کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



در اسلام سبّ و هجو و قذف حرام می باشد و عامل به این اعمال مرتکب گناه شده است. صرفنظر از اینکه به حقوق شخصی و حریم خصوصی اشخاص قدم نهاده و تعرض نموده است.
ی ـ ممنوعیت سرقت و دزدی
در تعریف سرقت گفته شده، سرقت ربودن مال غیر بطور پنهانی است. عمل ربایش اصولاً از حریم خصوصی اشخاص صورت می گیرد و تعدّی نسبت به اموال محسوب می شود. و پنهانی بودن آن هتک حریم خصوصی اشخاص را می طلبد. قرآن مجید می فرماید:
«و السارق و السارقه فاقطعوا ایدیهما جزاءً بما کسبانکالاً من الله و الله عزیزُ حکیم».
«دست زن دزد و مرد دزد را قطع کنید به کیفر آن گناهی که انجام داده اند که این عقوبتی است از جانب خداوند و خداوند ارجمند و حکیم است». [۶۷]
اسلام علاوه بر اینکه برای نفس و ناموس مردم ارزش و اعبتار خاصی قائل شده است. برای مال آنان نیز اعتبار و ارزش در نظر گرفته و برای متجاوزان به اموال مردم مجازات و کیفر پیش بینی کرده است. سختگیری اسلام در این خصوص بدین جهت است که افراد جامعه تن پروری و تنبلی را کنار گذاشته و برای رسیدن به مال و منال، کوشش و جهد نمایند تا از دسترنج خود متمتع شوند. دیگر اینکه اگر هر کس به خود اجازه دهد تا با دست یازیدن به اموال دیگران من غیر حق دارای مال و ثروت شود، ضمن ایجاد ناامنی بر آحاد جامعه، باعث عدم دخالت مردم در مسائل تجاری و بازرگانی شده و عملاً انگیزه افراد برای کسب و کار کاهش می یابد، زیرا هدف از فعالیتهای اقتصادی، جذب منفعت است و اگر کسی باور داشته باشد منافعی را که کسب می کند دیگری به تاراج خواهد برد، انگیزشی برای بدست آوردن آن منفعت نخواهد داشت.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

