منبع: طرح تفصیلی شهر بناب و مرکز آمار ایران.
فصل دوّم
(مبانی نظری و پیشینه تحقیق)
۲-۱- مقدمه
در طول تاریخ آنچه موجب برداشتن گامهای بلند به سوی کامیابی و تغییرات مثبت در شیوه زیست انسانها شده، برگرفته از اندیشه ای یا نبوغی تکامل یافته بوده است. از دهه ۱۹۸۰ توسعه فرهنگی محلی، به مهمترین بخش از دستور کار شهرها و مناطق کشورهای توسعه یافته دنیا تبدیل شد و به ویژه در بریتانیای کبیر، استرالیا، ایالات متحده و کانادا، برنامه ریزی فرهنگی شهرمحور به عنوان مهمترین خطمشی نوآوری فرهنگی محلی سالهای اخیر پدیدار و واژه «شهر خلّاق[۶]» به یک موتور محرک مدنی تبدیل شد. بیتردید محیط شهری موفق محیطی است که استعدادها را پرورش داده و جذب می کند؛ شهری که مولّد تحقیق و پژوهش بوده و قادر است بخشهای جدیدی را به ابعاد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مدیریتی شهر بیفزاید و فرصتهای جدیدی را بدین شکل برای شهرها در مقیاس ملی و فراملی ایجاد کند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
فلسفه شهر خلّاق، آن است که در هر شهری همیشه ظرفیّتی بسیار بیشتر از آنچه در وهله اول به تصور می آید، وجود دارد. شهر خلّاق، از مفاهیم جدید در عرصه مدیریت شهری میباشد که با مفاهیم کارآفرینی نیز قرابت معنائی دارد.
خلّاقیت در شهر باعث رهایی از بنبستهای مدیریتی و کالبدی و پیادهسازی دو اصل مشارکت و کارآیی که از شاخص های اصلی در حوزه حکمروایی شهری میباشد، میگردد. همچنین، ایده شهر خلّاق برای مدیران، برنامه ریزان و شهرسازان باعث گسترش افق دید و تحلیل راهکار در مواجهه با مسائل شهر می شود و به تنوع علایق و عقاید در پهنه شهر احترام می گذارد. در نهایت شهر خلّاق باعث ساری و جاری شدن تفکرات شهروندان برای بهتر شدن محیط زندگی و ارتقاء کیفیت زندگی آنان میگردد. برای شناخت شهر خلّاق ابتدا باید مفاهیم، شاخص ها و رویکردهای آن مشخص گردد.
۲-۲- تعریف مفاهیم
۲-۲-۱- خلّاقیت
خلّاقیت منبعی مهم برای تغییر، نوآوری، توسعه پایدار، پیش بینی و بازساخت موفّق است سرعت تغییرات شهری در حال افزایش است و رقابت شهری روزافزون نیاز به مدیران شهری و تصمیمسازانی دارد، که خلّاق و خلّاقتر باشند. این مفهوم پر کاربرد شامل آزمایش، ظرفیت بازنویسی قوانین، اندیشیدن از نو در مورد مسائل، تا به تصویر کشیدن سناریوهای آینده و راهحلهایی برای حل مسأله و نگاه کردن به مسائل با انعطافپذیری و آیندهنگری است( ۲۳,۱۹۹۴ ,Bianchini and Landry).
انعطافپذیری، نوآوری، و رهبری را میتوان از اصول خلّاقیت برشمرد. انعطافپذیری بر توانایی دیدن چیزها به صورت متفاوت و عمل به شکلی مناسب دلالت دارد. نوآوری بر توانایی ارائه راه حلهای اساسی برای مسائل مزمن دلالت می کند خطرپذیری به معنای توانایی قبول نتایج شکست است و رهبری بر توانایی تعیین جهت تأکید می کند( ۲۱,۲۰۰۶ ,Berridge). خلّاقیت میگوید که نقش فرهنگ خیلی گسترده است و وجود انسانی پتانسیل نامحدود دارد و این که کلید رشد اقتصادی این است که آن پتانسیل آزاد شود. چنین آزادسازی نیازمند فرهنگ بازی است، که تبعیض قائل نشود و افراد را به جایگاه ویژهای مجبور نسازد. هم چنین به ما اجازه دهد که خودمان باشیم و به اشکال مختلف خانواده و هویت انسانی اعتبار بخشد( ۶,۲۰۰۵ ,Florida).
