد شهید گاهى به بروجرد مى‏رفته و از محضر ایشان استفاده مى‏کرده است. مؤلّف شهید مدتى نیز از محضر مرحوم آیه اللّه حاج میرزا على آقا شیرازى در اخلاق و عرفان بهره‏هاى معنوى فراوان برده است. از اساتید دیگر استاد مطهرى مى‏توان از مرحوم آیه اللّه‏سیّد محمّد حجّت (در اصول) و مرحوم آیه اللّه سید محمّد محقّق داماد (در فقه) نام برد. وى در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصیل علم، در امور اجتماعى و سیاسى نیز مشارکت داشته و از جمله با فدائیان اسلام در ارتباط بوده است.درسال ۱۳۳۱ درحالى که ازمدرّسین معروف و ازامیدهاى آینده حوزه به شمارمى‏رود به تهران مهاجرت مى‏کند. در تهران به تدریس در مدرسه مروى و تألیف و سخنرانیهاى تحقیقى مى‏پردازد. در سال ۱۳۳۴
اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامى دانشجویان توسط استاد مطهرى تشکیل مى‏گردد. در همان سال، تدریس خود در دانشکده الهیّات و معارف اسلامى دانشگاه تهران را آغاز مى‏کند. در سالهاى ۱۳۳۷ و ۱۳۳۸ که انجمن اسلامى پزشکان تشکیل مى‏شود استاد مطهرى از سخنرانان اصلى این انجمن است و در طول سالهاى ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰ سخنران منحصر به فرد این انجمن مى‏باشد که بحثهاى مهمّى از ایشان به یادگار مانده است.
از سال ۱۳۴۱ که نهضت امام خمینى آغاز مى‏شود استاد مطهّرى به طور فعّال در کنار امام بوده است به طورى که مى‏توان سازماندهى قیام پانزده خرداد در تهران و هماهنگى آن با رهبرى امام را مرهون تلاشهاى او و یارانش دانست. در ساعت ۱ بعد از نیمه شب روز چهارشنبه پانزده خرداد ۱۳۴۲ به دنبال یک سخنرانى مهیج علیه شخص شاه به وسیله پلیس دستگیر شده و به زندان موقت شهربانى منتقل مى‏شود و به همراه تعدادى از روحانیون تهران زندانى مى‏گردد. پس از ۴۳ روز به دنبال مهاجرت علماى شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد مى‏شود.
پس از تشکیل هیئتهاى مؤتلفه اسلامى، استاد مطهرى از سوى امام خمینى همراه چند تن دیگر از شخصیتهاى روحانى عهده‏دار رهبرى این هیئتها مى‏گردد. پس از ترور حسنعلى منصور نخست وزیر وقت توسط شهید محمد بخارایى کادر رهبرى هیئتهاى مؤتلفه شناسایى و دستگیر مى‏شود ولى از آنجا که قاضى‏یى که پرونده این گروه تحت نظر او بود مدتى در قم نزد استاد تحصیل کرده بود به ایشان پیغام مى‏فرستد که حق استادى را بجا آوردیم و بدین ترتیب استاد شهید از مهلکه جان سالم بدر مى‏برد.
پس از تبعید امام خمینى به خارج از کشور مسؤولیت استاد مطهرى و یارانش سنگینتر مى‏شود. در این زمان وى به تألیف کتاب در موضوعات مورد نیاز جامعه و ایراد سخنرانى در دانشگاهها، انجمن اسلامى پزشکان، مسجد هدایت، مسجد جامع نارمک و غیره ادامه مى‏دهد. به طور کلى استاد شهید که به یک نهضت اسلامى معتقد بود نه به هر نهضتى، براى اسلامى کردن محتواى نهضت تلاشهاى ایدئولوژیک بسیارى نمود و با کجرویها و انحرافات مبارزه سرسختانه کرد. در سال ۱۳۴۶ به کمک چند تن از دوستان اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود به طورى که مى‏توان او را بنیانگذار آن مؤسسه دانست. ولى پس از مدتى به علت
تکروى و کارهاى خودسرانه و بدون مشورت یکى از اعضاى هیئت مدیره و ممانعت او از اجراى طرحهاى استاد و از جمله ایجاد یک شوراى روحانى که کارهاى علمى و تبلیغى حسینیّه زیر نظر آن شورا باشد سرانجام در سال ۱۳۴۹علیرغم زحمات زیادى که براى آن مؤسسه کشیده بود و علیرغم امید زیادى که به آینده آن بسته بود، در حالى که در آن چند سال خون دل زیادى خورده بود از عضویّت هیئت مدیره آن مؤسسه استعفا داد و آن را ترک گفت.