گفتار چهارم: منابع حمایت از حریم خصوصی در حقوق موضوعه ایران
در نظام حقوقی ایران چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن، حریم خصوصی به صورت مشخص مورد حمایت قانونگذاران قرار نگرفته است. موضع حقوق ایران در برخورد با حریم خصوصی، تحول گرایانه است. یعنی حقوق و آزادیهایی که تحت عنوان «حریم خصوصی» حمایت می شوند در قوانین مختلف پراکنده شده است.
قانون مجازات اسلامی، قانون اساسی، قانون آئین دادرسی کیفری، قانون آئین دادرسی مدنی، قانون مدنی، قانون مسئولیت مدنی، قوانین و مقررات مربوط به پست، تلفن، اینترنت، قانون مطبوعات، از جمله قوانین هستند که در آنها یا بصورت صریح و یا بطور ضمنی به حریم خصوصی پرداخته شده است.
با عنایت به ماده ۹ قانون مدنی که مقرر می دارد:
«مقررات عهودی که بر طبق قانون اساسی بین دولت ایران و سایر دول منعقد شده باشد در حکم قانون است».
نظر به اصل ۷۷ قانون اساسی ایران که اشعار می دارد:
«عهدنامه ها، مقاوله نامه ها، قراردادها، موافقت نامه های بین المللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد».
بنابراین، میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی که دولت ایران به آنها ملحق شده است و به موجب ماده ۹ قانون مدنی در حکم قانون می باشد، تنها منبع قانونی است که به طور صریح بر حمایت از حریم خصوصی در نظام حقوقی ایران تأکید دارد. بحث پیرامون این موضوع در گفتار اول این مبحث مفصلاً صورت گرفته است و نیاز به بازگو کردن ندارد، لیکن ذیلاً به مطالعه سایر منابع حریم خصوصی می پردازیم.
الف ـ قانون اساسی
در قانون اساسی ایران اصولی که از حریم خصوصی بصورت مشخص حمایت کرده باشد وجود ندارد.
در قانون اساسی ایران حریم خصوصی بعنوان یک حق اساسی مورد شناسایی واقع نشده است و حریم خلوت و تنهایی چه بصورت صریح و چه ضمنی حمایت نشده. با تدقیق نظر در اصول قانون اساسی ایران بخصوص اصل ۲۲ آن که مقرر می دارد:
«حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است، مگر در مواردی که قانون تجویز کند». لذا از اماکنی که در حقوق بین الملل و حقوق تطبیقی بعنوان حریم خصوصی مورد پذیرش قرار گرفته، در اصل مذکور فقط به «مال» و «مسکن» اشاره شده است و از حریم «محل کار» حرفی به میان نیامده است.
در اصل ۲۴ قانون اساسی، نشریات و مطبوعات را در بیان مطالب آزاد دانسته است. لیکن استثناهای این آزادی یعنی «عدم اخلال به مبانی اسلام» و «عدم اخلال در حقوق عمومی» را ذکر نموده است.
اصل ۲۵ قانون اساسی، بازرسی و نرساندن نامه ها، ضبط و فاش کردن مکالمات تلفنی، افشای مخابرات تلگرافی و تلکس، سانسور، عدم مخابره و نرساندن آنها، استراق سمع و هر گونه تجسس را ممنوع اعلام کرده مگر اینکه اقدامات در مورد مسائل معنونه به حکم قانون باشد. این اصل یکی از مهم ترین اصول قانون اساسی است که به نحو مشخص و آشکار به حمایت از حریم خصوصی ارتباطات پرداخته است.
همچنین در این اصل به ممنوعیت تجسس اشاره رفته است. تجسس از مصادیق نقض حریم خصوصی محسوب می شود و شمول آن از مصادیق دیگر حریم خصوصی فراتر است.
در اصل ۱۴ و ۲۰ قانون اساسی ایران بر رعایت «حقوق انسانی» همۀ افراد ملت تأکید شده است. در این اصل تصریح شده، دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غیرمسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند. حق داشتن حریم خصوصی با کرامت و تمامیت انسانها ارتباط تنگاتنگی دارد و در زمرۀ مهم ترین حقوق انسانی است.
اصل ۳۲ قانون اساسی اذعان می دارد: «هیچ کس را نمی توان دستگیر کرد مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین می کند. در صورت بازداشت، موضوع اتهام باید با ذکر دلایل بلافاصله کتباً به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثر ظرف ۲۴ ساعت پروندۀ مقدماتی به مراجع صالحه قضایی ارسال و مقدمات محاکمه در اسرع وقت فراهم گردد و …». بازداشتها و توقیفهای بی موردی که بی حساب انجام شود، حریم خصوصی اشخاص را به مخاطره می اندازد. قانون اساسی برای آنکه جلو خودسریها و هوی و هوس و سوء استفاده های احتمالی صاحب منصبان قدرت را بگیرد تا آسایش و رفاه مردم سلب نشود. دستگیری و توقیف هیچ کس را مجاز ندانسته، مگر به تجویز قانون و آنهم با رعایت ترتیبات و تشریفات قانونی.
اصل ۳۹ قانون اساسی، هتک حرمت کسی که به حکم قانون دستگیر، بازداشت، زندانی یا تبعید شده، به هر صورت که باشد ممنوع و موجب مجازات دانسته است. بر اساس این اصل حتی حیثیت مجرمین و محکومین می بایست محترم شمرده شود. قانون اساسی با به کار بردن «به هر صورت» هر گونه عذر و بهانه ای را در این مورد قابل پذیرش نمی داند. افزون بر این حیثیت افراد تنها مربوط به خود آنها نیست بلکه وابستگان فرد هم مشمول می شود.
در اصل ۳۸ قانون اساسی، هر گونه شکنجه برای گرفتن اقرار یا کسب اطلاع ممنوع اعلام شده است.
همچنین اجبار شخص به شهادت، اقرار یا سوگند مجاز شناخته نشده و شهادت و اقرار و یا سوگندی که با این اوصاف اخذ شود فاقد ارزش و اعتبار قلمداد شده است.
اصل ۲۳ قانون اساسی تفتیش عقاید را ممنوع اعلام نموده است و هیچ کس را به علت داشتن عقیده قابل مؤاخذه و تعرض ندانسته است. فرد، حق دارد در خویشتن خویش، هر گونه اعتقاد و باوری نسبت به اخلاق، مذهب، سیاست و فلسفه داشته باشد، بی آنکه به علت باورهای خود متحمل صدمه در زندگی اجتماعی خویش شود. اینگونه آزادیها از طریق گفتار، نوشتار یا رفتار آشکار می شوند.
در این زمینه سه اصل دیگر قانون اساسی به بیان مطلب پرداخته است یعنی اصول ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ برخورد با سایر مذاهب را پایه ریزی کرده است. تجسس و تفتیش در حقوق مذکور، نقض آشکار حریم خصوصی به حساب می آید. البته در مباحث آینده بیشتر به این مقولات پرداخته خواهد شد.
اصل ۳۳ قانون اساسی منع تبعید افراد را از اقامتشان بیان کرده است و تبعید و کوچاندن افراد از محل اقامتشان به محل دیگر و یا ممنوعیت افراد از محل مورد علاقه شان از دیگر مصادیق تجاوز به حریم خصوصی است که تدوین کنندگان قانون اساسی به آن توجه کرده اند.
اصل ۳۷ قانون اساسی، مهمترین و اصولی ترین مسائل حقوقی را بیان کرده آنهم «اصل برائت» می باشد. قانون اساسی، اصل را بر برائت همه اشخاص قرار داده است و هیچ کس را از منظر قانون مجرم نشناخته، مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد. بنابراین، نادیده گرفتن این اصل ورود به حریم خصوصی افراد و تجاوز به آن می باشد.
از دیگر اصول قانون اساسی اصل ۱۶۵ آن است. بنابراین اصل، محاکمات علنی انجام می شود و حضور افراد در محاکمات بلامانع است. علنی بودن محاکمات یعنی نظارت عامه مردم بر دستگاه قضایی. یعنی افکار عمومی در جریان دادخواهی ها قرار گیرد. یعنی رفتار قضات با اصحاب دعوی در معرض داوری عموم واقع شود. یعنی به همه اطمینان داده شود که جان و مال و حیثیت آنها در جریان داردسی و در پشت دربهای بسته مورد معامله قرار نمی گیرد. یعنی با این عمل، دستگاه قضاء نمی تواند به حریم خصوصی افراد جامعه تجاوز کند و همواره عده ای را ناظر به اعمال و رفتار خود می بیند و باعث می شوددادرسان توجه کافی داشته باشند تا حریم خصوصی آحاد جامعه نقض نگردد.
چندین اصل دیگر قانون اساسی وجود دارد که تلویحاً به حریم خصوصی توجه کرده است ولی برای تبیین و توضیح آنان جایی در این مقال نیست و به گفته های قبل اقتناع می نماییم.
ب ـ قانون مسئولیت مدنی
یکی دیگر از منابع حقوق حریم خصوصی در قوانین مدون ایران، قانون مسئولیت مدنی است، این قانون مصوب ۱۷ اردیبهشت ماه سال ۱۳۳۹ کمیسیون مجلس شورای ملی سابق می باشد و شامل ۱۶ ماده است. این قانون، همانند قانون اساسی اشاره مستقیم به حقوق حریم خصوصی ندارد، اما از توجه به مواد آن می شود بصورت ضمنی، تضمین حریم خصوصی افراد را در مواد آن یافت. ماده یک قانون مذکور مقرر می دارد: «هر کس بدون مجوز قانونی عمداً یا در نتیجۀ بی احتیاطی به جان یا سلامتی یا مال یا آزادی یا حیثیت یا شهرت تجارتی یا بهر حق دیگر که به موجب قانون برای افراد ایجاد گردیده لطمه وارد نماید که موجب ضرر مادی یا معنوی دیگری شود مسوول جبران خسارت ناشی از عمل خود می باشد». از آنجا که مفاهیمی چون مال، سلامتی، آزادی، حیثیت و شهرت تجارتی به حریم خصوصی شخص ارتباط دارد، هر گونه ضرر اعم از مادی یا معنوی را قانونگذار ممنوع اعلام کرده است و متجاوز را مسؤول جبران خسارات وارده دانسته است. نقض حقوق فوق توسط هر کس که باشد چه از ناحیه ایادی دولت و چه توسط مردم، عمل غیرقانونی بوده و ناقضین، مسئولیت مدنی در خسارات وارده دارند.
ماده ۸ قانون مرقومه، صدمه به حیثیت و اعتبار و موقعیت اشخاص را موجب مسئولیت مدنی می داند و مقرر می دارد: «کسی که در اثر تصدیقات یا انتشارات مخالف واقع به حیثیت و اعتبارات و موقعیت دیگری زیان آورد مسؤول جبران آن است و …».
طبق این ماده، هرگاه در اثر سوء نیت و تقصیر یا اشتباه، پزشکی گواهی بر وجود بیماری مشخصی یا باکره نبودن زوجه دهد، یا شهود بر خلاف واقع شهادت به ارتکاب جرمی دهند یا از طریق درج در مطبوعات، مطالب خلاف واقع علیه کسی انتشار یابد، عامل خسارت وارده بر حیثیت و موقعیت اجتماعی شخص، مسوول جبران خسارت است، زیرا عامل، با ورود به حریم خصوصی فرد، حیثیت و اعتبار وی را لکه دار نموده است.
ماده ۹ قانون یاد شده از مصادیق دیگر نقض حریم خصوصی می باشد. به موجب آن: «دختری که در اثر اعمال حیله یا تهدید یا سوء استفاده از زیر دست بودن حاضر برای هم خوابگی نامشروع شده میتواند از مرتکب علاوه بر زیان مادی مطالبه زیان معنوی هم بنماید».
در جامعه امروز، هستند افرادی که بعلت داشتن مکنت مالی یا قدرت سیاسی و اجتماعی متعرض افرادی می شوند که از موقعیت مالی یا اجتماعی مناسبی برخوردار نبوده و با اهرمهای مزبور و حیله و نیرنگ و گاهی اوقات بوسیله تهدید، نیّات شوم خود را بر قربانیهای خود تحمیل می نمایند و بعد از انجام اعمال پلید خود، قربانیان را رها می کنند. چندی پیش در فیلمی مشاهده کردم دختری فراری که دارای ۱۵ سال سن بود، اظهار می داشت بعد از فرار از منزل، یکی دو روز در خیابان پرسه می زده و بعد جهت کار به دفتر شرکتی مراجعه می کند، مدیر شرکت استقبال گرمی از وی به عمل می آورد و درخواست کار وی را می پذیرد و در همان چند روز اول پس از انقضای ساعات کار شرکت و هنگامیکه مدیر، با آن دختر تنها می شود با توسل به زور به وی تجاوز می کند و پس از انجام این عمل، دختر را از شرکت بیرون می اندازد و او را تهدید می کند تا در صورت مراجعه مجدد وی را تحویل مقامات پلیس می دهد.
این موضوعات و مواردی از این قبیل در جامعۀ امروزی ما بسیارند و می توان با ورق زدن روزنامه ها و مراجعه به صفحات حوادث آنها، روزانه چندین حادثه مشابه مشاهده نمود. بنابر آنچه گفته شد، تجاوز جنسی یکی از بارزترین مصادیق نقض حریم خصوص است و لطمات جبران ناپذیری به قربانی اعم از روحی و جسمی وارد می آورد و می تواند یک فرد را در طول مدت زندگی دچار اختلالات عدیده ای نماید.
قانونگذار در ماده ۱۰ این قانون بطور صریح مطالبه خسارت را از ناحیه زیان دیده به رسمیت شناخته است و جبران خسارت کسی که به حیثیت و اعتبارات شخص و خانوادگی اش لطمه وارد شده است را قانونی تلقی نموده و در واقع کسی که حریم خصوصی اش نقض شده است با عنایت به ماده ۱۰ و دیگر مواد قانون مسئولیت مدنی می تواند با اقامه دعوی علیه نقض کنندگان، خسارت مادی و معنوی وارده را مطالبه کند و دادگاه مکلف است به این موضوع رسیدگی و به شیوه های جبران خسارت، ناقضین را محکوم کند.
ج ـ قانون مجازات اسلامی
قبل از انقلاب، در قانون مجازات عمومی مصوب ۷ بهمن ماه ۱۳۰۴ بصورت ضمنی و تلویحی به حقوق حریم خصوصی پرداخته شده بود و عموماً به مصادیق نقض حریم خصوصی اشاره کرده بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در قانون مجازات اسلامی نیز احکام مهمی درباره حریم خصوصی و حمایت از آن به چشم می خورد البته همانگونه که قبلاً اشاره شد در این قانون، همانند قوانین دیگر، صراحتی مبنی بر «حقوق حریم خصوصی» وجود ندارد ولی مصادیق مهمی از آن مورد توجه قانونگذار قرار گرفته است.
باب پنجم قانون مجازات اسلامی یعنی از ماده ۱۳۹ تا ۱۶۴ به بزه قذف[۶۸] و کیفیت و نحوه اجرای آن اشاره دارد. قانونگذار با الهام از فقه به این مقوله مهم پرداخته است و حیثیت و ابروی اشخاص را محترم شمرده و افراد را از بکار بردن الفاظی که باعث اذیت دیگران شود، منع کرده است. هرگاه قاذف با بکار بردن لغات مخصوص که قذف محسوب شود به حریم خصوص کسی وارد شود و عناوین مجرمانه ای را به او و خانواده اش نسبت دهد، قانونگذار این عمل را مستوجب مجازات از نوع حد میداند. زیرا پی بردن به اینکه کسی زنا یا لواط انجام می دهد مستلزم تجسس در امور شخصی و خصوصی وی می باشد و تحقیق و تفحص در زندگی خصوص دیگران و استراق بصر، توسط قرآن و پیامبر اسلام (ص) بنابر آیات و روایاتی که در گفتار قبل به آنها پرداخته شد، نهی شده است.
باب هشتم قانون مذکور به حدسرقت اشاره کرده است و متعدیان به حرز[۶۹] دیگران، برای بردن مال آنها را مستوجب مجازات می داند. یعنی کسیکه برای دستبرد به مال مردم هتک حرز می کند و به خلوتگاه مردم وارد می شود و اموال آنها را به تاراج می برد عقوبتی جزء مجازات در انتظارش نمی تواند باشد.
باب اول از کتاب سوم قانون مجازات اسلامی به مسائل مربوط به قتل عمد و راه های ثبوت آن پرداخته است و حمایت از حریم خصوصی جسمانی و اینکه نفوس انسان محترم بوده و هیچ کس نمی تواند حیات انسان را سلب کند اشاره دارد. زیرا داشتن حیات و زندگی برای همه انسانها یک «حق» است و سلب این حق باید به موجب قانون و توسط مراجع ذیصلاح انجام گیرد.
قتل عمدی از بزرگترین جرائم می باشد که مهمترین «حق» یعنی «حق حیات» را از یک انسان می گیرد. با این تفاصیل تجاوز به این حق، تجاوز به بزرگترین «حق حریم خصوصی» یعنی نقض حریم خصوصی جسم انسان است.
ماده ۵۷۰ قانون یاد شده یکی دیگر از مواد حمایتی در خصوص حریم خصوصی است.مطابق این ماده: «هر یک از مقامات و مأمورین دولتی که بر خلاف قانون، آزادی شخصی افراد ملت را سلب کند یا آنان را از حقوق مقرر در قانون اساسی محروم نماید، علاوه بر انفصال از خدمت و محرومیت سه تا پنج سال از مشاغل دولتی به حبس از ۶ ماه تا سه سال محکوم خواهد شد».
با مطالبی که از اصول قانون اساسی و آزادیهای پیش بینی شده در آن ارائه کردیم (بند الف) این ماده برگرفته از اصل ۹ قانون اساسی می باشد و به حمایتهای انجام شده در قانون اساسی در خصوص آزادیهای فردی جامه عمل پوشانده است و در قالب قانون عادی برای نقض کنندگان اینگونه آزادیها، مجازات حبس در نظر گرفته است.
ماده ۵۷۲ قانون مذکور مقرر می دارد: «هرگاه شخصی بر خلاف قانون حبس شده باشد و در خصوص حبس غیرقانونی خود شکایت به ضابطین دادگستری یا مأموران انتظامی نموده و آنان شکایت او را استماع نکرده باشند و ثابت ننمایند که تظلم او را به مقامات ذیصلاح اعلام و اقدامات لازم را معمول داشته اند، به انفصال دائم از همان سمت و محرمیت از مشاغل دولتی به مدت ۳ تا ۵ سال محکوم خواهند شد».
این ماده و هم چنین مواد ۵۷۳ و ۵۷۴ و ۵۷۵ در حمایت از حریم خصوصی جسمانی کسانی است که نسبت به آنها تعدی شده و به حقوق قانونی آنها جفا شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 04:16:00 ب.ظ ]




