در واقع رابطهبین یادگرفتن یادگیری و ساختار بنیادی دانش دوطرفه است؛ یعنی ساختار بنیادی هر علمی اگر توسط دانش آموز درک و فهمیده شود، نتیجه این می شود که به او کمک شده است که یادبگیرد که چگونه یاد بگیرد. و این یعنی رسیدن به اهداف آموزش، که مهم بودن جایگاه پژوهش فعلی را درباره ی راهبردهای شناختی می رساند.

هدف کلی پژوهش

بررسی میزان تأثیر آموزش مبتنی بر راهبردهای شناختیبر یادگیری و یادداریدروس حفظی، درکی و کلامی دانش آموزانپسر سال سوم راهنمایی شهرستان اسلام آباد غرب ‌در سال‌ تحصیلی ۹۳/ ۹۲ می‌باشد.

اهداف ویژه

۱٫بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر راهبردهای شناختی بر یادگیری و یادداری درس درک کردنی علوم تجربی پایه سوم راهنمایی.

۲٫ بررسی تأثیر آموزشمبتنی بر راهبردهای شناختی بر یادگیری و یادداری درس حفظ کردنی تاریخ پایه سوم راهنمایی.

۳٫ بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر راهبردهای شناختی بر یادگیری و یادداری درس کلامی زیان انگلیسی پایه سوم راهنمایی.

سوالات پژوهش

۱٫ آیا آموزش مبتنی بر راهبردهای شناختی، می‌تواند در درس علوم تجربی با ماهیتدرک کردنی،از نظر میزان یادگیری و یادداری تفاوت معنی داری را ایجاد نماید؟

۲٫ آیا آموزش مبتنی بر راهبردهای شناختی، می‌تواند در درس تاریخ با ماهیت حفظ کردنی،از نظر میزان یادگیری و یادداری تفاوت معنی داری را ایجادنماید؟

۳٫ آیا آموزش مبتنی بر راهبردهای شناختی، می‌تواند در درس زبان انگلیسی با ماهیت کلامی، از نظر میزان یادگیری و یادداری تفاوت معنی داری را ایجاد نماید؟

فرضیه های پژوهش

۱٫ آموزش راهبردهای شناختی در یادگیری و یادداریدرس تاریخ (حفظی)، تفاوت معنی داری ایجاد می‌کند.

۲٫ آموزش راهبردهای شناختی در یادگیری و یادداری درس علوم تجربی (درکی)، تفاوت معنی داری ایجاد می‌کند.

۳٫ آموزش راهبردهای شناختی در یادگیری و یادداری درس زبان انگلیسی (کلامی)، تفاوت معنی داری ایجاد می‌کند.

تعریف واژه ها و اصطلاحات فنی و تخصصی (به صورت مفهومی و عملیاتی)

یادگیری:یادگیری به فرایند ایجاد تغییرات نسبتاًپایدار در رفتار بالقوه فرد اطلاق می شود که بر اثر تجربه حاصل آید(شعبانی، ۱۳۸۷).

منظور از یادگیری در این پژوهش، میزان رشد آموخته های دانش آموزان که حاصل تفاوتنمرات آن ها در پیش آزمون و پس آزمون است، می‌باشد.

یادداری: یادداری یعنی توانایی یادآوری اطلاعات از حافظه بلند مدت است (اُلسون و هرگنهان،ترجمه سیف، ۱۳۹۰).یادداری در این پژوهش، میزان اطلاعاتی است که دانش آموز پس از گذشت دو هفتهاز پس آزمون اول در پس آزمون دوم ارائه می‌دهد.

پیش آزمون: آزمونی است که در آنمعلوم می شود یادگیرندگانچه مقدار از هدف ها و محتوای درس تازه را قبلاًیادگرفته اند. هدف از اجرای این آزمون تعیین میزان اطلاعات یادگیرندگاناز مطالبی است که قرار است به آنان آموزش داده شود (سیف، ۱۳۸۹).

منظور از پیش آزمون در این پژوهش، آزمونی است که توسط معلم تهیه و در اولین جلسه کلاس روی دانش آموزان اجرا گردید.این آزمون شامل ۳۰سوال و در ارتباط با مباحث مورد نظر برای تدریس بودند.

راهبرد: راهبرد یا استراتژی، یک برنامه یا نقشه ی کلی است که از مجموعه عملیاتتشکیل می‌یابد و برای رسیدن به یکهدف معین طراحی و اجرا می شود.