در سال ۱۳۴۸ به خاطر صدور اعلامیّه‏اى با امضاى ایشان و حضرت علامه طباطبائى و آیه اللّه حاج سید ابو الفضل مجتهد زنجانى مبنى بر جمع اعانه براى کمک به آوارگان فلسطینى و اعلام آن طىّ یک سخنرانى در حسینیّه ارشاد، دستگیر شد و مدت کوتاهى در زندانى تک سلّولى بسر برد. از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۱ برنامه‏هاى تبلیغى مسجد الجواد را زیر نظر داشت و غالبا خود سخنران اصلى بود تا اینکه آن مسجد و به دنبال آن حسینیّه ارشاد تعطیل گردید و بار دیگر استاد مطهرى دستگیر و مدتى در بازداشت قرار گرفت. پس از آن استاد شهید سخنرانیهاى خود را در مسجد جاوید و مسجد ارک و غیره ایراد مى‏کرد. بعد از مدتى مسجد جاوید نیز تعطیل گردید. در حدود سال ۱۳۵۳ ممنوع المنبر گردید و این ممنوعیّت تا پیروزى انقلاب اسلامى ادامه داشت.
از مهمترین خدمات استاد مطهرى در طول حیات پربرکتش ارائه ایدئولوژى اصیل اسلامى از طریق درس و سخنرانى و تألیف کتاب است. این امر خصوصا در سالهاى ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷ به خاطر افزایش تبلیغات گروههاى چپ و پدید آمدن گروههاى مسلمان چپ زده و ظهور پدیده التقاط به اوج خود مى‏رسد. گذشته از حضرت امام، استاد مطهرى اولین شخصیتى است که به خطر سران سازمان موسوم به «مجاهدین خلق ایران» پى مى‏برد و دیگران را از همکارى با این سازمان باز مى‏دارد و حتى تغییر ایدئولوژى آنها را پیش‏بینى مى‏نماید. در این سالها استاد شهید به توصیه حضرت امام مبنى بر تدریس در حوزه علمیّه قم هفته‏اى دو روز به قم عزیمت نموده و درسهاى مهمّى در آن حوزه القا مى‏نماید، و همزمان در تهران نیز درسهایى در منزل و غیره تدریس مى‏کند. در سال ۱۳۵۵ به دنبال یک درگیرى با یک استاد کمونیست دانشکده الهیات! زودتر از موعد مقرّر بازنشسته مى‏شود. همچنین در این سالها استاد شهید با همکارى تنى چند از
شخصیتهاى روحانى، «جامعه روحانیّت مبارز تهران» را بنیان مى‏گذارد بدان امید که روحانیّت شهرستانها نیز به تدریج چنین سازمانى پیدا کند.
گرچه ارتباط استاد مطهرى با امام خمینى پس از تبعید ایشان از ایران به وسیله نامه و غیره استمرار داشته است ولى در سال ۱۳۵۵ موفق گردید مسافرتى به نجف اشرف نموده و ضمن دیدار با امام خمینى درباره مسائل مهم نهضت و حوزه‏هاى علمیّه با ایشان مشورت نماید. پس از شهادت آیه اللّه سیّد مصطفى خمینى و آغاز دوره جدید نهضت اسلامى، استاد مطهرى به طور تمام وقت در خدمت نهضت قرارمى‏گیرد و در تمام مراحل آن نقشى اساسى ایفا مى‏نماید.
در دوران اقامت حضرت امام در پاریس، سفرى به آن دیار نموده و در مورد مسائل مهم انقلاب با ایشان گفتگو مى‏کند و در همین سفر امام خمینى ایشان را مسؤول تشکیل شوراى انقلاب اسلامى مى‏نماید. هنگام بازگشت امام خمینى به ایران مسؤولیّت کمیته‏ استقبال از امام را شخصا به عهده مى‏گیرد و تا پیروزى انقلاب اسلامى و پس از آن همواره در کنار رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامى و مشاورى دلسوز و مورد اعتماد براى ایشان بود، تا اینکه در ساعت بیست و دو و بیست دقیقه سه شنبه یازدهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۸ در تاریکى شب در حالى که از یکى از جلسات فکرى سیاسى بیرون آمده بود با گلوله گروه نادان و جنایتکار فرقان که به مغزش اصابت نمود به شهادت مى‏رسد و امام و امّت اسلام در حالى که امیدها به آن بزرگمرد بسته بودند در ماتمى عظیم فرو مى‏روند. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهّرش. ( مطهری ، ۱۳۷۸، مقدمه‏ج‏۱ ، صص۱۲- ۹) .