کاتالیستی

اثر کاتالیستی بهتر، به دلیل نسبت سطح به حجم بالاتر

الکتریکی

افزایش هدایت الکتریکی در سرامیکها و نانو کامپوزیت های مغناطیسی، افزایش مقاومت الکتریکی در فلزات

مغناطیسی

افزایش مغناطیسیته با اندازه بحرانی دانه ها، رفتار سوپر پارا مغناطیسیته ذرات

نوری

خصوصیات فلوئور سنتی، افزایش اثر کوانتومی کریستال های نیمه هادی

بیولوژیکی

افزایش نفوذ پذیری از بین حصارهای بیولوژیکی(غشاء و سد مغز خون و غیره) و بهبود زیست سازگاری

۱-۸-۸- فولرین ها
فولرین ها اشکال منحصر به فردی از کربن ها می باشند که به شکل قفس توپی شکل بوده و اتم های کربنی در ساختارهای شش ضلعی و پنج ضلعی در آن قرار گرفته اند. این اشکال دارای خواص منحصر بفردی می باشند که آنها را نسبت به سایر ساختارهای کربن نظیر الماس کربن و گرافیت و… متمایز می سازد. بنابراین فورین ها دسته مهمی از ترکیبات کربن را تشکیل می دهند. پیش از رویت و ساخت و رویت فلورینها کوچک تصور بر این بود که این مولکولهای کروی ناپایداری هستند. اما به تازگی دانشمدان روسی دریافته اند که کربن شش صفر در فاز گازی پایدار بوده و دارای فاصله نورایی نسبتاً زیادی می باشد. فلورین ها به صورت کاملاً اتفاقی کشف شدند. در سال ۱۹۸۱ میلادی کرتو و اسمالی نتایج عجیبی را در طیف جرمی کربن تبخیر شده مشاهده نمودند و به این ترتیب فلورینها کشف شده و پایداری آنها در فاز گازی به اثبات رسید. پس فلولرین ها، اغب به ساختارهای کروی که از جنس کربن هستند، اطلاق می شود. ولی امرزه از عناصر دیگر نظیر نیتروژن نیز در ساختار آنها استفاده شده است. فولرین و فولرین های معدنی نمونه ای از آنها هستند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱-۸-۸-۱- کاربردهای فولرین‌ها
روان کننده های جامد
روغن موتورهای بسیار کاراتر
ارسال هدفمند داروها
درمان ایدز و سرطان با فولرین های حساس به نور
لاستیک های سبکتر، مقاومتر و الاستیک تر
جلوگیری از رشد باکتری ها

  • a) C60b)c C70)فولرین درون وجهی C82 دارای عنصر لانتانیوم

شکل(۱-۲) انواعی از فولرن و اشکال مربوط.(a)- مولکول C60 اولین نانو توپ شناخته شده است.(b)-C70 فولرین ها بدلیل تو خالی بودن می تواند مانند کیفی در ابعاد نانو، عمل کنند[۱۶،۱۵،۱۴[.
۱-۸-۱ ابزار های تشخیص در علوم نانو
ابزارهای اندازه گیری در نانو ساختارها انواع متفاوتی را شامل می شوند:
الف)میکروسکوپ نیروی اتمی(AFM).
ب)میکروسکوپ تونلی روبشی(STM).
پ)میکروسکوپ نیروی مغناطیسی(MFM).
ت)میکروسکوپ الکترونی عبوری(TEM)[15].
ث)میکروسکوپ الکترونی روبشی(SEM)[16].
۱-۹-۱- میکروسکوپ نیروی اتمی (AFM)
میکروسکوپ نیروی اتمی از الکترونهای روی سطوح استفاده می کند. میکروسکوپ نیروی اتمی دستگاه ی است که برای بررسی خواص و ساختار سطحی مواد در ابعاد نانومتر بکار می رود. انعطاف پذیری، سیگنالهای بالقوه ی متعدد، و امکان عملکرد دستگاه در مدهای مختلف، محققین را در بررسی سطوح گوناگون، تحت شرایط محیطی متفاوت توانمند ساخته است. این دستگاه امکان عملکرد در محیط خلاء، هوا، و مایع را دارد.
برخلاف اکثر روش های بررسی خواص سطوح، در این روش غالبا”محدودیت اساسی بر روی نوع سطح و محیط آن وجود ندارد. با این دستگاه امکان بررسی سطوح رسانا یا عایق، نرم یا سخت منسجم یا پودری، بیولوژیک و آلی یا غیر آلی وجود دارد. خواص قابل اندازه گیری با این دستگاه شامل مورفولوژی هندسی، توزیع چسبندگی، اصطکاک، ناخالصی سطحی، جنس نقاط مختلف سطحی، کشسانی، مغناطیسی، بزرگی پیوندهای شمیایی، توزیع بارهای الکتریکی سطح، و قطبش الکتریکی نقاط مختلف می باشد. در عمل از این قابلیت‌ها برای بررسی خوردگی، تمیزی، زبری، چسبندگی، اصطکاک، اندازه و غیر استفاده می شود.
۱-۹-۲- میکروسکوپ تونلی روبشی(STM)
دستگاهی است که برای بررسی ساختار و برخی از خواص سطوح(مرفولوژی) موادرسانا، مواد بیولوژیک(که تا حدی رسانا) باشند و همچنین لایه های نازک نا رسانا که روی زیر لایه رسانا لایه نشانی شده اند، در حد ابعاد نانومتر بکار می رود. کاوشگر مقدار جریان شارش روی سطوح را اندازه گیری می کند که می توان هندسه آن سطح را برآورد کرد]۱۷٫[
۱-۹-۳- میکروسکوپ نیروی مغناطیسی(MFM)
نوک روبش دهنده آن مغناطیسی است مانند ضبط صوت و یا دیسک خوان عمل می کند. و جنس نوک سوزن آن راز تنگستن می باشد.
۱-۹-۴- میکروسکوپ الکترونی عبوری(TEM)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:16:00 ب.ظ ]




۳- حصیر بافی: بوریا بافی و سبد بافی در استان فارس رواج دارد. بهترین نوع بوریا متعلق به شهر کازرون است. سبد بافی قشقایی‌ها از لحاظ شکل و نقش بسیار جالب است.
سفالگری:در فارس، انواع ظروف سفالی ساده و لعابدار و انواع کاشی‌های هنری تولید می‌شود. بهترین ظروف کاشی در استهبان تولید می‌شود.
(تاریخ عکس: ۱۳۹۰، عکاس: نگارنده پایان نامه، موضوع عکس: بازار وکیل)
نقره کاری و مسگری: ظروف مسی و نقره کاری از جمله صنایع مهم فارس است. مسگری و نقره کاری شیراز نیز معروف است.
(تاریخ عکس: ۱۳۹۰، عکاس: نگارنده پایان نامه، موضوع عکس: بازار وکیل)
(تاریخ عکس: ۱۳۹۰، عکاس: نگارنده پایان نامه، موضوع عکس: بازار وکیل)
۶- خاتم کاری: مهم‌ترین صنعت دستی فارس، خاتم‌کاری شیراز است و بهترین نوع خاتم نیز در این شهر تولید می‌شود. منبت‌کاری و کنده‌کاری نیز در فارس رواج دارد. هم چنین منبت کاری و کنده کاری آباده شهرتی بسزا دارد. (وب سایت میراث فرهنگی)
(تاریخ عکس: ۱۳۹۰، عکاس: نگارنده پایان نامه، موضوع عکس: بازار وکیل)
جاذبه‌های گردشگری تاریخی، طبیعی و فرهنگی فارس
شیراز به عنوان یکی از مهم‌ترین مراکز گردشگری ایران مطرح بوده و با جاذبه‌های تاریخی، فرهنگی، مذهبی و طبیعی فراوان، همواره گردشگران بسیاری را به‌سوی خود فرا می‌خواند و برای گردشگران داخلی و خارجی شناخته شده‌است.