منظور از راهبرد در این پژوهش فعل هایی مانندیادداشت برداری، خلاصه سازی، خط کشیدن زیر عبارات مهم و… است که باعث می شوندسطح پردازش اطلاعات دانش آموزان را بالا برده و در نهایت منجر به افزایش یادگیری و یادداری در آنان خواهد شد.

پس آزمون: منظور از پس آزمون این است که تمامی آموخته های دانش آموزان در طول یک دوره آموزشی تعیین می‌شوند و هدف آن نمره دادن به دانش آموزان و قضاوت درباره ی اثربخشی کار معلم و برنامه ی درسی یا مقایسه ی برنامه های مختلف درسی با یکدیگر است (سیف، ۱۳۸۹).

در این پژوهش دو پس آزمون داریم که پس آزمون اول برای نشان دادن میزان افزایش یا کاهش یادگیری و پس آزمون دوم برای نشان دادن میزان افزایش یا کاهش یادداری روی دانش آموزان اجرا می شود. از ۳۰ سوال پس آزمون ۱۵ سوال از پیش آزمونمطرح شده است.

شناخت: شناخت از لحاظ لغوی یعنی دانستن و کسب آندرباره ی جهان هستی،به عبارت دیگر یعنی دانستن جهان (سیفرت ۱۹۹۸، به نقل از سیف ۱۳۸۶).

راهبردهای شناختی به هر گونه رفتار، اندیشه یا عمل یادگیرنده اطلاق می شود که او در ضمن یادگیری مورد استفاده قرار می‌دهد و هدف آن کمک به فراگیری، سازماندهی و ذخیره سازی است (واینستاین و هیوم، ۱۹۹۸).

آموزش:هر گونه فعالیت یا تدبیر از پیش مطرح شده ای که هدف آن آسانکردن یادگیری در یادگیرندگاناست. در این پژوهش منظور از آموزش همان آموزش کلاسی است که کنش متقابل یا تعامل بین معلم و یادگیرندگانعنصر اصلی آن به حساب می‌آید (سیف، ۱۳۹۰).

فصل دوم

ادبیات و پیشینه پژوهش

مقدمه

میل به دانستن و تلاش برای فهمیدن، از ویژگی های جدایی ناپذیر وجود آدمی است؛ از این رو، ذهن انسان همواره درگیر انبوهی از پرسش ها بوده و در این میان این پرسش اساسی که فرد درباره دانستن چه می‌داند و چگونه و تا چه حدی می‌داند، جایگاه خاص خود را داشته است. امروزه اهمیت یادگیری برای هیچ کس پوشیده نیست و هدف اصلی تمام مراکز آموزشی اعم از رسمی و یا غیررسمی، یادگیری و ایجاد تغییر در رفتار مخاطبان است؛ از این رو بشر هرروز به دنبال یادگیری جدیدی می رود. وی می‌خواهد که هرچه بیشتر یاد بگیرد؛ زیرا لازمه بقا در دنیای کنونی، یادگرفتن و به دنبال یادگیری های جدید رفتن است.

انفجار اطلاعات و افزایش روزافزون دانش بشری از یک طرف و اهمیت مقوله یادگیری از طرفی دیگر، ذهن بشر را بر آن داشت با روش هایی را برای بهتر یادگرفتن ، عمیق یاد گرفتن و سریع یادگرفتن خلق و کشف نماید.

«روان شناسی شناختی» در روان شناسی امروز گرایشی مهم است و آن دیدگاهی نظری است که بر ادراک، تفکر و حافظه انسان تمرکز دارد. با گسترش «روان شناسی شناختی» به حوزه آموزش و پرورش، مطالعات فراوانی درباره بهترین شیوه های تدریس و یادگیری انجام گرفته است. (گلاور[۱۱]؛ رانینگ[۱۲]& برونینگ[۱۳]. ترجمه خرازی، ۱۳).

امروزه بسیاری از نظریه های یادگیری که تنها هوش و استعدادهای ذاتی را عامل یادگیری می‌دانستند، توسط نظریه های جدید روانشناسی رد شده اند. این نظریه های جدید اعمال شناختی و فراشناختی قابل آموزش و یادگیری را عامل مهم در یادگیری می دانند که یکی از این دیدگاه های جدید در روانشناسی یادگیری، دیدگاه خبرپردازی است که در این دیدگاه به فرایند یادگیری و از جمله راهبردهای یادگیری توجه خاصی شده است (ملکی، ۱۳۸۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...