زمینه سعادت و شقاوت فرزند در دل مادر و نطفه پدر است و به تعبیر دیگر، زمینه‏ هاى اصلى سعادت و شقاوت در خانواده شکل مى‏گیرد. در واقع، پدر و مادر زمینه‌ساز سعادت یا شقاوت فرزندان خود هستند و به جهت تأثیر فراوانی که در تکوین شخصیت آن فرزندان دارند، وظیفه سنگینی در قبال اصلاح باطنی و تزکیه اخلاقی خود خواهند داشت.

۲- ۶)معاشرت با دوستان ناباب:

یکی از عوامل مهم تاثیرگذار در انحرافات جنسی دوستی های نامناسب است. از آنجا که پیوستن به گروه هم سالان برای نوجوانان بسیار مهم و حیاتی است و براساس نیاز اجتماعی انجام می گیرد، نمی توان نقش دوستان را در شکل گیری شخصیت و نوع رفتار جوان تازه بالغ نادیده گرفت.


بسیاری از دختران و پسرانی که به انواع فسادها آلوده گشتند عامل مهم آلودگی و بدبختی خود را دوستان ناباب بیان میکنند
خیلی از این دوستان فاسد که فساد و آلودگی خود را مستقیماً به دوستان خود انتقال میدهند و آنان را آلوده میکنند یکی از کارهای آنان این است که دلال برای دوست دختر و پسرها هستند خصوصاً دخترها که گرفتار عشقهای کاذب شدند و ناکام شدهاند سعی میکنند دوستان خود را هم مثل خود منحرف کنند. این بازار دوستیابی بین مدارس دخترانه راهنمایی بسیار گرم است.» ( بحران معنویت و راهکارهای هدایتی قرآن، ص۲۲۷)
برخی از حکما گفتهاند «اگر میخواهید شخصی را بشناسید به دوستش بنگرید.» یعنی تا این اندازه دوست در شخصیت و اعمال و رفتار و اخلاق مؤثر میباشد. مخصوصاً در دوران نوجوانی گرایش به دوست زیاد است یعنی نوجوان حرکات و الفاظ و اعمال دوستش را الگو و اسوه قرار میدهد و سعی میکند خود را به رنگ او در آورد و از او تقلید کند و اثر دوست بیشتر از اطرافیان می باشد.» (حجاب دختران قرآن ص۱۹) قرآن کریم این مطلب را تأیید میکند و میفرماید: ﴿یَاوَیْلَتى‏ لَیْتَنى لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا﴾. (فرقان/۲۸) اى واى، کاش فلانى را دوست [خود] نگرفته بودم.
بنابراین دوست در سرنوشت و سعادت انسان تأثیر مهم و اساسی دارد. بعد از خانواده مهمترین فردی که بر رفتار و اخلاق تأثیر میگذارد دوست است. انسان در دوران نوجوانی چون بیشترین اوقات خود را با همسن و سالان و دوستان خود میگذراند رفتار آنان را بیشتر از خانواده الگوی خود قرار میدهد و سعی میکند خود را همشکل آنان کند. اگر این رفتار خوب و طبق موازین اسلامی باشد مرد را به مهارت میرساند در غیر این صورت او را به سقوط و هلاکت میکشاند.

نتیجه:

بطور خلاصه معمولا پیدایش روابط نامشروع و انحراف جنسى در اثر علّتهاى زیر به وجود مى آید:
۱ ـ مساعد نبودن شرایط خانوادگى و محیط زندگى.
۲ ـ رعایت نکردن حریم بین زن و مرد.
۳ـ رفت و آمد در محیطهاى آلوده و چشم چرانى.
۹ ـ خیال پردازیهاى انحراف آمیز در هنگام تنهایى و خلوت گزینى.
۱۰ ـ تحریکهاى جنسى از طریق عکسها و تصویرها.
۱۱ ـ ضعف ایمان و نداشتن تربیت صحیح دینى.
۱۲ ـ همنشینى با دوست و رفیق منحرف.
همه اینها مى تواند زمینه هاى بروز انحرافات جنسى را فراهم سازد.اگـر بـخـواهیم همه این عوامل را در یک کلام، خلاصه کنیم، باید بگوییم که رعایت نکردن راه و روش زنـدگـى و سـنـتـهـاى اسلامى در محیط خانوادگى و اجتماعى، چه در زمان کار و یا در ایـام فـراغـت، مـوجـبـات پـدید آمدن این انحرافات را فراهم خواهدساخت و همین طور اگر در ریشه هاى پیدایش انحرافات جنسى از قبیل روابط نامشروع بین دختر و پسر، همجنس گرایى تحقیق نماییم، مى بینیم که هر خانواده اى که دستورهاى اسلامى، بخصوص حریم بین زن و مرد و دختر و پسر، را رعایت نکرده باشد، به نوعى از انواع انحراف جنسى مبتلا گردیده است.