.
(تاریخ عکس: ۱۳۹۰، عکاس: نگارنده پایان نامه، موضوع عکس: جاذبه های گردشگری فارس)
جاذبه‌های تاریخی:
از جاذبه‌های تاریخی شهر شیراز می‌توان به آتشکدهٔ صمیکان، آرامگاه حافظ، آرامگاه خواجوی کرمانی، آرامگاه سعدی، ارگ کریم‌خان، باغ ارم، باغ تخت، باغ چهل‌تن، باغ دلگشا، باغ عفیف‌آباد، باغ نارنجستان قوام، باغ هفت‌تن، بقعهٔ شیخ یوسف سروستانی، پاسارگاد، تخت جمشید،خانه صالحی، چاه مرتاض علی، حمام باغ نشاط، عمارت باغ ایلخانی، عمارت باغ نشاط، عمارت دیوانخانه، عمارت کلاه‌فرنگی باغ نظر، مسجد نصیرالملک، قبر مادر نادرشاه، قصر ابونصر، قلعهٔ اژدهاپیکر، قلعهٔ دختر، قلعهٔ کک‌ها، کاخ سروستان، کاخ فیروزآباد، مدرسهٔ آقاباباخان، مدرسهٔ خان، موزهٔ پارس، موزهٔ هفت‌تنان، نقش‌برجستهٔ بهرام، نقش پیروزی و نقش رستم اشاره.
جاذبه‌های طبیعی
از جاذبه‌های طبیعی شهر شیراز می‌توان به آبشار کوهمره سرخی، برم‌دلک، پارک قلعه‌بندر، پارک ملی بمو، پیربناب، تفرجگاه میان‌کتل، چشمهٔ جوشک، چشمهٔ خارگان، چشمهٔ ریچی،دریاچهٔ دشت ارژن، دریاچهٔ مهارلو، رکن‌آباد، رودخانهٔ قره‌آغاج، روستای قلات، کوه سبزپوشان، گردشگاه آتشکده، گردشگاه چاه‌مسکی، گردشگاه چشمه سلمانی و گردشگاه هفت‌برم اشاره کرد.
چشمه‌های طبیعی موجود در اطراف شیراز هم از جهت آب‌درمانی و هم از جهت جذب گردشگر برای صنعت گردشگری استان فارس از اهمیت ویژه‌ای برخوردار هستند و صنعت گردشگری این استان را رونق می‌بخشند. تعدادی از باغ‌های شیراز از لحاظ تاریخی بسیار حایز اهمیت هستند و به‌عنوان مراکز مهم گردشگری به‌شمار می‌آیند. از معروف‌ترین این باغ‌ها می‌توان به باغ ارم، باغ عفیف‌آباد، باغ دلگشا و باغ جهان‌نما اشاره نمود.(وب سایت میراث فرهنگی)
(تاریخ عکس: ۱۳۹۰، عکاس: نگارنده پایان نامه، موضوع عکس: طبیعت فارس)
جاذبه‌های مذهبی:
شاه‌چراغ ومزار امام‌زادگان متعددی که در شیراز وجود دارد،
(تاریخ عکس: ۱۳۹۰، عکاس: نگارنده پایان نامه، موضوع عکس: حضرت شاهچراغ(ع))
موزه‌های شهر شیراز:
ارگ کریمخانی • پارس • تاریخ طبیعی دانشگاه شیراز • ساسانی • سنگ‌های تاریخی هفت‌تنان • شاه‌چراغ • قاجار • کریم‌خان زند • نارنجستان قوام • نظامی‌عفیف‌آباد • هخامنشی وموزهٔ تاریخ طبیعی
سوغات شیراز:
از سوغات عمدهٔ شیراز می‌توان به آبلیمو، انار، انجیر، ترشی‌جات، چرم، حصیر، حنا، خاتم‌کاری، خراطی، خرما، ریسندگی، زعفران، سفیداب، سنگ‌تراشی، شیشه‌گری، بهار نارنج، ظروف سفالی، عرقیات، فلزکاری، قالی، کنده‌کاری، کیسه حمام، گبه، گلیم، کلوچه و مسقطی، منبت‌کاری و نمد اشاره کرد. شیرینی‌ها: نان یوخه و نان شیری
غذاهای سنتی شیراز
شکر پلو • دو پیازه • کلم پلو • آش انار • یخنی نخود • بادام سوخته • قرمه به • رب پلو • یخنی عدس کلم • شکر پنیر • کوفته سبزی • حلیم بادمجان • حاجی بادام • کوفته هلو • حلوای کاسه • قورمه • دوای آرد و روغن • آش ماست • پاچه پلو • قنبرپلو • آش سبزی • آب پیازک • رنگینک • شامی
شیراز با چهار شهر جهان دارای پیوند خواهرخواندگی است:
۱۹۸۰ با شهردوشنبه، تاجیکستان
۱۹۹۹نیکوزیا، قبرس
۲۰۰۵چونگ کینگ، چین
۲۰۰۹وایمار، آلمان
(تاریخ عکس: ۱۳۹۰، عکاس: نگارنده پایان نامه، موضوع عکس: آرامگاه حافظیه)
امکانات و زیر ساخت‌های شیراز:
هتل‌های شهر شیراز:
هتل هما • هتل پارس • گراند هتل شیراز • هتل خلیج فارس • هتل چمران • هتل پارک • هتل آپادانا • هتل پارسیان • هتل آریو برزن • هتل پارسه • هتل پیران • هتل تخت جمشید • هتل ارگ • هتل اطلس • هتل ارم • هتل تالار • هتل رودکی • هتل جهانگردی شیراز • • هتل مهدی • هتل کوثر • هتل دنا • هتل صدرا • هتل قانع • هتل ساسان • هتل پارک سورمق • هتل سینا • هتل حافظ • هتل آناهیتا • هتل خانه • هتل شایان • هتل آپارتمان جام جم • هتل آپارتمان هدیش • هتل آپارتمان سریر • هتل آپارتمان خانه سبز(وب سایت میراث فرهنگی)
(تاریخ عکس: ۱۳۹۰، عکاس: نگارنده پایان نامه، موضوع عکس:هتل هما شیراز)
حمل و نقل:
فرودگاه بین‌المللی شیراز:
شیراز دومین شهر ایران پس از تهران بود که دارای فرودگاه بین‌المللی شد. فرودگاه شیراز پس از فرودگاه امام خمینی مجهزترین فرودگاه در سطح کشور محسوب می‌گردد.
مسیرهای خارجی این فرودگاه عبارتند از کشورهای انگلستان،]مالزی،] سوریه، قطر، امارات متحده عربی (دبی، ابوظبی و شارجـه) ، کویت ، بحرین، عربستان، ترکیه، روسیه، پاکستان، مصر و سودان.

پروازهای داخلی این فرودگاه شامل پروازهای شیراز-تهران، شیراز-مشهد، شیراز-اصفهان، شیراز-تبریز، شیراز-اهواز، شیراز-آبادان، شیراز-بوشهر، شیراز-بندرعباس، شیراز-ساری، شیراز-لارستان، شیراز-لامرد، شیراز-چابهار، شیراز-کرمان، شیراز-کیش، شیراز-لاوان، شیراز-قشم، شیراز-سیری، شیراز-ماهشهر، شیراز-خارک، شیراز-عسلویه، شیراز-بهرگان و شیراز-رشت می‌باشد.
راه‌آهن:
طرح احداث راه‌آهن شیراز-اصفهان از سال ۱۳۰۷ خورشیدی در دست مطالعه بوده‌است که هم‌اکنون در حال ساخت می‌باشد.
پایانه‌های مسافربری شیراز: چهار باب پایانهٔ مسافربی برون‌شهری در نزدیکی به ابتدای ۴ محور اصلی خروجی شهر قرار دارند(همان)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:15:00 ب.ظ ]




دکتر صفایی: صلاحیت موازی دادگاه داخلی و مرجع داوری جهت صدور دستورها و قرارهای موقت و حمایتی پذیرفته شده است.(صفایی ،۱۳۷۷، ۱۱).
تمام این پرسش ها و پاسخ ها در نظریات دکترین حقوقی به خاطر این است که برخلاف صراحت مقررات داوری تجاری و آیین داوری مرکز داوری اتاق ایران، مقررات دادرسی مدنی در بخش داوری سکوت اختیار کرده است. و به علت این سکوت ، عده ای ، قرار دستور موقت و تأمین خواسته در داوری ها توسط قاضی و داور را به طور کلی منع کرده اند(شمس،۱۳۹۲) و عده ای قائل به جواز توسط دادگاه و عدم جواز توسط داور(عابدیان،۱۳۹۱ و کریمی،۱۳۹۲)و عده ای بین دستور موقت و تأمین خواسته تمییز قائل شده اند .(یوسف زاده،۱۳۹۲) هرچند در این زمینه بین محققین اختلاف است ولی اصولاً بایدبر اساس تحلیل قراردادی و توجه به هدف دستورات فوری، راه حلی منطقی را پیدا کرد:
داور براساس موضوع و حدود اختیاری که از طرفین به دست می آورد دخالت می کند، داور باید براساس اختیاری که به وی داده اند اقدام به صدور رأی کند و نادیده گرفتن این اصل موجب مسئولیت برای داور است ، طرفین با پیشبینی داوری صلاحیت مستقیم دادگاه را کنار گذاشته اند با این وجود این عدم صلاحیت دادگاه با صدور رأی توسط داور اعاده می شود دادگاه به حکم اصل استمرار خدمات عمومی و صلاحیت عام خود در هیچ زمانی تعطیل بردار نیست و ضمانت اجرای تصمیمات خود را همیشه در اختیار دارد ولی داور این گونه نیست. دادگاه در هر زمان می تواند تصمیات خود راجرایی کند چرا که از بازو های اجرایی قوی برخوردار است ،همچنین دادگاه صلاحیت رسیدگی به همه ی موضوعات اعم از نهایی و غیرنهایی (موقت) را دارد. با این مقدمات، در صورت عدم توافق طرفین داوری مبنی بر اختیار داور برای صدور دستور موقت و تأمین خواسته ، آیا طرفین به حذف صلاحیت مستقیم دادگاه در امور فوری توافق داشته اند؟
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