ب )پیشینه تحقیق
استفاده از تجربیات ، پژوهش هاو نظریه هایی که در رابطه با موضوع می باشد به ما کمک می کند تا راه رفته را بار دیگر طی نکنیم و با استناد به یافته های آنان قدم های مستدل و محکم بهتری در راه انجام پزوهش خود برداریم . در این قسمت از تحقیق ، تلاش می گردد تعدادی از عناوین تدوین شده و مرتبط با موضوع پایان نامه مورد اشاره و بررسی قرار گیرد .
۲-۷- پایان نامه ها
کلبعلی ، ایراندخت ،بررسی عواطف از منظر فیلسوفان متأخر غرب و متفکران مسلمان ، رساله دکتری چاپ نشده ، ۱۳۸۵.
در این رساله ابتدا به بررسی شرح حال برخی از اندیشمندان غربی و مسلمان پرداخته شده است و سپس نظریات و آراء آنان در باب عواطف بیان گردیده است ، و روش های تربیتی آنان نیز در ادامه آورده شده است . در این رساله از میان اندیشمندان غربی بیشتر نظریات هیوم و در میان اندیشمندان مسلمان بیشتر نظریات غزالی بیان شده است . شایان ذکر است که در این رساله تنها به بررسی تربیت عاطفی پرداخته شده ، در حالیکه در پژوهش حاضر جایگاه عاطفه در تربیت اخلاقی مورد بررسی قرار گرفته است .
کلبعلی ، زهره ، نقش عواطف در زندگی فردی و اجتماعی از دیدگاه نهج البلاغه ، پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد فسا ، ۱۳۸۲.
تحقیق با هدف اینکه تا چه اندازه تقویت عواطف در شخصیت سازی و تربیت افراد مؤثر است و چگونه می توان از این طریق روابط اجتماعی را استحکام بخشید ، صورت گرفته است ، لذا با مراجعه به نهج البلاغه و سفارش های امیر المؤمنین علی ( ع) نتیجه گیری شده است که ، انسان از نظر نهج البلاغه موجودی هدفداراست و هدف غایی او رسیدن به قرب الهی است و همین هدف تعهد و حرکت در او به وجود می آورد و او را اثر گذار و اثر پذیر و مسئول می نماید ، و موجب می شود تبعیت از حق و عمل به تکلیف مطرح باشد . لازم به ذکر است که ما در مبانی نظری خود از بخش دوم این پایان نامه بهره برده ایم .
میرشاه جعفری ، ابراهیم ، بررسی جایگاه عقل در نظام تربیتی اسلام ، رساله دکتری ، دانشگاه تربیت معلم تهران ، ۱۳۷۶.
محقق تلاشش بر این بوده که آثار تربیتی و نتایج آن را در ابعاد عقلانی و عاطفی ، اجتماعی و اخلاقی به تفکیک مورد بررسی قرار دهد ، همچنین آثار تربیتی به کار گیری عقل در بعد عقلانی شخصیت نیز ذکر شده از قبیل : تردید منطقی و مشورت با دیگران ، ژرف اندیشی و تعمق ، عاقبت اندیشی و آینده نگری ، سعه صدر ، عبرت گیری ، دانش دوستی ، عدم شتاب در قضاوت ، ثبات ، اتکابر نیروی عقل . همچنین با
استناد به آیات و روایات بسیاری مرتبط با عقل به خوبی جایگاه والای عقل و تعقل را شرح داده است . ما در بحث مفهوم شناسی عقل ، نقش و جایگاه عقل ، ارزش و اعتبار عقل در قرآن و روایات ، بسیار از این تحقیق بهره برده ایم .
یار محمدیان ، احمد ، مقدمه ای بر تربیت عاطفی در اسلام ، پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده ، دانشگاه تربیت مدرس ، ۱۳۷۱.