ارتباط بین خلّاقیت و سطح توسعه شهری، شناخت نقش و اهمیت توسعه سرزمینی و افزایش قدرت رقابت از طریق جذب طبقه خلّاق منجر به ظهور دیدگاه های متنوعی در این زمینه شده است. حداقل سه بعد عمده وجود دارد که می تواند رابطه بین خلّاقیت و توسعه شهری را مطرح سازد:
۱- اعتقاد به لزوم سرمایه گذاری در توسعه شهری در جهت ایجاد خلّاقیت که شامل توسعه ابزارهای خلّاق و راهحلهایی است، که به بافت فرهنگی و اقتصادی- اجتماعی جدید کمک نماید.
۲- تأکید به بخشها، فعالیتها و صنایع خلّاق به عنوان پایه های ساختاری توسعه شهری. به عبارتی دیگر با اعتقاد به این که فعالیتهای خلّاق و فرهنگی نقشی اساسی در اقتصادهای در حال رشد دارد، ضروریست که توسعه شهری به عنوان موتور اقتصادی جامعه دانش محور عمل کند.
۳- دفاع از لزوم جذب مهارت های خلّاق یا منابع انسانی خلّاق(طبقه خلّاق فلوریدا).( ۲,۲۰۰۹ ,Costa and et al).
البتّه، باید گفت که خلّاقیت در شکلهای مختلف، از راههای گوناگون و مراحل مختلف در یک فرایند توسعهای اتّفاق میافتد و می تواند خود را از طرق متنوع و از طریق عوامل مختلف نشان دهد. مراحل مختلف این مدل چرخهای به قرار زیر است:
۱- افزایش ظرفیت تولید ایده در شهر: در این مرحله هدف اصلی ارتقا سطح بحث و گفت و گو در شهر و توسعه دایره مشارکت مردم در این گفتمان است. برگزاری نمایشگاههای متعدد، سخنرانیها، همایشها و بازدیدها در این راستا می تواند مؤثّر باشد.
۲- تبدیل ایده به واقعیت: منظور از این مرحله این است که چگونه فرصتی فراهم شود که افراد ایدههایشان را در عمل مثل مشاغل جدید، تولیدات و خدمات آزمایش کنند و این که چه نوع حمایتهایی از نظر مالی، مشاورهای و ابزاری جهت تشویق آنها لازم است؟ و اگر موفّق نباشند چه اتّفاقی میافتد و آیا نیاز به سعی مجدد است؟
۳- شبکه ای شدن و انتشار ایده ها: شهر می تواند ایدههای خود را به واقعیت تبدیل کند. اما، آیا ضرورتی برای ساختن جامعه خلّاق وجود ندارد؟ ارزش بیشتر وقتی حاصل می شود که مردم در خلّاقیت و منابع هم سهیم شوند. در این حالت اشتراکگذاری خلّاقیتها بیشتر رشد می کند. به نظر میرسد ابتکار، مکانیزم هایی را طراحی می کند که میتوانند به مردم و سازمانها کمک کنند، تا ایدههای خلّاقشان را شبکه ای کنند. در واقع هدف تسهیل تبدیل شدن شهر به شهری خلّاق نیست. بلکه، هدف داشتن اجتماعی خلّاق است.
۴- فراهمسازی سکوهایی برای انتقال: افراد و سازمانهای خلّاق نیاز به مکانهایی دارند که بتوانند در آن تولید کنند، خدماترسانی نمایند و شکلهای هنر وخلّاقیت خود را به نمایش بگذارند. آنها نیازمند زیرساختهای فیزیکی و مجازی متعددی مثل مراکز داد و ستد، تسهیلات تولید، استودیوها ، گالریها یا وب سایتها هستند.