باید گفت ، هدف طرفین از داوری حل و فصل نهایی موضوع است و اگر آن ها منظور دیگری داشتند باید به صراحت در قرارداد ذکر کنند. در صورت عدم توافق طرفین در اختیار دستور موقت و تأمین خواسته به داور،داور نمی تواند در اموری غیر از ماهیت امر اظهار نظر نماید. لذا با توجه به ماده ۳۱۷ قانون دادرسی مدنی که بیان داشته (( دستور موقت، دادگاه به هیچ وجه تأثیری در اصل دعوا نخواهد داشت))
لذا مشخص میشود که تصمیم هایی مربوط به امور فوری مثل دستور موقت و تأمین خواسته ارتباطی به ماهیت موضوع ندارد بنابراین اگر مهمترین موضوعی که طرفین به داوری احاله می دهند ماهیت امر است و صدور دستورهای موقت نیز در ماهیت موضوع بی تأثیر باشند چه تعارض بین اقدام دادگاه جهت بررسی امور فوری و صلاحیت داوری جهت بررسی اصل موضوع وجوددارد، مشاهده می شود که تعارضی نیست و باید از صلاحیت دادگاه در صورت عدم توافق بررسی امور فوری توسط داور دفاع نمود.
از آن چه بیان شد می توان نتیجه گرفت که :
۱-اگر طرفین تصریح نموده باشند داور می توانند در امور فوری رأی صادر نماید
۲-در سکوت طرفین ، صلاحیت دادگاه به هیچ وجه کنار نمی رود بلکه این داور است که حق دخالت در امور فوری و تأمین خواسته را ندارد، تعارضی هم بین تصمیم دادگاه با موضوع داوری نیست زیرا تصمیم دادگاه غیر ماهوی ورأی داور در ماهیت خواهد بود.
با این مقدمات جهت اثبات صلاحیت دادگاه در صورت عدم توافق طرفین مبنی بر اختیار داور جهت صدور دستور موقت و تأمین خواسته، استعلامی که از اداره ی حقوقی قوه قضائیه به عمل آمده ، قابل نقد و غیرقابل پذیرش است، ((طبق ماده ۱۱۱ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی، درخواست تأمین از دادگاهی می شود که صلاحیت رسیدگی به دعوا را دارد لذا در مواردی که رسیدگی به اختلاف در امور مدنی به داور ارجاع شده چون محاکم دادگستری مادام که قضیه از طریق داوری حل و فصل نشده باشد حق ورود به موضوع را ندارد و نمی توان از دادگاه درخواست صدور قرار تأمین خواسته نمود.)) همچنین با توجه به این که اوضاع و احوالی که دخالت در این امور را توجیه می نماید به خودی خود از اهمیت بسیار برخوردار بوده مثل اقدام فوری قبل از صدور رأی جهت جلوگیری از ضرر، لذا این استعلام فاقد توجیه منطقی به نظر می رسد.
فصل سوم : طواری رسیدگی
۳-۱-گفتار اول : دعاوی طواری
دعاوی طاری دعاوی می باشند که در کنار دعوای اصلی از طرف اصحاب دعوی اصلی علیه شخص ثالث یا از طرف شخص ثالث علیه اصحاب دعوی اصلی یا از طرف هر یک از اصحاب دعوی علیه یکدیگر طرح می شود، دعوای طاری پس از طرح دعوای اصلی اقامه می گردد. درداوری نیز همین تعریف تا جایی که با ذات داوری در تعارض نباشد قابل پذیرش است.(کریمی،۱۳۹۲ ،۱۹۳).
موضوع دعوا محدوده ی داوری را معین می کند، دادخواست اصلی خواهان با لحاظ دفاعیات خوانده موضوع داوری را تعیین می کند، موضوع داوری باید به اندازه ای غیرقابل تغییر باشد تا از هرگونه اقدام که جریان داوری را با وقفه مواجهه می کند جلوگیری شود. اما تغییر ناپذیری عناصر داوری امری مطلق نیست در حقیقت همان قضای شایسته ایجاب می کند که اجازه دهیم با شرایطی در جریان دعوای اصلی خوانده علیه خواهان اقامه ی دعوا نماید یا خواهان دعوا یا دعاوی دیگری علیه خوانده اقامه کند، شخص ثالثی وارد دعوی شده و یا هر یک از اصحاب دعوا، تقاضای جلب ثالث کند.
بنابراین مطابق ماده ی ۱۷ ق. ا. د .م . هر دعوایی که در اثنای رسیدگی به دعوای دیگر از طرف خواهان یا خوانده یا شخص ثالث یا از طرف متداعیین اصلی بر ثالث اقامه شود، دعوای طاری نامیده می شود که دعوای اصلی در آن جا اقامه شده است. این دعاوی نه تنها در جریان رسیدگی به دعوای اصلی مطرح می شوند بلکه طرح آنها اتفاقی بوده و حتمی نمی باشد و معمولاً تصمیم گیری نسبت به دعوای اصلی منوط به روشن شدن نتیجه ی دعاوی طاری می باشد. پس دعاوی طاری اگر از سوی خوانده علیه خواهان اقامه گردد، دعوای متقابل ، اگر خواهان علیه خوانده اقامه کند، دعوای اضافی و اگر شخص ثالثی علیه هر یک از اصحاب دعوا اقامه کند، ورود ثالث و اگر هر یک از اصحاب دعوی علیه شخص ثالثی اقامه نماید دعوای جلب ثالث نامگذاری می گردد.
همان طور که ملاحظه می شود ، دعاوی طاری در رابطه دادرسی های دولتی به طورکامل در قانون آمده و هیچ گونه ابهام در این رابطه وجود ندارد و امّا در رابطه با داوری ، در این بخش تحقیق ، به بررسی طواری می پردازیم.
۳-۱-۱-بند اول : دعوای اضافی
در مقررات دادرسی مدنی آمده که به موجب بند ۳ ماده ۵۱ ، تعیین خواسته و بهای آن یکی از شرایط دادخواست است. حال ممکن است خواهان بعد از طرح دعوایی با خواسته ی مشخص ، دعوای دیگری بر علیه همان خوانده اقامه نماید، اگر دعوای مزبور با دعوای قبلی ارتباط کامل داشته باشد یا نسبت به آن منشا واحدی داشته باشد دعوای اضافی تلقی می شود.
دکتر شمس عقیده دارند ، که مقررات مربوط به ماده ۹۸۸ ق. ا. د .م که ناظر بر تغییر خواسته ، درخواست و یا شیوه ی دعوا می باشد را نمی توان از مصادیق دعوای اضافی که در ماده ۱۷ ق. ا. د .م آمده دانست. در حقیقت، تغییرهایی که در ماده ۹۸ آمده را خواهان می تواند اعمال نماید و نیاز به دادخواست علی حده نمی باشد در حالی که در مورد دعوای اضافی یک دعوای تمام عیار است و باید دادخواست اقامه شود. دادخواست دعوای اضافی ، در اجرای اصل تناظر باید به خوانده دعوا ابلاغ شود و فرصت لازم جهت دفاع به او داده شود، دعوای اضافی از یک طرف دعوایی طاری و از یک طرف دعوای تمام عیار که مقررات مربوط به هر یک از این دعاوی در حدی که قابل انطباق با دعوای مزبور باشد در اقامه و رسیدگی و صدور رأی نسبت به آن باید رعایت شود.(شمس،۱۳۹۲،ج۳، ۴۰) .
حال اگر ، دعوای اضافی قابل رسیدگی توأمان با دعوای اصلی نباشد دیگر دعوای طاری نامیده نمی شود و باید به عنوان دعوایی مستقل به آن رسیدگی شود در این صورت، دعوای مزبور خود دعوایی اصلی محسوب می شود و در نتیجه آثار دعوای اضافی را نخواهد داشت.
همان طور که می بینیم در مورد دادرسی های دولتی مقررات به صراحت گویای تجویز دعوای اضافی می باشد، در مورد داوری توضیحاتی دربارۀ امکان تجویز دعوای اضافی بیان می کنیم، مشخص شد که دعوای اضافی دعوایی است که از طرف خواهان دعوای اصلی ، علیه خوانده همان دعوا و با موضوع مطالبه خواسته ای که با خواسته ی اصلی دارای وحدت منشأ یا مرتبط است اقامه می گردد و این دعوا نیاز به تقدیم دادخواست مستقل داشت. در داوری های موضوع قانون آیین دادرسی مدنی تجویز طرح دعوای اضافی فرع بر تجویز موافقت نامه ارجاع اختلاف به داوری است اگر موضوع دعوای اضافی در محدوده ی موافقت نامه داوری بگنجد معنی در جوار طرح دعوای اضافی مشاهده نمی شود یعنی اگر موضوع دعوای اضافی جز اختلافاتی نباشد که به داوری ارجاع شده است قابل رسیدگی از طرف داور نیست حتی اگر ویژگی های دعوای اضافی مانند وحدت منشأ یا ارتباط با دعوای اصلی نیز موجود باشد، با این وجود ذکر دو نکته ضروری است، اول این که اصولاً افزایش خواسته در داوری ها نمی تواند ممنوع باشد مگر آن که طرفین در موافقت نامه خود صلاحیت داور را محدود به مبلغ معینی که کمتر از خواسته ی نهایی خواهان باشد کرده باشد. دوم این که راه توافق همیشه باز است و چه در خصوص افزایش خواسته می توان طی توافق جداگانه رسیدگی به ادعای جدید را به داور محول نمود. (کریمی،۱۳۹۲،۱۹۹)