در این تحقیق عاطفه بعنوان یکی از پایه های اساسی شخصیت افراد عاملی برای ادامه حیات و بقای او و کانون اصلی آن قلب می باشد .
عواطف از آن جهت که رفتار ، اعمال ، افکار و تصمیمات انسان را تحت الشعاع خود قرار می دهند ، از اهمیت خاصی برخوردارمی باشند . تربیت عاطفی باعث می شود که عواطف مختلف انسان به صورت متعادل و متناسب شکوفا شود ، که این امر خود بر روی سایر ابعاد وجود آدمی تأثیر می گذارد . عواطف برای ادامه حیات و بقای انسان مفید است .
در این پژوهش به سئوالاتی از قبیل : عاطفه و هیجان چیست ؟ از کجا ناشی می شوند ، چه تأثیراتی دارند ؟ پاسخ داده شده است . در این تحقیق ، عاطفه از نظر اسلام و اخلاق بررسی شده و همچنین روش های درمان بعضی از عواطف مثل : ترس ، خشم و نظیر اینها بیان شده ، نظرات دانشمندان قدیم و جدید غربی و اسلامی بیان شده و انواع عواطف از جمله عواطف انسانی و حیوانی ، عواطف مثبت . منفی بررسی گردیده است . که ما در مبحث مفهوم شناسی عاطفه و عاطفه در اسلام بسیار از این تحقیق بهره برده ایم .
۲-۸- مقاله ها
بهشتی ، محمد ، « تربیت ، اخلاق و تربیت اخلاقی » ، نشریه معارف ( شماره ۱۰) .
در این مقاله مؤلف به تعریف تربیت اخلاقی پرداخته است :
« بر انگیختن ، فراهم ساختن و به کار بستن ساز و کارهای آموزشی و پرورشی در جهت دریافت گزاره های اخلاقی و شتاختن و شناساندن فضایل ورذایل و زمینه سازی برای ایجاد نگرش و روی آوردن به اخلاق
حسنه و پای بندی و عینیت دادن ارزش های اخلاقی ، به منظور رسیدن به سعادت و کمال جاودانه تربیت اخلاقی نام دارد » .ارکان این تعریف عبارتند از :

    1. انگیزش در جهت احساس نیاز نسبت به مسائل اخلاقی و تخلق به اخلاق حسنه
    1. آموزش آموزه های اخلاقی و شناخت فضایل و رذایل
    1. التزام ، پای بندی و تقید به اخلاق حسنه و اعتقاد به پیراسته سازی دل و جان از اخلاق بد
    1. توانایی در جهت عملی کردن اخلاق خوب و توانایی بر مهار خود از اخلاق بد .
    1. جهت گیری بر پایه رسیدن به سعادت و کمال جاودانه .

بنابراین دانش تعلیم وتربیت از داده ها و یافته های اخلاق بهره می گیرد و با ساز و کارهای خود نگرش و رفتار اخلاقی را در فرد ایجاد می کند و در گام نخست آدمی را از خود محوری هایش رهایی می دهد و به او رنگ خدایی می دهد .
امروزه جدا انگاری اخلاق و تربیت تردید ناپذیر است . تربیت فرایند بسیار گسترده است و گستره آن به تمامی ابعاد ، توانایی ها ، قابلیت ها و به همه شئون وجو آدمی گسترانده شده و تمامی زمینه های وجود آدمی را در برمی گیرد . امّا فرایند اخلاق ، یکی از ساحت های تربیت به شمار می آید . از این رو می توان گفت : تربیت اقسام فراوانی دارد و از آن جمله تربیت عقلانی ، دینی ، اخلاقی ، جنسی ، عاطفی ، عرفانی ، مدنی و اجتماعی و … می باشد .
به گفته برخی از صاحبنظران ، تعلیم وتربیت تا قرون متمادی تنها بر ملاحظات فلسفی و اخلاقی مبتنی بود ، امروزه نیز به رغم تسلط دانش بشر در زمینه های زیست شناسی ، جامعه شناسی ، روان شناسی در تعلیم وتربیت ، باز این نکته آشکار تر شده که علم و دستاوردهای فنی آن نه تنها کافی نیست ، بلکه همچنان باید ملاحظات اخلاقی و فلسفی سهم اصلی را در تعلیم وتربیت بر عهده داشته باشند . زیرا در بررسی اهداف و غایات تربیت نه در صلاحیت علم ، نه در حد تکنیک بلکه در صلاحیت فلسفه و اخلاق است . از این مقاله نیز در فصل دوم پایان نامه در قسمت مبانی نظری استفاده شده است .