فصل سوم:

راهکارهای فردی مقابله
با انحرافات جنسی

فصل سوم: راهکارهای اختصاصی انحرافات جنسی:

مقدمه:
قدرت و قوّت بسیار غریزه جنسی و میل به خوردن و آشامیدن در بشر و تأثیر فراوان و غیر قابل انکار آن در چرخه زندگی او و نقش بنیادی و بسیار قوی آن در شکل دهی به شخصیت و رفتار و افکار او و سمت و سوی بخشی به تحرکات فردی و اجتماعی او قابل انکار نیست. بنابراین بهترین و اساسیترین راهکار کنترل شهوت و ترک گناه ازدواج است. اگر ازدواج به هیچ وجه مقدور نیست، در این صورت چاره ای جز استفاده از روش های کنترلی و پیشگیری هایی که گفته می شود نیست، لذا در این فصل به مهمترین راهکارهایی که زمینه خشکاندن مرض انحرافات جنسی می شود به صورت مختصر و به اندازه ظرفیت تحقیق آورده خواهد شد.. این راهکارها عبارتند از:

۱)راهکار کنترل شهوت و غریزه جنسی:

بی‌تردید یکی از نیرومندترین غرایز، نیروی شهوت است. این نیرو که از ابتدای تولد به صورت نهفته در وجود آدمی به ودیعه نهاده شده است، تا زمان بلوغ هم چنان دوران آرام و بی‌تحرکی را پشت سر می‌گذارد، اما به محض شروع دوران نوجوانی آرام آرام زمان بیداری و شکفتگی آن فرا می‌رسد و رفته رفته تمامی وجود نوجوان را دربرمی‌گیرد و بر تمامی رفتار انسان اثر می‌گذارد و او را به گناه وا می دارد زیرا؛ بیشتر گناهان یک جوان ناشی از بر افروختگی نیروی شهوت و غریزه جنسی در او است. دین داری و معنویت تا حدود زیادی انسان را از آلودگی حفظ می کند، ولی در هر صورت انسان دارای غرایزی است که اگر به موقع و به صورت صحیح ارضا نشود، سلامتی بدنی و روانی و حالت های معنوی انسان را نیز دچار چالش خواهد ساخت. نیروی غریزه در انسان به قدری قوی است که گاهی باعث شکسته شدن مقاومت افرادی می شود که به علم و عمل مشهور عام و خاص بوده اند. باید سعی کنید هر چه زودتر پاسخ منطقی و مناسبی برای تامین نیازهای طبیعی و غرایز داشته باشید، برای کنترل فردی غریزه جنسی هم خود فرد و هم والدین و اطرافیان مسئولیت دارند. آن چه مربوط به خود فرد میشود عبارتند از:
۱-۱) برنامه‌ریزی برای کار مداوم:
نوجوانان از نیروی سرشار و فوق‌العاده‌ای برخوردارند. این نیرو اگر در زمینه‌های دیگر مورد استفاده قرار نگیرد و به صورت مطلوب از آن استفاده نشود، با توجه به شرایط سنی نوجوان در قالب امور جنسی و شهوانی ظاهر خواهد شد. اگر نوجوانان به کار مداوم عادت کنند و نیرو و توان خود را در این زمینه به مصرف برسانند تا حدودی از انحرافات اخلاقی و شهوت و غریزه جنسی در آنان پیشگیری می‌شود. کارهای بدنی موجب تعادل جسم و روان می‌شود.
افرادی که به کار مداوم مشغول هستند و نیرو و استعدادشان در زمینه‌های مثبت و سالم به کار می‌اندازند، کمتر دچار انحرافات اخلاقی و بحران‌های روحی می‌شوند. کار موجب می‌شود نیرو و انرژی نوجوان قبل از آن که به چربی‌های اضافی تبدیل گردد و اختلالاتی در ساز و کار اندام‌های بدن ایجاد گردد، از طریق سوخت و ساز مفید و سالم به مصرف برسد. (دنیای بلوغ، ص۴۹)
اگر نیک بنگریم افرادی که به کار مداوم مشغول هستند و نیرو و استعدادشان را در زمینه‌های مثبت و سالم به کار می‌اندازند، کم‌تر دچار انحرافات اخلاقی و بحران‌های روحی می‌شوند. کار موجب میشود نیرو و انرژی جوان قبل از آن که به چربی‌های اضافی تبدیل گردد و اختلالاتی در ساز و کار اندام‌های بدن ایجاد گردد، از طریق سوخت و ساز مفید و سالم به مصرف برسد. زیرا با وجود فراغت، هم مواد غذایى در تقویت غریزه به مصرف مى‏رسد و هم‏فکر و خیال مصروف چاره‏سازى در تفریغ آن مى‏شود و لذا در روایات بر اشتغال و کار و پرهیز از فراغت تأکید بسیار شده است. حضرت امام صادق۷در حدیث پردامنه «مفضل» مى‏فرمایند: «… وَ هَکَذَا الْإِنْسَانُ لَوْ خَلَا مِنَ‏ الشُّغُلِ‏ لَخَرَجَ مِنَ الْأَشَرِ وَ الْعَبَثِ وَ الْبَطَرِ إِلَى مَا یَعْظُمُ ضَرَرُهُ عَلَیْهِ وَ عَلَى مَنْ قَرُبَ مِنْهُ …» (بحارالانوار، ج۳، ص۸۷)همین‏گونه انسان اگر بى‏کار و فارغ باشد، به بیهودگى و سرمستى دچار مى‏شود و بر اثر آن به مسایلى مبتلا مى‏شود که زیان آن هم بر خود و هم بر نزدیکان او سنگینى خواهد کرد.