۵- پیدا کردن مخاطبین و بازارها: ایده ها، تولیدات، تجربهها و خدمات فقط یک ارزش صرف نیستند. هر کس در هر جایی می تواند از آنها استفاده کند و آنها را خریداری نماید. بنابراین، مسأله مهمی است که آیا یک شهر توانایی به نمایش گذاشتن و نشان دادن ایده ها و تولیداتش را به شکلی که برای دیگران جذّاب و قابل دسترس باشد را داراست. آیا شهر این ظرفیت را دارد که بازار یا مخاطبین قابل قبولی را ارائه نماید؟ در واقع شهر باید در برپایی نمایشگاهها، کنفرانسها، وب سایتها و جهت انتشار دستاوردهای خود سرمایه گذاری نماید. قاعده نوآوری میگوید بهترین راه برای رسیدن به موفّقیت، سری نگه داشتن ایده ها نیست بلکه به اشتراک گذاشتن آنهاست( ۳۸۳,۲۰۰۴ ,Wood and taylor). این مراحل به صورت چرخهای می تواند تکرار شود به طوری که بعد از مرحله ۵ دوباره مرحله ۱ و همین طور این فرایند ادامه مییابد.
۲-۲- ۲- شهر خلاق[۷]
تعریف شهر خلّاق بسیار فراگیر است. به نظر میرسد شهر خلّاق با بخش های هنری که شهرها را زنده و پویا میسازند و به آن ها ارزش واقعی میبخشد مثل هنر گردشگری یا رخدادهای هنری، تلاش برای تحت کنترل درآوردن اثر اقتصادی هنر و ایجاد شهرتی بین المللی برای شهر، جذب افرادی که طبقه خلّاق خوانده می شود، استفاده از هنر برای نمایش تنوّع و ساخت درک بین مردم، ایجاد اقتصاد و صنایع خلّاق، به رسمیت شناختن خلّاقیت به عنوان یک پیشرو برای نوآوری و حتی اتخاذ یک رویکرد خلّاق برای حل مسائل مدنی، در ارتباط است(۲ ,۲۰۰۸ ,Coletta). شهر خلّاق مکانی برای رشد و نمو خلّاقیتها است. شهر خلّاق منزلی برای خلاقیتهای هنری، نوآوریهای علمی و تکنولوژیکی و صدایرسای فرهنگهای رو به رشد است. شهری که همه پتانسیلهای خلّاق خود را جامه عمل میپوشاند و پرچمدار فعالیتهای فرهنگی و توسعهای است. یک شهر خلاق یک شهر پویا از لحاظ یادگیری فرهنگی و بین فرهنگی است. در این شهر، هر شهروند اطمینان خاطر به استفاده از ظرفیتهای علمی، فنی، هنری و فرهنگی خود دارد(ابراهیمی، ۱۳۸۷، ۶۵).