پور پور راوندی ، قاسم ، جایگاه عقل در تربیت دینی از دیدگاه علامه طباطبایی ، مجله پژوهش دینی ، دانشگاه کاشان ، ۱۳۹۰.
علامه طباطبایی از جمله مفسرانی است که به تفکر و تعقل و نقش ویژه آن در تربیت انسان اهتمام خاصی داشته است . در این مقاله راهکارهای تحقق تربیت عقلانی با عنایت به روش هایی مانند علم و حکمت ، تهذیب نفس و ایجاد بسترهای لازم برای بروز و ظهور تفکر بر اساس آرای علامه طباطبایی در تفسیر المیزان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است . از این قبیل : الف : ایجاد زمینه برای فراگیری علم و حکمت در متعلّم . ب : روش تهذیب نفس ج: زمینه پرسش گری و نقد در متعلّم . د : ایجاد زمینه های تفکر و خلاقیت در متربّی . از نظر علامه طباطبایی ( ره) نتیجه اصلی کارکرد اصلی تربیت عقلانی ، نیل به معرفتی حکیمانه و استوار و هموار کننده عمل صالح است . از دیدگاه علامه بین عمل صالح و اخلاق حسنه و درک حقایق نظری و علوم عملی رابطه طولی وجود دارد . اعمال صالحه اخلاق حسنه را حفظ می کند و اخلاق حسنه معارف حقیقی و علوم و دانش های مفید را . در فرایند تربیت عقلانی علامه بر این اعتقاد است ؛ ضمن توجه به جایگاه بی بدیل عقل ، از لغزش های احتمالی آن نیز باید مصونیت داشت .توجه به جایگاه و کارکرد عقل در تربیت دینی بر مبنای خرد ورزی شایسته هر گونه تأمل و بررسی است . به فعلیت رسیدن جنبه های گوناگون این نیروی خدادادی که ما آن را به تربیت عقلانی تعبیر می کنیم یاری کننده انسان در نیل به آن هدف غایی است . غایت تربیت عقلانی از منظر آموزه های دینی ، نیل آدمی به مرتبه قرب الهی و عبودیت است . با توجه به نحوه پردازش و تحلیل علامه به عنوان یک متفکر بزرگ جهان اسلام از عقل که بخش مهمی از تحقیق حاضر نیز به همین بعد اختصاص دارد ، محقق در تحقیق حاضر می کوشد با دیدی جامع تر و مدلل تر ، جایگاه عقل رادر تربیت اخلاقی از منظر استاد مطهری دریابد و در راه درک مفاهیم و مبانی نظری خود گام بردارد .
سلحشوری ، یوسف زاده ، جایگاه عقل و عاطفه در تربیت اخلاقی ، فصلنامه علمی – پژوهشی تربیت اسلامی ، شماره ۱۲، ۱۳۹۰.
عقل و عاطفه و عمل سه عنصر اساسی تربیت اخلاقی هستند . درباره تأثیر و برتری عقل و عاطفه در تربیت اخلاقی بحث های فراوانی شده است . این مقاله قصد ندارد به بررسی این نکته بپردازد که آیا بین این دو ثنویت است یا وحدت ، چرا که امروزه دیگر از ثنویت هایی که شاید قرن ها به طول انجامیده است دیگر خبری نیست . آنچه که در این پژوهش مطرح می شود جایگاه عقل و عاطفه در تربیت اخلاقی با توجه به زمان است . بررسی ها نشان می دهد که از منظر زمان عواطف در دوران اولیه کودکی ، عواطف زودتر از امور عقلانی و انتزاعی حضور و ظهور پیدا می کنند . بر این اساس تربیت اخلاقی باید از احساسات شروع شود و بهترین زمان دوران کودکی است ، چون دنیای کودکی مملو از عواطف و احساسات است . از این رو تربیت اخلاقی صحیحی ،در گرو اهتمام و توجه به هر دو بعد عقل و عاطفه با توجه به عنصر زمان است . محقق بخش هایی از این مقاله را در فصل دوم در قسمت مبانی نظری استفاده نموده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...