از مطالب یاد شده به این برداشت می رسیم که، اصولاً دعوای اضافی هرچند در مقررات داوری مقرره ای ندارد ولی اگر موضوعی که خواهان نسبت به آن، دعوای اضافی مطرح می کند در موضوع اصلی داوری بگنجد به عبارتی جزئی از کل قرارداد اصلی باشد، منعی در جواز دعوای اضافی وجود ندارد. همچنین جریان داوری مثل قضاوت دچار تغییرپذیری می گردد و هر لحظه امکان امور اتفاقی در جریان داوری انتظار می رود چرا که ما جریان داوری را به عنوان یک رسیدگی تمام عیار و حرفه ای پذیرفته ایم، امّا اگر، موضوع اضافی از سوی خوهان ، وابسته به موضوع اصلی قرارداد نباشد و جز اختلافاتی که به داوری ارجاع نشده نباشد قابلیت طرح به عنوان دعوای اضافی در جریان داوری را ندارد، البته در این مورد هم از آن جا که تراضی طرفین و حاکمیت اراده، عنصر اصلی داوری می باشد با توافق، طیّ توافقی جداگانه می توان رسیدگی به ادعای جدید را در صلاجیت داور قرار داد.
همچنین نکته ی دیگری که باید توجه شود لزوم ابلاغ دعوای اضافی به خوانده است، با توجه به این نکته که داور مکلف به رعایت اصول دادرسی مدنی می باشد و اصل تناظر که یکی از این اصول می باشد لزوم ابلاغ به خوانده و فرصت دفاع از دعوای طرح شده باید مورد توجه قرار بگیرد.
پس با توجه به مسائلی که بیان شد به این جمع بندی می رسیم که :
۱-اگر موضوع دعوای اضافی در محدوده ی موافقت نامه داوری بگنجد، منعی در جواز این دعوای اضافی از جانب خواهان نخواهد بود.
۲-در صورت عدم ارتباط موضوع دعوای اضافی با دعوای اصلی و به عبارتی دیگر در صورتی که موضوع دعوای اضافی جزء اختلافی که به داوری سپرده شده نباشد دیگر حق دعوای اضافی توسط خواهان نمی باشد.
۳-در مورد فوق، در صورتی که طرفین توافق بعدی نمایند می توان این گونه اختلاف اضافی را تحت عنوان دعوای اضافی توسط خواهان پذیرفت
در آیین نامه نحوه ی ارائه ی خدمات مرکز داوری نیز موضوع مسکوت مانده است و استدلال فوق با همان نتیجه قابل پذیرش است و طرح آن در داوری به خودی خود ممنوع نمی باشد مگر آن که به جهت دیگری خارج از محدوده ی صلاحیت داور باشد.
۳-۱-۲- بند دوم : دعوای متقابل
یکی دیگر از دعاوی که در جریان رسیدگی به دعوای اصلی بروز می کند دعوای متقابل است که با دعوای اصلی ارتباط کامل داشته و یا با آن منشاء واحدی دارد و خوانده متقابلاً آن را در برابر ادعای خواهان ضمن رسیدگی به دعوای اصلی اقامه می نماید. در صورتی که خوانده ی دعوای اصلی ادعایی علیه خواهان داشته باشد حسن جریان رسیدگی اقتضا می نماید به صورت دعوای متقابل اقامه گردد. این امر اولاً باعث صرفه جویی در هزینه و وقت می شود ثانباً از صدور آراء متنقض ممانعت می کند. (حیایی،۱۳۹۰ ،ج۳ ،۱۰۵).
دعوای متقابل که یکی از راه های دفاعی خوانده محسوب می شود را نباید با سایر راه های دفاعی که در ماده ۱۴۲ ق. ا. د .م آمده است، اشتباه کرد. براساس این ماده ، دعوای متقابل به موجب داخواست اقامه می شود لیکن دعاوی تهاتر و صلح و فسخ رد خواسته و امثال آن که برای دفاع از دعوای اصلی اظهار می شود دعوای متقابل محسوب نمی شود و نیاز به تقدیم دادخواست جداگانه ندارد.
به عبارتی می توان گفت: دفاع به تمامی دلایل و مستنداتی و استدلالاتی اطلاق می شود که در مقام ردِّ ادعای خواهان مطرح می گردند، این در حالی است که دعوای متقابل برای اثبات ادعای خواهان این دعوا اقامه می شود. ماده ۱۴۲، آثار این تفاوت را در ضرورت تقدیم دادخواست در دعوای مقابل و عدم ضرورت آن در دفاع بیان کرده است.
در مورد دادرسی های دولتی، برای آن که دعوای متقابل مورد پذیرش واقع شود، باید اولاً ، خوانده علیه خواهان اقامه دعوا کند.بنابراین اگر خوانده برای مثال بر علیه ی شخصی غیر از خوانده اقامه ی دعوی کند، این دیگر دعوای متقابل نیست بلکه جلب ثالث خواهد بود.
ثانیاً ، با دعوای اصلی وحدت منشأ وجود داشته باشد، منظور از منشأ ، رابطه حقوقی مشخصی است که بر عمل یا واقعه ای حقوقی و یا قانون مبتنی بوده و براساس آن ، خواهان خود را مستحق مطالبه خواسته می داند مانند این که موجری به خواسته ی مال الإجاره ای معوق مورد اجاره علیه مستأجر اقامه کند و مستأجر که در این دعوا خوانده می باشد در مقابل دعوای خواهان، اقامه دعوا و مبلغی را مطالبه کند که در ملک هزینه نموده و طبق قرارداد اجاره که منشأ ادعای خواهان دعوای اصلی است به عهده موجر است. این دعوای خوانده چون با دعوای اصلی ناشی از یک منشاء که آن قرارداد اجاره می باشد دعوای متقابل می باشد. (شمس،۱۳۹۲ ،ج۳،۵۳)
ثالثاً ، دعوای متقابل با دعوای اصلی ، ارتباط کامل داشته باشد.
در ماده ۱۴۱ آمده ، وقتی بین دو دعوا ارتباط کامل وجود دارد که اتخاذ تصمیم در هر یک مؤثر در دیگری باشد.
از دو شرط مذکور در فوق یکی حتماً باید تحقق یابد.
رابعاً ، دعوای مذکور مطابق ماده ۱۴۳ باید در اولین جلسه ی دادرسی حال اگر، دعوایی را خوانده اقامه کند که فاقد هر یک از شرایط مذکور باشد، به عنوان دعوای مستقل رسیدگی خواهد شد.
پس در مورد دادرسی های دولتی دعوای متقابل موضوع مواد ۱۴۱ الی ۱۴۳ می باشد.
امّا در رابطه با داوری ، در مورد داوری های قانون آیین دادرسی، قانون مذکور سکوت کرده است. ولی در داوری های موضوع آیین نامه نحوه ی ارائه ی خدمات مرکز داوری، مقررات مفصلی در این مورد پیشبینی شده است. دربند پ ماده ۷ این آیین نامه آمده در صورتی که خوانده ادعاهای متقابلی داشته باشد، باید ضمن پاسخ به دادخواست داوری ، به دبیرخانه تسلیم و ثبت کند و دعوای متقابل باید مشتمل بر موارد زیر باشد:
۱-بیان ادعای متقابل و منشأ دلایل آن
۲-ذکر خواسته دعوای متقابل و بهای آن، مگر آن که خواسته غیر رأی باشد.
در بند ت این ماده هم آمده ، دبیرخانه ادعای متقابل خوانده را به خواهان ابلاغ می کند و خواهان باید ظرف ۱۰ روز از تاریخ ابلاغ دعوای متقابل لایحه جوابیه را به دبیرخانه مرکز داوری تسلیم نماید.
در این ماده نیز شرایط پذیرش دعوای متقابل به شرح زیر است.
۱-خوانده ی دعوای اصلی باید دعوای خود را علیه خواهان اقامه کند تا عنوان دعوای متقابل برای آن صدق کند.
۲-دعوای متقابل با دعوای اصلی وحدت منشأ داشته باشد این مفهوم از قسمت اول بند پ این ماده که بیان داشته بیان ادعای متقابل و منشأ و دلایل آن مشخص می گردد. لذا در صورتی که منشأ این دو دعوا ، قانون ، یا عمل و یا واقعه ی حقوقی متفاوت باشد می توان گفت که قابلیت طرح به عنوان دعوای متقابل را ندارد.
به هر حال در صورتی که شرایط فوق الذکر مراعات شود در داوریهای این سازمان امکان طرح دعوای متقابل وجود خواهد داشت.
امّا در رابطه با داوری های قانون آیین دادرسی مدنی هر چند به صراحت نیامده ولی دکتر کریمی طرح دعوای متقابل در داوری های این قانون را مجاز می دانند زیرا اولاً ، دعوای متقابل خود نوعی دفاع محسوب می شود .
دوماً ، عدم تجویز طرح ادعای متقابل می تواند منجر به نتایج ناگواری گردد. از جمله این که خوانده دعوای اصلی در پی نقض رأی داور برآید از همین روی باید قایل به تجویز طرح دعوای تقابل در داوری شد. (کریمی،۱۳۹۲،۱۹۷).
شایسته و منطقی به نظر می رسد که دعوای متقابل در داوری را قائل شویم چرا که ، در صورتی که خوانده ادعای متقابلی داشته باشد که دارای وحدت منشأ با دعوای اصلی است، اگر ما مجوز دعوای متقابل در داوری ها را قاتل نشویم و طرفین در طرح دعوای متقابل خوانده توافق به داوری نکنند نتیجه اش این می شود که خوانده دعوای خود را در دادگاه صلاحیت دار اقامه کند. این خود سبب می شود گاه آراء متفاوت صادر شود.
به علاوه ، خود دعوای متقابل به نوعی دفاع محسوب می شود.(شمس، ۱۳۹۲ ،ج۱، ۴۶۱)
لذا باید در مقام اعمال حق دفاع، در صورتی که خوانده ادعای متقابلی داشته باشد که شرایط یک دعوای متقابل راداشته باشد باید اجازه طرح را به وی در جریان داوری داد.
البته این نکته نیز قابل توجه است که اگر دعوای متقابلی که خوانده مطرح می کند در صلاحیت ذاتی ، داوری نباشد هرچند تمامی شروط یک دعوای متقابل را داشته باشد. قابلیت طرح در داوری را ندارد. در این صورت، ادعای متقابل باید در دادگاه صلاحیت دار مطرح شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:15:00 ب.ظ ]