عناصر کلیدى که براى به وجود آمدن مناطق و شهرهاى خلّاق مطرحاند شامل: شبکهاى از تولیدکنندگان منطقهاى، بازار نیروى کار محلى یعنى تکنسینها و کارگران خلّاقى که در یک منطقه استقرار دارند و میتوانند در شکلگیرى توسعه خلّاقیت در شهر و منطقه اثرگذار باشند و رقابت و همکارى بین مجموعهاى از شهرها که بتوانند عنصر خلّاقیت را به منطقه و شهر تزریق کنند. مباحث مطرح در این زمینه بیشتر مربوط به مناطق کلانشهرى و شهرهاى بزرگ است و هرچه قدر که از شهرهاى بزرگتر دور میشویم، بحث مربوط به خلّاقیت، بیشتر به عناصر سنتى تا عناصر جدید ارتباط پیدا می کند.اما امروزه عناصر سنتى مانند جواهرآلات با وجود سنتى بودن، میتوانند به عنوان یک صنعت خلّاقیت آفرین تاثیر خود را بر شکلگیرى شهر خلاق بگذارند(MUSTURD, 2001). همچنین از جمله ویژگیهاى عمومى هر شهر خلاق این است که مکانى جذاب براى کار کردن و زندگى شهروندان خود (به خصوص براى نسل جوان)، مکانى جذاب براى گردشگران (صنعت توریسم)، توانمند در شکوفایی بخشهاى مختلف اقتصادى (از راه به کارگیرى فناورى و مدیریت صحیح آن) و همچنین مرکز جذب بنگاههاى مختلف اقتصادى نوظهور (خوشه ها و مراکز تحقیقاتى به ویژه در زمینه فناوریهاى برتر High-Tech) باشد(ابراهیمی، ۱۳۸۷). همچنین شهرهای خلاق باعث رونق و شکوفایی شهری میگردد که این خود سطح مناسبات یک شهر را در پیوند با سایر شهرها در مقیاس ملی و فراملی گسترش میدهد. ایده شهر خلّاق مبحثی جدید و مورد توجه در حوزه مطالعات شهری و به ویژه مدیریت شهری بوده است که بر بهتر شدن محیط زندگی و ارتقای کیفیت زندگی به واسطه تفکرات نو شهروندان تأکید دارد.
اولبنبار «دبور» در سال ۱۹۶۷ مبحثی با عنوان «شهر تماشایی یا شهر نمایش» مطرح کرد. نظر او ظهور پیش از موعد ایدههای تلفیق فضای اقتصادی و فرهنگی در مقیاس انسانی به ویژه در موضوعاتی نظیر فضاهای مولد جدید، مجموعههای فرهنگی و به نمایش در آوردن محیطهای بصری که در مادر شهرهای اصلی سراسر جهان بسیارند(۲۰۰۶ ,J. SCOTT). ریچارد فلوریدا[۸] اولین کسی است که بحث شهرهای خلاق را مطرح نمود او اولین کتاب خود را تحت عنوان کریتیو کلس(Creative Class) در سال ۲۰۰۲ میلادی منتشر و پس از آن در سال ۲۰۰۵ میلادی کتاب دیگری را برای تقویت موضوع خود منتشر نمود(رفیعیان، ۱۳۸۹، ۱۲۱).
نظریه سرمایه خلّاق فلوریدا بیان میدارد افراد خلاق موجب قدرتمند شدن شهر و رشد اقتصادی ناحیهای میشوند و این افراد مکانهایی را برای زندگی ترجیح می دهند که دارای ویژگیهای نظیر خلاقیت و نوآوری، متنوع و تسامح باشد.(۳۴ ,Florida, 2005).
بنابراین شهرها برای موفقیت در جهان امروز باید افراد بسیار خلاق را جذب و حفظ کنند. شهر خلاق[۹] از مباحث جدید در حوزه مطالعات شهری توسط جغرافیدانان، اقتصاددانان و جامعهشناسان در رسیدن به جامعه دانا و توسعه دانایی محور مورد تاکید قرار گرفته شده است. در این راستا شهر به عناوین محل شکل گیری خلّاقیت دانایی، صنایع خلّاق و نوآور و اقتصاد دانایی در یک ترکیبی در نظر گرفته شده است. حال ما برای داشتن شهر خلاق نیازمند بستری مستقیم هستیم تا از طریق آن شهروندان بتوانند شهر خلاق را شکل دهند. فلسفه شهر خلّاق آن است که در هر شهری همیشه ظرفیتی بسیار بیشتر از آنچه ما در وهله اول تصور میکنیم وجود دارد. اگر بتوانیم شرایطی فراهم کنیم که مردم بتوانند براساس تخیّلات بلند پروازانه فکر، برنامه ریزی و عمل کنند و فرصتهای توسعه به طور مداوم تکامل یابد میتوانیم به تحقق شهر خلاق نزدیکتر شویم(محمدی، ۱۳۸۹، ۲۱-۱۶).
حرکت به سوی تحقق و ایجاد شهرهای خلّاق راهکار اساسی برای حل این گونه بحرانها میباشد. در این گونه شهرها با تأکید بر نخبگان و متخصصین برنامه ریزی شهری، مدیریت شهری، شهرسازان و سایر علوم مربوطه، شهرها تبدیل به مکان جذاب برای مطالعه، محل کار و حفظ نخبگان شهر میگردد و با بهبود کیفیت دانشگاها و مراکز علمی، کیفیت کار، کیفیت زندگی، سطح تحمل و شیوه زندگی میتوان در این مسیر حرکت کرد.(۹۵ ,Healey, 2004). همچنین با به کارگیری این معیارها، ارتباط مستقیم بین امکانات و معیارهای شهری در جذب سرمایه های انسانی خلّاق و سرمایه های اجتماعی در زمینه اقتصاد شهری به وجود می آید به گونه ای که با بهره گرفتن از این سرمایه های انسانی و اجتماعی خلّاق، میتوانیم رشد و توسعه شهری را پیش بینی کنیم(۱۱۹ ,Higgins and Morgan, 2000).
فلسفه شهر خلّاق این است که همیشه در یک مکان پتانسیلهای خلّاقی وجود دارد. باید شرایط به گونه ای باشد، که مردم فکر کنند برنامه ریزی نمایند و در استفاده از فرصتهای به وجود آمده، ابتکار عمل داشته باشند. هم چنین مردم بتوانند مسائل شهری مهار نشدنی را اداره کند. این امر می تواند از اداره افراد بیخانمان تا ایجاد ارزش یا ترقی محیط بصری باشد. فرض شهر خلّاق بر این است که مردم میتوانند شرایط فوقالعادهای را ایجاد کنند. شهر خلّاق باید به زیرساختهای خلّاق نیز دسترسی داشته باشد. زیرساختهای خلّاق محدود به مواردی چون شبکه راه ها، فاضلاب، ساختمان و… نیست. بلکه، ترکیبی از سختافزار و نرم افزار است. نرمافزارهای شهر خلّاق شامل نیروی کار ماهر و انعطافپذیر، متفکّران پویا، خالقان آثار و مجریان میباشد. خلّاقیت نه تنها داشتن ایده است بلکه ظرفیّت کاربرد این ایده ها نیز هست. شهر خلّاق، استعدادها را شناسایی، پرورش و جذب می کند و امکان تداوم آن را نیز فراهم میسازد(۱۶ ,۲۰۰۶ ,Landry).
در واقع مفهوم شهر خلّاق را میتوان رویکردی جایگزین برای احیای شهری و تفکری جایگزین برای نگاه به شهر دانست. به عقیده برخی ممکن است اقتصاد و به عقیده برخی دیگر رفاه اجتماعی مهم باشد. اما، باید دانست که نقطه کانونی شهر خلّاق فرهنگ، آموزش، جو یا فضای خلّاقیت است. خلّاقیت در احیا و توسعه مجدد شهری بسیار مهم است. به عبارتی دیگر شهر خلّاق تغییر از تولید کارخانهای به تولید فکری یا خلّاق و دوری از رویکرد دولت محوری به حکمروایی یا همکاری مابین دولت، شرکتها و NGO هاست(۶۰ ,۲۰۰۸ ,Tajudeen).
۲-۲-۳- مولفههای شهر خلّاق
پایه های شهر خلّاق را میتوان در سه زمینه اقتصاد، فرهنگ و مکان در نظر گرفت. محیطهای قابل اعتماد شهری با آزادیهای تفریحی و فرهنگی مدیریت میشوند تا افراد خلّاق را جذب و حفظ کنند. این نیروی کار در عوض، ثروت را در اقتصاد دانش گسترش میدهد. شهرها برای تولید ثروت، باید محیطهای شهری قوی از نظر فرهنگی از طریق برنامه های بهتر که بین مکان، اقتصاد و فرهنگ یکپارچگی، ایجاد نماید، بسازند. شهرها به عنوان نظامهای فرهنگی درک میشوند، که توسط میراث انسانی و طبیعی شکل گرفتهاند و محصول ارزشها و عقاید شهروندان خود است(۲۱ ,۲۰۰۸ ,AuthentiCity).
ریچارد فلوریدا مؤلّفههای اصلی خلّاقیت شهری را شامل سه مؤلّفه میداند که به وسیله آن میتوان گفت یک شهر تا چه حد خلّاق است. این سه مؤلّفه عبارتند از استعداد، فناوری و بردباری. در بین سه زمینه خود فلوریدا برای بردباری اهمیّت بیشتری قائل است. در واقع یکی از چالش های شهر خلّاق ساخت یک اجتماع جذّاب برای مردم است. مکانی که به مانند بستری خلّاق باشد و همه سطوح کار و تفریح را دارا باشد. درواقع محیطی پیش بینی شده که قابلیت و بردباری پذیرش تنوع را داشته باشد و هم چنین تسهیلات و انتخابهای شیوه زندگی متنوعی که مردم میخواهند را نیز ایجاد نماید(۳۳ ,۲۰۰۸ ,Cotter). ساساکی[۱۰] نیز عناصر ضروری برای ظهور شهر خلّاق را در شش دسته طبقه بندی کرده است.
اول: درگیری تمامی ساکنین شهر چه دانشمندان، هنرمندان و چه شهروندان عادی در امور و فعالیّتهای خلّاقانه؛
دوم: هنرمندانه بودن زندگی شهروندان: که لازمه این کار دسترسی به درآمد، اوقات فراغت کافی، قیمت معقول کالا و خدمات با کیفیت است.
سوم: حمایت فعالیّت های خلّاق هنری و علمی شهر توسط دانشگاهها، مدارس فنی، مؤسسات تحقیقاتی، تئاترها، کتابخانه ها و مؤسسات فرهنگی؛
چهارم: داشتن یک سیاست محیطی جهت حفظ میراث تاریخی و زیست محیطی؛
پنجم: وجود پایه اقتصادی متوازن در شهر به منظور حمایت از منطقه خلّاق و پایدار؛
ششم: در مدیریتهای عمومی، شهر خلّاق متشکل از سیاستهای شهری یکپارچه خلّاق، سیاست فرهنگی یکپارچه با سیاست صنعتی و سیاست محیطی تحت مدیریت دموکراتیک مالی عمومی است(۸۰ ,۲۰۰۸ , sasaki).
۲-۲-۴- شاخص های ارزیابی شهر خلّاق
شاخص خلّاقیت می تواند نشان دهد که آیا جامعه به گونه ای فعال مردم را تشویق می کند تا به شیوهای خلّاق و نوآورانه ابراز وجود کنند و در جامعه مشارکت ورزند؟ خلّاقیت به شکلی گسترده، می تواند به عنوان “ظهور چیزی متعالی و مناسب از منظر یک شخص، گروه یا جامعه” تعریف شود(۳۳ ,۲۰۰۶ ,sawyer).
شاخص خلّاقیت اروپایی(یورو): تحلیل پیشرفتهای از چارچوب تحلیل خیزش طبقه خلّاق و مقایسه آن در ۱۴ کشور اروپایی شامل، کشورهای اسکاندیناوی و نروژ و ایلات متحده بود. در این شاخص بررسی بحث کلیدی رقابت کشورها در توانایی جذب و نگهداری و توسعه افراد خلّاق بوده است(رضائیان و همکاران، ۱۳۹۱، ۱۱۲).
جدول۲-۱: شاخص های خلّاقیت اروپایی
معیارها
شاخص
جمع رتبه افراد مستعد، فناوری و تلرانس تقسیم بر حداکثر رتبه ممکن
شاخص خلّاقیت یورو