دین اسلام برای پر کردن اوقات فراغت نیز دستوراتی دارد. اسلام اساساً بر جهت گیری عملی انسان تأکید و وی را مکلف میکند تا نسبت به گذران اوقات فراغت خود احساس مسئولیت کند به این ترتیب نه تنها انسان اوقات فراغت خود را صرفاً برای تأمین خواسته های نفسانی سپری نمیکند بلکه مقداری از اوقات فراغت را صرف امور معنوی و عبادی خواهد کرد. در عین اینکه اوقات فراغت در رفع خستگی و تفریح و سرگرمی تأثیری غیرقابل انکار دارد اما عنایت به کارکرد دیگر آن که رشد و شکوفایی شخصیت است حائز اهمیت است. ( پژوهش و تحقیق سازمان ملی جوانان (بررسی اوقات فراغت جوانان)، ص۴۱ و ۴۸)امام کاظم۷در این باره میفرمایند: « إجعلوا لانفسکم حظّاً من الدنیا باعطائها ماتشتهی من الحلال و ما «تُثلم المُروّه و لاسرف فیه و استعینوا بذلک علی امور الدنیا؛ (الحیاه ، ج ۵، ص ۸۰)از لذائذ دنیوی نصیبی برای کامیابی خویش قرار دهید و تمنیات دل را از راه های مشروع برآورید، مراقبت کنید در این کار به مردانگی و شرافتان آسیب نرسد و دچار اسراف و تندروی نشوید. تفریح و سرگرمی لذت بخش شما را در ادامه زندگی یاری می کند و با کمک آن بهتر به امور دنیایی خویش موفق خواهید شد. لذا جوان وقتی بیکار شد به فکر انواع گناهان و انحرافات خواهد افتاد و شیطان دائماً او را وسوسه میکند خصوصاً در زمینه میل جنسی که انسان خیلی آسیبپذیر است. شهید مطهری میفرماید: حتی در این مواقع به درون حصار تقوا هم نفوذ میکند پس قرآن کریم توصیههایی در زمینه کار و شغل دارد به همین دلیل میفرماید: ﴿فَإِذَا قُضِیَتِ الصَّلَوهُ فَانتَشِرُواْ فىِ الْأَرْضِ وَ ابْتَغُواْ مِن فَضْلِ اللَّهِ…﴾ ( جمعه/۱۰) و چون نماز گزارده شد، در [روى‏] زمین پراکنده گردید و فضل خدا را جویا شوید.)
یعنی بلافاصله پس از نماز جمعه به دنبال کار و تلاش و روزی حلال بروید زیرا کسب روزی و درآمد فریضه بزرگ الهی است. همچنین در حدیثی امام موسی کاظم۷ این چنین میفرمایند: «إِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ یُبْغِضُ الْعَبْدَ النَّوَّامَ الْفَارِغَ؛ (الکافی، ج۵، ص۸۴) خداوند بنده خواب آلود و بیکاره را دشمن میدارد.»
امام علی۷نیز در این باره سخنی را از پیامبر(ص) نقل میکنند: «کَانَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) إِذَا نَظَرَ إِلَى الرَّجُلِ فَأَعْجَبَهُ قَالَ لَهُ حِرْفَهٌ فَإِنْ قَالُوا لَا قَالَ سَقَطَ مِنْ عَیْنِی قِیلَ وَ کَیْفَ ذَاکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ لِأَنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا لَمْ یَکُنْ لَهُ حِرْفَهٌ یَعِیشُ بِدِینِهِ؛ هر گاه پیامبر اکرم «ص» به مردى نگاه مى‏کرد و از او خوشش مى‏آمد مى‏پرسید: کارى دارد؟ اگر مى‏گفتند: نه، مى‏فرمود: از چشمم افتاد. پرسیدند: اى پیامبر خدا چرا چنین است؟ فرمود: براى اینکه مؤمن اگر حرفه‏اى نداشته باشد با دینش زندگى مى‏کند (و به نام دین، بار دوش این و آن مى‏شود (مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۱۱) یعنی هنگامی که مؤمن کار و کسب نداشته باشد دین خود را از دست میدهد.»
پس با توجه به آیات و روایات انسان بیکار نزد خدا مبغوض است و دوست شیطان، چرا که زمینه وسوسه شیطان را فراهم میکند و انسان را به انحراف میکشاند. لذا باید کاری کنیم که جوانان در اثر بیکاری و تنبلی و سستی به ورطه گناه نیفتند و اینجاست که قرآن کریم میفرماید بعد از فراغت از نماز جمعه به کسب و کار و روزی حلال بپردازید و از نعمتهای خدا بهره مند شوید

۱-۲) تنظیم خواب:

تحقیقات نشان می‌دهد که بیشتر انحرافات به خصوص در زمینه مسایل جنسی از فکرهای ناسالم و خیال پردازی‌هایی که نوجوانان قبل از به خواب رفتن دارند، ناشی می‌شود. اگر نوجوان قبل از آن که به خواب برود، فکرش به خودش و یک سری مسایل و موضوعات مربوط به دوره نوجوانی، معطوف گردد، کم کم به انحرافات کشیده خواهد شد. بنابراین، یکی از روش‌های پیشگیری از انحرافات این است که برنامه خواب به صورت دقیق تنظیم شود و تا زمانی که خواب بر شما غالب نشده به رختخواب نروید. وقتی به رختخواب بروید که کاملاً خسته و آماده خواب هستید. لازمه این کار این است که در طول روز مشغول فعالیت‌های مهم بوده و به اندازه کافی کار کرده باشید.
طبیعی است اگر نوجوان با خستگی به رختخواب نرود، به ناچار مدت زمانی را در بستر بیدار خواهد ماند تا به تدریج به خواب رود و چون افکار و اندیشه‌های شهوانی و تحریک‌آمیز معمولاً در این مواقع به سراغ نوجوان می‌آیند، نوعی تنظیم ساعات خواب برای نوجوان، ضرورت خاصی می‌یابد. یکی از روان‌شناسان در این باره می‌گوید: نیمه اول شب بیش از نیمه دوم آن به بدن نیرو می‌دهد بنابراین باید از آن به نحوی مفید استفاده شود. و صبحگاهان به محض اینکه از خواب بیدار شدید، بی‌درنگ از بستر برخیزید و توجه داشته باشید که بامدادان بیدار ماندن در بستر خواب، بسیار زیان ‌بار است، جسم را سست و ناتوان می‌سازد و وسوسه‌های شوم در دل فرد ایجاد می‌شود. (آن چه یک جوان باید بداند، ص ۳۸)
۱-۳ ) پرهیز از عشوه و ناز در سخن گفتن با نا محرم:
یکی از عواملی که باعث تهییج شهوت و انحراف جنسی میشود نازک کردن صدا و با ادا و اطوار سخن گفتن زنهاست. این سخن گفتن با اشاره چشم و ابرو چنان بر قلب هوسبازان مؤثر است که آنها را متوجه انحراف جنسی و عشقهای شهوانی میکند. قرآن کریم در این مورد به زنان پیامبر(ص) خطاب میکند: ﴿یَا نِسَاءَ النَّبىِ‏ِّ لَسْتنُ‏َّ کَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَیْتنُ‏َّ فَلَا تخَْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِى فىِ قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا﴾.
( احزاب/۳۲) اى همسران پیامبر، شما مانند هیچ یک از زنان [دیگر] نیستید، اگر سَرِ پروا دارید پس به ناز سخن مگویید تا آنکه در دلش بیمارى است طمع ورزد و گفتارى شایسته گویید.
خداوند در اینجا به سراغ یک نکته باریک مى‏رود تا مسائل دیگر در این رابطه، خود بخود روشن گردد، مى‏فرماید: به گونه‏اى هوس‏انگیز سخن نگوئید که بیماردلان در شما طمع کنند، بلکه به هنگام سخن گفتن، جدى و خشک و بطور معمولى سخن بگوئید، نه همچون زنان کم شخصیت که سعى دارند با تعبیرات تحریک کننده که گاه توام با ادا و اطوار مخصوصى است که افراد شهوتران را به فکر گناه مى‏افکند سخن بگوئید. ( تفسیر نمونه، ج۱۷، صص ۳۱۱ـ۳۱۲)
علامه طباطبایی در تفسیر این آیه میفرماید: «اینکه میگوید شما مثل سایر زنان نیستید، براى تاکید است، و مى‏خواهد این تکالیف را بر آنان تاکید کند یعنی تکلیف همسران پیامبر(ص) سخت‏تر و شدیدتر است، و پاداش و کیفرشان دو چندان است. و اینکه ایشان را از خضوع در کلام نهى مى‏کند که به معناى این است که در برابر مردان آهنگ سخن گفتن را نازک و لطیف کنند، تا دل او را دچار ریبه، و خیالهاى شیطانى نموده، شهوتش را بر انگیزانند، و در نتیجه آن مردى که در دل بیمار است به طمع بیفتد، و منظور از بیمارى دل، نداشتن نیروى ایمان است و منظور از قول معروف یعنى سخن معمول و مستقیم بگویید، سخنى که شرع و عرف اسلامى (نه هر عرفى) آن را پسندیده دارد، و آن سخنى است که تنها مدلول خود را برساند، نه اینکه کرشمه و ناز را بر آن اضافه کنى، تا شنونده علاوه بر درک مدلول دچار ریبه هم بشود.» (المیزان ، ج۱۶، ص۴۶۱)
در تفسیر نور نیز از این آیه نکات و پیامهایی برداشت شده که بعضی از آنها به این شرح میباشد:
وقتى به زنان پیامبر که بیشترشان پیر و سالخورده بوده و زندگى ساده‏اى داشتند هشدار داده مى‏شود که با کرشمه و ناز سخن نگویند، زنان جوان و زیبا باید حساب کار خود را بکنند، ۲- با کرشمه سخن گفتن زن، بى تقوایى است‏، ۳- در جامعه‏ى نبوى نیز همه‏ى افراد سالم نیستند ، ۴- نباید کارى کنیم که حتّى یک نفر دچار گناه و فساد شود، ۵- حساب رهبران دینی از بقیه جداست باید بیش از دیگران مواظب رفتار خود باشند. (تفسیر نور، ج۹،صص۳۵۸ـ۳۵۹)
«بنابراین تردیدی نیست که حضرت رسول اکرم ۹و حضرت ائمه:به سخنان نامحرم گوش میدادند و با آنها صحبت میکردند. صدیقه کبری، حضرت زهرا۳، حضرت زینب و ام کلثوم۳و شایستگانی از زنان اسلامی با نامحرمان صحبت میکردند، اما قرآن کریم از اینکه زن در موقع صحبت کردن آهنگ صدای خود را طوری کند که بیمار دلان به طمع بیفتند نهی میکند. بنابراین هر کلام تحریک آمیزی چه از جهت آهنگ و نرمش مخصوص و چه از جهت محتوای سخن با نامحرم جایز نیست و لازم است که خانمها وقار و متانت خود را در صحبت کردن نیز حفظ کنند و بر مردان نیز لازم است که کلماتی که با نامحرم نباید بگویند، نگویند زیرا بدین وسلیه تخم شهوت در دل آنها نهفته می شود. حضرت رسول اکرم۹نیز فرمودند هر مردی کلمهای را که نباید به نامحرم بگوید، اگر بگوید خدا او را به هر کلمهای در آتش حبس میکند.» ( جایگاه بانوان در اسلام، ص۳۸۱)

۱-۴) فرار از موقعیت آسیبزا:

مقاومت سرسختانه یوسف همسر عزیز را تقریباً مایوس کرد، ولى یوسف که در این دور مبارزه در برابر آن زن عشوه‏گر و هوسهاى سرکش نفس، پیروز شده بود احساس کرد که اگر بیش از این در آن لغزشگاه بماند خطرناک است و باید خود را از آن محل دور سازد و لذا با سرعت به سوى در کاخ دوید تا در را باز کند و خارج شود، همسر عزیز نیز بى تفاوت نماند، او نیز به دنبال یوسف به سوى در دوید تا مانع خروج او شود، و براى این منظور، پیراهن او را از پشت سر گرفت و به عقب کشید، به طورى که پشت پیراهن از طرف طول پاره شد: ﴿وَ اسْتَبَقَا الْبابَ وَ قَدَّتْ قَمِیصَهُ مِنْ دُبُرٍ﴾. ( یوسف/۲۵: و آن دو به سوی در بر یکدیگر سبقت گرفتند و [آن زن ] پیراهن او را از پشت بدرید)
ولى هر طور بود، یوسف خود را به در رسانید و در را گشود، ناگهان عزیز مصر را پشت در دیدند، به طورى که قرآن مى‏گوید:” آن دو، آقاى آن زن را دم در یافتند: ﴿وَ أَلْفَیا سَیِّدَها لَدَى الْبابِ﴾.
ولى از آنجا که خداوند حامى نیکان و پاکان است، اجازه نمى‏دهد، این جوان پارساى مجاهد با نفس در شعله‏هاى تهمت بسوزد، لذا قرآن مى‏گوید:” در این هنگام شاهدى از خاندان آن زن گواهى داد.
این آیه دو نکته را میرساند اول اینکه کار برای رضای الهی انجام دادن مسئولیت آن را خود خدا به عمده میگیرد. دوم آنکه راهی برای جلوگیری از فساد جنسی ارائه میدهد که اگر در چنین موقعیت خطرناکی قرار گرفتهاید با غلبه بر هوای نفس و کنترل شهوات خود از آن موقعیت فرار نمائید. ( تفسیر نمونه، ج۹، صص ۴۵۳ـ۴۵۵)

۱-۵) پرورش تقوا و معنویت در وجود خویش:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...