فساد اداری به اشکال و انواع‏ مختلفی می‏تواند بروز و نمود داشته باشد. در یک دسته ‏بندی کلی اشکال فساد اداری را به ۱۰مقوله زیر تقسیم‏ بندی کرده ‏اند:
۱-رشوه ۲- اختلاس ۳-تصرف غیرقانونی ۴-تدلیس ۵- اعمال نفوذ ۶-پورسانت ۷-کلاهبرداری ۸-اخاذی یا باج گیری ۹- پارتی بازی ۱۰-خویشاوندسالاری
در زیر ابتدا به تعریف مختصری از هرکدام از این انواع خواهیم پرداخت و تمایزاتی‏ بین آنها اشاره خواهیم کرد.
۱- رشوه[۱۷] :
رشوه به ‏معنای وجه یا مالی است که برای ابطال حق و احقاق باطل پرداخت می‏شود،لکن در اصطلاح قانون،قبول وجه یا مالی است که کارکنان دولت و سایر کارکنان مطرح قانون به سبب وظیفه دریافت می‏کنند. رشوه مبلغ ثابت، درصدی خاص از یک قرارداد، یا هر نوع مساعدت پولی دیگر است که معمولاً به مأمور حکومتی پرداخت می‌شود . باتوجه به‏ تعریف فوق، هبه، هدیه، تحفه، قرض الحسنه مشمول این حکم نمی‏شوند(بازگیر،۱۳۷۶،ص ۲۳۲).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

    1. اختلاس[۱۸]:

شایع‏ ترین نوع تجاوز کارمندان پس از رشوه، اختلاس است. اختلاس‏ در لغت به ‏معنای گرفتن شی‏ء با عجله و سرعت هرچه تمامتر و گاهی به‏ معنای استفاده‏ از فرصت مناسب نیز به کار رفته است. در فرهنگ عمید، اختلاس به‏ معنای ربودن، دزدیدن، پولی را پنهان و بدون حق از صندوق اداره برداشتن و یا به عبارتی برداشتن مال غیراز راه خدعه و نیرنگ و در اصطلاح علمای حقوق عبارت از تصاحب و تملک مال دولت توسط کارمندان آورده‏ شده است(افشاری،۱۳۷۳،ص ۲۶ ).
اختلاس،از نظر صریح قانون، فساد اداری به‌شمار نمی‌آید؛ بلکه در تعریفی گسترده‌تر از فساد می‌گنجد.از نظر قانونی، فساد اداری عبارت است از مبادله بین دو فرد که یکی عامل حکومتی و دیگری شهروند است، در جایی که عامل حکومتی، فراتر از محدودیت‌های قانونی و مقرراتی می‌رود تا منفعت شخصی خودش را در شکل رشوه تأمین کند؛ اما اختلاس، دزدی قلمداد می‌شود؛ زیرا در آن، طرفِ شهروند وجود ندارد. وقتی اختلاس صورت می‌گیرد، منافع عمومی به ‌خطر می‌افتد؛ اما هیچ دارایی شخصی سرقت نمی‌شود و شهروندان، از حقوق قانونی برای محاکمه برخوردار نیستند . (Jens Chr &-16 Odd-Helge Fjeldstad, 2000, p. 15).
در تفاوت بین رشوه و اختلاس می‏توان گفت که اختلاس بیشتر فردی است تا جمعی‏ و توسط یک نفر انجام می‏گیرد،ولی در رشوه حداقل دو نفر باید حضور داشته باشند. این جرم مختص مدیران دولتی و حسابداران و…است(افشاری،۱۳۷۳، ص۲۷).
۳ – تصرف غیرقانونی :
آن دسته از کارمندان که وجوه، مکان یا هرچیز دیگری را که در مالکیت دولت است و در اختیار دارند، به قصد سوءاستفاده توسط خود یا دیگری‏ مورد استفاده قرار دهند ولی قصد تملک یا تملیک آن را نداشته باشند و قانونا مجاز به‏ استفاده از آن نباشند، متصرف غیرقانونی شمرده می‏شوند. برای مثال استاندار یا فرماندار یا هرکارمند دیگری که مقدار متنابهی وجه جهت مصارف مختلف در اختیارش گذاشته شده، برداشت شخصی نموده و به مصارفی غیراز آنچه در وظیفه ‏اش‏ مشخص شده، برساند، ولو به قصد اینکه در موقع لزوم آن را به محل اصلی برگرداند، متصرف غیرقانونی است (افشاری،۱۳۷۳، ص۳۰).
۴ – تدلیس :
تدلیس در لغت پنهان کردن، پوشاندن عیب چیزی، فریب دادن، عوام‏ فریبی، تباهی و باهم ساختن و سازش کردن و همدست شدن برای اقدام به امری‏ است.همچنین به‏ معنای غش هم استعمال می‏شود. به‏ عنوان مثال، آن دسته از کارمندانی که براساس مأموریت شغلی خویش وظیفه ساخت مجموعه ‏های مسکونی‏ و…را عهده ‏دار می‏شوند، اگر در محاسبه قیمت تمام ‏شده واحدهای تولیدی به جهت‏ تبانی و یا ملحوظ نداشتن مواردی که می‏تواند در کاهش قیمت مؤثر باشد، پنهان‏ کاری‏ نموده و از این راه نفعی را برای خود یا دیگران تحصیل نمایند، مرتکب تدلیس شده ‏اند (افشاری،همان صفحه).
۵ – اعمال نفوذ :
یکی دیگر از انواع فساد اداری اعمال نفوذ صاحبان قدرت است. اعمال نفوذ یا پارتی‏ بازی واژه آشنای نظام بوروکراتیک اداری است.این سنت ناسالم به‏ عنوان یک روش معمول،در عدم ‏اجرای برخی مقررات و آیین‏ نامه‏ های اداری برای‏ برخی از افراد و گروه‏های برگزیده جامعه به کار گرفته می‏شود(افشاری،همان‏ صفحه).
۶ – پورسانت:
ریشه لغت پورسانت[۱۹] یا پورسانتاژ مأخوذ از فرهنگ به‏ معنای برقراری صدی چندی و یا دریافت صدی‏ چند، آورده شده است. امّا در آکسفورد انگلیسی به واژه پرسنت[۲۰] برگردانده‏ می‏شود.این لغت در فرهنگ عامیانه تجاری و روزمره مردم با همان تلفظ فرانسوی‏ استعمال می‏شود و دو مفهوم از آن استفاده می‏شود. مفهوم اول : درصد مشخصی از مبلغ یک معامله که فروشنده یا خریدار و یا بعضا هردو به‏ شخص کمیسیونر که وظیفه هدایت و تسریع در معامله را به عهده داشته و پرداخته می‏نماید. در مفهوم دوم: مبلغی که مأمورین دولتی به صورت پنهانی و غیرقانونی در راه انجام معاملات‏ دولتی به نفع خود اخذ می‏ نمایند(افشاری، ۱۳۷۳، ص۳۱).
اما با استناد به تعریف ماده ۶۵ قانون تعزیرات،دریافت وجه یا مالی در معاملات‏ غیردولتی به هیچ‏ عنوان رشوه تلقی نمی‏شود زیرا در این‏گونه معاملات هیچ‏یک از طرفین وابستگی به دولت ندارند،در حالی که در تحقق مسأله‏ ای به نام پرداخت رشوه‏ حداقل یکی از طرفین معامله باید وابستگی به دولت داشته باشد. دریافت پورسانت در معاملات دولتی را نمی‏توان از مصادیق رشوه به حساب آورد(پیشین ،ص۲۴).
۷- کلاهبرداری [۲۱]:
کلاهبرداری جرمی اقتصادی است که دربردارنده برخی از انواع حیله‌گری، خدعه و فریب است. کلاهبرداری، دستکاری یا تحریف اطلاعات، واقعیت‌ها و تخصص توسط مأموران بخش عمومی است که واسطه بین سیاستمداران و شهروندان‌اند و به‌دنبال کسب منافع شخصی می‌باشند. این پدیده زمانی اتفاق می‌افتد که یک مأمور بخش عمومی (عامل) که مسئول انجام دستورها و وظایف محوله از جانب مافوقش است، جریان اطلاعات را به سمت منفعت شخصی خودش دستکاری می‌کند.
کلاهبرداری، واژه‌ای حقوقی و عام است که پدیده‌‌هایی بیشتر از رشوه و اختلاس را تحت پوشش قرار می‌دهد؛ مثلاً وقتی عاملان و نمایندگان دولتی درگیر شبکه‌های تجاری غیرقانونی می‌شوند، جعل اسناد می‌کنند، درگیر قاچاق می‌شوند و وارد دیگر جرم‌های اقتصادی سازمان‌یافته می‌گردند،همگی مصداق کلاهبرداری قرار می‌گیرند(Jens ChrOdd-Helge Fjeldstad,2000,p. 16).
۸- اخاذی یا باج‌گیری:
باج‌گیری عبارت است از به‌دست آوردن پول و اشیای دیگر با بهره گرفتن از اجبار، خشونت یا تهدید با بهره گرفتن از قدرت. هرجا که پول به‌صورت خشونت‌آمیز به‌دست آید، باج‌گیری و اخاذی صورت گرفته است و برای کسی که قدرت انجام آن را دارد، معامله فاسدی به‌شمار می‌آید.
چنین فعالیت‌های فاسدی، ممکن است به‌صورت‌های گوناگون واقع شود؛ یکی اینکه به‌صورت باج‌گیری از پایین باشد. این نوع باج‌گیری زمانی است که نیروهای غیردولتی برای به‌دست آوردن امتیازات شغلی، نپرداختن مالیات، و آزادی از مجازات‌های قضایی قادر به اعمال نفوذ بین اعضای دولت و سازمان‌های حکومتی از طریق تهدید، ترساندن و ترور باشند. گاهی ممکن است باج‌گیری از بالا صورت بگیرد؛ جایی که دولت، خود بزرگ‌ترین مافیاست. این مسئله زمانی اتفاق می‌افتد که برای مثال، دولت و به‌طور خاص، سرویس‌های امنیتی و گروه‌های شبه‌نظامی آن، از افراد، گروه‌ها و صاحبان کسب و کار پول دریافت کنند. به‌علاوه، کارمندان ادارات مختلف ممکن است از شهروندانی که به‌عنوان ارباب رجوع، مشتری، مریض یا دانش‌آموز مدرسه به دولت مراجعه می‌کنند، زیرمیزی‌ها و هدایایی را اخذ کنند. این اقدام‌ها ممکن است به اشکال غیررسمی مالیات، تعبیر و تفسیر شوند (Ibid, p. 17).
۹- پارتی‌بازی:
پارتی‌بازی به‌عنوان آخرین شکل فساد، نوعی از سوء‌استفاده از قدرت است که در فرایند خصوصی‌سازی و توزیع جانب‌دارانه منابع دولتی، بدون توجه به اینکه این منابع در محل اول چگونه جمع‌ آوری شده‌اند، به‌کار می‌رود. پارتی‌بازی، تمایل طبیعی انسان به جانب‌داری از دوستان، خویشاوندان و دیگر افراد نزدیک و مورد اعتماد است. این پدیده، تا جایی‌که توزیع فسادآمیز منابع را به نمایش می‌گذارد، رابطه‌ای ‌نزدیک با فساد اداری دارد. به‌عبارت دیگر، پارتی‌بازی روی دیگر سکه فساد اداری است که به انباشت منابع می‌ انجامد.
مأمورین حکومتی و سیاست مدارانی که به منابع دولتی و قدرت تصمیم‌گیری درخصوص توزیع این منابع دسترسی دارند، تمایل شدید به پارتی‌بازی دارند تا امتیازاتی را به افرادی خاص ببخشند. در بسیاری از کشورهای استبدادی و نیمه‌دموکراتیک، پارتی‌بازی یکی از مکانیسم‌های سیاسی اساسی به‌شمار می‌آید. در بسیاری از نظام‌های غیردموکراتیک، رئیس‌جمهور از حقوق اساسی جهت نصب مقام‌های رده‌ بالای نظام برخوردار است. این حق قانونی و عرفی، به‌صورتی گسترده‌ زمینه را برای پارتی‌بازی فراهم می‌سازد.
۱۰- خویشاوندسالاری:
خویشاوندسالاری شکل ویژه‌ای از پارتی‌بازی است که طی آن، مدیر یک اداره اقوام و اعضای فامیل خود (همسر، برادر و خواهر، فرزند، عمو و…) را بر دیگران ترجیح می‌دهد. بسیاری از رؤسای خودمختار می‌کوشند از طریق قرار دادن اعضای خانواده خود در پست‌های کلیدی سیاسی، اقتصادی و امنیتی، اقتدار خود را تثبیت کنند (Ibid, p. 14-18).
مهم‌ترین جرایم اداری که قابل انتساب به کارمندان است، عبارتند از:
اختلاس، ارتشا و یا رشوه‌گیری کارمندان و یا هر نوع عملی که عنوان جزایی به خودش بگیرد مثل تصرف غیرقانونی در اموال دولتی، حیف و میل اموال دولتی و یا جعل اسناد دولتی و یا هر عنوان دیگری که در قانون جزا برای عملکرد یک کارمند تحت تعقیب است عنوان شده است.
۲-۱- ۵-انواع و سطوح تقسیم بندی فساد
تقسیم بندی انواع فساد امری دشوار به حساب می آید؛ زیرا صرف نظر از اختلاف نظرهایی که هرجامعه ای را از جامعه دیگر به دلیل تفاوت در ارزش های فرهنگی و اخلاقی متمایز می سازد، میان نخبگان و توده های مردم نیز به دلیل گوناگونی دیدگاه های عمومی در طرز تلقی از فساد اختلاف نظر وجود دارد.گروهی فساد اداری را به صورت ذیل تقسیم بندی می کنند:(عباسزادگان، ۱۳۸۸، ص۲۰)
الف: فساد خرد و کلان: فساد کلان، فسادی است که توسط مقام های مافوق اداری به صورت باندی و با ارقام قابل توجه صورت گرفته و بیشترجنبه فساد سیاسی یا حاکمیتی دارد. فساد خرد ، فسادی است که توسط کارکنان جزء صورت می گیرد .
ب : فساد سازمان یافته و فساد فردی: در فساد مذکور (رشوه) دریافت کننده در سیستم اداری مشخص است و پرداخت وجه ، انجام کاررا تضمین می کند .در فساد فردی پایه به چند مأمور دولتی مبالغی پرداخت شود و ضمانتی هم برای اجرای قطعی خواسته رشوه دهنده نیست .
ج : فساد قاعده مند و فساد غالب : فساد قاعده مند : فسادی است که احتمال کشف و مجازات در آن کاهش و انگیزه های فساد افزایش می یابد.
فساد غالب : فسادی است که سراسر دستگاه های دولتی را فرا گرفته باشد .
تقسیم بندی فساد اداری:
در یک تقسیم ‏بندی که به نظر می‏رسد از دیگر تقسیم ‏بندیها جامع ‏تر باشد، فساد اداری به سه‏ گونه تقسیم شده است. هیدین هایمر که این تقسیم‏ بندی را انجام داده به سه نوع فساد اداری زیر اشاره کرده است:
الف) فساد اداری سیاه: کاری که از نظر توده‏ ها و نخبگان سیاسی منفور است و عامل‏ آن باید تنبیه شود.برای مثال می‏توان گفت که دریافت رشوه برای نادیده گرفتن‏ استانداردها و معیارهای ایمنی در احداث مسکن و مسایل خطرناک از این نوع فساد اداری‏ اند(حبیبی، ۱۳۷۵، ص۱۶).
ب) فساد اداری خاکستری: کاری که از نظر اکثر نخبگان منفور است اما توده ‏های‏ مردم در مورد آن بی‏ تفاوت هستند.مثلا کوتاهی کارمندان در اجرای قوانینی که در بین‏ عموم از محبوبیت چندانی برخوردار نیستند و فردی به غیراز نخبگان سیاسی به مفید بودن آنها معتقد نیست.
ج) فساد اداری سفید: کاری که ظاهرا مخالف قانون است اما اکثر اعضای جامعه‏ نخبگان سیاسی و اکثر مردم عادی آن را آن‏قدر مضر و با اهمیت نمی‏دانند که خواستار تنبیه عامل آن باشند. مثال گویای فساد اداری سفید، چشم‏ پوشی از نقض مقرراتی است‏ که در اثر تغییرات اجتماعی و فرهنگی ضرورت خود را از دست داده ‏اند. استفاده از کامپیوتر در کشورهایی که قبلا ممنوعیت داشته از این نوع است. [۲۲]
در یک تقسیم‏ بندی دیگر فساد اداری را به دو نوع فساد اداری کلان و جزئی تقسیم‏ می‏ نمایند. تمایز میان فساد اداری رؤسای دولت، وزیران و کارمندان عالی‏رتبه از یک‏ طرف و فساد اداری کم ‏اهمیت‏ تر، کارمندان جزء، مأموران گمرک و افراد پلیس از سوی‏ دیگر بسیار سودمند است. قوانین ملی بر حسب اهمیت جرم و معیارهای دیگر بسیار متفاوتند.فساد اداری در درازمدت نهادها را با خطر مواجه می‏ سازد.فساد اداری اساسا باید توسط دولت حاکم بر کشور آسیب‏ دیده حل شود. فساد اداری خرد و کلان هردو می‏توانند ریشه ‏ای و یا موردی باشند،فساد اداری ریشه ‏ای با تضییع انگیزه ‏ها موجب‏ زیانهای اقتصادی،با تضعیف نهادها موجب زیانهای سیاسی و با توزیع مجدد ثروت و قدرت بین اغنیا و توانگران موجب زیانهای اجتماعی می‏گردد.مادامی که فساد اداری‏ حق مالکیت، حاکمیت قانون و انگیزه ‏های سرمایه ‏گذاری را خدشه ‏دار می‏نماید،راه‏ توسعه سیاسی و اقتصادی مسدود خواهد شد که در این صورت دموکراسی معنای خود را از دست خواهد داد، فساد اداری تخلفی است که معمولا از سوءاستفاده از قدرت‏ نشأت می‏گیرد.[۲۳]
در تقسیم ‏بندی دیگری، فساد اداری را براساس عمل آن به دو دسته :۱-فساد اداری از درون دولت و ۲-فساد اداری در روابط دولت با شهروندان تقسیم می‏کنند.
از انواع فساد اداری درون دولت می‏توان به موارد زیر اشاره نمود:
۱-استفاده شخصی از اموال دولتی ۲-کم‏ کاری،گزارش مأموریت کاذب و…۳- دزدی مواد اولیه و مصرفی متعلق به دولت ۴-استفاده از امکانات اداری برای اهداف‏ سیاسی ۵-فساد قانونی برای انتفاع سیاستمداران و کارمندان دولت ۶-فساد و توزیع‏ حقوق و مزایا ۷-اختلاس و سوءاستفاده مالی(حبیبی،۱۳۷۵، ص ۴۷ ).
از انواع فساد اداری در روابط دولت با شهروندان نیز می‏توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱-فساد در ارائه کالاها و خدمات دولتی(تبعیض در ارائه) ۲- فساد در فروش اموال‏ و املاک دولتی به شهروندان از طریق تبانی و رشوه‏ خواری ۳- فساد در قراردادهای‏ بخش خصوصی با دولت ۴- فساد در صدور مجوز برای فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی‏ بخش خصوصی ۵- فساد در شناسایی و مبارزه با قانون‏ شکنی ۶- فساد مالیاتی ۷-فساد استخدامی (تبعیض در گزینش ها) (حبیبی، همان، ص۴۷).
شهروند به دو طریق ممکن است با کارمند ارتباط ایجاد کند.چنانچه شهروند با کارمند رابطه دوستی یا خویشاوندی داشته باشد ممکن است با اتکاء بر آن رابطه از او تقاضا کند که ضوابط را نادیده بگیرد. از سوی دیگر اگر هیچ آشنایی قبلی بین شهروند و کارمند وجود نداشته باشد، شهروند ممکن است از طریق پیشنهاد رشوه نظر مساعد کارمند،دولت و شهروند را جلب کند ونوعی مبادله است که در آن کارمند به‏ عنوان عرضه‏ کننده ی خدمات فاسد و شهروند به ‏عنوان متقاضی آن وارد معامله می‏شود (حبیبی،همان، ص ۵۲).
نفوذ فساد در انواع مختلف اداری، اقتصادی و … به درون ساخت رسمی قدرت، می تواند منجر به تضعیف اقتدار حکومت و ایراد صدمه جدی به برنامه های پیشرفت و توسعه جامعه گردد. بنابراین، مقابله قاطع وجدی با فساد در بدنه قدرت، ضامن صیانت از توسعه و رشد همه جانبه است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:15:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم